آموزش کامل اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) + PDF
آموزش کامل اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) + PDF استراتژی اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- معرفی کامل اندیکاتور میانگین متحرک
- انواع اندیکاتور از نوع میانگین متحرک
- گزینش بازهی زمانی در اندیکاتور میانگین متحرک
- ضرورت استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
- سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک
- مزایای اندیکاتور میانگین متحرک
- معایب اندیکاتور میانگین متحرک
- چگونگی استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
- دانلود فایل PDF آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
معرفی کامل اندیکاتور میانگین متحرک
سؤالی که ذهن بسیاری از کاربران فعال در حوزه بورس را درگیر خود کرده است، مفهوم اندیکاتور میانگین متحرک بوده و همچنین سؤالاتی در خصوص کارکرد آن را دارند. اگر شما یکی از این کاربران هستید، نگران نباشید. در این مقاله شما را با مفهوم اندیکاتور میانگین متحرک آشنا میکنیم. با ما همراه باشید.
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک ابزاری بوده که از کاربرد فراوانی برخوردار است، شما با استفاده از این ابزار میتوانید روندهای کلی و طولانی مدت را در مدت زمانی کم و به سرعت مشخص کنید. لازم به ذکر است که اندیکاتور میانگین متحرک یکی از مفیدترین و پرکاربردترین نوع اندیکاتورها در عملیات تحلیل تکنیکال میباشد. همچنین این اندیکاتور موجب حذف شدن تأثیری که تغییر قیمت در کوتاه مدت میگذارد، شده و همچنین موجب ساده سازی تاریخچه قیمت نسبت به آن میشود.
علاوه بر موارد ذکر شده اندیکاتور میانگین متحرک میتواند نسبت به قیمت میانگین در دورهای خاص و به فرم و شکل یک خط، یک دید کلی را ارائه نماید. باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک دورههای ثباتی که در بازار بورس وجود دارد یا به عبارتی دورههایی که تغییر قیمت کمی رخ میدهد و همچنین مسیر روندها را شناسایی و مشخص میکند.
از دیگر کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک میتوان به مشخص نمودن سطح مقاومت یا حمایت اشاره کرد. همچنین میتواند نحوه استراتژی خروج و یا ورود را در کنار دیگر اندیکاتورها مشخص نماید. باید بدانید که اندیکاتورهای میانگین متحرک دارای انواع مختلفی بوده که از میان کلیه آنها، میانگین متحرک نوع نمایی یا میانگین متحرک اکسپوننشیال و میانگین متحرک ساده پر کاربردتر میباشند. از آن جایی که برای مشخص نمودن میانگین متحرک، تنها باید نوع میانگین متحرک را به صورت دلخواه انتخاب کرده و سپس بازه زمانی مورد نظر را تعریف کنید، بنابراین کار سادهای میباشد. باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک میتواند برای سیگنالهای مختلف کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت در عملیات تحلیل تکنیکال بورس مورد استفاده قرار گیرد. چرا که این کار را بر اساس تعداد روزهایی انجام میدهد که توانایی نشان دادن آنها را دارد.
انواع اندیکاتور از نوع میانگین متحرک
میانگین متحرک را میتوان به وسیله روشهای متفاوت و مختلفی محاسبه نمود. برای نمونه، کاری که یک میانگین متحرک ساده پنج روزه، میتواند انجام میدهد به این صورت است که آخرین قیمتهای نهایی 5 روز اخیر را با یکدیگر جمع زده و سپس آنها را بر پنج تقسیم میکند، بنابراین از طریق این کار میتواند برای هر یک روز، میانگینی جدید را به دست بیاورد. باید بدانید که در این حالت هر میانگین به میانگین بعدی متصل شده و در نتیجه موجب ایجاد یک نمودار در بازار بورس میشود.
میانگین متحرک دارای نوع دیگری نیز میباشد که از محبوبیت خوبی برخوردار بوده و آن را میانگین متحرک اکسپوننشیال یا نمایی مینامند. باید بدانید که محاسبه این نوع از میانگین متحرک، پیچیده میباشد، چرا که این میانگین متحرک، وزن قیمتهای نهایی را نیز محاسبه میکند. برای نمونه اگر یک نمودار پنجاه روزه از هر دو نوع میانگین متحرک ساده و نمایی را در کنار یکدیگر رسم کنیم، به راحتی متوجه میشوید که نمودار نمایی به دلیل این که وزن را نیز در محاسبات خود لحاظ کرده، نسبت به تغییرات قیمت در بازار بورس، واکنشی سریعتر از خود نشان میدهد.
گزینش بازهی زمانی در اندیکاتور میانگین متحرک
اگر میخواهید بدانید که بازه زمانی در اندیکاتورهای میانگین متحرک به چه معناست و معاملهگرها در بازار بورس چگونه از آن استفاده میکنند، با ما همراه باشید. باید بدانید که معاملهگران در بازار بورس از بازه زمانی به صورت زیر استفاده میکنند:
- برای مشخص نمودن روندهایی که کوتاه مدت میباشند، از بازه پنج روز، ده روز و بیست روز استفاده میکنند.
- برای مشخص کردن مسیرهایی که میان مدت میباشند، از بازه سی روز، پنجاه روز تا صد روز استفاده میکنند.
- برای مشخص نمودن مسیرهایی که دارای روندهای طولانی مدت میباشند، از بازه دویست روز، دویست و پنجاه روز و یا در حالت کلی از بازههای بیشتر از صد روز استفاده میکنند. لازم به ذکر است که خط گاو_خرس به بازه زمانی 200 و 350 روز میگویند و معاملهگرها از این مدل برای مشخص نمودن روندهای گاوی یا خرسی استفاده میکنند.
همانطور که متوجه شدید، اندیکاتور میانگین متحرک قابلیت این موضوع را دارد که بسته به نیازها و استراتژی خود، بازه زمانی را تغییر داده و میتواند قابل تغییر نیز باشد.
ضرورت استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
از آن جایی که میانگین متحرک را میتوان چه به تنهایی و چه همراه با اندیکاتورهای دیگری که وجود دارند استفاده کنید، در تحلیل تکنیکال ابزار بسیار مفیدی است. همچنین شما میتوانید برای مشخص نمودن حرکت روند در بازار بورس و نیز تأیید نمودن آن، تعدادی میانگین متحرک را در بازههای زمانی متفاوت رسم کنید.
برخی از معاملهگرها جهت تحلیل روند، از 3 اندیکاتور میانگین متحرک با بازه زمانی مختلف کوتاه مدت، میان مدت و طولانی مدت استفاده میکنند. همچنین معاملهگران بازار بورس میتوانند علاوه بر بازههای زمانی روزانهای که ذکر کردیم، از میانگین متحرک در بازه زمانی ساعتی نیز استفاده نمایند. باید بدانید که بازه زمانی اندیکاتور میانگین متحرک به نکاتی از قبیل استراتژی و اولویت معامله مورد نظر شما در تحلیل تکنیکال بورس، وابسته میباشد. از آن جایی که برخی از بازههای زمانی از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند، هیچ گونه بازه زمانی “درستی” در اندیکاتور موجود نمیباشد. همچنین گاهی معاملهگرهای بورس در لحظه تعریف نمودن پارامترهای میانگین متحرک از دنباله اعداد فیبوناچی در بازههای زمانی بهره میگیرند.
سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک از آن جهت کمک کننده است که به وسیله آن میتوان انواع مختلف سیگنالهای موجود در بازار بورس را شناسایی و پیدا کرد که انواع سیگنالها را در ادامه مورد بررسی قرار دادهایم.
سیگنال روند
سیگنال روند از متداولترین و رایجترین انواع سیگنالهای موجود میباشد. باید بدانید که میانگین متحرکی که رو به افزایش است، افزایش قیمت را نشان داده و میانگین متحرکی که رو به کاهش است، کاهش قیمت کل را نشان میدهد. هنگامی که شما قصد پیدا کردن روندی طولانی مدت را دارید، باید از بازه زمانی طولانی برای نمونه از بازه زمانی دویست روز استفاده کنید. حال اگر در میانگین متحرک روندی افزایشی مشخص باشد، شما توانستهاید در بازار بورس یک روند رو به افزایش را با موفقیت پیدا کنید.
