آموزش تحلیل تکنیکال ، فواصل زمانی نقاط رسم خط روند کاهشی
آموزش نحوه استفاده از اسیلاتورها برای تشخیص پایان روند
یک اسیلاتور، هر گونه شی یا دادهای است که در بین دو نقطه، به سمت جلو و عقب حرکت میکند. البته این مسئله در آموزش فارکس ما به صورت ویدئویی توضیح داده شده است.
به بیان دیگر، اسیلاتور، چیزی است که همواره در جایی بین دو نقطه A و B قرار میگیرد. به زمانی فکر کنید که شما سوئیچ نوسان روی فن الکتریکی خود را روشن میکنید.
فکر کنید که اندیکاتور فنی ما همواره "روشن" یا " خاموش" میباشد. به طور ویژه تر، یک اسیلاتور معمولا علامت "خرید" یا فروش" را میدهد، تنها استثنا در زمانی است که اسیلاتور به طور آشکار، در انتهای محدوده خرید / فروش قرار نمی گیرد.
آیا این آشنا نیست؟ البته باید آشنا باشد!
اندیکاتورهایی که اسیلاتور هستند
Stochastic (تصادفی) ، SAR سهموی و شاخص قدرت نسبی (RSI) همگی اسیلاتور هستند. هر یک از این اندیکاتورها، جهت علامت دهی برای بازگشت (معکوس شدن) احتمالی ، یعنی جایی که روند قبلی، دوره خود را طی کرده است و قیمت آماده تغییر جهت دادن میباشد؛ طراحی شده اند.
اجازه دهید به برخی از مثالها توجه نماییم.
به سه اسیلاتور بر روی نمودار روزانه GBP/USD’s که در شکل زیر نشان داده شده است توجه کنید.
زمانی که ما به بحث درباره کار با RSI و SAR سهموی و تصادفی پرداختیم، را به یاد میآورید؟
اگر به یاد ندارید ما شما را به سطح 5ام ارجاع میدهیم.
به هر حال، همانطور که روی نمودار مشاهده میکنید، همه سه اندیکاتور، در انتهای دسامبر علامت خرید را میدهند. فکر کنید که ان روند در حدود 400 pip سود میدهد.
سپس، در طی هفته سوم از ژانویه، تصادفی( Stochastic)، سهموی SAR و RSI ، همگی سیگنال (علامت) فروش را میدهند. و، با قضاوت از روی افت 3 ماهه پس از آن، در صورتی که شما آن معامله فروش را انجام دهید، شما مقدار زیادی pip (هر واحد تغيير در ارزش يك جفت ارز را يك PIP تغيير مي نامند) را خواهید ساخت.
در حوالی اواسط آوریل، پس از اینکه قیمت یک نزول تند دیگر را ایجاد نمود، همه سه اسیلاتور یک سیگنال فروش دیگر را میدهند. فقط شاید تحلیل فاندامنتال بتواند بازار را برگرداند. برای دنبال کردن تحلیل فاندامنتال به تقویم اقتصادی فارکس سر بزنید.
حال اجازه دهید به اسیلاتورهای پیشرو مشابهِ ایجاد کننده خطا نگاه کنیم، شما تنها میدانید که این سیگنالها کامل و بی عیب نیستند.
در نمودار زیر، شما میبینید که اندیکاتورها میتوانند سیگنال های متناقضی را بدهند.
بعنوان مثال، SAR سهموی ، سیگنال فروش را در اواسط فوریه میدهد در حالیکه Stochastic (تصادفی) یک سیگنال کاملا مخالف را نشان میدهد. باید کدامیک از این سیگنالها را دنبال نمود؟
خوب، به نظر میرسد که RSI ، به اندازه شما مردد است بنابراین، هیچ سیگنال خرید یا فروشی را در آن زمان نمی دهد.
با نگاه بر نمودار بالا، شما به سرعت میتوانید ببینید که تعداد زیادی سیگنال کاذب( نادرست) وجود دارد.
در طی هفته دوم از آوریل، هر دوی RSI و Stochastic سیگنالهای فروش میدهند در حالیکه SAR سهموی این علامت را نمیدهد. قیمت در حال بالا رفتن از آن نقطه میباشد و در صورتی که شما بی درنگ به یک معامله تشخیص جهت روند فروش وارد شوید، در آن صورت شما یک دسته از pip ها را از دست میدهید.
در صورتیکه شما بر طبق آن سیگنالهای خرید از Stochastic و RSI عمل کنید و به سادگی سیگنال فروش از SAR را نادیده بگیرید، در اواسط می ، با یک زیان دیگر مواجه میشوید.
برای چنین مجموعه خوبی از اندیکاتورها چه رخ داده است؟
پاسخ در شیوه محاسبه برای هر یک نهفته است.
Stochastic ، بر مبنای محدوده از بالا- به پایین (high-to-low range) از دوره زمانی میباشد (در این مورد، به صورت ساعتی میباشد)، و مسئول تغییرات از یک ساعت تا ساعت دیگر نمیباشد.
