نمس که در المپیک به مقام سیزدهم رسیده بود در یک دقیقه پایانی از نفس چاقتری از قهرمان المپیک برخوردار بود. کشتی در یک دقیقه آخر نشانی از گرایی دورهای قبلی و وقت اول نداشت تا گرایی نیز همانند دیگر ملی پوشان در اواخر کشتی از نفس کم بیارد.
صندوق توسعه ملی سه میلیارد دلار در خارج کشور سرمایهگذاری می کند
معاون بانکی و اعتباری صندوق توسعه ملی با بیان اینکه وزارت نفت میتواند برای پرداخت بدهی سهام خود را به صندوق توسعه ملی منتقل کند، گفت: براساس مصوبه هیئت امنا به ما اجازه داده شده تا سقف سه میلیارد دلار در خارج از کشور سرمایهگذاری کنیم.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از تسنیم، صندوق توسعه ملی از سال 1390 و پس از تجربه حساب ذخیره ارزی تاسیس شد. قرار براین بود تا بخشی از منابع درآمدی نفت به این صندوق واریز شده و هر سال سرمایه گذاری کمریسک این رقم دو درصد افزایش یابد. براین اساس سهم صندوق توسعه ملی در سال 1401 به 40 درصد رسیده است.
البته طی سالهای اخیر دولتها با اجازه از مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بخشی از منابع را به جای صندوق در بودجه عمومی کشور مورد استفاده قرار دادند به طوری که میانگین سهم صندوق از درآمدهای نفتی در طول ده سال اخیر حدود 10 درصد بوده است. با این وجود صندوق توسعه ملی از ابتدای کار خود در تامین مالی طرحهای مختلفی مشارکت داشته است.
در این بین یکی از چالشهای مهم بازپرداخت مطالبات ارزی صندوق توسعه ملی است. اخیرا غضنفری رییس هیات عامل صندوق توسعه ملی اشاره کرده بود که شش میلیارد دلار از مطالبات صندوق توسعه ملی تعیین تکلیف شده است که 5/3 دلار آن در قالب تملک سهام است. برای بررسی بیشتر مسائل مرتبط با بازپرداخت منابع صندوق توسعه ملی و طرحهای تامین مالی شده در این مصاحبه با میرمحمد صادقی عضو هیأت عامل و معاون بانکی و اعتباری صندوق توسعه ملی گفتگو شده است.
تخصیص 40 میلیارد دلار برای 362 پروژه طی 10 سال/ تنها 500 میلیون دلار از اقساط عاملیت ارزی سررسید شده تا مهر ماه 1400 وصول شد
یکی از چالشهای اساسی که در خصوص صندوق توسعه ملی وجود دارد بحث وصول مطالبات صندوق است؛ اهمیت این موضوع از این جهت است که بدانیم یکی از عوامل اصلی تجربه ناموفق حساب ذخیره ارزی به همین چالش باز میگشت. در حال حاضر وضعیت وصول مطالبات صندوق چگونه است؟
صادقی : صندوق توسعه ملی طی 10 سال سرمایه گذاری کمریسک گذشته در مجموع از طریق عاملیت و سپردهگذاری، 40 میلیارد دلار برای پروژههای تامین مالی کرده است. 33.8 میلیارد دلار از این رقم به روش عاملیت ارزی برای 316 طرح اختصاص یافته است. حدود 2/6 میلیارد دلار نیز برای 46 طرح به صورت سپردهگذاری ارزی پرداخت شده است.
در واقع از سال 1390 تا امروز صندوق توسعه ملی 362 طرح را تامین مالی کرده است. از این تعداد 233 طرح سررسید و به بهرهبرداری رسیده است. به عبارت دیگر دوره ساخت و اجرای آنها به پایان رسیده است و باید شروع به بازپرداخت اقساط کنند. در این تعداد، حدود 18 طرح نیز مشکلاتی دارند و متوقف هستند.
در زمان حاضر 83 طرح از محل قراردادهای عاملیت ارزی در حال اجرا هستند و همچنان باید به آنها منابع تخصیص داده شود. نزدیک 30 میلیارد از 40 میلیارد دلاری که اشاره شد پرداخت شده است و باید 10 میلیارد دلار دیگر برای 83 طرح باقی مانده پرداخت شود.
اگر در نظر بگیریم که از سال 1390 برخی پروژهها آغاز شدهاند و به طور متوسط هر پروژه برای اجرا به 5 سال زمان نیاز داشته باشد، باید از سال 1396 یا 1397 بازپرداخت اقساط آغاز میشده اما تا مهر سال 1400 در کل 500 میلیون دلار اقساط عاملیت ارزی بازپرداخت شده بود.
با حضور مدیریت جدید در صندوق توسعه ملی، بازدیدهای متعددی از بیش از 80 طرح انجام شد، این بازدیدها باعث شد تا پرداخت مطالبات صندوق آغاز شود و تا تاریخ 13 شهریور ماه بیش از 5/2 میلیارد دلار از مطالبات ارزی صندوق به صورت نقد دریافت شده و به حسابهای ارزی صندوق نزد بانک مرکزی واریز شده است.
