مقایسه انواع روش های پرایس اکشن | انواع پرایس اکشن چیست؟
برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن و بروزترین تکنیک های پرایس اکشن بهتر است ابتدا مقاله آشنایی با الگوهای کندل استیک در پرایس اکشن و نوسانگیری را مطالعه کنید. یکی از نوینترین روشهای معاملاتی در بازارهای مالی، استراتژی پرایس اکشن است. تحلیلگران از پرایس اکشن برای بررسی موقعیت ورود و خروج در بازار استفاده میکنند. تکنیک های پرایس اکشن برای تحلیل وضعیت نمودارها و دریافت سیگنالهای ورود و خروج، از دادههای قیمتی استفاده میکند که مهمترین هدف آن، پیشبینی روند آتی بازار و یافتن نقاط احتمالی بازگشت به بازار است.
استفاده از این استراتژی میتواند خطاهای شما را به حداقل برساند. همچنین تنها نموداری که در استراتژی پرایس اکشن استفاده میشود، کندل استیک یا نمودارهای شمعی میباشد. همچنین بهتر است بدانید که کندل استیک در پرایس اکشن به عنوان ستون اصلی عمل میکند. یکی از مهمترین بخشهای معاملاتی پرایس اکشن، الگوهای معاملاتی است که به آنها اصطلاحاً سیگنال یا ستاپ میگویند. وظیفه این ستاپها قادرسازی کاربر برای پیشبینی قیمتهای بعدی است. البته الگوهای معاملاتی در بازار زیاد است که میتوانید از آنها برای پیشبینی قیمتهای آینده استفاده کنید. در ادامه این نوشتار به آموزش صفر تا صد پرایس اکشن و مقایسه بهترین پرایس اکشنهای حال حاظر خواهیم پرداخت.
آموزش صفر تا صد پرایس اکشن
اگر شما هم یکی از علاقه مندان به حوضه ارزهای دیجیتال هستید؛ حتماً تا به حال نام الگوهای پرایس اکشن را شنیدهاید و درباره ماهیت آن کنجکاو شدهاید. پرایس اکشن یک تکنیک معاملهگری و تحلیل بازار است که به معامله گران این قابلیت را میدهد تا در تصمیم گیری در معاملات با حرکات واقعی، بهتر عمل کنند. بهتر است بدانید که پرایس اکشن در مقابله با اندیکاتورها گزینه مناسبتری است؛ چرا که معامله گرانی که از اندیکاتورها استفاده میکنند، همیشه از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند.
معمولاً معامله گران از پرایس اکشنها در معاملات کوتاه مدت یا میان مدت استفاده میکنند. پرایس اکشن متشکل از ترکیبات جالب اطلاعات و دیدگاههای مختلف است؛ این ترکیبات عبارتاند از: الگوی قیمتهای تاریخی، شاخصهای فنی، توانایی یک سرمایه گذار برای خواندن بازار و… .
مقایسه انواع روش های پرایس اکشن
همانطور که میدانید در دنیای سرمایه گذاری و معاملات، استراتژی و روشهای مختلفی برای تحلیل و بررسی وجود دارد. هر کدام از این روشهای نام برده شده بستگی و استفاده شخص دارد و گاهی ممکن است با استفاده از روش تحلیل اشتباه، سرمایه خود را از دست دهید. پس بهتر است در این قسمت از آموزش صفر تا صد پرایس اکشن با ما همراه باشید.
پرایس اکشن ال بروکس
یکی از بهترین پرایس اکشن های بازارهای معاملاتی است که از آن در جهت کسب سود در بازارهای ارزی استفاده میکنند. برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن با ما همراه باشید. مزیتی که پرایس اکشن ال بروکس را از بقیه تحلیلها جدا میکند این است که کاربر نیازی به استفاده از برنامه خاصی برای تحلیل ندارد و تنها ابزار مورد نیاز همان نمودارهای کندل استیک در پرایس اکشن است. همچنین در پرایس اکشن ال بروکس از چارتها و نمودارهای پنچ دقیقهای، روزانه یا هفتگی استفاده میشود. نمودارهای شمعی، تنها ابزار مورد نیاز پرایس اکشن میباشد و در حال حاظر پرایس اکشن ال بروکس جز مهمترین و برترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است که برای مبتدیان بسیار راحت و پرکاربرد است.
پرایس اکشن ال بروکس یک تحلیل رایگان است بنابراین میتوانید از کندلها، نمودارها و چارتها به طور رایگان استفاده کنید. در حال حاظر کاربران از پرایس اکشن ال بروکس در بازارهای مالی، ارزهای دیجیتال و فارکس استفاده میکنند.این روش بخاطر استفاده در بازههای زمانی مختلف از یک دقیقه تا چند دقیقه تا زمان فریمهای بزرگ جز روشهای کم ریسک به شمار میآید که این موضوع به تنهایی یکی از بزرگترین مزیتهای این تحلیل به حساب میآید. یکی دیگر از مهمترین مزیتهای ال بروکس در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، درصد موفقیت بالای کاربر با استفاده از این روش میباشد.
کاربر میتواند با بررسی و در نظر گرفتن هیجانات و تصمیمات دیگر معاملهگران اقدام به معامله کند. همچنین پرایس اکشن ال بروکس نسبت به دیگر روش های تحلیل بازار چیست؟ روشهای تحلیل دقت بیشتری دارد که در نتیجه تحلیلهای دقیقتری به همراه دارد. تاخیرهای زمانی کم موجب میشود که کاربر این امکان را داشته باشد که سریعتر متوجه تغییرات اعمال شده شود و نسبت به معاملات جدید تصمیم مناسبی گیرد. باید در نظر داشته باشید که پرایس اکشن به هیچ وجه از بین نمیرود و همیشه به عنوان یک ابزار برای تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد.
پرایس اکشن لنس بگز
یکی دیگر از استراتژیهای مهم در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، استراتژی پرایس اکشن لنس بگز میباشد که کاملا بر اساس تصمیمهای کاربر انجام میشود. در پرایس اکشن لنس بگز از سه تایم فریم(تایم فریم بالایی، میانی و پایینی) استفاده میشود که در آخر برای شناخت نوسانات در بازار مورد استفاده قرار میگیرد. استراتژی لنس بگز به کاربر نشان میدهد که حرکات و نوسانات قیمت در چارچوب حمایت و مقاومت تحلیل کرده و برای حرکات آینده قیمت تدوین میشود و معاملهگران میتوانند بر اساس این روند، بهترین فرصتهای معاملاتی سودآور را پیدا کنند.
یکی از مهمترین مزیتهای پرایس اکشن لنس بگز نشان دادن معامله بر اساس واقعیت بازار و ترکیبی از شرایط مختلف است. به عنوان مثال روند معاملات به سمت صعود یا نزول از جمله شرایط مختلف میباشد؛ در شرایطی که بازار به سمت نزول حرکت کند، باعث خروج معاملهگر از سهم و در نهایت از بین رفتن حساب میشود.
در اکشن لنس، ممکن است در بعضی از شرایط پیشآمده همچون شک و تردید به سودمندی آتی معامله، از معامله صرف نظر کرده و در شرایطی که معامله به طور سربه سر است، از معامله خارج شود. در هر حالت این ویژگی را میتوان به عنوان مزیتی در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، دانست.
هدف لنس بگز در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن
تصور لنس بگز از بازار به این شکل است که بازار یک ماهیت عاطفی دارد و دلیل این تصور هم تصمیمات کاربران بر اساس هیجانات است. هدف پرایس اکشن لنس بگز در بازارهای مالی افزایش آگاهی کاربران از موقعیت نسبت به شرایط فعلی و حفظ تمرکز میباشد. کاربران به کمک این روش میتوانند نقاط ضعف و قدرت و نوسانات بازار را بهتر بشناسند.
ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ترکیب چند پارامتر در کنار هم برای درک صحیح از شرایط بازار را ستاپهای معاملاتی میگویند. در لنس بگز ستاپهای معاملاتی مختلفی وجود دارد که از طریق شناساندن ضعفهای موجود در روند قیمت و مشخص کردن روند احتمالی بازار به کاربران در تصمیمگیری کمک خواهد کرد. در ادامه به معرفی چند ستاپ معاملاتی در پرایس اکشن لنس بگز میپردازیم:
1.ستاپ شکست ناموفق
2.ستاپ تست حمایت و مقاومت
3.ستاپ پول بک بعد از شکست
4.ستاپ پول بک ساده در روند
5.ستاپ پول بک پیچیده در روند
پرایس اکشن RTM
یکی دیگر از تکنیک های پرایس اکشن، پرایس اکشن RTM است که با کمک به کاربر در کسب سود بیشتر معروف است. استراتژی RTM بیشتر به عنوان یک روش برای معاملهگران حرفهای در بازار ارزهای دیجیتالی شناخته میشود. همانطور که گفته شد، در روشهای پرایس اکشن نیازی به استفاده از برنامه خاصی نیست؛ در پرایس اکشن RTM نیز کاربران بدون نیاز به استفاده از ابزار یا اندیکاتور خاصی میتوانند اقدام به معامله کنند. برای تحلیل به روش RTM تنها کافی است که کاربر قیمت گذشته توکن یا ارز دیجیتالی مورد نظر را بررسی کند. پرایس اکشن RTM آموزش نوین تحلیل الگوهای قیمتی و روند حاکم بر بازار که گاهی به صورت تصادفی است را بر عهده دارد.
بنابراین این روش معاملاتی شانس موفقیت شما را در معاملات چندین برابر خواهد کرد. از این روش برای سرمایهگذاریهای بلند مدت و کوتاه مدت بدون نیاز به برنامه یا اندیکاتور خاصی استفاده میشود. در پرایس اکشن RTM فقط از ارزش قیمتی برای تحلیل و بررسی استفاده میشود.
در این روش از گرههای معاملاتی استفاده میشود که به صورت دو الگوی کلی نمایش داده میشود:
پرایس اکشن وودز
پرایس اکشن وودز یکی از روشهای تحلیل و بررسی بازار است که نسبت به دیگر روشها طرفدار کمتری دارد و نام آن کمتر شنیده شده است. این روش پرایس اکشن نسبت به روش لنس بگز پیچیدهتر است اما از RTM پیچیدگی کمتری دارد. روش پرایس اکشن وودز دارای 6 ستاپ معاملاتی است که برای بررسی روند قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند.
پرایس اکشن عرضه و تقاضا
پرایس اکشن عرضه و تقاضا یکی دیگر از روشهای پرایس اکشن است که افراد از آن برای کسب سود از بازارهای مالی استفاده میکنند. معمولاً تریدرها روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا را با روش پیدا کردن نقاط مقاوتی و حمایتی اشتباه میکنند. در این حال باید گفت که این دو روش متمایز از یکدیگر هستند و با استفاده از هر کدام میتوان اطلاعاتی را از نمودارها استخراج کرد. سطوح عرضه و تقاضا را به راحتی میتوان با مشاهده نمودارها پیدا کرد، اما در وهله اول باید نمودار را به صورت کندلی در بیارید. سطحهای عرضه در بین دو قله بلند نمودار شکل میگیرد که در این حالت قیمت بار اول نزول و سپس حالت صعودی به خود گرفته است.
سطوح تقاضا نیز همانند سطوح عرضه به راحتی از روی نمودار قابل شناسایی میباشد، اما باید حالت نمودار شما به صورت کندل باشد. سطح تقاضا در بین پایینترین دو قله قرار دارد که در ابتدا نمودار حالتی صعودی و سپس نزولی دارد. روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا در پوزیشن گیری کوتاه مدت به تریدرها کمک زیادی میکند، از این رو این روش بیشتر برای تریدهای روزانه یا هفتگی از آن استفاده میشود.
الگوهای عرضه و تقاضا
تریدرها پس از شناسایی سطوح عرضه و تقاضا از دو الگو برای گرفتن پرایس اکشن استفاده میکنند. الگوی Pin Bar و Engulfing دو الگویی است که در پرایس اکشن عرضه و تقاضا از آن استفاده میکنند. این دو الگو به تریدها در شناخت و پیدا کردن دقیق سطوح عرضه و تقاضا کمک میکنند، از این رو بهتر است که این دو الگو را به خوبی بلد باشید.
تفاوت پرایس اکشن لنس بگز و پرایس اکشن RTM
در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروزه به شمار میآیند که در ادامه به تفاوتهای این دو استراتژی میپردازیم. همانطور که اشاره کردیم، در پرایس اکشن لنس بگز، همه تحلیلها و بررسیها بر اساس روندهای قیمتی انجام میشود. در این روش برای بررسی و تحلیل روند بازار، ستاپهای معاملاتی بر اساس منطق کامل و روند قیمتی ایجاد میشوند. در صورتی که در RTM تحلیل و بررسی اینگونه نیست.
همچنین پرایس اکشن RTM نیازمند کسب مهارت و آموزش است؛ به همین خاطر فقط معاملهگران حرفهای از این روش استفاده میکنند. اما در استراتژی پرایس اکشن لنس بگز احتیاج به مهارت خاصی نیست و کاربران تازه وارد نیز میتوانند به راحتی از این روش استفاده کنند.
مزایای معامله با پرایس اکشن ها
رایگان و بدون هزینه بودن پرایس اکشنها جز مهمترین ویژگی تکنیک های پرایس اکشن به شمار میآید. همچنین تحلیل بازار به کمک پرایس اکشنها نیاز به هیچگونه ابزار یا اندیکاتور خاصی نیست و تنها از کندلها و نمودارها استفاده میشود.
- استراتژی پرایس اکشن در هر موقعیتی از بازار کاربرد دارد. کاربران میتوانند در بازار سهام، ارز دیجیتال، کالا و فارکس از تحلیلهای پرایس اکشن استفاده کنند.
- سرعت بالا و تاخیرهای کوتاه یکی دیگر از مزیتهای مقایسه انواع روش های پرایس اکشن به حساب میآید.
- کامل است؛ پرایس اکشنها در واقع ترکیب روشهای تحلیل معاملات است که به کاربران در گرفتن تصمیم درست کمک میکند.
سوالات متداول
هدف پرایس اکشن چیست؟
هدف روشهای پرایس اکشن تحلیل روی عملکرد ارزش قیمتی سهم است و تصمیمگیری برای کاربران را راحت میکند.
بهترین پرایس اکشن کدام است؟
همانطور که در قسمتهای قبل توضیح داده شد، در حال حاظر RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروز به شمار میروند.
پرایس اکشن در چه بازارهایی کاربرد دارد؟
از روشهای پرایس اکشن میتوان در تمامی بازارهای مالی نظیر فارکس، بورس، ارزهای دیجیتال، کالا و… استفاده کرد.
برای استفاده از پرایس اکشنها ابزار یا برنامهای نیاز است؟
خیر برای استفاده از روشهای تحلیل پرایس اکشن شما نیاز به برنامه یا ابزاری ندارید؛ نمودارها و چارتها تنها ابزار مورد استفاده در این روش میباشند که معروفترین آنها نمودارهای شمعی است.
برای استفاده از روشهای پرایس اکشن آموزش خاصی لازم است؟
بله، در نظر داشته باشید که کار با تحلیلهای پرایس اکشن بسیار ساده است اما هر کدام از پرایس اکشنها نیازمند آموزش و مهارت خاصی میباشد. بنابراین اگر یک سرمایهگذار تازه وارد هستید حتما ابتدا مهارت لازم را کسب کنید.
