الگوی هارامی نزولی


الگوی سه کلاغ سیاه یا Three black crows

چگونه نمودارهای کندل استیک یا شمعی را بخوانیم؟

نمودار کندل استیک (یا شمعی) چیست؟

مونهیسا هوما (Munehisa Homma)، تاجر ثروتمند ژاپنی در قرن ۱۸ام یک رویکرد تحلیل تکنیکال را برای بررسی قیمت قراردادهای برنج ابداع کرد. نمودار شمعی نامی است که امروزه به این روش داده می شود و اغلب هنگام تهیه نمودارهای سهام از آن استفاده می‌شود.

نمودار کندل استیک چیست؟

نمودار کندل استیک داده‌های بازار در یک دوره زمانی معین را منعکس می کند و اطلاعاتی را در مورد قیمت باز شدن و بسته شدن، بالاترین، پایین‌‌ترین قیمت در آن بازه‌ی زمانی مشخص را ارائه می‌دهد. هر کندل نمادی از یک بازه زمانی مشخص (چهار ساعته،‌ روزانه، هفتگی و …) است. همچنین قیمت‌های باز شدن بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین قیمت دارایی را در طول مدت زمان نشان می دهد.

چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟

کند‌ل‌ها از یک بدنه شبیه به شمع و همچنین فتیله بالایی و پایینی تشکیل شده‌اند. برای یک بازه زمان معین، از قیمت باز شدن تا بسته شدن را نشان می‌دهد. نمونه ای از نمودار کندل استیک به شرح زیر است:

هر نمودار کندل استیک سه بخش دارد:

  • سایه بالایی
  • سایه پایینی
  • بدنه

رنگ بدنه معمولاً یا سبز (بازار صعودی) یا قرمز (بازار نزولی) است و در برخی نمودارها با رنگ‌های سیاه (بازار نزولی) و سفید (بازار صعودی) نشان داده می‌شود. هر کندل معرف بازه زمانی خاصی است. داده‌های کندل استیک، معاملاتی که در آن بازه زمانی تکمیل شده‌اند را خلاصه می‌کند. به عنوان مثال، یک کندل یک ساعته، یک ساعت از داده‌های معاملاتی را نشان می‌دهد. هر بدنه کندل این اطلاعات را نشان می‌دهد:

  • قیمت آغازین
  • قیمت پایانی
  • کمترین قیمت
  • بیشترین قیمت

قیمت آغازین نشان دهنده اولین معامله و قیمت پایانی نشان دهنده آخرین معامله در آن دوره زمانی است. حداکثر قیمت معامله‌شده (سایه بالایی) در یک دوره در نوک قسمت بالایی کندل نشان داده می‌شود و حداقل قیمت الگوی هارامی نزولی معامله‌شده (سایه پایینی) در نوک پایین‌ترین بخش کندل نشان داده می‌شود.

چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟

قبل از رفتن سراغ الگوهای مختلف نمودارهای کندل استیک و یادگیری خواندن آنها برای تحلیل بازار، بیایید تا اصول اولیه آن را باهم فرا بگیریم.

بدنه کندل

بدنه جزء اصلی یک کندل بوده و به راحتی قابل تشخیص است، زیرا معمولاً بزرگ و رنگی است ، بدنه کندل شما را از قیمت‌های باز شدن و بسته شدن بازار در هر دوره زمانی معین مطلع می‌کند. در یک کندل سبز یا صعودی، پایین بدنه قیمت باز شدن و قسمت بالایی قیمت بسته شدن را نشان می‌دهد. برعکس آن برای کندل قرمز یا نزولی صادق است. قیمت در طول زمان کاهش یافته است، بنابراین قیمت باز شدن در بالای بدنه و قیمت بسته شدن در پایین کندل قرار دارد. یک کندل با بدنه بلند نشان دهنده یک روند قوی با سود یا ضرر قابل توجه است و یک بدنه کوچک نشان می‌دهد که قیمت باز و بسته شدن تا حدودی برابر بوده است.

فیتیله کندل

فتیله خطی است که از بالا تا پایین بدنه کندل امتداد دارد. در برخی نمودارها از آنها به عنوان سایه (Shadow) یاد می‌شود. سایه‌ای که از بالای بدنه بیرون می‌آید نشان دهنده بیشترین قیمتی است که در آن بازه زمانی به دست آمده است. سایه‌ی پایینی که معمولاً به آن دم (Tail) گفته می‌شود، در پایین بدنه قرار دارد که پایین ترین قیمت را نشان می‌دهد.

قیمت باز شدن

قیمت اولین معامله در هنگام شکل گرفتن یک کندل جدید به عنوان قیمت باز شدن شناخته می‌شود. اگر قیمت شروع به افزایش کند، کندل سبز و در صورت کاهش قیمت کندل قرمز می‌شود.

قیمت بسته شدن

قیمت پایانی آخرین قیمتی است که در بازه معاملاتی مبادله شده است. در اکثر نمودارها، اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، کندل به طور پیش فرض قرمز می‌شود و اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت ابتدایی باشد کندل سبز می‌شود.

بیشترین قیمت

بالاترین قیمت، بیشتر قیمت معامله‌ شده را در آن بازه زمانی است که توسط فتیله بالایی یا سایه بالایی نشان داده می‌شود. وقتی فیتیله یا سایه بالایی وجود نداشته باشد، نشان دهنده این است که قیمتی که دارایی در آن باز یا بسته می‌شود، بالاترین قیمت معامله شده است.

کمترین قیمت

کمترین قیمت، پایین‌ترین قیمت معامله‌ شده در طول بازه زمانی است که توسط سایه پایین نشان داده می‌شود. وقتی چنین فتیله یا سایه پایینی وجود نداشته باشد، نشان دهنده است است که قیمتی که دارایی در آن باز یا بسته می‌شود، پایین‌ترین قیمت معامله شده است.

