تعریف هج یا هدجینگ
هج (Hedging) به معنای گرفتن یک موقعیت به منظور جبران ریسک نوسانات آتی قیمت است.
نوعی تراکنش های مالی هستند که شرکتها به عنوان بخشی از انجام کسبوکار، به طور منظم انجام میدهند.
چرا از هدجینگ استفاده می شود؟
شرکتها اغلب در معرض ریسک های ناخواسته ناشی از نوسانات ارزش ارزهای خارجی و قیمت مواد خام قرار دارند.
در نتیجه، آنها به دنبال کاهش یا حذف ریسکهایی هستند که با ایجاد معاملات مالی، ناخواسته با آنها مواجه میشوند.
در حقیقت، بازارهای مالی تا حد زیادی برای این نوع معاملات ایجاد شدند، که در آن یک قسمت آسیب ریسک دیگری را به حداقل میرساند.
یک شرکت خط هوایی ممکن است در معرض هزینه سوخت جت قرار گیرد که به نوبه خود با قیمت نفت خام در ارتباط است.
یک شرکت چندملیتی آمریکایی، افزایش درآمد بسیاری از ارزهای گوناگون به دست می آورد…
اما درآمدهای آنها را گزارش خواهد کرد و سود سهام را به دلار آمریکا پرداخت خواهد کرد.
شرکتها در بازارهای مختلف فعالیت خواهند کرد تا خطرات تجاری ناشی از این ریسک های ناخواسته را خنثی کنند.
به عنوان مثال، شرکت های هواپیمایی ممکن است با خرید قراردادهای آتی نفت خام، به خرید و فروش بپردازند.
این امر از شرکت در برابر خطر افزایش هزینههای ناشی از افزایش قیمت نفت محافظت میکند.
باز هم بیشتر
… نفت خام در سطح بینالمللی به دلار آمریکا قیمتگذاری میشود.
زمانی که قراردادهای آتی منقضی میشوند، شرکت تحویل فیزیکی نفت را دریافت خواهد کرد و به دلار آمریکا پرداخت خواهد کرد.
اگر ما در مورد یک شرکت غیر آمریکایی صحبت کنیم، این یک خطر ارزی است. بنابراین، احتمال قوی وجود دارد که این شرکت همچنین تصمیم می گیرد که ریسک خود را در ارز خارجی پوشش دهد.
برای انجام این کار، این شرکت پولی مبنی بر خرید دلار آمریکا را به فروش می رساند …
… و در نتیجه در معرض ریسک قرار گرفتن دلار خود را از موقعیت نفت خام پوشش می دهد.
این تنها شرکتها نیستند که در پوشش ریسک ارزهای خارجی شرکت میکنند.
به عنوان یک فرد، ممکن است خودتان را در وضعیتی پیدا کنید که در آن پوشش ریسک ارز خارجی میتواند یک گزینه جذاب باشد.
پوشش ریسک (هج) در فارکس چیست؟ پوشش ریسک انجام دهید و استراتژی های فارکس را نگه دارید.
هج میتواند چندین روش مختلف را در فارکس انجام دهد.
شما میتوانید قسمتی از سرمایه را هج کنید تا به عنوان راهی برای پوشش ریسک در برابر برخی از نوسانات یک حرکت معکوس از سرمایه خود محافظت کنید:
… یا شما میتوانید به طور کامل از هر گونه قرار گرفتن در معرض نوسانات آینده جلوگیری کنید.
تعدادی ابزار وجود دارند که میتوان از آنها استفاده کرد. از جمله فیوچرز یا آپشنها.
اما، ما قصد داریم بر روی استفاده از بازار اسپات فارکس تمرکز کنیم.
پوشش ریسک و نگه داشتن استراتژی چگونه عمل می کند؟
هج (Hedging) در مورد کاهش ریسک شما و حفاظت در برابر حرکتهای ناخواسته قیمت است.
بدیهی است که سادهترین راه برای کاهش ریسک، کاهش تعداد یا بستن موقعیت ها است.
اما ممکن است زمانهایی وجود داشته باشد که شما تنها ممکن است بخواهید به طور موقت یا تا حدودی ریسک خود را کاهش دهید.
بسته به شرایط، ممکن است هج راحتتر از بستن موقعیت باشد .
بیایید به مثالی نگاه کنیم – می گوئیم که چندین موقعیت را پیش از رای گیری Brexit نگه داشتید.
موقعیت های شما عبارتند از:
۱. یک لات موقعیت فروش EUR / GBP
۲. دو لات موقعیت فروش USD / CHF
۳. یک لات موقعیت خرید GBP / CHF
به طور کلی شما با اینها به عنوان موقعیت های بلندمدت خوشحال هستید، اما نگران نوسان بالقوه در GBP هستید که در رای گیری Brexit قرار دارد.
به جای اینکه خودتان را از دو موقعیت خود با GBP خلاص کنید و آنها را ببندید، تصمیم می گیرید به وسیله هج کردن ریسک را پوشش دهید. شما این کار را با گرفتن یک موقعیت اضافی دیگر، فروش GBP / USD انجام میدهید.
این کار ریسک شما را روی GBP کاهش میدهد، زیرا شما در حال:
۱. فروش پوند و خرید دلار آمریکا هستید، در حالی که
۲. موقعیت های فعلی شما دارای خرید روی پوند و فروش روی دلار آمریکا هستند.
شما میتوانید برای پوشش کامل ریسک فروش استرلینگ در موقعیت های فعلی، دو لات GBP / USD را مفهوم هج کردن چیست؟ به فروش برسانید، که این امر تاثیر بیشتری بر حذف ریسک شما خواهد داشت.
و یا شما ممکن است مقداری کمتر از این اندازه روی پوند هج کنید که این موضوع کاملا بسته به نگرش شما نسبت به ریسک است.
