استراتژی های فروش

پشت‌پرده فروش‌ های تهاجمی بورس

فروش‌های تهاجمی در بازار سهام از کجا خط می‌گیرد؟ بازار سهام در ‌ماه‌های اخیر دقیقا حول این محور پرحاشیه چرخیده است. افزایش عرضه سهام از سوی سهامداران .

فروش‌های تهاجمی در بازار سهام از کجا خط می‌گیرد؟ بازار سهام در ‌ماه‌های اخیر دقیقا حول این محور پرحاشیه چرخیده است. افزایش عرضه سهام از سوی سهامداران خرد و حقیقی در مسیر خروج در حالی به روندی پرتکرار و قابل پیش‌بینی مبدل‌شده که در آنسوی بازار سهامداران با رصد متغیرهای اثرگذار بر بازار به روند وقایع مذکور اشراف مبرهنی دارند. چرا پایان تضعیف و اصلاح شاخص‌های بازارسرمایه‌بر اساس آنچه پیش‌بینی می‌شد محقق نشد؟

سناریوهای مطرح‌شده در ابتدای سال‌همزمان با رشد شاخص‌کل و پرواز به ارتفاعات بالاتر همان‌طور که مشاهده شد هرگز نتوانست رنگ واقعیت به خود بگیرد، به‌گونه‌ای که این شاخص رسما با سقوط به ابرکانال یک‌میلیون و ۳۰۰‌ هزار واحد نشان داد بازار مذکور تحت‌تاثیر متغیرهای اثرگذار بیرونی تا چه میزان می‌تواند حدس و گمان‌ها را باطل کند. برآوردها از جریان دادوستدهای بورسی طی ۶‌ ماه گذشته حاکی از آن است که ریسک‌های سیستماتیک و مزاحم در مسیر تعادلی سهام نه‌تنها تخفیف پیدا نکرده حتی به مرور بر تعدد آن افزوده شده است.

از مصائب فروش شرکت‌های صادرات‌‌‌‌‌‌محور بورس تهران و نوسان سودآوری این شرکت‌ها گرفته تا حواشی توقف مذاکرات هسته‌ای، افزایش نرخ سود بانکی، قیمت‌گذاری دستوری و حالا هم رکود جهانی و به اغما رفتن بازار جهانی کالاها و مواد خام (کامودیتی). قرارگرفتن در چنین وضعیتی شاخص را با استراتژی های فروش قدرت بیشتر به سمت سقوط سوق می‌دهد، اما پرسش مهمی که در این میان مطرح می‌شود آن است که کدام‌یک از متغیرهای اثرگذار چربش بیشتری در مسیریابی قیمت سهام دارند.

بررسی عوامل اثرگذار داخلی و خارجی در دو سال‌گذشته به روشنی بر اثرپذیری زیاد بورس از فضای سیاسی تاکید می‌کند. با توجه به اینکه فضای سیاسی به‌عنوان عاملی غیر‌اقتصادی سمت و سوی بازارهای دارایی را مشخص می‌کند، پرداختن به این نکته از ملزومات مبحث موردنظر است. از آنجا که رخدادهای سیاسی و بین‌المللی نقش پررنگی در تعیین قیمت دلار و روند تورمی کشور ایفا می‌کنند، این مهم مستقیما میزان فروش، نوسان قیمتی محصولات و در نهایت آلارم سودسازی د‌وسوم شرکت‌ها را موردهدف قرار می‌دهد. عنصر یادشده به کرات اهمیت خود را در جریان معاملاتی تالارشیشه‌ای به اثبات رسانده است. ردپای این مساله در شرایط عادی‌تر بازار و در زمانی‌که قیمت اکثر سهام به‌طور اتوماتیک روند تعادلی درپیش گرفته‌اند با حداقل اثرگذاری نمایان می‌شود اما در وضعیتی متفاوت از جریان عنوان‌شده، بازار را به‌شدت هرچه تمام تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

در چنین شرایطی برخی انتظارات براساس جریان‌های مثبت نیز رنگ می‌بازد و جای خود را به حواشی دیگری می‌دهد. نمونه بارز این موضوع با کش‌وقوس‌های مطالبات هسته‌ای کشور و همزمانی این موضوع با انتشار گزارش‌های عملکرد شرکت‌ها گواه همین مساله است، در واقع انتظارات در بازارهای مالی بر اساس آنچه از قبل پیش‌بینی می‌شود اهمیت خود را می‌تواند به مباحث دیگری بدهد. در مقطع کنونی نیز به‌رغم ارزندگی قیمت اغلب سهام این مهم تحت‌تاثیر یک متغیر اثرگذار بیرونی نادیده انگاشته شده و این در حالی است که در شرایط عادی «ارزندگی قیمت» به‌عنوان برگ برنده می‌تواند به جذب بیشتر سرمایه‌گذار تبدیل شود. به هر روی همان‌طور که اشاره شد روند سیگنال‌های رخدادهای بین‌المللی را می‌توان به بازویی اصلی در خط دادن به بازارهای دارایی ترسیم کرد.

مخابره سیگنال‌های متفاوت از فضای عمدتا سیاسی و بین‌المللی دوئل بازارهای سرمایه‌گذاری را به نمایشی دیدنی تبدیل می‌کند. در همین فضا بارها بازارسهام با چرخش از کانون توجه‌ها به نقطه‌ای غیرجذاب برای سرمایه‌گذاران تبدیل شده است. نوسان‌ها یتحمیلی به این بازار انتظارات افراد همزمان با افزایش ریسک‌ها را با دوگانگی و تناقض همراه می‌سازد. گاهی دیده شده سرمایه‌گذاران در بلاتکلیفی‌های این‌چنینی حتی با علم به این موضوع که شرایط فوق در بلندمدت پایدار نخواهد ماند به جمع فروشنده‌های تهاجمی پیوسته‌اند. برآیند این تحولات درفضای اقتصادی و چارچوب سیاستگذاری‌های داخلی نیز قابل‌مشاهده است، اما در کشاکش اثرگذاری‌های تحولات سیاسی و اقتصادی گزینه دوم با تخفیف در رده بعدی اثرگذاری‌ها قرار می‌گیرد.

حال زمانی را تصور کنید که متغیرهای سیاسی و اقتصادی به‌صورت همزمان تشعشعات منفی بر بازارها بتابانند. وضعیت کنونی دقیقا در وضعیت مزبور جای دارد. فشار همه‌جانبه از داخل و خارج دست به‌دست هم می‌دهد تا فعالان بازارهای سرمایه‌گذاری از سر ناچاری دست به انتخاب بزنند. مباحث سیاسی به‌خصوص موضوع تحریم و پیامدهای آن بر بازارهای دارایی و کسب‌وکارها حدود یک دهه است که نقش تعیین‌کننده‌ای در استراتژی معاملاتی بازیگران و رفتار فعالان کسب‌وکارهای گوناگون ایفا کرده است. تداوم این شرایط فارغ از آنکه حساسیت بالای سرمایه‌گذاری در راستای تعدد ریسک‌های روزافزون را به‌همراه خواهد داشت برخی از افراد را به سمت بازارهای سرمایه‌گذاری «دم‌دستی» هدایت می‌کند. بازارهایی که با نوسان‌های شدید روزانه دست به‌گریبانند و در اکثر موارد نمی‌توانند در بازه زمانی طولانی رضایت هواداران خود را جلب کنند./ دنیای‌اقتصاد

بهترین زمان برای ترید در فارکس به وقت تهران | ساعت کار بازار فارکس

بسیاری از افراد تازه کاری که وارد فارکس شده اند، تصور می‌کنند که چون بازار 24 ساعته فعال است، می‌توان بهترین روش برای انجام معاملات زیادی باشد که بتواند آنها را به سرعت به سود دهی برساند. اما احتمالاً کمی بعد از اینکه بیشتر با فارکس آشنا بشوند و سیشن های معاملاتی را بهتر بشناسند. خواهند فهمید که در هر ساعت، بازار رفتار خاصی روی یک جفت ارز نشان می‌دهد. بنابراین به دنبال بهترین زمان برای ترید در فارکس می‌گردند. اگر می‌خواهید این مبحث برای شما بیشتر باز شود، با ما در ادامه مطلب همراه باشید.