پیدا کردن برخوردها
تشخیص و شناسایی سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال کار سادهای بوده و به سهولت انجام میشود. برای این کار شما میتوانید از 2 نوع اندیکاتور میانگین متحرک در فرصتهای معامله جهت شناسایی برخوردها استفاده کنید. در واقع معاملهگرهای بازار بورس جهت انجام این کار از ترکیب کردن میانگین متحرک کوتاه مدت با میانگین متحرک میان مدت و یا بلند مدت استفاده میکنند. لازم به ذکر است که اگر از دو اندیکاتور میانگین متحرک کوتاه مدت و بلند مدت برای شناسایی نقطه برخورد استفاده شود، به آن نقطه برخورد قیمت نیز میگویند.
باید بدانید که در حالت کلی سیگنالهای برخورد دارای قانون کلی زیر میباشند:
- هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت بالایی میانگین متحرک بلند مدت برخورد کند، سیگنال از نوع گاوی بوده و آن را برخورد طلایی مینامند.
- هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت پایینی میانگین متحرک بلند مدت برخورد کند، سیگنال از نوع خرسی بوده و آن را برخورد مرگ مینامند.
در نمودار زیر میانگین متحرک بیست روزه و همچنین میانگین متحرک پنجاه روزه رسم شده است. به این نمودار نگاه کنید.
در قسمت بالا و سمت چپ نمودار، در مسیری رو به پایین خط میانگین بیست روزه، به قسمت زیر خط میانگین پنجاه روزه برخورد کرده است. در واقع این نقطه در تحلیل تکنیکال بورس، نشان دهنده حرکت خرسی و یا کاهشی میباشد. اما در قسمت پایین و سمت راست نمودار، درست در جایی که نمودار میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت بالایی میانگین متحرک بلند مدت حرکت کرده، یک برخورد طلایی اتفاق افتاده که نشان دهنده حرکت گاوی و یا افزایشی میباشد.
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک دارای اشکالاتی نیز میباشد و این اشکالات زمانی رخ میدهند که یک روند طولانی مدت ثابت شناسایی نشده و در نتیجه سیگنالهای برخورد به علت کمبودی که در میانگینهای متحرک وجود دارد، ناکافی باشند. شما باید در بازارهایی که نوسان بسیاری دارند، دقت بیشتری نسبت به این موضوع داشته باشید، زیرا امکان دارد در لحظهای که از سیگنالهای برخورد استفاده میکنید، با تغییری ناگهانی در روند حرکت قیمتها در بورس رو به رو شوید.
این موضوع از آن جهت که معاملهگرهای کوتاه مدت به نسبت معاملهگرهای طولانی مدت، با نوسانات بازار برخورد بیشتری دارند، برای آنها از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد.
سطوح حمایت و مقاومت
جالب است بدانید که از اندیکاتورهای میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال متحرک، برای پیدا کردن سطوح مقاومت و حمایت در قیمت یک سهام مشخص نیز استفاده میکنند. برای این منظور باید به دنبال نقطهای که موجب میشود تا قیمت کنونی با خط برخورد کند، باشیم. معاملهگرهای بازار بورس، سیگنالها را جهت شناسایی سطوح مقاومت و حمایت، این گونه میخوانند:
- زمانی که قیمت موجب قطع شدن نمودار میانگین متحرک از بالا شود، سیگنال در واقع سطح حمایت را نشان داده و این به معنای این است که قیمت بالا میرود و در این حالت میانگین متحرک گاوی تحت عنوان حمایتگر عمل خواهد کرد.
- زمانی که قیمت موجب قطع شدن نمودار میانگین متحرک از پایین شود، سیگنال در واقع سطح مقاومت را نشان میدهد و این به معنای این است که قیمت پایین میرود و در این حالت میانگین متحرک خرسی نقش مقاومت را در بازار بورس ایفا خواهد کرد.
نمودار شکل زیر نشان دهنده سطوح مقاومت و حمایت براساس اندیکاتور میانگین متحرک میباشد.
همانطور که در شکل میبینید، میانگین متحرک در قسمتی که طول روند رو به بالاست، نقش سطح حمایت از قیمت را دارد. همچنین در لحظهای که قیمت، نمودار را از قسمت بالا قطع میکند، در واقع حرکت قیمت رو به بالا را نشان میدهد که آن را با فلشهای سبز رنگ نشان دادهایم. این در حالی است که یک سطح مقاومت، به وسیله خط میانگین متحرک مشخص شده و با فلش قرمز نشان داده شده است. همچنین هنگامی که قیمت از قسمت پایینی با نمودار برخورد میکند، سیگنال به معنای حرکت قیمت رو به پایین میباشد.
مزایای اندیکاتور میانگین متحرک
در استراتژی معامله، اندیکاتور میانگین متحرک دارای مزایایی میباشد که بیان آنها خالی از لطف نیست:
- میانگین متحرک اندیکاتور ساده برای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد.
- از میانگین متحرک اندیکاتور کاربردی، در جهت شناسایی سریع و مشخص نمودن روند کل طولانی مدت استفاده میکنند.
- اگر میانگین متحرک با دیگر اندیکاتورهای ترکیب شود، تبدیل به یک ابزار قدرتمند خواهد شد.
لازم به ذکر است که از میانگین متحرک نیز میتوان به تنهایی استفاده کرد، اما از آن جایی که دارای معایبی نیز میباشد، در بازار بورس توصیه میشود آن را با دیگر اندیکاتورها ترکیب نمایید.
معایب اندیکاتور میانگین متحرک
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک نیز دارای معایبی میباشد که در ادامه به آن پرداختهایم:
- از آن جایی که میانگین متحرک را بر اساس تغییرات قیمت قبل محاسبه میکنند، بنابراین از اطلاعاتی که بر نحوه عملکرد سهم مورد نظر در آینده تأثیرگذار میباشد استفاده نمیکنند.
- احتمال دارد که اندیکاتور میانگین متحرک نتواند دوره تغییرات سریعی که در قیمت رخ داده و توانایی تغییر مسیر حرکت سهم را نیز دارد را به درستی نشان دهد.
- یک میانگین متحرک به دلیل بازههای زمانی پرکاربردی که وجود دارد، نمیتواند برای سهمهای متفاوت مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین بایستی مناسبترین بازه زمانی را برای سهمهای متفاوت در نظر بگیریم. باید بدانید که سهمهای متفاوت دارای واکنش و رفتاری متفاوت نسبت به تغییر موقعیت بازار دارند و دارای نوسانات متفاوتی نیز میباشند، بنابراین احتمال این موضوع وجود دارد که برای هر سهم، نیازمند یک اندیکاتور میانگین متحرک متفاوتی باشیم.
چگونگی استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال بورس
هنگامی که از اندیکاتورهای متفاوتی برای ساختن استراتژی معامله خود استفاده میکنید، باید اطمینان حاصل نمایید که این اندیکاتورها قدرت شناسایی فاکتورهای متفاوتی از قبیل تکانه، روند، نوسان و غیره را دارند. در این حالت میانگین متحرک تحت عنوان اندیکاتور روند، توانایی شناسایی و مشخص نمودن سیگنالهای نوسان قیمت و تکانه را با استفاده از دیگر اندیکاتورها را دارد.
اندیکاتورهای تکانه همانند میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی انواعی از اندیکاتورهایی میباشند که همراه میانگین متحرک ترکیب شده تا بتوانند تغییرات قیمت را شناسایی و پیدا کنند. همچنین ترکیب اندیکاتور اسیلاتور همانند اندیکاتور استوکاستیک با میانگین متحرک در جهت شناسایی افت قیمتهای کوچک میتواند نقش کمک کننده را ایفا نماید. به علاوه، کامل نمودن میانگین متحرک توسط اندیکاتورهای ولاتیلیتی همانند اندیکاتور باند بولینگر، توانایی این را دارد که در هنگام معامله همراه با استراتژی برخورد مفید واقع شود. چرا که باندها، بازههای معاملاتی پرایس اکشن را مشخص و تعریف میکنند. همچنین هنگامی که معاملهگر سعی در شناسایی نقطه ورود را میکند، میانگین متحرک توانایی ترکیب شدن با اندیکاتور برد واقعی میانگین و نیز دیگر اندیکاتورها را دارد.