توافق با وزارت نفت و بنیاد مستضعفان برای پرداخت معوقات صندوق/ تنها 2.5 میلیارد از بدهی 7.1 میلیاردی به صندوق توسعه ملی پرداخت شد
صادقی : مطالبات معوق صندوق توسعه ملی از 233 طرحی که به بهرهبرداری رسیدهاند، 7.1 میلیارد دلار است. از این عدد 2.5 میلیارد دلار وصول شده و 4.6 میلیارد دلار دیگر باقیمانده است.
مطالبات اصلی صندوق توسعه ملی از پروژههای نفت و پتروشیمی و نیروگاهها بوده است. در حوزه نفت مطالبات سررسید شده نزدیک 3 میلیارد دلار بوده است. در این خصوص با وزیر و شرکت ملی نفت توافق کردیم که حداقل 20 درصد از مطالبات را به صورت نقدی، مقداری به صورت سهام و مقداری را نیز به صورت انتقال دارایی به صندوق پرداخت کنند.
اقداماتی برای تامین مالی پروژههایی که بخش عمده سهام آنها متعلق به بنیاد مستضعفان انجام شده بود که شامل پروژههای نیروگاهی، فولاد و نساجی میشود. براساس توافقی که با این نهاد عمومی غیر دولتی انجام شده، تمامی مطالبات بهروز شده و بهروز نشده صندوق توسعه ملی پرداخت خواهد شد که در این صورت مبلغ مناسبی به منابع صندوق اضافه خواهد شد.
بدهکاران بزرگ به دو دسته تقسیم میشوند. دسته اول شامل پروژههای نفتی و نیروگاهی است و دسته دوم سایر صنایع (مانند سرامیک، مصالح ساختمانی، دارو، صنایع غذایی و صنایع چوبی) را شامل میشود.
مشارکت 6/4 میلیارد دلاری صندوق توسعه ملی در 46 پروژه نیروگاهی با ظرفیت200/7 مگاوات / 750 میلیون دلار از اقساط نیروگاهها سررسید شده است
همانطور که اشاره شد یکی از گروههای بدهکار به صندوق توسعه ملی بخش نیروگاهی است. تا کنون این بخش چه میزان تسهیلات دریافت کرده و علت عدم پرداخت اقساط سررسید شده چیست؟
صادقی : مجموع تامین مالی انجام شده در حوزه نیروگاهی حدود 6/4 میلیارد دلار برای 46 پروژه است که از این رقم مبلغ 5/3 میلیار دلار به متقاضیان پرداخت و حدود 750 میلیون دلار از اقساط آنها سررسید شده است. بدهیهای نیروگاهها به صندوق توسعه ملی به دو صورت است، اولین مسئله مربوط به نیروگاههایی است که خرید تضمینی داشتهاند و باید اقساط خود را به صورت ارزی پرداخت کنند.
دسته دیگری از نیروگاهها با توجه به قرارداد بیع متقابل خود با وزارت نیرو، میتوانند از صرفهجویی مصرف سوخت گزارشی به وزارت نیرو ارسال کنند. در این مرحله بعد صندوق توسعه ملی میتواند بخشی از مطالبات خود را از طریق حواله نفتی دریافت کند و این موضوع نیز در حال پیگیری است.
به طور کلی 85 درصد مطالبات ما از حوزه نیروگاهی مربوط به چهار نیروگاه است. برخی از این نیروگاهها از سال 1396 مورد بهرهبرداری قرارگرفتهاند اما متاسفانه به دلایل مختلفی اقساط خود را پرداخت نکردند اما صندوق توسعه ملی به دنبال وصول مطالبات خود است.
بخشی از بدهیهای نیروگاهها مربوط به مصوبه هیئت وزیران است که در آن گفته شده نیروگاهها پول اقساط خود را به بانک پرداخت کنند و بانک ارز را خریداری کند. به دلیل تغییرات نرخ ارز بانک دیگر نتوانسته است تا ارز را خریداری و به صندوق توسعه ملی پرداخت کند.
تملک سهام پروژه در صورت عدم بازپرداخت تسهیلات صندوق
در برخی صنایع مواردی نظیر قیمتگذاریهای دولت و تحریم برای عدم سود دهی مناسب و در نتیجه عدم پرداخت اقساط صندوق مطرح میشود، شیوه برخورد صندوق توسعه ملی با این موارد چگونه است؟
صادقی : هر پروژهای که وارد صندوق میشود، حدود 75 تا 80 درصد آن از سوی صندوق توسعه ملی تامین مالی میشود و در حقیقت آورده متقاضی حداکثر 20 تا 25 درصد است. حال وقتی نیروگاه یا هر شرکت دیگری به بهرهبرداری میرسد، این بحث به وجود میآید که اقساط صندوق پرداخت شود و روابط بین آن متقاضی با دولت یا مراجع دیگر ارتباطی به صندوق ندارد.
