چگونه یک گزارش تحلیل بازار بنویسیم؟
تحلیل بازار (Market Analysis) یکی از قسمتهای کلیدی هر استراتژی بازاریابی در راه اندازی کسب وکار است، گزارش تجزیه و تحلیل بازار شما اگر به درستی تهیه شود، مسیر اصلی فعالیت های کسب وکار شما را مشخص خواهد کرد. با یک تحلیل بازار مناسب شما میتوانید سرمایهگذاران را جذب کرده، از خطرات موجود در مسیر کسب وکار دوری کنید و در نهایت مشتریان بیشتری بدست آورید.
تحلیل بازار( Market Analysis) یا تحقیقات بازار (Market Research)
تحلیل بازار به اختصار یعنی بررسی، آنالیز و شناخت بازار، صنعت و یا بخشی از یک بازار تعریف شده. تحقیقات بازار یعنی بررسی، شناخت و تحلیل بازار هدف ( مشتریان)، رقبا ، رفتار مصرفی و … جدول زیر به شفافی و سادگی کلیات تفاوت بین تحلیل بازار و تحقیقات بازار را بیان می کند :
(Business Strategy)
استراتژی های بازاریابی
اگر به دنبال تأمین مالی هستید، تحلیل بازار یک عامل کلیدی برای سرمایه گذاران بالقوه است تا مطمئن شوند که شرکت شما با اعداد درست و دادههای حقیقی، آیندهی کسب وکار خود را پیش بینی میکند. تحلیل بازار یعنی اطلاعات کامل، قابل فهم و مشخصی که باعث تعیین ویژگیهای مخصوص بازار هدف شما شده و تحلیل این اطلاعات به شما کمک میکند برای کسب وکار خود تصمیم گیری کنید.
با انجام تجزیه و تحلیل بازار میتوانید دادههای ارزشمندی را جمع آوری کنید که به شما کمک میکند مشتریان خود را به خوبی بشناسید و استراتژی قیمتگذاری مناسبی را پیادهسازی کرده و نقاط ضعف رقبای خود را کشف کنید.
تحلیل بازار در یک طرح کسب وکار به دو منظور به کاربرده می شود.
- سنجش اینکه وضعیت و جایگاه شما در آن بازار چگونه خواهد بود.
- و تا به چه اندازه سرمایه گذاری در آن بازار توجیه اقتصادی خواهد داشت.
برای کسانی که قصد سرمایه گذاری در یک کسب و کار را دارند تحلیل بازار دو هدف عمده را دنبال می کند :
- اثبات اینکه شما بازار مورد نظر را به خوبی می شناسید.
- پتانسیل و سایز بازار به اندازه ای هست که منجر به یک رشد و سود قابل قبول و مانا برای سرمایه گذارشود.
تحلیل بازار(Market Analysis)و طرح کسب وکار ( Business Plan )
تدوین یک طرح کسب وکار، عملی هوشمندانه است، مخصوصا هنگامی که شما یک کسب وکار تازه را شروع میکنید. حتی اگر یک شرکت تک مالکی هستید که نیازی به تأمین مالی برای توسعهی تجارت خود ندارد، تهیهی یک طرح کسب وکار (بیزینس پلن) مشخص برای شما ضروری است. تحلیل بازار نه تنها یکی از قسمتهای اصلی طرح کسب وکار شما است بلکه برای موفقیت طرح تجاری شما نیز ضروری است.
اگر تأمین مالی از بانک برای شما ضروری است یا میخواهید که سرمایهداران بالقوه در کسب وکار شما سرمایه گذاری کنند، بخش تحلیل بازار را به درستی تکمیل کنید؛ چرا که وام دهندگان و سرمایهگذاران منطقی باید مطمئن شوند که کسب وکار شما میتواند تقاضای لازم را در بازار رقابتی بدست آورد.
چه مواردی را در تحلیل بازار (Market Analysis) در نظر بگیریم؟
تحلیل بازار باید شامل یک مرور کلی از صنعت شما، نگاهی به بازار هدف، تحلیل رقبای کسب وکار، پیش بینی های تجاری و هرگونه الزامات قانونی کسب وکار شما باشد.
برای انجام تحلیل بازار 5 قسمت زیر را در نظر بگیرید :
- مشتریان هدف وبخش های مختلف بازارهدف
- نیاز بازار
- رقبا
- موانع برای ورود به بازار
- قوانین حاکم بر بازار
اما قبل از شروع به تجزیه و تحلیل بازار، ابتدا به توصیف و بررسی چشماندازی از صنعت مورد نظر بپردازید: در این قسمت از تجزیه و تحلیل بازار، شما در مورد وضعیت کنونی صنعت خود و مسیر حرکت کسب وکارتان به طور کلی بحث میکنید. پارامترهای مربوط به بررسی صنعت شامل اندازه، روندها، چرخهی عمر و رشد پیش بینی شده میباشند.
مشتریان هدف وبخش های مختلف بازارهدف
شناخت دقیق بازار هدف در ابتدای کسب وکار شما ضروری است، بیشترصاحبان تازهکار در تجارت اشتباها چنین تصور میکنند که همهی مخاطبین جز بازار بالقوهی آنها هستند، و واضح است که چنین نیست.
در هنگام اندازه گیری بازار، نحوه نگرش و اندازه گیری بازار، بسته به نوع کسب و کار متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال اگر کسب وکارتنها یک رستوران و یا یک مغازه است با نگرش محلی به ارزیابی و تحلیل بازار بپردازید. (یعنی بازار اطراف مغازه و یا رستوران را می سنجید و اندازه گیری می کنید) اما اگر برای یک مجموعه رستوران زنجیره ای به تحلیل بازار پرداخته اید، باید در سطح بزرگتر (کشوری) به اندازه گیری بازار هدف با توجه به نوع مخاطب رستوران زنجیره ای بپردازید.
هنگام اندازه گیری بازار، میزان خرید سالانهی محصولات و خدمات خود را توسط مشتریان محاسبه کنید و اندازهی بازار بالقوهی کسب وکار خود را بسنجید.
