همبستگی میان بیت کوین و اتریوم با اساندپی ۵۰۰ اخیراً افزایش یافته است؛ زیرا شاخص معیار بازار (Benchmark Index) به ۳٬۶۰۰ کاهش یافته است؛ جایی که پیش از این در دسامبر ۲۰۲۰ به آن رسیده بود.
غافلگیری شبانه بازار ارز و سکه /دلار سقف شکنی کرد
به گزارش اقتصادنیوز، آخر وقت دیشب خبری درباره تبادل زندانی با آمریکا در قبال آزادی سازی دلارهای بلوکه شده ایران در کره منتشر شد که می توان موجب غافل گیری معامله گران طرفدار افزایش قیمت دلار باشد.
هجمه نقدینگی به بازار ارز و سکه
روز قبل بازار ارز و سکه با هجمه نقدینگی رشد مناسبی را تجربه کرد ولی بازار سرمایه در آتش نا اطمینانی وریسک های موجود سوخت و سره پوش شد.
تحلیلگران معتقدند با بن بست فعلی برجام، در صورتی که نقدینگی به بازار سرمایه هدایت نشود جولان آن در بازار ارز و سکه دردسرآفرین خواهد شد و خسارت بیشتری به اقتصاد وارد خواهد کرد ولی فعلا بازار ارز و سکه در روز شنبه میزبان بهتری برای سرمایه های مردم بوده و بازار سرمایه از این هجمه نقدینگی بی نصیب مانده است.
دلار پامپ شد
بنا به گزارش اکوایران، انتظارات بازار و اخبار منتشر شده در کوتاه مدت برجام را در بن بست قرار داده است. اظهارات جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز آب پاکی را فعلا روی دست برجام ریخت و انتظار حصول توافق در کوتاه مدت در بازار ارز رنگ باخت، مشاور امنیت ملی کاخ سفید اعلام کرد که آمریکا به دنبال اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران است.
دلار تهران در واکنش به خبرهای منفی اولین روز هفته را با افزایش ۳.۴ درصدی در مرز کانال ۳۳ هزار تومانی معامله شد، برخی پامپ دلار در نزدیکی سقف قیمت را نشانه پتانسیل بازار برای سقف شکنی می دانند ولی برخی هم توصیه به خروج از بازار دارند، زیرا معاملات دلار در نزدیکی سقف قیمتی تاریخی را پرریسک تلقی می کنند و تا شکست مقاومت سخت پیش رو و تثبیت بالای محدوده مقاومتی فرصت کنونی را سیگنال خروج می دانند زیرا سابقه برخورد قهری بازارساز در محدوده های مقاومت پیش رو ریسک معامله را بیشتر کرده است و برخی در محدوده های فوق اقدام به خرید نمی کنند.
افزایش عرضه بازارساز
گفته می شود میزان عرضه بازارساز در بازار ارز افزایش پیدا کرده است، افزایش فاصله قیمت دلار آزاد و رسمی باعث می شود تا تقاضای سفته بازی نیز به تقاضا در بازار ارز اضافه شود و جذابیت سود حاصل از فاصله قیمتی دلار آزاد و رسمی، تقاضای سفته بازی را وارد بازار کند.
سیگنال سیاسی جدید به بازار ارز
البته خبر آزادی دو شهروند ایرانی و امریکایی نیز از سوی برخی تحلیل گران سوپر پالس توافق عنوان می شود بر اساس این خبر باقر نمازی از ایران خارج شده و سیامک پسرش از زندان آزاد در مقابل هفت میلیارد دلار از دارایی های ایران در کره جنوبی ازاد می شود.
نورنیوز رسانه نزدیک به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی هم گزارش داد : طی هفتههای اخیر مذاکرات فشردهای با وساطت یکی از کشورهای منطقه درباره آزادسازی همزمان زندانیان ایران و آمریکا انجام و میلیاردها دلار از منابع ارزی مسدود شده کشورمان نیز در این چارچوب در شرف آزادسازی است.
این خبر یکی از پیش شرط ها امضای توافق بود. در بن بست کنونی برجام چنین اتفاقی می تواند موج های منفی را بشکند.
اهرم انتظارات افزایشی، حباب سکه را صعودی کرد
سکه امامی و ربع سکه نیز دیروز با پیروی از دلار رشد کردند سکه امامی گوی سبقت را در کسب میزان بازدهی از دلار دزدید و با رشد پنج درصدی نسبت به روز پنج شنبه در شکست مقاومت کوتاه مدت محدوده ۱۵ میلیون و ۲۲۵ هزار تومان معامله شد. ربع سکه نیز خود را به محدوده ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رساند.
اکوایران قیمت سکه امامی و حباب آن رادر روز شنبه دهم مهر در کنار میانگین هفتگی و میانگین ماه قبل قرار داده است.
همانطور که شکل نشان می دهد با گذشت زمان با افزایش قیمت سکه امامی حباب آن نیز افزایش پیدا کرده و در روز قبل تا بالای محدوده ۱۵ درصد رسید، این مسئله نشان دهنده رشد انتظارات افزایشی در میان معامله گران بازار سکه است که حباب سکه امامی را همزمان با رشد قیمت در بازار افزایش داده است.
در معاملات سکه رفاه در بورس کالا نیز خریداران دست برتر خرید را داشتند و سکه رفاه را تا صف خرید بالا بردند.
سقف شکنی قیمت دلار در چهار بازار
همزمان با افزایش قیمت دلار تهران قیمت دلار در بازارهای مختلف نیز افزایش پیدا کرد دلار تهران طول کانال ۳۲ هزار تومانی را در نیمه ابتدایی روز گذشته طی کرد و در بازارهای مختلف سقف های جدیدی را نسبت به ماه گذشته ثبت کرد.
اکوایران قیمت پایانی دلار در بازارهای مختلف را در هر روز محاسبه میکند و در نموداری اولین، کمترین،بالاترین و آخرین قیمت هفته منتهی به آن روز را قرار می دهد.
درهم دیروز پیش از همه طغیان کرد قیمت دلاری درهم روز قبل تا محدوده ۹ هزار و ۱۰۰ تومان پیش روی کرد و قیمت دلاری آن تا محدوده ۳۳ هزار و ۴۱۹ تومان رشد کرد. قیمت درهم در معاملات پشت خطی روز گذشته نیز به مسیر افزایشی خود ادامه داد و تا محدوده ۹ هزار و ۱۵۰ تومان بالا رفت.