سخن آخر
در این مقاله سعی کردیم مقایسه انواع روش های پرایس اکشن را به زبان ساده برای شما بیان کنیم. استفاده از روشهای پرایس اکشن در بازارهای مالی یک امر ضروری است. شانس موفقیت شما بستگی به مهارت و دانش شما در روشهای تحلیل و بررسی دارد. همانطور که گفته شد، پرایس اکشن یکی از محبوبترین الگوهای معاملاتی است که امروزه بسیاری از معاملاگران در معاملات روزانه و کوتاه مدت خود از این الگو استفاده میکنند. در واقع پرایس اکشن را میتوان سادهترین روش معاملاتی است که با استفاده از میتوان از بازار ارزهای دیجیتال کسب درآمد کرد، اما این نکته را درنظر بگیرید که برای کسب سود باید دوره اموزش ارز دیجیتال را نیز بگذرانید تا موفق به کسب درآمد دلاری از این بازار شوید. البته ممکن است پرایس اکشنها به دلیل سادگی در میان معاملهگران تازه کار چندان محبوبیتی نداشته باشد؛ اما در میان حرفهای بسیار پرطرفدار است.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال (اصول و مفاهیم پایه)
تحلیل تکنیکال در کنار آنالیز فاندامنتال یکی از انواع روش های تحلیل بازار ارزهای دیجیتال است. در Technical Analysis یا TA با بررسی دادهای گذشته بازار تلاش میکنیم تا مسیر حرکت قیمتها را پیشبینی کنیم. به بیان دیگر تحلیل تکنیکال به ما این امکان را میدهد تا بتوانیم افزایش یا کاهش قیمت یک رمز ارز را حدس بزنیم.
آنالیز تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای پیشبرد یک استراتژی موفق در بازار ارزهای روش های تحلیل بازار چیست؟ دیجیتال است. بیشتر تریدرهای حرفهای در ایجاد استراتژی معاملات خود از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند. این تحلیل از ابزارهایی مانند خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، کندل استیکها، میانگین حرکتی و حجم معاملات و بازار برای پیشبینی آینده کمک میگیرد.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یعنی استفاده از دادهها و اطلاعات بازار، با هدف پیش بینی روند قیمتی آن. این تکنیک در بازار ارزهای دیجیتال به معنی آنالیز روند تاریخی قیمت و حجم معاملات یک رمز ارز، برای پیش بینی روش های تحلیل بازار چیست؟ مسیر قیمت آن در آینده است. به زبان ساده آنچه در گذشته در بازار رمز رزها اتفاق افتاده است، میتواند تصویری احتمالی از آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد به ما ارائه دهد. در واقع اساس این تحلیل پیش بینی پذیر بودن رفتار معاملهگران در بازار است.
نمودارها اساس تحلیل تکنیکال هستند و تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور و اوسیلاتورها روند قیمتها را در بازههای زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پیش بینی میکنند. استفاده از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل احساسات (روانشناسی بازار) در کنار تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری بهتر در معاملات و کاهش ضرر و افزایش سود امری ضروری است. البته در هنگام استفاده از این ابزارها همیشه به یاد داشته باشید که هیچ قطعیتی در نتایج تحلیل تکنیکال وجود ندارد و این تحلیلها صرفا یافتن تصویر احتمالی آینده بر اساس روندهای گذشته است.
اصول تکنیکال آنالیز بازار ارزهای دیجیتال
چارلز هنری داو (Charles Dow) پدر علم تحلیل تکنیکال است؛ تمامی ابزارها و روشهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال بر مبنای اصولی که او نوشته ایجاد شده است. بر این اساس، تحلیل تکنیکال رمز ارزها از سه اصل اساسی پیروی میکند:
- تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد.
- قیمت در روند مشخصی حرکت میکند.
- تمام بازار در قیمت خلاصه میشود.
تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد
علاقه تاریخ به تکرار شدن، اساس درک روند نمودارها، الگوها و پیشبینی حرکات قیمت در بازار است، در تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال، معامله گران از نمودارها و الگوهایی استفاده میکنند که بیشتر از ۱۰۰ سال قدمت دارند. الگوهای کندل استیک نمونهای از این نمودارها هستند که با پیش بینی روندهای تکراری قیمت در بازار، علاقه تاریخ به تکرار را نشان میدهند. به عبارت دیگر تکرار روند قیمتها در طول بازههای زمانی به بحث روانشناسی بازار و رفتار معامله گران مرتبط است.
قیمت در روند مشخصی حرکت میکند
براساس این اصل بعد از شکلگیری یک روند در بازار، قیمت علاقه دارد تا در همان جهت به حرکت خود ادامه دهد. روندهای جدید زمانی شکل میگیرند که یک روند قیمتی در جهت مخالف روند فعلی ایجاد شود. استفاده از نرمافزارهای تحلیل تکنیکال میتواند به شما در تشخیص درست روند قیمت در بازار ارزهای دیجیتال کمک کند. اساس بیشتر استراتژی های تحلیل تکنیکال، همین اصل تمایل حرکت قیمت در یک روند مشخص است.
تمام بازار در قیمت خلاصه میشود
این نکته که بازار همه چیز را منعکس میکند و تمام بازار در قیمت خلاصه میشود، مهمترین اصل در تحلیل تکنیکال است. برای یادگیری تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال باید این اصل را به درستی درک کنید. این اصل یعنی تمامی فاکتورهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و بنیادی و دیگر اتفاقات تاثیرگذار بر بازار در قیمت خلاصه میشود. پس یک تحلیلگر تکنیکال جز بررسی روند قیمتها، نیازی به بررسی این عوامل ندارد. از آنجایی که قیمت تابع عرضه و تقاضا در بازار است، بنابراین؛ افزایش قیمت نتیجه افزایش تقاضا و کاهش قیمت نتیجه افزایش عرضه است.
مفاهیم مهم تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال
کندل استیکها (Candlesticks)
کندل استیک محبوبترین نمودار مورد استفاده تریدرهای ارز دیجیتال برای تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال است؛ با اینکه نمودارهای کندل در نگاه اول ترسناک به نظر میرسند؛ اما یادگیری و استفاده از آنها بسیار آسان است. از الگوهای کندل استیک برای پیش بینی روند قیمتها در بازار و تحلیل رفتار معاملهگران استفاده میشود. هر کندل از دو بخش بدنه و سایه تشکیل میشود. بدنه کندل نمایش دهنده قیمت شروع و قیمت پایان معامله است. همچنین رنگ بدنه میتواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد. سایه کندل که دو خط عمودی در بالا و پایین نمودار است، بیشترین و کمترین قیمت معامله را نشان میدهد.
بلند بودن طول سایههای کندل نشان دهنده نوسان زیاد در بازار است. این اتفاق میتواند به معنی احتمال زیاد بودن سود یا ضرر قیمتی ارز دیجیتال در آن بازه زمانی باشد. علاوه بر این، وجود نوسان زیاد به معنی اصلاح احتمالی بازار در آینده نزدیک است. کوتاه بودن طول سایههای کندل نیز نشانه ای از یک تغییر بالقوه احتمالی در بازار است.
مثلا کوتاه بودن سایه پایینی یک کندل نشان دهنده ادامه روند فروش است که نتیجه آن افزایش عرضه در بازار و کاهش بیشتر قیمت ارز دیجیتال است. برای استفاده از نمودارهای کندل در تحلیلهای خود، باید الگوهای کندل استیک مهم را بشناسید. شناخت این الگوهای کندلی اولین قدم برای یادگیری تحلیل تکنیکال است.
خط روند (Trend Line)
خط روند یا ترند لاین، نشانگر جهت حرکت یک ارز دیجیتال است. این خط از سقف قیمت یا کف قیمت رسم میشود و میتواند جهت، سرعت و الگوهای قیمتی را در بازه های زمانی مشخص نشان دهد. خطوط روند از ابزارهای اساسی تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال هستند که برای درستی آن ها نیاز به استفاده از ابزارهایی دیگری دارد. به عنوان مثال یک خط روند اشتباه میتواند نشانه ای از تغییر روند قیمت باشد، در حالی که ممکن است پرایس اکشن، خلاف این نتیجهگیری را نشان دهد.