دانلود فایل PDF آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
جمع بندی
به صورت خلاصه میتوان گفت که میانگین متحرک اندیکاتور قابل استفاده در تحلیل تکنیکال بورس بوده که دادههای قیمت را ساده سازی نموده و همچنین با ساختن نموداری، درک مسیر روند قیمت را راحتتر میکند. اما میانگین متحرک نمایی و یا اکسپوننشیال نسبت به میانگین متحرک ساده، به تغییرات قیمت واکنش سریعتری از خود نشان میدهند.
این موضوع هم میتواند مفید و هم میتواند موجب ایجاد سیگنالهای اشتباه شود. برای نمونه میانگینهای متحرکی که بازه زمانی کوتاه بیست روزه دارند، نسبت به بازه زمانی طولانیتر دویست روزه به تغییرات قیمت واکنش سریعتری نشان میدهند. باید بدانید که به منظور ورود و خروج در بازار، برخورد نمودارهای میانگین متحرک میتواند استراتژی محبوب و مفیدی باشد.
همانطور که گفته شد میانگین متحرک توانایی نشان دادن مناطق با احتمال حمایت و یا مقاومت را دارد، این در حالی است که پیش بینی وضعیت را نیز ممکن است انجام دهد. میانگین متحرک همواره بر اساس دادههای قبلی بوده و تنها قیمت میانگین را در بازه زمانی معینی تعیین مینماید.
از کدام روش فروش در حوزه مد استفاده کنیم؟
کانال فروشی که برای برندتون استفاده میکنین، معمولا نشون دهنده کل مدل کسبوکار شما هست. کانالهای فروش متفاوت، هزینهها و ساختار حاشیه سود متفاوتی دارن و باید از همون ابتدای کسب و کارتون، زمانی که هزینههای مواد اولیه و تولید و … رو مشخص میکنین، اونا رو هم مشخص کنین.
اگه دارین تازه برندتون رو راهاندازی میکنین و هیچ دید خاصی براش نداشته باشین، انتخاب کانال فروش مناسب میتونه سخت و وقت گیر باشه. شاید از قبل یه فکری راجع به روشهای دسترسی به مشتریان داشته باشین، اما اگه مطمئن نباشین، تا آخرش احساس خوبی راجع به انتخابتون نخواهید داشت.
حالا، در این مقاله ما میخوایم به بررسی نوع های مختلف کانالهای فروش برای برندهای حوزه مد بپردازیم؛ مزایا و معایب هر کدوم رو بررسی کنیم و تفاوت اونها با همدیگه رو مقایسه کنیم تا شما بتونین استراتژی فروش مناسبی برای برند خودتون انتخاب کنین. توی مقالههای بعدی، هرکدوم از این کانالها رو هم (مثل همین مقاله) دونه دونه باز میکنیم و راجع به جزئیاتشون با هم گپ میزنیم.
۱- روش مستقیم آنلاین (DTC: Direct to Customer)
همونطور که از اسمش پیداست، این کانال فروش روی ارتباط مستقیم با مخاطب تمرکز داره و به این ترتیب تعریف میشه که بصورت مستقیم و از طریق یه پلتفرم آنلاین (مثل اینستاگرام، وبسایت، ایمیل و روشهای مختلف) محصولاتتون رو به مشتری میفروشین. این استراتژی به شما کمک میکنه که رابطه مستقیمی رو با مشتریان بسازین و اون رو حفظ کنین.
این استراتژی شامل فروش از طریق وبسایت و پلتفرمهای شبکههای اجتماعی میشه. برای مثال همونطور که میدونی الان اینستاگرام کانال فروش بسیار خوبی برای برندهای کوچک شده. راحتی توی این مدل خرید در این روش خیلی مهمه.
مزایا
- بیشترین حاشیه سود
- امکان ایجاد ارتباط مستقیم بین برند و مشتریان
- کنترل کامل روی استراتژیهای قیمتگذاری و تبلیغاتی (به خاطر اینکه خودمون فروشنده هستیم)
- هزینه های کمیسیون فروش عمده، کلا حذف میشن
معایب
- ایجاد یک سایت یا پیج شبکههای اجتماعی از صفر و جمع کردن فالوور میتونه سخت و وقت گیر باشه
- عدم امکان ایجاد آگاهی برند با استفاده از مشتریان خردهفروشان
- راضی کردن مشتریان برای خرید اول سختتره
روش قیمتگذاری
در این روش، قیمتگذاریمون به شکلی میشه که تنها چیزی لازمه روش تمزکز کنیم، قیمت فروشمون هست. چون هزینههای جانبی کمتری داریم، دستمون توی کنترل (کم یا زیاد کردن) حاشیه سودمون بازتره و میتونیم راحتتر هزینههایی مثل حملونقل یا گیفتهای رایگان رو متقبل بشیم.
۲- خردهفروشیها
این مدل سنتیترین مدله و بطور مستقیم محصولات خودتون رو بدون واسطه به مشتریان میفروشین. گرچه، میتونیم به این استراتژی فروش مدل «دایناسوری» هم بگیم ولی خب، اصلاً دست کم نگیرینش! این مدل فروش توسط برندهای مطرح، تغییرات زیادی پیدا کرده و اگرچه توی ایران کمتر از این کارها میبینیم (اون تغییرات که گفتم رو عرض میکنم)، ولی مثلا میتونن به شکل فروشگاههای کوتاهمدت pop-up shop یا فضاهای اجارهای هم در بیان. توی اشل کوچیکتر، گالریها، شورومها و فروشگاههایی که کارهای ما رو برای فروش میگذارن هم به نوعی زیرمجموعه این دسته قرار میگیرن که … اونا هم هزینههای خودشونو از روی محصول ما بر میدارن :)
پاپ آپ شاپها، فضاهای نیمه آمادهای هستن که معمولا برای فروش چند روز الی چند هفتهای آماده میشن و بعد که هدفشون محقق شد، جمع میشن. اما، بازم عضوی از روش خرده فروشی به حساب میان
درسته که خرید آنلاین کم کم داره به روش اصلی خرید تبدیل میشه، ولی یادتون باشه که هنوز خیلیها و خصوصا ایرانیها دوست دارن محصولات رو از نزدیک ببینن و لمس کنن. از طرفی، ما هم با ارتباط گرفتن با مشتریان حضوری، میتونیم تعامل بیشتری با اونها برقرار کنیم و تجربه خرید بهتری براشون بسازیم. این تجربهسازیهای شخصیسازی شده و کوتاه مدت، میتونن برای رشد برندهای کوچک خیلی مهم باشن.
همونطور که بازاریابی از طریق نامههای واقعی (توی دنیا) دوباره داره پراهمیت میشه، فروش حضوری هم میتونه یکی از بهترین روشها برای مقابله و منحصربفرد شدن در مقابل فضای دیجیتالی باشه.
مزایا
- ارتباط مستقیم و روبرو با مشتریان
- امکان ایجاد تجربه کامل از برند (مثلا توی دیجیتال بویایی و لامسه رو نداریم)
- مشتریان امکان لمس و تست محصولات رو از نزدیک دارن
- امکان بالا بردن حاشیه سود بخاطر تجربه سازی بهتر
معایب
- هزینههای مربوط به اجاره و کارمندهای فروش
- باید موجودی کافی برای پر کردن فروشگاه داشته باشین
- باید لوازم لازم برای فروش حضوری رو تهیه کنین مثل کیسههای خرید، چوبلباسی و …
- تنها از طریق همون محیط فروشگاه میتونین به مشتریان دسترسی داشته باشین
استراتژی قیمتگذاری
تنها تفاوت با مدل آنلاین اینه که هزینههای مربوط به فروشگاه فیزیکی هم باید در نظر گرفته بشه. خیلی از برندها تبلیغهای جذابی میسازن تا مشتریان رو به محیط فروشگاه بکشونن که این رو هم باید موقع محاسبه حاشیه سود در بخش هزینهها در نظر گرفت.
۳- استراتژی فروش به صورت عمدهفروشی
استراتژی عمدهفروشی به این معناست که شما محصولاتتون رو به خرده فروشان، و اونها اون محصولات رو به مشتریان میفروشن. این استراتژی باعث میشه بتونین محصولاتتون رو گروههای بیشتری از مشتریان برسونین و بفروشین. البته، در این حالت یا خودتون میتونین نقش عمده فروش رو ایفا کنین که در این صورت باید دنبال خرده فروش ها بگردید (که اینم خودش یه پروسه نسبتا سخته)، یا اینکه یک یا چند عمده فروش که مشتریان خرده فروش دیگهای دارن، پیدا کنین.