شاخص قدرت وابسته(RSI) از تغییر از اخرین قیمت معامله شده ( قیمت سهام در پایان روز) نسبت به تغییر بعدی استفاده میکند.
SAR سهموی، دارای محاسبات منحصر بفرد مربوط به خودش میباشد که میتواند به میزان بیشتری باعث ایجاد چالش شود.
این، در واقع، ماهیت اسیلاتورها میباشد. انها فرض میکنند که یک حرکت قیمت خاص ، همواره در یک بازگشت یکسان حاصل میشوند. البته، این بی معنی است.
وقتی درباره اینکه چرا اندیکاتورهای پیشرو ممکن است نادرست باشند، آگاهی داشته باشیم؛ دلیلی برای اجتناب از انها وجود ندارد.
در صورتی که شما سیگنالهای مخلوطی را دریافت میکنید، بهتر ات، بجای اتخاذ " بهترین حدس" کاری انجام ندهد. در صورتی که نمودار، همه معیارهای شما را براورده نساخت، روند را مجبور [به تغییر] نکنید!
خط روند(Trend line) چیست؟
خط روند(Trend line) چیست؟: خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی حمایت و مقاومت است.
اما سوال اصلی این است که چگونه خط روند را رسم کنیم؟ در این مقاله بررسی میکنیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کرد.
همچنین در مورد نحوه استفاده از خطوط روند برای تشخیص کف و سقف بازار نیز صحبت میکنیم.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
خط روند چیست؟
خطوط روند سطوحی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند و میتوان آنها را در امتداد روند رسم کرد تا حمایت و مقاومت را نشان داد.
خطوط روند را میتوانید همان حمایت و مقاومت اریب تشخیص جهت روند در نظر بگیرید.
این خطوط میتوانند به ما در پیدا کردن نواحی بالقوه مازاد عرضه و تقاضا کمک کنند که مازادعرضه باعث نزولی شدن بازار میشود و مازاد تقاضا به بازار صعودی منتج میشود.
حال یک مثال از خط روند بر روی روند صعودی را بررسی میکنیم:
دقت کنید که در چارت بالا که چارت روزانه پوند/دلارآمریکا است، بازار چندین مرتبه به خط روند حمایتی برخورد کرده است.
این خط روند به عنوان یک ناحیه حمایتی عمل میکند که معامله گران میتوانند در اینجا به دنبال فرصت خرید باشند.
حال مثالی از خط روند بر روی روند نزولی را بررسی میکنیم:
در اینجا همانند شکل قبل میبینیم که روند نزولی در چارت دلاراسترالیا/دلارنیوزلند، چندین مرتبه به خط روند برخورد کرده است.
تفاوت در این است که اینجا خط روند نزولی است که به عنوان مقاومت عمل میکنند. بدین ترتیب معامله گران میتوانند در این ناحیه مقاومتی به دنبال فرصت فروش باشند.
چگونه خط روند رسم کنیم؟
حال که متوجه شدیم خط روند چیست به نحوه رسم آن میپردازیم.
برای رسم خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم که بتوانیم یک خط رسم کنیم.
به محض اینکه دومین سوئینگ های و لو شکل گرفتند میتوانیم خط روند خود را رسم کنیم.
در شکل زیر دو سوئینگ لو را به هم وصل میکنیم.
دقت کنید که در چارت بالا دو نقطه اصلی داریم که میتوانیم به وسیله آنها خط روند خود را رسم کنیم.
وقتی این خط را رسم کردیم، میتوانیم به دنبال پرایس اکشن صعودی بگردیم تا بتوانیم بخریم. همانطور که میبینید چند هفته بعد یک پین بار صعودی در خط روند حمایتی شکل گرفت.
پین بار صعودی در شکل بالا به معامله گران سیگنال میدهد که خط روند احتمالا حفظ شود. این سیگنال به معامله گران فرصت خرید داد.
۳ نکته کلیدی برای رسم صحیح خطوط روند:
برای رسم صحیح خطوط روند باید حتما به سه نکته کلیدی توجه کنیم.
۱٫هر چه تایم فریم بالاتر باشد، اعتبار خطوط روند بیشترخواهد بود. پس از تایم فریم ها بالاتر شروع کنید.
۲٫ممکن است در رسم خطوط روند، سایه های بالایی و پایینی شمع ها از خط روند عبور کنند.
این حالت ایرادی ندارد. اما مسئله مهم این است که بدون اینکه بدنه شمع ها از خط روند بگذرد، بیشترین برخورد به خط روند را داشته باشیم.
۳٫هیچوقت سعی نکنید خط روند را به زور و در هر جایی رسم کنید. اگر خط روند با روند شکل گرفته سازگاری ندارد پس رسم نکنید چون در اینصورت اعتبار نخواهد داشت.
حال این سه مورد را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم.
برای رسم خطوط روند از تایم فریم های بالاتر استفاده کنید.
معمولا برای هر کاری در بازار فارکس از تایم فریم روزانه شروع میکنیم.