شرح نمودار فوق
این نمودار در بالا نشان میدهد که چگونه GBP / USD به سرعت در پی رای Brexit حرکت میکند.
موقعیت فروش که روی GBP / USD به عنوان پوشش ریسک گرفته شد باعث میشود که شما از ضرر بزرگی نجات پیدا کنید.
توجه داشته باشید که میتوانید یک جفت ارز متفاوت را نیز معامله کنید:
… جنبه کلیدی آن فروش استرلینگ میباشد، زیرا که نوسانات استرلینگ است که شما باید به دنبال دوری از آن باشید.
از GBP / USD در اینجا به عنوان مثال استفاده میشود زیرا به راحتی در برابر موقعیت فعلی دلار شما، ریسک را پوشش میدهد.
توجه داشته باشید که تاثیر مضاعفی در ریسک شما با دلار آمریکا وجود دارد.
یک روش دیگر، که البته کمی کمتر از روش مستقیم پوشش ریسک، در معرض ریسک قرار دارد، قرار دادن یک موقعیت با یک جفت دارای همبستگی مرتبط است.
اگر یک جفت واحد پول پیدا کنید که به شدت با یکدیگر همبستگی داشته باشند، می توان یک موقعیت را ساخت که به طور عمده در بازار خنثی است.
به عنوان مثال، بیایید بگوییم که شما یک موقعیت خرید روی GBP / USD دارید.
میبینید که در آن زمان USD / CAD یک همبستگی منفی قوی با GBP / USD دارد.
خرید USD / CAD باید به عنوان پوشش بخشی از ریسک موقعیت GBP / USD شما در نظر گرفته شود. و این ارتباط به همین شکل در دیگر جفت ارزها برقرار است.
اما به این دلیل که آنها ۱۰۰ درصد همبستگی ندارند:
… اگر شما به اندازه مساوی هم در هر دو جفت ارز وارد موقعیت شوید، یک پوشش ریسک کامل برقرار نمی باشد…
مفهوم ترکیبی از موقعیتهای همبسته به منظور پوشش ریسک، جایی است که ابتدا صندوق های سرمایه گذاری فارکس (Forex hedge funds) نام خود را از ریشه ی لغت آن به دست آوردند.
سخن پایانی مربوط به پوشش ریسک فارکس
هج (Hedging) روشی برای اجتناب از ریسک است، اما هزینه دارد.
البته هزینههای معاملاتی دخیل هستند، اما پوشش ریسک نیز میتواند سود شما را کاهش دهد.
یک موقعیت هج بطور ذاتی ریسک شما را کاهش میدهد.
یعنی اگر بازار به طور معکوس حرکت کند، هج کردن ضرر شما را کاهش میدهد.
اما اگر بازار به نفع شما حرکت کند، کمتر از آن چیزی که شما میتوانید بدون هج انجام دهید و به دست آورید، سود خواهید کرد.
به خاطر داشته باشید که پوشش ریسک
۱. یک حقه جادویی نیست که بدون توجه به آنچه که بازار انجام میدهد، پول شما را تضمین کند.
۲. روشی برای محدود کردن آسیبهای بالقوه یک نوسان قیمت زیانآور در آینده است.
گاهی اوقات به سادگی بسته شدن یا کاهش یک موقعیت باز، بهترین راه برای ادامه کار می باشد.
اما در زمانهای دیگر ممکن است گرفتن یک موقعیت هج کامل یا جزیی، مناسبترین حرکت باشد.
ارزش مفهومی یا Notional Value چیست؟
سرمایهگذاران و معاملهگران برای مدیریت ریسک سرمایهگذاری های خود همواره بهدنبال یک راه مناسب هستند که برای این کار به ابزارهای مختلفی نیز نیاز دارند. ارزش مفهومی یا Notional Value از جمله این ابزارها هستند که با قراردادهای آتی سر و کار دارد و مربوط به بازار مشتقه می باشند. در این مقاله قصد داریم به بررسی Notional Value، نحوه ی محاسبه آن و همچنین مقایسه ارزش مفهومی با ارزش بازار بپردازیم.
ارزش مفهومی یا Notional Value چیست؟
ارزش مفهومی در زمان ارزش گذاری کردن داراییهای معاملهشده در قراردادهای مشتقه مورد استفاده قرار می گیرد. بهعبارت دیگر، Notional Value به افراد این اطلاعات را میدهد که در پوزیشنهای مربوط به ابزارهای مشتقه، چه مقدار سرمایه کنترل میشود. در بازارهای مالی نیز از جمله فیوچرز یا آتی، قراردادهای آپشن یا اختیار و همچنین بازار ارزهای دیجیتال از Notional Value استفاده میشود. در قراردادهای مشتقه به دلیل وجود لوریج، ارزش مفهومی از ارزش بازار (Market Value) بیشتر می باشد. لوریج این اجازه را به معاملهگران میدهد که با مقدار کمی از سرمایه خود، بتوانند معاملههای بزرگتری را انجام دهند. Notional Value به ارزش کل پوزیشن مربوط میشود، در حالی که ارزش بازار متفاوت است. با تقسیم Notional Value بر ارزش بازار می توان مقدار لوریج استفاده شده را بهدست آورد.
لوریج = ارزش مفهومی / ارزش بازار
در صورتی که فردی بخواهد اقدام به خرید دارایی با ارزش مفهومی ۱۵۰ هزار دلار و ارزش بازار ۱۰ هزار دلار کند، از یک لوریج به اندازه ۱۵ می تواند استفاده کند. در واقع او قادر است با لوریج محاسبه شده و سرمایه به مراتب کمتر، وارد پوزیشن خرید یا فروش شود.
تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار
هم ارزش مفهومی و هم ارزش بازار درباره ارزش دارایی ها اطلاعاتی را به افراد ارائه می دهند. Notional Value همانطور که گفته شد، در رابطه با میزان ارزش کل دارایی که کنترل آن توسط قراردادهای مشتقه صورت می گیرد، اطلاعاتی را به افراد ارائه می دهد. در حالی که ارزش بازار، اشاره به قیمت لحظه ای یک دارایی دارد. همچنین ممکن است گاهی ارزش بازار، به Market Capitalization (مارکت کپ) یک سهم یا یک دارایی نیز اطلاق می شود. روش به دست آمدن این مولفه عبارت است از ضرب تعداد سهام یا دارایی در قیمت لحظهای آن.
ارزش بازار میتواند نوسانهای شدیدی را در دورههای مختلف و با توجه به سیکلهای تجاری تجربه کند. به طور قطعی می توان گفت ارزش بازار در بازارهای صعودی و گاوی افزایش و در طول بازارهای نزولی و خرسی کاهش می یابد.
نحوه محاسبه ارزش مفهومی
به طور کلی به دو مولفه برای محاسبه Notional Value نیاز است. این دو مولفه شامل Contract Size (اندازه قرارداد) و Current Spot Price (قیمت اسپات و لحظهای دارایی مورد نظر) می باشد.
به تعداد واحدهای معامله شده در یک قرارداد آتی، اندازه قرارداد گفته میشود. این واحد می تواند Weight (وزن)، Volume (حجم) و یا هر معیار اندازهگیری مالی (Financial Measurment) باشد. با ضرب کردن اندازه قرارداد در قیمت اسپات می توان ارزش مفهومی را اندازهگیری کرد.
ارزش مفهومی (Notional Value) = اندازه قرارداد (Contract Size) × قیمت اسپات (Current Spot Price)
برای مثال اگر یک قرارداد فیوچرز نفت خام، شامل ۱۰۰۰ بشکه باشد، در صورتی که 50 دلار، قیمت بازار هر بشکه باشد، Notional Value یک قرارداد آتی نفت خام ۵۰ هزار دلار میشود.
کاربرد ارزش مفهومی
از Notional Value برای تعیین مارجین معاملات و همچنین مدیریت ریسک معاملات استفاده می شود. در ادامه به مفهوم هج کردن چیست؟ بررسی جامع و کامل این دو کاربرد می پردازیم.
1- تعیین مارجین معاملات با استفاده از ارزش مفهومی
تعیین مارجین معاملات یکی از کاربردهای Notional Value می باشد. برای نمونه در صورتی که مارجین پوزیشن نفت خام ۵% باشد، به حداقل ۲۵۰۰ دلار برای ورود به پوزیشن نفت خام نیاز است. در این مثال مقدار مارجین مورد نظر را از طریق ضرب مقدار مارجین یعنی 5 درصد، در ارزش مفهومی که آن را در بخش قبل محاسبه کردیم (۵۰ هزار دلار)، به دست آمده است.
2- استفاده از ارزش مفهومی در مدیریت ریسک معاملات
مدیریت ریسک سرمایهگذاری یکی دیگر از کاربردهای Notional Value است. سرمایهگذاران معمولا از استراتژی به نام Hedge (هج) استفاده می کنند تا بتوانند ضمن رو به رو شدن با ریسک های موجود مانند تغییر روند قیمتی، سرمایه خود را نیز حفظ کنند. باز کردن پوزیشنهای معکوس، یکی از اصول هج کردن است.
با این مثال می توان کاربرد Notional Value را در مدیریت ریسک و هج کردن به طور کامل تری توضیح داد. اگر در مثالی که از ابتدای مقاله به آن اشاره شده، فردی اقدام به سرمایه گذاری یک میلیون دلاری در قرارداد فیوچرز نفت کند، این فرد برای مصون نگه داشتن سرمایه خود در برابر ریزش قیمت، باید در جهت عکس قرار داد خود که یک قرارداد خرید می باشد، اقدام به فروش قرارداد کند. حال سوالی که مطرح می شود این است که چه مقدار باید این کار را انجام دهد؟
نسبت هج = ارزش مورد معامله / ارزش مفهومی
این فرد می تواند با تقسیم ارزش معامله خود بر ارزش مفهومی قرارداد، اصطلاحا نسبت هج را برای سرمایه خود بهدست بیاورد. طبق این مثال Notional Value قرارداد برابر با ۵۰ هزار دلار است؛ از این رو نسبت یا نرخ هج ۲۰ میباشد. فرد سرمایهگذار باید برای این که سرمایهگذاریاش با ضرر روبهرو نشود، اقدام به فروش 20 قرارد آتی برای هج کردن سرمایه خود کند.
ارزش مفهومی در بازار ارزهای دیجیتال
در بازار ارزهای دیجیتال نیز مفاهیمی مانند قراردادهای مشتقه و آتی وجود دارد، از این رو Notional Value نیز به همان مفهوم می باشد. برای درک بهتر این موضوع، از نحوه محاسبه ارزش مفهومی در صرافی بایننس استفاده میکنیم. در صرافی بایننس هر قرارداد فیوچرز بیت کوین، ۱۰۰ دلار است ( که برای آلت کوینها ۱۰ دلار می باشد). برخلاف قراردادهای دائمی یا پرپچوال، این قراردادها باید در یک زمان معین شده تسویه شوند، در واقع می توان گفت هر قرارداد فیوچرز دارای یک تاریخ سررسید می باشد که در تاریخ مشخص، دو طرف معامله باید به تعهدات خود عمل کنند.
برای محاسبه Notional Value قراردادهای فیوچرز، بایننس ابتدا تعداد قراردادها را ضرب در ارزش آنها (۱۰۰ دلار) و سپس تقسیم بر قیمت بازار میکند. یعنی در صورتی که فردی دارای ۱۰ قرارداد خرید استقراضی (Long) باشد، در حالی که قیمت لحظهای بیت کوین ۲۰ هزار دلار است، Notional Value قرارداد بیت کوین ۰.۰۵ دلار می باشد.
