نظریههای سرمایهگذاری
نظریههای سرمایهگذاری از نظریات علم اقتصاد بوده و اقتصاددانان در تلاش هستند تا رابطه مخارج سرمایهگذاری را با عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری تبیین نمایند. دو نظریه مهم سرمایهگذاری عبارت از: نظریه اصل شتاب، مربوط به کلاسیکها و نظریه کارایی نهایی سرمایهگذاری، مربوط به کینز است. مخارج سرمایهگذاری در اقتصاد کلان تحت تأثیر عوامل زیادی همچون درآمد ملی، نرخ بهره، انتظارات، امنیت سیاسی و اقتصادی و غیره قرار دارد.
سرمایهگذاری به معنای تغییر در حجم سرمایه موجود در یک جامعه در طی یک دوره بوده و از افزایش ظرفیت تولیدی جامعه است که به سه شکل میباشد: سرمایهگذاری در ماشین آلات و تجهیزات؛ سرمایهگذاری در ساختمان؛ سرمایهگذاری در موجودی انبار.
فهرست مندرجات
۱ - مقدمه
[ویرایش]
اقتصاددانان کلاسیک و کینز، معمولا فرض را بر این میگذاشتند که سرمایهگذاری، تابعی از نرخ بهره است. اما از سالهای پس از جنگ جهانی دوم اقتصاددانان بهطور فزایندهای اهمیت نرخ بهره را بهعنوان یک تعیینکننده سرمایهداری مورد تردید قرار دادند. بهویژه، مطالعات تجربی اولیه حاکی از آن است که سرمایهگذاری نسبت به تغییرات نرخ بهره تقریبا غیرحسّاس است. در نتیجهی این مطالعات، تئوریهای مختلف سرمایهگذاری ارائه گردید؛
که در ادامه به مهمترین این نظریهها اشاره میگردد.
۲ - انواع سرمایهگذاری
[ویرایش]
قبل از بیان نظریات لازم است دو واژه توضیح داده شود. سرمایهگذاری خالص و جایگزینی؛ سرمایهگذاری از جهت حفظ یا افزودن به ظرفیت تولیدی به دو قسم تقسیم میشود.
۱: سرمایهگذاری جایگزینی (جبران استهلاک): به آن بخش از مخارج سرمایهگذاری گفته میشود که برای جبران فرسودگی و استهلاک سرمایه مولد اعم از سرمایه کسب و کار و مسکونی و غیره صورت میگیرد تا توان تولیدی و ظرفیت تولیدی اقتصاد کاهش نیابد و حفظ شود.
۲: سرمایهگذاری خالص: به آن بخش از سرمایهگذاری که به افزایش ظرفیت و توان تولیدی کالا و خدمات اقتصادی منجر میشود.
۳ - نظریه شتاب ساده سرمایهگذاری
[ویرایش]
نظریه شتاب ساده سرمایهگذاری (Acceleration principle theory) در سال ۱۹۱۷ توسط کلارک مطرح شد. کلارک برای بیان نظریه خود فروضی را در نظر گرفت:
۱: نسبت سرمایه به تولید مقدار ثابتی است.
۲: بنگاهها سرمایه راکد و بیکار در اختیار ندارند.
۳: سرمایه موردنیاز برای تولید بلافاصله تهیه میشوند. به عبارت دیگر اگر برای تولید کالا نیاز به افزایش موجودی سرمایهای باشد فراهم ساختن کالاهای سرمایهای بدون نیاز به زمان و بدون افزایش قیمت، میسر است.
این نظریه بیان میدارد که سرمایهگذاری خالص، به سطح تغییرات تقاضای/کل (سطح تغییرات درآمد) و سرمایهگذاری جایگزینی به موجودی سرمایه دورههای قبل بستگی دارد.
البته تاکید نظریه شتاب بر این نکته است که عامل تعیینکننده سرمایهگذاری، سطح درآمد دوره جاری نیست؛ بلکه میزان، سرعت افزایش تولید جامعه است.
