مارجین (Margin) چیست و چه کاربردی در صرافی ها دارد؟
اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالاً اصطلاح مارجین را شنیدهاید و با آن آشنایی دارید. این پلتفرم یکی از مهمترین مفاهیم در بازار فارکس، رمز ارزها و قراردادهای CFD است؛ بنابراین هر کس که قصد دارد در این بازارها حرفهای شود، باید حتماً همهچیز را درباره مارجین یاد بگیرد. هرکدام از کارگزاریهای، دستورالعملهای مشخصی برای مشخصکردن این پلتفرم دارند و آنها تعیین میکنند که به کدام داراییها و حسابها Margin تعلق میگیرد. در این مقاله هر آنچه باید درباره این نوع وامدهی، نحوه محاسبه و سطح آن و ارتباط این پلتفرم با اهرم بدانید، بیان شده است.
فهرست این مقاله
مارجین و کاربرد آن در صرافی ها
به پولی که تریدر بهعنوان وثیقه نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکند، مارجین میگویند. دلیل این سپردهگذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود میآورد. این پلتفرم وامدهی معمولاً کسری از پوزیشنهای ترید شده است و آن را با درصد نشان میدهند. این نوع وامدهی را باید سپردهای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین میکند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص میکند که میتوانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرمدار را معاملات مارجیندار نیز میگویند. تریدرهایی که با این پلتفرم ترید میکنند، میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه میدهد، پوزیشنهای اهرمدار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج میتوان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجیندار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همانطور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وامدهی میتوانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.
چگونگی محاسبه مارجین
برای درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم ۱:۲۰ میدهد؛ یعنی به ازای هر ۲۰ واحد از ارز در معاملات باز، ۱ واحد از آن ارز برای Margin لازم است. بهعبارت دیگر اگر پوزیشنی ۲۰ دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن ۱ دلار است و آن را ۲۰/۱ یا ۵ درصد نمایش میدهند.
به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری ۱۰ درصد است، باید این ۱۰ درصد را برای هر ۱۰ دلاری که ترید میکنید، محاسبه کنید. درواقع باید ۱ دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ بهعبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی ۱:۱۰ قرار دهید.
مارجین آزاد (Free Margin)
به مقدار پول آزاد در حسابهای معاملاتی گفته میشود که برای معاملههای جدید کاربرد دارد. مارجین آزاد با کمکردن مقدار Margin استفادهشده از اکوییتی (Equity) به دست میآید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته میشود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی میگویند که در حساب خود سپردهگذاری کردهاید (که شامل Margin استفادهشده برای پوزیشنهای باز نیز میشود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشنهای باز را نیز حساب میکند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.
مثال مارجین آزاد
فرض کنید حسابی با موجودی ۱۰۰۰ دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه میخواهیم یک پوزیشن ۸۰۰۰ دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
مارجین: ۴۰۰ دلار (۵ درصد از ۸۰۰۰ دلار)
مارجین آزاد: ۶۰۰ دلار (اکوییتی منهای Margin استفادهشده)
اکوییتی: ۱۰۰۰ دلار
اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه ۵۰ دلار سود کنیم، موارد بالا بهصورت زیر تغییر میکند:
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
Margin: 400 دلار
Free Margin: 650 دلار
اکوییتی: ۱۰۵۰ دلار
Margin استفادهشده و موجودی حساب تغییری نمیکنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش مییابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشنهای باز را نشان دهند.
به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما بهجای افزایش، بهاندازه ۵۰ دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش مییابند.
سطح مارجین
یکی از مهمترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفادهشده را نشان میدهد. این مفهوم را بهصورت درصدی نمایش میدهند و به شکل زیر محاسبه میشود:
Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * ۱۰۰
کارگزاریها ازاین سطح l استفاده میکنند تا ببینند آیا تریدرها میتوانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به ۱۰۰ درصد میرسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور ناشی از پوزیشنهای باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمیدهد. تصور کنید حسابی با موجودی ۱۰ هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و ۹ هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با ۱۰۰۰ دلار خواهد بود (۱۰۰۰۰ منهای ۹۰۰۰). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر میشود؛ یعنی سطح مارجین ۱۰۰ درصد است؛ درنتیجه نمیتوان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.
برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.
فرض کنید قیمت همانطور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر بهصورت خودکار پوزیشن ضرر را میبندد. آن محدودهای که بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را میبندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) میگویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشنها را بهترتیب نزولی میبندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشنهای بزرگتر شروع میکند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفادهشده آزاد میشود؛ به این ترتیب سطح آن نیز افزایش مییابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشنهای باز ادامه میدهد.
کال مارجین
یکی از بزرگترین کابوسهای هر تریدر حرفهای، کال مارجینشدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایینتر برود، بروکر به شما اخطار Margin call میدهد. سطح کال مارجین در هر بروکری بهطور متفاوتی محاسبه میشود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوتشدن اتفاق میافتد. درواقع این اخطار به تریدرها میگوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین میدهند تا از موقعیتهایی که تریدر از پس هزینه ضرر خود برنمیآید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیتهایی که بازار بهسرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت میکند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر میکنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ پاسخ این است که اگر بهطور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشنهای خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.
Call Margin یکی از خطرات احتمالی استفاده از Margin است.
یکی دیگر از روشهای مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسکهای احتمالی، درک بهتری از آنها پیدا کرده و پوزیشنهای خود را در جایی باز میکنید که ریسک کمتر و حسابشدهتری به همراه داشته باشد.
مزایا و معایب استفاده از Margin
این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که میتوان آنها را بهصورت ریسکها و پاداشها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وامدهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.
مزایا
اگر در معاملات خود بهدرستی از Margin استفاده کنید، از مزایای زیر بهرهمند میشوید:
با استفاده از این پلتفرم میتوان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش میدهید.
تریدرهای باتجربه راحتتر و سریعتر معاملات خود را ارزیابی میکنند و در آن واحد تصمیم میگیرند.
به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایهگذاری میکنید.
معایب و ریسک ها
از آنجا که در معاملات مارجیندار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار میدهید.
معامله با Margin برای تریدرها استرس بسیاری دارد.
ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایههای خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.
ملزومه مارجین (Margin requirement)
Margin بهعنوان درصدی از اندازه کل پوزیشن در نظر گرفته میشود؛ به عبارت دیگر این پلتفرم به ارزش نظری پوزیشنی گفته میشود که میخواهید باز کنید.