سیشن معاملاتی چیست و چه رابطه ای با استراتژی دارد؟

یک نکته جالب که تریدرهای تازه کار در دام آن می‌افتند این است که مثلاً استراتژی خود را در طول شبانه روز چک می‌کنند یا هرساعتی از روز که می‌خواهند شروع به معامله کردن می‌کنند. اینکار کاملاً اشتباه است. بهتر است بدانید که هر استراتژی را باید برای یک جفت ارز و معامله در یک سیشن معاملاتی طراحی کرد. زیرا هر ارز در سیشن های معاملاتی، رفتار متفاوتی دارد. مثلاً دلار، یورو و حتی طلا در هنگام بازار لندن و نیویورک بیشترین نقدینگی و حرکت را در خود می‌بینند، آما زمانی که بازار توکیو و سیدنی باز می‌شود، این جفت ارزهای ذکر شده به شدت با افت حرکت و تغییر رفتار مواجه خواهند شد. حالا اگر سوالتان این است که سیشن معاملاتی چیست بهتر است ابتدا کمی آن را توضیح دهیم.

همانطور که میدانید بازار فارکس به صورت 24 ساعت در 5 روز هفته باز است. اما این 24 ساعته بودن چطور اتفاق می‌افتد. در نیمه شب به وقت ما که خورشید در نیم کره شرقی کره زمین طلوع کرده است. صبح در آن قسمت آغاز شده، پس بازارهای سیدنی و توکیو فعالیت خودشان را در فارکس آغاز می‌کنند. حجم معاملاتی آنها البته آنقدر بالا نیست و معامله گران اصلی فارکس که همان بازیگران بزرگ هستند، هنوز وارد بازار نشده اند.

همینطور که روز ادامه می‌یابد و نزدیکی پایان زمان کاری در توکیو و سیدنی بازار لندن در محدوده ساعت 10:30 به وقت ایران باز می‌شود و حجم پول فراوانی را وارد بازار می‌کند. اینجاست که کار اصلی بازار آغاز می‌شود تا به ساعت 16:30 می‌رسیم. زمانی که بازار نیویورک نیز باز شده و با سیشن لندن تلفیق می‌شود. بالاترین حجم نقدینگی در بازار را در این لحظه شاهد خواهید بود.

به دلیل اینکه حجم پول و تصمیم گیری اصلی برای اقتصاد جهان بخصوص بحث دلار در سیشن معاملاتی نیویورک اتفاق می‌افتد. بسیاری از معامله گران، باز شدن بازار نیویورک را بهترین زمان برای ترید کردن در فارکس میدانند. به جدول ساعت سیشن های معاملاتی مختلف که در زیر آمده است دقت کنید:

• • سیدنی – شروع به کار 10pm و پایان کار (UTC 07am)
• • توکیو – شروع به کار 12am و پایان کار (UTC 09am)
• • لندن – شروع به کار 8am و پایان کار (UTC 05pm)
• • نیویورک – شروع به کار 1pm و پایان کار (UTC 10pm)

به این دلیل که معاملات در بازار فارکس با توجه به خرید و فروش جفت‌های ارزی پیش می‌رود، ساعات شروع به کار هر کدام از بانک‌های کشورهای مختلف بر این فرآیند تاثیر مستقیم دارد. این بانک‌ها با اعلام نرخ ارز کشور در طی دوره‌های زمانی مختلف بر روند معاملات در بازار فارکس تاثیر می‌گذارند. از سوی دیگر این بازار اغلب اوقات حجم بالایی از معاملات را تجربه می‌کند چرا که معامله گران در جستجوی کسب سود بیشتر در نتیجه اخبار منتشر شده از این بازار هستند. با در نظر گرفتن این مطلب که قرار است اقدام به خرید یا فروش ارز کدام کشور کنیم، و با در دست داشتن اطلاعاتی نظیر جدول زمان بندی شروع به کار بازار و ارزش ارز آن کشور می‌توان معاملات خود را به سود قابل توجهی رساند.

بهترین ساعت برای ترید کردن در فارکس

بهترین ساعت برای ترید کردن در فارکس قطعاً به استراتژی خودتان بستگی دارد و اینکه می‌خواهید روی چه جفت ارزی کار کنید. اما اگر بخواهیم واقعیت امر را بررسی کنیم. بهترین ساعت ترید در فارکس زمانی است که بازار لندن باز می‌شود. این ساعت هم به لحاظ حجم بازار هم به لحاظ زمانی برای ما ایران وقت خوبی است تا به ترید کردن بپردازیم.

در سیشن معاملاتی لندن بیشتر جفت ارزهای اصلی و همچنین طلا و سایر کامیودیتی ها مسیر اصلی حرکت خود را تعیین می‌کنند. اما برخی نیز به هم پوشانی‌های بازار توجه می‌کنند و سعی دارند تا در این زمان به ترید کردن بپردازند. بیایید باهم نگاهی به همپوشانی‌ها بی اندازیم:

هم پوشانی لندن و نیویورک:

مهم‌ترین همپوشانی روز بین بازار لندن و نیویورک رقم می‌خورد. گفته می‌شود که حدود 70 % از کل معاملات بازار در همین بخش از روز رخ می‌دهد و این همپوشانی برای معامله گران یورو و دلار یک زمان طلایی به حساب می‌آید.

همپوشانی سیدنی و توکیو:

این همپوشانی به اندازه لندن و نیویورک روی بازار تاثیر نمی‌گذارد اما تریدرهای حرفه ای که بخصوص در آسیا زندگی می‌کنند، این هم پوشانی را بهترین زمان برای ترید کردن روی جفت ارز EUR/JPY میدانند.

همپوشانی لندن و توکیو:

این همپوشانی یک زمان بسیار کوتاه است. در اواخر بازار توکیو، کم کم بازار لندن باز می‌شود. اما هنوز معامله گران امریکایی بیدار نشده اند. پس تاثیر این همپوشانی آنقدر زیاد نیست اما بازهم می‌توان از آن به عنوان یک تایم مهم معاملاتی استفاده کرد.

بهترین زمان برای ترید در باینری آپشن

خب همانطور که میدانید بازار باینری اپشن کاملاً یک چیز متفاوت است. البته نه اینکه چارت شما با فارکس فرق کند. بلکه مدل معامله، قوانین و نحوه کار در ان کاملاً یک چیز دیگر است. پس ساعات مهم معاملاتی ان نیز می‌تواند بسیار متفاوت باشد. اگر بخواهم از تجربه شخصی خودم بگوییم. شاید بهتر است به این نکته اشاره کنم که ترید کردن در بازار باینری آپشن بیشتر در زمان آرامش بازار موفقیت آمیز خواهد بود. زیرا معاملات باینری آپشن در واقع معاملات زمان محوری است.

شما باید پیشبینی هایی براساس زمان‌های معمولاً کوتاه داشته باشید. پس قطعاً علاقه ندارید که نوسانات جزئی بازار به شما آسیب استراتژی های فروش برساند. بنابراین سعی کنید که از ساعات پرتنش بازار فقط یک بیننده باشید. بخصوص لحظاتی که بازارها بازگشایی می‌شوند. آسیبی که نوسانات بازار به یک معامله گر باینری اپشن میزند به مراتب بیشتر است. پس سعی کنید معاملات خود را به ساعات کم نوسان منتقل کنید تا از این نوسانات در امان باشید.