برای تولید، مقدار ثابتی از محصول و مقدار معیّنی از عوامل تولید مورد نیاز است. اگر سطح تولید بخواهد بالا رود، عوامل مورد نیاز برای ایجاد آن نیز باید افزایش یابد. یکی از این عوامل سرمایهگذاری است. اگر سرمایهگذاری بخواهد افزایش یاید لازم است تقاضای کل نسبت به دورههای قبل به صورت فزاینده و شتابان افزایش یابد. به همین دلیل به این نظریه نظریه شتاب گویند. بنابراین با افزایش تولید، موجودی سرمایه مورد نیاز نیز افزایش مییابد. نظریه ساده شتاب نشان میدهد که در یک دوره، برای تولید یک واحد محصول به چند واحد سرمایه نیاز است.
۴ - نظریه شتاب انعطافپذیری
[ویرایش]
نظریه شتاب انعطافپذیری (Flexible acceleration theory) گاهی اوقات به نظریه تعدیل جزیی (partial adjustment mechanism) نامیده میشود همانند نظریه شتاب است با این تفاوت که بنگاهها به محض پی بردن و اطلاع از موجودی بهینه سرمایه به آن دست نمییابند بلکه مدت زمانی طول میکشد تا موجودی واقعی سرمایه به سمت حد مطلوب آن تغییر کند و تعدیل صورت گیرد. با این فرض میتوان یک تفاوت اساسی بین نظریه شتاب ساده و انعطافپذیر به وجود میآید:
در نظریه شتاب ساده سرمایهگذاری خالص تابعی مستقیم و متناسب از تغییرات تقاضای کل است اما در نظریه شتاب انعطافپذیر یا مدل تعدیل جزیی سرمایهگذاری خالص تابعی مستقیم از سطح تقاضای کل است نه تغییرات آن. از طرف دیگر در هر دو مدل سرمایهگذاری جایگزینی تابعی از موجودی سرمایههای دوره قبل خواهد بود.
۵ - نظریه نئوکلاسیک سرمایهگذاری
[ویرایش]
این نظریه توسط یورگنسون دردهه ۱۹۶۰ مطرح شد. ایشان اولا به دنبال آن بود که رفتار سرمایهگذاری را با استفاده از نظریه بهینهسازی متعارف و بر پایههای اقتصاد خردی توضیح دهد و ثانیا نظریه کاملتری نسبت به نظریات شتاب ساده و نظریه کنیز ارائه دهد.
بر اساس نظریه نئوکلاسیک سرمایهگذاری، تعیین موجودی مطلوب سرمایه نیاز به در نظر گرفتن فروض غیر واقعی مانند ثابت بودن نسبت سرمایه به تولید نیست؛ بلکه موجودی مطلوب سرمایه با استفاده از فرمول بهینهسازی تولید در اقتصاد قابل استخراج است. ایشان در جمعبندی نظر خود عوامل موثر بر سرمایهگذاری را به صورت زیر بیان میکند:
۱: افزایش سطح تقاضای کل، که سبب افزایش موجودی سرمایه مطلوب و همچنین افزایش سرمایهگذاری میشود و بر عکس.
۲: افزایش نرخ بهره، سبب افزایش هزینه اجاره حقیقی سرمایه و بنابراین سبب کاهش موجودی مطلوب سرمایه و کاهش سرمایهگذاری میشود و بر عکس.
۳: افزایش نرخ تورم انتظاری، سبب کاهش هزینه اجاره حقیقی سرمایه و به تبع آن باعث افزایش موجودی مطلوب سرمایه و افزایش سرمایهگذاری میشود و برعکس.
۴: افزایش نرخ استهلاک، سبب افزایش هزینه اجاره حقیقی سرمایه و بنابراین سبب کاهش موجودی مطلوب سرمایه و کاهش سرمایهگذاری میشود و بر عکس.
۵: افزایش نرخ تخفیف مالیاتی، سبب کاهش هزینه اجاره حقیقی سرمایه و بدنبال آن افزایش موجودی مطلوب سرمایه و افزایش سرمایهگذاری میشود و بر عکس.
۶ - نظریه منابع داخلی
[ویرایش]
یکی دیگر از نظریههای سرمایهگذاری، نظریه منابع داخلی است و بر خلاف نظریه نئوکلاسیک سرمایهگذاری و سایر نظریههایی که نرخ بهره را عامل تعیینکننده حجم سرمایهگذاری میدانند، چندان بر نرخ بهره تاکید نمیورزد. در این نظریه عامل موثر در تعیین موجودی حجم مطلوب سرمایه و سرمایهگذاری، سود بنگاه میباشد و نه هزینه اجاره سرمایه و یا نرخ بهره بازار.