بسته به نوع بازار شما می توانید بخش های متفاوتی از بازار را نیز در نظر بگیرید. (Segments (Different
حجم بازار و ارزش بازار دو فاکتوری هستند که هنگام اندازه گیری بازار باید مدنظر قرار گیرد، به زبانی دیگر “ تعداد مشتریان بالقوه و ارزش آنها “ در بازار با توجه به میزان رقابت در بازار باید به صورت جداگانه محاسبه شود.
ویژگیها و رفتارشناسی مشتری در بازار B2B یا B2C را در نظر بگیرید. ویژگیهای جمعیت شناختی در بازار B2C مانند سن، درآمد و محل سکونت و … همچنین آگاهی از خصوصیات روانشناختی درباره مشتریان موردنیاز است. شما باید بدانید علایق و عادات خرید مصرفکنندگان چگونه است و آیا شرایط کسب وکار شما برای رفع نیاز مشتریان هدف مناسب است؟
رقبا Competitors
مشخص است که شناسایی رقبایی که در مقابل شما ایستادهاند، تاکتیک هوشمندانهای است و در عین حال نقاط ضعف رقابت بازار را نیز نشان میدهد. آیا به مشتریان بازار، خدمترسانی کافی و مناسب صورت میگیرد؟ چه محصول یا خدمتی میتوانید عرضه کنید که کسب وکارهای مشابه شما نمیتوانند ارائه دهند؟
در تحلیل رقبا باید کاملا و شفاف به جایگاه برند رقبا در بازار و از دید مشتریان بالقوه پرداخته شود. نقاط قوت و ضعف رقبا را با توانمندی ها و ضعف برندتان مقایسه کنید. برای این کار گردش مالی،تعداد کارکنان، قیمت محصول، سایزشرکت رقیب، کیفیت، ارزش افزوده و…را در جدول مقایسه ای در مورد برند و سایر رقبا در نظر بگیرید.
واقعیت این است که شما به دنبال مشتریانی هستید که به نیازهایشان توسط رقبا پاسخ داده نشده است.
موانع ورود به بازار
مکان، میزان سرمایه، دسترسی آسان به مواد اولیه، تکنولوژی،…. از جمله موانع ورود به بازار هستند که در تجزیه و تحلیل بازار باید در نظر گرفته شوند.
2 سوال عمده در این بخش به صورت خلاصه :
- چه چیزی موجب می شود که از بازشدن چطور بازار را تحلیل کنیم؟ یک مغازه در کنار شما و از دست دادن 50% از مشتریان جلوگیری نمایید.
- بعد از جوابگویی به سوال اول، اگر استارتاپ هستید چه عاملی موجب می شود که به بازار مورد نظر وارد شوید و موفق شوید؟
پاسخ به دو سوال فوق شما را با تمام جوانب موانع احتمالی برای ورود به بازار آشنا می سازد.
یا به عبارت دیگر جواب دادن به سوالات زیر به شمادر تحلیل بازار و بررسی تمام جوانب موانع احتمالی برای ورود به بازار کمک می کند:
خطرات بالقوهی ورود به بازار هدف شما چیست؟ هزینهی این ورود برای کسب وکار شما چقدر است؟ چه افراد دیگری میتوانند وارد بازار شما شوند؟
قوانین Regulation
قوانین هر بازار ( منظقه و کشور) از جمله مواردی است که هنگام تحلیل بازار و تصمیم برای ورود به آن باید در نظر گرفته شود.
چه نوع محدودیتهای قانونی و مقررات دولتی خاصی در بازارمورد نظرتان وجود دارد؟ همهی آنها را شناسایی کرده و چگونگی پیروی از این قوانین را نیز مشخص کنید.
چگونگی دستیابی به دادههای موردنیاز برای تهیهی گزارش تحلیل بازار شما
تحلیل بازار برای صنایع و کسب وکارهای مختلف، متفاوت است. متأسفانه بیشتر اطلاعات مورد نیاز شما به راحتی قابل دستیابی نیستند. تخمین بعضی از موارد شاید مناسب به نظر برسد اما بیشتر اعداد و دادههای شما باید براساس اطلاعات واقعی باشد.
اگر کسب وکار شما راه اندازی شده و شروع به کار کرده است. مشتریان بالفعل شما به عنوان یک بازار در دسترس، منبع بسیار ارزشمندی هستند. میتوانید از طریق انجام تحقیقات بازار و تحقیقات اینترنتی و شبکههای مجازی برای گرفتن بازخورد در مورد عادات خرید، نیازها و دیگر اطلاعات روانشناختی و نیز شناخت بهتر رقبا استفاده کنید.
تحلیل بازار به دو صورت کمی و کیفی انجام می شود که در آن بازار هدف از جنبه های میزان ارزش بازار و سایز بازار،الگوهای اقتصادی مشتریان،میزان رقابت و الگوهای مصرف و خرید مورد ارزیابی قرار می گیرد.
چگونه اطلاعات بازارها را تحلیل کنیم؟
قرار است در یک دوره آموزشی هنر تحلیل اطلاعات اقتصادی به متقاضیان آموزش داده شود.
در یک دوره هشت ساعته قرار است هنر تحلیل اطلاعات اقتصادی آموزش داده شود.
به گزارش تجارتنیوز، عنوان این دوره آموزشی هنر تحلیل اطلاعات اقتصادی است و مدرسان این دوره قرار است به این مساله بپردازند که چگونه با اطلاعات مالی ثروتسازی کنیم.
تحلیل کاربردی اطلاعات اقتصادی ایران، تحلیل کاربردی اطلاعات اقتصادی جهان، تحلیل کاربردی اطلاعات اقتصادی بازارها و هنر ثروتسازی با اطلاعات مالی چهار کلاس این دوره آموزشی هستند.
ابراهیم علیزاده، سردبیر تجارتنیوز به همراه محمد مهدی سماواتی، دکترای مدیریت مالی و مشاور سرمایهگذاری مدرس این دوره هستند.