صندوق توسعه ملی به عنوان تامین کننده مالی قرارداد بسته است و اگر متقاضی نمیتواند اقساط را پرداخت کند، صندوق توسعه ملی باید به اندازهای که در پروژه تامین مالی کرده است شریک باشد. در این صورت دیگر نیازی به پرداخت اقساط نخواهد بود و صندوق توسعه ملی در سود و زیان آن پروژه سهیم خواهد بود. مدیران این پروژهها به کار خود ادامه خواهند داد اما بخشی از سهام به صندوق توسعه ملی خواهد رسید.
آغاز فرآیند تملک بخشی از سهام ستاره خلیج فارس در برابر مطالبات صندوق از صنایع نفتی
براساس گفته مدیر عامل صندوق توسعه ملی حدود 4 میلیارد تومان از مطالبات صندوق در قالب تملک سهام پرداخت شده است، آیا این رقم مربوط به تملک سهام پروژههایی است که امکان پرداخت اقساط را نداشتهاند؟
صادقی : این رقم مربوط به طرحهای دیگری است. به طور مثال تامین مالی یک طرح بالادستی نفت انجام شده است. وزارت نفت در پالایشگاه ستاره خلیج فارس 18 درصد سهام دارد. وزارت نفت میتواند برای پرداخت بدهی خود از طریق مسیرهای قانونی سهام خود را به صندوق توسعه ملی منتقل کند.
در این صورت صندوق توسعه ملی نیز در کنار سایر سهامداران پالایشگاه قرار خواهد گرفت. در مورد ستاره خلیج فارس ابتدا باید قیمتگذاری صورت بگیرد و سپس سهم وزارت نفت و شرکت پالایش و پخش مشخص شود. در کنار این مورد حدود دو شرکت دیگر نیز اعلام شده که فرآیند مربوط به آنها نیز در حال انجام است. برخی از شرکتها بورسی هستند و اسم آوردن از آنها میتواند بر روی ارزش سهام در بازار تاثیر مثبت یا منفی داشته باشد.
صندوق توسعه ملی شریک طرحهای توسعهای و ابر پروژهها میشود
صندوق توسعه ملی سرمایهگذار است نه تسهیلاتدهنده
صندوق توسعه ملی قصدی برای بنگاهداری ندارد
با توجه به مباحثی که مطرح شد برداشت این است که صندوق توسعه ملی قصدی برای دخالت در مدیریت پروژههایی که به تملک صندوق درمیآید را ندارد. تا چه حد و چگونه این موضوع امکانپذیر است؟
صادقی : صندوق توسعه ملی به هیچ عنوان قصد ندارد که بنگاه داری کند و اگر نیروگاهی نیز به تملک صندوق توسعه ملی دربیاید در همان لحظه نیروگاه را به یک صنعت واگزار میکنیم و پول خود را از صنعت دریافت میکنیم. به عبارت دیگر صندوق توسعه ملی تنها قصد دارد مطالبات خود را وصول کند و قصد نیروگاهداری ندارد.
براساس بررسیهای انجام شده بر روی 145 صندوق ثروتهای ملی و تحلیلهایی که انجام شده، صندوق های ثروت ملی کمتر از 10 تا 15 درصد منابع خود را تسهیلات میدهند و بسیاری از آنها سهامدار شرکتهای خوب در نقاط مختلف دنیا هستند و از درآمدهای این شرکتها داراییهای خود را افزایش میدهند. منابع صندوق ثروت ملی که مربوط به نسلهای آینده است باید رو به رشد باشد تا در شرایط بحران بتواند به کشور کمک کند.
همکاری صندوق توسعه ملی در مرحله اجرا، تنفس و اقساط به شرط اراده متقاضی برای بازپرداخت تسهیلات
با توجه به شرایط تحریمی موجود ممکن است بسیاری از صنایع درگیر مشکلاتی در زمان ساخت و یا پرداخت اقساط شده باشند، آیا در این موارد نیز صندوق توسعه ملی به سراغ تملک این پروژهها خواهد رفت؟
صادقی : براساس مصوباتی که طی یکسال گذشته از هیئت امنای صندوق توسعه ملی داشتهایم، بحث شیوهنامه وصول مطالبات غیرجاری صندوق به ما ابلاغ شده است که براساس آن میتوانیم هرگونه اموال که معلق به بانک، تسهیلاتگیرنده، ضامنین و یا سهام شرکتهای زیر مجموعه باشد، را در برابر تسهیلات پرداخت شده دریافت کنیم. در نتیجه با عدم بازپرداخت تسهیلات، از طریق توافقنامه تجاری و حقوقی صندوق توسعه ملی اقدامات خود را آغاز خواهد کرد.
در خصوص وصول مطالبات، برخی روشهای جاری وجود دارد. به طور مثال به دلایل مختلف از جمله تحریم زمان ساخت طرح از سه سال به پنج سال رسیده است. در این موارد توافق میکنیم تا زمان اجرا و مشارکت از سه به پنج سال افزایش پیدا کند. همچنین در خصوص تنفس پس از راهاندازی ممکن است در قرارداد شش ماه ذکر شده باشد اما پس از گذشت این زمان پروژه هنوز به نقطه سوددهی نرسیده باشد که در این مورد نیز صندوق توسعه ملی کمک خواهد کرد.