پیدا کردن عمدهفروشهای مناسب که با هویت برند شما همخوانی داشته باشن، خیلی مهمه.
از طرفی هم موقع پیدا کردن خردهفروشها، باید به دنبال خردهفروشانی باشین که اولویتهایی مشابه برند شما دارن تا بتونن پیام برند شما رو بهتر برسونن.
مزایا
- با استفاده از مشتریان خردهفروشها، برندتون بیشتر در معرض شناختته شدن قرار میگیره
- به ترندهای فروش، در بین خردهفروش دسترسی بیشتری پیدا میکنین و شناختتون از بازار دقیق تر میشه
- لازم نیست مشتری ها رو خودتون تک به تک پیدا کنین و بهشون بفروشین (کمترین میزان روبرو شدن با مشتری نهایی رو داره)
- میتونین برای سفارشات عمده بزرگتری برنامه بچینین
معایب
- استراتژی با کمترین حاشیه سود
- برای داشتن این مدل کسبوکار باید هزینههای تولیداتون بشدت کم باشه
- کمتر از سایر روشها روی پیام برندتون کنترل دارین
- قیمتگذاری توی همه خرده فروشی ها ممکنه به مشکلات زیادی بخوره
استراتژی قیمتگذاری
بیشتر خردهفروشان حداقل ۵۰ درصد تخفیف روی قیمت اصلی شما میخوان. بنابراین اگه یه لباس رو به قیمت ۲۰۰ هزار تومان به مشتری نهایی میفروشین، باید با قیمت عمده ۱۰۰ هزار تومان و یا کمتر به اونها بفروشین. برای همین، لازمه که بجای قیمت موردنظرمون برای مشتری نهایی، روی حاشیه سودمون توی بخش عمده فروشی تمرکز کنیم.
من همیشه به برندها توصیه میکنم که با همکارهای عمده فروش خودشون یه قرارداد “کمترین قیمت فروش” امضا کنن. این یه قرارداد حقوقی و استاندارده که به شما این قدرت رو میده که روی (کمینه) قیمتی که روی محصولات شما میذارن، کنترل داشته باشین و کالاهای شما توی بازار، از یه مقداری پایینتر به فروش نره. این کار باعث میشه قیمتهای شما ثابت بمونه و خردهفروشهای شما، محصولاتتون رو توی سایتهای دیگه مثل دیجیکالا با قیمتهای خیلی پایینتر نفروشن.
۴- فروش چندکاناله
من معمولا به بیشتر برندهای تازهوارد (که توانش رو هم داشته باشن) پیشنهاد میکنم که از یه رویکرد چندکاناله استفاده کنن. به این شکل که شما کانالهای فروش متفاوتی رو از ترکیبی از حالتهای قبلی برای خودتون ایجاد (یا فقط بررسی) میکنین؛ چرا که تا وقتی که بررسی (و شاید تست نکنیم) هیچکس نمیتونه دقیق بگه که برند شما بیشتر حجم فروشش رو دقیقا از کدوم یک از روشهایی که مطرح کردیم، میتونه بهتر جلو ببره، بنابراین اگه از چند روش اقدام کنین احتمالا از فرصتهای بتونیم استفاده کنیم.
رویکرد چندکاناله به شما کمک میکنه اگه یه کانال فروش خوبی نداشت، از کانالهای دیگه فروش داشته باشین. البته، یه موضوعی هم اینجا مطرح میشه که هرکدوم از کانالهای بالا، خودشون میتونن چندین روش مختلف، زیرمجموعه خودشون داشته باشن. اما، از زمان شیوع ویروس کرونا که فروش دنیای فیزیکی دچار مشکل شد، سبک خرید مردم عوض شد و … فروش چندکاناله (که قبلتر هم بود، ولی یه فقط آپشن بود) تبدیل به یه گزینه خیلی جدی شد.
نتیجه گیری
وقتی ما از همون ابتدای کسب و کارمون، کانالهای مختلف فروش رو بررسی میکنیم، بهمون کمک میکنه با دید بازتری به بازار مد نگاه کنیم و پایههای مدل کسبوکارمون رو بهتر بچینیم. در مقالههای بعدی، هرکدوم از این کانالها با هم باز میکنیم و ریز به ریز راجع به جزئیاتشون با همدیگه صحبت میکنیم.
خیلی خوشحال میشم شما بگین که تاحالا از کدوماش استفاده کردین، و قصد دارین اگه یه قدم جلوتر برین، چه روشی رو انتخاب بکنین. همچنین، اگه راجع به روشهای فروشتون و استراتژیتون سوالی دارین یا میخواین بیشتر کمک بگیرین. از طریق فرم تماس با من (بالای صفحه، توی منوی پایین صفحه هم هست) با من در ارتباط باشین :)
تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال + مزایا و معایب بازاریابی سنتی و دیجیتال
درحالی که داشتن یه بودجه بازاریابی برای هر بیزینس کوچیکی خیلی مهمه، صرف اون هزینه در مسیر درست هم همون قدر مهمه. کدوم استراتژی بازاریابی به من برای رسیدن به سود بیشتر کمک میکنه؟ این سوالیه که ممکنه به عنوان یه بازاریاب یا صاحب یه بیزینس هر روز از خودتون بپرسین. وقتی که در حال انجام متدهای بازاریابی هستین، تفاوت بین بازاریابی سنتی و بازاریابی دیجیتال هنوز هم یکی از موضوعات مطرح در بسیاری از شرکت هاست.
راه اندازی یک کسب و کار موفق فقط به داشتن بازار مناسب و کالای با کیفیت ختم نمیشه. بلکه ما در این مسیر نیار به اعمال تکنیک های صحیح بازاریابی برای دستیابی به مخاطبان هدف و تبدیل اونها به مشتری نیاز داریم. ممکنه بعضی از مشاغل، بازاریابی رو در الویت قرار ندن. اما اگه یه بیزینس واقعاً به دنبال ارتقا و سود بیشتر باشه باید همیشه یه بودجه مناسب برای بازاریابی کارش کنار بذاره. امروز در این پست به بررسی تفاوت بازاریابی سنتی و بازاریابی دیجیتال و مقایسه بازاریابی سنتی و دیجیتال میپردازیم.
بازاریابی دیجیتال چیست؟
به عبارت ساده بازاریابی دیجیتال از کانالهای دیجیتال مانند وبسایت ها و رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای ارتباطات بازاریابی استفاده میکنه.
بازاریابی سنتی چیست؟
از طرف دیگه بازاریابی سنتی شامل کانالهای ارتباطی سنتی مثل تابلوهای تبلیغاتی و رسانه های چاپیه. تا زمان توسعه اینترنت در دهه ۱۹۹۰، بازاریابی سنتی تقریباً تنها نوع بازاریابی بود.
تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال در چیست؟
تفاوت اصلی بازاریابی سنتی و دیجیتال ، واسطهای است که مخاطب از اون طریق پیام بازاریابی رو دریافت میکنه. به عنوان مثال بازاریابی سنتی از رسانههای سنتی مانند مجله و روزنامه استفاده میکنه و بازاریابی دیجیتال از رسانههای دیجیتال مثل رسانه های اجتماعی یا وبسایت ها استفاده میکنه.
البته بازاریابی سنتی به معنای قدیمی بودن نیست. بازاریابی سنتی هنوز هم با وجود نیاز روز افزون به بازاریابی دیجیتال، نقش مهمی در زندگی افراد داره. مثلاً تبلیغات تلویزیونی تاثیرگذار امروز هم به اندازه ۲۰ پیش سال ارزشمندن (به خاطر تاثیرات موندگاری که بر ذهن شما میذارن و به طور ناخودآگاه شما رو از لحاظ عاطفی با اون برند درگیر میکنن).
در همین راستا، بازاریابی دیجیتال هم اگه بیشتر از بازاریابی سنتی با ارزش نباشه، قطعاً کمتر هم نیست. بازاریابی دیجیتال از هر لحظهای که انگشت شما در فضای مجازی جایی رو لمس میکنه برای رسیدن به شما و درگیر کردن شما با محصول خودش معایب استراتژی کانال فروش استفاده میکنه. استفاده از اینترنت به مدت چند ساعت در هر روز، تبدیل به یه بخش عادی از زندگی روزمره خیلی از افراد شده. بازاریابی دیجیتال فقط با استفاده هوشمندانه از ارتباطات بازاریابی در هر کانال دیجیتال از فرصتی که پیش روی خودش هست نهایت استفاده رو میکنه.