هج فاند یا صندوق پوشش ریسک چیست و چه کاربردی دارد؟
هر شخصی که در بازار فعالیت می کند، مخصوصا بازار ارز دیجیتال، به طور قطع به هدف کسب سود این کار را انجام می دهد. در مقالات قبلی سعی بر آن شده که به شمای مخاطب بگوییم امر ترید یک کار تخصصی می باشد.
از آنجایی که همه کاربران حوزه ارز دیجیتال زمان یادگیری و به کارگیری مبانی علمی را ندارند، با توجه به گسترش روز افزون این مارکت جذاب، نهادی پیشنهاد می شود تحت عنوان صندوق پوشش ریسک. اینکه ماهیت این نهاد چیست و چه می کند و اینکه آیا از تفاوت قیمت ها می توان به سود رسید ( آربیتراژ )، دستور کار این مقاله توکن باز می باشد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
- صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
- انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
- راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
- سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
- مزایا و معایب هج فاند
صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) نوعی شرکت برای سرمایهگذاری محسوب می شود. هدف این نوع شرکت آن است که دارایی و نقدینگی مشتریان را در سبکهای (Alternative Investment) سپرده گذاری کند تا به عملکرد مطلوبتری از میانگین بازار دسترسی داشته باشد و هم این که خطرات صعود و نزول ناگهانی مارکت را پوشش دهد.
این صندوق ها اغلب از ساختارهای مالی و قانونی مشابه بهره جویی می کنند،. برای مفهوم هج کردن چیست؟ درک بهتر این مبحث در ادامه به توضیحات مبسوطی خواهیم پرداخت.
هج فاند
انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
می توان این صندوق ها و پایه های عملکردشان را به چهار نوع تقسیم نمود که عبارت اند از:
- رویداد محور (event-driven)
- ارزش نسبی (relative value)
- کلان (macro)
- پوشش ریسک سهام (equity hedge)
1- استراتژی های رویداد محور:
همانطور که از اسم این گونه از هج فاند معلوم می باشد، این صندوق به دنبال به دست آوردن سود از رخدادها، در کوتاه مدت است. این رخدادها ممکن است، تملکی جدید یا از نو شدن ساختار کلی در یک شرکت باشد، که اثر آن تاثیر شرکت مذکور بر روی سایر شرکت ها می باشد. به مفهوم هج کردن چیست؟ اختصار چند مورد از آن را شرح می دهیم:
آربیتراژ ادغام:
این استراتژی زمانی رخ می دهد که یک شرکت اعلام می دارد که قصد تملک (خریدار) یا ادغام با شرکت دیگر را دارد. سهام شرکت مورد تملک خریداری و شرکت نوپا عضوی از آن می شود و همچینی در ادغام سهم شرکت سرمایه گذار را می فروشد تا بخشی از شرکت جدید شود یا به عبارت دیگر متحدی را با خود همراه می کند. در این حالت مدیر هج فاند انتظار دارد، شرکت سرمایه گذار، برای خرید شرکت متحد جدید، بهای زیادی را بپردازد، این در حالیست که بخش عمده این بها از طریق قبول بدهی های شرکت جدید تامین شود.
تجدید ساختار:
در این استراتژی هدف مفهوم هج کردن چیست؟ و مقصود بر روی شرکت های ورشکسته یا در حال ورشکستگی میباشد. هج فاندها سعی دارند تا از راه های مختلف با بهره جویی از سهم این گونه شرکت ها کسب سود و بهره نمایند. در این امر امکان دارد که هج فاند در یک عملکرد نه چندان ساده، اوراق بدهی با اولویت بالاتر را بخرد و اوراق بدهی سوخته را بفروشد. به بیان دیگر امکان دارد، سهم ممتاز شرکت را خریده و سهم عادی را بفروشد.
سهامدار مخالف:
این گونه استراتژی توسط هج فاند زمانی پیش می آید که با خریدن درصد بالایی از سهم یک شرکت بخواهد بر روی خط مشی آن شرکت اثر گذاری کند.
موقعیت های خاص:
لازم است بدانیم این سبک هم، تمرکز بر سهم شرکت هایی دارد که درگیر تجدید ساختار، آن هم به غیر از ادغام تملک یا ورشکستگی هستند.
هج فاند
2- استراتژی های ارزش تناسبی:
این نوع عملکرد، در پوشش ریسک به دنبال سودآوری به وسیله قیمت گذاری نامعقول بازار، در مورد چند اوراق مرتبط است. ضمن آنکه هدف این است که با سپری شدن مدت زمانی ترجیحاً کوتاه، قیمتهای نامعقول، معقول گردند. برای مثال:
- تبدیل آربیتراژ اوراق با ثبات درآمد: این روش در راستای کسب سود از قیمتگذاری نامعقول اوراق قرضه، قابل تبدیل به سهام است.
- اوراق با ثبات درآمد با پشتیبانی دارایی: مقصود این استراتژیها بر ارزش نسبی بین انواع اوراق با درآمد ثابت با پشتوانه دارایی (ABS) و اوراق رهنی (MBS) می باشد.
- اوراق ثبات درآمد معمول: این استراتژی با بهره جویی از اوراق بدهی دو شرکت مجزا، یکی اوراق شرکتی و دیگری اوراق دولتی میباشد.
3- استراتژی های کلان:
هج فاندهایی از این نوع عملکرد بهرهوری می کنند تا با نگرش کل به جزء بتوانند سعی در شناسایی سیر بازارهای مالی جهان کنند. در حالت کلی این صندوق ها، معاملات خود را در بازارهای سهام، اوراق بدهی، ارز و کالا انجام می دهند. هج فاندهای کلان با بهره جویی از پارامترهای کلان اقتصادی، سیر کلی بازار را بررسی می کنند و جهت کسب سود، وارد موقعیت های داد و ستد می شوند.