پنجشنبه ۱۴ بهمن ماه از ساعت ۱۳ تا ۱۷ و جمعه ۱۵ بهمن ماه از ساعت ۹ تا ۱۳ این دوره برگزار خواهد شد.
علاقهمندان برای ثبتنام به اینجا مراجعه کنند. شماره تماس پشتیبانی برای ثبت نام ۰۹۹۰۱۲۱۲۸۲۰ است.
هزینه ثبتنام این دوره ۹۹۸ هزار تومان است و برای بهرهمندی متقاضیان بیشتر تخفیف ۵۰ درصدی برای ۵۰ نفر اول ثبتنامکننده در نظر گرفته شده است.
تجزیه و تحلیل بازار | معیارهای ارزیابی بازار و محصول
تجزیه و تحلیل بازار از جمله تواناییهایی است که همهی فعالان کسب و کار باید از آن بهرهمند باشند.
به عنوان مثال به کارآفرینی فکر کنید. آغاز کارآفرینی با ایده پردازی است. اما همه چیز به ایده پردازی ختم نمیشود. مهم است بتوانیم بازار مورد نظر خود را تجزیه و تحلیل کنیم و ببینیم نگاه بازار به ایده (و محصول) ما چیست.
به همین علت، همواره بخشی از مدل کسب و کار و اسنادی که به عنوان طرح تجاری تنظیم میشوند، به تحلیل بازار اختصاص پیدا میکند.
تجزیه و تحلیل بازار میتواند در مورد هر نوع بازاری بهکار گرفته شود: از بازار پوشاک و خودرو تا بازار پول و طلا.
بر این اساس، درس حاضر را به معرفی برخی از فاکتورهای قابلاستفاده در تحلیل بازار اختصاص دادهایم.
در این درس، موارد زیر را مرور میکنیم و شرح میدهیم:
- میزان ضرورت محصول (کالا یا خدمت) برای بازار (Urgency)
- اندازه بازار (Market size)
- محدوده قیمت قابل عرضه (Potential Price Range)
- هزینه جذب مشتری یا ایجاد مشتری جدید (Customer Acquisition Cost)
- هزینه رساندن محصول به دست مشتری (Product Delivery Cost)
- میزان منحصر به فرد بودن محصول (Product Uniqueness)
- سرعت عرضه محصول به بازار (Speed to market)
- نیاز به سرمایهگذاری اولیه (Up-front investment)
- پتانسیل عرضه محصولات وابسته (Cross-sell potential)
- مدت زمان زنده ماندن یا طول عمر محصول (Product Lifespan)
البته لازم به تأکید است که فعلاً در حد بررسی عمومی در درس ارزش آفرینی، موارد زیر را مطرح میکنیم. به همین خاطر، به سبک بسیاری از کتابها و دورههای کارآفرینی و خلق کسب و کار، همهی فاکتورها را زیرِ عنوان تحلیل بازار جا دادهایم.
اما بعداً این هر یک از آنها باید در درس تخصصی خود بررسی شوند. برخی از آنها باید در طراحی محصول، برخی دیگر در بازاریابی و تعدادی نیز در درس استراتژی مورد توجه قرار بگیرند.
توجه داشته باشید که فعلاً در این مرحله، ما قصد ارزشگذاری روی وضعیتهای مختلف نداریم.
بنابراین اگر از حجم بازار حرف میزنیم، نمیخواهیم بگوییم کوچک بودن بازار یا بزرگ بودن آن، خوب است یا بد.
بلکه صرفاً میخواهیم فاکتورهای مورد توجه در تحلیل بازار را بشناسیم.
بدیهی است در درسهای تخصصیتر، فرصتها و چالشهای هر وضعیت را بررسی خواهیم کرد.
ضمناً لازم به تأکید است که قرار نیست همهی فاکتورها و مولفههای زیر، در همهی انواع بازارها و محصولها قابل طرح و مفید باشند. بنابراین احتمالاً لازم خواهد بود بسته به محصولی که در ذهن دارید و بازاری که مد نظر شماست، تعدادی از این فاکتورها را انتخاب و بررسی کنید.
شدت نیاز و ضرورت محصول از نگاه بازار (Urgency)
نخستین سوالی که باید به آن فکر کنیم این است که بازار (همهی کسانی که تقاضای این محصول را دارند یا ممکن است داشته باشند) تا چه حد محصول ما را مورد نیاز چطور بازار را تحلیل کنیم؟ و ضروری میبیند؟
گاهی اوقات بازار قانع شده است که اصل محصول ضروری است (مانند بیمه شخص ثالث) و آنچه باقی میماند این است که پیشنهاد ما را از میان انواع پیشنهادها انتخاب کند.
اما گاهی نیز ممکن است اصل محصول هنوز چندان جدی تلقی نشود (مانند بیمه زندگی). بنابراین ما دو مرحله پیش روی خود داریم:
- آموزش دادن بازار و قانع کردن بازار به استفاده از محصول (به طور عمومی)
- قانع کردن بازار به اینکه از میان همهی پیشنهادها، پیشنهاد ما را انتخاب کند.
در اینجا باید به چند نکته توجه داشته باشیم:
- میزان نیاز به محصول، در سگمنتهای مختلف بازار یکسان نیست. مثلاً مالکان خودروهای گرانقیمت در مقایسه با مالکان خودروهای ارزانقیمت، احتمالاً بیمهی بدنه را ضروریتر ارزیابی میکنند.
- ضرورت از جنس ادراک و نگرش است. بنابراین میزان نیاز به محصول و ضروری بودن آن، میتواند با آموزشِ بازار هدف تغییر کند. مثلاً ممکن است عرضهکنندهی مکملهای غذایی، با آموزش بازار (از طریق تبلیغات و بازاریابی محتوا) بتواند نگرش به ضروری بودن مکملها را در جامعهی هدف خود افزایش دهد. مشابه همین مسئله را میتوان دربارهی داروهای گیاهی و محصولات ارگانیک و طبیعی نیز مطرح کرد.