ایده اصلی نظریه منابع تعریف کلی سرمایه گذاری داخلی (the internal fund theory) این است که بنگاهها برای تصمیمگیری راجع به سطح مطلوب سرمایه و میزان سرمایهگذاری متاثر از امکانات مالی و وجوه داخلی بنگاه میباشد. به طور کلی بنگاهها برای تامین مالی هزینههای سرمایهگذاری دو راه در پیش دارند.
اول استفاده از منابع داخلی (مانند سودهای توزیع نشده و ذخیره استهلاک) و دوم استفاده از منابع خارجی (مانند انتشار اوراق سهام و یا اوراق قرضه) و راه حل دوم، چنانچه بنگاه به هر دلیلی قادر به پرداخت تعهدات خود نباشد با ورشکستگی مواجه خواهد شد. لذا بهتر است از منابع داخلی استفاده شود.
۷ - نظریه q توبین
[ویرایش]
جیمز توبین یک نظریه پیشرفته پویا در مورد سرمایهگذاری بنگاههای تولیدی ارائه کرد که درآن سرمایهگذاری خالص، تابعی از q یا نسبت ارزش بازاری داراییهای مالی شرکت به هزینه جایگزینی داراییهای حقیقی شرکت است.
بر اساس استدلال توبین در بنگاههایی که q>۱ است موجودی سرمایه در حال افزایش است؛ زیرا در شرایطی که هزینه تهیه سرمایه حقیقی کمتر از هزینه مالی تهیه این سرمایهها است، سود بنگاهها افزایش مییابد. به عبارت دیگر هزینه استفاده از سرمایه کمتر از منافع هزینه ناشی از افزایش سرمایه است.
مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
سرمایه در گردش چیست؟ فرمول سرمایه در گردش
دانستن مفاهیم مهم حسابداری نقش به سزایی در اداره یک کسب و کار دارد. یکی از این مفاهیم کاربردی، «سرمایه در گردش» است که شاید برخی از تعریف کلی سرمایه گذاری افراد آن را با وجه نقد اشتباه بگیرند. سرمایه در گردش، معیاری برای سنجش میزان کارآمدی یک شرکت و نشاندهنده سلامت مالی آن در کوتاهمدت است. در این مطلب، به معرفی و فرمول مفهوم سرمایه در گردش میپردازیم.
سرمایه در گردش چیست؟
یکی از نکات مهم در تحلیل بنیادی بررسی وضعیت مالی شرکتها است. سرمایه در گردش از اصطلاحات رایج در حسابداری و از شاخصهای مالی محسوب میشود که میتواند نشان دهد که چه میزان امکان نقدپذیری برای یک فرد یا یک کسب و کار وجود دارد. فرمول سرمایه در گردش ساده است و با کسر کردن بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن محاسبه میشود.
سرمایه در گردش خالص = داراییهای جاری – بدهیهای جاری
طبق فرمول بالا، ابتدا باید با مفهوم داراییهای جاری آشنا شویم. داراییهای جاری، داراییهایی هستند که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر شرکت، به صورت معقول و منطقی و نه خوشبینانه یا بدبینانه، قابل تبدیل به پول نقد هستند.
به طور قطع پول جزو داراییهای جاری به حساب میآید. همچنین سرمایهگذاریهای کوتاهمدتی که به سادگی قابل فروش و تبدیل به نقدینگی هستند هم جزو داراییهای جاری محسوب میشوند. حتی موجودی انبار هم زمانی که با افق زمانی کوتاهمدت قابل فروش و تبدیل به پول نقد باشد، در دسته داراییهای جاری قرار میگیرد.
نوع دیگر داراییهای جاری،حسابهای دریافتنی است. حسابهای دریافتنی مطالباتی هستند که در کوتاهمدت میتوان آنها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیقی از آنها در دست نباشد.
بدهیهای جاری نیز همان تعهدات مالی شرکت هستند که باید در طول سال، آنها را اجرایی کند. طبق آن چه که گفتیم به تعبیری دیگر، سرمایه در گردش به باقیمانده سرمایه نقدی شرکت در بانک پس از کسر بدهیهای جاری آن نیز گفته میشود. حال میتوان گفت که سرمایه در تعریف کلی سرمایه گذاری گردش همان میزان واقعی داراییهای نقد یا نزدیک به نقد یک شرکت است و در واقع چیزی که هزینهها و نیازهای روزمره یک شرکت را تأمین میکند. از این مفاهیم در تحلیل صورتهای مالی شرکتها نیز استفاده میشود.