اگر قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت اولیه آن باشد، قیمت به سمت بالا حرکت می‌کند و کندل سبز می‌شود. رنگ کندل جهت حرکت قیمت را نشان می‌دهد. اگر کندل قرمز باشد، پس قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین است.

چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟

کندل‌های صعودی و نزولی

کندل صعودی (بولیش)

کندل های صعودی نشان دهنده افزایش قیمت در بازه زمانی مشخص است. وقتی قیمت از یک سطح معین شروع می‌شود و در یک سطح بالاتر بسته می‌شود، یک کندل صعودی ایجاد می‌کند. کندل‌های صعودی معمولاً به رنگ‌های سبز یا سفید نشان داده می‌شوند.

کندل نزولی (بیریش)

وقتی قیمت از یک سطح معین شروع می‌شود و در سطح پایین‌تر بسته می‌شود، یک کندل نزولی ایجاد می‌کند. این کندل نشان دهنده کاهش قیمت است. کندل‌های نزولی معمولاً به رنگ های قرمز یا سیاه نشان داده می‌شوند.

انواع الگوهای کندل استیک‌

الگوی دوجی (Doji)

کندل‌های دوجی (Doji) با فیتیله‌های بلند و بدنه کوچکشان متمایز می‌شوند. اگر یک کندل دوجی را در نمودار مشاهده کنید، نشان دهنده این است که بازار در طول بازه زمانی نوسانات زیادی را متحمل شده است. الگوی دوجی به سه دسته تقسیم می‌شود:

  • دوجی سنجاقک: یک فتیله بلند پایین دوجی سنجاقک نشان دهنده یک دوره نزولی طولانی مدت است که با یک بازگشت به قیمت شروع همراه است.
  • دوجی سنگ قبر: یک فتیله بلند در بالا دارد که نشان دهنده احساسات منفی بازار است.
  • دوجی پا دراز: وضعیت عدم قطعیت روند بازار را نشان می‌دهد.

الگوی دوجی (Doji)

الگوی چکش (Hammer)

کندل چکشی یکی از شناخته شده ترین کندل‌های دنیای ترید و تجارت است. کاربران از آن برای مشخص کردن انتهای روند استفاده می‌شود که معمولاً با جهش قیمت همراه است و معامله‌گران از آن برای ایجاد معاملات طولانی سوء استفاده می‌کنند. بدنه اصلی یک کندل چکشی معکوس کوچک است، فتیله بالایی بلندی دارد و فتیله پایینی کوچک است یا اصلا وجود ندارد. این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود و به طور معمول احتمال بازگشت صعودی را نشان می‌دهد.

کندل چکشی (Hammer)

الگوی ستاره دنباله‌دار را نباید با چکش معکوس اشتباه گرفت. در حالی که هر دو یکسان به نظر می رسند، معانی آنها بسیار متفاوت است. در اوج روند صعودی، کندل ستاره دنباله‌دار معمولاً به عنوان یک نشانه از روند نزولی در نظر گرفته می‌شود، در حالی که در پایین روند نزولی، چکش معکوس معمولاً به عنوان سیگنال صعودی در نظر گرفته می‌شود.

الگوی پوشاننده (Engulfing)

یک کندل پوشاننده صعودی یک کندل سبز بزرگ است که به طور کامل محدوده شمع قرمز قبلی را دربر می‌گیرد. با بزرگ‌تر شدن بدنه، عکس این امر چشم‌گیرتر می‌شود. این کندل باید بدنه‌ی کندل قرمز رنگی که قبل از آن آمده را کاملاً بپوشاند.

کندل بلعنده صعودی

این الگو در تحلیل تکنیکال معمولاً در طول روندهای نزولی ظاهر می‌شود. الگوی پوشاننده نزولی از یک کندل صعودی تشکیل شده است که پس از آن یک کندل نزولی وجود دارد که کندل اول را به طور کامل در بر می‌گیرد. این الگو معمولاً نشان می‌دهد که یک حرکت نزولی در راه است و در طول یک روند صعودی رخ می‌دهد.

ستاره صبح‌/ عصر (Morning/Evening Star)

دو الگوی ستاره صبح‌گاهی و ستاره شام گاهی، از توالی سه کندل در کنار هم ایجاد می‌شوند. الگوی ستاره صبح‌گاهی در طول دوره‌های نزولی ظاهر می‌شود و به طور معمول نشان دهنده یک حرکت معکوس صعودی است. این الگو با یک کندل نزولی شروع می‌شود و سپس به سمت کندل کوچک نزولی یا صعودی حرکت می‌کند. سپس قیمت شکاف بالاتر می‌رود و یک کندل صعودی بزرگتر را تشکیل می دهد. این نشان می‌دهد که فشار فروش از روز اول ممکن است کاهش یافته باشد و ممکن است بازار به حالت صعودی نزدیک شود.

 الگوی ستاره صبح

الگوی ستاره عصرگاهی برعکس این مسئله را نشان می‌دهد. در طول دوره‌های مثبت ظاهر می‌شود و به طور معمول نشان دهنده بازگشت به روند نزولی است. یک کندل صعودی الگو را آغاز می‌کند که پس از آن یک کندل نزولی یا صعودی جزئی ایجاد می‌شود. سپس قیمت کاهش می‌یابد و یک کندل نزولی بزرگتر را تشکیل می‌دهد. معمولاً نشان‌دهنده نتیجه‌گیری یک روند صعودی است و اهمیت آن مربوط به کندل سوم است که دستاوردهای اولین کندل را از بین می‌برد.

هارامی نزولی/ صعودی (Harami)الگوی هارامی نزولی

الگوی هارامی صعودی شبیه به شکل معکوس الگوی پوشاننده نزولی است که در آن کندل بزرگتر اول و سپس کندل هارامی کوچک‌تر قرار می‌گیرد. کندل هارامی نزولی نیز صرفا شکل معکوس هارامی صعودی است. الگوهای هارامی در دو یا چند روز معاملاتی ظاهر می‌شوند. الگوی هارامی صعودی به کندل‌های اولیه بستگی دارد تا ادامه روند نزولی قیمت را نشان دهد.