- میزان ضرورت محصول از نگاه بازار، با تغییر بازار هدف تغییر میکند. فرض کنید میخواهید دورههای آموزش آنلاین برگزار کنید. اگر جامعهی هدف خود را گروهی انتخاب کنید که تا کنون، از آموزش آنلاین استفاده کردهاند، نگاه آنها به خدمات شما با گروهی که تا کنون صرفاً از خدمات فیزیکی استفاده کردهاند، متفاوت خواهد بود.
واضح است که اگر بتوانید پاسخ این سوال را به درستی تشخیص دهید، تکلیفتان برای آیندهی کسب و کار و استراتژیهایی که باید انتخاب کنید، مشخصتر خواهد بود.
اندازهی بازار یا Market size
وقتی از اندازهی بازار یا Market size حرف میزنیم، منظورمان برآیند تقاضای موجود برای یک محصول است.
طبیعی است بر اساس آنچه در درس انواع بازار مطرح کردیم، اندازه بازار را هم به شکلهای مختلف، از جمله شیوههای زیر، میتوان تعریف کرد:
- بازار بالقوه: مجموع تقاضای بالقوهای که میتواند برای محصول وجود داشته باشد.
- بازار فعال: مجموع تقاضای فعال موجود (که این محصول را از ما و رقیبانمان تهیه میکنند)
- بازار مورد نیاز: مجموع تقاضایی که دستیابی به آن در سال اول (یا دو سال یا پنجسال اول) برای بازگشت سرمایهگذاری اولیه ضروری است.
در اینجا باید به دو نکته توجه داشته باشید:
نکتهی اول اینکه اندازه بازار با اندازه صنعت تفاوت دارد. در مورد اول ما از میزان تقاضا حرف میزنیم و در مورد دوم، از میزان عرضه.
نکتهی دوم هم این است که به خاطر داشته باشیم بزرگ یا کوچک بودن بازار، مزیت ذاتی ندارد. بلکه منابع سازمانی، نوع محصول، جایگاه ما در بازار، توانایی رقابت و دهها فاکتور دیگر در کنار هم، مشخص میکنند که چه اندازهای از بازار میتواند برای ما مناسب و مطلوب باشد.
محدوده قیمت قابل عرضه یا Potential Price Range
وقتی محصول را صرفاً بر اساس نوع آن تعریف میکنیم، ممکن است در دام خطای تعمیم گرفتار شویم. به این معنا که احتمال دارد ناخواسته، ویژگیهای بخشی از بازار را به تمام بازار نسبت دهیم.
به عنوان مثال، فرض کنید از بازار مسکن حرف میزنیم.
آیا واقعاً بازار آپارتمانهای کمتر از ۵۰ متر، با بازار آپارتمانهای بالای ۵۰۰ متر یکی است؟
آیا بازاری که برای مسکن چند صد میلیون تومان پول دارد و باید با وام، بودجهی خود را تکمیل کند، با بازاری که چند میلیارد تومان برای خرید یک ملک در نظر میگیرد، رفتار یکسانی دارد؟
رفتار این سگمنتها، پاسخ آنها به تغییرات قیمت، اثر استراتژیهای بازاریابی و فروش بر روی هر یک از آنها، میتواند متفاوت باشد.
بنابراین وقتی دربارهی یک محصول و بازار آن فکر میکنیم، گاهی اوقات مناسب است مشخص کنیم که منظورمان کدام سگمنت از بازار است.
به عبارت دیگر، بگوییم: «ما دربارهی سگمنتی از بازار حرف میزنیم که برای محصولِ X حاضرند بین … تا … ریال پرداخت کنند.»
باز هم لازم به یادآوری است که این بحث، به صورت مستقل و تخصصی در مدیریت بازاریابی با عنوان بخش بندی بازار مطرح میشود.
اما توجه به برخی نکات پایه (مثل تفکیک بازهی قیمت) حتی در گامهای اولیهی تحلیل بازار نیز ضروری است و میتواند زوایای پنهان بازار را بهتر برایمان روشن کند.
دسترسی کامل به این درس برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت به عنوان کاربر ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به درسهای ارزش آفرینی به دورههای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
البته بررسیهای ما نشان میدهد که علاقهمندان به ارزش آفرینی از بین درسهای متنوع متمم به درسهای زیر علاقهی بیشتری نشان دادهاند:
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
تمرین (لازم نیست به همهی تمرینها پاسخ دهید)
محصول و بازار خاصی را انتخاب کنید و میزان ضرورت محصول از نگاه بازار را برآورد کنید. این محصول میتواند یکی از همان مواردی باشد که درسهای قبل انتخاب و تحلیل کردهاید (میتوانید به ضرورت، امتیازی بین صفر تا ده داده و و سپس علت ارزیابی خود را شرح دهید).
برای اینکه میزان ضرورت این محصول در نگاه بازار افزایش یابد، چه گزینههایی در ذهن دارید؟
چه برآوردی از هزینهی جذب مشتری فعلی یا ایجاد مشتری تازه برای این محصول خود دارید؟ این هزینه تا چه حد تابع مقیاس کسب و کار است؟
اگر در یک بازار، هزینهی جذب مشتری و هزینهی خلق مشتری بسیار نزدیک باشد، استراتژی بازاریابی در مقایسه با شرایطی که هزینهی ایجاد مشتری جدید بسیار بالاست چه تفاوتی خواهد داشت؟
چه تغییراتی میتوان در محصول مد نظر شما ایجاد کرد که مدت زنده ماندن آن (بینیاز بودن به طراحی مجدد) افزایش یابد؟ آیا چنین تغییری قابل توصیه هست؟
نحوه تحلیل بازار نزولی؛ آشنایی با الگوی نزولی قیمت رمزارزها
خرید یک دارایی هنگامیکه بازار درگیر روند نزولی است میتواند مانور پرریسکی باشد؛ چراکه اکثر سرمایهگذاران با تصور بر اینکه نقطه معکوس شدن روند را فهمیدهاند، به بازار وارد شده و با شدت گرفتن نزول، ضررهای زیادی را متحمل میشوند. در این موارد، کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال و ترسیم خط روند و همچنین تشخیص الگوهای کانال نزولی میتواند به تریدرها در جلوگیری از خرید در بازار نزولی کمک کند. یک کانال نزولی یا بهعبارتدیگر، کانال قیمتی نزولی با ترسیم دو خط روند کاهشی و موازی با یکدیگر که رفتار قیمت یا پرایس اکشن دارایی را محدود میکند شکل میگیرد. در این مقاله، به چگونگی تحلیل بازار نزولی میپردازیم. با میهن بلاکچین همراه باشید.