تاثیر ساعات معاملاتی بر تریدهای شما

یک نکته مهم در معاملات فارکس این موضوع است که اخبار می‌تواند به شدت در کوتاه مدت و بلند مدت، روند حرکتی یک ارز را بهم بریزد. پس همه معامله گران میدانند که حداقل 10 دقیقه قبل و بعد از خبر، بهتر است که هیچ معامله ای انجام ندهند. بخصوص زمانی که قرار است مثلاً بانک مرکزی آمریکا اخبار و آمار مهمی را منتشر کند. معمولاً چنین خبرهایی، شوک‌های شدید و لحظه ای را با خود به همراه دارد. پس ترید کردن در زمان‌هایی که سیشن های معاملاتی قوی فعال هستند نیز چالش‌های خاص خودش را دارد که باید مد نظر شما قرار بگیرد.

ساعت تابستانی و زمستانی

نکته کوتاه و مهمی که درباره ساعت باز و بستن شدن بازار فارکس به وقت ایران وجود دارد این است که ساعت تابستانی و ساعت زمستانی در تمام جهان با کمی اختلاف عقب و جلو می‌شود. در ایران ساعت تابستانی اول سال جدید به جلو کشیده می‌شود و ابتدای پاییز دوباره سرجای خود بر می‌گردد. در اروپا و امریکا هم این مسئله مرسوم است. به همین دلیل چون هماهنگ شدن این ساعت‌ها 20-30 روزی بین ایران و سایر نقاط جهان اختلاف وجود دارد. ممکن است در اون مقطع مثلاً ببنید که بازار لندن بجای ساعت 11:30 در ساعت 10:30 باز می‌شود که این امر یک مسئله عادی است ولی توجه به آن لازم است.

نتیجه

بهترین زمان برای ترید در فارکس همانطور که گفتیم به استراتژی معاملاتی و جفت ارزی که انتخاب می‌کنید بر می‌گردد. اما با توجه به اینکه ما در ایران حضور داریم و همچنین بهترین ساعت‌های معاملاتی جهان، همان شروع ترید کردن هم زمان با بازار لندن و ادامه آن در سیشن معاملاتی نیویورک می‌تواند بهترین ساعت ترید در فارکس باشد. اما همانطور که گفتیم در چنین زمان‌هایی است که بانک‌های مرکزی شاخص‌های اقتصادی و اخبار مهم را منتشر می‌کنند. پس همیشه زمان خبرها را برای خود یادداشت کنید و سعی کنید تا چند دقیقه قبل و بعد از خبرهای مهم، هیچگونه فعالیتی در بازار نداشته باشید تا دچار احساسات لحظه ای ناشی از انتشار خبر در بازار نشوید. اگر هم به ترید معاملات باینری اپشن مشغول هستد. حتماً دوست دارید که نوسانات برایتان مشکل ایجاد نکند، پس استراتژی زمانی خود را بهتر است تغییر دهید و در سیشن هایی ترید کنید که نوسانات کمتری در آن وجود دارد.

۷ نکته بازاریابی و طراحی کاتالوگ که باید بدانید!

بازاریابی چاپی بازگشت مالی بزرگی دارد، اما چگونه؟ حتی پلتفرم‌های آنلاین یا رسانه‌های اجتماعی پر از برندهایی هستند که تکنیک‌های بازاریابی چاپی را به عنوان بخشی از کمپین‌های خلاقانه می‌خوانند. آنچه برخی فکر می کنند منسوخ شده است ناگهان دوباره به یک روند تبدیل می شود.

یکی از مهم ترین ابزارهای تبلیغاتی که در انواع کمپین های بازاریابی استفاده می شود، کاتالوگ ها هستند؛ در واقع چه برندی باشید که در بازاریابی آنلاین سرمایه‌گذاری کرده‌ است، و یا برندی باشید که می‌خواهید کمپین‌های بازاریابی چاپی خود را تقویت کنید، بالاخره زمان آن فرا رسیده است که نکات مهمی در مورد بازاریابی و طراحی کاتالوگ بدانید تا بتوانید بهترین نتایج را از کمپین های تبلیغاتی خود بدست بیاورید.

بعد از گذشت دوران کرونا رویدادهای محلی در حال باز گشایی هستند؛ و کسب‌وکارهای محلی دسترسی خود را افزایش می‌دهند و مردم به دنبال فرصت‌هایی برای تعامل با برندها و مشاغل محلی هستند. کاتالوگ ها می توانند به شما کمک کنند تا با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کنید و آگاهی آنها را از اهداف برند خود را افزایش دهید.

بنابراین در این مقاله که توسط شرکت تبلیغاتی طرح گندم تهیه شده است، نکات مهمی برای درخشش کاتالوگ شما آورده شده است؛ با ما همراه باشید.

اهمیت بازاریابی و طراحی کاتالوگ

دنبال کردن یک روند بازاریابی فقط به این دلیل که آن را برنامه ریزی، طراحی و ارائه می کنید نمی تواند کار آمد باشد. بنابراین قبل از اینکه به شما بگوییم چگونه بهترین کمپین بازاریابی کاتالوگ را طراحی کنید، بگذارید بفهمیم چه چیزی این نوع طراحی را در سال ۲۰۲۲ بسیار خاص می کند.

اگر کمی به بازاریابی واقف باشید درمی یابید که رسانه های آنلاین و دیجیتال مارکتینگ دراوج قدرت خود هستند؛ بنابراین ممکن است برخی شما فکر می کنند که دنیای بازاریابی چاپی با کاهش شدید روبرو خواهد شد. اما این مشارکت گسترده برندها در دنیای دیجیتال به بازاریابی چاپی رونق ناخواسته ای بخشیده است.

دیجیتالی شدن هر ابزار های تبلیغاتی هر برندی به معنای افزایش رقابت، کانال های محتوای شلوغ و جایگاه های تبلیغاتی گران است. اما طراحی کاتالوگ می تواند به شما در مقابله با بسیاری از این معایب که امروزه کانال های دیجیتال دارند کمک کند.

بازاریابی کاتالوگ

بازاریابی و طراحی کاتالوگ می تواند در آگاهی رسانی از هدف برند به مخاطب کمک کند. بر اساس مطالعه‌ای که توسط دانشگاه بنتلی انجام شد، ۷۹ درصد از مردم موافق هستند که تعامل با کاتالوگ ها برایشان قابل درک تر و مطمئن تر می باشد، و ۸۵ درصد از افراد احساس می‌کنند که می‌توانند به راحتی در مورد یک تجارت از روی کاتالوگ قضاوت کنند.

بازاریابی و طراحی کاتالوگ این امکان را به شما میدهند که مشتریان هدف را ساعت ها درگیر محصولات و خدمات خود کنید و آنها را ترغیب کنید که از شما خرید کنند. اکنون زمان آن است که از کمپین های بازاریابی محلی خود استفاده کنید، با یک کاتالوگ اصولی و جذاب از نرخ تبدیل مخاطب به مشتریان را افزایش دهید.

مهم نیست که چه رسانه ای را برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود انتخاب می کنید؛ زیرا شیوه ی ارائه بیشترین اهمیت را دارد.

درمورد مشتریان خود تحقیق کنید

شناخت مشتریان به درک شما از نیازها، خواسته ها و اهداف آنها اشاره دارد. اگر یک تجارت بخواهد فرآیندها، محصولات و خدمات خود را برای ایجاد روابط واقعی با مشتری هماهنگ کند، شناخت آنها و الویت هایشان ضروری است.

مشتریان زمانی خرید می کنند که بدانند محصول یا خدمات شما برای آنها کاربردی است و تغییری در زندگی آنها ایجاد می کند، بنابراین بدون شناخت نمی تواند ادعا کرد که نیازهای و علایق آنها را می شناسید در حالی که هیچ نکته چه در توضیحات و جه در طراحی خود نیاورده اید.

۲. تاکید بر هویت برند و تداوم در تبلیغات

همانطور که در بالاتر نیز اشاره کردیم بازاریابی و طراحی کاتالوگ می تواند به آگاهی مخاطبان از کسب و کار شما و برندسازی کمک کند، بنابراین بسیار مهم است که اطمینان حاصل شود که هر کاتالووگ هویت برند شما را تجلیل می کند. علاوه بر این، کاتالوگ به طور گسترده در بازاریابی محلی مورد استفاده قرار می گیرند، به این معنی که مردم با قالب کلی آشنا هستند و اگر این ابزار به خوبی طراحی و آموزنده باشند، احتمالاً مشتریان بالقوه را درگیر خواهد کرد.

