سهام های کوچک بخریم یا بنیادی؟/ آینده بازار سرمایه در دست کدام گروه های بورسی است؟
بازار سرمایه ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد و نمی توان به راحتی پیش بینی کرد. چرا که این آیتمهای اقتصادی بسیار متغیر هستند. به طور کل با توجه به شرایط اقتصادی و تورمی که وجود دارد، بازار سرمایه در میان مدت و تا ۶ ماه آینده روند بازار صعودی خواهد بود.
(تصویر شماره 1)
(تصویر شماره 2)
گروه های پتروشیمی، باقر خادمی، مدیر سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذاری فارابی، در پاسخ به این پرسش که بازار سرمایه در کوتاه مدت و بلند مدت را چگونه پیش بینی می کنید، به خبرنگار ایران اکونومیست گفت : بازار سرمایه ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد و نمی توان به راحتی پیش بینی کرد. چرا که این آیتم های اقتصادی بسیار متغیر هستند. به طور کل با توجه به شرایط اقتصادی و تورمی که وجود دارد، بازار سرمایه در میان مدت و تا ۶ ماه آینده روند بازار صعودی خواهد بود.
وی در ادامه افزود: بازار سرمایه امروز نیمه شهریور ۱۴۰۰ را در حالی به پایان برد که شاخص کل بورس با رشد یک هزار و ۳۱۲ به یک میلیون و ۵۳۸هزار واحد رسید و شاخص هم وزن نیز رشد ۰.۵۵درصد رشد داشت. بازار دیروز بازار بدی نبود و در منفی ها خریدار وجود داشت بازار امروز نیز روند صعودی داشت.
رشد سهام های کوچک در کوتاه مدت
مدیر سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذاری فارابی در پاسخ به این پرسش که وضعبت صنایع پیش رو را در کوتاه مدت و بلندمدت چگونه ارزیابی می کنید بیان کرد : با توجه به اینکه سهام های دلاری در کوتاه مدت رشد خوبی داشتند، تک سهم ها و سهم های کوچک و به اصطلاح سهم های ریالی سهم های بنیادی بلند مدت در کوتاه مدت بهتر خواهند بود و در بلند مدت هم وضعیت سهام ها بستگی به نرخ دلار دارد و نمی توان آن را به صورت دقیق پیش بینی کرد.
احمد اشتیاقی کارشناس بازار سرمایه نیز در ارتباط با پیش بینی بازار سرمایه فردا گفت: به نظر می رسد فردا بازار سرمایه منفی آغاز به کار کند ودر ادامه تا پایان روز این روند ادامه داشته باشد و در نهایت منفی به پایان برسد.
خبرنگار/ زهرا قرمزچشمه فراهانی
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا Fundamental analysis یکی از روشهای تحلیل بازار سرمایه و پیش بینی قیمت هاست. تحلیل بنیادی، روشی برای آنالیز کردن سهام یا اوراق بهادار به واسطه محاسبه ارزش ذاتی آن است. این تحلیل، با مطالعه تمامی موارد تأثیرگذار بر ارزش نظیر وضعیت مالی، وضعیت عملکرد، وضعیت صنعت و شرایط اقتصادی کلان انجام میشود.
هدف اصلی چنین تحلیلهایی، کشف ارزش خاصی است که بتوان آن را با قیمت فعلی مقایسه کرد. درنتیجه مقایسه یک سرمایهگذار بتواند برای خرید یا فروش سهم و اوراق بهادار تصمیمگیری کند. اگر ارزش (Value) پایینتر از قیمت (Price) فعلی باشد، گفته میشود قیمت سهام افزایش یافته است و دارای حباب مثبت است. در این زمان سرمایهگذار میتواند تصمیم به فروش سهم بگیرد.
از طرف دیگر اگر ارزش (value) بیشتر از قیمت (Price) فعلی باشد، سهام بهعنوان سهام ارزنده و سودآور شناخته میشود که مبنای خرید سهم است. هنگامیکه بازار این شکاف را درک کند و با افزایش سهم های بنیادی بلند مدت قیمت سهم، آن را تنظیم کند، سرمایهگذار به هدف خودش که به دست آوردن سود بوده است، میرسد. هدف تحلیل بنیادی سهام در بورس همین است.
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی شامل چه مواردی است؟
اما تحلیل بنیادی یک شرکت شامل تحلیل گزارشهای مالی و سلامت عملکرد شرکت، وضعیت سودآوری، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه است. هنگامی که این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار میرود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است.
مقدمه تحلیل بنیادی
در تحلیل سهام، یک تحلیلگر بنیادی با در نظر گرفتن عواملی مانند درآمد شرکت، عواید کوتاهمدت، حاشیه سود، رشد آینده تحلیل را انجام میدهد. بهعبارتدیگر، وضعیت مالی یک شرکت مدنظر است. اگر سرمایهگذار سهم های بنیادی بلند مدت علاقهمند به اوراق قرضه (اوراق مشارکت) باشد، تحلیلها بهواسطه مطالعه نرخ سود، اطلاعات مربوط به اوراق قرضه، تعدیلات احتمالی در نرخ اعتبار اوراق و شرایط کلان اقتصادی انجام میشوند. شاید یکی از موفقترین تحلیلگران بنیادی تاریخ، وارن بافت است که در اوراکل اوماها، به دلیل استراتژیهای سرمایهگذاری خود، تبدیل به یک میلیاردر شده است.
صورت های مالی در سهم های بنیادی بلند مدت تحلیل بنیادی
آموزش تحلیل بنیادی، راز موفقیت سرمایه گذاران باهوش
ما در آکادمی پارسیان بورس با فعالیت چند ساله در بورس و آموزش آن به سرمایه گذاران جدید، علت ضعف افراد را در درک درست از خرید، دلیل نگهداری سهام و چرایی فروش را متوجه شدهایم. اکثر سرمایه گذارهای جدید به خاطر عدم یادگیری و آموزش تحلیل بنیادی، با صحبت های دیگران و یا تحلیل های تکنیکال ضعیف وارد بورس می شوند و با کوچک ترین تغییری دچار یک رفتار احساسی می شوند که به ضرر آن ها تمام می شود.