اما وقتی پروژه به شرایط بهره برداری و سوددهی میرسد و تراز مالی آن مثبت است، باید در بخش هزینههای خود، اقساط صندوق را در نظر بگیرد. وقتی شرکت این کار را پشت گوش میاندازد به این معنا است که میخواهد صندوق توسعه ملی را با مشکل مواجه کند و در این موارد است که ما به سراغ شیوهنامه وصول مطالبات غیرجاری صندوق میرویم.
به طور مثال در شرایطی ممکن است یک شرکت بگوید که هر شش ماه امکان پرداخت 10 میلیون دلار را ندارد و میتواند 8 میلیون دلار بپردازد. با توافقی که انجام میشود امکان افزایش اقساط وجود خواهد داشت و میتوان به جای 10 قسط تا 14 قسط در نظر گرفته شود. بنابراین در مرحله اجرا، تنفس و اقساط در صورتی که اراده برای بازپرداخت باشد، تمام تلاش صندوق توسعه ملی این است که با متقاضی همکاری کند. اما وقتی که با این افراد دچار مشکل میشویم به سراغ فرایندهای بانکی، قضایی و اقداماتی که در قرارداد ذکر شده است میرویم.
راکد شدن منابع صندوق باعث فساد و رانت خواهد شد
سازمان خصوصیسازی در گزارش خود به چالشهای قیمتگذاری و واگذاری برخی شرکتها از جمله ستاره خلیج فارس اشاره کرده است. با توجه به مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد، تلاش صندوق برای دریافت صندوق توسعه ملی از این طریق باعث نخواهد شد که صندوق نیز درگیر چنین مواردی شود؟
صادقی : از حدود 233 طرحی که به بهرهبرداری رسیده است، چهار پروژه در حوزه نیروگاهی 85 درصد از بدهیهای این حوزه و در صنایع دیگر نیز شاید 10 طرح بیشتر نیستند که بدهکار اصلی صندوق هستند. در حقیقت اکثر فعالان اقتصادی و افرادی که کار تولید انجام میدهند، اقساط صندوق را پرداخت میکنند.
برخی افراد به دنبال این هستند که درآمدهای خود را افزایش دهند اما بدهی خود به صندوق توسعه ملی را پرداخت نمیکنند. اگر صندوق توسعه ملی نتواند اقساط تسهیلات را دریافت کند دیگر امکان مشارکت در طرحهای جدید را نخواهد داشت. منابع صندوق باید مانند چشمه باشد چرا که اگر منابع به صورت ثابت در صندوق باقی بماند باعث فساد خواهد شد و تنها عدهای خاص از آن بهرهمند میشوند. حدود هزار نفر از منابع صندوق ارزی استفاده کردند و ما به دنبال این هستیم که این تعداد افزایش یابد. مجدداً و با عنایت به چالش های مطرح شده عرض تاکید میکنم، صندوق قصد بنگاهدارای نداشته و سهام کنترلی نخواهد داشت. صندوق برای رسالت خود که همان حفظ منابع بین النسلی است باید به این سمت برود.
ورود صندوق به حوزه سرمایهگذاری مستقیم برای اولین بار/ سه میلیارد دلار برای سرمایهگذاری خارجی در نظر گرفته شد
در حوزه سرمایهگذاری مستقیم و تغییر اساسنامه صندوق توسعه ملی پیگیریهایی در چارچوب برنامه هفتم توسعه در جریان است اما بر اساس گفته رییس سازمان برنامه و بودجه به نظر نمیرسد که اجرای این برنامه در سال جاری محقق شود. با توجه به این مسئله تکلیف سرمایهگذاری مستقیم که در دستور کار صندوق توسعه ملی قرارداد چه زمانی اجرایی میشود؟
صادقی : هیئت امنای صندوق توسعه ملی دستورالعمل سرمایهگذاری داخلی را به ما ابلاغ کرده است، با توجه به این مسئله ما میتوانیم سرمایهگذاری داخلی داشته باشیم. این مسئله در اساسنامه صندوق وجود داشت اما نیاز بود تا دستورالعمل آن به تصویب هیئت امنای صندوق توسعه ملی برسد.
در نتیجه با رعایت شرایط سرمایهگذاری مانند امانتداری، پاکدستی، حاکمیت مدیریت حرفهای و تخصصی، اداره اقتصادی امور، صرفه در مقیاس، همافزایی، در نظر گرفتن صرفه و صلاح صندوق توسعه ملی، دستیابی به رشد پایدار اقتصادی، توسعه متوازن کشور و تبدیل منابع صندوق به داراییهای ماندگار با ارزش بالاتر که در دستورالعمل ذکر شده است، امکان سرمایهگذاری خواهد شد.