اصول اولیه تحلیل بازار نزولی در تحلیل تکنیکال
منیع: TheMotleyFool
در هنگام روند نزولی بازار، پرایس اکشن یا رفتار قیمت دارایی، مجموعهای از بالاهای پایینتر یا Lower High و پایینهای پایینتر یا Lower Low را تشکیل میدهد. یک کانال نزولی با وصل کردن کفها و سقفها با استفاده از خطوط موازی ترسیم میشود. خط روند اصلی ابتدا با متصل کردن دو یا چند Lower High به دست میآید. سپس خطی موازی که خط کانال (Channel Line) نامیده میشود، کشیده شده و Lower Lowها را به یکدیگر متصل مینماید.
پرایس اکشن یک دارایی، با شدت گرفتن فشار فروش توسط خرسها همچنان در کانال نزولی به روند کاهشی خود ادامه میدهد.
منبع: TheBitTimes
نمودار بالا روندی نزولی را به نمایش گذاشته که در آن، چند Lower High چطور بازار را تحلیل کنیم؟ و Lower Low تشکیل شده است. خط روند اصلی با اتصال دو بالای پایینتر که در نمودار با بیضی نارنجی به نمایش گذاشته شده ترسیم میشود. خط کانال موازی نیز با اتصال دو نقطه پایین پایینتر رسم میشود.
هنگامیکه قیمت به خط کانال یا همان خط پایینی میرسد، گاوهای بازار با تصور در رابطه با اینکه بازار به کف خود رسیده است، خرید میکنند. بااینحال، خرسها علیه گاوها عمل میکنند و با افزایش فشار فروش در زمانی که قیمت به خط روند اصلی یا خط بالایی میرسد، نزول را شدت میدهند و قیمت در همان کانال نزولی باقی میماند.
نوسانات قیمتی داخل کانال نزولی معمولا تصادفی است، اما بین دو خط موازی محدود میشود. درصورتیکه خط موازی شکسته شود و قیمت از خط پایینی کانال پایینتر برود، میتوان متوجه شد که روند نزولی شدت گرفته و میتوان پیشبینی کرد که کاهشی بهمراتب شدیدتر را شاهد باشیم.
در سمت مقابل، شکسته شدن کانال نزولی به سمت بالا، حاکی از احتمال تغییر روند کاهشی به افزایشی است. گاهی اوقات این شکستها منجر به روند صعودی جدیدی میشود اما، در برخی موارد، پرایس اکشن (Price Action) دارایی ممکن است در محدودهای نوسانات کوچکی را داشته باشد و پس از آن، روند نزولی دیگری آغاز شود.
بررسی شکستهای صعودی
منبع: TradingView
نمودار بالا، نمودار قیمت تتا (THETA) در یک کانال نزولی است که خط روند اصلی آن با متصل کردن دو Lower High در تاریخهای ۱۶ آوریل ۲۰۲۱ (۲۷ فروردین ۱۴۰۰) و ۹ می ۲۰۲۱ (۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰) ترسیم شده است. خط موازی نیز از جهش نزولی ۱۸ آوریل (۲۹ فروردین ۱۴۰۰) میگذرد و خط کانال را تشکیل میدهد.
همانطور که در نمودار مشخص است، پرایس اکشن تا حد زیادی بین دو خط موازی نزولی قرار دارد. گاوها در تاریخ ۱۷ ژوئن (۲۷ خرداد ۱۴۰۰) قیمت را به بالای کانال رساندهاند، اما نتوانستهاند سطوح بالاتر را حفظ کنند و خرسها مجددا قیمت را به کانال نزولی بازگرداندهاند.
چند حرکتی شارپی (Spike) نیز در خط پایینی کانال نزولی وجود داشته، اما دم بلند کندل استیکها نشان میدهد که گاوها از این فرصت برای خرید در کف استفاده کردهاند. این موضوع نشان میدهد که چگونه این خطوط بهعنوان حمایت و مقاومتی قوی عمل میکنند.
سرانجام قیمت در تاریخ ۲۴ ژانویه ۲۰۲۲ (۴ بهمن ۱۴۰۰) خط روند اصلی کانال را شکسته و پس از تثبیت قیمت جزئی، به بهبود ادامه داده است. این موضوع شکست کانال نزولی را تایید میکند و نشاندهنده تغییر احتمالی روند است.
در تصویر زیر، نمودار قیمت مونرو (XMR) را میبینید که در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۱۹ (۲ تیر ۹۸) به اوج خود رسیده و پس از آن روند نزولی آن آغاز شده است. خط روند اصلی کانال با اتصال دو Lower High در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۲۰ (۱۸ دی ۹۸) و ۸ آگوست ۲۰۲۰ (۱۸ مرداد ۹۹) و خط کانال از Lower Low تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۲۰ (۲۶ دی ۹۸) ترسیم شدهاند. همانطور که در نمودار مشخص است، قیمت تا تاریخ ۴ ژانویه ۲۰۲۰ (۴ دی ۹۸) در کانال نزولی نوسان داشته است.
منبع: TradingView
گاوها در تاریخ ۵ ژانویه ۲۰۲۰ (۱۵ دی ۹۸) قیمت را به بالاتر از کانال نزولی هدایت کردند که این نشانه تغییر احتمالی در روند است. هدف نهایی نیز با افزودن ارتفاع کانال به نقطه شکست به دست میآید.