نسبت سرمایه در گردش چیست؟
نسبت سرمایه در گردش از تقسیم دارایی فعلی شرکت بر بدهی جاری آن به دست میآید. عددی که در این نسبت نمایش داده میشود، نشاندهنده سلامت نسبی شرکت است. عدد به دست آمده نرخ سرمایه در گردش است.
این نرخ اگر بین ۱٫۲تا ۲ باشد، به این معنا است که شرکت نقدینگی لازم را برای پرداخت بدهیهایش دارد. اگر نرخ سرمایه در گردش شرکتی زیر ۱ باشد به این معنا است که شرکت سرمایه در گردش منفی دارد و به سختی میتواند بدهیهایش را پرداخت کند و در صورتی که نرخ سرمایه در گردش بالای ۲ باشد به این معنا است که نقدینگی شرکت بسیار زیاد است و میتواند آن را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کند. البته رقم بیشتر از ۲، همیشه نشانه خوبی نیست زیرا نشاندهنده این است که یا موجودی کالا بیش از اندازه است یا شرکت پول نقد مازاد خود را سرمایهگذاری نکرده است. کارشناسان عموما بر این عقیدهاند که نسبت سرمایه در گردش مابین ۱٫۲ و ۲٫۰ برای شرکتها مناسب است.
سرمایه در گردش چه اهمیتی دارد؟
با نگاه جامعتر و سنجیدهتر، سرمایه در گردش را میتوان دماسنج سلامت مالی شرکتها دانست. که هر اندازه فاصلهی بین داراییها و بدهیهای کوتاهمدت شرکت کمتر باشد نشان میدهد که شرکت از فرآیند کاری سالمتری برخوردار است. نقطه مقابل این مطلب زمانی است که میزان بدهیهای شرکت از سرمایه آن بیشتر باشد که این به آن معنا است که سرمایه در گردش شرکت منفی است و احتمال ورشکستگی شرکت بسیار زیاد است.
در اینجا لازم است به این نکته نیز اشاره کنیم که گاهی ممکن است با منفی بودن سرمایه در گردش، یک کسب و کار همچنان به فعالیت خود ادامه دهد اما این وضعیت پایدار نمیماند. درست مانند شخصی که خانه گرانقیمتی دارد اما به علت ورشکستگی یا هر مسئله دیگری توان پرداخت مخارج روزمره خود را ندارد؛ این فرد پس از مدتی مجبور به نقل مکان به خانهای ارزانتر میشود.
سرمایه در گردش، معیاری برای تشخیص میزان بهرهوری کلی کسب و کار است زیرا در این مفهوم، مواردی مانند وجه نقد شرکت، حسابهای دریافتنی، حسابهای پرداختنی، میزان بدهی سالانه و دیگر حسابهای کوتاهمدت وجود دارد که مدیریت هر کدام از این موارد روند فعالیتهای شرکت را مشخص میکند.
کاهش سرمایه در گردش شرکت نشان میدهد که بدهیها و هزینههای شرکت در حال افزایش است و شرکت در تلاش برای حفظ یا افزایش میزان فروش خود است؛ در حالی که افزایش آن نشانه خوبی است و بیانگر کاهش بدهیها و هزینهها است.
کارشناسان بر این باورند که به طور کلی میزان و زمان جریان نقدینگی شرکت، نشانه توانگری آن شرکت در عمل کردن به تعهدات و پرداخت بدهیهایش است و شرکتی موفق است که بتواند بین داراییهای جاری برای پرداخت بدهیهای جاری، تعادل برقرار کند. البته به این علت که همواره بخشی از نقدینگی برای پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان و انجام کارهای شرکت مصرف میشود رسیدن به این تعادل کمی دشوار به نظر میرسد.