اما امروزه مشتریان از دامنه توجه کوتاه و بازه یادآوری کوتاه تری برخوردارند. بیش از 5 تا 7 دیدار طول می کشد تا مشتری یک برند را به خاطر بسپارد. بنابراین، امروزه کسب‌وکارها باید به طور مداوم آگاهی از برند را در تمام رسانه‌ها گسترش دهند تا یادآوری برند را ایجاد کنند. درواقع بهتر است کاتالوگ ها را طوری طراحی کنید که به مشتریان کمک کند هویت بصری برند شما را ثبت کنند و فقط به یکبار بازاریابی و طراحی کاتالوگ در کمپین ها خود اکتفا نکنید.

برای مثال: هر برند دارای یک یا چند رنگ سازمانی و تصاویر استانداردی است که به محصول، ارزش ها و صنعت آن مرتبط است. گنجاندن آنها در اصول طراحی کاتالوگ به طور برجسته برای تأکید بر هویت برند مهم است.

حتی اگر مجموعه ای متمایز از رنگ های برند ندارید، می توانید از تصاویر و نمادهای موجود در لوگوی خود برای ایجاد یادآوری برند استفاده کنید.

۳. روانشناسی رنگ ها را جدی بگیرید

رنگ ها در دنیای بازاریابی جادویی هستند. اما در واقعیت، روانشناسی رنگ ها علمی تر از آن چیزی است که بسیاری از ما بدانیم. مغز انسان قادر است تصاویر را بر اساس رنگ ها درک کند و همانطور که بزرگ می شویم، رنگ های خاص را به معانی خاصی مرتبط می کنیم. این امر می تواند به دلیل تأثیرات فرهنگی یا کلیشه ها یا حتی تجربیاتی باشد که روزانه با آنها استراتژی های فروش سرو کار داریم. معمولا برندهای معتبر از این اهرم برای برقراری ارتباط با مخاطبان هدف خود به روش های معنادار استفاده می کنند.

قبل از شروع بازاریابی و طراحی کاتالوگ از خو بپرسید چگونه با فردی که چند خط متن را می خواند ارتباط برقرار می کنید؟ شما هدف و کلمات ناگفته را از طریق رنگ ها در کمپین بازاریابی خود منتقل می کنید. بنابراین به طور طبیعی، رنگ هایی که برای طراحی کاتالوگ خود انتخاب می کنید، برای موفقیت بسیار استراتژی های فروش مهم هستند.

در طراحی این کاتالوگ که توسط شرکت تبلیغاتی طرح گندم طراحی شده است، می بینیم که طراحان یک تم تک رنگ را برای بیان پیام خود انتخاب کرده است. این یک استراتژی خوب است زمانی که شما فقط یک هدف منحصر به فرد برای انتقال دارید.

رنگ ها برای فرهنگ ها و مردم مناطق مختلف می توانند معانی مختلفی داشته باشند. بنابراین قبل از انتخاب رنگ برای طرح، مخاطبان هدف خود را به طور کامل درک کنید. و به خاطر داشته باشید، رنگ هایی که انتخاب می کنید باید با هویت برند شما مطابقت داشته باشند و کل طرح را در کنار هم قرار دهند.

۴. از فونت ها برای سلسله مراتب بصری استفاده کنید

تنها راه برای جلب توجه مردم، انتقال آرام و بردن آنها به سمتی است که باعث می شود بدون اینکه متوجه شوند ورق را برگردانند. اکنون در یک ویدیو می توانید از صدا و فریم های اتصال برای این کار استفاده کنید. اما در یک رسانه بازاریابی مبتنی بر متن به چه چیزی نیاز دارید؟

چگونه می توان سلسله مراتب بصری را ایجاد کرد؟ خب، استفاده از تایپوگرافی ساده ترین و موثرترین تکنیک برای ایجاد سلسله مراتب بصری در طراحی است. در بازاریابی و طراحی کاتالوگ و سایر ابزار های بازاریابی چاپی، راز ایجاد یک سلسله مراتب بصری استفاده از فونت های مناسب است.

۵. سبک طراحی مناسب برای برند خود را انتخاب کنید

شما می توانید پیام های زیادی را از طریق بیان کنید بدون اینکه چیزهای زیادی بگویید. آیا تا به حال بلافاصله موضوع یک مهمانی را از خود نحوه ی دعوت درک کرده اید؟ در مورد یک تبلیغ رسانه های اجتماعی که دارای یک تصویر و یک وب سایت است، چطور؟ آیا روی آن کلیک کردید زیرا تصویر برای گفتن آنچه باید بدانید کافی بوده؟

در تمام این موارد، سبک طراحی که تیم طراحی انتخاب کرده بود برای انتقال پیام خود با شما کافی بود. در واقع این سبک طراحی است که بیش از هر چیز دیگری پیام و هدف شما را منتقل می کند. به همین دلیل است که تیم طراحی طرح گندم توصیه می کند بر روی سبک طراحی مناسب برای کاتالوگ های خود تمرکز کنید. مسیرهای زیادی برای پیمودن وجود دارد، اما باید سبک طراحی را بر اساس اصولی انتخاب کنید که به شما خواهیم گفت:

طرح خود را با توجه به سلیقه مشتریان هدف انتخاب کنید: برای مثال اگر مخاطبان شما کودکان هستند با توجه به گروه سنی آنها رنگ ها و المان ها را انتخاب کنید. اگر هویت برند جسورانه و رنگارنگی دارید، سبک طراحی مینیمالیستی به نفع شما نیست.

لحن پیام را می رساند: همانطور که زبان بدن و لحن صوتی یک شخص بر پیام تأثیر می گذارد، استفاده تبلیغ کننده از عناصر و کلمات مختلف پس زمینه می تواند بر تفسیر یک تبلیغ تأثیر بگذارد. لحن های بی اثر یا خارج از هدف در تبلیغات می تواند از نظر تأثیر مخاطب و متقاعد کننده بودن تبلیغ منجر به شکست شود. تنظیم لحن مناسب بخشی از معنای برند را در تبلیغات شما منتقل می کند. جلب توجه بیننده، شنونده یا خواننده به پیام شما کلید متقاعدسازی است.

هویت برند شما را تقویت می کند: استفاده از المان ها و عناصر ثابت در طراحی باعث تقویت حافظه مخاطبان می شود که از قوانین برند سازی نیز می باشد.

۶. طرح کلی را برای یک روایت یکپارچه انتخاب کنید

ما از اهمیت جریان در پیام ها در بازاریابی و طراحی کاتالوگ صحبت کردیم، پس چگونه می توانیم در مورد اهمیت طرح بندی صحبت نکنیم؟ چیدمانی که انتخاب می کنید مخاطبان شما را در نحوه خواندن مطالب راهنمایی می کند. اگر متن اشتباهی را در قسمت اشتباهی قرار دهید، تأثیر زیادی بر تجربه کاربر خواهد داشت و تمام تلاش‌های شما را از بین می‌برد.

بنابراین قبل از اینکه کاتالوگ خود را طراحی کنید، محتویات را درک کنید و تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید آنها را در صفحات قرار دهید. بله، حجم محتوای شما تعیین می‌کند که کاتالوگ چه ابعاد و به چه تعداد برگه ای نیاز دارد، اما چیدمان و چین‌ها به داستان شما بستگی دارد.

به عنوان مثال، شما می‌خواهید به مهم‌ترین بخش‌های اطلاعات دسترسی آسان داشته باشید و در اطلاعات در یک صفحه فراخوان پنهان نشوند. CTA(Call to Action) شما باید در بیرونی ترین قسمت باشد تا حتی اگر مشتری شما آن را به طور کامل نخواند، بازهم به سادگی بتواند به اطلاعات تماس شما دست پیدا کند.