در نمودار فوق، ارتفاع یا عمق کانال ۳۱.۵۰ دلار است که اگر آن را به نقطه شکست ۵۱.۸۰ دلاری اضافه کنیم، هدف ۸۳.۳۰ دلاری مشخص میشود. همانطور که در نمودار پیداست، قیمت بهراحتی از هدف معین شده بالاتر رفته و پس از رسیدن به اوج ۹۶.۹۰ دلاری در تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۲۰ (۲۶ بهمن ۹۸) مجددا به روند نزولی بازگشته است.
این مطلب نشان میدهد که تریدرها باید از این هدف بهعنوان یک راهنما استفاده کنند؛ اما پس از آن با توجه به سایر اندیکاتورها و الگوهای حمایتی در رابطه با پوزیشن معاملاتی خود تصمیمگیری کنند.
بررسی شکستهای نزولی
منبع: TradingView
نمودار بالا مربوط به کوین لونا کلاسیک است که بر اساس آن، در تاریخ ۲۱ مارس ۲۰۲۱ (۱ فروردین ۱۴۰۰) به اوج ۲۲.۴۰ دلاری رسیده است. بااینحال پس از اوجگیری، روند تغییر کرده و الگوی نزولی آغاز شده است. همانطور که مشخص است، خرسهای بازار در تاریخ ۱۸ آوریل (۲۹ فروردین ۱۴۰۰) قیمت را به زیر خط پایینی کانال سوق دادهاند، اما نتوانستهاند سطوح پایینتر را حفظ کنند و گاوها مجددا در تاریخ ۲۳ آوریل (۳ اردیبهشت ۱۴۰۰) قیمت را وارد کانال کردهاند و خرسها را در کاهش بیشتر قیمت ناکام گذاشتند.
افزایش فعالیت فروشندگان در تاریخ ۱۹ می (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰) مجددا قیمت را به پایینتر از خط کانال هدایت کرد و پس از آن تلاش گاوها برای بازگرداندن قیمت به داخل کانال در روزهای ۲۰ و ۲۱ می (۳۰ و ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰) با شکست روبهرو شده و تغییر روند تایید شده است. پس از آن، تخمین زده میشد که قیمت تا ۵.۱۰ دلار سقوط کند، اما جفت ارز LUNC-تتر در نهایت در سطح ۳.۹۱ دلار به کف قیمت رسید.
پرچم صعودی را با کانال نزولی اشتباه نگیرید!
منبع: TradingView
بیت کوین در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۲۰ (۲۱ آذر ۹۹) با قیمت ۱۷,۵۷۲ دلار معامله میشد، اما در ۸ ژانویه سال ۲۰۲۱ (۱۹ دی ۹۹) به ۴۱,۹۵۰ دلار افزایش یافت. با این حال، پس از آن قیمت در دو خط موازی اصلاح شد که تنها یک الگوی پرچم صعودی بود؛ اما بهراحتی میتوانست با وقوع یک کانال نزولی اشتباه گرفته شود.
توماس بولکوفسکی (Thomas Bulkowski) نویسنده کتاب دایرةالمعارف الگوهای نموداری، میگوید هنگامیکه الگویی کمتر از سه هفته طول بکشد، آن الگو میتواند بهعنوان یک پرچم در نظر گرفته شود، اما اگر مدتزمان آن الگو طولانیتر شود، میتوان آن را یک کانال نامید.
در مثال بالا، اصلاح قیمت بیت کوین تنها کمی بیشتر از سه هفته به طول انجامید و پس از شکسته شدن الگوی پرچم، روند صعودی از سر گرفته شد.
پرسش و پاسخ (FAQ)
روند نزولی به معنی کاهش قیمتهاست. این کاهش روی نمودار، توسط بالاهای پایینتر یا Lower High و پایینهای پایینتر یا Lower Low شناسایی میشود. با این که این مواقع، زمانهای خوبی برای ورود به بازار است، اما باید مراقب ریزشهای بیشتر بود.
شیب نزولی به معنی یک کانال یا رالی نزولی است، که قیمت در یک شیب به روند نزولی خود ادامه میدهد، تا زمانی که خط این کانال به سمت بالا شکسته شود.
در بازارهای دوطرفه مانند فیوچرز و مارجین، شما میتوانید پوزیشنهای شورت (Short) یا فروش استقراضی باز کنید و از ریزش قیمتها سود دریافت کنید.
- الگوی مثلث صعودی در روند نزولی چه سیگنالی به ما میدهد؟
این الگو به معنی تغییر روند از نزولی به صعودی است؛ در این هنگام، پس از آن که با استفاده از اندیکاتورهای دیگر سیگنال تغییر روند مستحکم را دریافت کردید، میتوانید خرید خود را انجام دهید.
سخن نهایی
تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای ثابتشده در پیشبینی روند قیمتها در بازار ارزهای دیجیتال است. این شیوه تحلیل، از ابزارهای مختلفی همچون اندیکاتورها بهره میبرد. پایه و اساس تحلیل تکنیکال، شناخت الگوها در نمودارهای قیمتی است. یکی از این الگوها، الگوی کانال نزولی است که تریدرها هنگام تحلیل بازار نزولی باید آن را در نظر بگیرند تا متحمل ضرر نشوند.
تحلیل تکنیکال چیست؛ نحوه تحلیل قیمت بیت کوین
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. معاملهگران از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند تا بتوانند در معاملات خود به سود برسند. برخلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد. تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها به خصوص در خرید و فروش بیت کوین هم جایگاه بسیار مهمی دارد و معاملهگران میتوانند با استفاده از آن معاملات سودآوری انجام دهند.
در مقاله پیشرو به این سوال پاسخ خواهیم داد که تحلیل تکنیکال چیست و به آموزش تحلیل بیت کوین با کمک تحلیل تکنیکال میپردازیم.
انواع روشهای تحلیل بیت کوین
در حالت کلی تریدرها (معاملهگران) برای تحلیل قیمت بیت کوین از ۲ روش استفاده میکنند:
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis): اساس تحلیل بنیادی بر پایه اخبار، اقتصاد و وضعیت جامعه است.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis): اساس تحلیل تکنیکال قیمتها، روند قبلی بازار و حجم معاملات است.