قیمت دلاری سکه امامی و ربع سکه نیز کانالهای جدید قیمتی را فتح کردند تا رشد انتظارات افزایشی در سایر بازارها نیز تایید شود.
بی اعتمادی سرمایه به بازار سرمایه
سرمایه اعتماد خود را به بازار متولی خود یعنی بازار سرمایه از دست داده است به همین دلیل در روزی که نقدینگی در بازار ارز و سکه یکه تازی می کرد بازار سرمایه از این هجمه نقدینگی بی نصیب ماند و نقشه بازار سرمایه مغلوب سرخی و فشار فروش شد در حالیکه بازار سرمایه در هفته نیمه تعطیل گذشته عملکرد بهتری داشت اولین روز هفته را با منفی سنگین سپری کرد تا سهامداران هنوز هم نسبت به بازگشت شاخص کل تردید کنند.
برخی با بدبینی به بازار سرمایه می گویند که اعتماد از این بازار رخت بسته و ریسک ها و نااطمینانی موجود مانع از بازگشت شاخص کل خواهد شد و بازار سرمایه حمایت خود را از دست خواهد داد.
در یک سناریو دیگر برخی امید دارند که بازار در حال کف سازی و تثبیت در محدوده حمایتی جدید است و ممکن است مدتی درمحدوده جدید قیمتی رنج زنی کند.
به هر حال آنچه که مشخص است بازار سرمایه نیاز به نقدینگی دارد تا با کاهش ریسک ها به بالا بازگردد و در صورتی که ریسک های سیاسی و اجتماعی فروکش کند بازار سرمایه می تواند مجال بالا آمدن داشته باشد.
نکونام: از کیروش متشکرم اما باشگاه فولاد مخالف حضورم در تیم ملی است/ نمیخواهم حتی یک هوادارمان هم ناراحت شود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم از اهواز ، جواد نکونام در نشست خبری پیش از دیدار تیمش مقابل مس کرمان اظهار داشت: لیگ ما پس از وقفهای کوتاه مدت شروع میشود و از اینکه دوباره شروع خواهد شد برای من و بازیکنان جای خوشحالی دارد. بازیکنان مصدوم ما در تعطیلات رسیدهاند و خدا را شکر شرایطمان خوب است. مثل تمام بازیها نیاز به تمرکز کامل، ذهنیت قوی و برنده شدن داریم تا به همراه بازی خوب سه امتیاز را بگیریم. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم باهوش بودن است و اینکه اسیر ضدحملات مس کرمان نشویم.
وی در واکنش به اظهارات مهدی محمدنبی نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال که مدعی شده بود با مربیان لیگ برتری درباره برنامههای تیم ملی صحبت شده است، گفت: هنوز این اتفاق نیفتاده است. ما فقط برنامه لیگ را میدانیم و اینکه چطور بازیها برگزار میشوند. سازمان لیگ به صورت رسمی اعلام نکرده است، اما تیمها میدانند به چه صورت بازیها برگزار میشوند. اگر به صحبتهای من گوش کرده باشید، همیشه گفتهام منافع ملیمان مهم است. ما حتی امین حزباوی را با وجود اینکه دفاع وسط نداشتیم در اختیار تیم جوانان قرار دادیم. مشکلی از این بابت نداریم، چون تیم ملی ارجحیت دارد.
سرمربی تیم فوتبال فولاد خوزستان همچنین درباره اینکه نبی اعلام کرده تنها گزینه ایرانی کارلوس کیروش برای حضور در کادر فنی تیم ملی او بوده است و گزینه دیگری وجود ندارد، گفت: قبل از هر چیزی باید از شخص کیروش تشکر کنم. وقتی مربی بزرگی از شما تعریف و تمجید کرده است و بهعنوان دستیارش انتخاب میکند، اعتباری در دنیا خواهد بود. همیشه گفتم و باز هم تکرار میکنم کنار مربیان بزرگ کار کردن مثل دانشگاهی برای هر مربی خواهد بود، آنهم برای کسی که عاشق آموزش و یادگیری باشد. از این موضوع واقعاً خوشحالم و از کیروش تشکر میکنم و امیدوارم در تیم ملی بهترین نتایج را بگیرد.
نکونام با بیان اینکه «فکر کنم عموم جامعه از شرایط تیم ملی رضایت دارند.»، ادامه داد: درباره حضورم در تیم ملی، فدراسیون فوتبال و در رأس آن مهدی تاج و مهدی محمدنبی هستند که برنامهریزی میکنند. حرف من یک جمله است، من تحت قرارداد فولاد هستم و به باشگاهم و به جایی که کمک کرده رشد کنم، عرق داشته و دوست دارم پاسخ محبتهای باشگاه فولاد را بدهم. سالها در این باشگاه کار میکنم و مثل سالهای قبل که قبل یا وسط فصل پیشنهاد بود و الان هم هست، دوست ندارم یک هوادار فولاد ناراحت شود. ما سالها خاطرات خوبی داشتیم و در حال حاضر نیز تصمیمگیرنده باشگاه فولاد است و دوست دارم به بزرگی خودش ادامه دهد، همینطور که الان هم بزرگ است.
وی در پایان تصریح کرد: من تحت قرارداد فولاد هستم و اول فصل با توجه به اینکه میتوانستم جدا شوم به دلیل اینکه خودم را مدیون هواداران میدانستم. شاید روزهای اولی که آمده بودم، برای هواداران سخت بود، اما الان ارتباطی داریم که جدانشدنی است. هر جای استان خوزستان حاضر میشویم، مردم به ما لطف دارند و نمیتوانم آن را با چیزی عوض کنم. اگر یک هوادار فولاد از کار، رفتارم و اتفاقاتی که میافتد، ناراحت شود، عذاب وجدان میگیرم. هواداران در این چند سال برای من سنگ تمام گذاشتند. فولاد رسماً (با حضور نکونام در تیم ملی) مخالفت کرده است و دیگر صحبتی در این زمینه نمیبینم.