۷. با تصویر جلد مناسب مخاطب را جذب کنید

جلد کاتالوگ شما اولین برداشت از محتویات داخل آن خواهد بود. بنابراین، اگر آن را به خوبی طراحی کنید، جلد شما خوانندگان را تشویق می کند تا داخل کاتالوگ را نگاه کنند. چاپ کاتالوگ یک روش بازاریابی موثر است، که اگر بتواند خوانندگان را وادار به باز کردن آن کند، شما در گام اول بازاریابی و طراحی کاتالوگ موفق شده اید.

با داشتن چنین نقش مهمی، انتخاب تصویر جلد خود را ساده نگیرید. هنگامی که در حال نوشتن خلاصه ای از موارد مهم برای طراحی هستید، به تیم طراحی خود بگویید که می خواهید مشتریان هنگام دریافت آن چه احساسی داشته باشد. همچنین از تاثیرات عکاسی صنعتی یا همان عکاسی محصولات غافل نشوید؛ تصاویر ناگفته های شما در یک ابزار تبلیغاتی را بیان می کنند و برای جلب اطمینان مشتریان بالقوه ضروری است.

کلام اخر

حال که تا پایان این مقاله با ما همراه بوده اید و نکات مهمی درمورد بازاریابی و طراحی کاتالوگ و اثرات آن در توسعه فروش را یادگرفته اید زمان آن است که دس به کار شوید و مزایای این ابزار تبلیغاتی استفاده کنید.

شرکت تبلیغاتی طرح گندم با ساله تجربه در زمینه ی طراحی و چاپ انواع کاتالوگ ها و ابزار های تبلیغاتی دیگر توانسته است در میان رقبا و در کنار برندهای معتبر سابقه ای درخشان از خود برجای بگذارد؛ جهت دریافت مشاوره رایگان و مشاهده ی نمونه کاتالوگ کافی است با کارشناسان ما در ارتباط باشید.

• موفقیت در استراتژی های فروش بازار کسب‌‌وکار امروز با برقراری ارتباطات موثر تجاری
• نامزد دوم کشت فراسرزمینی
• برنامه‌های روابط‌عمومی بیمه تجارت‌نو در سال‌جاری
• نقش جدید کسب و کارها در عصر دیجیتال
• دولت از ورود صنعت خرده‌فروشی به بازار سرمایه حمایت کند

تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.

استراتژی های موفقیت در بازار دیجیتال از مدیر عامل ناوتیکال

با وجود رشد غیرقابل توقف مدل بازار آنلاین، ایجاد بازارهای تجارت الکترونیک همچنان چالش برانگیز است. فروشندگان، برنامه‌های شخص ثالث، دستگاه‌ها و ترجیحات مصرف‌کننده زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.

سوال دیگر در مورد حضور آنلاین شما نیست. این در مورد این است که تا چه حد می توانید برسید.

به همین دلیل است که رایان لی به همراه نیکلاس هالوسا و جیمز تروسبی، بنیانگذاران، تصمیم به ایجاد Nautical Commerce، یک پلتفرم چند فروشنده با هدف دستیابی به فناوری بازار برای مشاغل در هر اندازه، از استارت آپ گرفته تا شرکت، گرفتند.

در این مصاحبه به سبک پرسش و پاسخ، لی الهام‌بخش تاسیس Nautical، مشکلات رایج مارک‌های تجارت الکترونیک و اینکه چگونه کارآفرینان می‌توانند در رقابت امروزی پیشتاز باشند را به اشتراک می‌گذارد.

بیایید نگاهی به تجربیات و توصیه های او بیندازیم.

داستان پایه گذاری ناوتیکال

در ماه ژوئن، Nautical Commerce 30 میلیون دلار برای توسعه فناوری بازار چند فروشنده جمع آوری کرد.

لی به SEJ گفت: "این بودجه تاییدی است بر این که ما روی مشکل درست تمرکز می کنیم، به ویژه موضوعی که تاثیر زیادی بر بازار تجارت الکترونیک دارد."

«به‌علاوه، بازارهای مختلفی وجود دارد، و در حال حاضر، ما عمدتاً بر روی چند مدل بازار متمرکز شده‌ایم. این بودجه به ما این امکان را می دهد که شبکه را کمی گسترده تر کنیم و به سازمان های بیشتری که رویای تبدیل شدن به بازارهای چند فروشنده را دارند کمک کنیم.

چه چیزی الهام بخش شما برای راه اندازی Nautical شد؟

رایان لی: سه چیز وجود داشت که من را برای تأسیس Nautical الهام کرد:

یک: من این فرصت منحصر به فرد را داشتم که پشت حجاب را بررسی کنم و ببینم که بسیاری از سازمان ها با مشکل مشابهی روبرو هستند که می خواستند تجارت چند فروشنده را فعال کنند، اما این فناوری قابل دسترسی نبود.

من فرصت روشنی را برای پلتفرم بازار ناوتیکال دیدم تا این مشاغل را بسیار سریعتر از جدول زمانی اجرای دو تا سه ساله و هزینه های سرمایه هنگفت تقویت کند.

دو: تجربه قبلی من واقعاً در تقاطع تجارت، فین تک و تدارکات قرار داشت. این شامل زمان کار من در اپل و راه‌اندازی Apple Pay در سطح بین‌المللی، نقش من به‌عنوان مدیر ارشد محصول در استارت‌آپ فین‌تک و کار برای یک استارت‌آپ لجستیک B2B است.

تمام کارهایی که تا به امروز انجام داده ام به شدت بر روی دفتر کار متمرکز بوده است. من علاقه زیادی به بک آفیس و فرصت های سئو و کاهش کارهای دستی و کار فشرده دارم.

سه: دیدم که بسیاری از خرده فروشان در تلاش هستند که هم شرکت های فناوری و هم خرده فروش باشند. اکثر شرکت های فناوری 90 درصد حاشیه سود دارند. خرده فروشانی که کالاهایی را تولید و توزیع می کنند که در نهایت به دست مصرف کنندگان می رسد، این کار را نمی کنند. از آنجایی که خرده‌فروشان با حاشیه‌های کم کار می‌کنند، نمی‌توانند مانند یک شرکت فناوری بسازند.

ما سازمان‌هایی را دیده‌ایم که سعی می‌کردند هر دو باشند – Sears، JCPenney، Borders – و در نهایت شکست خوردند زیرا روی بزرگترین ارزش خود برای مشتریان متمرکز نبودند.

غلبه بر موانع تجارت الکترونیک

به نظر شما دردسرهای رایج برندهای تجارت الکترونیک چیست؟ آیا چند استراتژی برای نزدیک شدن به آنها دارید؟

RL: یکی از متداول ترین دردسرهای برندهای تجارت الکترونیک این است که خطوط تولید جدید را در مقابل مشتریان با قصد خرید قرار دهند. ما در این دنیایی بوده‌ایم که بازاریاب‌ها با پخش تبلیغات در همه جا، شبکه را پراکنده می‌کنند.

برای مدتی، فهمیدن اینکه خریداران شما کجا هستند، نسبتا آسان بود، اما اکنون - با تغییرات حریم خصوصی در iOS 14 - یافتن مشتریان و هدف قرار دادن تبلیغات بسیار دشوارتر شده است.

در حال حاضر، ارائه تمام محصولاتی که مصرف‌کننده می‌خواهد هنگام ورود به سایت شما و همچنین شرکت در بازارها ضروری است. وقتی خریداران از یک بازار بازدید می کنند، قصد خرید بیشتری دارند. من هیجان زده هستم که ببینم چگونه بازارها رشد می کنند و به کانالی برای افزایش درآمد تبدیل می شوند.