Margin Requirement چه مفهومی دارد؟
دو عامل در Margin مورد نیاز تأثیرگذارند: جفت ارزی که معامله میکنید و بروکر. ممکن است در بروکرها و حسابهای مختلف با Margin Requirement های مختلفی مانند ۲۵/۰ درصد، ۵/۰ درصد، ۱ درصد، ۲ درصد، ۵ درصد، ۱۰ درصد و بالاتر مواجه شوید. به این درصدها Margin requirement میگویند. تعریف دیگری که باید یاد بگیرید، Required Margin است؛ یعنی مقدار مارجینی که برای ارز چگونگی محاسبه مارجین؟ هر کشور مشخص میشود. هر پوزیشنی که باز میکنید، Required Margin خاصی دارد که نزد بروکر بلوکه میشود. برای درک بهتر این مفهوم، به مثالی که در ادامه آمده است، توجه کنید.
فرض کنید میخواهیم روی جفت ارز EUR/USD ترید کنیم. برای اینکه بتوانیم بدون اهرم به اندازه ۱۰۰ هزار دلار یورو/ دلار بخریم یا بفروشیم، باید در حساب خود ۱۰۰ هزار دلار موجودی داشته باشیم؛ یعنی بهاندازه کل ارزش یک لات. در این مرحله Required Margin نقش خود را ایفا میکند که اگر ۲ درصد باشد، برای بازکردن و باز نگهداشتن معامله ۱۰۰ هزار دلاری روی جفت ارز یورو / دلار، تنها ۲ هزار دلار کفایت میکند و نیازی نیست از کل سرمایه خود استفاده کنید.
ارتباط Margin و اهرم (Leverage)
برای موفقیت در بازارهای مالی باید تفاوت بین Margin و اهرم یا لوریج را بدانید. این دو در معاملات با یکدیگر مرتبط هستند، اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. تا اینجای کار، درک کاملی از این موضوع پیدا کردیم که مارجین چیست. Margin به پولی گفته میشود که تریدرها نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکنند تا پوزیشنهای خود را باز نگه دارند. از سوی دیگر، اهرم نیز به تریدرها کمک میکند تا با حجم بیشتری معامله کنند.
نقش اهرم در معاملات مارجین دار
برای مثال اگر نسبت اهرم در بروکری ۱:۳۰ باشد، یعنی تریدر میتواند به اندازه ۳۰ برابر موجودی حساب خود ترید کند. فرض کنید تریدری برای بازکردن پوزیشن جدید، ۵ هزار دلار در حساب خود دارد. اهرم ۱:۳۰ این امکان را به او میدهد تا به اندازه ۱۵۰ هزار دلار معامله کند. ارتباط اهرم و Margin به این شکل است که اهرم در معاملات مشخص میکند چه درصدی از ارزش کل معامله (Margin) برای بازکردن پوزیشن لازم است؛ بنابراین اگر Margin برابر با ۳/۳ درصد باشد، اهرم این بروکر ۱:۳۰ خواهد بود. در همین راستا، اگر ۵ درصد باشد، متوجه میشویم که نسبت اهرم ۱:۲۰ است و بقیه نسبتها و درصدها نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند.
کاربرد Margin در صرافی ها
شاید با خود فکر کنید چرا صرافیها و بروکرها باید پول بیشتری را برای معامله در اختیار تریدرها بگذارند؟ در پاسخ باید گفت، با اینکه تریدرها با استفاده از اهرم میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب میشود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافیها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرمدار خود سود میکند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود میبرد. به این ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای صرافیها به شمار میآید.
جمع بندی
همانطور که پیش از این بیان شد، یکی از مهمترین اصولی که در مسیر تبدیلشدن به تریدر حرفهای به شما کمک میکند، یادگیری مفهوم مارجین است. بسیاری از تریدرها بر این باورند که این پلتفرم ابزار خطرناکی است که البته با مواردی که عنوان کردیم، منطقی است آنها چنین عقیدهای داشته باشند. با این حال اگر راه استفاده مؤثر از این نوع وامدهی را یاد بگیرید و به اندازه کافی تجربه ترید داشته باشد، دیگر جای نگرانی نیست و با استفاده از آن به سودهای کلانی دست مییابید.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
معاملات مارجین در فارکس چیست؟
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
اما برای بسیاری از معامله گران فارکس، مارجین یک مفهوم جدید است که اغلب بهدرستی فهمیده نشده و اشتباه برداشت می شود.
بیشتر بخوانید:
نیما مطمئناً مرغ سوخاری و پوره سیب زمینی را می شناسد اما قطعا چیزی از مارجین و لورج نمی داند.
معاملات مارجین این امکان را به شما می دهد که بتوانید موقعیت های به مراتب بزرگتر از موجودی حساب خود بگیرید.
با کمی پول نقد می توانید معامله بسیار بزرگ تری را در بازار فارکس برای خود باز کنید.
و سپس فقط با تغییر اندک قیمت در جهت معامله شما، این امکان وجود دارد که در نهایت به سودهای کلانی برسید.
اما برای بیشتر معامله گران جدید، از آنجایی که آنها معمولاً نمی دانند چه می کنند، چنین چیزی اتفاق نمی افتد.
احتمالا، قیمت حرکت می کند، اما نه به نفع آنها بلکه به ضرر آنها!
مثل اتفاقی که برای نیما افتاد.
نیما اقدام به باز کردن معامله کرده بود.
او مطمئن بود که در این معامله برنده خواهد بود بنابراین قمار بزرگی کرد.
ناگهان، درکمال تعجبِ نیما، معاملات او در نرم افزار معاملاتی به صورت خودکار بسته شدند و در نتیجه متحمل یک ضرر بزرگی شد.
وجوهی که اکنون در حساب نیما باقی مانده است حتی برای گشایش یک معامله کوچک دیگر نیز کافی نیست.
نیما گیج شده است. او از خود می پرسد، (چه اتفاقی افتاده؟!)
او با کارگزاری فارکس خود تماس می گیرد اما به او می گویند که (او مارجین کال شده است و با استاپ اوت روبرو شده است.)
نیما نمی داند منظور بروکر چیست.
به همین دلیل است که درک صحیح نحوه عملکرد معاملات مارجین بسیار ضروری است.
تریدر فارکس باید مارجین را بشناسد
بسیاری از معامله گران تازه کار مفهوم مارجین، نحوه استفاده از آن، نحوه محاسبه آن و نقش مهم آن در معاملات را درک نمی کنند.
آیا می دانید مارجین چیست؟ مارجین استفاده شده چطور؟
مارجین آزاد چیست؟ سطح مارجین چیست؟ مارجین کال چیست؟ استاپ اوت یا مارجین کلوز اوت چیست؟
همانطور که مشاهده می کنید، «اصطلاحات مارجینی» زیادی در دنیای فارکس استفاده می شود.