پس برای خطوط روند هم از همین تایم فریم استفاده میکنیم. پس بهتر است از تایم فریم روزانه برای ترسیم خط روند استفاده کنیم زیرا در چنین حالتی زمان کافی برای اعتبار خط روند را داریم.
این امر به یک قانون مهم در خط روند اشاره دارد و آن این است که هر چه روند برای مدت زمان بیشتری برقرار باشد، آنگاه اعتبار آن بیشتر است.
برای مثال خط روندی که برای دو سال نگه داشته شده است اعتبار بیشتری از خط روند دو هفته ای دارد.
در اینجا یک مثال از خط روند در تایم فریم روزانه را بررسی میکنیم.
خط روند(Trend line) چیست؟
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بعد از اینکه دومین سوئینگ لو شکل گرفته است، خط روند را رسم کرده ایم.
این یک مثال عالی است که فرصت خرید در خط حمایت را نشان میدهد. تایم فریم دیگری که میتوانیم برای رسم خط روند استفاده کنیم، تایم فریم هفتگی است.
این تایم فریم برای پیدا تشخیص جهت روند کردن اهداف بالقوه در روند صعودی و نزولی روی تایم فریم روزانه عالی هست.
در شکل زیر بر روی چارت دلارکانادا/فرانک نشان میدهیم که چگونه میتوان از تایم فریم هفتگی برای شناسایی اهداف بالقوه استفاده کرد.
چارت بالا خط روند هفتگی را نشان میدهد که به ما در پیدا کردن نقاط بالقوه کمک بسزایی میکند.
در این لحظه، در تایم فریم روزانه روند صعودی داریم، پس این روند هفتگی به ما در پیدا کردن سود بالقوه کمک میکند.
خطوط روند و همپوشانی
یکی از سوالاتی که در رسم خط روند مطرح میشود این است که آیا خط روند را باید بر اساس قیمت پایانی و باز رسم کرد یا بر اساس سایه های بالایی و پایینی؟ جواب این سوال به خط روند بستگی دارد.
پیدا کردن خط روندی که دقیقا روی قیمت پایانی و باز و یا دقیقا روی سایه های بالا و پایین قرار بگیرد کمی سخت است.
حال مثالی را بررسی میکنیم.
همانطور که در شکل میبینید، خط روند دقیقا روی سایه بالایی و یا قیمت پایانی و باز قرار نگرفته است.
این بدین معنی نیست که خط روند معتبر نیست. چیزی که اینجا اهمیت دارد این است که قیمتها در این چارت هفتگی در بالای خط روند بسته نشده اند.
مهمترین نکته در رسم خط روند این است که بیشترین برخورد را داشته باشیم و اینکه خط روند از وسط شمع نگذرد.
اگر خط روند از وسط بدنه شمع بگذرد، آنگاه خط روند معتبر نیست.
هیچوقت خط روند را به زور رسم نکنید
این احتمالا رایج ترین اشتباهی است که معامله گران در هنگام رسم خط روند انجام میدهند.
این حالت زمانی رخ میدهد که معامله گر خود را قانع کرده که سطح حمایت یا مقاومت حتما باید وجود داشته باشد. یعنی معامله گر سعی میکند به زور سطحی را بر روی پرایس اکشن مشخص کند.
از این نکته به مهمترین بخش در رسم خط روند یا سطوح حمایت و مقاومت میرسیم. و آن این است که بهترین خط روند خطی است که کاملا واضح باشد.
پس اگر خط روند روی چارت قرار نمیگیرد پس بهتر است که آن را رسم نکنیم.
چگونه از خطوط روند برای شناسایی نقاط برگشت بالقوه استفاده کنیم؟
حال به بررسی روشی میپردازیم که در آن از خط روند برای تعیین قدرت روند استفاده میشود.
همچنین از این روش میتوان برای پیدا کردن نقاط برگشت بالقوه نیز استفاده کرد.
تا اینجا متوجه شدید که از خط روند میتوان برای پیدا کردن فرصت خرید و فروش استفاده کرد.
اما این حالت تا زمانی صدق میکند که بازار به خط روند به عنوان حمایت یا مقاومت احترام بگذارد.
حالا وقتی که بازار دیگر به این سطوح احترام نمیگذارد چه اتفاقی می افتد؟ در چنین حالتی نقطه چرخش خواهیم داشت.
در شکل زیر بازار خط روند حمایتی را شکسته و بعد این سطح حمایتی تبدیل به مقاومت شده است.
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بازار برای یک دوره زمانی به خط روند احترام گذاشته است.
با این وجود، وقتی بازار خط روند حمایتی را شکسته است، بعد از آن سریعا این خط حمایتی را به عنوان خط مقاومتی تست کرده است.
این تست مجدد خط مقاومتی، یک فرصت فروش است که به سود چشمگیری منجر شده است.
برای اینکه بتوانیم از خط روند بدین صورت استفاده کنیم، باید یک خط روند واضح داشته باشیم که حداقل ۳ مرتبه برخورد داشته باشد.