یکی از بزرگترین اما کم استفاده ترین فرصت در بازار SaaS در حال حاضر چیست؟

RL: بسیاری از کسب‌وکارها بر بهینه‌سازی تجربه خرید متمرکز هستند. اما برای بازارها، توزیع‌کنندگان یا هر کسب‌وکاری که تامین‌کنندگان روی پلتفرم خود دارند، از بین بردن اصطکاک برای فروش و مشارکت در آن اکوسیستم به همان اندازه مهم است.

کم استفاده ترین جنبه SaaS اتوماسیون پشتیبان است که شرکت هایی مانند Nautical به دیجیتالی کردن آن کمک می کنند. بسیاری از شرکت ها به صورت آنلاین دیجیتالی می شوند و می توانند استراتژی های فروش از تجارت الکترونیک پشتیبانی کنند، اما در پشت آفیس دیجیتالی نمی شوند.

سازمان‌ها تمایل دارند منابع نیروی کار را برای مشکلی که در نهایت باید به صورت خطی با رشد درآمد مقیاس‌بندی کنند، مصرف کنند. Nautical می‌تواند به کسب‌وکارهایی که از مدل بازار استفاده می‌کنند کمک کند تا بدون نیاز به اضافه کردن خطی تعداد کار برای رشد، مقیاس‌شان را افزایش دهند.»

چه توصیه‌هایی برای سایت‌ها و مارک‌های تجارت الکترونیک نوپا دارید تا به آنها کمک کنید تا به سمت راست حرکت کنند؟

RL: برای سایت‌های تجارت الکترونیک و مارک‌هایی که می‌خواهند روی پای راست حرکت کنند، مطمئن شوید که سعی نمی‌کنید خودتان تجارت الکترونیکی خود را بسازید.

از فناوری توانمندی استفاده کنید که شما را به سرعت راه‌اندازی می‌کند تا بتوانید مدل کسب‌وکار خود را تأیید کنید و با بردارها و محصولات جدید آزمایش کنید.

کسب‌وکارهایی که فکر می‌کنند می‌توانند هم خرده‌فروش باشند و هم یک شرکت فناوری، در نهایت شکست می‌خورند. شما باید مسیری را انتخاب کنید.»

اگر بخواهید نقش و ارزش یک بازاریاب دیجیتال را خلاصه کنید، آن چه خواهد بود؟

RL: «دنیا دیجیتال است. امروزه بازاریابی دیجیتال صرفاً بازاریابی است. برای بسیاری از شرکت‌ها، وب‌سایت شما نام تجاری عمومی شماست.

یک بازاریاب دیجیتال باید بیشتر از کلیک ها و تبلیغات پولی تمرکز کند. آنها باید عمیقاً مخاطبان خود را درک کنند تا به آنها محتوای مفید ارائه دهند و پیوند قوی با برند ایجاد کنند."

سرعت برنده رقابت است

توصیه ای برای بازاریابان جوانی که آرزوی نقش رهبری در سئو، کاربرد داده و فین تک را دارند، دارید؟ در مورد کسانی که استارت آپ های خود را راه اندازی می کنند چطور؟

RL: اصطلاحی که در اینجا طنین انداز می شود «فلج تحلیلی» است. هیچ مقدار داده ای وجود ندارد که بتواند به شما یاد دهد که فقط از انجام آن چه چیزی یاد بگیرید.

توصیه من به کارآفرینان جدیدی که می‌خواهند پروژه‌های علاقه‌مند یا ایده‌های تجاری خود را تأیید کنند این است که پلتفرمی بیابند که به شما امکان می‌دهد مدل کسب‌وکار خود را در سریع‌ترین زمان ممکن و با کمترین سرمایه اولیه تأیید کنید.

تدوین یک برنامه بزرگ که دو تا سه سال طول می کشد تا اجرا شود، بسیار آسان است. مشکل این است که دو تا سه سال و سرمایه گذاری شما هرگز پس نخواهید گرفت. اگر بتوانید آن را به 30، 60 یا 90 روز افزایش دهید، به دلیل سرعت ورود به بازار، مزیت آشکاری نسبت به هر رقابتی به شما می دهد. و سرعت برنده است.

من هنرهای رزمی تمرین می کنم و یک ضرب المثل داریم: سرعت بر قدرت و تکنیک بر سرعت. سرعت همیشه کسی را شکست می دهد که حروف بزرگتر است زیرا شما سریعتر یاد می گیرید.

تکنیک در این قیاس داشتن تجربه در آن صنعت است. حتی اگر تجربه تجارت الکترونیک ندارید، سرعت مطمئناً چیزی است که می توانید به عنوان یک مزیت نسبت به افرادی که به خوبی سرمایه گذاری می کنند داشته باشید.

استراتژی حسن یزدانی مقابل تیلور اشتباه بود

دلیل شکست حسن یزدانی پرسش روز ورزش ماست. پرسشی که احتمالا یکی از بهترین ها برای پاسخ به آن علیرضا حیدری باشد. قهرمان پیشین جهان و المپیک که سال ها کشتی هایش با کورتانیدزه نماد مسابقات کشتی برای کشتی دوستان دنیا و البته علاقمندان ایرانی بود.
مسابقاتی که البته بیشترش طعم گس شکستش سهم قهرمان ایرانی می شد. علیرضا حیدری که سابقه حضور در سمت نایب رئیس فدراسیون کشتی و سرمربی تیم ملی را هم تجربه کرده است ، حالا به آنالیز دلایل شکست قهرمان نامی ایران ، ماجرای قهر مجدد محمد بنا پرداخته و نظراتش را خیلی صریح بیان کرده است.
او که البته سینما را تجربه کرده است در این گفت و گو درباره سریال یاغی ، سریال خبرساز این روزها هم حرف زده . اگرچه سریال را کامل ندیده اما بر اساس تصاویری از سریال که در شبکه های اجتماعی دیده اعتقاد دارد نمایش علی شادمان در دوبنده یک کشتی گیر توانسته است برای مخاطبان ایجاد جذابیت کند.

این روزها بحث‌های زیادی برای باخت حسن یزدانی مقابل تیلور هست، شا خودتان در دورانی که کشتی می‌گرفتید رقیب مستقیم داشتید، فکر می کنید مهم‌ترین عامل این شکست چه بود و چرا این رقابت مثل همیشه پایاپای نبود؟

استراتژی حسن یزدانی اشتباه بود. حسن یزدانی کشتی‌گیر هجومی است، باید دفاع هم بکند که در قالب حمله هوای خودش را داشته باشد، اما وقتی در قابل دفاعی می اید انگار اصلا دیگر کشتی را بلد نیست. وقتی این شکلی می شود قرار نیست ما ببریم. وقتی حمله کنی و امتیاز بگیری برنده می‌شوی ولی وقتی در لاک دفاعی هستی امتیاز نمی‌گیری. اگر کسی زرنگ تر باشد شاید بتواند. این تکنیک دفاعی برای او اشتباه بود. حسن اگر زودتر حمله می کرد، شرایط عوض می‌شد. تکنیک تیلور این بود که سر و گردن را به حسن می‌داد بعد پایش را می‌گرفت.

سال قبل وقتی حسن برنده شد خیلی گفتند تکنیک درست این است که زیر کتف تیلور بزند چون او خیلی قوی است.

سال قبل حسن استراتژی های فروش می‌رفت پایین زیر کتف می‌زد و تیلور اذیت می‌شد. امسال می‌آمد پایین، سر و گردن را می‌داد به حسن، یک تکان می‌داد و پای حسن را خاک می‌کرد.

خب امسال آقای دبیر می‌گفتند کشتی یعنی این که ما زیر بگیریم، انگار که ما در این یک سال فکر می‌کردیم تیلور باز هم با همان سبک می‌آید، اما اساسن سسیتم کشتی را تغییر داده بود.

نه، حسن که این بار اصلا نتوانست پا بگیرد.

خب علیرضا دبیر می گوید کشتی ما با پا است و چون پا نگرفتیم باختیم.