هر سرمایهگذار و تریدر باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود یکی از این روشها را برای تحلیل بازارهای مالی انتخاب کند. البته برخی از معاملهگران از هر دو روش کمک میگیرند تا بتوانند معاملات خود را با دقت بیشتری انجام دهند.
اهمیت تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها
اگر میخواهید در بازار رمزارزها و به خصوص بیت کوین سرمایهگذاری کنید، بسیار حیاتی است که بدانید چه زمانی بیت کوین بخرید و چه زمانی آن را بفروشید تا سود کنید. بنابراین، نیاز دارید که از روشهای پیشبینی قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها استفاده کنید. پیشبینی کردن حرکات قیمتی ارزها کار سختی است. متاسفانه هیچکس هم همیشه درست پیشبینی نمیکند. بسیاری از تریدرها بخاطر پیشبینیهای نادرست، متحمل ضررهای هنگفتی شدهاند.
با توجه به اینکه تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند کوتاه مدت قیمتها و نوسانگیری استفاده می شود در بین تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال از اهمیت ویژهای برخوردار است. فعالین بازار ارز دیجیتال با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال سعی میکنند که درصد خطای خود را در معاملات به حداقل برسانند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای بسیار متداول است که معاملهگران ارز دیجیتال از آن برای تحلیل رفتار قیمت بیت کوین کمک میگیرند. در تحلیل تکنیکال با استفاده سوابق معاملات تجزیه و تحلیل بیت کوین انجام میشود و روی دادهها و نمودار بازار تمرکز دارد تا بتواند الگوها و روندها را شناسایی کند و آینده بازار را پیشبینی کند.تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داوجونز بر سه پایه استوار است:
- همه چیز در قیمت خلاصه میشود. قیمت رکن اساسی تحلیل تکنیکال است و تحرکات قیمتی نشاندهندهی میزان عرضه و تقاضای بازار است.
- قیمت دارای روند است. قیمت دارای روند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است.
- گذشته تکرار میشود. روندهای قیمت تمایل دارند که تکرار شوند. تحلیلگران ارز دیجیتال با استفاده از الگوهای شکل گرفته روی نمودارها در گذشته، حرکات بعدی بازار را پیشبینی میکنند.
در صورتی که ما در حال حاضر بیت کوین داشته باشیم و یا به فکر این باشیم که مقداری بیت کوین در آینده بخریم، باید بدانیم که چه زمانی آن را بفروشیم یا دوباره بخریم تا بتوانیم در این روند سود کنیم.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
آنالیز کردن نمودارهای قیمتی و فهمیدن شرایط معامله در دنیای مالی، کار دلهرهآوری است، مخصوصاً برای کسانی که تازه شروع به ترید ارز دیجیتال (Trade) کردهاند. برای اینکه بتوانیم تحلیل تکنیکال (Technical) را براساس قیمت و حجم معاملاتی انجام دهیم، باید از نمودارهای قیمتی که بهطور قابل فهمی اطلاعات را نشان میدهند، استفاده کنیم. برای شروع میتوانید از سایت coindesk کمک بگیرید.
بیشتر نمودارهای پایهای، قیمتها را با خط نشان میدهند. این نمودارها نشان دهندهی قیمت در زمانهای مختلف هستند. از این نمودارها میتوانیم برای تحلیل بیت کوین استفاده کنیم. انواع نمودار چطور بازار را تحلیل کنیم؟ در تحلیل تکنیکال که میتوان از آنها برای تحلیل بیت کوین استفاده کرد عبارتند از:
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
معروفترین نوع نمودار بین تریدرها، نمودارهای شمعی (candlestick) هستند. نمودارهای شمعی اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار معاملهگران قرار میدهند. هر شمع نشان دهنده قیمت شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی است.
همچنین رنگ شمعها نشان دهنده این است که قیمت پایانی از قیمت شروع بیشتر بوده است یا نه. معمولاً سبز نشان دهنده بیشتر بودن قیمت پایانی از شروع و قرمز نشان دهنده کمتر بودن آن است. نمودارهای شمعی متعلق به خانواده نمودارهای قیمتی (open high, low close) (OHLC) هستند.
نمودار خطی (Line Chart)
یکی دیگر از انواع نمودار تحلیل تکنیکال، نمودار خطی است که قیمت پایانی بیت کوین در یک دوره خاص را ردیابی میکند. نمودار خطی به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند روند حرکت قیمت را تشخیص دهند. البته باید توجه داشت که این نمودار، روی قیمتهای پایانی تمرکز دارد، بنابراین نمیتوان اطلاعات زیادی را در مورد حرکت قیمت بیت کوین در طول روز از آن استخراج کرد.
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای هر چند بسیار شبیه به نمودار خطی است اما نسبت به آن اطلاعات بیشتری را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این نمودار قیمتها را در طول بازههای زمانی مختلف به شکل مستطیلهایی روی محور طولها (میلهها) نشان میدهند. هر میله در واقع نشاندهنده این است که در طول یک بازه زمانی، قیمت بیت کوین چگونه تغییر میکند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید مقاله ابزار تریدینگ ویو را مطالعه کنید.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
روندهای تغییر قیمت نقش مهمی در تحلیل بیت کوین ایفا میکنند. بسیاری از تحلیلگران ارزهای دیجیتال روند را به عنوان مسیر معاملات خود ترسیم میکنند و اعتقاد دارند که باید در جهت روند معامله کرد. این روندها به تریدرها این فرصت را میدهد تا از الگوهای موجود در دادههای مربوط به تحلیل بیت کوین استفاده کرده و بتوانند تصمیمات بهتری برای معاملات خود بگیرند. روندها به سه نوع تقسیم میشوند:
روند صعودی (uptrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی باشد، برآیند آنها یک روند صعودی را تشکیل خواهد داد. با توجه به اینکه قیمت نسبت به نقاطی که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد میکند، واکنش نشان میدهد میتوان گفت که خط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکند.