قبل از اینکه یک کارگزار فارکس انتخاب کنید و معاملات با مارجین خود را آغاز کنید، باید معنی همگی اصطلاحات مارجینی بدانید.
اگر ندانید، تقریباً می توانیم تضمین دهیم که عاقبتی جز عاقبت نیما نخواهید داشت. اتفاقات وحشتناکی همچون مارجین کال یا استاپ اوت برای حساب معاملاتی شما در راه خواهند بود و شما حتی نمی دانید چه شده یا حتی چرا این اتفاق افتاده است.
اگر واقعاً می خواهید بفهمید که چگونه مارجین در معاملات فارکس استفاده می شود، باید نحوه واقعی عملکرد حساب معاملات مارجین خود را بدانید.
مرحله اول برای این کار این است که معنای دقیق یک سری اعداد (واقعاً مهم) که در نرم افزار معاملاتی خود مشاهده می کنید را درک کنید.
ما این اعداد را «معیار» های حساب مارجین شما می نامیم.
به عنوان مثال، نگاهی به نرم افزار معاملاتی MetaTrader 4 یا همان MT4، اندازید:
اعداد بالا همگی با هم ارتباط مستقیم دارند.
تغییر در یکی باعث تغییر در دیگری می شود.
به عنوان یک تریدر، پیش از آنکه بخواهید اقدام به باز کردن پوزیشن در حساب واقعی کنید و به معامله بپردازید، باید از روابط بین آنها کاملا آگاه باشید.
مثل نیما نباشید.
هرگاه یک سری از معیار ها به زیر یک مقدار خاص برسند، اتفاقات بدی رخ خواهد داد!
بنابراین باید بدانید که این معیار ها و اعداد چه هستند و چه کاربردی دارند؟!
همچنین باید بدانید که این «اتفاقات بد» چیست!
اطمینان حاصل کنید که درک دقیق و صحیحی از نحوه کارکرد حساب معاملاتی و استفاده از مارجین توسط آن دارید.
پس بیایید به بطن کار برویم.
اصطلاحات کاربردی در معاملات مارجین
یک حساب معاملاتی مارجین معیار های زیر را نشان می دهد:
- موجودی یا بالانس (Balance)
- مارجین استفاده شده (Used Margin)
- مارجین آزاد (Free Margin)
- P / L غیر واقعی (Unrealized P/L)
- مانده حساب (Equity)
- سطح مارجین (Margin Level)
هر معیار یا متریک در بالا چیز مهمی را در حساب حاوی مارجین شما دارد اندازه گیری می کند.
به عنوان مثال، موجودی میزان پول نقد شما در حساب را اندازه گیری می کند. و اگر پول نقد شما مقدار مشخصی نباشد، ممکن است مارجین کافی برای باز کردن معاملات جدید یا باز نگه داشتن معاملات موجود نداشته باشید.
بسته به نرم فزار معاملاتی، ممکن است نام های هر معیار متفاوت باشند اما آنچه اندازه گیری می شود یکی است.
بیایید نگاهی دوباره به معیارهای متاتریدر 4 بیندازیم.
به نظر می رسد مارجین استفاده شده نمایش داده نمی شود. اما چرا همانجاست. MetaTrader 4 آن را به نام مارجین نمایش می دهد.
در اینجا نمونه دیگری از معیار های حساب از یک نرم افزار معاملاتی دیگر خدمت شما آورده ایم:
معیار ها یا متریک های مشابه با MetaTrader 4 اما نام متفاوت.
در مورد نام های مختلف نگران نباشید، ما هر معیار مربوط به مارجین را طوری توضیح خواهیم داد که بدون توجه به نام، قادر باشید بفهمید کدام متریک اشاره به چه چیزی دارد.
همچنین به شما یاد خواهیم داد که هر سنجه خاص با چه اسامی دیگری نیز شناخته می شود.
حاشیه سود (Profit Margin) چیست و چگونه محاسبه میشود؟
حاشیه سود یا Profit Margin یکی از نسبتهای سودآوری است که معمولا برای سنجش میزان درآمدزایی یک شرکت یا فعالیت تجاری مورد استفاده قرار میگیرد. این معیار نشان میدهد که چند درصد از فروش به سود تبدیل شده است. به عبارت ساده، عدد کنار این درصد نشان میدهد که چه مقدار سود برای هر دلار (یورو یا هر ارز دیگری) در فروش یک کسبوکار به دست آمده است. به عنوان مثال، اگر یک کسبوکار گزارش دهد که در سهماهه اخیر به حاشیه سود ۳۵ درصدی دست یافته، به این معنی است که چگونگی محاسبه مارجین؟ برای هر دلار فروش ایجاد شده، خالص ۰/۳۵ دلار درآمد داشته است.
انواع مختلفی از حاشیه سود وجود دارد. با این حال، در استفاده روزمره، معمولا به حاشیه سود خالص اشاره میکنیم. این مهم در نتیجه نهایی که شرکت پس از اینکه همه هزینهها، از جمله مالیات و موارد اضافی را از درآمد خارج کرد، مشخص میشود. در متن پیش رو به بررسی فرمولها و انواع این نوع سوددهی پرداختیم تا درک بهتر این موضوع را برای شما آسان کنیم.
مبانی حاشیه سود
کسبوکارها و افراد در سراسر جهان، فعالیتهای اقتصادی انتفاعی را با هدف ایجاد سود انجام میدهند. با این حال، اعداد مطلق – مانند فروش ناخالص X میلیون دلار، هزینههای تجاری Y هزار دلار یا درآمد Z دلار – نمیتواند تصویری روشن و واقعبینانه از سودآوری و عملکرد یک کسبوکار ارائه دهد. چندین معیار کمی مختلف برای محاسبه سود (یا زیان) کسبوکار به کار میرود که ارزیابی عملکرد یک کسبوکار را در دورههای زمانی مختلف یا مقایسه آن با رقبا آسانتر میکند. این اقدامات حاشیه سود نامیده میشوند.
در حالی که کسبوکارهای اختصاصی، مانند مغازههای محلی، ممکن است حاشیه سود را به تعداد دفعات دلخواه خود محاسبه کنند (مانند هفتگی یا دو هفته یکبار)، کسبوکارهای بزرگ از جمله شرکتهای بازرگانی، موظفاند آن را مطابق با بازههای زمانی استاندارد گزارش (مانند سهماهه یا سالانه) گزارش دهند. کسبوکارهایی که با پول قرض شده کار میکنند ممکن است چگونگی محاسبه مارجین؟ ملزم به محاسبه و گزارش آن به وامدهنده (مانند بانک) به صورت ماهانه به عنوان بخشی از روشهای استاندارد باشند.