چه کسب و کارهایی به سرمایه در گردش زیاد نیاز دارند؟
به طور معمول کسب و کارهایی که به صورت زنجیرهوار به هم وابسته هستند یا کسب و کارهای فصلی نسبت به کسب و کارهای سالانه به سرمایه در گردش بیشتری احتیاج دارند. در این گونه کسب و کارها لازم است که بدهیها در موعد مقرر پرداخت شود چه مواقعی که شرکت فعالیت داشته باشد و چه نداشته باشد؛ در هر صورت این بدهیها باید پرداخت شوند پس به همین منظور هر چه وجه نقد شرکت در بانک بیشتر باشد بهتر است. به عنوان مثال اگر محصول شرکتی در تابستان فروش خوبی داشته باشد و در زمستان در رکود فصلی قرار بگیرد. مدیر این شرکت برای ادامه کسب و کار خود در فصول سرد مجبور است که از سرمایه در گردش بیشتری استفاده کند.
نکته دیگر این که سرمایه در گردش استاندارد در صنایع مختلف با هم متفاوت است. برخی از صنایع، تجهیزات گرانقیمتی دارند یا از روشهای درآمدزایی متفاوتی استفاده میکنند و لازم است با توجه به شرایطشان رویکردی متفاوت در استفاده کردن از سرمایه در گردش خود داشته باشند. این کسب و کارها برای سادهتر کردن پرداخت هزینههای نقدی شرکت باید راهی را پیدا کنند تا علاوه بر ثابت نگهداشتن سرمایه در گردشِ شرکت، هزینه جاری زیادی به دنبال نداشته باشد. برای همین است که مقایسه سرمایه در گردش فقط در شرکتهای مشابه در یک صنعت معنا میدهد و این مقایسه در هر صنعت نیز با توجه به نرخ استاندارد آن صنعت ارزیابی میشود.
یکی دیگر از مزیتهای عمده مقایسه این مفهوم، پیشبینی کردن بحرانهای مالی شرکت است؛ زیرا حتی شرکتی که منابع مالی و ثابت بسیار دارد، در مواقعی که نتواند دیون خود را پرداخت کند، ورشکست خواهد شد.
سخن آخر
گفتیم که از مفاهیم مهم حسابداری برای اداره یک کسب و کار، سرمایه در گردش است و از کسر بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن به دست میآید. در تعریفی سادهتر نام دیگر سرمایه، پول است و سرمایه در گردش به پولی گفته میشود که برای امور روزانه شرکت صرف میشود. همان پولی که با آن امور روزانه انجام میشود یا همان پولی که شرکت آن را در بانک قرار میدهد تا در صورت لزوم، به سرعت آن را به وجه نقد تبدیل کند. در حقیقت این مفهوم نمایانگر بهرهوری عملیاتی یک شرکت است.
اثررویدادهای مالی برمعادله حسابداری
یک ) اولین رویداد مالی درحسابداری ،سرمایه گذاری اولیه (نقد وغیر نقد)می باشدکه موجب افزایش دارایی وافزایش سرمایه می شود ودرواقع در بدهی ها بی تاثیراست.
چگونگی ثبت در حالت اول :
شرح : ثبت سرمایه گذاری اولیه به صورت نقد.
چگونکی ثبت در حالت دوم :(مثلا)
شرح : ثبت سرمایه گذاری اولیه به صورت غیر نقد.
- خرید نقدی داراییها : که درمعادله حسابداری بی تاثیر می باشد.
شرح : ثبت خرید دارایی به صورت نقد.
- خرید نسیه دارایها : که باعث افزایش دارایی وبدهی می شود ودر سرمایه بی تاثیر است.
شرح : ثبت خرید دارایی به صورت نسیه.
سه ) برگشت دارایی های خریداری شده به فروشنده :
- برگشت دارایی خریداری شده به طور نسیه برای فروشنده که موجب کاهش دارایی وبدهی ودر سرمایه بی تاثیر.
شرح : ثبت برگشت دارایی خریداری شده نسیه به فروشنده.
- برگشت دارایی خریداری شده به طور نقد برای فروشنده که کلا درمعادله حسابداری بی تاثیر بوده یعنی بدین معنا که یک دارایی اضافه (بانک) ودارایی دیگر کاهش(دارایی خریداری شده ) یافته است.
شرح : ثبت برگشت دارایی خریداری شده نقد به فروشنده.
چهار ) انجام خدمات برای مشتری :
شرح : ثبت درآمد از بابت ارائه خدمات ودریافت وجوه آن.
شرح : ثبت درآمد از بابت ارائه خدمات به صورت نسیه.
که هردو منجر به افزایش دارایی وافزایش سرمایه می شود ودر بدهی بی تاثیر بوده.