چرا روسیه و چین صرفا نظارهگر تنش بین تاجیکستان و قرقیزستان هستند؟
فرارو- ماه گذشته، سربازان قرقیزستان و تاجیکستان در چندین نقطه از مرزهای نامشخص دو کشور به سوی یکدیگر به تبادل آتش پرداختند. پس از یک آتش بس کوتاه مدت درگیری شدید میان دو طرف از سر گرفته شد و از مناطق مرزی به داخل خاک قرقیزستان گسترش یافت و مناطق دورافتاده استان اوش هدف گرفت. ارتش تاجیکستان پل عبوری از رودخانه آق سو را تخریب کرد پلی که امکان ارتباطات تجاری و مسکونی را فراهم میکرد. سپس ارتش تاجیکستان یک مدرسه دولتی را در روستای دوستوک در استان بادکند قرقیزستان اشغال کرد و بر روی آن پرچم تاجیکستان را به اهتزاز درآورد. سپس قرقیزستان مناطق مرزی تاجیکستان را گلوله باران کرد.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، این درگیری یکی از جدیترین تشدیدهای درگیری نظامی میان دو دولت در تاریخ آسیای مرکزی از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی به این سو بوده است. در طرف قرقیزستان دست کم ۶۲ غیر نظامی و افسر نظامی کشته و ۱۹۸ نفر مجروح شده و تقریبا ۱۳۶ هزار نفر آواره شدند. مقامهای تاجیکستان به طور رسمی ۴۱ کشته در میان غیر نظامیان و پرسنل نظامی را تایید کردند. وزارت خارجه قرقیزستان تاجیکستان را به دلیل ارتکاب اقدام جنگی محکوم کرده و مدعی شده که این تجاوز از پیش برنامه ریزی شده بود. وزارت امور خارجه تاجیکستان قرقیزستان را مسئول تجاوز و نقض هنجارهای حقوق بشردوستانه بین المللی دانست.
این درگیری هم چنین محدودیتهای سازمانهای امنیتی منطقهای تحت رهبری چین و روسیه در آسیای مرکزی را آشکار میسازد. زمانی که رهبران چین، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند ازبکستان تنها ۳۲۰ کیلومتر دورتر از مرز قرقیزستان و تاجیکستان گردهم آمده بودند دو کشور در حال درگیری با یکدیگر بودند.
«امامعلی رحمان» رئیسجمهور تاجیکستان و «سادیر جپاروف» همتای قرقیزستانی وی در این نشست حضور داشتند و با «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین و «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه ملاقات نمودند. این درگیری توسط روسای جمهور تاجیکستان و قرقیزستان در یک نشست جانبی مورد بحث قرار گرفت، اما در محل اصلی برگزاری نشست در مورد آن گفتگویی انجام نشد.
بیمیلی سازمان همکاری شانگهای به حل مناقشات میان اعضای خود نشان میدهد که آن سازمان چگونه صرفا در راستای ارتقای منافع امنیتی چین در منطقه اقدام میکند و اهدافاش در این راستا محدود شده است. پکن در وهله نخست به رژیمهای قوی در آسیای مرکزی علاقهمند است که اقلیت اویغور را سرکوب کنند و از طرح کمربند و جاده آن کشور در منطقه حمایت نمایند. چین به صراحت اعلام کرده که اعضای آسیای مرکزی سازمان همکاری شانگهای باید مکان و نهادهای دیگری را برای حل اختلافات درون منطقهای خود بیابند.
به همین ترتیب، قرقیزستان و تاجیکستان هر دو عضو سازمان پیمان امنیت جمعی (csto) به رهبری روسیه میباشند که از نظر تاریخی تصمیم گرفته در درگیریهای بین دولتی میان دولتهای عضو آن سازمان مداخله نکند. تنها باری که روسیه در این باره مداخله مستقیم انجام داد اعزام نیروهای آن کشور برای سرکوب تظاهرات ماه ژانویه در کشور قزاقستان بود. زمانی که نظامیان قرقیزستان و تاجیکستان در آوریل ۲۰۲۱ میلادی با یکدیگر درگیر شدند سازمان پیمان امنیت جمعی در حال برگزاری نشستی در دوشنبه پایتخت تاجیکستان بود. آن سازمان در نشست خود هیچ توجهی به مسئله درگیریهای مرزی نداشت.
در واکنش به درگیریهای اخیر، سازمان پیمان امنیت جمعی پیشنهاد میانجیگری دیپلماتیک بین بیشکک و دوشنبه را ارائه داد با این وجود، این بیانیه احتمالا نمایانگر رویکرد کرملین و نه سازمان پیمان امنیت جمعی در قبال درگیری و منافع آن کشور در توقف بیثباتی بیشتر است. روسیه علاقهای به آسیای مرکزی متحد و بدون نیاز به حمایت مسکو ندارد با این وجود، همزمان نمیخواهد ببیند که آن منطقه به منبع بیثباتی در امتداد مرزهای جنوبیاش تبدیل میشود.
برخلاف جنگ مجدد بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان که به طور گسترده از آن تحت عنوان نشانهای از تضعیف موضع و نقش روسیه یاد میشود تجاوز در آسیای مرکزی عمدتا توسط عوامل داخلی هدایت میشود. اگر رئیس جمهور روسیه هنوز نقشی در این درگیری ایفا میکند از موضع قدرت است نه ضعف. قرقیزستان نمیتواند از سازمان پیمان امنیت جمعی برای مقابله با تجاوز تاجیکستان به کشورش استفاده کند، زیرا رحمان روابط نزدیکی با کرملین دارد و در طول تهاجم روسیه به اوکراین به پوتین وفادار مانده است. او در ماه ژوئن در دوشنبه میزبان پوتین بود.
به عنوان نشانهای از حمایت مسکو از انتقال قدرت و جانشینی قریب الوقوع در ساختار سیاسی تاجیکستان «والنتینا ماتوینکو» رئیس شورای فدراسیون روسیه (مجلس سنا) با «رستم امامعلی» پسر ۳۴ساله رحمان در دوشنبه روزی که روسیه به اوکراین حمله کرد ملاقات نمود. برخی در قرقیزستان از این موضوع نگران هستند که موضع بیطرف کشورشان در مورد تهاجم روسیه به اوکراین ریشه حمایت قویتر پوتین از تاجیکستان باشد.
تشدید تنش در امتداد مرز قرقیزستان و تاجیکستان موضوع تازهای نیست. درگیریهای کوچک به طور منظم در امتداد مرز شعله ور میشوند و مرگبارترین درگیری تا به امروز در آوریل ۲۰۲۱ میلادی رخ داد که در جریان آن دهها غیر نظامی کشته و صدها نفر زخمی شدند. عوامل زیادی در این باره دخیل هستند. تحدید مرزهای ملی شوروی در دره فرغانه شکست مقاومت کوتاه مدت جغرافیای پیچیدهای را به وجود آورد. از حدود ۹۶۵ کیلومتری مرز بین تاجیکستان و قرقیزستان تنها یکی از مناطق مرزی مشخص شده است. دو منطقه تاجیکستان به نامهای وروخ و کایراگاچ (همچنین به نام لولازور) در قرقیزستان هستند و به تنشهای بین دو کشور دامن زدهاند.