سود یا حاشیه سود چهار سطح دارد:
- سود ناخالص
- سود عملیاتی
- سود قبل از مالیات
- سود خالص
این موارد در صورت درآمد شرکت به ترتیب زیر منعکس شده است: شرکت درآمد فروش را دریافت کرده، سپس هزینههای مستقیم محصول خدمات را پرداخت میکند. آنچه باقی مانده حاشیه ناخالص است. سپس هزینههای غیرمستقیم مانند دفتر مرکزی شرکت، تبلیغات، تحقیق و توسعه را پرداخت میکند. آنچه باقی مانده حاشیه عملکرد است. سپس سود بدهی را پرداخت میکند و هرگونه هزینه یا ورودی غیرمعمول غیرمرتبط با کسبوکارها اصلی شرکت را با حاشیه قبل از مالیات باقی مانده اضافه یا کم میکند. سپس مالیات میپردازد و حاشیه خالص را که به عنوان درآمد خالص نیز شناخته میشود، باقی میگذارد.
انواع حاشیه سود
اجازه دهید انواع مختلف حاشیه سود را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
۱- حاشیه سود ناخالص
با فروش شروع کنید و هزینههایی را که مستقیما مربوط به ایجاد یا ارائه محصول یا خدمات مانند مواد اولیه، نیروی کار و غیره است، بردارید. این هزینهها معمولا به عنوان “هزینه کالاهای فروخته شده” یا “هزینه محصولات فروخته شده” یا ” هزینه فروش” شناخته میشوند. در صورت داشتن درآمد مناسب، شما حاشیه ناخالص دریافت میکنید. محاسبه آن بر اساس فروش هر محصول انجام میشود. حاشیه ناخالص برای شرکتی که مجموعه محصولات خود را تجزیهوتحلیل میکند (هرچند این دادهها با عموم به اشتراک گذاشته نمیشود) مفید است، اما به طور کلی حاشیه ناخالص تصویر ناخالص سودآوری یک شرکت را نشان میدهد.
۲- حاشیه سود عملیاتی
با کسر هزینههای فروش، هزینههای عمومی، اداری یا عملیاتی، از میزان سود ناخالص یک شرکت، ما حاشیه سود عملیاتی دریافت میکنیم که به عنوان سود قبل از بهره و مالیات یا EBIT شناخته میشود. در نتیجه رقم درآمد موجود برای پرداخت بدهی و دارایی صاحبان کسبوکارها و همچنین بخش مالیاتی، سود حاصل از عملیات اصلی و مستمر یک شرکت است. این سود اغلب توسط بانکداران و تحلیلگران جهت ارزشگذاری کل یک شرکت برای خریدهای احتمالی مورد استفاده قرار میگیرد.
۳- حاشیه سود قبل از مالیات
درآمد عملیاتی را کسر کرده و هزینه سود را با افزودن هرگونه درآمد از سود، حساب کنید. اقلام غیرتکراری مانند سود یا زیان ناشی از عملیات متوقف شده را تعدیل کنید و سود قبل از مالیات یا درآمد قبل از مالیات (EBT) داشته باشید. سپس بر درآمد تقسیم کنید تا حاشیه سود پیش مالیات را به دست آورید.
حاشیه سود قبل از مالیات، همه سطوح از سود باقی مانده را با فروش مقایسه میکند. به عنوان مثال، ۴۲ درصد حاشیه ناخالص به این معنی است که به ازای هر ۱۰۰ دلار درآمد، شرکت ۵۸ دلار هزینههایی را که مستقیما به تولید محصول یا خدمات مرتبط است، پرداخت میکند و ۴۲ دلار به عنوان سود ناخالص باقی میماند.
۴- حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص با تقسیم سود خالص بر فروش خالص یا تقسیم درآمد خالص بر درآمد حاصل از یک دوره زمانی معین محاسبه میشود. در زمینه محاسبه حاشیه سود، سود خالص و درآمد خالص به جای یکدیگر استفاده میشود. به طور مشابه، فروش و درآمد به جای یکدیگر استفاده خواهند شد. سود خالص با کسر تمام هزینههای مربوط از جمله هزینههای مربوط به مواد اولیه، کار، عملیات، اجاره، پرداخت سود و چگونگی محاسبه مارجین؟ مالیات از مجموع درآمد ایجاد شده تعیین میشود. فرمول اصلی محاسبه این مورد به این شرح است:
آموزش مارجین تریدینگ در پلتفرم بایننس (تصویری)
مارجین تریدینگ نوعی از معامله است که در آن معاملهگر از سرمایه فراهم شده توسط شخص ثالث برای انجام معاملات ارزهای دیجیتال استفاده میکند. در این آموزش مارجین از بورسینس با ما همراه باشید تا هر آنچه در مورد انجام معاملات مارجین بایننس لازم است را به شما آموزش دهیم.
در مقایسه با حسابهای معاملاتی معمولی، در حسابهای معاملاتی مارجین معاملهگران میتوانند با چند برابر موجودی اصلی خود برای باز کردن موقعیتهای معاملاتی استفاده کنند.
مراحل انجام معاملات مارجین بایننس
- انتقال: به صفحه Margin Account بروید و برای انتقال دارایی گزینه Transfer را انتخاب کنید.
- قرض گرفتن: برای قرض گرفتن دارایی در صفحه Margin Account روی گزینه Borrow کلیک کرده و دارایی مدنظر را انتخاب کنید.
- ترید کردن: برای شروع معامله مارجین به صفحه Margin Trading بروید.
- بازپرداخت: برای بازپرداخت بدهیتان به صفحه Margin Account بروید و گزینه Repay را انتخاب کنید.
نحوه باز کردن حساب مارجین تریدینگ در بایننس
بعد از اینکه وارد حساب بایننس خودتان شدید، مستقیماً وارد داشبورد خواهید شد.
اگر قصد دارد از صفحهای دیگر وارد صفحه داشبورد شوید، موس خود را به سمت بالا سمت راست ببرید و روی پروفایل خود کلیک کنید.
این مرحله برای هر کسی متفاوت است و در آن دو حرف اول ایمیل شما نمایش داده میشود. برای ورود به حساب کاربری بر روی فلش رو به پایین کلیک کنید و با انتخاب ایمیل، وارد داشبورد حساب خود شوید.
اکنون بعد از این مرحله وارد حساب خود میشوید و میتوانید موجودی حسابتان را در این صفحه مشاهده کنید.
در زیر عبارت «Balance Details» بر روی Margin کلیک کنید تا فرایند باز شدن حساب مارجین شما در بایننس آغاز شود. برای این کار باید قبلاً کارهای تأیید هویت خود را انجام داده و مطمئن شوید که کشورتان در لیست سیاه وجود ندارد. در ضمن فعال نمودن تأیید دو مرحلهای نیز ضروری است.