پنج ) وصول مطالبات : که در معادله حسابداری بی تاثیراست.(یعنی یک دارایی افزایش – بانک – ویک دارایی کاهش – حسابهای دریافتنی – می یابد.
شرح : ثبت وصول مطالبات
شش ) پرداخت بدهی ها: که موجب کاهش دارایی وبدهی شده ودرسرمایه بی تاثیراست.
حسابهای پرداختنی/ وام پرداختنی ****
شرح : ثبت پرداخت بدهی ها
هفت ) هزینه ها: که به دوصورت برموسسه تحمیل می شوند:
- وقوع هزینه های نقدی که کاهش دارایی وسرمایه را به دنبال داشته ئدربدهی بی تاثیراست.
شرح : ثبت هزینه برق و پرداخت نقدی آن.
- وقوع هزینه های غیرنقدی که موجب افزایش بدهی وکاهش سرمایه میشود ودر دارایی بی تاثیر می باشد.
شرح : ثبت هزینه برق به طور نسیه (عدم پرداخت وجه آن )
هشت ) برداشت که به طورکلی به سه شکل انجام می شود :
شرح : ثبت بابت برداشت آقای فلانی از بانک / صندوق
- برداشت غیر نقد :(مثلا)
شرح : ثبت بابت برداشت آقای فلانی از به صورت غیرنقدی.
شرح : ثبت بابت برداشت آقای فلانی از موجودی کالا
به طور کلی منجربه کاهش دارایی وسرمایه شده ودر بدهی ها بی تاثیرمی باشد.
نه ) سرمایه گذاری مجدد : به طور کلی سرمایه گذاری مجدد چه نقد وچه غیر نقد موجب افزایش سرمایه ودارایی شده ودر بدهی بی تاثیر است.
- ثبت در صورت سرمایه گذاری مجدد نقدی :
شرح : ثبت سرمایه گذاری مجدد نقدی.
- ثبت در صورت سرمایه گذاری مجدد غیرنقدی :
شرح : ثبت سرمایه گذاری مجدد غیر نقدی.
ده ) درصورت فروش دارایی توسط موسسه که سه حالت ذیل صورت خواهد گرفت:
- فروش به قیمت تمام شده : درمعادله حسابداری بی تاثیراست.
شرح : ثبت فروش دارایی به قیمت تمام شده.
سود ناشی ازفروش دارایی ***
شرح : ثبت فروش دارایی با سود(بیشتر ازقیمت تمام شده)
زیان ناشی از فروش دارایی ***
شرح : ثبت فروش دارایی با زیان(کمتر ازقیمت تمام شده)
ثبت رویداد های مالی درحسابها :
در حسابداری برای ثبت وخلاصه کردن اثرات رویدادهای مالی برمعادله حسابداری یک واحد اقتصادی از( حساب ) استفاده می کنند.برای اینکه اثر هررویداد مالی را بر اجزای معادله حسابداری یعنی داراییها ، بدهی ها وسرمایه مالک نشان دهیم از شکل حساب T استفاده می کنیم.این شکل حساب ،شبیه حرف T انگلیسی است ودارای 3 قسمت به شرح زیر می باشد:
الف ) عنوان حساب
ب ) سمت راست حساب یا بدهکار
ج ) سمت چپ حساب یا بستانکار
خط عمودی حساب را به دو سمت راست و چپ تقسیم می کند .عنوان حساب هم درقسمت بالای خط افقی نوشته می شود . مثلا حساب نقد و بانک یک موسسه به شکل حساب T به صورت زیر نمایش داده می شود:
کاربرد اصطلاحات سمت راست وچپ کمی مشکل است وبدین لحاظ به جای استفاده ازاین دو اصطلاح ، از واژه های بدهکار وبستانکار استفاده میشود.همواره به یاد داشته باشیم که درمورد هرحساب ،بدهکار به معنی سمت راست وبستانکار به معنی سمت چپ حساب می باشد.
قاعده ثبت افزایش وکاهش درحسابها :
هرفعالیت مالی موثر برمعادله حسابداری منجربه کاهش یا فزایش یک یا چند حساب می شود.نحوه ثبت افزایش وکاهش درحسابها به نوع وماهیت آن بستگی دارد .افزایش هردارایی در بدهکار حساب مربوط ثبت می شود.کاهش هردارایی نیز درسمت چپ حساب مربوط ثبت می گردد.درمقابل افزایش بدهی وسرمایه مالک درسمت چپ/ بستانکار وکاهش بدهی وسرمایه مالک درسمت راست/بدهکار نشان داده میشود.