این موضوع دیگری است. موضوع این است که کشتی حسن یزدانی با تیلور قابل مقایسه با بقیه کشتی ها نیست. این کشتی، کشتی رکوردی است و نمی‌توان خطر و ریسک کرد. اصلا نمی‌شود راحت کشتی گرفت، در این مدل کشتی‌ها هم خودت و هم حریفت به ناچار بخشی از کشتی را نمی‌گیرید. در این مدل کشتی هر دوطرف منتظر این هستند که یک جا واکنشی رفتار کنند و امتیاز بگیرند یا اینکه یک طرف عجله کند که این اتفاق هم زیاد می‌افتد. پا گرفتن و این ها برای بقیه کشتی هاست، موضوع این است که حسن یزدانی توسط حریف تحلیل شده بود و ما با سبک پارسال آمدیم. موضوع این بودکه ما این بار با شرایط دیگری مواجه شدیم. ممکن است مربی های ما برای این ماجرا، سال های بعد نسخه ای بپیچند یا برایش مشورت بگیرند ولی ما وسط این کشتی شک شدیم و در این کشتی راهی به جایی نمی‌بردیم. خود تیلور عمدا سر و گردن را به حسن می داد، از آن پایین یک چپ و راست می کرد و خاک می کرد. اصلا ماجرایی پیش آمد که قابل جمع کردن نبود.

نخودی هم دوباره به باروز باخت تا با ۱۴ باخت از نسل ‌های مختلف ما مقابل این کشتی‌گیر که سن و سال دار هم شده، برد این کشتی‌گیر دست نیافتنی شود، به نظر شما راز این موفقیت برای باروز چیست؟

وقتی بخواهید یک ساختمان را خراب کنید باید پایه‌هایش را خراب کنید. باروز وقتی با ما کشتی می گیرد احساس امنیت می‌کند و این اشتباه است. من به این که فن ها را چگونه می‌زند کاری ندارم. اگر سخت تر از این بود اصلا باروز نمی‌آمد. کسانی که مقابل باروز اند باید حمله کنند. ما باید به او هجوم بیاوریم. نهایت این است که پای کشتی‌گیر را می‌گیرد، بیشتر از این چیزی نیست. باید حمله کنیم و تلاش کنیم زمین نخوریم، اگر زمین نخوریم یک کاری می توانیم بکنیم. شاخصه مهم کشتی گیر این است که لحظه اول زمین نخورد و بعد یک کاری بکند. ولی واقعیت این است که باروز کار سختی برای گرفتن پای کشتی گیر ما نداشت. این را در حسن یزدانی هم دیدیم، وقتی پایش گرفته می‌شد مقاومتی نداشت. وقتی پایت را می‌گیرند باید مقاومت کنی و اجازه کار را ندهی. این ها باید برای المپ برطرف شود.

برای المپیک این بحث هست که بین کامران قاسم‌پور و حسن یزدانی یکی را انتخاب کنیم و این رقابت بین این دو کشتی‌گیر ایجاد شود، نظر شما چیست؟

خب دو تا مدال بهتر از یک مدال است، مثلا اگر من بودم می‌ذاشتم حسن یزدانی کشتی‌اش را بگیرد. ولی خب ممکن است چیز دیگری مورد تصمیم گیری قرار بگیرد. اگر من رئیس فدراسیون بودم، دو تا مدال، چه نقره چه برنز را ترجیح می‌دادم.

یعنی وزن ها را تغیر می دادید که به هم نخورند؟

بله، این یک تصمیم استراتژیک است اما برای خود ورزشکار این جاه طلبی که به وزنی برود که یک قهرمان بزرگ آنجاست، یک ریسک قشنگ است. خود من در دوران کشتی ام همین کار را کردم. از نظر مدالی شاید این تصمیم برای تیم خوب نیست اما از نظر جاه طلبی ورزشکار ، این تفاوت دارد. اگر این دو نفر به هم بخورند اتفاق دیگری می‌افتد. دیگر احساس امنیت نمی‌کنند و باعث می‌شود هر دو رشد کنند. این احساس امنیت نکردن و با هم کشتی گرفتن بسیار مثبت است.

یعنی این ترس برای بازیکنان خوب است؟

بله، اینکه ورزشکاران تصمیم بگیرند و فدراسیون هم بگذارد این ها در طول مدت قبل از مسابقات حساس با هم کشتی بگیرند، بد نیست، چون حسن هم رشد می‌کند هم قاسم پور قاسمپور به خاطر کشتی گرفتن با حسن بیشتر تمرین می‌کند و راحت‌تر و بهتر کشتی می گیرد. من فکر می‌کنم خیلی خوب است که این دو نفر در یک وزن کشتی بگیرند. حالا انتخاب هر چه بود موردی نیست.

خوب است در رقابت های لیگ و جام تختی این اتفاق بی‌افتد؟

حتما خوب است. باز از خودمان مثال بزنم. مثلا عباس جدیدی از کشتی‌گیر های خوب و به نام ایران بود، من ۸۵ تا بودم و مدال می گرفتم. منطقی این بود همان جا بمانم و وزن کم کنم ولی ترجیح دادم برای پیشرفت به وزن بالاتر بروم و ریسک مباره با او را پذیرفتم . تصمیم سختی بود اما انجامش دادم. ممکن است با تغیر وزن در مسابقات جهانی ببازیم ولی این مهم است که کشتی گیر شهامت چنین ریسکی را داشته باشد. باز می گویم برای کاروان دو تا مدال با هر رنگی خیلی بهتر از یک مدال است اما این درباره ورزشکار فرق دارد و باید با هم کشتی بگیرند. این فرم کشتی لذت بخش است ولی نسل جدید کمتر سراغ چنین کاری می رود. بچه ها فکر می کنند در وزن شان می مانند و سختی اش را تحمل می کنند و وزن کم می کنند اما همان جا مدال می گیرند و احتمالا برای مدال های شان در استان از پاداش ها و تشویق هایش استفاده می کنند. این اما کوتاه مدت است و روحیه کشتی گیر باید همراه با ریسک پذیری باشد برای کارهای بزرگ. داشتن این شجاعت عالی است. با هم کشتی گرفتن این دو نفر برای هر دو نفر و برای کشتی عالی است.

نتایج نه چندان خوب بچه های فرنگی و استفای دوباره آقای بنا بحث داغ این روز هاست، خیلی ها به خصوص بعد از مدال گرفتن علی ارسلان خارج از ایران، معتقد هستند دوران بنا تمام شده است و باید طرح نو داشت، خیلی ها هم این حرف ها را نامردی در حق بنایی می دانند که عمرش را برای کشتی گذاشته است. نظر شما چیست؟

یک حکایت قدیمی است که می گویند یک نقاش به دستور پادشاه ، یک نقاشی کشیده بود ، بعد از تمام شدن نقاشی ، پادشاه ۶ نقاش دیگر را صدا کرد و گفت درباره تابلو نظر بدهید. هر کدام ایرادی به گوشه ای از کار گرفتند و نقاش اصلی فقط سکوت کرد. حرف ها که تمام شد ۶ برگه خواست و گفت لطفا حالا همین هایی که گفتید را بکشید. این حکایت منتقدان با محمد بناست. کسی که ایراد ندارد مرده خوابیده در قبرستان است. کسی که کاری نمی‌کند اشتباه هم ندارد. کسی که خوابیده خطایی نمی کند. چون خوابیده است. محمد بنا کشتی کشتی فرنگی ما را از نو ساخته . این هایی که امروز از او انتقاد می کنند اصلا صلاحیت این کار را ندارند. بنا برای کشتی فرنگی ما خیلی زحمت کشیده. ولی نکته ای خب در این مسیر الان و همیشه اشکالاتی هم در کاربوده که باید برطرف شود. تاریکی ها باید برطرف شود. محمد بنا باید متوجه شود که باید کمک بگیرد.