معمولا برای رسم یک خط روند از پایینترین نقطه یک کندل استیک شروع میکنند. این خط تا زمانی که پایینترین نقطه کندل استیک بعدی را لمس کند، ادامه مییابد. معاملهگران پس از رسم این خط به دنبال یک پرایس اکشن صعودی میگردند.
همیشه در رسم یک خط روند صحیح این نکات را به یاد داشته باشید:
- رد شدن خط روند از سایههای بالایی یا پایینی کندلها، مشکلی ایجاد نمیکند.
- هرچه بازه زمانی در نظر گرفته شده، بزرگتر باشد اعتبار یکترید لاین بیشتر است.
- هماهنگ بودن خط روند با روند شکل گرفته بسیار مهم است. خط روندی با روند بازار همسو نباشد، اعتبار نخواهد داشت.
سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance Level)
حمایت و مقاومت یکی از مهمترین مفاهیم برای یادگیری تحلیل تکنیکال بازار رمز ارزها است. قیمت یک ارز دیجیتال، برآیند قدرت فروشندگان و خریداران است. نتیجه فشار فروشندگان، کاهش قیمت و نتیجه فشار خریداران افزایش قیمت است. به بیان دیگر با افزایش قیمتها، خریداران کنترل بازار را در دست میگیرند و در زمان کاهش قیمتها، بازار در کنترل فروشندگان است. سطوح حمایت و مقاومت از مهمترین مفاهیم در عرضه و تقاضا و روانشناسی بازار هستند. در واقع در یک سطح حمایتی معاملهگران علاقه به خرید و در سمت دیگر علاقه به فروش ارز دیجیتال خود دارند.
در یک سطح حمایتی فشار خریداران (تقاضا) از فشار فروشندگان (عرضه) بیشتر است. در این شرایط قیمت در کنترل خریداران است و فروشندگان تمایلی به عرضه دارایی خود زیر قیمت سطح حمایتی ندارند. هنگام تشکیل یک سطح حمایتی، تریدرها احتمال میدهند که قیمت از آن خط پایینتر نمیآید.
در یک سطح مقاومتی فشار فروشندگان (عرضه) از فشار خریداران (تقاضا) بیشتر است. در این موقعیت، فروشندگان قیمت را کنترل میکنند و خریدارن تمایلی به خرید دارایی بالاتر از قیمت سطح مقاومتی ندارند. در زمان شکلگیری یک سطح مقاومتی، معاملهگران احتمال میدهند که قیمت از آن خط بالاتر نمیرود. سطوح مقاومتی و حمایتی دائمی نیستند و میتوانند جابجا شوند. با شکست یک سطح حمایتی و مقاومتی، تحلیلگران به سمت سطوح جدید حرکت میکنند.
اگر تحلیل تکنیکال نشان دهنده شکست سطوح حمایت و مقاومت باشد، احتمالا روند فعلی تقویت خواهد شد. اگر سطح مقاومت به سطح پشتیبانی تبدیل شود، روند بیشتر هم تقویت خواهد شد. در تحلیل سطوح حمایت و مقاومت از حجم معاملات برای تعیین قدرت واقعی تغییرات روند قیمت استفاده میشود.
حجم معاملات (Trading Volume)
حجم معاملات، یک شاخص برای درک تغییر روند قیمت در بازار است. مثلا اگر یک روند صعودی قیمت با کاهش حجم معاملات همراه شود، میتوان احتمال داد که در آینده نزدیک به یک روند خنثی یا نزولی تبدیل شود. حجم بالای معاملات نشانهای از گردش پول زیاد در بازار و شروع یک روند مهم است. این اتفاق میتواند به معنی علاقه سرمایهگذاران به آن ارز دیجیتال و احتمال شکلگیری یک روند جدید در بازار باشد. اگر قیمت یک رمز ارز کاهش پیدا کرده حتما حجم معاملات را بررسی کنید.
در زمان پایین بودن حجم معاملات، بازار در برابر تغییرات قیمت شدیدا آسیب پذیر است. در این شرایط یک سفارش بزرگ خرید یا فروش میتواند قیمت را دچار نوسان شدید کند. حجم کم معاملات، کاهش قیمت و حجم بالا معاملات، افزایش قیمت را در پیش دارد.
ارزش بازار (Market Cap)
ارزش بازار یا مارکت کپ در تحلیل تکنیکال، معیاری برای درک ثبات یک کریپتوکارنسی در بازار است. برای محاسبه ارزش کل بازار یک رمز ارز، باید تعداد کل آن را در قیمت هر واحد از آن ضرب کنید. معمولا ثبات بیشتر یک رمز ارز در بازار، به تحلیلگر کمک خواهد کرد که با آزادی فکر و قاطعیت بیشتری تصمیم بگیرد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک شاخص نوسانی و یکی از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال برای محاسبه نقطه ورود و خروج است. RSI نشان دهنده قدرت نسبی خریداران به فروشندگان است. این شاخص قیمت ارز دیجیتال را در بازه ۰ تا ۱۰۰ و یک دوره ۱۴ روزه بررسی میکند. تریدها میتوانند بر اساس نیاز خود برای افزایش یا کاهش حساسیت شاخص، دورههای زمانی را کوتاهتر یا بلندتر کنند. معمولا نمودار RSI پایین نمودار کندل استیک نمایش داده میشود.
RSI نزدیک به ۳۰ یا کمتر از آن، نشانهای از اشباع فروش (Oversold) و افزایش احتمالی قدرت خریداران است. معاملهگران در این محدوده انتظار افزایش قیمت را خواهند داشت همچنین RSI حدود ۷۰ یا بیشتر از آن، نشان دهنده اشباع خرید (Overbought) و افزایش احتمالی قدرت فروشندگان و کاهش احتمالی قیمت در آینده است. در تحلیل اندیکاتور RSI نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، در واقع نشان دهنده شاخص ترس و طمع هستند.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که به شما در شناخت روندها کمک میکند. میانگین متحرک در واقع میانگین قیمت ارز دیجیتال در یک بازه زمانی مشخص است. معمولا میانگین متحرک روزانه را بر اساس میانگین قیمت ۲۰ روز گذشته معاملات یک رمز ارز محاسبه میکنند. با متصل کردن تمام نقطه های میانگین متحرک به یکدیگر خطی ساخته میشود که میتوانید از آن به عنوان راهنما برای پیش بینی آینده استفاده کنید.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) نوعی از میانگین متحرک است. به دلیل استفاده میانگین وزنی قیمت در میانگین متحرک نمایی، محاسبه آن کمی پیچیده است. مثلا ممکن است برای محاسبه EMA در بازه ۱۵ روزه گذشته، ۵ روز اخیر را با وزنی دو برابر ۱۰ روز قبل تر محاسبه کنید. بهترین راه برای درک بهتر میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال، محاسبه آن برای بازه های زمانی با طول متفاوت است. اگر نمودار EMA بازه کوتاه مدت از بالای نمودار EMA بازه بلند مدت عبور کند، میتواند نشانه از صعودی بودن روند در آینده باشد.
بازه زمانی (Time Frame)
انتخاب بازه زمانی مناسب در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین مهارتهایی است که باید به دست بیاورید. بازههای ۱۵ دقیقهای، یک ساعته، چهار ساعته و روزانه از مرسومترین تایم فریمهای مورد استفاده تحلیلگران است. البته بسیار مهم است که شما چارچوب زمانی خود را بر اساس استراتژی معاملاتی خود انتخاب کنید.
تریدهای که تمایل دارند معاملات خود را در طول روز انجام دهند، معمولا بازههای زمانی ۵ دقیقه، ۱۵ دقیقه و یک ساعتی را برای باز کردن یا بستن یک پوزیشن در نظر میگیرند. تریدرهای که پوزیشنهای خود را برای بازههای زمانی طولانی تر حفظ میکنند، بازههای زمانی هفتگی، ماهانه و حتی سالانه را در تحلیلهای خود در نظر میگیرند.