سرمایهگذاری داخلی صندوق توسعه ملی، در قالب سرمایهگذاری عام انجام میشود و امکان سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم در بازار سهام، مشارکتهای عمومی و خصوصی و شرکتهای سهامی عام و خاص وجود خواهد داشت. در نتیجه شاید بتوان گفت که صندوق توسعه ملی فصل جدیدی از مدیریت خود را آغاز کرده است.
با توجه به استراتژی تعیین شده سرمایهگذاری مستقیم را از اعداد کم آغاز میکنیم و با رشد منابع صندوق، سرمایهگذاری مستقیم صندوق نیز افزایش خواهد یافت.
سرمایهگذاری خارجی نیز در ماموریتهای صندوق توسعه ملی قرار دارد. طبق مصوبه هیئت امنا به ما اجازه داده شده تا سقف سه میلیارد دلار در خارج از کشور سرمایهگذاری کنیم. باید با توجه به تحلیل ریسک پروژهها و کشورها اقدام کنیم و گروه سرمایهگذاریهای خارجی نیز بر روی این موضوع کار میکند تا بتوانیم در کشورهای مختلف در بازارهای مالی و پولی و در صورت امکان در طرحها و پروژهها مشارکت کنیم.
«چشمانداز» در بورس
ما در این گزارش، با استفاده از این دو نظریه نشان میدهیم که چگونه تجربه تلخ مرداد 99 باعث خروج نزدیک به 150هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه در دوسال اخیر شده است. براساس یافتههای نظریه چشمانداز که نخستین بار از سوی دنیل کانمن و آموس تورسکی ارائه شد، هنگامی که فردی دچار یکواحد زیان میشود، میزان هیجان منفی که تجربه میکند، دوبرابر هیجان مثبتی است که هنگام کسب یکواحد سود در ذهن سرمایه گذاری کمریسک او ایجاد میشود. تجربه تلخ سرمایهگذاران از مرداد 99 با دوبرابر ارزش ذهنی منفیتر در نظر گرفته شده و وابستگی به مسیر بر مبنای ترس سرمایهگذاران از تکرار آن وضعیت، باعث ریسکگریزتر شدن آنها در ورود مجدد به بازار سهام شده است. تعریفی از نظریههای «چشمانداز» و «وابستگی به مسیر» نظریه وابستگی به مسیر در ادبیات توسعه اقتصادی بارها تعریف شده است؛ اما در اصل، این نظریه برای استفاده در بازارهای مالی و حتی بازیهای شرطبندی نیز صدق میکند. براساس این نظریه، اگر تجربه باخت بزرگی را در بازار مالی داشته باشید، در ورود دوباره به آن بازار یا شرطبندی، محتاطتر خواهید بود. وابستگی به مسیر شما را به مسیر شکستی که تجربه کردید و ممکن است ارتباطی به برد آتی شما در شرطبندی نداشته باشد، وابسته میکند. از طرفی نظریه چشمانداز مطرح میکند که باختها در شرطبندیها و بازار نسبت به زمانی که برنده میشوید، دوبرابر درد ذهنی ایجاد میکند. این امر به این معنی است که برای مثال، سقوط شاخص کل از مردادماه99 براساس این نظریه باعث احساس ناکامی بیشتر نسبت به چیزی که واقعا اتفاق افتاده، شده است. ممکن است شاخص تنها 500هزار واحد کاهش یافته باشد؛ اما براساس نظریه چشمانداز، در ذهن بازیگران بازار، این ریزش به نحوی احساس میشود که گویی شاخص یکمیلیون واحد سقوط کرده است. این توضیح نظریه چشمانداز است. در این نظریه باخت دوبرابر بیشتر از برد در نظر گرفته میشود. نظریه مذکور یکی از ابزارهای تحلیلی پرقدرتی است که در تبیین اقتصاد رفتاری مورد استفاده قرار میگیرد. سرمایه اجتماعی بورس از مرداد 99 تا امروز شاخص کل بورس در سال 99 رشدی قابلتوجه را به ثبت رساند، به نحوی که نماگر مذکور در روز 19مردادماه سال یادشده به محدوده 2میلیون و 100هزار واحدی رسید. در حال حاضر اما شاخص نامبرده در محدوده یکمیلیون و 389 هزار واحد قرار گرفته است. بررسی نوسانات رخداده از آن تاریخ تاکنون از این واقعیت حکایت دارد که نماگر مذکور حدود 33درصد افت داشته است. این در حالی است که با احتساب تورم در دوسال اخیر، نماگر یادشده افتی بیش از این میزان را به ثبت رسانده است. با این حال، این روزها شاخص همچنان کاهش مییابد. از دلایل سیاسی کاهش دماسنج بورسی میتوان به مساله برجام اشاره کرد؛ اما در این گزارش نشان میدهیم که توضیح علّی برجام تنها بخش کوچکی از کاهش شاخص کل را توضیح میدهد و بخش بزرگتری از ماجرا به اعتمادی که پس از