روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و ترسیم کانال قیمت زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
استفاده از الگوی کانال نزولی برای ورود و خروج از موقعیتهای معاملاتی
سرمایهگذاران حجم معاملات و سایر شاخصهای قیمت را به همراه الگوی کانال نزولی زیر نظر میگیرند تا زمان ورود و خروج از موقعیتها را بهتر ارزیابی کنند.
خرید دارایی در روند نزولی میتواند یک اقدام پر ریسکی باشد، چون سرمایهگذاران برای تشخیص معکوس شدن روند تلاش میکنند و با شدت گرفتن روند نزولی، آنها متحمل ضررهای سنگینی میشوند. در مواردی مانند این، شناسایی الگوی کانال نزولی میتواند به معاملهگران در جلوگیری از خرید در روند نزولی کمک کند.
یک کانال نزولی با ترسیم دو خط روند نزولی موازی یکدیگر شکل میگیرد که حرکت قیمت دارایی را محدود میکند.
مفهوم کانال نزولی
در یک روند نزولی، حرکت قیمت باعث میشود تا چندین سطح مقاومت پایینتر از مقاومتهای قبلی (lower highs) و چندین سطح حمایت پایینتر از حمایتهای قبلی (lower lows) تشکیل شوند. اگر به وسیله دو خط موازی سطحهای مقاومت را به یکدیگر و سطحهای حمایت را به هم وصل کنیم، یک کانال نزولی تشکیل میشود. خط روند اصلی ابتدا در جایی که دو یا چند سطح مقاومت به هم وصل میشوند، ترسیم می شود. سپس یک خط موازی (موسوم به خط کانال) با آن رسم میشود که سطوح حمایت را به هم وصل میکند.
قیمت در داخل یک کانال نزولی حرکت خود را به سمت پایین ادامه میدهد، در حالی که فروشندگان در هر روند صعودی جزئی به سمت خط روند اصلی اقدام به فروش میکنند.
کانال نزولی
نمودار بالا نشان میدهد که دارایی در یک روند نزولی قرار دارد و سطحهای مقاومتی پایینتر از مقاومت قبلی و سطحهای حمایتی پایینتر از حمایت قبلی خود تشکیل میدهد. خط روند اصلی با متصل کردن دو سطح مقاومت به یکدیگر (مشخص شده با بیضی) و خط کانال با وصل کردن دو سطح حمایت به یکدیگر ترسیم میشوند.
با شکست خطوط کانال چه اتفاقی میافتد
وقتی قیمت به خط کانال میرسد، خریداران قیمت را معقول و جذاب میبینند و برای خرید وارد موقعیت میشوند. بنابراین قیمت به سمت خط روند اصلی حرکت میکند، ولی فروشندگان اجازه ادامه روند صعودی را نمیدهند. در نتیجه آنها با رسیدن قیمت به خط روند اصلی اقدام به فروش میکنند و روند قیمت، نزولی باقی میماند.
معاملات داخل کانال معمولا بدون برنامه قبلی هستند، اما بین این دو خط محدود میشوند. شکست به زیر کانال نشان میدهد که حرکت نزولی سرعت گرفته و میتواند منجر به کاهش سریع قیمت شود.
برعکس، شکست به بالای کانال نزولی نشان دهنده تغییر احتمالی روند است. گاهی اوقات چنین شکستهایی باعث شروع یک روند صعودی جدید میشوند. اما در برخی مواقع، قیمت پس از تشکیل یک منطقه محدود معاملاتی، روند نزولی خود را از سر میگیرد.
شکست به بالای کانال نزولی
نمودار روزانه قیمت تتا
نمودار بالا توکن تتا را در یک کانال نزولی نشان میدهد که خط روند اصلی آن با وصل کردن دو سطح مقاومت تشکیل شده در 16 آوریل و 9 مه شکل گرفته است. با وصل کردن سطحهای حمایت به یکدیگر در جهت موازی با خط روند اصلی، خط کانال تشکیل شد.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، قیمت تا حد زیادی بین این دو خط در نوسان بود. روندهای صعودی در 17 ژوئن قیمت را به بالای کانال رساندند، اما نتوانستند قیمت را در سطوح بالاتر حفظ کنند. روندهای نزولی خیلی سریع قیمت را به داخل کانال برگرداندند و خریداران را به دام انداختند.
چند کاهش به زیر خط کانال رخ داد، اما دنباله بلند شمعها بیانگر آن است که خریداران از فرصت استفاده کرده و در هنگام کاهش قیمت ترسیم کانال قیمت به سطوح پایینتر اقدام به خرید کردهاند. این نشان میدهد که خط روند اصلی یک مقاومت قوی و خط کانال یک حمایت قوی است.