از کدوم نوع بازاریابی باید استفاده کرد؟
نکته اصلی یه کمپین بازاریابی عالی، برقراری یک تعادل مناسب بین بازاریابی سنتی و دیجیتال است. در ادامه مقاله به طور خاص به ویژگیهای خاص، تفاوت بین بازاریابی سنتی و دیجیتال و جوانب مثبت و منفی هر دوتا استراتژیهای بازاریابی میپردازیم.
- تا امروز ۶۰ ٪ از بازاریابان در صنایع مختلف، تلاشهای خودشون رو به سمت بازاریابی دیجیتال سوق دادن.
- بیشتر از ۸۰٪ از خریداران قبل از خرید یک محصول یا سرمایه گذاری روی یک محصول، تحقیقات خودشون رو به صورت آنلاین انجام میدن.
- تقریبا ۶۰٪ از بزرگسالان به طور مرتب از شبکه های اجتماعی استفاده میکنن.
- ۹۴٪ از بازاریابان B2B به طور فعال از LinkedIn برای بازاریابی استفاده میکنن.
- تا سال ۲۰۱۹ تلفنهای همراه بیش از ۷۰٪ هزینه تبلیغات رو به خودشون اختصاص دادن.
- ۹۰٪ مشاغل B2C رسانه های اجتماعی رو به عنوان موثرترین تاکتیک های بازاریابی محتوا گزارش میدن.
صرف نظر از شغلی که در اون فعالیت دارین، باید اهمیت بازاریابی دیجیتال رو مورد توجه قرار بدین. در غیر این صورت، ممکنه رقبای شما با استفاده از آخرین تاکتیک های بازاریابی دیجیتال شما رو شکست بدن.
مزایا و معایب بازاریابی سنتی
با ظهور رسانه های اجتماعی، دیگه بازاریابی سنتی مثل قبل مورد توجه بازاریاب ها قرار نمیگیره. با این حال بازاریابی سنتی هنوز هم در زندگی روزمره مصرف کننده های مخصوص خودش رو داره. پس اگه بودجهای برای به اشتراک گذاشتن کمپین های بازاریابی خودتون در مجلات یا تلوزیون ملی دارین، میتونین مطمئن باشین که دارین پول خودتون رو به خوبی خرج میکنین.
یکی از روشهای مقایسه بازاریابی سنتی و دیجیتال اینه که مزایا و معایب این دوتا استراتژی رو بیان کنیم تا شما با توجه به هدفی که دارین، مناسبترین استراتژی رو برای خودتون انتخاب کنین.
کانال های بازاریابی سنتی شامل موارد زیر میشه:
- فضای باز (بیلبورد، پوشش اتوبوس و تاکسی، پوستر و ..)
- رسانههای پخشی (رادیو، تلویزیون، و ..)
- رسانههای چاپی (مجلات، روزنامهها و ..)
- مستقیم (کاتالوگ و ..)
- از راه دور (تلفن، پیام متنی و ..)
- تبلیغات پشت ویترین و پنجره
مزایای بازاریابی سنتی
۱. تاثیرگذاری بالا و هضم آسون دارن
یک بیلبورد تصویری جذاب یا یک تبلیغ تلویزیونی جالب، یک قسمت عادی از زندگی روزمره بیشتر آدم هاست. این نوع تبلیغها اغلب سرگرم کننده هستن و هضم آسونی دارن (مخاطب خیلی راحت منظور اونها رو میگیره).
۲. مواد بازاریابی چاپی دائمیتر هستن
یک تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال ، میزان موندگاریه. مثلاً اگه شما در یکی از شمارههای روزنامه جام جم یه تبلیغ داشته باشین، تا وقتی که این روزنامه بازیافت بشه، هنوز در اون جایگاه حضور دارین.
۳. به یاد ماندنیتر هستن
وقتی یه چیزی رو در دنیای واقعی میبینین تا از پشت تلفن، خیلی بیشتر تو ذهن شما میمونه. مثلاً اگه یک تبلیغ رو پشت ویترین یک فروشگاه ببینین، خیلی براتون به یاد موندنیتره تا یه تبلیغ چند ثانیهای در اینستاگرام.
معایب بازاریابی سنتی
۱. ارزیابی کمپینها دشوار است
وقتی بروشور میدین، آگهی تبلیغاتی توزیع میکنین یا در مجله ها تبلیغ میکنین، نمیدونین بازاریابی شما تا چه حد موفق میشه. اینجوری حتی اگه در مسیر اشتباه هم قرار گرفته باشین، راهی واسه فهمیدنش ندارین. روشهایی برای ارزیابی کمپین های بازاریابی سنتی مثل ردیابهای تجاری وجود داره، اما به اندازه ابزارهای موجود برای بازاریابی دیجیتال دقیق و هوشمند نیستن.
۲. اغلب گران است
اگه یه برند جدید هستین، شانس خیلی کمی برای استفاده از بازاریابی سنتی دارین. چون قرار گرفتن در کانالهای بازاریابی سنتی نیاز به بودجه نسبتاً زیادی داره.
۳. هیچ تعامل مستقیمی با مصرف کننده نداره
بر خلاف بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی، شما خیلی کم در مورد بازخورد مصرف کننده ها نسبت به تلاش های بازاریابی خودتون مطلع میشین. بازاریابی سنتی یه خیابون یه طرفه است که یک کسب و کار با استفاده از اون فقط میتونه اطلاعات رو راجع به خدمات و محصولات خودش به مخاطب های هدفش برسونه (به امید جلب توجه افراد مناسب و شاید تبدیل اونها به مشتری).
۴. دامنه مخاطبان کوچکتری داره
بازاریابی سنتی از بسیاری از جهات محدوده، اما بزرگترین محدودیتی که داره اینه که نمیتونه پاش رو فراتر از محل و منطقه خودش بذاره. ممکنه شغل شما محدودیت نداشته باشه، پس چرا دسترسی شما باید محدود باشه؟!
۵. انعطاف پذیری پایینی داره
بازارابی سنتی به روشهای تبلیغاتی وابسته هست که پس از اجرا نمیتونین اونها رو به روز رسانی کنین. ممکنه این محتوا یک آگهی چاپی در روزنامه باشه یا یک تبلیغات تلوزیونی، در صورت بروز هر تغییری، باید یک تبلیغ جدید جایگزین نسخه قدیمی کنین. این موضوع میتونه وقت و هزینه بسیاری از شما تلف کنه.
مزایا و معایب بازاریابی دیجیتال
هر چقدر هم که بازاریابی سنتی تاثیرگذار باشه، ما نمیتونیم فراموش کنیم که داریم در عصر اینترنت و دنیای دیجیتال زندگی میکنیم.
طبق ClickZ ، “کاربران اینترنت در حال حاظر 57٪ از جمعیت جهانی رو تشکیل میدن. به طور متوسط ، مردم هر روز 6 ساعت و 42 دقیقه در اینترنت میگذرونن. پیش بینی شده تا سال 2021، 73٪ از کل فروشهای تجارت الکترونیکی، از طریق تلفن همراه انجام می شود. “
کانال های بازاریابی دیجیتال شامل موارد زیر میشه:
مزایای بازاریابی دیجیتال
۱. راههای ارتباطی بیشتری داره
بازاریابی سنتی اجازه تعامل مستقیم رو به مشتریها نمیده، در حالی که بازاریابی دیجیتال سطح بالاتری از تعامل رو ارائه میده. از طریق کانالهایی مانند رسانه های اجتماعی، میتونین بازخورد مصرف کننده ها و مشتری های خودتون رو در مورد محصول و برند خودتون ببینین. اگر از کمپین شما استقبال شد، به اشتراک گذاشته شد و نظرات مثبتی جذب کرد، میفهمین که مسیر شما درسته.
۲. ارزیابی کمیپین ها آسان است
برخلاف بازاریابی سنتی، در استراتژی بازاریابی دیجیتال، میتونین در لحظه متوجه بشین که کسب و کار آنلاین شما کجای کاره، چه چیزی برای اون نتیجه میده، چه چیزی نمیده و در نهایت به سرعت روند کار رو بهبود ببخشین در واقع این امر یه قسمت مهمی از تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال به حساب میاد!