مرداد 99 از بازار سرمایه سلب شد و به این امر انجامید که سرمایه از این بازار خارج شود، مربوط میشود. سرمایه اجتماعی و اعتماد در بورس بهطور مستقیم با نظریه چشمانداز مرتبط است. تجربه تلخ سقوط شاخص تنها یک رخداد اقتصادی نیست، بلکه به سرمایه اجتماعی بازار نیز آسیب رسانده و باعث شده است تا سرمایهگذاران در مدل ذهنی خود برای آن تجربه تلخ، بهایی دوبرابر در نظر بگیرند و نسبت به ورود مجدد به بازار ریسکگریزتر باشند و حتی در صورت وقوع شانس صعود در بازار با مثبتشدن شاخصهای سهام، سرمایه خود را از آن خارج کنند. دلیل مهم دیگر ریسکگریزی نسبت به سرمایهگذاری در بورس جدا از نظریه چشمانداز، نظریه وابستگی به مسیر است که در خصوص عملکرد آن توضیح داده شد. اگرچه بازار سرمایه، امروز مستعد رشد است و نسبت به سایر بازارها فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذاری با بازدهی بالا فراهم میآورد؛ اما این عوامل انگیزه کافی در بازیگران برای ورود به این بازار فراهم نمیکند. عوامل خارجی مانند برجام نیز تنها میتوانند تا حدی بر بازار سرمایه تاثیر بگذارند. متغیر مهم و فراموششده در این بازار، سرمایه اجتماعی است که در دوسال اخیر بر مبنای دو نظریه مطرحشده تا حد زیادی از بین رفته و تاکنون دولت تلاش قابل قبولی در جهت بازگرداندن اعتماد از دست رفته انجام نداده است. شاید یکی از دلایل مهم کاهش شاخص کل از مرداد 99 بهرغم رشد قیمت دلار، شاخص تورم و رشد بازارهای رقیب، این نکته باشد که بورس، سرمایه اجتماعیمحورتر است؛ بازاری است که در آن بازیگران نسبت به اعتماد به مسیر و در نظر گرفتن وقایع تلخ گذشته حساستر هستند. در این بازار باخت بیشتر از برد اهمیت و تاثیر دارد و تجربه باختهای مکرر در پی سیاستهای نادرست دولت و سازمان بورس در این بازار میتواند بازگشت اعتماد را با چالش بیشتری مواجه کند. تجربه مرداد 99 باختی بزرگ برای همه بود؛ باختی که امید به چشمانداز برد را حتی تا امروز به حداقل رسانده است. نقطه مرجع بازیگران حقیقی بازار کجاست؟ بازار سرمایه ایران نسبت به بازارهای مالی در کشورهای توسعهیافته جدیدتر بوده و از این نظر رفتار بازیگران حقیقی آن نیز کمتر بر منطق اقتصادی استوار است. از طرفی بورس از منظر رفتار بازیگران حقوقی با ضعفهای بزرگی روبهروست. عمق بسیار کم بازار سرمایه در کنار سیاستهای نادرست با عنوان حمایت از بورس سبب شده است تا این بازار بهجای تبدیلشدن به بستر سرمایهگذاری بلندمدت و تامین مالی برای اقتصاد (که از ایجاد ارتباط مناسب میان بازار اولیه و ثانویه حاصل میشود) تنها به بازاری کوتاهمدت تبدیل شود. در بیشتر مواقع، در کوتاهمدت بازدهی بازار سرمایه کمتر از بازارهای رقیب است و نگاه کوتاهمدت بازیگران حقیقی به بازار سرمایه، نشانه ضعف زیرساختهای مطرحشده و مهمتر از همه، نشانه فقدان اعتماد بلندمدت در بازار سرمایه است. اما سوال تجربی مهم این است که نقطه مرجع بازیگران بورس کجاست؟ پیش از پرداختن به جواب این سوال لازم است به تعریفی خلاصهوار از نقطه مرجع پرداخت. از نظر بازیگران در یک بازی، زمانی که شخصی صدایی بلند را از پس صدای بلندی میشنود در نظر او آن صدا با کسی که همان صدای بلند را پس از صدای آهستهای شنیده برابر نیست. در بازار نیز سقوط شاخص کل برای همه به صورت برابر در نظر گرفته نمیشود. واقعیت این است که شاخص 33درصد کاهش یافته؛ اما ارزش ذهنی این کاهش برای عدهای بسیار بیشتر و برای عدهای کمتر از میزان واقعی است. برمبنای تحلیل نقطه مرجع، برای کسانی که بسیار متضرر شدهاند نقطه مرجع شاخص نزدیک به 2میلیون واحد است. این دسته از سرمایهگذاران تنها با نزدیکی شاخص به این عدد ممکن است مجددا به بازار سرمایه ورود کنند و بر مبنای ریسکگریزی ناشی از نظریه چشمانداز این گروه ممکن است سرمایهگذاری در بازارهای کمریسک مانند طلا را ترجیح دهند (این گروه میتوانند نویزها باشند). دسته دوم که کمتر از مرداد 99 متضرر شدهاند، میتوانند