با استفاده از آموزش تحلیل بنیادی، آکادمی پارسیان بورس شما را به صورت کاربردی و گام به گام با تحلیل بنیادی آشنا خواهیم کرد. شما خودتان به تنهایی میتوانید سهم های ارزنده بازار را پیدا کنید، EPS شرکت ها را تخمین بزنید، یاد خواهید گرفت چطور شرکت ها را ارزش گذاری کنید و با استفاده از همه این ها میتوانید ارزش ذاتی یک شرکت را پیش بینی کنید.
بررسی ارز ذاتی در تحلیل بنیادی
انواع مواردی که در تحلیل بنیادی بورس بررسی می شود:
ارزش واقعی سازمان یا شرکت
ارزش واقعی به معنای اوراق بهادار سازمان با توجه به تمام جنبههای کمی و کیفی آن است. مجموع ارزش های فعلی سازمان شامل جریانات نقدی و مطالبات و … است.
با توجه به عوامل مجهول شامل:
- اطمینان نداشتن به تخمین صحیح از ارزش واقعی و ذاتی
- اطلاع نداشتن از زمانی که قیمت بازار به میزان ذاتی خود میرسد.
که در تحلیل بنیادی وجود دارد، قیمت بازار در بلند مدت به ارزش واقعی خود خواهد رسید.
یکی از روش های موفقیت و سرمایه گذاری صحیح، تحلیل و بررسی دقیق صورت های مالی میباشد که باید تمام اجزا و چگونگی تفسیر آن ها را به خوبی بدانید.
کاربرد تحلیل بنیادی
کاربرد تحلیل بنیادی
از جمله مهم ترین کاربرد های مهم آموزش تحلیل بنیادی بورس تمرکز این روش روی قیمت ها و ارزش سهام است. قیمت سهام به معنای میزان مبلغی که روی تابلو های بورس نمایش داده می شود و طبق این مبالغ معاملات انجام میشود. ارزش سهام به همان درک از تحلیل بنیادی گفته میشود که دلیلی بر قدرت روش تحلیل بنیادی بورس است.
به طور مثال ممکن است قیمت سهامی روی تابلوی معاملات حدود 500 تومان نمایش داده شود. اما پس از محاسبه با روش تحلیل بنیادی، ارزش این سهم 800 تومان گزارش داده شود. بررسی و تحلیل ارزش سهام مهم ترین بخش خرید و فروش در بازار بورس است.
آموزش تحلیل بنیادی بورس، یک فرایند ارزشمند میباشد که مراحل مختلفی دارد و تحلیل گران بازار بورس باید تمام این مراحل را برای دسترسی به ارزش سهم آینده بورس به خوبی اجرا کنند. برخی از مهم ترین موارد را بررسی می کنیم:
- تحلیل و بررسی دقیق مبلغ فروش سازمان
- بررسی میزان تولیدات
- برآورد میزان سود سازمان
- مقایسه بین دو عامل مهم ارزش و قیمت سهام
- تحلیل بازار های جهانی
- تحلیل بازار های ملی
- تحلیل بازار های صنعت
البته موارد دیگری هم برای دستیابی به ارزش واقعی سهم وجود دارندکه در کلاس های آموزش تحلیل بنیادی بورس بیشتر و حرفه ای تر با این موارد آشنا میشوید.
آکادمی پارسیان بورس با برگزاری دوره های مبتدی تا حرفه ای در زمینه تحلیل تابلو های معاملاتی و انواع روش های کسب سود از طریق بورس شما را تا دریافت بهترین سطح دانش همراهی می کند، در صورت علاقمندی می توانید برای اطلاع از دوره ها به اینجا مراجعه کنید.
نحوه یافتن سهم های مستعد در بازار بورس با تحلیل فاندامنتال
هرکسی که وارد بازار بورس میشود، میخواهد تا از خرید و فروش سهام در این بازار، سود بدست بیاورد و سرمایه خود را افزایش دهد. بنابراین هر سهامدار، سرمایه گذار یا تریدری که در بورس فعالیت میکند، به دنبال یافتن سهم های مستعد هستند تا بتوانند از آن سهمها سود بگیرند. ممکن است این سودگیری به صورت دورهای، کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت یا حتی لحظهای باشد؛ اما نکته مهم این است که اگر چشمانداز سرمایه گذار را نادیده بگیریم، میبینم که همه به دنبال یک هدف واحد هستند که همانا یافتن سهم های مستعد رشد و سود گرفتن از آنها است. بنابراین در ادامه میخواهیم ببینیم که چگونه و با چه روشهایی میتوانیم بفهمیم که سهام مستعد بازار، کدامها هستند تا برای خرید به موقع آنها دست به اقدام بزنیم و سپس سود حاصل از آن را به سرمایه خود بیفزاییم. اگر شما نیز به دنبال نحوه یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس تهران هستید، با ما همراه باشید.
چه سهامی مستعد رشد هستند؟
در سادهترین تعریف ممکن، سهام مستعد رشد به سهامی گفته میشود که در صورت خریداری آنها بتوانیم سود بدست بیاوریم. حالا برای اینکه بدانیم در بین صدها نماد موجود در بورس، کدامیک مستعد رشد هستند، میتوانیم روشهای زیر را با این منظور به کار بگیریم:
تابلوخوانی یکی از رایجترین و قدیمیترین روشهای تریدرهای بورس برای پی بردن به سهام ارزشمند بازار است که برای یافتن سهم های مستعد رشد نیز کاربرد دارد. برای مثال، با بررسی فاکتور قدرت خریدار و فروشنده سهام میتوان سهام مناسب نوسانگیری را تشخیص داد. همچنین با استفاده از میزان ورود نقدینگی به صنایع یا گروههای فعال نیز میتوان برای یافتن سهم های مستعد رشد در بورس اقدام کرد که این امور از طریق تابلوخوانی هم قابل انجام هستند.