سرانجام، قیمت در 24 جولای به بالای کانال شکست و پس از نوسان کوتاه در یک منطقه محدود به روند صعودی خود ادامه داد. این یک شکست واقعی و تغییر روند به صعودی را تایید کرد.
مونرو در یک کانال نزولی
نمودار روزانه قیمت ترسیم کانال قیمت مونرو
مونرو در 23 ژوئن سال 2019 به بالاترین سطح خود رسید و سپس روند نزولی را آغاز کرد. خط روند اصلی کانال با اتصال سطحهای مقاومت تشکیل شده در 8 جولای و 8 آگوست (همان سال) شکل گرفت. خط کانال از سطح حمایت 16 جولای ترسیم شد. قیمت این ارز تا 4 ژانویه سال 2020 در داخل این کانال در نوسان بود.
روندهای صعودی در 5 ژانویه 2020 قیمت را به بالای کانال رساندند و شمع روزانه در بالای آن بسته شد. با جمع کردن ارتفاع کانال و سطح شکسته شده با یکدیگر میتوان هدف قیمت را بدست آورد.
در مثال مونرو، ارتفاع کانال 31.50 دلار بود. با افزودن این مقدار به سطح شکست 51.80 دلار، هدف 83.30 دلار بدست آمد. قیمت این ارز به راحتی از هدف تعیین شده عبور کرد و در 15 فوریه 2020 از سطح 96.90 دلار کاهش یافت.
این نشان میدهد که معاملهگران باید از هدف تخمین زده شده به عنوان راهنما استفاده کنند و پس از تجزیه و تحلیل سایر شاخص ها و الگوهای قیمتی، در مورد بستن موقعیتهای خود تصمیم گیری کنند.
شکست به زیر کانال نزولی
نمودار روزانه قیمت ترا
توکن ترا در 21 مارس به سقف 22.40 دلار رسید. پس ترسیم کانال قیمت از آن، شروع به نوسان در یک کانال نزولی کرد. روندهای نزولی در 18 آوریل قیمت را به زیر خط کانال رساندند، اما نتوانستند آن را در زیر این خط حفظ کنند. روندهای صعودی در 23 آوریل قیمت را دوباره وارد کانال کردند و فروشندگان را به دام انداختند.
روندهای نزولی مجددا در 19 مه قیمت را به زیر خط کانال کاهش دادند. روندهای صعودی در 20 و 21 مه تلاش کردند تا قیمت را به داخل کانال برگردانند، اما موفق نشدند ویک شکست نزولی قوی تایید شد. هدف این الگوی شکست، سطح 5.10 دلار بود و قیمت ترا به کف 3.91 دلار رسید.
پرچمهای صعودی را با کانالهای نزولی اشتباه نگیرید
نمودار روزانه قیمت بیتکوین
قیمت بیتکوین از سطح 17572.33 دلار در 11 دسامبر 2020 به سطح 41950 دلار در ژانویه 2021 افزایش یافت. سپس، قیمت به داخل دو خط موازی اصلاح شد که یک الگوی پرچم صعودی بود و ممکن بود که با یک کانال نزولی اشتباه گرفته شود.
توماس بولکوفسکی، نویسنده کتاب دانشنامه الگوهای نموداری، میگوید وقتی یک الگو کمتر از سه هفته طول بکشد، یک پرچم است. اما طولانیتر از آن میتواند یک کانال در نظر گرفته شود.
در مثال بالا، اصلاح نزولی کمی بیش از سه هفته طول کشید و قیمت پس از شکست به بالای پرچم، روند صعودی خود را از سر گرفت.
کانال کشی در امواج الیوت
ترسیم خطوط کانال یکی از ابزارهای بسیار مهم در تحلیل امواج الیوت محسوب می شود که به واسطه آن نه تنها می توان زیر موجهای مرتبط با هم را تشخیص داد بلکه می توان نقطه هدف موج بعدی را نیز تعیین کرد. کانالها خطوط موازی هستند که کم و بیش حرکات قیمتی یک موج را در بر می گیرند. در الگوی مثلث گرچه خطوط روند، موازی یکدیگر نمی باشند ليكن همچنان ک کانال در نظر گرفته می شوند. در زیر تصویری از کانال ترسیم شده در یک موج پیشرو و همچنین تمام کانال های ترسیم شده در یک موج اصلاحی را مشاهده می نمایید. توجه داشته باشید که خطوط ترسیم کانال قیمت کانال در تمام الگوهای گفته شده در قسمت «الگوها» ترسیم شده است. در شکل مربوط به ساختار اصلاحی (A,B,C) مشاهده می نمایید که چگونه کانال ها در تشخیص زیر موجهای هر یک از امواج C ،B ،A مؤثر می باشند.