۳. هدف گذاری هوشمند رو ممکن میکنه
اگه ابزاری دارین که میتونه به طور خاص بهتون بگه که یک نویسنده زن ۲۹ ساله مخاطب شماست که از بهنام بانی خوشش میاد و نوشابه پپسی مینوشه (یعنی دیگه زیر و بم کار دستتون بیاد)، پس قطعاً میتونین یه محتوای کاملاً متناسب ایجاد کنین. نه؟
۴. دامنه مخاطبین بزرگتری داره
با استفاده از بازاریابی دیجیتال، میتونین یک کمپین کاملاً شخصی سازی شده ایجاد کنین و دسترسی خودتون رو معایب استراتژی کانال فروش به شهرها یا حتی کشورهای مختلف گسترش بدین.
۵. ارزون تر و موثرترن
یکی از تفاوت های بازاریابی دیجیتال و سنتی که شاید یکی از بارزترین تفاوتهای این دوتا استراتژی باشه، هزینه اونهاست. وقتی حرف از خرج کردن برای بازاریابی میشه، نرخ بازده سرمایه گذاری ROI نشون میده که کمپین شما موفق بوده یا نه، جای تعجب نیست اگه نرخ بازده سرمایه گذاری بازاریابی دیجیتال بالاتر از سنتی باشه، چون ارزونتر در میاد.
معایب بازاریابی دیجیتال
۱. تبلیغات دیجیتالی گاهی آزار دهنده هستن
تصور کنین دارین در صفحه اصلی فیسبوک خودتون گشت میزنین و کاری که میخواین بکنین اینه که برین وضعیت دوستاتون رو چک کنین. یهو یه آگهی حمایت مالی در مورد بیماری عجیبی که دیشب راجع بهش تو گوگل جستجو کرده بودین، دریافت میکنین. این مطمئناً باعث میشه شما از اون برند تجاری که اتفاقاً داره هدفمند و هوشمندانه فعالت میکنه، بیزار بشین.
۲. پایداری کمتری داره
تلاشهای بازاریابی دیجیتال مثل تبلیغات Google، بنرها، ایمیل های تبلغیاتی یا تبلیغات رسانه های اجتماعی، زودگذر هستن. این تبلیغات اغلب نامحسوس هستن و به راحتی میشه نادیده گرفتشون. تازه اگه مخاطب همینطوری اسکرول کنه یا روی صفحه بعد کلیک کنه، تبلیغ شما از صفحه نمایش اون پاک میشه.
۳. همیشه در حال تکامل است
برای این که بتونین بیشترین استفاده رو از متدهای بازاریابی دیجیتال بکنین، چیزهای زیادی واسه یاد گرفتن وجود داره. هر کانال بازاریابی معمولاً به متخصص خودش نیاز داره، از بازاریابی موتور جستجو گرفته تا رسانه های اجتماعی.
۴ فاکتور اساسی در بازاریابی
این چهار فاکتور ریشه اصلی تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال هستن و میتونن مهمترین عوامل تعیین کننده برای انتخاب شما باشن!
محصول
بازاریابی موثر با درک خوب از محصول خودتون شرع میشه که میتونه یه خدمات یا یک نوع کالا باشه که تقاضای بازار هدف رو برآورده کنه.
هزینه کلی محصول بستگی به این داره که چقدر اون محصول رو میشناسین. قیمت همیشه عامل تعیین کنندهای در مورد چیزهایی مثل عرضه، تقاضا، سود و غیره است.
ارتقا
ارتقا پیدا کردن به وسیله تبلیغ میسر میشه. هر روشی که به شما در تبلیغ محصول کمک کنه (هر حرکتی که شما رو در معرض بیشتر دیده شدن قرار بده)، ارتقا محسوب میشه. چه یک تبلیغ روی بیلبورد باشه و چه یک کمپین تبلیغاتی در فیسبوک.
بازاریابی سنتی به شدت متکی بر تبلیغ محصول شما در زمان و مکان مناسبه. در دنیای بازاریابی، جایگذاری نقشی اساسی داره. چون وقتی یه محصول در یک مکان ایده آل و مناسب قرار بگیره، شانس این که به چشم انداز مشتری تبدیل بشه خیلی بیشتره.
حرف آخر
ما تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال ، مزایا و معایب هر دو رو بررسی کردیم. حالا تصمیم گیری با شماست. شما باید با توجه به بودجهای که دارین و نیازهای مخاطبان هدف خودتون، استراتژی مناسب خودتون رو پیدا کنین.
کانال های بازاریابی سنتی اغلب توسط نسلهای قدیمی تر که تلویزیون دارن و ترجیح میدن روزنامه بخونن مورد استقبال قرار میگیرن، اما بازاریابی دیجیتال واسه همهی سنین مناسب و کاربردیه.
پیام اخلاقی: بازاریابی سنتی و دیجیتال تا زمانی برای شما موثر واقع میشن که بدونین مخطبان هدفتون چی میخوان.
استراتژی کانالهای دونچیان IQ Option
استراتژی کانالهای دونچیان IQ Option: کانالهای دونچیان برای نشان دادن نوسان، نقاط شکست و شرایط احتمالی اشباع از خرید و اشباع از فروش برای یک نماد معاملاتی استفاده میشود.
سیستم دونچیان از باندهای قابل تنظیم که برابر با قله و دره در یک میانگین متحرک با دورهی مشخص قرار گرفته است، استفاده میکند. (استراتژی کانالهای دونچیان IQ Option).
باندهای بالا و پایینی یک کانال دونچیان همینطور میتوانند سطوح تاثیرگذار مقاومت و حمایت را تشکیل دهند که مخصوصا در ترکیب با دیگر اندیکاتورهای تکنیکی از آنها استفاده میشود.
در این صورت معاملهگر وارد یک معاملهی خرید یا فروش میشود. برای مثال زمانی که قیمت به حداکثر در چهار هفتهی اخیر میرسد، معاملهگران باید خرید کرده و برای معاملات فروش خود پوشش ریسک انجام دهند.
کانالهای دونچیان همینطور با یک اندیکاتور میانگین متحرک دیگر میتواند ترکیب شود تا یک استراتژی ترکیبی ایجاد شود (استراتژی کانالهای دونچیان IQ Option).
خط میانی میانگین متحرک دونچیان در این شرایط احتمال دارد یک میانگین کوتاهمدت ایجاد کند؛ با این حال برخی از کانال دونچیان 20 روزه در ترکیب با یک کانال 5 یا 10 روزه استفاده میکنند تا قبل از ثبات بازار و از بین رفتن سودهای کوتاه مدت، از معامله خارج شوند.
خطر استفاده از کانالهای دونچیان در یک استراتژی معاملاتی به سادگی آنها مربوط میشود. شناسایی یک نقطهی شکست از باندهای بالا و پایین بسیار ساده است اما این نقاط به تنهایی اطلاعات مناسبی را در اختیار معاملهگر نمیگذارند.
برای مثال، یک نقطهی شکست ممکن است باعث شناسایی شروع یک ترند بلند مدت شود یا ممکن است باعث یک تغییر جهت احتمالی شود (استراتژی کانالهای دونچیان IQ Option).
کانالهای دونچیان اطلاعات جدید فراهم نمیکنند؛ آنها صرفا به معاملهگر اجازه میدهند اطلاعات را بصورت بصری و سادهترین دریافت کنند. بهترین روش استفاده از کانالهای دونچیان این است که از آنها در کنار دیگر ابزار به عنوان تاییدکننده استفاده شود.
تبلیغات تلگرام
هر شخص در هر شغلی میتواند از طریق تاثیر شبکه های اجتماعی بر کسب وکار و تبلیغات تلگرام درآمد کسب کند. برای تبلیغ از برند و محصول خود در تلگرام کافی است ابتدا هدف خود را در زمان تدوین استراتژی بازاریابی تلگرام مشخص کنید و اقدام به بازاریابی کنید تا به درآمدی بالایی با استفاده از این فضای قدرتمند برسید. امروزه بسیاری از برندها با هزینه تبلیغات پایین محصولات خود را به فروش می رسانند و خدمات خود را به مخاطبان مورد نظر خود در تلگرام معرفی می کنند، حتی افراد عادی نیز می توانند بدون هیچ هزینه ای و فقط از طریق بازاریابی در تلگرام، درآمد میلیونی کسب کنند.