فیلترنویسی یک روش حرفهای و نسبتاً تخصصی است که به کمک آن میتوانید با وارد کردن یک سری دادهها، آمار موردنظر خود در مورد سهام بورس را دریافت کنید. برای مثال، شما با نوشتن و اعمال یک فیلتر میتوانید بفهمید که نقدینگی هوشمند در ماههای گذشته برای کدام سهام در بورس صورت گرفته یا کدام سهام رشد یا نزول قیمت قابل توجهی را در یک مدت زمان خاص تجربه کردهاند. شما پیگیر هر اطلاعاتی در مورد سهام بورس باشید، میتوانید با نوشتن فیلتر مربوط به آن، سهام موردنظر خود را شناسایی نمایید. اما لازمهی استفاده از روش فیلترنویسی، یادگیری تابلوخوانی و تحلیل تکنیکال است.
گروههای مختلفی از سهام در بازار بورس تهران وجود دارند که از جمله آنها میتوان به گروه صنایع شیمیایی، صنایع فلزات اساسی، صنایع غذایی، صنایع دارویی، زراعت، خدمات و …. اشاره کرد. در بین تمام این گروهها، یک سری از صنایع همیشه از قدرت بیشتری برخودار هستند و در اکثر مواقع میتوان روی رشد اساسی آنها در میان مدت و بلند مدت حساب کرد که از جمله این صنایع میتوان صنایع فولاد و فلزات اساسی را نام برد.
روشهای فوق توسط برخی از سرمایه گذاران و تریدرها مورد استفاده قرار میگیرند تا بتوانند برای یافتن سهم های مستعد اقدام نمایند. روشهای عمومی و تخصصی دیگری نیز برای یافتن این سهام وجود دارد که در ادامه به آنها نیز خواهیم پرداخت.
جایگاه انواع تحلیل در یافتن سهم های مستعد رشد بورس چگونه است؟
نه تنها در بازار بورس، بلکه در کلیه بازارهای مالی، دو نوع تحلیل کلی برای پیش بینی قیمت داراییهای مالی وجود دارد که یکی «تحلیل تکنیکال» و دیگری «تحلیل فاندامنتال» است. تحلیل تکنیکال از روی نمودارهای قیمتی صورت میگیرد و کلاً اساس این نوع تحلیل به رصدکردن روند گذشتهی قیمت اختصاص دارد. در حقیقت، تحلیلگران تکنیکال صرفاً با بررسی نمودارها به پیش بینی آینده بازار میپردازند و از روی همان اقدام به خرید سهام یا فروش آنها میکنند. این نوع تحلیل بیشتر برای تریدرهایی مناسب است که میخواهند بهصورت لحظهای و دورهای از بازار سود بگیرند و توجه چندانی به ارزش و مستعد بودن سهام ندارند. این نوع تحلیل در تمام بازارهای مالی به یک صورت انجام میشود. یعنی کسی که شگردها و استراتژیهای تحلیل تکنیکال را بهصورت اصولی فرا گرفته باشد، میتواند به وسیلهی آن از هر بازار مالی سود بگیرد.
در برابر تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال قرار دارد که در واقع همان تحلیل بنیادی و ریشهای در بازارهای مالی است. این تحلیل به مراتب، سختتر و پیچیدهتر از تحلیل تکنیکال است و برای پی بردن به ارزش ذاتی هر دارایی مالی در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. تحلیل فاندامنتال، برعکس تحلیل تکنیکال، در تمام بازارها به یک شکل انجام نمیشود و برای تحلیل بنیادی هر بازار، باید شاخصها و ویژگیهای همان بازار را بهصورت گسترده و ریشهای مورد بررسی قرار داد. بنابراین، طبیعتاً برای یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس، تحلیل فاندامنتال میتواند بسیار کاربردیتر و سودمندتر از تحلیل تکنیکال باشد!
چطور با استفاده از تحلیل فاندامنتال سهام های مستعد رشد را پیدا کنیم؟
حالا که فهمیدیم برای پی بردن به ارزش ذاتی سهام و همچنین برای یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس، باید روی تحلیل فاندامنتال حساب کنیم، پس باید ببینیم که چطور با استفاده از این تحلیل سهام مستعد را شناسایی کنیم. بخشی از روشهای تحلیل فاندامنتال برای شناسایی و یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس به قرار زیر هستند:
معیار P/E نشان دهندهی ارزش نسبی سهام در بازار است که باید همیشه مورد توجه تریدرها و سرمایه گذاران بورس قرار بگیرد. این معیار در مورد هر شرکت حاضر در بورس مقدار متفاوتی دارد و P/E هیچ شرکتی با شرکت دیگر برابر نیست. هرچقدر مقدار این نسبت بالاتر باشد، نسبت قیمت سهام نسبت به سود حاصل از آن نیز بالاتر خواهد بود. اگرچه مقدار P/E پایین میتواند نشان از فرصت خرید آن سهم باشد، اما همیشه نباید به اعداد و ارقام اعتماد کرد؛ چراکه ممکن است شرکتها گزارش درستی از عملکرد خود را منتشر نکرده باشند. اما سهم های بنیادی بلند مدت در هر صورت مقدار P/E مناسب میتواند یکی از نشانههای موردنیاز برای یافتن سهام های مستعد رشد در بازار بورس به حساب بیاید. بهرحال تریدرها باید با آگاهی به رصد کردن این مقادیر بپردازند و با تأمل بیشتری آن را بررسی کنند، چراکه این نسبت یکی از اولین فاکتورهای مهم برای یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس است که در گروه تحلیل فاندامنتال قرار میگیرد.