موجودی حسابهای مختلف در بایننس
در مرحله بعد، یک پنجره بازشو در مورد مسابقه مارجین تریدینگ برای شما باز میشود. لطفاً مراحل خواسته شده در این صفحه را کامل کنید و اگر مایل به ادامه کار هستید، روی دکمه «Start the Quiz» کلیک کنید.
صفحه سؤالات مربوط به مارجین تریدینگ جهت آموزش مارجین
آموزش مارجین؛ نحوه انتقال پول
بعد از اینکه حساب مارجین را به صورتی که گفته شد باز کردید، میتوانید ارزهای خود را از حساب معمولی خود به حساب مارجین بفرستید. برای انجام این کار بر روی تب Wallet کلیک کرده و بعد از انتخاب Margin روی گزینه Transfer در پایین صفحه کلیک کنید.
سپس کوینی را که قصد انتقال آن را دارید از روی لیست انتخاب کنید.
مقدار پولی را که میخواهید از حساب معمولی خود به حساب مارجینتان واریز کنید را وارد کنید.
آموزش مارجین؛ نحوه قرض گرفتن
پس از آنکه بایننس کوین را به کیف پول مارجین انتقال دادید، میتوانید از آن به عنوان وثیقه برای قرض گرفتن سرمایه استفاده کنید.
موجودی حساب مارجین شما مشخص میکند که چه مقدار توانایی قرض گرفتن دارید و نرخ آن همیشه روی یک به پنج ثابت است؛ برای مثال اگر یک بیت کوین داشته باشید، میتوانید چهار بیت کوین قرض بگیرید. در این مثال، ما میخواهیم 0.02 بیت کوین قرض بگیریم.
صفحه قرض گرفتن در حساب مارجین بایننس
بعد از انتخاب کوین موردنظرتان برای قرض گرفتن، بر روی عبارت Confirm borrow کلیک کنید.
تأیید کردن فرایند قرض گرفتن
مفهوم اصطلاحات این صفحه:
- Hourly Interest Rate:نرخ بهره ساعتی
- Borrowed: مقداری که قبلاً قرض گرفتید
- Maximum Borrow Amount: حداکثر مقداری که میتوانید قرض بگیرید.
در مرحله بعد، حساب مارجین شما با بیت کوینی که قرض گرفتهاید شارژ میشود. حالا میتوانید با سرمایهای که به صورت قرضی دریافت کردهاید وارد معامله شوید؛ این در حالی است که مقداری بیت کوین به اضافه نرخ بهره به صرافی بدهکارید. نرخ بهره هر یک ساعت به روز میشود. میتوانید جفتهای موجود در حال حاضر و همچنین نرخهای آنها را در صفحه Margin Fee مشاهده کنید.
میتوانید با رفتن به صفحه «Wallet Balance» و انتخاب زبانه «Margin» وضعیت فعلی حساب مارجین خود را بررسی کنید.
سطح مارجین
در سمت راست صفحه نمایش، سطح مارجین خود را مشاهده میکنید که با توجه به پولی که قرض گرفتهاید (مجموع بدهی) و وجهی که به عنوان وثیقه در حساب مارجین خود دارید سطح ریسک شما را تعیین میکند.
سطح مارجین
سطح ریسک با توجه به حرکات بازار تغییر میکند؛ پس اگر قیمتها بر خلاف پیشبینی شما حرکت کنند، حسابتان صفر یا به اصطلاح لیکوید (Liquid) میشود.
فرمول محاسبه سطح مارجین بایننس به صورت زیر است:
(کل وجه قرض گرفته شده + کل بهره انباشته شده) / ارزش کل دارایی = سطح مارجین
وقتی سطح مارجین به 1.3 کاهش پیدا کند به اصطلاح مارجین کال میشوید که در واقع هشداری است که به شما میگوید یا باید حساب خود را شارژ کرده و وثیقه بیشتری وارد حساب مارجین بایننس کنید و یا باید مقداری از بدهی خود را بپردازید.
اگر سطح مارجین به 1.1 برسد، حساب شما صفر یا لیکوید میشود؛ یعنی بایننس داراییهای شما را در بازار میفروشد تا بدهی شما را از روی آن بردارد.
در حساب خود بر روی Positions کلیک کنید تا اطلاعات کامل در مورد پوزیشن فعلی خود را به دست آورید و اگر میخواهید که اطلاعات را به دلار مشاهده کنید، در سمت راست بالا روی گزینه USDT Benchmark کلیک کنید.
قیمت لیکویید شدن
آموزش مارجین؛ نحوه معامله در مارجین بایننس
اگر چگونگی محاسبه مارجین؟ میخواهید از وجوهی که قرض گرفتهاید برای انجام معامله استفاده کنید، میتوانید به صفحه مارجین بایننس بروید و مانند حالت عادی با استفاده از سفارشهای استاپ لیمیت و غیره معامله کنید.
انجام معامله مارجین
چگونگی پرداخت بدهی
برای بازپرداخت قرضتان، بر روی کلید Borrow/Repay کلیک کرده و زبانه Repay را انتخاب کنید.
بازپرداخت بدهی مارجین
کل مبلغی که باید پرداخت کنید، مجموع کل وجهی که قرض گرفتهاید به اضافه نرخ بهره آن است. قبل از ادامه، مطمئن شوید که موجودی لازم را در حسابتان دارید.
سپس، کوین و مبلغی را که میخواهید بازپرداخت کنید انتخاب کرده و روی «Confirm repayment» کلیک کنید. توجه داشته باشید که فقط میتوانید از همان ارز دیجیتال برای بازپرداخت استفاده کنید.
تأیید بازپرداخت بدهی مارجین
برگرداندن سرمایه به حساب معمولی
برای بازگرداندن سرمایه به کیف پول عادی خودتان (Spot wallet) از حساب مارجین بایننس بر روی Transfer کلیک کرده و سپس دکمه بین دو حساب را انتخاب کنید تا جهت انتقال دارایی تغییر کند؛ سپس بر روی عبارت Confirm transfer کلیک کنید.
برگرداندن سرمایه به حساب معمولی
شما میتوانید داراییهای خود را آزادانه بدون پرداخت هیچگونه کارمزدی بین کیف پولهای خود جابجا کنید؛ اما این نکته را بدانید که در صورت کم شدن سرمایه شما در حساب مارجین، سطح ریسک شما بالا رفته و احتمال لیکوید شدن حسابتان به وجود میآید.
یک مثال از مارجین تریدینگ بایننس
فرض کنید که معاملهگری پیشبینی میکند قیمت بایننس کوین بالا میرود و تصمیم میگیرد که مقداری از آن را بخرد.