4- استراتژی های پوشش ریسک سهام:
لازم است بدانیم که اولین نوع هج فاندهای بازار به حساب می مفهوم هج کردن چیست؟ آیند. این صندوق ها با دقت بر بازارهای سهام، به موقعیتهای ترید سهام و مشتقه دست پیدا می کنند. چند نمونه از آن را بررسی می کنیم:
- رشد بنیادی: در این نوع رشد، سهامی که از نظر بنیادی قوی هستند، شناسایی شده و به منظور دست یابی به رشد زیاد قیمت، خریداری می شوند.
- ارزش بنیادی: صندوق در این عملکرد، سهامی را شناسایی می کند که ارزش ذاتی و درونی آن، بیشتر از قیمت فعلی می باشد.
- بخش مشخص: در این عملکرد هج فاند اقدام به فعالیت تخصصی در یک صنعت می نماید.
هج فاند
راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
همان طور که اذعان داشتیم، مهمترین وجه تمایز هج فاندها آن است که ابزارهای مالی متفاوتی محسوب می شوند که این صندوق ها در ادغام سرمایههای خود گنجانده اند. این گونه از صندوقها در اندوختههای مالی و ابزارهایی سرمایهگذاری به انجام می رسانند که صندوقها و سرمایهگذاریهای دیگر، آنها را لحاظ نمی کنند. در ادامه ی این بحث به مواردی از این ابزارها و راهبردهای سرمایه گذاری در رمز ارزهای این صندوق ها اشاره خواهیم کرد:
بهره جویی از فروش استقراضی:
باید دانست فروش استقراضی به معنای این است که شخصی سهامی را که در زمره ی مالکیت شخص دیگری است را از او طلب و قرض نماید و با این دید که با کاهش قیمت سهم، آن را در بازار بفروشد و پس از گذشت زمان مورد نظر، آن را خریداری نموده و به مالک سهم برگرداند. در صورت افت قیمت، ما به التفاوت قیمت داد و ستد سهم، سود شخص خواهد بود. صندوقهای پوشش ریسک از این ابزار در شرایط رکود بازار بهره جسته و سهامی را که در زمره ی مالکیت صندوق نیست، به رهن و اجاره خود در آورده و در بازار فروخته و از افت قیمت سهم، سود میبرند.
سرمایه گذاری در ابزارهای مالی معاملات مشتقه:
باید بدانیم ابزارهای مالی مشتقه همانند قراردادهای اختیار ترید و آینده، ابزارهای مالی محسوب می شوند که ارزش آنها برمبنای سایر اوراق بهادار همانند سهام شرکتها، معین و مشخص می گردد. اما صندوقهای پوشش ریسک یا هج فاند با سرمایه گذاری در این ابزارها، طیف گستردهای از اندوخته ها را لحاظ کرده و از فرصتهای سودآوری آنها بهره وری میکنند.
بهره جویی از آربیتراژ:
آربیتراژ در بازارهای مالی، اصطلاحاً به معنی فرصتهای کسب سود از ما بین دو قیمت می باشد. مدیران Hedge Fund، با بهره جویی از تخصص، همواره در حال پیداکردن بازارهای مالی گوناگون و دستیابی به فرصتهای قیمت گذاری میباشند که تشخیص آن برای دیگران دشوارتر است. شناسایی و تشخیص درست و بهموقع سرمایهگذاری در این فرصتها، سودهای هنگفتی را برای آنها ایجاد میکند.
سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
باید بر این امر واقف آییم که بسیاری از سهام ها در بازارهای مالی، از میزان ارزش واقعی و ذاتی خود کمتر قیمتگذاری می شوند و همین امر موجب آن میشود که مورد توجه عموم قرار نگیرند. صندوقهای پوشش ریسک یا هج فاند با تشخیص این گونه از سهام، ضمن اخذ سود سرمایه گذاری خود، موجب رشد و بالا رفتن قیمت این اوراق نیز میشوند.
سرمایه گذاری در بازارهای جدید و نوپا:
با توجه به ماهیت و ذات هج فاندها، سرمایه گذاری بر روی سهام یا سایر ابزارهای نوظهور و نوین در بازار که رشد نوسانی فراوانی را تجربه می کنند و مستعد تورم هستند، امکانپذیر می باشد.
سرمایهگذاری در بازارهای موازی:
باید دانست یکی دیگر از خصیصههای برجسته این صندوقها، سرمایهگذاری بی حد و حدود در بازارهای خارج از بازار سرمایه (موازی) همچون املاک و مستغلات، طلا و کسبوکارهایی که به نسبت پر خطر می باشند، است.
ساختار اهرمی:
صندوقهای پوشش مفهوم هج کردن چیست؟ ریسک، یک خصیصه ی مختص به خود دارند و آن، امکان بهرهمندی از اهرمهای 10 برابری است. به طور مثال با جذب 10 دلار سرمایه اولیه، بانک به آنان 90 دلار وام خواهد داد. در نتیجه می توانند 100 دلار سرمایهگذاری کنند. لازم است بدانیم که بدین معنا می باشد که با از بین رفتن 10 دلار سرمایه، در واقع صندوق 100 دلار متضرر خواهد شد.
هج فاند
مزایا و معایب
هج فاند نیز دارای مزایا و معایبی است که در ذیل به طور مختصر به شرح آنها میپردازیم.
پوشش ریسک یا هج چیست؟
پوشش ریسک یا همان هج (Hedge)، نوعی استراتژی معاملاتی برای کاهش ریسک است. به این ترتیب که یک سرمایه گذاری پوششی، ریسک ناشی از تغییرات نامطلوب قیمت در یک سرمایهگذاری را خنثی میکند.