نتیجهگیری
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با بررسی روند تغییر قیمتی یک رمز ارز در گذشته، روش های تحلیل بازار چیست؟ به معاملهگران بازار ارزهای دیجیتال امکان پیشبینی آینده قیمت آن را میدهد. برای این شکل از تحلیل میتوانید از ابزارهای متنوعی که نرمافزارهای تحلیل تکنیکال را در اختیارتان قرار میدهد استفاده کنید. جدا از اهمیت تجربه برای به دست آوردن بهترین نتیجه باید بتوانید در تحلیلهای خود ابزارها و روش های مختلف را با یکدیگر ترکیب کنید.
سوالات متداول
چه زمانی از تحلیل تکنیکال استفاده میکنیم؟
تحلیل بازار، یعنی شناخت رفتار آن بر اساس شواهد موجود. بنابراین؛ بالا بردن شناخت با استفاده از تحلیل روش های تحلیل بازار چیست؟ بنیادی و تکنیکال همیشه خوب و موثر است. معمولا از تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت استفاده میشود.
شاخص های موثر در تحلیل تکنیکال چیست؟
شاخص های تاثیر گذار در تحلیل تکنیکال، اعداد و نموداهایی هستند که همگی، در واقع نشان دهنده رفتار انسان در قالب ترس و طمع و سایر احساسات انسانی است.
چرا برخی از تحلیلگران، آنالیز تکنیکال را نوعی تحلیل رفتاری انسان میدانند؟
عرضه و تقاضا که محور اصلی بازار های مالی است، از احساسات معامله گران سرچشمه میگیرد. افزایش و کاهش قیمت ها بر اساس همین عرضه و تقاضا اتفاق میافتد؛ بنابراین، تحلیل تکنیکال را میتوان به «نوعی آنالیز رفتار» انسان تعریف کرد.
تجزیه و تحلیل SWOT چیست؟
تجزیه و تحلیل SWOT یکی از ابزارهای ساده در عین حال قدرتمند جهت تدوین استراتژی برای شرکتهای مختلف است. تجزیه و تحلیل SWOT به شما کمک میکند با در نظر گرفتن تمامی نقاط قوت و ضعف کسب و کار خود و همچنین فرصتها و تهدیدهایی که در بازار با آن روبرو میشوید، یک استراتژی قوی برای سازمان تدوین کنید.
تعریف تجزیه و تحلیل SWOT
SWOT مخفف کلمات Strengths, Weaknesses, Opportunities و Threats به معنی نقاط قوت، ضعفها، فرصتها و تهدیدات است. تجزیه و تحلیل SWOT چارچوبی میباشد که برای ارزیابی موقعیت رقابتی یک شرکت و توسعه برنامهریزی استراتژیک مورد استفاده قرار میگیرد. تجزیه و تحلیل SWOT عوامل داخلی و خارجی و همچنین پتانسیل فعلی و آینده را ارزیابی میکند.
تجزیه و تحلیل SWOT برای تسهیل بررسی واقعبینانه، مبتنی بر واقعیت و داده محور نقاط قوت و ضعف سازمان طراحی روش های تحلیل بازار چیست؟ روش های تحلیل بازار چیست؟ شده است. سازمان باید با اجتناب از اعتقادات از پیش ایجادشده یا مناطق مبهم، تجزیه و تحلیل را دقیق انجام دهد و بر حقایق و واقعیتها متمرکز شود. شرکتها باید از این تحلیل به عنوان راهنما و نه لزوماً به عنوان یک توصیه استفاده کنند.
درک تجزیه و تحلیل SWOT
تجزیه و تحلیل SWOT یک تکنیک برای ارزیابی عملکرد، رقابت، ریسک و پتانسیل کسب و کار و همچنین بخشی از آن مانند خط تولید محصول یا نهادهای دیگر است.
تجزیه و تحلیل SWOT با استفاده از دادههای داخلی و خارجی میتواند به شرکت بگوید که باید چه پیشرفت داخلی داشته باشد و همچنین به توسعه برنامههای استراتژیک کمک میکند.
این تکنیک همچنین میتواند کسب و کارها را به سمت استراتژیهایی که به احتمال زیاد موفقیتآمیز هستند، هدایت نماید. تجزیه و تحلیل SWOT به تحلیلگران، ذینفعان یا رقبای مستقل میگوید که آیا شرکت، خط تولید یا صنعت قوی یا ضعیف است و دلیل این قوی یا ضعیف بودن چیست.
تحلیلگران تجزیه و تحلیل SWOT را در قالب یک چهار ضلعی ارائه میدهند. این چیدمان بصری یک مرور کلی از موقعیت شرکت فراهم میسازد. اگرچه ممکن است همه نکات از اهمیت یکسانی برخوردار نباشند، اما همه آنها باید بینشهای کلیدی در مورد توازن فرصتها و تهدیدها، مزایا و معایب و موارد دیگر را نشان دهند.
تجزیه و تحلیل SWOT اولین بار برای تجزیه و تحلیل کسب و کار مورد استفاده قرار گرفت. اکنون اغلب توسط دولتها، موسسات غیرانتفاعی و افرادی از جمله سرمایهگذاران و کارآفرینان استفاده میشود.
نقاط قوت (Strengths)
نقاط قوت توصیف میکنند که سازمانها چه برتری دارند و چه چیزی آنها را از رقبا جدا میکند: برای مثال نقطه قوت میتواند یک برند قدرتمند، وفاداری به مشتری، فناوری منحصر به فرد و غیره باشد. مثلا یک صندوق محافظت از سرمایهگذاری ممکن است یک استراتژی کسب و کار اختصاصی تهیه کرده باشد که نتایج ضرر بازار را بازگرداند. این سازمان باید تصمیم بگیرد که چگونه از این نتایج برای جذب سرمایهگذاران جدید استفاده کند.
نقاط ضعف (Weaknesses)
نقاط ضعف نمیگذارند عملکرد سازمان به حد مطلوب برسد. آنها نقاطی هستند که کسب و کار باید برای برتری پیدا کردن نسبت به رقبا، بهبود بخشد. نقاط ضعف رایج عبارتند از یک برند ضعیف، نرخ ریزش کارکنان بالاتر از متوسط، سطح بالای بدهی، زنجیره تأمین ناکافی یا فقدان سرمایه.
فرصتها (Opportunities)
فرصتها به عوامل خارجی مطلوب اشاره میکنند که میتوانند مزیت رقابتی در اختیار سازمان قرار دهند. به عنوان مثال، اگر یک کشور تعرفهها را کاهش دهد، یک تولیدکننده اتومبیل میتواند اتومبیلهای خود را به بازار جدید صادر کند و باعث افزایش فروش و سهم بازار شود.
تهدیدها (Threats)
تهدیدها دربرگیرنده عواملی هستند که احتمال آسیب رساندن به سازمان را دارند. به عنوان مثال، خشکسالی تهدیدی برای یک شرکت تولید گندم است، زیرا ممکن است باعث از بین رفتن یا تضعیف عملکرد محصول شود. سایر تهدیدات رایج شامل مواردی مانند افزایش هزینه مواد، افزایش تعداد رقبا، عرضه شدید نیروی کار و غیره هستند.
نمونه آنالیز SWOT
در سال ۲۰۱۵، یک شرکت مستقل تجزیه و تحلیل SWOT برای شرکت کوکا کولا انجام داد که نقاط قوت مانند برند مشهور در جهان، شبکه توزیع گسترده و فرصتهای موجود در بازارهای نوظهور را شناسایی کرد. این تحلیل ضعفها و تهدیداتی از قبیل نوسانات ارزهای خارجی، افزایش علاقه عمومی به نوشیدنیهای سالم و رقابت از سوی شرکتهای نوشیدنی سالم را نیز مورد توجه قرار داد.
طبق تجزیه و تحلیل SWOT انجام شده برای شرکت کوکا کولا، این شرکت به یک شرکت نوشیدنی برتر تبدیل خواهد شد که آن را به گزینه مناسبی برای سرمایهگذاران محافظه کار و همچنین یک منبع درآمد قابل اعتماد در مقابل سرمایه کم مورد نیاز، تبدیل میکند.