هر چه خط روند واضح تر باشد، استراتژی عملکرد بهتری خواهد داشت. همچنین میتوانید از این استراتژی برای شناسایی برگشت صعودی نیز استفاده کنید.
خط روند(Trend line) چیست؟
همانطور که میبینید کمی بعد از اینکه خط روند مقاومت شکسته شده، بازار برگشته است تا این خط را به عنوان حمایت تست کند و در همینجا یک پین بار صعودی شکل گرفته است.
این به معامله گران پرایس اکشن یک فرصت خرید نشان داده است و بعد بازار ۸۰۰ پیپ افزایش داشته است.
این روش فوق العاده ای برای استفاده از روند جهت تشخیص نقاط برگشت بالقوه در بازار است.
خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه میشود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سهگانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمتها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.
سرفصل آموزشی
خط روند چیست؟
تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل میگیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد.
هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمتها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظارهگر باشید و شعر بخوانید 🙂
انواع خط روند
با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.
روند صعودی
با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود میآید که به آن خط روند صعودی میگویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!
شکلهای زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده میکنید.
روند نزولی
با اتصال حداقل 2 تشخیص جهت روند نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود میآید که به آن خط روند نزولی میگویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایینتر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایینتر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX میتوانید پوزیشن Short بگیرید.
نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطهگری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر میبرد!
روند خنثی (ساید)
در روند خنثی، قیمتها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمتها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمتها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایینتر از سقف و کف قیمتهای قبلی شکل نمیگیرد.
آموزش نحوه ترسیم خط روند
همانطور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کفهای قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقفهای قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:
- در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتملتر است.
- در روند نزولی هر سقف جدید باید پایینتر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایینتر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
- اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا میتواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
- ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکانپذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
- هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!
اعتبار روند
اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.
زاویه خط روند
هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر میشود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود میگیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.
گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد میشود که میتوان این افزایش شیب را نشانهای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین میتوان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمتها به خطوط روند نزدیکتر باشند میتوان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همانطور که مشاهده میکنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا میتوان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!
تعداد دفعات برخورد کندلها
هر چه قیمتهای بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر میشود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود میتوان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمتها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.
اهمیت تایم فریم
در تمام دورههای زمانی مختلف (1 دقیقهای تا هفتگی و ماهانه) میتوان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریمهای بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دورههای زمانی پایینتر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسانگیری دارید قطعا تایم فریمهای پایینتر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال میکنید بایستی دورههای زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایمفریمهای مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه میشود.
برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده میکنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همانطور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر میبرد.
حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دورههای زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهرهگیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!
شکست خط روند
هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنالهایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم میکنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، تشخیص جهت روند اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، میتوان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمتها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده میگیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند میتوان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.
شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده میکنید.
نحوه تایید شکست
گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندلها از خط روند عبور میکنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل میتواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده میکنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید میشود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) میتوان شکست را تایید کرد! برای تایمفریمهای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده میشود. وقتی صحبت از نفوذ کندل میکنیم منظور نفوذ کامل همه قیمتها است نه صرفا سایه شمع!
فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته میشود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمتهای پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.
نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
چگونه از اوسیلاتور ها برای تشخیص پایان روند استفاده کنیم؟
نوسان ساز یا اوسیلاتور به هر نوع دادهای گفته میشود که بین دو نقطه به عقب و جلو حرکت میکند. به عبارت دیگر، اوسیلاتور آیتمی است که همیشه جایی بین نقطه A و نقطه B قرار میگیرد.
به زمانی فکر کنید که کلید برق را میزنید. اندیکاتورهای تکنیکال، چیزی شبیه به کلید «روشن» یا «خاموش» کردن چراغ است.
به طور دقیق تر، یک نوسان ساز یا اوسیلاتور معمولاً سیگنال «خرید» یا «فروش» میدهد؛ البته به جز مواردی که اوسیلاتور در هر دو انتهای محدوده خرید / فروش مشخص نیست.
The تشخیص جهت روند تشخیص جهت روند Williams %R، استوتاستیک (Stochastic)، Parabolic SAR و شاخص قدرت نسبی (RSI) همگی نمونههایی از اوسیلاتور هستند.
اوسیلاتور چگونه عمل میکند؟
اسیلاتورها با این فرض کار می کنند که با شروع کاهش سرعت مومنتوم، خریداران کمتر (اگر در یک روند صعودی هستند) یا فروشندگان کمتر (اگر در یک روند نزولی) مایل به معامله با قیمت فعلی هستند.
تغییر در مومنتوم اغلب سیگنالی است مبنی بر اینکه روند فعلی در حال ضعیف شدن است.
هر یک از این اندیکاتورها برای نشان دادن یک معکوس شدن احتمالی روند طراحی شدهاند، جایی که روند قبلی مسیر خود را طی کرده و قیمت آماده تغییر جهت است.