سرمایهگذارانی باشند که پیش از سقوط شاخص از بازار خارج شده باشند یا کسانی که مدت زیادی پس از کاهش شاخص تصمیم به ورود به بازار گرفته باشند. نقطه مرجع ممکن است برای این گروه در محدوده یکمیلیون و 500هزار تا یکمیلیون و 600هزار باشد. این گروه، نسبت به گروه اول ریسکپذیرتر هستند؛ اما ممکن است با ادامه روند فعلی شاخص کل تصمیم به خروج از بازار بگیرند یا نسبت به ورود مجدد تجدید نظر کنند که خروج روزانه نقدینگی حقیقی از بازار این مساله را تایید میکند. بنابراین نقطه مرجع برای گروههای مختلف فعال در بازار، متفاوت است. بالطبع کسانی که از مرداد 99 متضرر شدهاند، نسبت به کسانی که بعدتر متضرر شدهاند، نارضایتی بیشتری احساس میکنند. بازگرداندن اعتماد به بازار تنها داستان فهم بازار مالی از دریچه نظریه چشمانداز است. بازیگران از باخت، دوبرابر بیشتر متنفرند و این باعث میشود که با ورود تجربه تلخ مرداد 99 به مدل ذهنی بازیگران بازار، بازگشت مجدد اعتماد به بازار یادشده با چالشها و دشواریهای بسیاری مواجه شود. به طور خلاصه میتوان گفت که کاهش شاخص کل در دوسال اخیر در ذهن بازیگران مختلف بازار با ارزش منفی متفاوتی ارزیابی میشود. نقاط مرجع بازیگران نیز متفاوت است. حتی اگر 90درصد احتمال برد بزرگتر در بورس تهران با برد کوچک و با احتمال کمی بیشتر از 90درصد در بازار مسکن مقایسه شود، براساس نظریه چشمانداز، سرمایهگذاران احتمالا مورد دوم را انتخاب خواهند کرد.
نفسی که چاق نبود؛ گرایی هم در فینال کم آورد
محمد رضا گرایی امید اول ایران در رقابتهای کشتی فرنگی جهان در عین ناباوری در فینال برابر حریف صربستانی خود شکست خورد.
به گزارش "ورزش سه"، همه نگاه ها به مرد اول ورزش ایران در رشته کشتی فرنگی بدون نتیجه باقی ماند.
محمد رضا گرایی نفر اول وزن 67کیلو رقابتهای المپیک توکیو و جهانی نروژ بعد از پیروزی های چشمگیر خود تا فینال رقابتها در دیدار پایانی برابر نمس از کشور میزبان با نتیجه پنج بر چهار مغلوب شد تا تیم ایران رنگ طلا را تا اینجای رقابتها نبیند.
گرایی که وقت اول را با نتیجه چهار بر صفر از حریف پر نفس خود جلو افتاده بود، در وقت دوم بعد از امتیاز دادن در کمر گیری، هر چه زد به در بسته خورد و بعد از گرفتن اخطار برابر حریف قلدر خود که از حمایت تماشاگران نیز برخوردار بود بارانداز شد و در عین ناباوری به حریف صربستانی خود باخت.
نمس که در المپیک به مقام سیزدهم رسیده بود در یک دقیقه پایانی از نفس چاقتری از قهرمان المپیک برخوردار بود. کشتی در یک دقیقه آخر نشانی از گرایی دورهای قبلی و وقت اول نداشت تا گرایی نیز همانند دیگر ملی پوشان در اواخر کشتی از نفس کم بیارد.
نفس های بریده و حملات کورکورانه بدون مدیریت زمان توسط گرایی در اواخر کشتی نشان داد این تیم که نتایج خوبی را همانند رقابتهای نروژ کسب نکرده در بدنسازی مشکلات زیادی داشت و آماده رقابتها در این سطح نبود.
افت ارزش معاملات خرد
حقیقی ها حدود 95 میلیارد تومان نقدینگی از بازار خارج کردند طی یک ساعت ابتدایی 52 درصد از بازار مثبت بود، اما کم کم فشار فروشنده ها زیاد شد و. 60 ثانیه بورسی را ببینید، کاری مشترک از عصر ایران و بورس 24
بورس24 : ارزش معاملات خرد با افت 12 درصدی نسبت به روز قبل به حدود 2,3 همت رسید. بیشترین ارزش معاملات را گروه های خودرو و ساخت قطعات، فلزی، شیمیایی، بانکی، فعالیت های کمکی و غذایی رقم زدند.
امروز حقیقی ها حدود 95 میلیارد تومان نقدینگی از بازار خارج کردند. گروه های استخراج زغال سنگ، فلزی، ماشین آلات و تجهیزات و ماشین آلات و دستگاه های برقی با بیشترین ورود پول خرد همراه شدند. حقوقی ها اما بیش از همه به گروه های شیمیایی، اطلاعات و ارتباطات، بانکی و فراورده های نفتی پول تزریق کردند.
طی یک ساعت ابتدایی 52 درصد از بازار مثبت بود اما به دلیل عدم وجود خریدار قوی، کم کم فشار فروشنده ها زیاد شد و در پایان حدود 63 درصد از نمادها منفی شدند.