با این وجود، مشکل واقعی ریشه در سیاست مدرن دارد. در قرقیزستان و تاجیکستان رهبران سیاسی از تنشهای مرزی در راستای منافع سیاسی داخلی خود استفاده میکند. اگرچه دو کشور دارای رژیمهای کاملا متفاوتی هستند تاجیکستان رژیم سیاسی عمیقا خودکامه و قرقیزستان رژیمی پوپولیست دارند، اما هر دو به جای تلاش برای مذاکره به منظور همزیستی مسالمتآمیز که به نفع مردمان محلی خواهد بود رویکردهای پوپولیستی را در مناطق مرزی اتخاذ کرده اند. جپاروف پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۱ میلادی وعده داده بود که مسائل مرزی را حل و فصل کند و این وعده را با هدف جذب آرا مطرح کرد در حالی که رحمان از لفاظیهای توسعه طلبانه برای گرد آوردن ملت تاجیکستان حول محور رژیم سیاسی خود استفاده میکند.
تاجیکستان از طریق روسیه، چین و ایران مهمات و تجهیزات مورد نیاز خود را به دست آورده و آموزش نظامی دیده است. وزارت امنیت عمومی چین راه اندازی یک پایگاه نظامی جدید در تاجیکستان را برای مقابله با تهدیدات ناشی از افغانستان تامین مالی کرد و ایران یک مرکز تولیدی برای تولید پهپادهای تاکتیکی ابابیل-۲ در آن کشور افتتاح کرده است.
تاجیکستان با دارا بودن مرز طولانی با افغانستان، کمکهای امنیتی گستردهای را از ایالات متحده و اتحادیه اروپا دریافت کرده است. دولت ایالات متحده از تاجیکستان از طریق عرضه تسلیحات تاکتیکی و آموزشهای نظامی حمایت میکند. در مقابل، قرقیزستان نیز از ایالات متحده کمکهای امنیتی دریافت میکند، اما بخش عمده برنامههای امریکا در قرقیزستان بر روی ایجاد و تقویت دموکراسی متمرکز شده است.
رحمان از زمان جنگ داخلی در دهه ۱۹۹۰ میلادی نزدیک به سه دهه بر تاجیکستان حکمرانی کرده است. او تمام اعضای اپوزیسیون را یا زندانی کرد یا به زور از کشور خارج ساخت و فراری داد و یا به قتل رساند. هم چنین، رحمان در حال برنامه ریزی برای انتقال قدرت به پسرش میباشد. تشدید درگیری با قرقیزستان به بهانه حفاظت از مرزها و قومیت تاجیک به تثبیت کنترل او بر مقامهای نظامی و دولتی برای انتقال قدرت قریب الوقوع به پسرش کمک میکند.
در قرقیزستان، رهبری آن کشور به تازگی قدرت پیدا کرده و از درجه خودکامگی کمتری برخوردار است. جپاروف و متحد نزدیکاش «قمچی بیک تاشی اف» رئیس کمیته دولتی امنیت ملی قرقیزستان موفق شدند در انتخابات جنجالی اوایل سال ۲۰۲۱ میلادی براساس یک پلتفرم پوپولیستی پیروز شوند.
حاکمیت سرزمینی و امنیت مرزی در دستور کار آنان قرار داشت. آنان پهپادهای بایراکتار ترکیه و نفربرهای زرهی روسیه را برای پشتیبانی از نیروهای مسلح خود خریداری کردند. روابط جپاروف با مسکو از امنیت کمتری نسبت به رحمان با پوتین برخوردار است، زیرا او در نتیجه اعتراضات گسترده و با جایگزینی سلفاش به قدرت رسید. جپاروف همچنین تلاش کرده تجارت با چین را به سطح پیش از شیوع کووید -۱۹ بازگرداند.
رحمان با تشدید جنگ با قرقیزستان توانست توجه داخلی را از سرکوب خشونت آمیز اخیر خود علیه فعالیتهای سیاسی در میان پامیریها (جمعیت اقلیت ایرانی تبار درولایت خودمختار بدخشان کوهستانی که پیرو مذهب شیعه اسماعیلی هستند) منحرف کند. ولایت خودمختار بدخشان کوهستانی با هویت محلی متمایز خود آخرین سنگر مقاومت مدنی در برابر اقتدارگرایی رحمان باقی مانده است. چندین تن از ساکنان آن منطقه از اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی به این سو در درگیری با نیروهای دولتی تاجیکستان کشته شده اند. رحمان اخیرا با صدور فرمانی دو موسسه مهم پیروان فرقه اسماعیلیه، یک مدرسه و یک کتابفروشی را تعطیل کرده است.
در قرقیزستان، سیاستهای پوپولیستی جپاروف، فساد و سرکوب مخالفان در داخل به شدت مورد انتقاد و چالش قرار گرفته است. عدم آمادگی دولت قرقیزستان در برابر تجاوزات تاجیکستان در ماه گذشته به طور کامل در معرض دید مخاطبان داخلی قرار گرفت. در جایی که دولت جپاروف دچار کمبود است جامعه مدنی قوی قرقیزستان و رسانههای مستقل این شکافها را پر میکنند. کارزارهای مردمی برای حمایت از آوارگان داخلی و ارائه اطلاعات باز در سراسر کشور به راه افتاد. مردم به قربانیان درگیری سرپناه، غذا و لباس ارائه کردند.
با این وجود، جامعه مدنی ضعیف در تاجیکستان و بسیج قوی مردمی در قرقیزستان احتمالا تاثیر معکوس خواهند داشت. رحمان قادر خواهد بود دستگاه امنیتی را برای انتقال موفقیتآمیز قدرت به پسرش تثبیت کند. او بر احساسات ملی گرایانه حمایت از قومیت تاجیک در امتداد مرز بیثبات با قرقیزستان تکیه دارد.
در مقابل، در قرقیزستان جپاروف و تاشی اف به عنوان افرادی ناتوان از توقف متجاوز خارجی و دادن تعداد زیادی تلفات نزد افکار عمومی آن کشور قلمداد شده اند. قرقیزستان از جهاتی شبیه ارمنستان است جایی که «نیکول پاشینیان» نخست وزیر آن کشور نتوانسته قلمرو خود را حفظ کند در حالی که همسایه اقتدارگرای او (جمهوری آذربایجان) قدرت خود را تحکیم کرده و مناطق ارضیای که میخواست را بدست آورده است.