 هارامی نزولی/ صعودی (Harami)

این الگو همچنین بازگوکننده این نکته است که بازار نزولی در تلاش است تا قیمت‌ها را پایین بیاورد. تجزیه و تحلیل نمودار کندل استیک طیف گسترده‌ای از الگوها را برای پیش بینی روندهای آتی ارائه می‌دهد از جمله هارامی نزولی که برای پیش بینی بازگشت‌های قریب الوقوع روند قیمت‌ها استفاده می‌شود.

درک نمودارهای شمعی اولیه

نمودار های شمعی با نمایش بصری مقدار حرکت قیمت با رنگ های مختلف احساسات معامله گران را نشان می دهند. معامله گران از کندل ها برای تصمیم گیری معاملاتی بر اساس الگوهای معمولی استفاده می کنند که به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت کمک می کند.

درک نمودارهای شمعی اولیه

نمودارهای شمعی (Candlestick charts) بیش از 100 سال قبل از اینکه غرب نمودارهای میله ای و نقطه و شکل را ابداع کند در ژاپن ایجاد شد. در دهه 1700، یک مرد ژاپنی به نام هوما (Homma)، کشف کرد که بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج ارتباطی وجود دارد، و بازار به شدت تحت تأثیر احساسات معامله گران است.

نمودار های شمعی با نمایش بصری مقدار حرکت قیمت با رنگ های مختلف این احساسات را نشان می دهند. معامله گران از کندل ها برای تصمیم گیری معاملاتی بر اساس الگوهای معمولی استفاده می کنند که به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت کمک می کند.

نکات کلیدی

  • نمودارهای شمعی توسط معامله گران برای تعیین حرکت احتمالی قیمت بر اساس الگوهای گذشته استفاده می شود.
  • استفاده از نمودارهای شمعی هنگام معامله مفید است زیرا چهار نقطه قیمت (قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی) را در طول مدت زمانی که معامله‌گر تعیین می‌کند نشان می‌دهند.
  • بسیاری از الگوریتم ها بر اساس همان اطلاعات قیمتی تشکیل می شوند که در نمودارهای شمعی نشان داده شده است.
  • معامله اغلب بر اساس احساسات انجام می شود که می توان آن را در نمودارهای شمعی مشاهده کرد.

عوامل تشکیل دهنده نمودار شمعی

درست مانند نمودار میله ای، یک کندل روزانه قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی سهام بازار در روز را نشان می دهد. نمودار شمعی قسمت پهنی دارد که به آن «بدنه واقعی» می گویند.

این بدنه واقعی محدوده قیمتی قیمت اولیه و قیمت پایانی معاملات آن روز را نشان می دهد. وقتی بدنه واقعی پر یا سیاه می شود، به این معنی است که قیمت پایانی از قیمت اولیه کمتر بوده است. اگر بدنه واقعی خالی باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت اولیه بوده است.

معامله گران می توانند این رنگ ها را در پلتفرم معاملاتی خود تغییر دهند. به عنوان مثال، یک شمع پایینی اغلب سایه قرمز دارد و شمع های بالایی اغلب سایه سبز دارند.

مقایسه نمودار شمعی و نمودار میله ای

درست در بالا و پایین بدنه واقعی، «سایه ها» یا «فتیله ها» قرار دارند. سایه ها، سقف های قیمتی و کف های قیمتی معاملات آن روز را نشان می دهند. اگر سایه بالای شمع پایینی کوتاه باشد، نشان می دهد که قیمت اولیه نزدیک به سقف قیمتی آن روز بوده است.

سایه بالایی کوتاه در یک روند صعودی نشان می دهد که قیمت پایانی نزدیک به سقف قیمتی بوده است. رابطه بین قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی، ظاهر نمودار شمعی روزانه را تعیین می کند. بدنه واقعی می تواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید باشد. سایه ها نیز می توانند بلند یا کوتاه باشند.

نمودارهای میله ای و نمودارهای شمعی اطلاعات مشابهی را به روشی متفاوت نشان می دهند. نمودارهای شمعی بصری تر هستند، زیرا کد رنگی میله های قیمت و بدنه های واقعی ضخیم تر است، به همین دلیل بهتر می توانند تفاوت بین قیمت اولیه و قیمت پایانی را نشان دهند.

نمودار بالا همان صندوق قابل معامله در بورس (ETF) را در یک دوره زمانی مشابه نشان می دهد. در نمودار پایینی از میله های رنگی استفاده شده است، در حالی که در نمودار بالایی از شمع های رنگی استفاده شده است. برخی از معامله گران ترجیح می دهند ضخامت بدنه های واقعی را ببینند، در حالی که برخی دیگر ظاهر نمودارهای میله ای را ترجیح می دهند.

الگو های شمعی اولیه

الگوهای شمعی ( Candlestick Patterns)، با نوسانات قیمت ایجاد می شوند. در حالی که این نوسانات قیمت گاهی تصادفی به نظر می رسند، اما در مواقع دیگر الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران از آنها برای تحلیل یا اهداف معاملاتی استفاده می کنند. الگوهای شمعی زیادی وجود دارد. در ادامه نمونه ای از این الگو را مشاهده می کنید.

الگوها به دوسته صعودی و نزولی تقسیم می شوند. الگوهای صعودی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت هستند، در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت هستند. هیچ الگویی همیشه دقیق نیست، زیرا الگوهای شمعی نشان دهنده تمایلات حرکت قیمت هستند، نه تضمین کننده آن.

الگوی پوشای نزولی ( Bearish Engulfing Pattern)

زمانی که تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر باشد، یک الگوی پوشای نزولی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو به صورت یک بدنه واقعی قرمز بلند، شکل می گیرد که یک بدنه واقعی سبز کوچک را در بر میگیرد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دوباره کنترل را به دست گرفته اند و قیمت می تواند به افت خود ادامه دهد.