بیایید نگاهی به چند مثال بیندازیم:
هر ۳ اوسیلاتور را بر روی نمودار روزانه GBP / USD که در زیر نشان داده شده است قرار دادیم.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، هر سه اندیکاتور سیگنال خرید را در اواخر ماه دسامبر (اوایل دی) ارائه کردند. در نظر گرفتن این معامله، حدود 400 پیپ سود به همراه داشت.
سپس، در هفته سوم ژانویه، استوتاستیک (Stochastic)، Parabolic SAR و شاخص قدرت نسبی (RSI) همگی سیگنالهای فروش را ارائه کردند. با در نظر گرفتن ریزش 3 ماهه پس از آن، اگر این معامله شورت را انجام داده بودید، پیپهای زیادی کسب میکردید.
تقریباً در اواسط آوریل (فروردین)، هر سه اوسیلاتور سیگنال فروش دیگری دادند و پس از آن قیمت یک ریزش شدید دیگر را تجربه کرد.
حال بیایید نگاهی به همان اسیلاتورها بیاندازیم تا بدانید که این سیگنالها بینقص نیستند.
به عنوان مثال، Parabolic SAR در اواسط فوریه سیگنال فروش داد در حالی که استوتاستیک (Stochastic) سیگنالی دقیقا مخالف را نشان داد. و به نظر میرسد شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز بلاتکلیف بوده است؛ زیرا در آن زمان هیچ سیگنال خرید یا فروشی را نشان نداده بود.
با نگاهی به نمودار بالا، به سرعت متوجه میشوید که سیگنالهای نادرست زیادی ظاهر میشوند. در هفته دوم آوریل (اردیبهشت)، هر دو اندیکاتور استوتاستیک (Stochastic) و شاخص قدرت نسبی (RSI) سیگنالهای فروش ارائه کردند در حالی که Parabolic SAR سیگنالی نداد.
چرا اوسیلاتور های خوب چنین عملکردی داشتند؟
پاسخ در روش محاسبه هر یک نهفته است.
- اندیکاتور استوتاستیک (Stochastic) بر اساس بازه بالا به پایین دوره زمانی است؛ اما در حالت ۱ ساعته ، تغییرات یک ساعت به ساعت دیگر را در نظر نمیگیرد.
- شاخص قدرت نسبی (RSI) از تغییر قیمت بسته به قیمت بعدی استفاده میکند.
- Parabolic SAR محاسبات منحصر به فرد خود را دارد که میتواند باعث ایجاد مغایرت شود.
این ماهیت اوسیلاتور هاست. اوسیلاتور فرض میکند که یک حرکت خاص قیمت همیشه به همان تغییر رویکرد منجر میشود، که البته این موضوع درست نیست.
با وجود آگاهی نسبت به اینکه چرا یک اندیکاتور پیشرو ممکن است اشتباه باشد، ولی هیچ راهی برای اجتناب از آنها وجود ندارد.
اگر سیگنالهای مختلط دریافت میکنید، بهتر است کاری انجام ندهید تا بتوانید بهترین حدس را بزنید.
اگر نمودار تمام معیارهای شما را برآورده نمیکند، از روی اجبار معامله نکنید. بلکه در این شرایط به سراغ گزینهای بروید که معیارهای شما را برآورده کند.
سیگنال های تغییر روند بازار
در آموزش تحلیل تکنیکال ، اصطلاحا شکسته شدن خط روند به فرایند عبور کردن منحنی قیمت از روی آن گفته می شود که خود می تواند نشانه ی تغییر احتمالی روند بازار باشد. برای روشن شدن این مطلب به این مثال در آموزش تحلیل تکنیکال دقت کنید، اگر با روند افزایشی مواجه باشیم و منحنی قیمت از روی خط روند عبور کرده و این عبور به سمت پایین باشد، به معنای تغییر احتمالی و آغاز روند کاهشی قیمت ها می باشد و عکس این مورد برای روند کاهشی صادق است به صورتی که اگر با روند افزایشی سر و کار داشته باشیم و منحنی قیمت از روی خط تشخیص جهت روند روند به سمت بالا عبور کند، به معنای تغییر احتمالی و آغاز روند افزایشی قیمت ها می باشد.
توصیه ای که هنگام آموزش تحلیل تکنیکال داریم این است که اگر خرید خود را در سطح حمایت انجام دادید و خط روند شکسته شد، برخورد قبلی را به منزله ی سطح ضرر در نظر بگیرید و برای اینکه بیشتر از این ضرر نکنید، و تنها در صورتی که نسبت به بازگشت این روند مطمئن نیستید، اقدام به فروش سهم خود نمایید.