هم در ارمنستان و هم در قرقیزستان، معترضان خواستار خروج دولتهای خود از پیمان پیمان امنیت جمعی هستند. با هر بحران امنیتی یا اجتماعی در قرقیزستان شبکههای جامعه مدنی بسیج میشوند و میتوانند بالقوه اعتراض علیه دولت منفور را تقویت کنند. درگیریهای اخیر با تاجیکستان ممکن است سیاست قرقیزستان را بیش از پیش بیثبات سازد.
نه چین و نه روسیه خواهان بیثباتی فزاینده در آسیای مرکزی نیستند حتی اگر این بیثباتی در کشورهای کوچکتری مانند قرقیزستان و تاجیکستان رخ دهد. قرقیزستان و تاجیکستان به شدت به چین بدهکار هستند. هر دو کشور صدها هزار کارگر مهاجر در روسیه دارند. با این وجود، حتی علیرغم نفوذ اقتصادی قوی هیچ یک از کشورها نمیتوانند تضمینهای امنیتی را برای درگیریها در آسیای مرکزی ارائه دهند. در عوض، درگیریها ناکافی بودن سازمان همکاری شانگهای و سازمان پیمان امنیت جمعی را در جلوگیری از تشدید تنشها میان کشورهای عضوشان آشکار ساختند.
پیشگیری و حل و فصل آینده درگیری در آسیای مرکزی به این بستگی دارد که آیا شرکای غربی از جمله سازمان امنیت و همکاری در اروپا، دولت ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا مایل به میانجیگری در تنشهای منطقهای هستند یا خیر. مانند سفر «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به ارمنستان برای نشان دادن حمایت ایالات متحده از صلح بین دولتها در قفقاز جنوبی اکنون زمان آن فرارسیده که شرکای غربی از صلح منطقه حمایت کرده و از تلفات جانی در آینده جلوگیری کنند. هم روسیه و هم چین احتمالا با هرگونه حضور گسترده غرب در منطقه مخالفت خواهند کرد، اما در مورد ارائه جایگزینهایی که آسیای مرکزی صلح آمیزتر را به ارمغان میآورد هم چنان کوتاهی میکنند.
آیا عبور بیت کوین از خط مقاومت بلندمدت خود برای شروع روند جدید کافی خواهد بود؟
آیا عبور بیت کوین از خط مقاومت بلندمدت خود برای شروع روند جدید کافی خواهد بود؟ عبور قیمت بیت کوین از خط مقاومت نزولی بلندمدت در دو روز گذشته، برخی معاملهگران را به شروع روند صعودی جدید امیدوار کرده است. اما آيا شاخصهای دیگر بازار و عوامل اقتصاد کلان به اندازه کافی تغییر کردهاند تا […]
آیا عبور بیت کوین از خط مقاومت بلندمدت خود برای شروع روند جدید کافی خواهد بود؟
عبور قیمت بیت کوین از خط مقاومت نزولی بلندمدت در دو روز گذشته، برخی معاملهگران را به شروع روند صعودی جدید امیدوار کرده است. اما آيا شاخصهای دیگر بازار و عوامل اقتصاد کلان به اندازه کافی تغییر کردهاند تا خریداران را به حمایت از این روند جدید ترغیب کنند؟
به گزارش کوین تلگراف، قیمت بیت کوین روز گذشته (۱۳ مهر) با عبور از یک خط روند نزولی بلندمدت، بار دیگر خود را به بالای محدودهٔ ۲۰٬۰۰۰ دلاری رساند. این خط مقاومتی است که بیت کوین از ۱۵ نوامبر سال گذشته (۲۴ آبان) در حال تلاش برای عبور از آن بوده است.
در واقعیت، ادامه یافتن روند معاملات نوسانی (Sideways) باعث شد تا قیمت بیت کوین بهسادگی در بالای این خط مقاومت بلندمدت تثبیت شود؛ محدودهای که در ۱۱۴ روز گذشته بین ۱۸٬۵۰۰ دلار تا ۲۴٬۵۰۰ دلار در نوسان بود.
خط روند نزولی بلندمدت بیت کوین در نمودار روزانه قیمت بیت کوین / دلار
از آنجایی که قیمت بیت کوین و اتریوم تمایل دارند تا همراستا با قیمتهای بازار سهام حرکت کنند؛ زمانی که شاخصهای ساندپی ۵۰۰ و نزدک در ۴ اکتبر (۱۲ مهر) روز خود را با افزایش ۲ تا ۳درصدی به پایان رساند، قیمت بیت کوین نیز به ۲۰٬۳۶۵ دلار رسید.
نمودار همبستگی قیمت بیت کوین، اتریوم و اساندپی ۵۰۰
با این حال، فراموش نکنید که الگوهای کوتاهمدت قیمت لزوماً نمایانگر تغییر روند بزرگتر نیست. کوین متریکس دراینباره میگوید:
همبستگی میان بیت کوین و اتریوم با اساندپی ۵۰۰ اخیراً افزایش یافته است؛ زیرا شاخص معیار بازار (Benchmark Index) به ۳٬۶۰۰ کاهش یافته است؛ جایی که پیش از این در دسامبر ۲۰۲۰ به آن رسیده بود.
برخلاف رشد بازار سهام و ارزهای دیجیتال در ۴ اکتبر (۱۲ مهر)، ترس از تورم سرسامآور جهانی، افزایش نرخ بهره و سایر نگرانیهای اقتصادی، همچنان اشتهای سرمایهگذاران را برای تعامل با بازارها سرکوب میکند. این واقعیتی است که به وضوح در عملکرد این بازارهای در سه ماهه سوم سال جاری نیز منعکس شده است.
عملکرد بیت کوین و دیگر داراییها در سه ماه سوم سال ۲۰۲۲
اوپک، در ۵ اکتبر (۱۳ مهر) اعلام کرد که قصد دارد تا تولید نفت خود را بهمیزان ۲میلیون بشکه در روز کاهش دهد؛ این مقدار معادل ۲درصد تقاضای جهانی برای نفت است. با اینکه، پس از این خبر ارزش سهام نفت افزایش یافت، اما کاخ سفید نگران است که کاهش تولید نفت باعث افزایش قیمت سوخت شده و مبارزه فدرال رزرو با تورم را پیچیده کند.