برای این کار، او مقداری از سرمایه خود را وارد صرافی کرده و در حساب مارجین به ازای مقداری بیت کوین، بایننس کوین قرض میگیرد. اگر قیمت بایننس کوین همانطور که او انتظار داشت بالا برود، میتواند آنها را فروخته و بدهی خود را به همراه سود آن بفروشد.
مقدار باقیمانده پس از پرداخت بدهی و بهره سود خالص معاملهگر خواهد بود.
به هرحال استفاده از مارجین تریدینگ هم سود و هم ضرر را چندین برابر میکند؛ پس اگر بازار بر خلاف انتظار معاملهگر حرکت کند، ضرر او بسیار بیشتر از حالت عادی خواهد بود. به همین دلیل مارجین تریدینگ برای معاملهگران حرفهای مناسب است و نه تازهکاران.
آموزش مارجین؛ مزایا و معایب مارجین تریدینگ
مهمترین مزیت معاملات مارجین این است که به دلیل چند برابر شدن اندازه موقعیت معاملاتی، پتانسیل کسب سود به همان نسبت چند برابر میشود. علاوه بر این، در معاملات مارجین میتوان بر روی چند دارایی متفاوت معامله باز کرد، چرا که معاملهگران میتوانند درصدهای کوچکی از سرمایه اصلی خود را به چندین موقعیت معاملاتی اختصاص دهند.
در نهایت، داشتن حساب مارجین میتواند به معاملهگران کمک کند سریعتر موقعیتهای معاملاتی باز کنند، بدون اینکه مجبور باشند مبالغ زیادی را به حساب خود منتقل کنند.
با این وجود، مارجین تریدینگ نکات منفی نیز دارد. همانطور که پتانسیل کسب سود در آن بیشتر میشود، در صورت تحلیل اشتباه امکان چندین برابر شدن ضرر معاملات نیز افزایش پیدا میکند. برخلاف معاملات معمولی اسپات، در مارجین تریدینگ احتمال از دست رفتن کل موجودی حساب در اثر حرکت قیمت در جهت خلاف وجود دارد.
به دلیل استفاده از اهرم یا لورج در مارجین، اگر قیمت تا حد مشخصی در خلاف جهت معامله حرکت کند، معاملهگر مارجین کال شده و در صورت ادامه این شرایط موقعیت او لیکوید میشود.
به همین دلیل، سرمایهگذارانی که از معاملات مارجین استفاده میکنند میبایست حتماً استراتژیهای مدیریت ریسک مناسب و ابزارهای کاهش ریسک، مانند سفارشهای حد ضرر را رعایت کنند. همچنین، استمرار در آموزش مارجین تریدینگ میتواند به درک بهتر این نوع معاملات کمک کند.
سؤالات متداول
نوعی حساب است که در آن معاملهگر با استفاده از سرمایه قرضی ارائه شده توسط صرافی میتواند با چندین برابر موجودی اصلی خود اقدام به معامله کند.
در معاملات اسپات موجودی حساب از بین نمیرود بلکه ممکن است ارزش داراییها کاهش (یا افزایش) پیدا کند. اما در حساب مارجین، در صورت حرکت قیمت در خلاف جهت پیشبینی معاملهگر تا حد مشخصی، امکان لیکوید (صفر) شدن موجودی حساب وجود دارد.
به دلیل نوسانات شدید قیمت ارزهای دیجیتال و امکان لیکوید شدن حساب، استفاده از مارجین تریدینگ صرفاً به معاملهگران حرفهای و با تجربه توصیه میشود.
سخن پایانی
مطمئناً مارجین تریدینگ ابزار مفیدی برای کسانی است که به دنبال افزایش سود معاملات موفق خود هستند. در صورت استفاده درست از معاملات اهرمی، معاملهگران میتوانند از حساب مارجین برای کسب سود بیشتر و تنوع بخشیدن به معاملات بهرهمند شوند.
با این حال، همانطور که گفتیم این روش معاملاتی میتواند ضرر معاملات را افزایش دهد و ریسکهای بسیار بیشتری را به همراه داشته باشد. به ویژه، به دلیل نوسانات شدید قیمت ارزهای دیجیتال استفاده از این نوع حساب فقط به معاملهگران حرفهای توصیه میشود.
در آموزش مارجین تریدینگ بایننس مراحل انجام معاملات را به شما آموزش دادیم. لطفاً نظرات و تجربیات خود را در بخش دیدگاه ثبت کنید.
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
محاسبهگر آنلاین و راهنمای محاسبه لات سایز و لورج یا اهرم در فارکس
محاسبه لات سایز و حجم معاملاتی در فارکس از کلیدیترین و مهمترین مباحث معاملهگری میباشد. بدون محاسبه صحیح لات سایز ریسک کال شدن (نابودی حساب) و یا ریسک کاهش چشمگیر سودها معاملهگر را تهدید میکند. در مقاله پیشین به آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز در بازار کریپتو پرداختیم (حتما مطالعه کنید) و اکنون به آموزش نحوه محاسبه لات سایز صحیح میپردازیم.
پپ (Pip) چیست؟
واحد اندازیگیری تغییرات قیمت در فارکس پپ نام دارد. در جفتهای دلاری (USD) مثل EURUSD اگر از قیمت ۱٫۰۰۰۰ به قیمت ۱٫۰۰۰۱ برود یعنی یک پپ رشد قیمت داشتهایم و جایگاه پپ در عدد اعشاری چهارم است. اما در جفتهای ین (JPY) اگر از ۱۰۰٫۰۰ به ۱۰۰٫۰۱ برود یک پپ رشد قیمت داشتهایم و جایگاه پپ در عدد اعشاری دوم است.
ارزش پپی (Pip Value) – انواع لات سایز استاندارد، مینی، میکرو، نانو
نکته: در هر بروکر کاربر میتواند ارزی که با آن اقدام به واریز و برداشت میکند را تعیین کند. معمولا برای ایرانیان ارز پایه حساب معاملاتی روی دلار تنظیم شده است، مگر اینکه ساکن کشورهای خارجی باشید و قصد واریز و برداشت با سایر ارزها را داشته باشید. در ادامه روی صحبت ما با دوستانی است که با حساب دلاری کار میکنند. (اگر شما با حساب دلاری کار نمیکنید باید ارزش پپی را به ارز مورد نظر خود تبدیل کنید که در این مقاله به آن نمیپردازیم.)
نکته: لازم به ذکر نیست که بروکرهای مطرح جهان با ایرانیان کار نمیکنند. در بسیاری از مواقع حتی پشتیبانان فارسی زبان بروکرها درک درستی از مطالبی که در این مقاله گفته میشود ندارند. پس در تشخیص نوع لات سایز حساب دقت کنید و با حسابهای زیرو و سنتی و … که هیچ ارتباطی به این مطالب ندارند گمراه نشوید.