آموزش تحلیل تکنیکال ، هشدار خرید هنگام مواجهه با خط روند کاهشی
آموزش تحلیل تکنیکال ، هشدار خرید وقتی خط روند بشکند
آموزش تحلیل تکنیکال ، تعیین حداکثر بازه ی زیان در رابطه با شرکت تکین کو
آموزش تحلیل تکنیکال ، تعیین محدوده ی حداکثر زیان در شرکت لعاب ایران
آموزش تحلیل تکنیکال ، میانگین بازده پس از شکست در روند کاهشی
در سال 2005، Bulkowskiبا تحقیقات وسیعی که در زمینه ی تغییر قیمت ها بعد از شکسته شدن روند نزولی انجام داد متوجه شد که به طور میانگین، شکسته شدن سطح مقاومت، سبب افزایشی به میزان 33% در برخورد سوم، 38% در چهارمین برخورد و 57% در پنجمین برخورد خواهد شد.
آموزش تحلیل تکنیکال در زمینه ی اهداف قیمت در زمان شکست خط روند
در آموزش تحلیل تکنیکال ، می بینیم کهBulkowski پیشنهاد کرده، به منظور اینکه هدف قیمت را پس از شکست روند صعودی محاسبه کنید از فرمول زیر استفاده نمایید:
(Breakout Price – ((Highest High – Trendline Support Price at time of Highest High) * 63%
قیمت شکست – (( بالاترین قله ی قیمت – قیمت سطح حمایت در زمان بالاترین قیمت)x 63%)
ضمنا Bulkowski پیشنهاد کرده، به منظور اینکه هدف قیمت را پس از شکست روند نزولی محاسبه کنید از فرمول زیر استفاده نمایید:
Breakout Price + ((Trendline Resistance Price at time of Lowest Low – Lowest Low) * 80%)
قیمت شکست + ((پایین ترین حفره – قیمت سطح مقاومت در زمان پایین ترین قیمت)x80%)
در مبحث آموزش تحلیل تکنیکال شدیدا توصیه می کنیم که به این نکته اهمیت ویژه ای بدهید: درست است که روندها کمک زیادی به افراد تحلیل گر می کنند اما اگر در زمان درست بکار گرفته نشوند، هم نتیجه ی معکوس در پی دارند و هم اخطارهای خرید و فروش به اشتباه اعلام خواهد شد. همچنین توجه داشته باشید برای اینکه بتوانید به طور کامل به شکسته شدن و تغییر شیب خط روند اعتماد کنید باید عوامل تحلیلی دیگری را نیز بکار ببندید.
از جمله ی این عوامل در آموزش تحلیل تکنیکال می توان به مواردی همچون درجه ی حمایت/مقاومت، تحلیل فراز/ نشیب (رونق و رکود)اشاره نمود. همچنین این نکته را نیز در خاطر داشته باشید که تعیین کننده ی اصلی تحلیل تکنیکال ، خطوط روند می باشند اما به منظور بررسی روند قیمت سهم و اعتبار بخشی به آنها، خیلی کم به تنهایی برای تحلیل و بررسی به کار می رود. در ضمن، این خطوط نه ابزار قضاوت نهایی، بلکه اخطارهای تغییر احتمالی روند می باشند.با این حال، تحلیل گران با کمک خطوط فوق الذکر، به شکلی دقیق تر می توانند نشانه های تغییر احتمالی را در قیمت سهم تشخیص دهند.
آموزش تحلیل تکنیکال در زمینه ی تشخیص اعتبار خطوط روند
در زمینه ی تشخیص اعتبار خطوط روند، در مبحث آموزش تحلیل تکنیکال ، از موارد زیر می توان کمک گرفت:
1. فواصل نقاط رسم خطوط روند
2. زاویه و شیب روند
3. حجم معاملات روند
4. تعداد دفعات برخورد
1. فواصل نقاط رسم خطوط روند:
در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال عنوان کردیم که از به هم پیوستن نقاط حداکثر، روند نزولی و از به هم پیوستن نقاط حداقل، روند صعودی شکل می گیرد که در زمینه ی تشخیص اعتبار این خطوط باید دقت نمود که فواصل این نقاط نباید به گونه ای باشد که از هم خیلی دور یا به یکدیگر خیلی نزدیک باشند. در این مواقع باید بتوانید این فاصله را تشخیص دهید که به کمک عواملی نظیر: مقیاس زمانی رسم نمودار، محدوده ی تغییرات قیمت و نظرات شخصی فرد تحلیل گر، می توانید به راحتی این کار را انجام دهید.
در صورتی که فاصله ی خیلی کمی بین دو نقطه ی حداقلی وجود داشته باشد، اعتبار عکس العمل مینیمم یا به عبارتی ماکزیمم بعدی، مسأله دار خواهد شد زیرا به منزله ی آن نمی توان نسبت به ایجاد شدن حداکثر قابل قبول، اطمینان داشت، چرا که اگر قابل اطمینان بود، به وجود آمدن چنین حداکثری، تقریبا قطعی و غیر قابل اجتناب می بود. همچنین طبق آموزش تحلیل تکنیکال اگر فاصله ی بین دو نقطه ی حداقلی از یکدیگر بسیار زیاد باشد نیز، دارای ارتباط قابل اطمینانی بین دو نقطه نمی باشد. در آموزش تحلیل تکنیکال تأکید داریم که خط روند ایده آل، خطی است که دارای تعدادی نقطه ی حداقلی یا حداکثری با فاصله ی زمانی معقول باشد که به صورت متوالی تشکیل خط روند را می دهند. فاصله زمانی منطقی برای یک روند نزولی به طور میانگین 29 روز و در مورد خط روند صعودی، به صورت میانگین 28 روز می باشد.