الگوی پوشای صعودی ( Bullish Engulfing Pattern)

زمانی که تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد، یک الگوی پوشای در سمت صعودی بازار اتفاق می افتد و در نمودار به صورت یک بدنه واقعی سبز رنگ که یک بدنه واقعی قرمز کوچک را در بر می گیرد شکل می گیرد. از آنجایی که گاوها کنترل بازار را در دست دارند، قیمت می تواند افزایش یابد.

الگوی ستاره عصرگاهی نزولی

الگوی ستاره عصرگاهی (evening star) یک الگوی ممتاز است. این الگو با آخرین شمع الگو که در زیر بدنه واقعی کوچک روز قبل باز می شود شناسایی می شود. بدنه واقعی کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد. آخرین شمع دو روز قبل در اعماق بدنه واقعی شمع بسته می شود. این الگو نشان دهنده توقف خریداران و سپس کنترل بازار توسط فروشندگان است. فروش می تواند افزایش پیدا کند.

الگوی هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی (bearish harami)، یک بدنه واقعی کوچک (قرمز رنگ) است که کاملاً درون بدن واقعی روز قبل قرار می گیرد. این الگو چندان کاربردی نیست که بتوان بر اساس آن عمل کرد و نشان دهنده عدم تصمیم گیری از سوی خریداران است. اگر قیمت پس از آن بالاتر رود، ممکن است همچنان روند صعودی باشد، اما اگر قیمت کاهش یابد نشان دهنده لغزش است.

الگوی هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی (bullish harami)، مخالف الگوی هارامی نزولی وارونه است. یک روند نزولی در جریان است و یک بدنه واقعی کوچک (سبز) در داخل بدنه واقعی بزرگ (قرمز) روز قبل قرار دارد. این عمل نشان می دهد که روند در حال توقف است. اگر بازار یک روز دیگر نیز روند صعودی داشته باشد، ممکن است روند صعودی بیشتری در راه باشد.

الگوی هارامی کراس نزولی

الگوی هارامی کراس (bearish harami cross) نزولی در یک روند صعودی رخ می دهد، که در آن شمع بالایی توسط یک دوجی دنبال می‌شود (بازه زمانی که شمع تقریباً باز و بسته می‌شود). دوجی در بدنه واقعی بازه زمانی قبلی است. بقیه مفاهیم مانند همان الگوی هارامی نزولی است.

الگوی هارامی کراس صعودی

الگوی هارامی کراس صعودی (bullish harami cross) در یک روند نزولی رخ می دهد، که در آن یک شمع پایینی توسط یک دوجی دنبال می شود. دوجی در بدنه واقعی بازه زمانی قبلی است. بقیه مفاهیم مانند الگوی هارامی صعودی هستند.

چند الگوی سیاه و سفید دیگر را مشاهده کنید، که البته رنگ های رایجی برای نمودارهای شمعی هستند.

الگوی صعودی سه کندلی ( Bullish Rising Three)

این الگو با شمعی به نام «روز سفید بلند» شروع می شود. سپس در دومین، سومین و چهارمین بازه زمانی معاملاتی، بدنه‌های واقعی کوچک قیمت را پایین‌تر می‌آورند، اما همچنان در محدوده قیمتی روز سفید بلند (روز اول در الگو) باقی می‌مانند. پنجمین و آخرین روز الگو، یک شمع روز سفید بلند دیگر است.

اگرچه این الگو به ما نشان می دهد که قیمت برای سه روز متوالی در حال کاهش است، اما پایین ترین سطح جدیدی مشاهده نمی شود و معامله گران خود را برای حرکت صعودی بعدی آماده می کنند.
تغییر جزئی این الگو در هنگامی رخ می دهد که فاصله شمع روز دوم به دنبال شمع اول افزایش می یابد. بقیه موارد این الگو شبیه توضیحات قبلی است و تفاوت های جزئی دارد. هنگامی که این تغییر رخ می دهد، به آن «حفظ تشک صعودی» می گویند.

الگوی نزولی سه کندلی ( Bearish Falling Three)

این الگو با یک روز نزولی شروع می شود. به دنبال آن سه بدنه واقعی کوچک به سمت بالا شکل می گیرند، اما در محدوده اولین روز بزرگ نزولی باقی می مانند. این الگو زمانی تکمیل می شود که روز پنجم یک حرکت رو به پایین بزرگ دیگر انجام دهد. این نشان می دهد که فروشندگان دوباره کنترل بازار را بدست گرفتند و قیمت ممکن است کاهش یابد.

سخن آخر

همانطور که تاجران برنج ژاپنی قرن ها پیش کشف کردند که احساسات سرمایه گذاران در مورد معامله یک دارایی، تأثیر عمده ای بر روند قیمت آن دارایی دارد. کندل‌ها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا احساسات پیرامون یک سهام یا سایر دارایی‌ها را بسنجند و به آنها کمک می‌کند تا پیش‌بینی‌های بهتری در مورد روند آن سهام داشته باشند.

تحلیل تکنیکال 29 (الگوی کندل استیک هارامی)

پکیج آموزشی صرافی کوینکس
پکیج آموزشی ارزهای دیجیتال
پکیج آموزشی ارزهای دیجیتال

امروز به بررسی الگوی هارامی (Harami) میپردازیم که نوعی از الگو های بازگشتی در بازار به حساب می آید که در انتهای روند ها شکل میگیرد و باعث تغییر روند بازار میشود. این الگو دو نوع صعودی و نزولی دارد که در ادامه به تشریح آنها میپردازیم.

اجزای الگو

هارامی در زبان ژاپنی به معنای باردار میباشد و شکل این الگو همانند مادر باردار است که از دو کندل تشکیل شده است، اولی را مادر مینامند و دومی را نیز بچه. شکل این دو کندل به این صورت است که کندل اول از نوع کندل های بلند است که میتواند نزولی و یا صعودی باشد و کندل دوم از نوع کندل های بسیار کوتاه و کوچک است که در دل کندل اول جا میگیرد و نزولی یا صعودی بودن آن برعکس کندل اول میباشد.