روند نزولی (downtrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف پایینتر از کف قبلی و سقف پایینتر از سقف قبلی باشد برآیند آنها یک روند نزولی را تشکیل خواهد داد. از آنجایی که خط روند نزولی، نقاط سقف را به یکدیگر را وصل میکند میتوان گفت که مانند یک مقاومت مورب عمل میکند.
روند خنثی (Sideways Trend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت حرکت مشخصی به بالا یا پایین نداشته باشد و حرکت بعدی قیمت قابل پیش بینی نباشد، روند خنثی تشکیل خواهد شد. در این شرایط میتوان گفت که بیت کوین بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است. در این صورت معاملهگران بین کف و سقف معامله میکنند و سود بدست آمده نسبتا ناچیز است.
نکات مهم در معاملهگری روی خط روند
تا اینجا متوجه شدیم که میتوان با رسم خطوط روند میتوان تا حد زیادی تحلیل بیت کوین را انجام داد. به عنوان مثال میتوانیم تشخیص دهیم که قیمت بیت کوین در کانال صعودی قرار گرفته یا نزولی است. بنابراین، میتوانیم تصمیمات بهتری برای معاملات خود اتخاذ کنیم.
اما باید دقت کنید که اگرچه استفاده از روندها در تصمیمگیری مفید است اما اتکا کردن به آنها به عنوان تنها عامل موثر در تصمیمگیری، هوشمندانه نیست. حتی اگر قیمتها در پایینترین سطح ممکن باشند و خرید بیت کوین عالی به نظر برسد، به دنبال مهر تایید از سوی دیگر شاخصها باشید تا مطمئن شوید که این معامله (Trade) برای شما ضرری به دنبال ندارد.
علاوه بر اینها، همیشه به بازههای زمانی کوچکتر و بزرگتر توجه کنید. بعضی وقتها اگر به بازهی زمانی کوچک توجه کنیم، ممکن است به نظر برسد که قیمتها در uptrend قرار دارند. در حالی که اگر در بازههای زمانی بزرگتر به بررسی نمودار بپردازیم، متوجه میشویم که یک روند صعودی برای بازه زمانی کوتاه مدت در دل یک روند نزولی بلند مدت جای گرفته است. خیلی از معاملهگران ترجیح میدهند که خلاف روندها معاملهای انجام ندهند و همیشه به روندها اعتماد کنند.
انواع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها با استفاده از فرمولهای ویژهای روند حرکتی بازار را پیشبینی میکنند. البته باید توجه داشت که اندیکاتورها تنها میتوانند جهت حرکت بازار را مشخص کنند و برای اندازهگیری میزان حرکت کاربرد ندارند. مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها که میتوان برای تحلیل بیت کوین هم از آن کمک گرفت عبارتند از:
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خود انواع مختلفی دارد که سادهترین نوع آن، میانگین متحرک ساده است. همانطور که از نام این اندیکاتور مشخص است سادهترین حالت محاسبه میانگین است. در این اندیکاتور قیمتها در طول یک بازه زمانی مشخص با یکدیگر جمع و بر تعداد دوره تقسیم میشوند.
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که تریدرها به استفاده از آن علاقه زیادی دارند بولینگر بندز یا باندهای بولینگر است. این اندیکاتور متشکل از ۲ باند است که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک، حرکت میکنند. این اندیکاتور به تریدر کمک میکند تا بتواند مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در بیت کوین را شناسایی کند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که برای تحلیل بیت کوین استفاده میشود شاخص قدرت نسبی است. این اندیکاتور از خانواده نوسانگرها است و از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است. اندیکاتور شاخص نسبی برای بررسی Momentum بازار بیت کوین و قدرت حرکت آن است. از نظر برخی از تحلیلگران این اندیکاتور را میتوان به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر گرفت.
تحلیل قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲
در حالی که پیش بینیها نشان میداد که بیت کوین در سال ۲۰۲۲ رشد قیمتی صعودی داشته باشد، اما در چند وقت اخیر، بیت کوین روند نزولی به خود گرفته است و بازار ارزهای دیجیتال متاثر از نوسانات عجیب و غریب بیت کوین است. اگر به تایم فریم ماهانه بیت کوین مراجعه کنید میتوانید این موضوع را به خوبی ببینید.
در حالی که اغلب تحلیلگران انتظار داشتند که از ۹ می سال ۲۰۲۲ قیمت بیت کوین تا پایان سال ۲۰۲۲ روند صعودی به خود خواهد گرفت اما هنوز موفق نشده است مقاومت قوی پیشرو روی خود بشکند و از آن عبور کند. تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم.
تحلیل قیمت بیت کوین امروز
اگر مدتی است که وارد بازار رمزارزها شدهاید و با خرید و فروش بیت کوین به دنبال کسب سود هستید، حتما متوجه شدهاید که بیت کوین یک دارایی پر نوسان است و قیمت آن میتواند به طور غیرمنتظره و کاملا خلاف با جهت پیش بینیها حرکت کند. شما باید برای انجام معاملات خود یک استراتژی انتخاب کنید و از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشپینی آینده کمک بگیرید. شما میتوانید با عضویت در صرافی ارز دیجیتال والکس، قیمت بیت کوین را به صورت روزانه مشاهده کنید و همگام با بازار جهانی معاملات خود را انجام دهید.
از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. بر خلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت بیت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد.
بله، تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل بیت کوین است که معاملهگران با استفاده از آن میتوانند سطوح عرضه و تقاضا را شناسایی کنند و برای هرگونه حرکت صعودی یا نزولی قیمت آماده باشند.
پاسخ به این سوال بستگی به مهارت خود تحلیلگر دارد. بسیاری از تحلیلگران حرفهای تنها از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده میکنند و برخی دیگر از تحلیل فاندامنتال نیز کمک میگیرند.
تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم. اما در حال حاضر هیچ کدام از تحلیلگران به طور قطع درباره آینده بیت کوین نمیتوانند اظهار نظر کنند.
دیدگاه شما