پوشش کامل ریسک از این نوع استراتژی، در داراییهای مختلف به ندرت اتفاق میافتد و آن زمانی است که دارایی های پوششی، همبستگی معکوس 100% درصدی با سرمایهگذاری اصلی داشته باشند. در این صورت اگر ارزش سرمایهگذاری اصلی کاهش یابد، ارزش دارایی پوششی افزایش مییابد. به این ترتیب ریسک کل در معاملات ما کاهش یافته و ارزش داراییهایمان هم حفظ شده است.
موارد استفاده پوشش ریسک یا هج (Hedge)
استفاده از استراتژی هج (Hedge) در معاملات، مثل استفاده از بیمه است. درصورتی میتوانید از بیمه سرقت خودرو پول بگیرید که خودروی شما سرقت شده باشد. پس ضرر سرقت خودروی شما با بیمه سرقت پوشش داده شده است.
این استراتژی معمولا در شرایطی از بازار مورد استفاده قرار میگیرد که روند بازار مبهم باشد و باعث نگرانی سرمایهگذاران شده باشد.
استراتژی هج (Hedge) در مارجین
بازار مشتقات مثل آتی و بازارهای دوطرفه (دارای مارجین و لوریج) ابزار خوبی برای استفاده از استراتژی پوشش ریسک یا هج (Hedge) در دارایی است. در بازار مارجین به این ترتیب عمل میکنیم که ابتدا بدون درنظر گرفتن روند اصلی، دو معامله همزمان روی یک قیمت، اما در دو جهت مخالف باز میکنیم. یعنی یکی خرید و دیگری فروش.
در این حالت سود یک معامله با ضرر در معامله دیگر جبران خواهد شد. بهعبارتی دیگر ما نه سود میکنیم و نه ضرر.
بعد از مشخص شدن جهت روند اصلی، معامله جهت مخالف را با کمی ضرر خارج شده و به معامله دیگر اجازه میدهیم با روند پیشروی کند. به این ترتیب، برآیند کل معاملات شما سودآور خواهد بود.
استراتژی هج (Hedge) در بازار آتی
فرض کنید حامد در معاملات آپشن دارایی را به قیمت 100 تومان خریداری میکند. همچنین حامد با خرید اختیار فروش 80 تومانی برای سر رسید یکساله این سهم، ریسک خود را پوشش داده است. اگر سهم در تاریخ سر رسید بیشتر از قیمت توافقی معامله شود، حامد اختیار فروش خود را اعمال نمیکند و با قیمت بیشتری پول خود را نقد میکند.
اما اگر قیمت سهم در تاریخ سر رسید کمتر از قیمت توافقی باشد، اختیار فروش حامد مانند یک پوشش ریسک عمل کرده و از ضررهای بیشتر جلوگیری میکند. توجه داشته باشید که در این حالت و بدون معامله اختیار فروش، اگر قیمتها کاهش یابد، سرمایهگذاری حامد با شکست مواجه میشود.
هجینگ (hedging) چیست و چه ریسک و کاربردهایی دارد؟
در این مطلب با معنی کلمه هجینگ و انواع کاربردهای آن آشنا خواهید شد. یک هج (Hedge) عبارت از انجام دادن یک سرمایهگذاری به منظور کاهش دادن ریسک مربوط به تغییرات نامطلوب قیمت یک دارایی است. معمولا یک هج شامل گرفتن یک پوزیشن جبرانکننده در اوراق بهادار مربوطه میباشد. منبع:
تعریف هج
هجینگ (hedging) مشابه یک سیاست بیمهای است؛ برای مثال در صورتی که خانه شما در یک منطقه دارای خطر سیل باشد، تمایل خواهید داشت تا از طریق بیمه سیل، دارایی خودتان را در برابر ریسک سیل محافظت کنید (به بیان دیگر شما تمایل به هج کردن آن خواهید داشت). در این مورد شما نمیتوانید از وقوع سیل پیشگیری کنید، ولی میتوانید قبل از وقوع سیل خطرات آن را کاهش دهید. هجینگ به صورت طبیعی یک بده بستانی مابین ریسک و پاداش است؛ با وجود اینکه هجینگ منجر به کاهش ریسک بالقوه میشود، ولی همچنین منجر به از بین رفتن سودهای بالقوه هم میشود. به زبان ساده میتوان گفت که هجینگ رایگان نیست.
در مثال مربوط به سیاست بیمهای سیل شما باید به صورت ماهیانه یک سری هزینهها را پرداخت کنید و در صورتیکه هیچ وقت سیل اتفاق نیفتد، هیچ نوع دریافتی نخواهید داشت. با این وجود اکثر افراد ترجیح میدهند که این زیان قابل پیشبینی و محدود را متحمل شوند، ولی هیچ وقت کل داراییشان را به صورت یکجا از دست ندهند.
در دنیای سرمایهگذاری، هجینگ دقیقا به همین روش صورت میگیرد. سرمایهگذاران و مدیران مالی از روشهای مختلف هجینگ استفاده میکنند تا میزان ریسکهای موجود را کاهش دهند و آنها را کنترل کنند. به منظور اینکه بتوانیم یک هج مناسب در سرمایهگذاری داشته باشیم، باید از ابزارهای مختلفی به صورت استراتژیک استفاده کنیم تا ریسک مربوط به نوسانات نامطلوب قیمت کاهش پیدا کند.
کاربرد هج
بهترین روش برای انجام این کار عبارت از انجام دادن یک سرمایهگذاری دیگر به صورت هدفمند و کنترلشده است. البته موارد مشابه مثال بیمه که در بالا بیان شد، محدود هستند: در مثال مربوط به بیمه سیل، زیان فرد بیمهشونده به صورت کامل جبران خواهد شد و احتمالا یک سری مبالغ کسر خواهد شد (برای مثال بابت مالیات). در فضای سرمایهگذاری بحث مربوط به هج پیچیدهتر است و علم مربوط به آن ناکامل میباشد.