بهطور کلی، سرمایهگذاران نهادی مانند سیتی و گلدمن ساکس انتظار دارند که نوسانات بازارهای سهام همچنان ادامه یابد و بههمین شکست مقاومت کوتاه مدت دلیل قیمت اساندپی ۵۰۰ را در بازنگری اهداف پایان سال خود نزولی درنظر گرفتهاند. در همین حال، دیگر سرمایهگذاران نیز سال ۲۰۲۳ را همچنان نزولی پیشبینی میکنند.
در کنار همه اینها، تورم در سرتاسر جهان همچنان بالاست، پیشبینی درآمد شرکتها نزولی است و فدرال رزرو با اطمینان از برنامههای فعلی خود برای کاهش تورم مصمم به نظر میرسد.
در نتیجه، هیچ یک از این تحولات زمینهساز افزایش ریسکپذیری معاملهگران برای سرمایهگذاری در بازار نخواهد شد. علاوهبراین، با توجه همبستگی بیت کوین و بازارهای سهام و حساسیت سرمایهگذارن به جریان اخبار اقصادی نزولی، بعید به نظر میرسد که عبور بیت کوین از این خط روند نزولی بلندمدت نشانهای از تغییر روند باشد.
در حقیقت، شکست محدوده رنج و بستهشدن دنبالهای از کندلهای روزانه قیمت بالای ۲۵٬۰۰۰ دلار میتواند نشانه قابلقبولتری برای شروع روند جدید قیمت بیت کوین باشد.
سیگنالهای جدید از توافق ایران و آمریکا
کبنا ؛خبرهاي تکميلي بيانگر آن است که آزادسازي همزمان زندانيان ايران و امريکا و همچنين آزادسازي 7 ميليارد دلار از منابع بلوکه شده ايران با ميانجيگري قطر انجام شده است.طي هفتههاي اخير مذاکرات فشردهاي با وساطت يکي از کشورهاي منطقه درباره آزادسازي همزمان زندانيان ايران و امريکا انجام و ميلياردها دلار از منابع ارزي مسدود شده کشورمان نيز در اين چارچوب در شرف آزادسازي است. خبرهاي تکميلي بيانگر آن است که آزادسازي همزمان زندانيان ايران و امريکا و همچنين آزادسازي 7 ميليارد دلار از منابع بلوکه شده ايران با ميانجيگري قطر انجام شده، ضمن اينکه سوييس و سازمان ملل نيز بعنوان کانال ارتباطي در اين امر درگير هستند. استفان دوجاريک سخنگوي سازمان ملل نيز مدعي شد باقر نمازي زنداني دوتابعيتي از زندان آزاد و ايران را ترک کرده و سيامک نمازي نيز آزاد شده، اما همچنان در ايران است.
تازهترين جزئيات آزادسازي پولهاي بلوکه شده ايران
رسانه نزديک به شورايعالي امنيت ملي از مذاکرات فشردهاي با وساطت يکي از کشورهاي منطقه درباره آزادسازي همزمان زندانيان ايران و آمريکا و آزادسازي ميلياردها دلار از منابع ارزي مسدود شده کشورمان خبر داد. در حالي که مذاکرات رفع تحريمها به دليل عدم اتخاذ تصميم سياسي از سوي ايالات متحده آمريکا همچنان بدون حصول نتيجه باقي مانده، اين کشور مستقل از روند مذاکرات هستهاي، در حال پيگيري موضوع آزادي زندانيان خود در ايران و همزمان آزادسازي منابع مسدود شده ارزي کشورمان در کره جنوبي است. نور نيوز؛ رسانه نزديک به شورايعالي امنيت ملي خبر داده است که طي هفتههاي اخير مذاکرات فشردهاي با وساطت يکي از کشورهاي منطقه درباره آزادسازي همزمان زندانيان ايران و آمريکا انجام و ميلياردها دلار از منابع ارزي مسدود شده کشورمان نيز در اين چارچوب در شرف آزادسازي است. بر اين اساس؛ ايران هنوز حسابهاي اعلامي براي انتقال منابع مذکور را بنا بر ملاحظات بانکي نپذيرفته و حسابهاي جديدي را به اين منظور معرفي کرده است.
بازتاب آزادسازي منابع ارزي ايران در «رويترز» و «فايننشالتايمز»
خبر ازادي زندانيان ايراني - امريکايي و آزادسازي هفت ميليارد دلار منابع ارزي مسدود شده ايران در کره جنوبي در صدر اخبار خبرگزاري ها قرار گرفت. ساعتي پس از انتشار خبرآزادي باقر و سيامک نمازي، خبرگزاري هاي«رويترز» و«فاينشال تايمز» با انتشار خبرهاي اختصاصي خود به تاييد خبر اوليه پرداختند. خبرگزاري رويترز با اشاره به خبر ازادي اين دو فرد دو تابعيتي ايراني - امريکايي به نقل از يک منبع آگاه نوشت :« به واسطه تبادل زندانيان و ميانجي گري يکي از کشورهاي همسايه منابع بلوکه شده ايران به خاطر تحريم ها به زودي آزاد مي شود.» در همين حال خبرگزاري فاينشال تايمز به نقل از يک منبع آگاه نوشت : « اقدام اخير ايران مبني بر آزاد کردن زندانيان آمريکايي مانند آقاي نمازي نشان دهنده حسن نيت ايران براي تبادل بزرگ زندانيان است. اين اقدام مي تواند منابع بلوکه شده ايران در کره جنوبي را آزاد سازد.
کشورهاي قطر، سوييس و سازمان ملل در اين امر درگير هستند. اطلاعات دريافتي خبرنگار تسنيم از منابع آگاه نشان ميدهد که در همين راستا بناست 7 ميليارد دلار از منابع ارزي کشورمان که در کره جنوبي مسدود شده بود، آزاد شود. اين ازاد سازي به دنبال مذاکرات فشردهاي است که طي هفتههاي اخير با وساطت يکي از کشورهاي منطقه درباره آزادسازي همزمان زندانيان ايران و آمريکا و ميلياردها دلار از منابع ارزي مسدود شده کشورمان انجام مي شود. سخنگوي سازمان ملل اعلام کرده باقر نمازي ايران را ترک کرد. همچنين جارد گنسر وکيل سيامک نمازي هم عصر شنبه به خبرنگار رويترز گفت که سيامک نمازي با مرخصي يک هفتهاي و قابل تمديد از زندان ايران خارج شده است. استفان دوجاريک، سخنگوي سازمان ملل در حساب کاربري سازمان ملل اعلام کرد که «آنتونيو گوترش»، دبيرکل سازمان ملل قدردان اين است که پس از درخواست از رئيس جمهور، جمهوري اسلامي ايران براي آزادي باقر نمازي، به او اجازه ترک ايران براي درمان داده شده است. سيامک و باقر نمازي چند سال پيش به اتهام جاسوسي و همکاري با دولت آمريکا هر کدام به 10سال حبس محکوم شده بودند.