طبق نکات موجود در آموزش تحلیل تکنیکال ،در مورد خطوط روندی که طولانی تر باشند به طور معمول انتظار می رود که اعتبار کاهش یافته، شکست ها قوی باشند و افت شدید قیمت رخ دهد. در آموزش تحلیل تکنیکال یادآور می شویم کهمعمولا، پشتیبانی خطوط روند صعودی، به میزان 137 روز بوده و این میزان برای روند کاهشی 139 روز می باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال ، مجموع روزهای روند افزایشی یا صعودی
طبق تحقیقاتی که Bulkowski در سال 2005 در مورد سنجش اعتبار خطوط روند انجام داد و ما نیز در آموزش تحلیل تکنیکال از آن استفاده می کنیم، مدت زمانی که بین برخورد خط روند با زمان بندی متوسطوجود دارد، معمولا 28 روز است، در نتیجه قبل از شکست، مجموع روزهایی که روند افزایشی تجربه می-کند، 137 روز می باشد.
همچنین طبق تحقیقاتی که در سال 2005 توسط Bulkowski در مورد سنجش اعتبار خطوط روند صورت گرفت و در آموزش تحلیل تکنیکال نیز استفاده می گردد، مدت زمانی که بین برخورد خط روند با زمان بندی متوسطوجود دارد، معمولا 29 روز است، در نتیجه قبل از شکست، مجموع روزهایی که روند کاهشی تجربه می-کند، 139 روز می باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال ، مجموع روزهای روند کاهشی
آموزش تحلیل تکنیکال ، فواصل زمانی نقاط رسم خط روند کاهشی
2. زاویه و شیب روند
در مبحث آموزش تحلیل تکنیکال ، این نکته را متذکر می شویم که به هر میزان شیب تندتری در خطوط روند مشاهده شود، که خود به معنای تغییر با روند تندتر در قیمت ها می باشد، به همان میزان از اعتبار درجه ی حمایت یا مقاومت کاسته خواهد شد.در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم به روندی پایدارترین روند اطلاق می شود که در آن، قیمت ها به صورت یک واحد قیمت در یک واحد زمان تغییر کنند یا به عبارتی شیب تغییرات 45 درجه باشد. تغییر تندی که در خطوط روند مشاهده می گردد ناشی از جهش یا افت ناگهانی است که در بازه ی زمانی کوتاه رخ می دهد. لذا در این مواقع در آموزش تحلیل تکنیکال می گوییم خط روندی که به این شکل حاصل شود، به احتمال زیاد خط حمایتی یا مقاومتی قابل اعتمادی نیست. حتی در شرایطی که سه نقطه ی معتبر هم این خط با شیب تند را به عنوان خط حمایتی یا مقاومتی تأیید کنند، باز هم به طور کامل نمی توان به آن اطمینان نمود.
آموزش تحلیل تکنیکال ، تغییرات قیمت با شیب 67 تشخیص جهت روند درجه و افت 42% قیمت سهام شرکت صنایع آذر آب
نمودار بالا نشان دهنده ی افت قیمت سهام شرکت صنایع آذر آب به میزان 42% می باشد. در این مثال، پس از اینکه خط روند، 4 بار با قیمت سهم برخورد نموده افت پیدا کرده و سطح حمایت با شکسته شدن خط روند، کاهش می یابد. به طور معمول در آموزش تحلیل تکنیکال ، عنوان می کنیم خطوط روندی که بین فواصل کوتاه زمانی ایجاد می گردند، اکثرا دارای طول عمر کوتاه بوده و زودتر از حد انتظار، شکسته می شوند.
آموزش تحلیل تکنیکال ، تایم فریم و مقیاس در بررسی نمودار قیمت
در آموزش تحلیل تکنیکال ، پیشنهادی که برای واضح تر شدن نمودار ارائه می کنیم، کمک گرفتن از چارچوب-های زمانی (تایم فریم) متفاوت می باشد، یا به عبارتی استفاده از نمودارهای سالانه، ماهانه یا هفتگی است. در نمودارهای سالانه، هر شمع بیانگر کل تغییرات ایجاد شده در طی یک سال، در مورد ماهانه، هر شمع نشان دهنده ی کل تغییرات ایجاد شده در یک ماه و هر شمع در نمودارهفتگی حاکی از کل تغییرات در یک هفته می باشد.معمولا در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که کاربرد نمودار روزانه برای یک سال گذشته، نمودار هفتگی برای سه سال اخیر و نمودار ماهانه برای 10 سال اخیر مورد استفاده قرار می گیرد.