طراحی استراتژی بازاریابی و تبلیغات تلگرام
تلگرام دارای 100 میلیون کاربر و 15 میلیارد پیام روزانه است و بیش از 22000 کاربر جدید هر روز ثبت نام میکنند. بودجه صرف شده برای تبلیغ برنامه تلگرام رایگان است. استفاده از تلگرام مزیتهای بسیار زیادی را برای بیشتر دیده شدن کار شما به همراه دارد. با وجود فیلتر بودن تلگرام، هنوز هم کاربران بسیار زیادی از آن استفاده میکنند به همین دلیل شما نباید استفاده از این بستر فراهمشده را از دست بدهید. ممکن است خیلی از کاربران جامع هدف شما عضو تلگرام باشند و با دیدن تبلیغات هدفمندی که انجام دادهاید جذب کانال ارتباطی شما شوند و از محصول و خدمات شما استفاده نمایند.
انواع تبلیغات تلگرام
اگر کانالهای تلگرامی را بررسی کرده باشید، متوجه طیف متنوعی از تبلیغات در آن خواهید شد که به صورت روزانه با کاربران به اشتراک گذاشته میشوند. تبلیغات تلگرام روشی کارآمد برای افزایش تأثیرگذاری فعالیت شماست که میتواند توجه افراد را به سمت برند شما جلب کند. این تبلیغات انواع مختلفی دارند که میزان تأثیر هرکدام از دیگری متفاوت است. در ادامه میتوانید با انواع تبلیغات در تلگرام، آشنا شوید.
تبلیغ از طریق ربات های تلگرامی
طراحی و ساخت ربات یکی از قابلیتهای کاربردی تلگرام است که با استفاده از آن میتوانید اهداف خاصی را برای برند خود به اجرا درآورید. انجام تبلیغات تلگرام یکی از کاربردهای رباتهای تلگرامی است که از طریق آن میتوانید افراد را به سمت کانال خود هدایت کنید. میتوانید کارت ویزیتهای دیجیتالی جذاب برای برند خود طراحی کرده و آنها را از طریق ربات با کاربران به اشتراک بگذارید.
تبلیغات کلیکی
تبلیغات کلیکی یکی از روشهای رایج تبلیغ در انواع پلتفرمها از جمله تلگرام است. در این نوع تبلیغات، به ازای هر کلیک روی بنر تبلیغاتی، هزینههایی از درخواستکننده محتوا دریافت میشود. شاید بتوان نمیتوانید حساب زیادی روی این نوع تبلیغات باز کنید. چراکه امروزه روشها و ترفندهای مختلفی برای دور زدن و نقض صحت این تبلیغات وجود دارد.
تبلیغات بازدیدی
در این نمونه از تبلیغات تلگرامی، شما موظف به پرداخت هزینه تبلیغات به ازای هر بازدید از بنر تبلیغاتی خود هستید. تبلیغات بازدیدی نتیجههای مختلفی برای کانال شما ایجاد میکند. در برخی شرایط ممکن است افراد واکنش زیادی به تبلیغ شما نشان داده و سریعاً به کانال شما مراجعه کنند. اما در برخی مواقع نیز ممکن است تنها بازدید یک بنر بالا باشد و افراد نسبت به آن بیاعتنا باشند.
تبلیغات زمان دار
هزینه دریافتی در ازای این نوع تبلیغات بر اساس مقدار زمانی که تبلیغات به نمایش گذاشته میشود، محاسبه خواهد شد. در هنگام انتخاب این نمونه از تبلیغات تلگرام توجه داشته باشید که ساعات خاصی را که فکر میکنید مخاطبان بیشتری آنلاین هستند و تبلیغ شما را خواهند دید، برای نمایش تبلیغ تعیین کنید.
تبلیغات پورسانتی
میتوان گفت این نمونه تبلیغات، به صرفهترین و شاید سودبخشترین روش تبلیغات در تلگرام محسوب میشود. اگر در کانال خود محصول یا خدماتی به کاربران ارائه میکنید، این روش ارزش امتحان کردن را دارد. برای دریافت خدمات تبلیغات پورسانتی باید با تبلیغکنندهها ارتباط گرفته و ضمن معرفی کسب و کار خود، از آنها بخواهید برای شما خدمات تبلیغات پورسانتی انجام دهند. بدین ترتیب در ازای هر فروش که از طرف کانال یا فرد موردنظر انجام شود، درصد خاصی به فرد تبلیغکننده تعلق میگیرد.
پروژه های تبلیغاتی گسترده
این روش از انواع تبلیغات تلگرام توسط متخصصان و گروههای تبلیغاتی و بازاریابی صورت میگیرد. درواقع شما باید تبلیغات کانال تلگرام خود را به کلی به معایب استراتژی کانال فروش مسئولین بازاریابی بسپارید و منتظر نتیجه باشید. سپردن پروژههای تبلیغاتی روشی بیدغدغه و کارآمد است که در آن نگرانی از بابت انتخاب نوع تبلیغات، انتخاب مرجع مناسب و. ، وجود ندارد. چراکه تیمهای تبلیغاتی معمولاً دارای تجربه در این زمینه هستند و از روشهای آزمایششده و با تضمین بازدهی، برای انجام تبلیغات برند شما استفاده میکنند. اگر به دنبال رشد سریع برند خود در تلگرام هستید و محدودیتی در صرف هزینه ندارید، دریافت خدمات تبلیغاتی گسترده در تلگرام، بهترین گزینه برای شماست.
تبلیغات افراد مشهور
این روش یکی از مؤثرترین روشهای تبلیغ در هر پلتفرمی از جمله تلگرام است که امروزه به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. قبل از اینکه برای درخواست تبلیغات با افراد مشهور ارتباط بگیرید، باید بدانید که این نوع تبلیغ یکی از گرانترین روشهای موجود است. البته با توجه به میزان بازدهی که درنهایت ایجاد میشود، شاید بتوان گفت که هزینه صرف شده، جبران خواهد شد. بهتر است تبلیغات خود را به افراد تأثیرگذاری که در زمینه مشابه با برند شما فعالیت میکنند بسپارید تا تأثیر بیشتری بر روی مخاطبان داشته باشد.
شناسایی بهترین کانال های تلگرامی برای انجام تبلیغات
برای دریافت بهترین نتایج از تبلیغات تلگرام، لازم است که بهترین کانالهایی که با موضوع و نوع کسب و کار شما متناسب هستند را برای انجام تبلیغات انتخاب کنید. اما با توجه به تعداد زیاد کانالهای تلگرامی و گسترده بودن این پلتفرم، شناسایی بهترین کانال کار سختی باشد. اما همیشه راهحلی برای حل مشکل وجود دارد؛ درواقع با در نظر گرفتن برخی نکات و انجام برخی روشها، که در ادامه به بیان آنها خواهیم پرداخت؛ میتوانید مناسبترین کانالهای تلگرامی برای انجام تبلیغات را شناسایی کنید.
سرویس های معرفی کانال های تلگرامی
پلتفرمها و کانالهای زیادی در اینترنت و شبکههای اجتماعی وجود دارند که به معرفی کانالهای تلگرامی و حوزه فعالیت آنها میپردازند. تنها کافی است آنها را در اینترنت جستجو کنید و فهرستی از انواع کانالهای تلگرامی دریافت کنید.
جستجو در کانال های تلگرام
میتوانید کلمات کلیدی مربوط به کسب و کار و فعالیت خود را در قسمت جستجوی تلگرام وارد کنید و کانالهای مرتبط را پیدا کنید. همچنین با عضویت در کانالهای تلگرامی متنوع، ممکن است با تبلیغات کسب و کارهایی متناسب با فعالیت خود آشنا شوید.
جستجو در اینترنت
میتوانید عبارت و کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار و نوع فعالیت خود را در اینترنت جستجو کنید. بدین ترتیب اسامی سایتهای مختلفی که در زمینهای مشابه با کسب و کار شما فعالیت میکند، ارائه میشود. میتوانید به این سایتها مراجعه کنید و در قسمت راههای ارتباطی، آدرس کانال تلگرام آنها را بیابید و پس از بررسی، به ادمین کانال درخواست تبلیغات دهید.
جستجو در شبکه های اجتماعی
کسب و کارهای موفق را میتوانید به راحتی در شبکههای اجتماعی مختلف پیدا کنید. تنها کافی است به پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، توییتر و. ، مراجعه و کلمات کلیدی را جستجو کنید. معمولاً در این صفحات میتوانید به کانال تلگرام برندهای پرمخاطب و موفق، دسترسی داشته باشید.