پاسخ به چند پرسش اساسی در مورد معمای احیای برجام
روند مذاکرات هستهای وین با محوریت احیای برجام، پس از به نتیجه نرسیدنِ ابتکار اخیر اتحادیه اروپا در ارایه یک بسته پیشنهادی به تهران و واشینگتن جهت باز کردن گرهِ معادله اتمی ایران، عملاً وارد دورهای از رکود و سکونِ عمیق شده است. در این فضا، مسوولان ارشد آمریکایی از جمله "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه این کشور به تازگی اعلام کرده اند که «حداقل در کوتاه مدت، هیچ چشمانداز روشنی را جهت حصول توافق با ایران و احیای برجام، پیشِ چشم نمیبینند».
در نقطه مقابل ایران نیز تاکید دارد که آنچه آمریکا در پیِ آن است، توافقی بی در و پیکر و مملو از نقاط کور و مبهم است که عملا به آنها اجازه میدهد تا بار دیگر سناریوی بدعهدی خود را که به نحوی آشکار در قالب نسخه اولیه توافق برجام خود نشان داد، تکرار کنند و منافع ملی ایران را تضییع کنند. در این فضا، سوالهای مختلفی در مورد روند مذاکرات و به طور خاص سرنوشت آن مطرح میشود. به عنوان مثال، عدهای به طرح این سوال میپردازند که چرا دولت آمریکا با قاطعیت، شکست مذاکرات هستهای با ایران را اعلام نمیکند؟
از طرفی، برخی دیگر با اشاره به برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا به این نکته اشاره میکنند که شاید دولت بایدن برای بعد از برگزاری انتخابات مذکور، طرح و برنامه خاصی با محوریت معادله اتمی ایران دارد که اکنون زمانِ مطرح کردن آن نیست.
در این راستا، فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و کارشناس سیاست خارجی کشورمان در گفتوگو با فرارو، به بررسی ابعاد مختلف پرسشهای مذکور و پاسخهای احتمالی به آنها پرداخته است.
نگرانیهای بایدن در مورد اعتبار دولت و حزب متبوعش و همچنین حفظ مسیر دیپلماسی به عنوانِ راهی کم هزینه جهت تقابل با ایران، عمده محرکهای دولت کنونی آمریکا در اعلام نکردنِ شکست قطعی مذاکرات هستهای با تهران هستند
به نظر شما به چه دلیل دولت بایدن شکست قطعی مذاکرات اتمی با ایران را در شرایطی که فضایی از رکود و بنبست بر آن حاکم شده اعلام نمیکند و مدام تاکید دارد که هنوز فضا برای مذاکره و دستیابی به یک توافق وجود دارد؟
قبل از آمریکا، در مورد ایران بر این باورم که سیاست سازانِ ایرانی و به طور خاص دولت کنونی کشورمان، هنوز مایل هستند که در مورد معادله اتمی ایران، راه حلی پیدا شود و به تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان خاتمه داده شود و تا حدی فشارها از روی حاکمیت، مخصوصا در رابطه با مدیریت فضای اقتصادی کشور برداشته شود. فشارهایی که در نوع خود میتوانند سرمایه اجتماعی را کاهش و نارضایتی داخلی را نیز تشدید کنند. این مساله در نوع خود تا حدی آمریکا را نیز ترغیب میکند که تا جای ممکن راهِ کم هزینه در مواجهه با ایران که همان دیپلماسی است را همچنان ادامه دهد.
با این همه، در مورد آمریکا، صورت و ماهیت معادله متفاوت است. دولت بایدن اساسا به این دلیل شکست قطعی مذاکرات اتمی با ایران را اعلام نمیکند، زیرا یکی از وعدههای بنیادین این دولت حتی قبل از اینکه بایدن رئیس جمهور شود، بازگشت آمریکا به توفق برجام و احیای این توافق بود. حال اگر وی بخواهد شکست مذاکرات و مرگ برجام را اعلام کند، این مساله در نوع خود آسیبهای جدی را به حیثیت و اعتبار رئیس جمهور آمریکا و همچنین حزب دموکرات وارد خواهد کرد.
از طرفی، آمریکاییها تا حدی نیز نگران تبعات منطقهای و بین المللی اعلام شکست قطعی مذاکرات احیای برجام هستند و نمیخواهند با تحقق این مساله، عملا فضایی از تنش زاییِ فزاینده را مخصوصا در منطقه خاورمیانه و یا اوج گیری بیش از پیشِ پیشرویهای هستهای ایران را شاهد باشند.
با این همه، من از زمان آغاز روند مذاکرات اتمی وین، هیچ امیدی نداشته و اکنون نیز ندارم که احیای برجام اتفاق بیفتد و به طور خاص بارها تاکید کرده ام که ایران باید خود را آماده یک دوره ۷ الی ۱۰ ساله بدونِ توافق برجام کند. البته که دولت کنونی کشورمان به ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی نیز به نظر من تا حد زیادی از حیث گفتمانی و فکری، در چهارچوب انجام مذاکرات و کسب دستاورد از آن قرار ندارد و از زمانِ روی کار آمدن توانسته زمان بخرد و در قالب آن اقدام به تقویت توانمندیهای هستهای کشورمان کند تا شاید از این رهگذر، اهرمهای فشارِ ایران در مقابل طرفهای برجامی و همچنین طرفهای منطقهای را تقویت کند و از این طریق تا حدی زمینه را جهت حصول توافقی مطلوب که حافظ منافع و امتیازات بیشتری برای ایران باشد فراهم کند.
آیا شما معتقدید که ایران در شرایط کنونی در زمره اولویتهای اصلی دولت آمریکا نیست؟
به نظر من در شرایط کنونی ایران اولویتِ اصلی برای تمامی جهان است. علت اصلی این موضوع نیز این است که جهان صنعتی اکنون به شدت با مشکل کمبودِ منابع طبیعی و انرژی (به دلیل جنگ اوکراین و تحریمها علیه روسیه) رو به رو شده است. در این میان، ایران یکی از غنیترین کشورهای دارنده منابع طبیعی در جهان است. از این رو، جهان غرب به انحای مختلف سعی دارد تا از منابع طبیعی ایران به ویژه در حوزه انرژی استفاده کند.