هر پپ روی جفتارزیهای متفاوت ارزش متفاوتی دارد. برای مثال یک پپ تغییر قیمت روی جفت ارزی EURUSD و با حجم یک لات استاندارد برابر ۱۰ دلار میباشد اما یک پپ تغییر قیمت روی جفت ارزی EURGBP و با همان حجم یک لات استاندارد در لحظه فعلی برابر ۱۳٫۹ دلار میباشد. برای محاسبه لات سایز در قدم اول نیاز به درک و محاسبه ارزش پپی خواهیم داشت:
حالت ۱) روی جفتهای ارزی که بخش دوم آنها USD میباشد (مثل EURUSD و AUDUSD)
- هر لات در حساب استاندارد برابر ۱۰۰,۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۱۰ دلار میباشد. (لات استاندارد ارتباطی به حسابهای استاندارد در برورکرها ندارد)
- هر لات در حساب مینی برابر ۱۰,۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۱ دلار میباشد.
- هر لات در حساب میکرو برابر ۱۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۰٫۱ دلار میباشد.
- هر لات در حساب نانو برابر ۱۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۰٫۰۱ دلار میباشد.
حالت ۲) روی جفتهای ارزی که بخش اول آنها USD میباشد (مثل USDCHF و USDCAD)
(یک پپ اعشاری / نرخ جفت ارزی) x میزان دلاری یک لات
مثال) USDCAD با نرخ ۱٫۲۵۰۰ و لات استاندارد:
(۰٫۰۰۰۱ / ۱٫۲۵۰۰) x 100,000 = 8$
مثال) USDJPY با نرخ ۱۱۰٫۰۰ و لات مینی:
(۰٫۰۱ / ۱۱۰٫۰۰) x 10,000 = 0.9$
حالت ۳) روی جفتهای کراس و غیر دلاری (مثل EURGBP و AUDCAD)
(یک پپ اعشاری x نرخ جفت ارزی مبدل دلاری) x میزان دلاری یک لات
مثال) EURAUD با لات میکرو (نرخ AUDUSD برابر ۰٫۷۴ میباشد)
(۰٫۰۰۰۱ x 0.74) x 1,000 = 0.074$
مثال) CADJPY با نرخ ۸۸٫۰۰ و لات استاندارد. نرخ تبدیل USDJPY برابر ۱۰۹٫۰۰ میباشد اما نکته مهم این است که برعکس دو مثال قبلی، در جفت ارزی USDJPY دلار در بخش اول این جفت ارزی قرار دارد! در نتیجه ابتدا باید با تقسیم ۱ بر نرخ USDJPY این جفت ارزی را به JPYUSD تبدیل کنیم (جفت ارزی را معکوس کنیم).
JPYUSD = 1 / USDJPY = 1 / 109.00 = 0.0091
(۰٫۰۱ x 0.0091) x 100,000 = 9.1$
مثال) GBPJPY با لات استاندارد (نرخ USDJPY برابر ۱۰۹٫۰۰ میباشد)
JPYUSD = 1 / USDJPY = 1 / 109.00 = ۰٫۰۰۹۱
(۰٫۰۱ x 0.0091) x 100,000 = 9.1$
مثال) EURCHF با لات استاندارد (نرخ USDCHF برابر ۰٫۹ میباشد)
CHFUSD = 1 / USDCHF = 1 / 0.9 = 1.1111
(۰٫۰۰۰۱ x 1.1111) x 100,000 = 11.1$
اهرم یا لورج (Leverage) چیست؟
لورج یا اهرم به ما این امکان را میدهد که مقدار زیادی پول را با سرمایه کم یا بسیار اندک از خود بروکر یا سایر کاربران یا شرکای مالی بروکر قرض گرفته و با آن معامله کنیم. برای مثال اگر ۱۰۰۰ دلار موجودی ما (مارجین) باشد و بخواهیم یک معامله ۱۰۰,۰۰۰ دلاری باز کنیم، باید از اهرم حداقل ۱۰۰:۱ استفاده کنیم. با داشتن اهرم ۱۰۰ اکنون میتوانید یک ترید ۱ لاتی یا به عبارتی ۱۰۰,۰۰۰ دلاری باز کنید.
لات سایز یا حجم معاملاتی (Position Size) چیست؟
لات سایز یا حجم معاملاتی کلیدیترین و مهمترین فاکتور در مدیریت ریسک و انجام هر معاملهای است. همانطور که از نامش پیداست با تعیین لات سایز مشخص میشود که چقدر پول یا سهم را در حال معامله هستیم. ما با تغییر این فاکتور ریسک خود را کنترل میکنیم. اگر نیاز به کاهش ریسک داشته باشیم باید حجم معامله خود را کاهش دهیم و اگر نیاز به افزایش ریسک معامله خود داشته باشیم باید حجم معامله را افزایش دهیم. اما کاهش و افزایش لات سایز دل بخواه و بدون قائده نیست و در ادامه به نحوه صحیح انجام این کار میپردازیم.
نکته مهم: فارغ از اینکه در چه بازاری فعالیت دارید عدم تنظیم صحیح حجم معاملاتی، منجر به ضررهای سنگین و حتی نابودی کامل حساب شما یا بلعکس باعث کاهش چشمگیر سوددهی و طی کردن مسیر یک ساله در ده سال خواهد شد (عده زیادی همیشه به اشتباه ۰٫۰۱ یا ۰٫۱ لات پوزیشن میگیرند).
ارتباط لورج و لات سایز با یکدیگر چیست؟ سوال میلیون دلاری!
بر خلاف باور عموم اهرم بیانگر حجم معامله و میزان ریسک شما نیست! ریسک شما توسط لات سایز مشخص میشود. اگر اهرم را یک ظرف آب فرض کنیم، لات سایز میزان آب درون ظرف است. طبیعتا اگر ظرف کوچک باشد حجم کمتری آب را میتوان در آن جا داد. اما ممکن است تانکر بزرگی بخریم و فقط یک لیتر آب درون آن بریزیم و تانکر بزرگتر به معنای داشتن آب بیشتر نیست.
برای مثال اگر موجودی حساب یا مارجین ما ۱۰۰۰ دلار باشد و لورج ۱۰۰ داشته باشیم، نهایتا میتوانیم ۱ لات (هر لات استاندارد ۱۰۰,۰۰۰ دلار است) معامله باز کنیم. درست است که سقف حجم معاملاتی ما ۱ لات است اما این لات سایز ماست که بیانگر حجم هر معامله و در نتیجه ریسک ماست. در نتیجه تفاوتی ندارد با لورج ۱۰۰ یک معامله ۱ لاتی باز کنیم یا با لورج ۲۰۰۰ یک معامله ۱ لاتی باز کنیم و در هر دو صورت سود و ضرر ما ذرهای تفاوت نخواهد داشت.