پنج سال بعد، تحلیل صورت گرفته اثبات شد، زیرا کوکا کولا ششمین برند قدرتمند جهان (آن زمان) باقی ماند. سهام کوکا کولا طی پنج سال پس از اتمام تجزیه و تحلیل، بیش از ۶۰ درصد افزایش یافته است.
مزایای استفاده از تجزیه و تحلیل SWOT
تجزیه و تحلیل SWOT یک روش عالی برای هدایت جلسات استراتژیک کسب و کار است. این امکان وجود دارد که همه افراد در جلسه بتوانند در مورد نقاط قوت و ضعف اصلی شرکت بحث کنند و سپس فرصت ها و تهدیدها را تعریف نمایند و در آخر به ایدههای اصلی بپردازند. غالباً، تجزیه و تحلیل SWOT نمایانگر عواملی است که از آنها بیخبر بودهاید و بدون انجام این تحلیل، متوجهِ آنها نخواهید شد.
شرکتها میتوانند از SWOT برای جلسات مربوط به استراتژی کلی کسب و کار یا برای یک دپارتمان خاص مانند بازاریابی، تولید یا فروش استفاده کنند. به مرور خواهید دید که چگونه استراتژی کلی توسعهیافته از تجزیه و تحلیل SWOT در زیرمجموعههای دپارتمانها نیز اعمال خواهد شد.
تحلیل تکنیکال چیست؛ نحوه تحلیل قیمت بیت کوین
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. معاملهگران از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند تا بتوانند در معاملات خود به سود برسند. برخلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد. تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها به خصوص در خرید و فروش بیت کوین هم جایگاه بسیار مهمی دارد و روش های تحلیل بازار چیست؟ معاملهگران میتوانند با استفاده از آن معاملات سودآوری انجام دهند.
در مقاله پیشرو به این سوال پاسخ خواهیم داد که تحلیل تکنیکال چیست و به آموزش تحلیل بیت کوین با کمک تحلیل تکنیکال میپردازیم.
انواع روشهای تحلیل بیت کوین
در حالت کلی تریدرها (معاملهگران) برای تحلیل قیمت بیت کوین از ۲ روش استفاده میکنند:
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis): اساس تحلیل بنیادی بر پایه اخبار، اقتصاد و وضعیت جامعه است.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis): اساس تحلیل تکنیکال قیمتها، روند قبلی بازار و حجم معاملات است.
هر سرمایهگذار و تریدر باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود یکی از این روشها را برای تحلیل بازارهای مالی انتخاب کند. البته برخی از معاملهگران از هر دو روش کمک میگیرند تا بتوانند معاملات خود را با دقت بیشتری انجام دهند.
اهمیت تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها
اگر میخواهید در بازار رمزارزها و به خصوص بیت کوین سرمایهگذاری کنید، بسیار حیاتی است که بدانید چه زمانی بیت کوین بخرید و چه زمانی آن را بفروشید تا سود کنید. بنابراین، نیاز دارید که روش های تحلیل بازار چیست؟ از روشهای پیشبینی قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها استفاده کنید. پیشبینی کردن حرکات قیمتی ارزها کار سختی است. متاسفانه هیچکس هم همیشه درست پیشبینی نمیکند. بسیاری از تریدرها بخاطر پیشبینیهای نادرست، متحمل ضررهای هنگفتی شدهاند.
با توجه به اینکه تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند کوتاه مدت قیمتها و نوسانگیری استفاده می شود در بین تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال از اهمیت ویژهای برخوردار است. فعالین بازار ارز دیجیتال با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال سعی میکنند که درصد خطای خود را در معاملات به حداقل برسانند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای بسیار متداول است که معاملهگران ارز دیجیتال از آن برای تحلیل رفتار قیمت بیت کوین کمک میگیرند. در تحلیل تکنیکال با استفاده سوابق معاملات تجزیه و تحلیل بیت کوین انجام میشود و روی دادهها و نمودار بازار تمرکز دارد تا بتواند الگوها و روندها را شناسایی کند و آینده بازار را پیشبینی کند.تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داوجونز بر سه پایه استوار است:
- همه چیز در قیمت خلاصه میشود. قیمت رکن اساسی تحلیل تکنیکال است و تحرکات قیمتی نشاندهندهی میزان عرضه و تقاضای بازار است.
- قیمت دارای روند است. قیمت دارای روند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است.
- گذشته تکرار میشود. روندهای قیمت تمایل دارند که تکرار شوند. تحلیلگران ارز دیجیتال با استفاده از الگوهای شکل گرفته روی نمودارها در گذشته، حرکات بعدی بازار را پیشبینی میکنند.
در صورتی که ما در حال حاضر بیت کوین داشته باشیم و یا به فکر این باشیم که مقداری بیت کوین در آینده بخریم، باید بدانیم که چه زمانی آن را بفروشیم یا دوباره بخریم تا بتوانیم در این روند سود کنیم.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
آنالیز کردن نمودارهای قیمتی و فهمیدن شرایط معامله در دنیای مالی، کار دلهرهآوری است، مخصوصاً برای کسانی که تازه شروع به ترید ارز دیجیتال (Trade) کردهاند. برای اینکه بتوانیم تحلیل تکنیکال (Technical) را براساس قیمت و حجم معاملاتی انجام دهیم، باید از نمودارهای قیمتی که بهطور قابل فهمی اطلاعات را نشان میدهند، استفاده کنیم. برای شروع میتوانید از سایت coindesk کمک بگیرید.
بیشتر نمودارهای پایهای، قیمتها را با خط نشان میدهند. این نمودارها نشان دهندهی قیمت در زمانهای مختلف هستند. از این نمودارها میتوانیم برای تحلیل بیت کوین استفاده کنیم. انواع نمودار در تحلیل تکنیکال که میتوان از آنها برای تحلیل بیت کوین استفاده کرد عبارتند از:
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
معروفترین نوع نمودار بین تریدرها، نمودارهای شمعی (candlestick) هستند. نمودارهای شمعی اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار معاملهگران قرار میدهند. هر شمع نشان دهنده قیمت شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی است.
همچنین رنگ شمعها نشان دهنده این است که قیمت پایانی از قیمت شروع بیشتر بوده است یا نه. معمولاً سبز نشان دهنده بیشتر بودن قیمت پایانی از شروع و قرمز نشان دهنده کمتر بودن آن است. نمودارهای شمعی متعلق به خانواده نمودارهای قیمتی (open high, low close) (OHLC) هستند.
نمودار خطی (Line Chart)
یکی دیگر از انواع نمودار تحلیل تکنیکال، نمودار خطی است که قیمت پایانی بیت کوین در یک دوره خاص را ردیابی میکند. نمودار خطی به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند روند حرکت قیمت را تشخیص دهند. البته باید توجه داشت که این نمودار، روی قیمتهای پایانی تمرکز دارد، بنابراین نمیتوان اطلاعات زیادی را در مورد حرکت قیمت بیت کوین در طول روز از آن استخراج کرد.
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای هر چند بسیار شبیه به نمودار خطی است اما نسبت به آن اطلاعات بیشتری را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این نمودار قیمتها را در طول بازههای زمانی مختلف به شکل مستطیلهایی روی محور طولها (میلهها) نشان میدهند. هر میله در واقع نشاندهنده این است که در طول یک بازه زمانی، قیمت بیت کوین چگونه تغییر میکند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید مقاله ابزار تریدینگ ویو را مطالعه کنید.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
روندهای تغییر قیمت نقش مهمی در تحلیل بیت کوین ایفا میکنند. بسیاری از تحلیلگران ارزهای دیجیتال روند را به عنوان مسیر معاملات خود ترسیم میکنند و اعتقاد دارند که باید در جهت روند معامله کرد. این روندها به تریدرها این فرصت را میدهد تا از الگوهای موجود در دادههای مربوط به تحلیل بیت کوین استفاده کرده و بتوانند تصمیمات بهتری برای معاملات خود بگیرند. روندها به سه نوع تقسیم میشوند:
روند صعودی (uptrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی باشد، برآیند آنها یک روند صعودی را تشکیل خواهد داد. با توجه به اینکه قیمت نسبت به نقاطی که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد میکند، واکنش نشان میدهد میتوان گفت که خط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکند.