کل سرمایه بازار یک سهم، نشان دهندهی ارزش بازار آن سهم خواهد بود. همچنین سهام کل سهامداران یک سهم نیز، نشان دهندهی ارزش دفتری آن سهم است. حالا هرچقدر نسبت این دو، دورتر باشد، سختتر میتوان به ارزش اصلی آن سهام پی برد. چراکه گاهی داراییهای مشهود و نامشهود مورد بحث قرار میگیرند و ممکن است مقدار داراییهای نامشهود مثل داراییهای معنوی یک شرکت، بالاتر از داراییهای مشهود آن مانند زمین، پول نقد، تجهیزات و … باشد. اگر بتوانیم نسبت اصلی ارزش بازار به ارزش دفتری یک سهم را بیابیم و در این نسبت، مقدار ارزش بازار سهم، پایینتر از ارزش دفتری آن باشد، پس این یک فرصت خوب برای سرمایه گذاری روی آن سهم به حساب میآید و نشان دهندهی مستعد رشد بودن آن سهم است.
مقدار جریان آزاد نقدی هر شرکت، سازمان یا کسبوکار، زمانی بدست میآید که پس از تمامی مخارج تولید شده برای آن شرکت، سازمان یا کسبوکار بدست آمده باشد. بنابراین گاهاً وقتی سهام یک شرکت به دلیل درآمد گزارش شدهی پایین، با قیمت پایینتر عرضه میشود، میتواند یکی دیگر از نشانههای مستعد بودن سهام برای رشد باشد که این گزینه نیز باید با دقت و تأمل مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد تا بتوان از روی آن به نتیجهگیری نهایی پرداخت.
طبیعتاً وقتی یک شرکت یا سازمان از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار باشد، در کوتاهمدت یا میان مدت میتواند سودهای تقسیمی و محفوظ شدهای را برای سهامداران خود به همراه داشته باشد. با بررسی سودهای تقسیمی یک شرکت میتوان به ارزش آن شرکت پی برده و همچنین سهام آن را مستعد رشد یافت. بهرحال این فاکتور نیز یکی دیگر از شگردها و بررسیهایی است که در تحلیل فاندامنتال برای بررسی اوضاع و ارزش ذاتی یک شرکت انجام میشود و از روی آن میتوان به نتایج خوبی در مورد آن سهام دست یافت.
در یک عبارت ساده میتوانیم عنوان کنیم که: «هرچقدر یک سهم از قدرت نقد شوندگی بالاتری برخوردار باشد، ارزش آن سهم در بازار بالاتر است!» برخی از سهام همیشه از این قدرت نقدشوندگی بالا برخوردارند و برخی نیز بهصورت دورهای و مقطعی نقدشوندگی بالایی پیدا میکنند. از روی این مهم میتوان به ارزش سهام دست یافته و روی سرمایه گذاری آنها حساب کرد.
به غیر از موارد فوق، گزینههای بسیار زیاد دیگری برای تشخیص یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس وجود دارد که بیان همگی آنها از محدودهی این مقاله خارج است. اما در هر حال هیچ روش مطلقی وجود ندارد که بتوان با استفاده از آن دقیقاً تشخیص داد که کدام سهام در بورس بیشتر از همه مستعد رشد هستند. در واقع، در بازارهای مالی، همه چیز در هالهای از ابهام قرار دارد و هرگز این ابهام به صفر نمیرسد. این در حالی است که به کمک روشهای تحلیلی میتوان از روی روند و حرکات برنامه ریزی شده قیمت از روی مقدار عرضه و تقاضا به برخی از نتایج دست یافت که در نهایت به ما کمک میکنند که بتوانیم سهام مستعد رشد را با سرعت و دقت بیشتری بیابیم.
سایر نکات لازم برای یافتن سهم های مستعد رشد در بورس
اگرچه روشهای بسیاری برای یافتن سهم های مستعد رشد در بورس وجود دارد، اما نکاتی نیز وجود دارد که سرمایه گذاران در صورت توجه به آن نکات میتوانند راحتتر به سهام ارزشمند خود دست پیدا کنند و با آگاهی بیشتری به معامله بپردازند. برخی از این نکات به قرار زیر هستند:
- هرچقدر یک تریدر از نظر روانشناختی به درک عمیقتری از خود رسیده باشد، راحتتر میتواند در بازارهای مالی به فعالیت پرداخته و سهام ارزشمند را بیابد و سود ببرد. این در حالی است که اگر سرمایه گذار یا تریدر به درک صحیحی از خویشتن نرسیده باشد و از نظر درونی با خود درگیر باشد، عدم صلح درونی وی بر رفتار حرفهای او در بازار تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
- برای پی بردن به سهام ارزشمند و مستعد در بازار بورس، بیشتر روی تحلیلهای خود حساب کنید تا اخبار و سیگنالها. چراکه اطلاعاتی که از طریق تحلیلهای بنیادی به دست میآورید، اگرچه ممکن است زمان و انرژی از شما بگیرد، اما دقیقتر از اخبار کذب، شایعات و سیگنالها خواهد بود.
- با تشخیص سهام بنیادی و ارزشمند، برای سرمایه گذاری بلند مدت اقدام سهم های بنیادی بلند مدت نمایید و از تحلیل تکنیکال نیز برای نوسانگیری استفاده کنید تا بتوانید همیشه از بازار سود بگیرید.
- با وارد روند نزولی شدن سهام ارزشمند خود، نهراسید و سعی کنید به تحلیل خود اعتماد داشته باشید.