بر اساس شناخت شما از محمد بنا این اتفاق می‌افتد؟

من با علیرضا دبیر صحبت کردم، گفتم با بنا صحبت کن. محمد بنا باید برنامه دهد. به اضافه این که کاری که همه می‌کنند را باید بکند. باید کمک بگیرد. ممکن است انتخاب دیگری داشته باشد ولی باید کمکش کرد. من بحث بدنسازی و شیوه تمریناتش را چون ندیدم ، قضاوت نمی‌کنم ولی حرفه‌ای‌ گری این است که بر کار او باید نظارت شود . او باید بپذیرد که نیاز دارد مکانیسم انتخابی را بپذیرد و برگزار کند. حالا ممکن است در نهایت دو تا انتخابش هم با انتخابی فرق داشته باشد اما پایبندی به انتخابی به نفع خودش هم هست و انگیزه ورزشکاران را هم بیشتر می کند. حیف است محمد بنا را کنار بگذاریم. من با بنا صحبت کردم، به بنا گفتم استراتژی های فروش مثل برنجی که در مازندارن و گیلان در می‌آید، ریشه تو هم در کشتی است. این نظر من در مورد محمد بنا است. ریشه او برای کشتی است. مثل پرتقالی که در شمال در می‌آید و در تهران در نمی‌آید. محمد بنا برای جای دیگری نیست. حالا باید به این درخت رسیدگی شود، باید به آن آب داد. چیزهایی نیاز است که در مشارکت به دست می‌آید. این که بنا بعضی وقت ها کمک نمی‌گیرد اشکال کار است. کمک نگرفتن است که گاهی آسیب می‌زند. به نظر من محمد بنا از همه کسانی انتقادش می‌کنند بهتر است و باید باشد. ولی هم کمک بگیرد و هم کمک بخواهد. اگر کمک نگیرد کار خراب می شود.

جدای از تیم ملی کشتی ، یک بحث داغ داغ درباره کشتی ، سریال یاغی است. سریالی که موضوعش کشتی است. خیلی ها می گویند باعث افزایش علاقمندی به کشتی شده است.

نه من ندیدم. ولی تعریفش را زیاد شنیدم و شنیدم که از آن استقبال هم شده و درباره کشتی هایش هم زیاد حرف می زنند.

سریال در مورد قهرمانانی است که سوخته اند و وارد خلاف شدند. همان هایی که اول انقلاب زیاد داشتیم. آمار نشان می‌دهد این سریال باعث شده علاقه‌مندان به کشتی بیشتر شوند و رواج پیدا کند. این چند سال علاقمندی کودکان به کشتی خیلی کم شده بود اما می گویند این سریال و پخش مسابقات جهانی و قهرمان سازی از بچه های تیم ملی باعث شده دوباره تب کشتی داغ شود. به نظرتان این اتفاق ها به اوجگیری کشتی کمک می کند؟

قطعا به این کارها نیاز داریم. الان مدام می‌گویند چرا قهرمان نوجوان‌های ما فلان ستاره یا هنرپیشه خارجی هستند. خب ما کی ستاره ساختیم از بچه های خودمان. کی چیزی ساختیم که برای مردم جذاب باشد؟ هدف گذاری رسانه های ما چیز دیگری است ، بعد وقتی جامعه انتخاب اشتباه می‌کند می‌گویند چرا؟ مثلا می‌گویند چرا انتخاب بچه ما یک قهرمانی یا یک کسی در اروپا است؟ استراتژی های فروش شما چه کار کردید که بچه این انتخاب را نکند؟ چه چیزی کاشتی که درو کنی؟ برنامه سازی ای نمی کنند، پولی هم بابت چیزی نمی دهند،جلو تبلیغات هم می گیرند. وظیفه رسانه است که برنامه سازی کند و ما چون مدیرانمان یا تنبل هستند، یا تعصب ندارند، یا خسیس هستند و نمی خواهند پول خرج کنند، برنامه هایی را می سازند که برایشان دیکته می کنند. یک دوربین می گذارند در استادیوم آزادی و همین. اگر واقعا می‌خواهی در فرهنگ جامعه تاثیر بگذاری باید کار کنی، فکر کنی و آمپر بسوزانی. این که این سریال آمده و طرفدار پیدا کرده و مردم هم می بینند ، می تواند به نفع کشتی شده باشد نمی توانم با قاطعیت بگویم چون، سریال را ندیدم. ولی این که مردم دوست دارند حتما خوب است. هدف‌گذاری باید درست باشد، نباید اغراق کنیم. باید تصویری باور پذیر و قابل باور به مردم بدهیم. مثلا در مورد تختی هم فیلم ساختند، تختی هم بسیار بزرگ است اما در نشان دادن او هم اغراق شده است. پوریای ولی را هم طوری بزرگ کردیم که باورش برای نوجوان ها سخت باشد. ما بعضی وقت ها اسطوره ها را آن قدر بزرگ می‌کنیم که بقیه را تحقیر می‌کنیم. این درست نیست . باید طوری بسازیم که باور پذیر باشد. امیدوارم در این سریال این اتفاق افتاده باشد.

بحث مان درباره نمایش خود کشتی توسط یک هنرپیشه جوان است که از آن استقبال هم شده. احتمالا بریده های این کشتی ها را در اینستاگرام و تلگرام دیدید؟

اینستاگرام که ندارم اما بعضی از تیزرهایش که فکر کنم تبلیغاتی هستند را دیدم. البته این ها خیلی کوتاه هستند ولی صحنه های کشتی اش را در همین حد دیدم.

می‌خواهم بدانم قسمت های مربوط به مسابقه کشتی از نظر شما خوب درآمده یا نه؟

از نظر فن و تاکتیک کشتی که خب قطعا وقتی من کشتی گیر می بینم ، با کشتی واقعی تفاوت دارد. چون هنرپیشه صحنه ها را چند هنرپیشه دارند اجرا می کنند و واقعا کشتی گرفتن برای شان سخت است، هنرپیشه ای که این صحنه ها را بازی می کند که کشتی گیر نیست. ولی برای مردم عادی قابل باور است. طوری ساخته شده که مردم آن را پذیرفتند . بعضی دیالوگ هایش بامزه و طبیعی و خوب باشد. این صحنه ها باید طوری باشد که مردم باورش کنند و حس کنند کشتی می بینند. قطعا من کشتی گیر وقتی می بینم نظرم فرق کند. همان طور که مثلا وقتی تام کروز هواپیمای f۱۴ را می‌راند استراتژی های فروش از نظر یک خلبان تمام کارهایش درست به نظر نیاید یا ایراداتی بگیرد اما اگر برای مردم باورپذیر باشد یعنی موفق بوده است .از نظر من این کار برای عموم مردم و بخصوص بچه ها خوب است چون به کشتی علاقه‌مند می شوند. از نظر من فدراسیون کشتی باید یک بودجه هایی را برای ساخت این سریال ها در نظر بگیرد. بالاخره باید علاقه‌مندی ایجاد شود.

وزارت فرهنگ و ارشاد هم باید این کار را برای رشته هایی مثل فوتبال و تکواندو که اینجا پتانسیل رشد دارد انجام بدهد. باید قهرمان های مان را تبلیغ کنیم. موضوع این است که موضوعات سیاسی باعث شده تا مسئولان از پرداختن به قهرمان های ورزشی و تبلیغ شان بترسند. برای اینکه این بچه ها وقتی اسم در می کنند ، به شورای شهر و یا این طور فضاها می روند و رای می آورند که این خوشایند سیاسی ها نیست. برای همین سیاسی ها می گویند نباید این هارا بزرگ کرد. چون آنها را رد می کنند ، می گویند ورزشکار نباید سیاسی باشد. اسطوره سازی در ورزش درست است، اما بعضی ها خوششان نمی آید. در حالی که نمی گویند خودشان چه عملکردی داشتند که در وقت انتخاب مردم ورزشکاران را به آنها ترجیح می دهند. درستش این است که به یک ورزشکار اهمیت بدهی که در آن ورزش بماند ولی باید بررسی کرد که چرا یک ورزشکار به آن سمت سیاسی می رود و چرا مردم در مقابل سیاسیون ترجیح شان آن ورزشکار می ش