پس با خیال راحت میتوانیم اهرم حساب معاملاتی خودمان را در زمان ساخت حساب درون بروکر در بالاترین میزان خود قرار دهیم. در اینصورت ظرف بزرگ تری خواهیم داشت.
نحوه محاسبه لات سایز
در مرحله اول باید میزان ریسک خود را محاسبه کنیم. میزان ریسک برابر درصدی از موجودی ماست که فارغ از اینکه فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس ما چقدر است، در صورت استاپ خوردن از دست خواهیم داد. برای مثال اگر ما مایل نباشیم بیشتر از ۲% موجودی حساب خود را در یک ترید از دست بدهیم، به صورت زیر قادر به محاسبه “میزان ریسک” خواهیم بود:
میزان ریسک = موجودی (یا مارجین) x درصد ریسک
Risk Amount = 1000 x 0.02 = 20$
در مرحله دوم باید میزان دلاری فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس را محاسبه نماییم. برای مثال اگر فاصله استاپ ما ۶ پپ باشد و ارزش پپی فعلی USDCAD برابر ۸ دلار باشد خواهیم داشت:
میزان دلاری فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس = تعداد پپ x ارزش پپی (توضیح در ابتدای مقاله)
Stop in dollars = 6 x 8 = 48$
در مرحله سوم برای محاسبه لات سایز کافیست رقم بدست امده در مرحله اول (میزان ریسک) را تقسیم بر رقم بدست امده در مرحله دوم (فاصله دلاری استاپ) کنیم:
Lot Size = 20 / 48 = 0.41 Lots
لات سایز ما ۰٫۴۱ لات بدست آمد. طبق توضیحات قبلی ۰٫۴۱ لات استاندارد برابر ۴۱,۰۰۰ دلار میباشد و برای ترید آن نیاز به لورج حداقل ۴۱ داریم. در نتیجه هر لورجی بالاتر از ۴۱ به ما امکان انجام این معامله را میدهد و اگر لورج حساب را روی رقم بالایی مثل ۱۰۰۰ تنظیم کرده باشیم، برای انجام این معامله هیچ مشکلی نخواهیم داشت.
نکته: دقت کنید به اشتباه اعداد بدست آمده در مرحله دوم را بر نتیجه مرحله اول تقسیم نکنید 🙂
چند درصد ریسک کنیم؟
تعیین درصد ریسک بهینه مطلبی کلیدی میباشد که خود نیاز به مقاله مجزایی دارد. با توجه به فاکتورهای ژورنال و برایند معمالاتی نظیر وین ریت و حداکثر ضررهای متوالی میتوانیم به چند روش درصد ریسک بهینه را بدست آوریم که به آن نمیپردازیم.
پیشنهاد میکنم اگر در شروع کار هستید با ارقام پایینی مثل ۰٫۱% الی ۰٫۵% برای فروارد تست حداقل ۱۰۰ تریدی استفاده کنید. اگر بعد ۱۰۰ ترید برایند سوددهی داشتید با توجه به وین ریت خود میتوانید اقدام به ترید با ۱ الی ۳% ریسک نمایید. حتی استفاده از حد ریسک ۳% نیاز به تجربه و وین ریت بالایی دارد و استفاده از حد ریسک بالای ۳% نیز تحت هیچ عنوان توصیه نمیشود.
محاسبهگر لات آنلاین سایز
درک کامل نحوه انجام محاسبات برای همه الزامیست اما در حین معامله میتوانید از محاسبهگر زیر استفاده کنید.
با این تکنیک فقط ۱۰ الی ۲۰% سرمایه را در بروکر قرار دهید!
اگر موارد توضیح داده شده را به درستی درک کرده باشید حتی بدون خواندن ادامه توضیحات این تکنیک را کشف خواهید کرد! با وجود اهرم میتوانیم فقط بخش کوچکی از سرمایه خود را در بروکر قرار دهیم اما روی تمام سرمایه خود معامله کنیم!
برای مثال اگر ۱۰۰۰ دلار سرمایه داشته باشیم، کافیست ۲۰۰ دلار را در بروکر قرار دهیم اما محاسبات لات سایز را برای ۱۰۰۰ دلار انجام دهیم. ما میتوانیم ۰٫۵ لات را بجای ۱۰۰۰ دلار سرمایه با ۲۰۰ دلار سرمایه در بروکر بگیریم پس دلیلی ندارد چنین نکنیم. در اینصورت به هر نحوی اگر توسط بروکر تحریم یا بلوکه شویم یا حتی اگر سرورهای بروکر آتش بگیرند ما نهایتا ۲۰% سرمایه خود را بجای ۱۰۰% آن از دست خواهیم داد. همچنین میزان سود و ضرر ما در معاملات نیز ذرهای تفاوت نخواهد کرد.
سایر نکات مهم
- بدون داشتن استاپ لاس در تمام معاملات، کل این مقاله برای شما بی فایده خواهد بود. پس با خیال راحت سرمایه خود را نابود کنید!
- مدیریت ریسک در تعیین لات سایز خلاصه نمیشود اما قطعا بدون محاسبه صحیح لات سایز و استاپ گذاری نتیجهای جز شکست انتظار شما را نمیکشد. با تنظیم صحیح لات سایز لیکویید کردن و نابودی حساب هنر خاصی میخواهد!
- هرچه فاصله استاپ لاس شما کوچکتر باشد، لات سایز بزرگتری خواهید داشت و در صورت تارگت زدن سود بیشتری نصیب شما خواهد شد. اما از طرفی با کوچک کردن بی حساب و کتاب استاپ لاس نیز احتمال استاپ خوردن خود را افزایش خواهید داد.
ابزار محاسبهگر متاتریدر
حتما این فیلم را در یوتیوب مشاهده کنید:
صحبت پایانی
روشهای مختلفی برای محاسبه لات سایز وجود دارد اما در صورت محاسبه صحیح نتیجه در تمامی آنها باید یکسان باشد. در این مقاله تلاش شد تا توضیحات سادهتر و کاملتری نسبت به تمام مقالات انگلیسی ارائه شود، زیرا بنده حتی به زبان انگلیسی مقاله روان و مناسبی در این زمینه پیدا نکردم (حداقل با سلیقه بنده هماهنگی نداشتند). در نهایت مسئولیت عدم درک صحیح مقاله و همچنین مسئولیت سود و ضررهای شما کاملا بر عهده خودتان میباشد. سوالات خودتان را در گروه منتوریفای مطرح کنید.
دیدگاه شما