انواع الگوی هارامی

انواع این الگو را که به ترتیب در انتهای روند های نزولی و یا صعودی شکل میگیرند به شکل زیر است:

  • الگوی هارامی نزولی: کندل اول نزولی و بزرگ میباشد و کندل دوم یک کندل صعودی و کوتاه و کوچک که این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند از نزولی به صعودی میشود.
  • الگوی هارامی صعودی: کندل روز اول صعودی و بزرگ میباشد و کندل روز دوم یک کندل نزولی کوتاه میباشد که این الگو در انتهای روند های صعودی شکل میگیرد و باعث تغییر روند صعودی به نزولی میشود.
تایید اعتبار

برای تایید این الگو ها بهتر است این اختلاف میان اندازه کندل های روز اول و دوم بیشتر باشد، و همچنین هیچگا کندل دوم نباید از قیمت باز شدن کندل اول رد بشود، اگر این الگو همزمان شد با رسیدن به یک خط حمایت و یا مقاومت و یا اگر توانستید با ابزار های کمکی دیگر تغییر روند را تایید کنید این الگو سیگنال قوی از تغییر روند را به شما میدهد.

یکی از مواردی که در این الگو باید دقت کنید وجود گپ و فاصله میان بسته شدن کندل اول و باز شدن کندل دوم میباشد و همچنین نرسیدن قیمت کندل دوم به ناحیه باز شدن قیمت در روز اول نیز ار شاخصه های این الگو میباشد. این گپ در الگوی هارامی نزولی یک گپ صعودی و در الگوی هارامی صعودی یک گپ نزولی میباشد.

در زیر میتوانید یک نمونه از این الگو را مشاهده بفرمایید:

الگوی هارامی چیست؟

همه چیز راجع به الگوی کندل استیک هارامی در تحلیل تکنیکال بازار ارز های دیجیتال

کلام آخر

الگوی بازگشتی هارامی که باعث تغییر روند در بازار میشود و بسته به محل شکل گیری و نوع آن میتواند نزولی و یا صعودی باشد یکی از الگو های بازگشتی قوی میباشد که اگر با استفاده از ابزار های کمکی دیگر به تایید سیگنال آن بپردازید میتواند به خوبی تغییر روند های بازار را با استفاده از این الگو پیش بینی کرد.

الگوهای کندل استیک

در الگوی هارامی یا مادر باردار، در انتهای یک روند یک کندل در دل کندل قبل از خود قرار می‌گیرد. در این حالت به کندل اول، کندل مادر و به کندل بعد از آن، کندل فرزند گفته می‌شود. مهم نیست اگر تمام کندل فرزند در دل بدنه کندل مادر قرار نگیرد و تنها نکته‌ای که باید در نظر داشته باشیم این است که کل بدنه و سایه‌ها توسط بدنه و سایه‌های کندل مادر پوشانده شود. همچنین تعداد کندل فرزند می‌تواند بیشتر از یک عدد باشد، اما معمولا زمانی که تعداد فرزندان یکی است بهره‌گیری از الگو نتیجه بهتری دارد.

چنانچه در انتهای یک روند صعودی باشیم low کندل پایانی روند را به عنوان قیمت خرید و high آن را به عنوان حد ضرر تعیین می‌کنیم.

الگوی هارامی نزولی

در انتهای یک روند نزولی عکس این موضوع صادق است.

الگوی هارامی صعودی

الگوی پوشا

چنانچه در انتهای یک روند صعودی یک کندل نزولی تشکیل شود که بدنه آن کل بدنه و سایه‌های کندل قبل (که یک کندل صعودی است) را در دل خود جای دهد می‌گوییم الگوی پوشای نزولی داریم. در این حالت low کندل نزولی نقطه ورود ما و high آن حد ضرر خواهد بود.

الگوی پوشای نزولی

الگوی پوشای صعودی در انتهای یک روند نزولی اتفاق می‌افتد. کندل اول یک کندل نزولی و کندل دوم یک کندل صعودی است. حد ضرر و نقطه ورود را مطابق شکل تعیین می‌کنیم.

الگوی پوشای صعودی

الگوی Outside Bar

زمانی که کندل دوم تمام کندل اول در دل خود جای دهد اما شرایط الگوی پوشا را نداشته باشد، الگوی outside bar شکل گرفته است.

الگوی outside bar

الگوی پین بار

الگوی پین بار در انتهای یک روند و روی یک سطح معتبر می‌تواند نشانه پایان آن روند باشد. الگوی پین بار کندلی با یک بدنه نسبتا کوچک و سایه ای بسیار بلند (طول سایه معمولا 3 برابر طول بدنه یا بیشتر از آن است) در جهتی است که از روند بیرون بزند. به عبارتی در روند نزولی سایه الگوی پین بار رو به پایین و در روند صعودی سایه به سمت بالا است. سایه دیگر قابل چشم‌پوشی است.

حد ضرر و نقطه ورود در الگوی پین بار در پایان یک روند نزولی به فرمت زیر است:

الگوی پین بار

حد ضرر و نقطه ورود در پایان یک روند صعودی به فرمت زیر است:

الگوی پین بار 2

همانطور که در مثال فوق می‌بینید رنگ کندل در الگوی پین بار اهمیتی ندارد.

الگوی Inside Bar

تمامی الگوهایی که تا به اینجا مورد بحث قرار گرفت، الگوهای برگشتی بودند. الگوی inside bar یک الگوی ادامه دهنده است و با مشاهده آن مجوزی برای افزایش حجم معامله است. در الگوی inside bar کندل بدنه و سایه‌های کندل دوم در دل کندل و سایه‌های کندل اول قرار می‌گیرد. نکته‌ای که باید به آن دقت کرد این است که کندل اول در روند صعودی یک کندل صعودی و در روند نزولی یک کندل نزولی است.