کاهش دارایی بستانکار
افزایش دارایی بدهکار
کاهش بدهی وسرمایه بدهکار
افرایش بدهی وسرمایه بستانکار
خب فکر کنم تا اینجا واسه امروز کافی باشه .در جلسه بعدی به تعاریف اولیه حسابداری که واقعا تاثیر به سزایی دریادگیری شما دوست عزیز داره خواهیم پرداخت.
درس ششم : (کلیه ثبت ها طی دوره مالی درواحدهای خدماتی )
با سلام . دراین درس همونطور که قول داده بودیم به ارائه عمده ثبت هایی که درطول یک دوره مالی درواحدهای خدماتی رخ می دهند ، می پردازیم:
1) ثبت سرمایه گذاری اولیه (همونطور که قبلا گفتیم ) :
2) ثبت دریافت وام :
3) ثبت خرید دارایی ها از قبیل آپارتمان ، ملزومات ، وسائط نقلیه ، اثاثه و.
بانک / حسابهای پرداختنی ****
نکته : درثبت فوق درقسمت بستانکار دو حساب را نوشته ایم ومنظور آن است که درصورت خرید نقدی داراییها حساب بانک و درصورت خرید نسیه دارایی حساب ، حسابهای پرداختنی یا بستانکاران ،بستانکار می گردد.
4) ثبت بازپرداخت بدهی و وام دریافتی:
حسابهای/ وام پرداختنی ****
5) ثبت وصول مطالبات ( حسابهای دریافتنی ):
7) ثبت فروش دارایی ها :
8) ثبت ارائه خدمات به صورت نقد ونسیه :
بانک / حسابهای پرداختنی ****
9) ثبت دریافت خدمات به صورت نقد ونسیه :
بانک / حسابهای پرداختنی ****
10) ثبت پیش پرداختها :
پیش پرداخت مربوطه ****
11) ثبت پیش دریافت ها :
پیش دریافت مربوطه ****
12) ثبت سرمایه گذاری مجدد:
خب اینم از این درس .عمده ثبت های سند حسابداری ودفتر روزنامه در واحدهای خدماتی طی یک دوره مالی به شکل فوق الذکر بودند.امیدوارم استفاده کامل رو برده باشید .درصورت هرگونه سوال درپست اول (ثابت ) مطرح کنید تا نسبت به ارائه جواب اون طی پستی جداگانه ادام نماییم.
توضیح :
در میان نکات زیر، گاهی از شما خواسته می شود فعالیتی را انجام دهید، مطلبی را تعریف کنید یا به سوالی جواب دهید. سعی کنید جواب را در متن کتاب بیابید. اگر در متن کتاب جواب سوال صراحتاً بیان نشده بود، سعی کنید خودتان به سوال مطرح شده پاسخ دهید و اگر نتوانستید از معلمتان بپرسید .
تعاریف اصلی :
همانند اعداد، می توان دو تابع حقیقی را با هم جمع، از هم کم، در هم ضرب و بر هم تقسیم کرد و باز هم یک تابع حقیقی به دست آورد. بسیاری از توابع پیشرفته، به همین صورت به دست می آیند. دو تابع زیر را در نظر بگیرید :
سلام من امین میرزاده ودارای مدرک دیپلم حسابداری هستم و شدیدا علاقه مند هستم به کسب علم حسابداری لطفا کسانی که در این رشته سر رشته دارن یا اطلاعاتی به صورت PDF یا تایپی به ایمیلم فرستید.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری یک فعالیت تجاری و اقتصادی که در حوزه علوم اقتصاد، علوم مالی و حوزه های بازرگانی مورد بررسی قرار گرفته و تعاریف متفاوتی برای آن در نظر گرفته شده است؛ اما در حالت کلی منظور از این فعالیت تجاری خرید کالا، دارایی، ملک، سهم یا اشیایی که در حال حاضر مصرفی ندارد بلکه در طولانی مدت قیمت های بالاتری برای فروش آن مشخص شده و به نوعی درآمد و سودآوری برای سرمایه گذار به همراه دارد.