مزایای تبلیغ در تلگرام
با توجه به تعداد زیاد مخاطبان در تلگرام و بازدهی خوب و نرخ تعامل بالا، با انجام تبلیغات تلگرام مزایای زیادی به شما ارائه میشود که درنهایت باعث ایجاد فرصتهای مفید خواهند شد. در ادامه به بیان برخی از این مزایا خواهیم پرداخت:
سفارش آنلاین
درخواست تبلیغات تلگرام را میتوانید به صورت مجازی و بدون نیاز به برگزاری جلسات حضوری، تنظیم قرارداد و. ، انجام دهید. این کار در صرفهجویی وقت و انرژی شما تأثیرگذار است.
پشتیبانی مؤثر
درواقع کانالهای ارائهدهنده تبلیغات تلگرام به منظور حفظ و ارتقاء اعتبار خدمات خود، به طور مداوم و مؤثر پیگیر روند تبلیغاتی و میزان رضایت شما خواهند بود.
بازخورد واقعی
اکثر کاربران تلگرام، افرادی با نگرش حرفهای و کارآمد هستند و بازخوردی واقعی نسبت به تبلیغ شما خواهند داشت. درواقع در محیط تلگرام، تبلیغات از تأثیر و اهمیت بیشتری نسبت به سایر پلتفرمها برخوردارند.
پردازش بازخورد مشتری
پس از دریافت خدمات مربوط به تبلیغات تلگرام، میتوانید بازخورد مخاطبان خود را مورد بررسی قرار داده و از نظرات آنها در استراتژیهای بعدی کسب و کار خود، استفاده کنید.
ارتقاء برند
پس از آنکه بازخوردهای زیادی را پس از تبلیغات تلگرام کسب کردید، میزان اعتماد نسبت به برند شما بالا میرود. این موضوع درنهایت منجر به افزایش روز افزون تعداد مشتریها و ارتقاء برند و محصول یا خدمات شما خواهد شد.
هزینه مناسب
میتوان گفت که تبلیغات در تلگرام هزینههای مقرون به صرفهتری نسبت به سایر پلتفرمهای اشباعشده ایجاد میکند. درواقع افراد در تلگرام به اندازه اینستاگرام فعالیت ندارند و تنها نگاهی گذار به مطالب مهم آن خواهند انداخت. در میان اگر محتوای تبلیغاتی شما از کیفیت بالایی برخوردار باشد، میتوانید در فضای کم رقابت تلگرام، برند خود را به سرعت ارتقاء دهید.
5 تکنیک برتر برای بازاریابی در تلگرام
بازاریابی تلگرام با روشهای مختلفی قابل انجام است، اما تکنیکهایی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، میتواند نتایج شگفتانگیزی را برای تجارت و کسب و کار شما ایجاد کند :
تولید محتوای باکیفیت
اولین نکتهای که در کانالهای تلگرامی توجه کاربران را به خود جلب میکند، کیفیت محتوای منتشرشده در آن کانال است. کاربران با آنالیز محتواها، تصمیم میگیرند که در کانال موردنظر عضو شوند یا در آن بمانند. بنابراین معایب استراتژی کانال فروش لازم است که محتواهای جذاب و باکیفیتی در کانال خود نشر دهید و رضایت مخاطبان را جلب کنید.
بازنشر محتوا
به منظور افزایش آگاهی نسبت به فعالیت خود، لازم است که محتواهای تولیدشده برای کانال تلگرام را در سایر رسانههای اجتماعی و همچنین وب سایت کسب و کار خود بازنشر کنید. بدین ترتیب افراد به منظور کنجکاوی و علاقهمندی، به مراجعه به کانال تلگرام شما ترغیب خواهند شد.
استفاده از خدمات تبلیغاتی
در مورد تبلیغات تلگرام پیش از این مطالب زیادی ارائه کردیم؛ میتوان گفت که تبلیغات اصلیترین عامل در بازاریابی تلگرام محسوب میشود و تأثیر بسزایی بر ارتقاء برند شما دارد. شما میتوانید از روشهای مختلفی که در این مقاله بیان شد، برای انجام تبلیغات تلگرام استفاده کنید و از مزایای آنها بهرهمند شوید.
همکاری با افراد تاثیرگذار
پیشنهادهای همکاری خود را برای افراد تأثیرگذاری که مخاطبان زیادی دارند، ارسال کنید. این کار میتواند به سرعت توجه مخاطبان را به سمت برند شما جلب کند. درواقع با این کار میزان اعتماد کسب و کار خود را بالا خواهید برد که تأثیر بسزایی در فرصتهای آینده تجارت شما، خواهد داشت.
ساخت ربات تلگرام
امکان ساخت ربات تلگرام یکی از قابلیتهای مفید و کاربردی تلگرام است که میتواند مدیریت کانال و بخشهایی از پشتیبانی و بازاریابی در تلگرام را برای شما تسهیل کند. برای ساخت ربات میتوانید از روشهای مختلفی از جمله ارتباط با ربات BotFather یا سایت بات بیزینس اقدام کنید. هر ربات دارای یک نام برای نمایش به مخاطبان و یک نام کاربری برای نمایش در اشتراکگذاریها است. باید توجه داشته باشید که این دو نام را به طور مناسب و مرتبط با برند خود انتخاب کنید تا دسترسی به آن آسان شود.
انجام بازاریابی در گروه های تلگرامی
در تلگرام میتوانید گروههای مختلفی ایجاد کنید که این گروهها بسته به هدف تجاری برند شما، میتواند عمومی یا خصوصی باشند :
گروه های عمومی
همانطور که از نام گروههای عمومی پیداست، تمام افراد میتوانند به این گروهها بپیوندند و پستهای شما را مشاهده کنند. اعضای گروههای عمومی میتوانند دوستان و مخاطبین خود را به گروه اضافه کنند و این موضوع در افزایش اعضا و بازدید محتوای شما مؤثر است. در گروههای عمومی تمام افراد میتوانند درباره موضوعات مختلف به بحث و اظهارنظر بپردازند. از این ویژگی میتوانید برای ایجاد تعاملات در حوزه محصولات یا خدمات خود استفاده کنید و بدین ترتیب آشنایی و اعتمادسازی برند شما افزایش خواهد یافت.
گروه های خصوصی
در گروههای خصوصی، امکان اضافه شدن افراد از طریق جستجو یا به صورت اتفاقی وجود ندارد. درواقع در این روش شما میتوانید وجود افراد در گروه را کنترل کنید که این موضوع مزایا و معایب مختلفی را برای برند شما در بر خواهد داشت. درواقع در گروههای خصوصی میتوانید از نظرات و پیشنهادهای سازنده مشتریان ثابت و مورد اعتماد خود، برای ارتقاء کیفیت محصول یا خدمات خود استفاده کنید. از طرفی ممکن است که افراد کمتری شانس آشنایی با برند شما را داشته باشند و بازاریابی تلگرام برای کسب و کار شما، به طور مطلوب نتیجه نداشته باشد.
سعی کنید هرروز مطالب مفید و جذابی در گروههای ایجاد شده ارسال کنید و به طور فعالانه با اعضای گروه به تعامل بپردازید. این کار باعث افزایش وفاداری مشتریان به برند شما خواهد شد. حتی اگر زمان کافی برای فعالیت در گروههای تلگرامی را ندارید، میتوانید از سایر قابلیتهای تلگرام از جمله: رباتها، استفاده از استیکرهای آماده و. برای گروه استفاده کنید. همچنین میتوانید به طور اختصاصی برای گروه تلگرام برند خود، ادمینهایی را برای حضور فعالانه، استخدام کنید.
درنهایت حالا که با روشهای تبلیغات و بازاریابی در تلگرام و مزایای آن آشنا شدید، وقت آن رسیده است که ساز و کار مناسب را برای ارتقاء برند خود از طریق تلگرام به کار ببرید. امروز با توجه به گسترده شدن سطح فعالیت در سایر شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، یوتیوب و. ، میتوان گفت که تلگرام هنوز فضای اصیل و حرفهای خود را حفظ کرده است. البته توجه داشته باشید که مشخص نیست تبلیغات تلگرام تا چه زمانی تأثیرگذار و غیراشباع باقی بماند. بنابراین بهتر است هر چه سریعتر از این فرصت به نفع خود استفاده کنید.
دیدگاه شما