با وجود اینکه بورس ما جوان بوده و عملا نمودار سالانه کاربردی نخواهد داشت اما نباید قانون خاصی را در رابطه با کاربرد نمودارها وضع نمود، به عنوان مثال نباید بیان داشت که نمودار 2 ساله حتما هفتگی بوده و بررسی روزانه ی آن فاقد ارزش است. این مسأله قویا در آموزش تحلیل تکنیکال ، تأکید می گردد.
سؤالی که در آموزش تحلیل تکنیکال در رابطه با این مورد مطرح می شود این است که، امکان ناهمخوانی بین روند قیمت هایی که در تایم فریم ها هستند وجود دارد و در نتیجه، میانگین متحرکی که در چارچوب زمانی روزانه وجود دارد سیگنال خرید و در نوع 1 ساعته، سیگنال فروش را صادر می کند. در این مواقع بهترین کار چیست؟
افراد مبتدی ساده ترین کار؛ یعنی استفاده از یک تایم فریم را انجام می دهند
طبق آموزش تحلیل تکنیکال سیستم سه صفحه ای که در آن از سه تایم فریم کمک گرفته می شود، از جمله روش هایی است که به منظور بررسی وسیع تر بازار مورد استفاده قرار می گیرد که استفاده از آن به شرح زیر می-باشد:
مناسب ترین تایم فریم متناسب با خودتان را انتخاب کنید (صفحه ی میانی) که این صفحه در واقع صفحه ی اول شما می باشد که به عنوان مثال روزانه را انتخاب کرده اید و پس از آن هفتگی و ماهانه.
به کمک تایم فریمی که بلند مدت می باشد، جهت بازار و توسط دو تایم فریم دیگر، موقعیت زمانی مناسب جهت ورود به وضعیت خرید/فروش را تعیین می کنیم.
طبق عقیده ی اکثریت افراد تحلیل گر، اگر روند در تایم های بالا وجود داشته باشد، ریسک معامله را در تایم های کوچک تر، پایین خواهد آورد. دلیل این امر آن است که روندی که به عنوان مثال در نوع ماهانه وجود دارد می-تواند نشان دهنده ی دیدگاه جامع تر و انتظارات سرمایه گذارها نسبت به قیمت های سهام در آینده باشد.
طبق آموزش تحلیل تکنیکال 2استفاده ای که در بکارگیری تایم فریم بلند برای معامله ی گران در زمان کوتاه وجود دارد به شرح زیر است:
1. تایم فریم های هفتگی و ماهانه، سطوح حمایت و مقاومت قابل تأملی دارند به گونه ای که در آموزش تحلیل تکنیکال توصیه می گردد که در هر نوع تحلیلی، مد نظر قرار گیرند.
2. به ما کمک می کند تا از طریق شناسایی روند غالب در تایم فریم های فوق الذکر، در مورد مدت زمانی که برای نگهداری سهام لازم داریم تصمیم بهتری اتخاذ کنیم.
طبق آموزش تحلیل تکنیکال ،اندیکاتور مورد استفاده در متاتریدر 4، GG-TrendBar، وضعیت سایر تایم فریم-های قیمتی را با رنگ های سبز، زرد و قرمز مشخص می کند.
آموزش تحلیل تکنیکال ، اندیکاتور GG-TrendBar
آموزش تحلیل تکنیکال ، واژگونی وظایف (Role Reversal)
آموزش تحلیل تکنیکال ، تعویض نقش خط روند پس از شکسته شدن
در آموزش تحلیل تکنیکال عنوان می کنیم که هر زمان، خط روند شکسته تشخیص جهت روند شود به موجب آن، نقش خط روند صعودی نیز تغییر خواهد کرد، یعنی وقتی یک خط روند صعودی با نقش حمایتی خود شکسته شود، نقش آن به نوع مقاومتی تبدیل می گردد. همین اصل نیز برای خط روند نزولی صادق است.
نکته : در آموزش تحلیل تکنیکال عنوان می کنیم که خط روند شکسته شده، در اکثر موارد به خط روند شکسته شده ی خود برگشته، لمس کرده و دوباره بر می گردد.
نکته: احتمال بعدی این است که مجددا قیمت خط شکسته شده را بشکند، در این هنگام نکته ی بعدی مطرح می شود:
نکته ی مهم: خط روندی فاقد اعتبار است که از میان قیمت عبور کرده باشد.
هر زمان به طور کامل، قیمت ها به درون سطح مقاومت نفوذ کرده باشند، این سطح نقش سطح حمایتی به خود خواهد گرفت و به همین منوال، وقتی به طور کامل سطح حمایت شکسته شود، نقش سطح مقاومت را بازی خواهد کرد.
در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال ،در نمودار زیر نمونه ای از تغییر سطح حمایت به مقاومت را می بینیم که مربوط به شرکت همراه اول است.
آموزش تحلیل تکنیکال ، تغییر سطح حمایت به مقاومت در شرکت همراه اول
آموزش تحلیل تکنیکال ، ایجاد واژگونی وظایف یا نقش در بانک ملت
دیدگاه شما