- از سوگیریهای رفتاری بپرهیزید و آماده شنیدن نظرهای مخالف نیز باشید تا بتوانید بهتر با سهام ارزشمند کنار بیایید و روی سرمایه گذاری آنها حساب کنید (برخیها بنا به دلایلی با برخی از سهام مشکل دارند و نمیتوانند ارزشمند بودن آنها را بپذیرند!)
با تکیه بر نکات فوق، روشهای تشخیص سهام مستعد نامبرده و دیگر روشهای موجود در کنار آگاهی و ارتقا دانش مالی خود خواهید توانست یکی از برندگان همیشگی بورس باشید که مقدار سود آنها به مراتب بیشتر از زیانها خواهد بود.
برای یادگیری “مقدمات بورس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
چگونه به کمک تحلیل بنیادی سهام خوب بخریم؟
در ادامه، میخواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که « تحلیل بنیادی چیست؟ » و راههای شناسایی سهام بنیادی در بازار را بررسی کنیم.
به گزارش برنا، فعالان بازار سرمایه همواره به دنبال کسب سود از طریق سرمایهگذاری در بهترین شرکتها هستند. برای تحقق این امر معاملهگر باید از ابزارهای مختلفی برای شناخت سهام سودده استفاده کنند. تحلیل بنیادی یکی از این ابزارها است که از آن برای شناخت سهام خوب و پربازده استفاده میکنیم. در ادامه، میخواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که « تحلیل بنیادی چیست؟ » و راههای شناسایی سهام بنیادی در بازار را بررسی کنیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی ابزارهایی برای شناخت وضعیت مالی و ارزش شرکت در اختیارمان میگذارد و در نهایت تعیین میکند که سهام شرکت موردنظر چقدر ارزش سرمایهگذاری دارد. تحلیل بنیادی در بورس ارزش سهام یک شرکت را با تمرکز بر عوامل اثرگذار بر کسبوکار بررسی میکند. تحلیل بنیادی به مواردی مانند: درآمد، سود، کیفیت مدیریت شرکت و . میپردازد.
تحلیل بنیادی از سه جنبه تحلیل اقتصادی، تحلیل شرکت و تحلیل صنعت تشکیل شده است؛ که در هر کدام عوامل متفاوتی را برای بررسی مدنظر قرار میدهند. برای مثال عوامل اثرگذار بر وضعیت اقتصاد در سطح جهانی و بومی توسط تحلیل اقتصاد کلان بررسی میشود. این موارد بر صادرات اثرگذار هستند و به این سهم های بنیادی بلند مدت ترتیب روی کسب سود شرکت نیز تاثیرگذار خواهند بود. با توانایی پیشبینی وضعیت اقتصاد، عملکرد مثبت شما در سرمایهگذاری افزایش خواهد یافت.
تحلیل بنیادی در مقابل تحلیل تکنیکال قرار میگیرد. در تحلیل تکنیکال هدف تعیین جهت قیمتها با تجزیه و تحلیل قیمتهای گذشته بازار است. در صورتی که تحلیل بنیادی به دنبال تعیین ارزش ذاتی سهام با استفاده از عوامل بنیادی و عملکرد شرکت است.
منظور از سهام بنیادی چیست؟
حتما عبارت سهام بنیادی را بسیار شنیدهاید. این دسته از سهام، سهام شرکتهایی هستند که دارای عملکرد و سودسازی مطلوبی هستند. برای مثال شرکتی که طی ده سال سود سالیانه بسیار عالی شناسایی کرده و به صورت منظم سود آن رشد کرده باشد، عملکرد خوبی از خود به جای نگذاشته است؟ سهام این شرکت سهام بنیادی است. البته شناسایی سهام بنیادی تنها با بررسی یک گزینه انجام نمیشود. معیارهای مختلفی برای تشخیص سهم بنیادی وجود دارد که باید تمام آنها را بررسی کنید.
شناسایی سهام بنیادی در بازار چگونه انجام میشود؟
شما به عنوان یک معاملهگر موفق که قصد استفاده از تحلیل بنیادی را برای انتخاب سهم خوب دارد، در قدم اول باید تحلیل بنیادی را بشناسید. بعد از آن باید بتوانید صنعت پیشگام را مشخص کنید تا بین شرکتهایی که در این صنعت فعال هستند، بهترین شرکت را با بررسی و تحلیل برای سرمایهگذاری انتخاب کنید.
سهام بنیادی در تمام گروهها وجود داشته و نیاز دارند تا با بررسی آنها را بشناسید و در زمان مناسب در آنها سرمایهگذاری کنید. به طور کلی شرکتهایی که صادرات محصول مداوم یا طرح توسعهای خوبی دارند در دسته سهام بنیادی قرار میگیرند.
در نهایت میتوان گفت که سهم بنیادی، سهمی است که ارزش ذاتی آن از قیمت بازاریاش بیشتر است. این دسته از شرکتها میزان فروشِ در حال رشد و درآمد خوبی دارند که باعث میشود بهطور مرتب، گزارشهای عالی را منتشر کنند.
برای سرمایهگذاری بلند مدت در بورس، بهتر است با تحلیل بنیادی سهام خوب و با ارزش را پیدا و انتخاب کنید و در نهایت با تحلیل تکنیکال بهترین قیمت یا بهترین نقطه ورود به آن را بیابید.
نکاتی درباره تحلیل بنیادی
در زمانهایی که سهم برای اولین بار عرضه میشود، تحلیل تکنیکال نمیتواند کارایی داشته باشد. همانطور که عنوان کردیم تحلیل تکنیکال از نمودار قیمت سهم استفاده میکند اما در زمان عرضه اولیه عملا سابقه و نمودار قیمتی برای سهم وجود ندارد. در این موارد تحلیل بنیادی با بررسی عواملی در شرکت مانند: وضعیت مالی و سودآوری شرکت، محصولات تولیدی، چشمانداز رشد بازار، تیم مدیریتی، وضعیت تامینکنندگان شرکت و … وضعیت شرکت را برای سرمایهگذاری بررسی میکند.