در پایان شاخص کل بالغ بر 4 هزار واحد معادل 29 صدم درصد افت کرد. شاخص های هموزن و فرابورس هم به ترتیب 369 واحد و 37 واحد کاهش یافتند.
جدول بیشترین سود استیک + بهترین ارز دیجیتال برای استیکینگ
در سالهای اخیر، استیکینگ (Staking) به یک روش محبوب برای درآمدزایی پویا از ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. در این مقاله، قصد داریم ارزهای دیجیتال را بررسی کنیم و ببینیم کدامیک بیشترین سود استیکینگ را دارند. پس با ما همراه باشید.
استیکینگ چیست؟
در حالت کلی، استیکینگ به عنوان یک روش جایگزین برای استخراج ارزهای دیجیتال معرفی میشود. به عبارت دیگر، استیکینگ شامل خرید و نگهداری ارزهای دیجیتال در یک آدرس ارز دیحیتال و به دنبال آن، پشتیبانی و حفظ امنیت شبکه سرمایه گذاری کمریسک بلاکچین آنها است.
بهتر است ابتدا مزایای استیکینگ ارزهای دیجیتال را در مقایسه با ماینینگ بررسی کنیم و سپس به مقایسه ارزهای موجود برای استیکینگ بپردازیم و ببینیم که کدام ارز دیجیتال بیشترین سود استیکینگ را دارد.
انجام استیکینگ در صرافی ها
شما میتوانید ارزهای دیجیتال خود را به صورت مستقیم در یک صرافی ارز دیجیتال استیک کنید. البته باید در نظر گرفت که همه صرافیها این گزینه را فعال نکردهاند. در حال حاضر، صرافیهای زیادی وجود دارند که خدمات استیکینگ ارزهای دیجیتال را ارائه میدهند، در حال حاضر صرافی بایننس (Binance) و صرافی غیرمتمرکز یونی سواپ (Uniswap) مهمترین صرافیها در ارایه خدمات استیگینگ هستند.
حال اگر شما یک کاربر باتجربه در حوزه رمزارزها باشید، ممکن است با ایده ذخیره ارزهای دیجیتال در صرافیها مخالفت کنید.
واقعیت این است که حتی اگر در این فضا بیش از هر صنعت دیگری هک و کلاهبرداری وجود داشته باشد، این موضوع همه را تحت تأثیر قرار نمیدهد و مردم برای کسب سود بیشتر، حاضر به ریسک کردن هستند.
بنابراین، در سالهای اخیر روش استیکینگ، کاربران زیادی را به خود جلب کرده است. اما شما قبل از انجام این کار، در مورد آن بیشتر فکر کنید!
استیکینگ در بایننس
توجه داشته باشید با توجه به قوانین سختگیرانه جدید صرافیها از جمله بایننس، استیک کردن در بایننس بیش از پیش مخاطرهآمیز است. صرافیهای متمرکز مثل بایننس، دو عیب و مشکل اساسی برای استیک دارند، اول خطر هک شدن! و دوم مشکل الزام به احراز هویت. بنابراین پیشنهاد میشود در صرافیهای متمرکز استیک نکنید!
استیکینگ در تراست والت
در جدول بالا میتوانید سود استیکینگ ریپل، ترون، تتر و سایز رمزارزها را در تراست والت و دیگر والتها مشاهده کنید.
کاهش مصرف انرژی از طریق استیکینگ
در مقایسه با فرآیند استخراج یا ماینینگ رمزارزها، استیکینگ به قدرت محاسباتی کمتری نیاز دارد و بنابراین، مصرف انرژی را کاهش میدهد. اگر بدانیم که ماینینگ ارزهای دیجیتال، چه مقدار انرژی در سراسر جهان مصرف میکند، به استیکینگ به چشم یک پیروزی بزرگ برای این صنعت نگاه خواهیم کرد. برای درک بیشتر این موضوع، در نظر بگیرید که نحوه استخراج بیت کوین (BTC)، انرژی بیشتری نسبت به کل جمعیت کشور سوئیس مصرف میکند.
این در حالی است که استیکینگ سرد و متوسطِ توانِ محاسباتی مورد نیاز برای نودها و کیف پولهای استیکینگ، مصرف انرژی بسیار کمتری در مقایسه با نودهای معادل در ماینینگ و گواه اثبات کار (PoW) دارند.
مقایسه ارزهای موجود برای استیکینگ
حالا که با مزایای استیکینگ آشنا شدیم، میخواهیم ببینیم کدامیک از ارزهای دیجیتال، بیشترین سود استیکینگ را فراهم میآورند. ارزهای دیجیتال زیادی برای استیکینگ وجود دارند و حتی برخی از ارائهدهندگان، پاداش بالاتری را برای استیک کردن برخی از توکنهای خاص در نظر میگیرند. در جدول این صفحه رمزارزهای مختلف را به همراه سود استیک و محل استیکینگ آنها مشاهده میکنید.
دیدگاه شما