روند نزولی (downtrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف پایینتر از کف قبلی و سقف پایینتر از سقف قبلی باشد برآیند آنها یک روند نزولی را تشکیل خواهد داد. از آنجایی که خط روند نزولی، نقاط سقف را به یکدیگر را وصل میکند میتوان گفت که مانند یک مقاومت مورب عمل میکند.
روند خنثی (Sideways Trend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت حرکت مشخصی به بالا یا پایین نداشته باشد و حرکت بعدی قیمت قابل پیش بینی نباشد، روند خنثی تشکیل خواهد شد. در این شرایط میتوان گفت که بیت کوین بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است. در این صورت معاملهگران بین کف و سقف معامله میکنند و سود بدست آمده نسبتا ناچیز است.
نکات مهم در معاملهگری روی خط روند
تا اینجا متوجه شدیم که میتوان با رسم خطوط روند میتوان تا حد زیادی تحلیل بیت کوین را انجام داد. به عنوان مثال میتوانیم تشخیص دهیم که قیمت بیت کوین در کانال صعودی قرار گرفته یا نزولی است. بنابراین، میتوانیم تصمیمات بهتری برای معاملات خود اتخاذ کنیم.
اما باید روش های تحلیل بازار چیست؟ دقت کنید که اگرچه استفاده از روندها در تصمیمگیری مفید است اما اتکا کردن به آنها به عنوان تنها عامل موثر در تصمیمگیری، هوشمندانه نیست. حتی اگر قیمتها در پایینترین سطح ممکن باشند و خرید بیت کوین عالی به نظر برسد، به دنبال مهر تایید از سوی دیگر شاخصها باشید تا مطمئن شوید که این معامله (Trade) برای شما ضرری به دنبال ندارد.
علاوه بر اینها، همیشه به بازههای زمانی کوچکتر و بزرگتر توجه کنید. بعضی وقتها اگر به بازهی زمانی کوچک توجه کنیم، ممکن است به نظر برسد که قیمتها در uptrend قرار دارند. در حالی که اگر در بازههای زمانی بزرگتر به بررسی نمودار بپردازیم، متوجه میشویم که یک روند صعودی برای بازه زمانی کوتاه مدت در دل یک روند نزولی بلند مدت جای گرفته است. خیلی از معاملهگران ترجیح میدهند که خلاف روندها معاملهای انجام ندهند و همیشه به روندها اعتماد کنند.
انواع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها با استفاده از فرمولهای ویژهای روند حرکتی بازار را پیشبینی میکنند. البته باید توجه داشت که اندیکاتورها تنها میتوانند جهت حرکت بازار را مشخص کنند و برای اندازهگیری میزان حرکت کاربرد ندارند. مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها که میتوان برای تحلیل بیت کوین هم از آن کمک گرفت عبارتند از:
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خود انواع مختلفی دارد که سادهترین نوع آن، میانگین متحرک ساده است. همانطور که از نام این اندیکاتور مشخص است سادهترین حالت محاسبه میانگین است. در این اندیکاتور قیمتها در طول یک بازه زمانی مشخص با یکدیگر جمع و بر تعداد دوره تقسیم میشوند.
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که تریدرها به استفاده از آن علاقه زیادی دارند بولینگر بندز یا باندهای بولینگر است. این اندیکاتور متشکل از ۲ باند است که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک، حرکت میکنند. این اندیکاتور به تریدر کمک میکند تا بتواند مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در بیت کوین را شناسایی کند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که برای تحلیل بیت کوین استفاده میشود شاخص قدرت نسبی است. این اندیکاتور از خانواده نوسانگرها است و از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است. اندیکاتور شاخص نسبی برای بررسی Momentum بازار بیت کوین و قدرت حرکت آن است. از نظر برخی از تحلیلگران این اندیکاتور را میتوان به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر گرفت.
تحلیل قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲
در حالی که پیش بینیها نشان میداد که بیت کوین در سال ۲۰۲۲ رشد قیمتی صعودی داشته باشد، اما در چند وقت اخیر، بیت کوین روند نزولی به خود گرفته است و بازار ارزهای دیجیتال متاثر از نوسانات عجیب و غریب بیت کوین است. اگر به تایم فریم ماهانه بیت کوین مراجعه کنید میتوانید این موضوع را به خوبی ببینید.
در حالی که اغلب تحلیلگران انتظار داشتند که از ۹ می سال ۲۰۲۲ قیمت بیت کوین تا پایان سال ۲۰۲۲ روند صعودی به خود خواهد گرفت اما هنوز موفق نشده است مقاومت قوی پیشرو روی خود بشکند و از آن عبور کند. تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم.
تحلیل قیمت بیت کوین امروز
اگر مدتی است که وارد بازار رمزارزها شدهاید و با خرید و فروش بیت کوین به دنبال کسب سود هستید، حتما متوجه شدهاید که بیت کوین یک دارایی پر نوسان است و قیمت آن میتواند به طور غیرمنتظره و کاملا خلاف با جهت پیش بینیها حرکت کند. شما باید برای انجام معاملات خود یک استراتژی انتخاب کنید و از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشپینی آینده کمک بگیرید. شما میتوانید با عضویت در صرافی ارز دیجیتال والکس، قیمت بیت کوین را به صورت روزانه مشاهده کنید و همگام با بازار جهانی معاملات خود را انجام دهید.
از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. بر خلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت بیت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد.
بله، تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل بیت کوین است که معاملهگران با استفاده از آن میتوانند سطوح عرضه و تقاضا را شناسایی کنند و برای هرگونه حرکت صعودی یا نزولی قیمت آماده باشند.
پاسخ به این سوال بستگی به مهارت خود تحلیلگر دارد. بسیاری از تحلیلگران حرفهای تنها از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده میکنند و برخی دیگر از تحلیل فاندامنتال نیز کمک میگیرند.
تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم. اما در حال حاضر هیچ کدام از تحلیلگران به طور قطع درباره آینده بیت کوین نمیتوانند اظهار نظر کنند.
آشنایی با محیط بازاریابی
سلام و درود خدمت اهالی مجله خبری پیامگ
امروز در کنار شما هستیم تا اولین قدم های خودمون رو به سمت یادگیری استراتژی های بازاریابی برداریم؛ پس برای همین اول از همه باید با محیط بازاریابی و تعریف و ماهیت اون بیشتر آشنا بشیم.
با شناخت و پی بردن به انواع لایه های محیط بازاریابی خیلی بهتر و راحت روش های تحلیل بازار چیست؟ تر میتونین با استراتژی ها کنار بیاین و اونها رو در زندگی کاری خودتون به کار بگیرین.
همراه ما باشین تا با یه دوره ی جدیدی از آموزش استراتژی های بازاریابی رو به رو شین!
بازار چیست؟
بازار یه نظام اجتماعی باز هست؛ هدف بازار انجام مبادلات و معاملات سودمند رضایت بخش و ارائه خدمات و تسهیلات به تمام افرادیه که در این سیستم نقش دارند.
با توجه به تعریف بالا، بازار رو میشه متشکل از عناصر زیر تحلیل کرد:
هدف
تمام سیستم ها هدفمند هستن؛هدف های بازار با توجه به نظام ارزشی، امکانات و محدودیت های هرجامعه شکل میگیره، هدف ها باید اصولی و عملی باشن.
اجزا
تامین کنندگان، تهیه کنندگان، تولیدکنندگان، خریدارن،عوامل واسطه ای،عوامل تسهیلاتی و عوامل خدماتی مهم ترین اجزای بازار هستن.
منابع
منابع در حقیقت همون داده هایی هستن که موجب حرکت بازار میشن؛بازار بدون منابع همونقدر بی معنیه که منابع بدون بازار!