12 الگو در نمودارهای شمعی که باید بشناسید

الگوهای شمعی بی‌شماری در طول یک قرن اخیر توسط معامله‌گران و تحلیل‌گران بازار شناسایی شده‌اند که می‌توانند به شما در تشخیص نقاط کلیدی حرکت قیمت در یک نمودار شمعی کمک کنند.

نمودارهای شمعی از جمله پرکاربردترین ابزارهای تکنیکال در تحلیل حرکات قیمت دارایی‌های مختلف به شمار می‌روند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران صدها سال است از این نمودارها برای یافتن الگوهای تکرارشونده‌ای که ممکن است نشان‌دهنده جهت بعدی حرکت قیمت‌ها باشد، کمک می‌گیرند. اگرچه، نمودارهای شمعی با تمام سادگی ظرائف و پیچیدگی‌های مخصوص به خود را دارند. در نتیجه خواندن و تفسیر درست آنها در نگاه اول و بدون تمرین کافی ممکن نیست. از آنجا که تفسیر درست اطلاعات نمایش‌داده شده در این نمودارها یکی از ملزومات موفقیت در بازارهای مالی است، آشنایی با الگوهای شمعی پرتکرار برای همه فعالان بازار ضروری است.

اگر این نخستین باری است که با این نمودارها روبرو می‌شوید و نمی‌دانید چطور باید آنها را بخوانید، پیشنهاد می‌کنیم سری به مقاله راهنمای مقدماتی نمودار الگوهای شمعی بزنید، تا با مقدمات کار آشنا شوید. اما اگر با نحوه خواندن این نمودارها آشنا هستید و می‌خواهید بهتر بتوانید آنها را تفسیر و درباره رفتار قیمت نتیجه‌گیری کنید، این مطلب را از دست ندهید.

چطور از الگوهای شمعی استفاده کنیم؟

الگوهای شمعی بی‌شماری در طول یک قرن اخیر توسط معامله‌گران و تحلیل‌گران بازار شناسایی شده‌اند که می‌توانند به شما در تشخیص نقاط کلیدی حرکت قیمت در یک نمودار شمعی کمک کنند. از این الگوها در تمامی بازارهای مالی استفاده می‌شود و در معاملات روزانه، نوسان‌گیری و حتی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت بکار می‌روند. برخی از این الگوها به معامله‌گران کمک می‌کنند توازن بین خریداران و فروشندگان یا عرضه و تقاضا را بهتر درک کنند. در حالی که نمودارهای دیگری هم هستند که نشان‌دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس، تداوم روند خنثی یا عدم قطعیت در بازار هستند.

البته باید به این نکته توجه داشته باشید که الگوهای شمعی به‌تنهایی نمی‌توانند به‌عنوان سیگنال‌های خرید یا فروش رمز ارزها بکار روند. بلکه به شما کمک می‌کنند ساختار حرکات قیمت در بازار را بهتر درک کرده و فرصت‌های مناسب را بهتر شکار کنید. بنابراین، همیشه باید به الگوهای شمعی در نمودارهای قیمت به شرایطی که باعث ایجاد آنها شده هم توجه کنید. در اینجا منظور از شرایط تنها وجود یک الگوی بخصوص تکنیکال در چارت قیمت نیست، بلکه می‌تواند دربرگیرنده شرایط کلی بازارهای مالی، عوامل بنیادی و سایر موارد تاثیرگذار بر قیمت باشد.

در نتیجه الگوهای شمعی، مثل تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال بازار، وقتی واقعا مفید هستند که در کنار مجموعه‌ای از ابزارها و روش‌های دیگر تحلیل بکار گرفته شوند. ترکیب بهترین روش‌های تحلیل تکنیکال بازار رمزارزها از جمله استفاده از اندیکاتورهایی مثل خطوط روند، میانگین‌های متحرک، شاخص قدرت نسبی یا RSI، شاخص RSI تصادفی، باندهای بولینگر، الگوی هارامی نزولی ابرهای ایشوموکو و نشان‌گر MACD با تفسیر درست الگوهای شمعی قیمت می‌تواند به شما کمک کند با تقریب مناسبی رفتارهای قیمت دارایی‌های موردنظر خود را پیش‌بینی کنید.

بخصوص اگر بتوانید از روش‌های پیشرفته‌تری مانند نظریه موجی الیوت، روش وایکف و نظریه داو در تحلیل کلان اقتصادی و قیمتی بازار بهره ببرید. اگر با این اندیکاتورهای تکنیکال و کاربرد آنها آشنا نیستید، می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید. اما اگر با ابزارهای رایج تحلیل تکنیکال یا TA بازار آشنا هستید و می‌خواهید الگوهای رایج در نمودارهای قیمت را بیشتر بشناسید، با ما همراه باشید.

الگوهای شمعی بازگشتی صعودی

الگوهایی هستند که معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند.

الگوی چکش یا Hammer شامل یک کندل بدون سایه یا با سایه‌ای کوتاه در بالا و سایه‌ای بلند در پایین بدنه است که طول سایه آن حداقل دو برابر طول بدنه باشد و در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود. مشاهده این الگو به‌ این معنی است که با وجود فشار بالای فروش، خریداران موفق به بالا بردن قیمت و رساندن آن به نزدیکی قیمت شروع یا Opening Price کندل شده‌اند. یک کندل چکش می‌تواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند چکش‌های صعودی یا سبزرنگ می‌توانند به‌معنی افزایش قیمت بیشتر باشند.

الگوی چکش یا Hammer

چکش معکوس

تفاوت اصلی الگوی چکش با الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer، که به چکش برعکس هم معروف است، در محل قرارگیری سایه‌های کندل است که به جای پایین در بالای آن قرار دارد. اما اینجا هم درست مثل الگوی چکش، طول سایه بالای کندل باید حداقل دوبرابر طول بدنه کندل مورد نظر باشد. الگوی چکش معکوس در کف یک روند نزولی مشاهده می‌شود و می‌تواند به‌معنی تغییر احتمالی روند به صعودی باشد. سایه بلند بالای کندل در این الگو نشان می‌دهد با وجود تلاش فروشندگان برای پایین‌تر بردن قیمت و رساندن آن به پایین قیمت شروع کندل، روند کاهشی پیوسته آن متوقف شده و خریداران احتمالا به‌زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت. کندل چکش معکوس هم می‌تواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند تشکیل الگوی چکش معکوس روی یک کندل صعودی احتمال معکوس شدن روند را بالاتر می‌برد.

الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید شامل سه کندل صعودی پشت هم است که نقطه شروع یا Opening Price هر سه آنها در محدوده بدنه کندل قبلی قرار گرفته و نقطه پایان یا Closing Price‌ شان هم در سطحی بالاتر از بالاترین نقطه کندل قبلی باشد. در بهترین حالت، این کندل‌ها سایه‌های پایینی کوتاهی دارند که نشان‌دهنده وجود فشار خرید و افزایش قیمت‌ها است. همچنین، اندازه بدنه کندل‌ها و سایه‌های آنها می‌تواند به ما نشان‌دهد روند صعودی فعلی ادامه دار خواهد بود، یا ممکن است دوباره قیمت‌ها اصلاح شوند. طبیعی است هرچه کندل‌ها بدنه طولانی‌تر و سایه‌های پایینی کوتاه‌تری داشته‌ باشند، روند صعودی از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود.

الگوی سه سرباز سفید یا Three White Soldiers

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی از یک کندل نزولی بلند و یک کندل صعودی کوتاه‌تر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل صعودی از محدوده بدنه کندل نزولی خارج نشده است. مشاهده تاثیر این الگو ممکن است یکی دو روزی به‌طول بیانجامد و نشان‌دهنده این نکته است که مومنتوم نزولی و قدرت فروشندگان رو به کاهش گذاشته و ممکن است به‌زودی روند قیمت تغییر کند.

الگوی هارامی صعودی یا Bullish Harami

الگوهای شمعی بازگشتی نزولی

الگوهایی هستند که معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.

مرد آویزان

الگوی مرد آویزان یا Hanging Man معادل نزولی الگوی چکش به شمار می‌رود. این الگو معمولا در انتهای یک روند صعودی به‌صورت یک کندل با بدنه کوتاه، بدون سایه بالایی یا با سایه بالایی بسیار کوتاه و سایه پایینی بسیار بلند دیده می‌شود. وجود سایه پایینی بلند در این کند به این معنی است که خریداران موفق شده‌اند علی‌رغم فشار سنگین فروش کنترل را در دست گرفته و از ریزش قیمت جلوگیری کنند. هرچند، شروع فروش گسترده پس از یک روند طولانی صعودی می‌تواند هشداری در نظر گرفته شود که نشان می‌دهد فروشندگان احتمالا به‌زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت.

الگوی مرد آویزان یا Hanging Man

الگوی شهاب‌سنگ

الگوی شهاب‌سنگ یا Shooting Star یک کندل با سایه‌ای طولانی در بالا و سایه پایینی کوتاه یا بدون سایه پایینی است که بدنه‌ای کوتاه دارد که هرچه به پایین کندل نزدیک باشد، بهتر است. کندل الگوی شهاب‌سنگی شکلی مشابه چکش معکوس دارد، اما در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود. مشاهده این الگو به این معنی است که قیمت به سقف رسیده، اما در ادامه فروشندگان کنترل بازار را در دست گرفته و قیمت را به پایین هدایت کرده‌اند. برخی معامله‌گران با مشاهده این الگو وارد بازار شده و اقدام به فروش می‌کنند تا از حداکثر جابجایی قیمت استفاده کنند. هرچند، اغلب معامله‌گران ترجیح می‌دهند تا چند کندل پس از تشکیل این الگو صبر کنند تا نزولی بودن روند با تشکیل کندل‌های نزولی بعدی تایید شود.

الگوی شهاب‌سنگ یا Shooting Star

سه کلاغ سیاه

الگوی سه کلاغ سیاه یا Three Black Crows از سه کندل نزولی پشت هم تشکیل شده که قیمت شروع آنها در محدوده بدنه کندل قبلی و قیمت پایان آنها پایین‌تر از آن باشد. این الگو، معادل نزولی الگوی سه سرباز سفید به شمار می‌رود. در نتیجه هرچقدر سایه‌های بالایی کندل‌ها کوتاه‌تر باشد بهتر است، چرا که نشان‌دهنده پیوسته بودن فشار فروش و روند نزولی قیمت است. همچنین، درست مثل الگوی سه سرباز سفید، با ارزیابی طول بدنه و سایه‌های کندل‌ها می‌توانید با تقریب خوبی احتمال تداوم روند نزولی را پیش‌بینی کنید.

الگوی سه کلاغ سیاه یا Three black crows

هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی از یک کندل صعودی بلند و یک کندل نزولی کوتاه‌تر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل نزولی از محدوده بدنه کندل صعودی خارج نشده باشد. مشاهده تاثیر این الگو هم ممکن است به یکی دو روز زمان نیاز داشته باشد و در پایان روندهای صعودی دیده می‌شود. تشکیل این الگو نشان‌دهنده این نکته است که مومنتوم صعودی و قدرت خریداران رو به کاهش گذاشته و ممکن است به‌زودی به انتها برسد.

الگوی هارامی نزولی یا Bearish Harami

الگوی ابر سیاه

الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover یک کندل نزولی است که قیمت شروع آن بالاتر از قیمت پایانی کندل صعودی قبلی و قیمت پایانی آن پایین‌تر از نقطه میانی آن کندل باشد. معمولا، مشاهده این الگو همراه با افزایش قابل توجه حجم معاملات است و از تغییر جهت مومنتوم بازار از صعودی به نزولی خبر می‌دهد. لازم به ذکر است بسیاری از معامله‌گران برای اطمینان بیشتر از تغییر روند، تا تشکیل دومین کندل نزولی بعد از این الگو صبر می‌کنند.

الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover

الگوهای شمعی تداومی

به الگوهایی گفته می‌شود که مشاهده آنها معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تداوم روند صعودی یا نزولی فعلی خود است.

الگوی شمعی سه‌گانه صعودی

همان‌طور که از نام الگوی شمعی سه‌گانه صعودی یا Rising three methods پیداست، در روندهای صعودی مشاهده می‌شود. در این الگو پس از ثبت سه کندل نزولی متوالی با بدنه‌‌های کوتاه در نمودار قیمت، روند صعودی با تشکیل یک کندل سبز جدید ادامه پیدا می‌کند. در بهترین حالت این الگو، کندل‌های قرمز نباید از محدوده کندل صعودی قبل از خود خارج شوند. هرچند، اگر این کندل‌ها کمی از محدوده کندل صعودی قبلی خود خارج شوند هم اعتبار الگو زیر سوال نمی‌رود. تداوم روند در این الگو هم با تشکیل یک کندل صعودی بلند پس از سه کندل نزولی تایید می‌شود و نشان‌دهنده این واقعیت است که خریداران مجددا کنترل روند قیمت را در دست گرفته‌اند.

الگوی سه‌گانه صعودی یا Rising three methods

الگوهای شمعی سه‌گانه نزولی

این الگو دقیقا معکوس الگوی سه‌گانه صعودی ست و نشان‌دهنده تداوم روند نزولی پس از یک وقفه کوتاه است.

سه‌گانه نزولی یا Falling three methods

دوجی(Doji)

الگوی دوجی یا Doji وقتی تشکیل می‌شود که قیمت شروع و پایان یک کندل یکسان بوده (یا بسیار نزدیک به هم قرار داشته باشند) و عملا بدنه‌ای وجود نداشته باشد. البته برای تشکیل الگوی دوجی نیازی نیست قیمت ثابت بماند، بلکه می‌تواند در طول بازه تشکیل کندل بالا و پایین رفته و سایه‌های بلندی هم تشکیل دهد. اما در نهایت، قیمت پایانی کندل باید مساوی یا بسیار نزدیک به قیمت شروع آن باشد. مشاهده الگوی دوجی به‌معنی ورود بازار به حالت عدم قطعیت و توازن قوای بین خریداران و فروشندگان است. با این حال، برای تفسیر درست معنی الگوی دوجی، باید به شرایط زمینه‌ای بازار هم توجه داشته باشید. یک کندل دوجی بسته به این که خط شروع/پایان قیمت در بالا یا پایین بدنه قرار گرفته باشد، می‌تواند اسامی مختلفی داشته باشد:

  • دوجی سنگ‌قبری – یا Gravestone Doji یک کندل بازگشتی نزولی است که سایه بالایی بلندی دارد و خط قیمت شروع/پایان نزدیک به پایین بدنه تشکیل شده است.

طبق تعریف کلاسیک دوجی، خطوط قیمت شروع و پایان باید دقیقا منطبق بر یکدیگر باشند. اما اگر این دو خط دقیقا در یک سطح قرار نداشته‌باشند اما بسیار به هم نزدیک باشند چطور؟ در بازارهای کلاسیک به چنین الگوی کندلی فرفره‌ای یا Spinning Top گفته می‌شود و نشان‌دهنده نتیجه مساوی در نبرد خریداران و فروشندگان برای افزایش و کاهش قیمت در بازه زمانی یک کندل است. هرچند، از آنجا که بازار رمزارزها معمولا تلاطم بالایی دارد الگوی دوجی کامل و بی‌نقص به‌ندرت در نمودارهای قیمت آن مشاهده می‌شود. در نتیجه، در بازار رمزارزها معمولا الگوی فرفره‌ای هم‌ارز الگوی دوجی در نظر گرفته می‌شود.

الگوهای قیمتی مبتنی بر شکاف‌های قیمتی

بسیاری از الگوهای کندلی براساس شکاف‌های قیمتی ایجاد شده در نمودارها تعریف می‌شوند. شکاف قیمت وقتی تشکیل می‌شود که قیمت شروع یک کندل بالاتر یا پایین‌تر از قیمت پایانی کندل قبلی باشد و بین این دو فاصله‌ای قابل تشخیص ایجاد کند. از آنجا که بازارهای رمزارزی 24 ساعته هستند و تعطیلی ندارند، معمولا الگوهای مبتنی بر شکاف قیمت در آنها دیده نمی‌شود. به‌علاوه، از آنجا که مشاهده این الگوها در بازارهای رمزارزی معمولا با کاهش نقدینگی بازار و افزایش شکاف بین قیمت خرید و فروش دیده می‌شود، خیلی نمی‌توانند به‌عنوان سیگنال‌هایی موثر مورد استفاده قرار بگیرند.

جمع‌بندی

هر معامله‌گری باید با الگوهای شمعی و نحوه تفسیرشان آشنا باشد، حتی اگر الگوی هارامی نزولی نخواهد براساس داده‌های این الگوها معامله یا تصمیم‌گیری کند. بدون شک با استفاده از این الگوها می‌توانید تحلیل مناسبی از روند حرکات قیمت یا پرایس اکشن و جهت احتمالی حرکت آن پیدا کنند، اما به یاد داشته باشید که این الگوها براساس روش‌های علمی بدست نیامده‌اند و کاملا استقرایی هستند. در نتیجه استفاده از این الگوها به‌عنوان سیگنال‌های قطعی خرید و فروش روش خطرناکی است که می‌تواند منجر به ضررهای سنگین به سرمایه شما شود. بنابراین بهتر است به این الگوها تنها به چشم ابزارهایی که به شما کمک می‌کنند بهتر توازن قوا بین خریداران و فروشندگان و جهت احتمالی حرکت قیمت را پیش‌بینی کنید نگاه کرده و هرگز تنها بر مبنی این الگوها دست به خرید یا فروش هیچ رمزارزی نزنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.