در نظر داشته باشید که نتیجه تحلیلها چه تحلیل بنیادی و چه تحلیل تکنیکال تضمینی نیستند. تحلیلها تنها میتوانند ریسک انجام معاملات را کمتر و از انجام سرمایهگذاری بدون دلیل و منطق در هر سهمی جلوگیری کنند اما تضمینی صد درصدی برای موفقیت معاملهگران وجود ندارد.
تحلیل بنیادی از آن جهت که سرمایهگذار در شرکتی سرمایهگذاری خواهد کرد که از قبل بر آن اشراف کامل اطلاعاتی پیدا کرده است، بسیار به موفقیت در معاملات کمک خواهد کرد.
تسلط بر تحلیل بنیادی شرکتها نیاز به زمان و انرژی زیادی دارد چون بررسی گزارشها و اطلاعات هر شرکت به دقت بسیاری احتیاج دارد. بنابراین به صبر و حوصله بیشتری نیاز دارد.
تحلیل بنیادی هیچ اطلاعات خاصی از زمان مناسب ورود به سهم و یا زمان خروج از آن نمیدهد. به همین دلیل باید در کنار تحلیل بنیادی از روش تحلیل تکنیکال و مهارت تابلوخوانی نیز کمک گرفت و بهترین نقطه برای ورود و خروج را انتخاب کرد.
سخن آخر
تحلیل بنیادی وضعیت بنیادی شرکت و ارزشمندی آن را از راه مقایسه قیمت فعلی سهم با قیمت ذاتی آن بررسی میکند. معمولا اشخاصی که دید بلندمدت سرمایهگذاری دارند و قصد دارند تا یک سهم را خریداری و به مدت طولانی نگهداری کنند، از روش تحلیل بنیادی استفاده میکنند اما تخصص و آموزش در تحلیل بنیادی حرف اول را میزند. برای یادگیری تحلیل بنیادی، میتوانید در دورههای آموزش بورس کارگزاری آگاه شرکت کنید.
تحلیل بنیادی که تخصصی انجام شود به سرمایهگذار کمک میکند که شرکتهای ارزشمند و دارای آینده روشن را شناسایی کند. بنابراین این روش در رسیدن به درکی عمیق از کسبوکارها نیز به شما کمک میکند.
معرفی عوامل کلان موثر در تحلیل بنیادی
در مقاله “چگونه یک سهام خوب انتخاب کنیم؟” گفتیم که اگر شما قصد دارید به طور مستقیم وارد بورس شوید، لازم است که قبل از انتخاب سهام یک شرکت و سرمایهگذاری در آن، سهام مورد نظرتان را به دقت تحلیل کرده و بررسی نمایید. دو روش اصلی تحلیل در بازار سرمایه تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال است. در این مقاله قصد داریم به صورت اجمالی عوامل کلان اقتصادی و سیاسی که بر روی تحلیل بنیادی اثرگذار هستند را بررسی کنیم.
به طور کلی دو دستهی عوامل اقتصادی و عوامل سیاسی در زمانهای مختلف به عنوان عوامل کلان بنیادی، میتوانند بر قیمت سهام اثرگذار باشند. لذا برای جلوگیری از ضرر و زیان و بهرهگیری حداکثری از نوسانات بازار، لازم است که ابتدا شناخت کافی نسبت به این عوامل داشته باشیم.
شایان ذکر است که عوامل و رویدادهای سیاسی هرچند ممکن است که تأثیر خود را به سرعت بر روی بازارهای جهانی و بازار سهام نشان دهند، اما در واقع این عوامل نیز در بلند مدت بر روی پارامترهای اقتصادی تأثیر خواهند داشت. لذا عوامل سیاسی برای ما بیشتر از جهت سرعت اثرگذاری و تأثیر نهایی بر روی اقتصاد اهمیت دارند.
در ادامه این مقاله به بررسی این عوامل میپردازیم…
۱- عوامل کلان اقتصادی
بازار جهانی و قیمتهای جهانی
از آن جا که بسیاری از شرکتهای فعال در بازار سرمایه محصولات تولیدی خود را به بازارهای جهانی عرضه میکنند، رصد این بازارها و قیمتهای جهانی برای یک معاملهگر سهام ضروری است. بسیاری از شرکتهای فعال در بورس (مثل پتروشیمیها و شرکتهای تولیدکننده فلزات اساسی) محصولات خود را به قیمتهای جهانی یا مطابق آن در بازارهای داخلی به فروش میرسانند. نکته قابل توجه این است که این وابستگی به قیمتهای جهانی در شرکتهای صادرات محور بیشتر نیز خواهد بود.
همچنین روند قیمت جهانی نفت به عنوان یک متغیر اساسی که بر روی قیمت محصولات پتروشیمی و پالایشگاهی اثرگذار است باید مدنظر قرار گیرد. تغییرات قیمت جهانی نفت چه به صورت مستقیم در صنایع مذکور، و چه به صورت غیر مستقیم به عنوان قیمت انرژی در سایر صنایع، میتواند اثرات قابل توجهی را بر روی بهای تمام شده ساخت محصولات و قیمت نهایی محصولات داشته باشد.
یک تحلیلگر بنیادی با بررسی و پیشبینی قیمتهای جهانی همواره خود را از ریسکهای ناشی از این نوسانات در امان نگه میدارد. برای مثال فردی که قصد سرمایهگذاری بر روی شرکتهای تولیدکننده مس (مثل فملی و فباهنر) را دارد، ضروری است که بررسی روند تغییرات قیمت جهانی مس، با استفاده از متغیرهای بنیادی بازارهای جهانی و همچنین تحلیل تکنیکال قیمت جهانی مس را در اولویت خود قرار دهد. در این صورت نه تنها از نوسانات قیمت جهانی متضرر نخواهد شد، بلکه به راحتی میتواند سودهای بسیار زیادی را در بازار شناسایی کند.