بر همین اساس این فعالیت تجاری را چه در دنیای تجارت و چه در زندگی افراد نوعی آینده نگری اقتصادی می دانند که می تواند در طولانی مدت به درآمد تبدیل شده و سودهای کلانی را ایجاد کند. سرمایه گذاری بسته به شرایط بازار، شرایط سرمایه گذار، درآمد افراد، وضعیت جامعه و سایر عوامل محیطی و اقتصادی به شکل های مختلفی انجام می شود و ممکن است با خرید انواع کالاها یا سهام های مختلف انجام شود، به همین منظر لازم است پیش از انجام این فعالیت تجاری با انواع سرمایه گذاری، روش های انجام آن، قوانین و مهارت های مورد نیاز برای انجام سرمایه گذاری های کلان آشنا باشید تا این فعالیت ریسک پذیر را با ریسک کمتری به انجام برسانید.
همانطور که اشاره شد تعاریف مختلفی از این فعالیت تجاری در علوم مختلف ارائه شده است. در ادامه مقاله به منظور آشنایی بیشتر با این فعالیت مهم تجاری، شما را با دو تعریف مهم از علم اقتصاد و علم مالی آشنا می کنیم.
سرمایه گذاری چیست؟
تعریف سرمایه گذاری در علوم مختلف
در علم اقتصاد بر اساس کالایی که سرمایه گذار انتخاب می کند، یک تعریف برای این فرایند تجاری عنوان شده است و آن این است که هرگاه فرد کالایی را بدون نیاز به مصرف آن خریداری کند و آن را برای مصرف در آینده ذخیره سازد، به فعالیت فرد سرمایه گذاری گفته می شود. در این تعریف ممکن است شخص کالاهای مختلفی را بر اساس شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه خریداری نماید که در زمان حال مصرفی برایش ندارد؛ اما شاید مصرف آن در آینده برایش سودآور باشد، به همین دلیل آن را برای آینده ذخیره می کند. از جمله کالاهای معروف در این خصوص می توان به خرید طلا و سکه اشاره کرد که معمولا در رأس کالاهای سرمایه ای قرار می گیرند.
- تعریف ارائه شده در علم مالی:
علم مالی برخلاف علم اقتصاد تعریف سرمایه گذاری را به کالا محدود نمی کند، بلکه از منظر این علم هر دارایی مالی که فرد بدون نیاز خریداری می کند تا از ارزش آن در آینده استفاده کند، سرمایه گذاری گفته می شود. به عنوان مثال در بازارهای بورس با بالا و پایین شدن های بازار فرد سهام های مختلفی را خریداری می کند تا در زمان مناسب آن را با قیمت های بالاتری به فروش برساند که این اتفاق سود فراوانی برای او دارد.
تعاریف سرمایه گذاری در علوم مختلف
علاوه بر تعاریف ارائه شده از علوم اقتصاد و علوم مالی، بزرگان و کارشناسان حوزه اقتصاد و دنیای بازرگانی نیز تعاریف گوناگونی را از این فرایند تجاری ارائه می کنند که در همه آن ها یک تعریف کلی وجود دارد و آن اینکه سرمایه گذاری یک فرایند برنامه ریزی برای دارایی های فرد است که در آینده به سودهای کلان تبدیل می شود. وارن بافت از جمله کارشناسان باتجربه دنیای اقتصاد و بازرگانی در این باره چنین می گوید که:
" فرایند برنامه ریزی برای پول تا در آینده پول بیشتری نصیب شما شود!"
همچنین در ادامه این تعریف می گوید:
" هرگز روی یک منبع درآمد اتکا نکنید، سرمایه گذاری انجام دهید تا منبع دیگری ایجاد کنید."
بنابراین با این مفاهیم و تعاریف در حالت کلی می توان گفت که سرمایه گذاری یک فعالیت تجاری برنامه ریزی شده است که مبتنی بر علوم و قوانین خاص اقتصادی انجام شده و سودهای کلان اقتصادی را در آینده نزدیک برای سرمایه گذاران به همراه دارد.
پلتفرم توکو ارائه دهنده خدمات خرید بیمه عمر و بیمه بازنشستگی و بیمه زندگی و سایر بیمه ها بصورت آنلاین می باشد که برای شما امکانات ویژه ای در نظر دارد.
دیدگاه شما