در شرایط فعلی، غرب تا حد زیادی به منابع انرژیِ عربی متکی است و این انحصارِ اتکا به منابع انرژی عربی، خود نگرانیهای جدی را برای آنها ایجاد کرده است. آنها احتیاجی به نفت و گاز ایران ندارند، اما احتیاج به تنوعبخشی به بازارِ تدارکاتی خود دارند تا از این طریق هم بتوانند در حوزه قیمت گذاری، و هم در شرایطی که تنشها و بن بستهایی در روابط با کشورهایی عربی ایجاد میشود، حوزههایی را جهت فعال سازی در راستای منافعشان داشته باشند.
از سوی دیگر، غرب به شدت نگران است که این منابع انرژی به دست رقبای آنها بیفتد که عملاً در حال رقابت با کشورهای مهم غربی در عرصه بین المللی هستند. در این میان به طور خاص نگرانیهای جدی در مورد چین، هند و یا روسیه وجود دارد. البته که این کشورها بعضا به واسطه روابط نزدیک خود با ایران، از کشورمان به مثابه کارت نیز در معادلات بین المللی استفاده میکنند.
با این همه، اکنون حدس من این است که آمریکاییها برخلاف گذشته که هرگونه توافقی با ایران را منوط به روشن شدن تکلیفِ سیاست ایران در رابطه با نابودسازی اسرائیل میکردند تا حدی کوتاه بیایند و به تهران اجازه بدهند که نفت خود را بفروشد و در عین حال به جنگ با اسرائیل و آمریکا نیز در منطقه ادامه دهد. با این حال، واشینگتن عملا پروژههایی را طراحی کرده و میکند تا از طریق آنها، منابع مالی حاصل از هرگونه توافق احتمالی با ایران را تا جای ممکن بسوزاند و ایران را با برخی بحرانها مشغول نگه دارد (البته که این موارد در قالب سناریویِ ایجاد گشایش در فضای مذاکرات معنا پیدا میکنند).
در این میان اساسا سیاست سازان ایرانی نباید فراموش کنند که یکی از اهداف بنیادین دولت اوباما از امضا توافق برجام با ایران، حراست از اسرائیل بود. در واقع، آمریکاییها سعی داشتند تا با رفع برخی تحریمها علیه ایران آن هم به شکل ناقص، تا حد زیادی موقعیت امنیتی اسائیل را در قالب توافق اتمی برجام ارتقا بخشند و محدودیتهای قابل توجهی را نیز بر ایران تحمیل کنند. از این منظر از نگاه من برجام نوعی مجازاتِ ملایم برای ایران بود.
در این چهارچوب، همانطور که پیشتر گفتم حدس من این است که آمریکاییها در بهترین حالت اگر به توافق با ایران هم روی آورند، نوعی معادله خاص را در قالب آن برقرار میسازند که در قالب آن هرچه ایران از حیث منطقهای و بین المللی واکنش کمتری را به تحرکات محورِ مخالف با خود نشان دهد، متعاقبا از درآمدهای بیشتری نیز برخوردار خواهد شد و هر چه این روند برعکس باشد، درآمدهای کمتری نیز نصیب این کشور خواهد شد. در واقع آمریکاییها در قالب این سناریو به دنبال نوعی "برجامِ جنگ آلود" هستند.
به نظر شما دولت آمریکا پس از برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در ماه نوامبر سال جاری میلادی، چه رویکردی را در قبال مذاکرات هستهای با ایران اتخاذ خواهد کرد؟ اهمیت این مساله به طور خاص از این جهت است که بسیاری از ناظران و تحلیلگران، این گزاره را مطرح میکنند که این دولت عملا در مورد مساله هستهای ایران دست نگه داشته تا ببیند که آیا میتواند بار دیگر اکثریت خود را در مجالس سنا و نمایندگان در جریان انتخابات میاندورهای کنگره حفظ کند و از موضع پرقدرتتر و البته همراه با بسیج سرمایه سیاسی کافی وارد مذاکره با ایران شود یا خیر.
ما نمیتوانیم هر دو سال به دو سال یا چهار سال به چهار سال، مملکت را معطل کرده و نگران انتخابات ریاست جمهوری و یا میاندورهای کنگره آمریکا باشیم. اگر بخواهم در سطحی کلی به سوال شما پاسخ دهم باید بگویم که کافی است توجه داشته باشیم که اساسا تفاوتهای میان سیاست دولتهای ترامپ و بایدن در مورد مساله ایران تا چه حد بوده است؟
من تفاوت چندانی را میان این دو نمیبینم. نباید فراموش کنیم که ریشه بسیاری از تحریمهای کنونی و گسترده علیه ایران به دوران اوباما باز میگردد. جدای از اینها باید توجه داشت که در آمریکا محورهای اصلی سیاست خارجی این کشور، از دلِ اتاقهای فکر و اندیشکدهها بیرون میآید و در این چهارچوب، رقابتها میان جمهوریخواهان و دموکرات ها، بیش از آنکه معطوف به حوزه سیاست خارجی باشد، به حوزه داخلی و مسائلی نظیر سیاستهای مالیاتی و یا جذب سرمایه گذاری و دیگر مسائل مهم نظیر مهار تورم و افزایش نرخ اشتغال معطوف است.
در مورد اصول کلی سیاست خارجی آمریکا که چندان هم مورد علاقه مردم این کشور نیست، احزاب اصلی آمریکایی تفاوت چندانی را با هم ندارند. ما اکنون در کشورمان سال هاست که هر دو سال به دو سال یا چهار سال به چهار سال در حال رصد انتخابات آمریکا (چه پارلمانی و چه ریاست جمهوری) هستیم و میبینیم که هر مرتبه نیز تغییر چندانی در وضعیت کشورمان ایجاد نمیشود.
در آن سو، شاهدِ تداوم سیاستی بوده ایم، اما در سمت ایران، نوسانهای جدی را مشاهده کرده ایم. از این منظر، به نظر من بعد از برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا چندان نباید انتظار ایجاد گشایشهای ویژهای را در مورد سیاست آمریکا در رابطه با ایران و یا در قبال موضوعاتی نظیر مساله هستهای کشورمان داشت. راهبرد اصلی آمریکا بهره گیریِ حداکثری از فرصتها و نقطه ضعفهای ایران و حصول توافقی با این کشور است که به بهترین نحو ممکن حافظ منافع ملی آمریکا و متحدان بین المللی اش باشد.
دیدگاه شما