یک هج کامل عبارت از هجی است که تمامی ریسکهای مربوط به یک موقعیت یا دارایی را از بین ببرد؛ به عبارت دیگر این هج دارایی همبستگی معکوس 100% نسبت به دارایی باارزش دارد. این شرایط بیشتر دارای ماهیت ایدهآل است و کمتر در دنیای واقعی مصداق پیدا میکند و حتی یک هج کامل فرضی هم بدون هزینه نیست. ریسک پایه مربوط به ریسک تغییرات همسو دارایی و هج مطابق انتظار میباشد؛ در واقع پایه به معنای معکوس و ناهمخوانی است. (منبع: https://capital.com/hedging-definition)
نحوه کار هجینگ
رایجترین روش هجینگ در سرمایهگذاری از طریق مشتقات است. مشتقات عبارت از الگوهای بهاداری هستند که همسو با یک یا چند دارایی مرتبط نوسان میکنند. مشتقات شامل قراردادهای اختیارات یا آپشن، سواپ، فیوچرز و فوروارد میباشد. دارایی مربوطه میتواند سهام، اوراق قرضه، محصولات، ارزها، شاخصها یا نرخهای بهره باشد. مشتقات میتوانند هجهای مناسبی در مقابل داراییهای مربوطه باشند، چرا که رابطه مابین این دوتا کم و بیش به صورت مشخصی تعریف شده است. با استفاده از مشتقات میتوان یک استراتژی تجاری تنظیم کرد که در نتیجه آن زیان یک سرمایهگذار از طریق سود ایجادشده در مشتق مشابه، کاهش یابد یا جبران شود.
یک مثال
برای مثال در صورتی که فردی 1000 سهم plc را با قیمت 10 دلاری مربوط به هر سهم خریداری کند، میتواند از طریق پوت آپشن آمریکایی 5 دلاری در قیمت استرایک 8 دلاری در پایان سال اقدام به هج کند. این آپشن به این فرد اجازه خواهد داد تا در هر زمانی از سال دیگر، 100 سهم خودش را به قیمت 8 دلار بفروشد. در صورتی که سال آینده این سهم با قیمت 12 دلاری معامله شود، این فرد آپشن را اجرا نخواهد کرد و 5 دلار (قیمت هج) زیان خواهد دید.
این فرد زیان قابل توجهی نخواهد دید چرا که سود شناختهنشده وی 200 دلار است (که 195 دلار آن شامل قیمت پوت میباشد). از طرف دیگر در صورتی که این سهم به قمیت صفر دلار معامله شود، این فرد قرارداد آپشن را اجرا خواهد کرد و سهم خودش را به قیمت 8 دلار خواهد فروخت و زیان 200 دلاری خواهد داشت (20 دلار مربوط به قیمت پوت است). این فرد در صورتی که قرارداد آپشن را نداشت، کل سرمایه خودش را از دست میداد.
کارایی یک هج مشتق از طریق عبارت دلتا (delta) بیان میشود که در برخی مواقع به عنوان «نرخ هج» شناخته میشود. دلتا عبارت از مقدار تغییر در قیمت یک مشتق است که به ازای یک دلار تغییر در قیمت دارایی مربوطه مشخص میشود.
ابزار های هج کردن ریسک
خوشبختانه وجود داشتن انواع مختلف قراردادهای آپشنها و فیوچرز این اجازه را به سرمایهگذاران داده است تا در مقابل هر نوع سرمایهگذاری هج کنند؛ مفهوم هج کردن چیست؟ این سرمایهگذاریها شامل سهام، نرخهای بهره، ارزها، محصولات و سایر مواردند. درباره صفر تا صد قرارداد فیوچرژ میتوانید مقاله مربوط به آن را در وبسایت مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان بخوانید.
استراتژی هجینگ مشخص و همچنین قیمتگذاری ابزارهای هجینگ بستگی به ریسک منفی اوراق بهادار مدّ نظر دارند که سرمایهگذار متمایل به هج کردن آن میباشد. معمولا هر چقدر که ریسک معکوس بیشتر باشد، هج هم بزرگتر خواهد بود. ریسک معکوس در نتیجه وجود داشتن سطح بالایی از نوسان و در طول زمان افزایش پیدا خواهد کرد؛ آپشنی که بعد از یک دوره طولانی خاتمه مییابد و به اوراق بهادار دارای نوسان بیشتری مرتبط است، به عنوان یک ابزار هجینگ دارای قیمت بالاتری خواهد بود.
هر چقدر که قیمت استرایک در مثال سهام بیان شده در بالا بیشتر باشد، آپشن هم قیمت بالاتری خواهد داشت ولی پوشش قیمتی بیشتری را هم ارائه خواهد کرد. این متغیرها میتوانند برای ایجاد آپشن ارزانتری تعدیل شوند که پوشش کمتری خواهد داشت؛ همچنین این متغیرها میتوانند برای ایجاد آپشن گرانتری تعدیل شوند که پوشش گستردهتری دارد. با این وجود از نقطهای به بعد، خرید پوشش قیمیتی اضافی از دیدگاه کارایی هزینهای غیرقابل توجیه میباشد.
هجینگ از طریق ایجاد تنوع
استفاده از مشتقات به منظور هج کردن یک سرمایهگذاری باعث میشود که محاسبه دقیق ریسک امکانپذیر شود، ولی این کار به اندازهگیری ماهرانه نیاز دارد و در اغلب مواقع منجر به از دست رفتن بخشی از سرمایه میشود. با این وجود، مشتقات تنها راه ممکن برای هج کردن نیستند.