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی که به اختصار به آن GDP (مخفف Gross Domestic Product) هم گفته میشود، در بسیاری از تحلیلهای اقتصادی مورد توجه است. GDP در واقع مجموع تولیدات و خدمات ارائه شده توسط همه بنگاههای اقتصادی مقیم کشور در یک سال است. افزایش تولید ناخالص داخلی یک کشور و شتاب رشد در آن، نشاندهنده پویایی اقتصاد و کاهش یا کندی رشد آن نسبت به سایر کشورها، نشاندهنده ضعف اقتصادی یک کشور است. روشهای مختلفی برای محاسبه GDP وجود دارد، اما نکته مهم بررسی آماری این شاخص به عنوان یکی از عوامل کلان اقتصادی در تحلیلهای ما است.
شاخص قیمت تولید
شاخص قیمت تولید (Produver Price Index) به نوعی بیانگر هزینهها و قیمتها در بخش تولید است. این شاخص در واقع به محاسبه قیمت تمام شده و بهای مواد اولیه، دستمزدها و سایر هزینههایی که توسط شرکتها و بنگاههای اقتصادی انجام میشود، میپردازد. هر چقدر این شاخص نسب به دورههای قبلی افزایش یابد، نشاندهنده تورم بیشتر و افزایش بهای تمامشده و هزینه بنگاههای تولیدی است. لذا با افزایش این شاخص میزان سودآوری شرکتها کاهش یافته و ارزش سهام آنها کم میشود. برآورد رشد و شتاب رشد شاخص قیمت تولید، به عنوان یکی دیگر از عومل کلان اقتصادی در تحلیل بنیادی باید در نظر گرفته شود.
سیاستهای مالی و پولی
- سیاستهای مالی: سیاستهایی که با استفاده از تغییر هزینههای دولتی و درآمدهای مالیاتی برای رسیدن به اهداف مشخصی اتخاذ میشود. برای مثال اگر هدف یک دولت کاهش وابستگی و حفظ استقلال اقتصادی باشد، تلاش میکند که با صرفهجویی در مصارف ارزی تراز تجاری کشور را مثبت کند، اما اگر هدف اصلی کاهش بیکاری باشد، سیاستهای دولت مبتنی بر ایجاد اشتغال و افزایش تولید خواهد بود. سیاستهای مالی را میتوان به دو دسته سیاستهای مالی انقباضی و سیاستهای مالی انبساطی تقسیم کرد.
- سیاستهای پولی: سیاستهایی که با استفاده از ابزارهایی مثل نسبت سپرده قانونی، تغییر در سطح و ساختار نرخ بهره، اعطای تسهیلات بانکی و … و معمولا با هدف کنترل حجم نقدینگی و تورم توسط بانک مرکزی اجرا میشود. برای مثال ایجاد محودیت در حجم کل تسهیلات (وامها) میتواند باعث کاهش حجم نقدینگی در کشور و کنترل تورم شود.
معمولا هدف سیاستهای مالی و پولی کشورها با یکدیگر متفاوت است. در کشورهای توسعهیافته هدف دولتها اشتغال حداکثری و رفع رکود اقتصادی است. در حالی که در کشورهای در حال توسعه هدف اصلی سیاستهای مالی و پولی افزایش رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای دولتی است.
بودجه سالانه
همانطور که میدانید دولت موظف است در نیمه دوم هر سال بودجه مورد نیاز کشور در سال آینده را به مجلس ارائه کرده و به تصویب برساند. بودجه کشور شامل بخشهای مختلفی است که به نوعی نگاه دولت به صنایع مختلف را نشان میدهد. این توجه میتواند آثار خود را به وضوح در بازار سرمایه و شرکتهای پذیرفته شده در آن نشان دهد. برای مثال توجه ویژه دولت به صنعت خودرو میتواند باعث سودآوری شرکتهای فعال در این حوزه و افزایش قیمت سهام آنها شود. یا رفع موانع صادرات تأثیر قابل ملاحظهای بر روی شرکتهای صادرات محور خواهد داشت. لذا توجه به ردیف بودجه و بودجه اختصاص یافته توسط دولت به صنایع و موارد مختلف در تحلیل بازار سهام بسیار حائز اهمیت است.
تراز تجاری
تراز تجاری یا صادرات خالص، به اختلاف بین ارزش صادرات و واردات یک کشور اطلاق میشود. در صورتی که ارزش صادرات یک کشور نسبت به واردات آن بیشتر باشد، تراز تجاری مثبت (مازاد تجاری) و در صورتی که ارزش واردات بیشتر باشد، تراز تجاری منفی (شکاف یا کسری تجاری) خواهد بود. هر چه صادرات بیشتر باشد پول ملی کشور صادر کننده نیز تقویت خواهد شد. این موضوع میتواند تأثیر قابل توجهی بر روی بازار سرمایه و قیمت سهام شرکتها داشته باشد. در این بین توجه به بازار صادرات محصولات، مشتریان، حجم و پتانسیل بازار صادرات و مواردی از این دست اهمیت بسزایی برای شرکتهای صادرات محور دارد.
نرخ رشد اقتصادی
این شاخص بیانگر تغییرات ارزش افزودهای است که در اقتصاد یک کشور نسبت به سال قبل ایجاد شده است. نرخ رشد اقتصادی به صورت درصد بیان میشود و به عبارتی بیانگر افزایش یا کاهش تولیدات ناخالص داخلی (GDP) در یک کشور است. مقایسه نرخ اقتصادی یک کشور نسبت به میانگین نرخ رشد اقتصادی در جهان، به عنوان یکی از عوامل کلان اقتصادی میتواند دید مناسبی از وضعیت اقتصادی یک کشور را به سرمایهگذاران ارائه کند.