محیط
بازار یک سیستم اجتماعی هست؛پس با محیط های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و… در ارتباط هست و از اونها تاثیر میگیره.
مدیریت
مدیریت سیستماتیک فرآیند ها و عملکرد های بازاریابی.
محیط بازاریابی چیست؟
نیروهایی که روی شرکت اثر میذارن ولی شرکت توانایی تغییرشون رو نداره محیط بازاریابی اون شرکت نامیده میشن.
مهم ترین ویژگی محیط، دگرگونی و تغییر اون هست.
محیط بازاریابی از دو لایه تشکیل شده،محیط خرد و کلان
از اسمشم پیداست اصلا
محیط کلان مثل نیرو های جمعیت شناختی، اقتصادی، طبیعی، سیاسی و… هست که کاملا روی محیط خرد هم تاثیر گذار هست.
محیط خرد بازاریابی از نیرو های نزدیک به شرکت درست شده مثل خوده شرکت،موسسه های توزیع کننده، بازارها، رقبا و … که توانایی شرکت رو در خدمت به مشتری ها تحت تاثیر قرار میده.
چگونه محیط بازاریابی رو بررسی کنیم؟
برای ارزیابی و بررسی عملکرد عوامل مربوط به محیط بازاریابی 4 الگو در نظر گرفته شده که به شرح زیر تعریف میشن.
بررسی غیر مستقیم
غیراصولی ترین و چرت ترین روش برای بررسی محیطی، هست که شامل یک بررسی بدون یک هدف خاص میشه.
بررسی موقعیتی
مخصوص بیخیال ها!
این روش توسط شرکت های خسته ای به کار گرفته میشه که از عوامل اصلی و گرایش های توی محیط آگاه هستن، اما تحقیقی انجام ندادند.
تحقیق آگاهانه
شرکت ها اطلاعات رو جمع آوری میکنن؛ اما این کار رو به صورت غیررسمی و اضطراری انجام میدن و بابت همین کار اطلاعات اونها زیاد اعتباری نمیتونه داشته باشه و امکان مغایر بودن اون با واقعیت خیلی بالائه.
تحقیق رسمی
مهم ترین عملکرد های بررسی محیطی توسعه یافته رو نشون میده.
عناصر محیط بازاریابی
بازاریاب ها تحت تاثیر عوامل زیادی از محیط بازاریابی قرار دارن که رابطه مستقیمی با نوع عملکرد اونها داره.
عوامل اجتماعی و فرهنگی
الگوهای رفتاری و گفتاری مردم یک جامعه مثل فرهنگ، سطح سواد، دین و مذهب
عوامل سیاسی، قانونی و اقتصادی
مثل دولت، تورم، قیمت ارز
محیط اقتصادی با محیط سیاسی ارتباط نزدیکی داره و استراتژیست بازاریابی باید انواع متغیر های اقتصادی رو بدونه تا برنامه های بازاریابی رو درست کنه.
عوامل تکنولوژیک
انطباق پذیری و انعطاف در ارتباط با عوامل تکنولوژیک خیلی مهمه، چرا که تکنولوژی برای بعضی بازاریاب ها سهم بازار بیشتری به وجود میاره و برای گروه دیگه ای مثل مانع و تردید دیده میشه.
عوامل رقابتی
بازاریاب حرفه ای کسی است که دائما رقبا و حرکات اونها رو زیر نظر داره و در مورد آنها بررسی میکنه.
موفقیت در بازاریابی پیامکی دنیای امروز در ارزیابی دائم”خود،رقیب و مشتری” هست که اصطلاحا بهش 3Cs گفته میشه.
روش های برخورد با محیط بازاریابی
واکنش به محیط بازاریابی به دو صورت انجام میشه؛بازاریابی انفعالی و بازاریابی فعال
در بازاریابی انفعالی نیرو های محیطی عوامل غیرقابل کنترل تلقی میشن که باید خودمون رو با این عوامل منطبق کنیم.(نیرو های محیطی غالب و شرکت مغلوب)
در صورتی که در بازاریابی فعال، شرکت برای تاثیر بر روی عوامل محیطی تلاش میکنه.(شرکت غالب و نیروهای محیطی مغلوب)
هیچکدوم از این دو روش رو نمیشه به طور مطلق بهتر از دیگری دونست؛ چراکه استفاده از اونها به عوامل گوناگونی مثل اهداف سازمان،محدودیت های اخلاقی،اجتماعی و شرایط روز جامعه بستگی دارد.
دولت از واحد های تولید کننده چرم به علت آلودگی هوا خواست تا به نزدیکی ورامین منتقل بشن؛ شرکت ها مقاومت کردن اما اهمیت مشکل آلودگی هوا وادارشون کرد تا روش انفعالی رو در پیش بگیرن.
(قبول کردن غالب بودن نیروی محیطی بر تعیین مسیر پیش روی شرکت)
استراتژی های رقابتی
هیچ استراتژی واحدی وجود نداره که شما رو به قله برسونه و همونجا نگهتون داره!
شرکت ها باید بعد از تعیین و ارزیابی رقبای اصلی، استراتژی های رقابتی خود را طراحی کنن، در واقع هر شرکتی با توجه به منابع، فرصت ها، اهداف و جایگاه خودش در صنعت، باید استراتژی مناسب خودش رو انتخاب کنه.
جایگاه رقابتی
خب دیگه وارد مباحث تخصصی تر و جذاب تری قرار بشیم.
قراره بدونیم که کسب و کار ما، توی چرخه بلوغ یک شرکت در کجا قرار داره و با توجه به جایگاهی که داره چه استراتژی و یا راهبردی باید انتخاب کنه.
شرکت ها از دیدگاه رقابتی به چهار دسته تقسیم میشن.
- رهبر (پیشرو)
- چالشگر (برتری طلب)
- دنباله رو
- پرکننده خلاءبازار (گوشه نشینان بازار، کاوشگر بازار)
شرکتی که بیشترین سهم بازار رو داشته باشه، رهبر بازار
شرکتی که بعد از رهبر بازار در رتبه دوم قرار داره و همواره برای تصاحب سهم بیشتری از بازار تلاش میکنه، چالشگر بازار
دنباله رو بازار، در مقام سوم قرار داره و میخواد بدون اینکه خودش رو به آب و آتیش بزنه سهم کنونی که داره رو حفظ کنه
شرکت های پر کننده خلاءبازار، بخش کوچکی از بازار رو که کمتر مورد توجه شرکت های دیگه هست رو تصاحب کردند.
تجزیه و تحلیل رقبا
شرکت ها موقع تجزیه و تحلیل رقبای خود باید به سه تا متغیر مهم توجه کنند.
سهم بازار
میزان نصیب رقیب از بازار هدف
سهم ذهنی(سهم تسخیر)
درصد مشتریانی که اگر از اونها بپرسین”اولین شرکتی که در این صنعت به ذهن شما خطور میکند را نام ببرید” آن را نام خواهند برد.
سهم عاطفی(سهم تسخیر قلب ها)
درصد مشتریانی که در پاسخ به سوال”شما ترجیح میدهید از کدام شرکت کالا بخرید؟” آن را نام خواهند برد.
پس حتما خودتون هم به این نیتجه رسیدین که شرکت هایی که تدریجا سهم ذهنی و عاطفی خود را افزایش بدن،سهم بازار و سودآوری خودشون رو هم افزایش میدن.
امیدوارم تا به اینجای کار یه آشنایی کلی نسبت به محیط بازاریابی و دیدگاه های اون و شیوه های مدیریت اون به دست آورده باشین.
در سری مقالات آینده ی حوزه استراتژی، به استراتژی های رقبای بازار و چگونگی کنش و واکنش نسبت به اونها میپردازیم.
مجله خبری پیامگ که عضو خانواده بزرگ سامانه ارسال پیامک تبلیغاتی پیام رسان هست، همواره در این مسیر کنار شما خواهد بود.
دیدگاه شما