تنوعسازی استراتژیک یک پرتفلیو به منظور کاهش دادن ریسکهای خاص هم میتواند به عنوان یک هج در نظر گرفته شود، هر چند که در برخی مواقع خام میباشد. برای مثال فردی میتواند در شرکت کالاهای لوکسی سرمایهگذری کند که دارای مارجینهای صعوی است. با این وجود این فرد ممکن است نگران این موضوع باشد که یک رکود منجر به از بین رفتن میزان قابل توجهی از مصرف کالاهای لوکس شود. یک روش مقابله با این ریسک عبارت از خرید سهام دخانیات یا صنایع دخانیات میباشد؛ دلیل این موضوع عبارت از این است که بخش دخانیات دورههای رکود را به صورت مناسبی تحمل میکند و منجر به بدست آمدن درآمد قابل توجهی برای صاحبان خودش میشود.
نقطه ضعف این استراتژی
این استراتژی دارای یک سری نقاط ضعف و قوت است: در صورتی که دستمزدها بالا باشد و شغلهای فراوانی وجود داشته باشند، بازار کالاهای لوکس پیشرفت خواهد داشت، ولی سرمایهگذاران محدودی نسبت به تحمل کردن سهام ضدچرخهای متمایل خواهند بود؛ دلیل این موضوع عبارت از این است که سرمایهها بیشتر به سمت صنایع جذابتر حرکت خواهند کرد.
این مورد ریسکهای خاص خودش را هم دارد: هیچ ضمانتی وجود ندارد که سهام کالاهای لوکس و هج به صورت معکوس حرکت کنند. هر دوی این موارد ممکن است به دلیل یک اتفاق فاجعهآمیز کاهش یابند. این اتفاق مصیبتبار میتواند شامل بحران مالی یا یک دلیل نامرتبط باشد؛ برای مثال اتفاق افتادن سیل در مفهوم هج کردن چیست؟ چین منجر به افزایش قیمت تنباکو خواهد شد و ایجاد بحران در مکزیک منجر به افزایش قیمت نقره خواهد شد.
هجینگ اسپریدینگ
در حوزه مربوط به شاخص، کاهشهای قیمت معتدل یک مورد کاملا رایج است و همچنین این کاهشها غیرقابل پیشبینی هستند. سرمایهگذارانی که بر روی این حوزه تمرکز دارند ممکن است بیشتر نگران کاهشهای معتدل باشند و کمتر به موارد شدیدتر توجه کنند. معمولا در این شرایط یک پوت اسپرید (put spread) به عنوان یک استراتژی هجینگ بکار گرفته میشود.
در این نوع از اسپرید، سرمایهگذار شاخص یک پوتی را خریداری میکند که دارای قیمت استرایک بالاتری است. این سرمایهگذار در مرحله بعدی یک پوت دارای قیمت پایینتر ولی دارای همان تاریخ سررسید را میفروشد. سرمایهگذار براساس روشی که شاخص رفتار میکند یک درجه از پوشش قیمت را دارد که برابر است با تفاوت مابین دو قیمت استرایک. در حالیکه احتمال دارد این مقدار یک مقدار پوشش متوسط باشد، ولی در اغلب مواقع برای پوشش یک کاهش مختصر در شاخص کافی خواهد بود.
ریسک های هجینگ
هجینگ تکنیکی است که به منظور کاهش ریسک به کار گرفته میشود، ولی نکته مهمی که همواره باید در نظر داشته باشیم عبارت از این است که تقریبا تمامی روشهای هجینگ دارای یک سری نواقص هستند. مورد اولی که در بالا هم بیان شد عبارت از این است که هجینگ یک روش ناقص است و هیچ تضمینی برای موفقیت آن در آینده وجود ندارد؛ همچنین هجینگ این اطمینان را ایجاد نمیکند که زیانها کاهش پیدا کنند.
در مقابل، سرمایهگذار باید نقاط قوت و ضعف هجینگ را به صورت همزمان مد نظر داشته باشد. آیا منفعت مربوط به یک استراتژی خاص بیشتر از هزینههای آن است؟ به دلیل اینکه هجینگ در موارد نادری منجر به ایجاد درآمد برای سرمایهگذار میشود، نکته مهمی که باید همواره به یاد داشته باشیم عبارت از این است که یک هج موفق فقط منجر به پیشگیری از زیان میشود.
سرمایه گذاری روزمره
اکثر سرمایهگذاران در فعالیتهای مالی خودشان از هجینگ استفاده نمیکنند. همچنین اکثر این افراد از قرارداد مشتقه استفاده نمیکنند. یکی از دلایل این موضوع عبارت از این است که سرمایهگذاران دارای یک استراتژی بلندمدت (همانند افرادی که برای دوره بازنشستگی خودشان پسانداز میکنند)، مفهوم هج کردن چیست؟ هیچ تمایلی نسبت به دنبال کردن نوسانات روزمره اوراق بهادار خودشان ندارند. در این موارد نوسانات کوتاهمدت اهمیت زیادی ندارد، چرا که یک سرمایهگذاری به احتمال زیاد همراه با کل بازار رشد خواهد داشت.
در مورد سرمایهگذارانی که در گروه سرمایهگذاران خریدار و نگهدارنده قرار دارند، هیچ دلیلی برای یادگیری هجینگ وجود ندارد. با این وجود به دلیل اینکه مفهوم هج کردن چیست؟ شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ به صورت منظم میخواهند از ابزارهای هجینگ استفاده کنند و به دلیل اینکه این سرمایهگذاران ممکن است نهادهای مالی بزرگتر را دنبال کنند یا حتی جزئی از آنها باشند، شناخت مواردی که شامل هجینگ میباشد اهمیت زیادی دارد چرا که توانایی افراد را برای شناخت بهتر و درک بهتر اقدامات این بازیگران بزرگتر افزایش میدهد.
دیدگاه شما