بیکاری
یکی از معضلاتی که کشور ما در سالهای اخیر همواره درگیر آن بوده، بیکاری است. این موضوع و سیاستهای مقابله با آن، خواه ناخواه آثار مستقیم و غیر مستقیمی در بازار سرمایه نیز ایجاد میکند. در صورتی که دولت بودجه بیشتری را برای کاهش بیکاری اختصاص دهد، طبیعتا از بودجه بخشهای فرهنگی، زیرساختی و … کاسته خواهد شد. بسته به نوع فعالیت شرکتهای حاضر در بازار سرمایه تأثیرپذیری آنها از این موضوع میتواند مثبت، منفی، کمتر و یا بیشتر باشد.
اما به سهم های بنیادی بلند مدت طور کلی میتوان گفت که کاهش نرخ بیکاری در بلند مدت، منجر به افزایش تولید و فروش محصولات شده و در سودآوری و رشد قیمت سهام شرکتهای بورسی تأثیرگذار است.
نرخ ارز
یکی دیگر از عوامل کلان اقتصادی تأثیرگذار بر قیمت سهام در همه دنیا، نوسانات نرخ ارز و ارزش پول ملی است. از آن جا که عمده شرکتهای بورسی (از نظر وزنی) در کشور ما شرکتهای صادرات محور هستند، معمولا افزایش نرخ ارز منجر به افزایش سودآوری و افزایش قیمت سهام این شرکتها میشود. اما در شرکتهایی که مواد اولیه وارداتی بوده یا دارای بدهی خارجی هستند، افزایش نرخ ارز باعث کمبود نقدینگی، افزایش هزینههای تولید، کاهش سود خالص و نهایتا کاهش قیمت سهام خواهد شد. لذا یک تحلیلگر باید همواره به صادرات یا واردات محور بودن این شرکتها و میزان وابستگی آنها به نرخ ارز توجه کند.
نرخ بهره
گفته شد که یکی از متغیرهای مهمی که در سیاستهای پولی دولتها همواره دستخوش تغییر میشود، نرخ بهره بانکی است. اگر بانک مرکزی به بانکها اجازه کاهش نرخ بهره را بدهد، سپردهگذاری بانکی برای مردم دیگر جذابیت کافی را نداشته و نقدینگی به سمت بازارهای موازی خواهد رفت. در صورتی که این نقدینگی به صورت هدفمند وارد بازار سرمایه شود، باعث افزایش اشتغال، رشد اقتصادی کشور و سودآوری شرکتهای بورسی خواهد شد. البته توجه کنید که گاهی بانک مرکزی مجبور است برای اجرای سیاستهای ضد تورمی، با افزایش نرخ بهره نقدینگی موجود در کشور را کنترل نماید.
۲- عوامل سیاسی
اتفاقات سیاسی
فضای امن سیاسی باعث افزایش اطمینان سرمایهگذاری و رونق بازار سرمایه میشود. البته در کشور ما همواره تنشهای سیاسی وجود داشته و به نوعی آثار همه آنها در بازار لحاظ شده است. عوامل و اتفاقات سیاسی هرچند ممکن است در کوتاه مدت اثرات قابل توجهی بر قیمت سهام داشته باشد، اما تجربه ثابت کرده است که در بلند مدت اصطلاحا بازار راه خود را خواهد رفت. لذا توصیه به سرمایهگذاری بلند مدت از این جهت که اتفاقات مقطعی نمیتواند خللی در امنیت سرمایهگذاری ایجاد کند، حائز اهمیت است.
رویدادهای با اهمیت
رویدادهای با اهمیت سیاسی همواره بر بازار سهام اثرگذار بوده است. توافقنامهها و نشستهای مشترک بین سران کشورها از این دست رویدادها هستند. در سالهای اخیر یکی از مهمترین این رویدادها توافق موسوم به برجام بین ایران و کشورهای عضور گروه ۵+۱ بود. معمولا اخبار و اتفاقات منفی ناشی از این رویدادها باعث کاهش قیمت سهام و به طبع آن کاهش شاخص کل، و اخبار و رویدادهای مثبت منجر به افزایش قیمت سهام و شاخص کل بورس میشود. همانطور که اشاره شد آثار ناشی از این اخبار کوتاه مدت است. اما نمیتوان اثرات بلند مدت مجموعهای از رویدادهای مثبت یا منفی را بر بازار سهام نادیده گرفت. لذا رویدادهای با اهمیت سیاسی نیز یکی دیگر از عوامل کلان اثرگذار بر بازار سرمایه هستند.
عوامل کلان موثر در تحلیل بنیادی
چکیده مطلب :
سرمایهگذاری در بازار سهام در گرفتن کد بورسی و یادگیری نحوه معامله کردن خلاصه نمیشود. مهمترین و اساسیترین قدم برای سرمایهگذاری در بورس، یادگیری تحلیل بازار و ارزشگذاری سهام شرکتهای پذیرفته شده در آن است. تحلیل بنیادی به عنوان پایه و اساس تحلیل و ارزشگذاری سهام در بازارهای جهانی شناخته میشود. یک تحلیلگر بازار سرمایه، برای درک بهتر از مفاهیم اقتصادی و شروع تحلیل بنیادی، نیاز به آگاهی از مفاهیم اساسی مثل سیاستهای مالی و پولی، ردیف بودجه، تولید ناخالص داخلی، نرخ رشد اقتصادی، نرخ بهره، تراز تجاری و … دارد. آگاهی از این مفاهیم به نوعی باعث برداشت صحیح و شکلگیری یک نگاه کلی و جامع نسبت به وضعیت کلی در بازارهای سرمایهگذاری به خصوص بازار سرمایه خواهد شد.
دیدگاه شما