کانال کشی در امواج الیوت
امواج مربوط به یک درجه به واسطه ترسیم خطوط کانال قابل شناسایی می باشند به خصوص ساختار امواج پیشرو (۵ موجی)، زیگزاگ ها و مثلث ها. اگر این امواج کاملا برابر نباشند، بایستی از شماره گذاری دیگری استفاده نمود. در ادامه با نحوه ترسیم کانال ها و یافتن نقاط هدف موج ها آشنا خواهید شد.
اهداف موج ۳ یا C
برای شروع بایستی به محض اتمام موج ۱ و ۲، یک کانال ترسیم نمایید. به این صورت که نقطه آغاز موج ۱ که با صفر شماره گذاری می شود را به انتهای موج ۲ متصل نمایید. سپس از نقطه سقف موج ایک خط موازی رسم کنید. کانال رسم شده چندان مفید نمی باشد اما به شما کمک می کند تا کم ترین نقطه هدف موج ۳ را مشخص کنید. اگر موج ۳ نتواند خط بالایی کانال را بشکند یا نتواند به آن برسد احتمالا شما به جای موج ۳ با یک موج C مواجه می باشید. ضمن اینکه از خط روند رسم شده از اتصال نقطه صفر به موج ۲) نیز می توانید به عنوان حد ضرر (SL) استفاده نمایید. چرا که اگر این خط شکسته شود به احتمال بسیار زیاد موج ۲ (یا B) پیچیده خواهد شد و لذا موج ۳ یا C هنوز شروع نشده است.
دقت داشته باشید که موج ۳ معمولا قدرتمندترین موج بوده و اغلب از خط بالایی کانال نیز فراتر می رود.
اهداف موج 3 در کانال کشی
اهداف موج 4
پس از اتمام موج ۳ می توانید انتهای موج ۱ و ۳ را با خط روندی بهم متصل و از انتهای موج ۳ خط موازی آن را رسم نمایید تا یک کانال تشکیل گردد. به این طریق می توانید یکی از نقاط هدف موج ۴ را تعیین نمایید. این مطلب را در ذهنتان به خاطر بسپارید که معمولا خط پایه رسم شده از موج ۲ به وسیله حرکات موج ۴، اندکی شکسته می شود. بر این اساس خط پایه کمترین نقطه هدف موج ۴ را مشخص می سازد. اگر موج ۴ هرگز به نزدیکی این خط نرسد این نشانه ای از قدرتمند بودن روند بازار خواهد بود. احتمالا شما هنوز در موج ۳ قرار دارید یا اینکه بایستی آماده موج ۵ شوید.
اهداف موج 4 در کانال کشی
اهداف موج 5
روش ۱: پس از اتمام موج ۴، انتهای موج ۲ را با خطی به موج ۴ متصل و از انتهای موج ۳ خط موازی آن را رسم نمایید تا یک کانال تشکیل گردد. با این کار می توانید یکی از نقاط هدف موج ۵ را مشخص کنید. در اغلب موارد موج ۵ قادر نیست به خط بالایی کانال برسد مگر زمانی که شما با یک موج ۵ گسترده مواجه باشید یا اینکه موج ۳ نسبتا ضعیف باشد. نکته قابل ذکر اینکه، موج ۵ گسترده با افزایش حجم معاملات و مومنتوم بازار قابل شناسایی می باشد.
اهداف موج 5 در کانال کشی
روش ۲: در بیشتر مواقع، موج سوم قدرتمندترین موج بوده که نسبت به موج ۱ و ۵ شتاب بیشتری را نشان می دهد. اگر موج ۳ رفتاری افزایشی یا کاهشی تقریبة عمودی را نشان دهد بایستی همانند روش ۱، انتهای موج ۲ را با خطی به انتهای ۴ متصل کنید اما خط موازی این خط را از انتهای موج ۱ رسم نمایید.
هدف موج 5 در کانال کشی
اهداف موج D و E
پس از اتمام موج B می توانید نقطه آغاز موج A را با خطی به انتهای B متصل کنید ترسیم کانال قیمت تا نقطه هدف موج D مشخص گردد. البته این سناریو بر اساس تشکیل الگو مثلث مطرح می شود که پس از تکمیل نقطه C مشخص تر می گردد.
پس از اتمام موج C می توانید موج A را به انتهای C متصل کنید تا نقطه هدف موج E مشخص گردد. معمولا موج E دقیقا روی این خط متوقف نمی شود چرا که به آن نمی رسد یا اینکه به صورت موقتی آن را می شکند و به سرعت باز می گردد.
اهداف موج D,E در کانال کشی
اهداف زیگزاگ دوگانه (دوتایی)
ترسیم کانال در تمایز و جداسازی زیگزاگ های دوتایی از الگوهای پیشرو بسیار موثر می باشد چرا که هر دو مشخصات الگوی پیشرو را نمایان می سازند. زیگزاگ های دوتایی تمایل دارند که کاملا در درون این کانال قرار گیرند در حالی که ترسیم کانال قیمت سومین موج پیشرو از خط بالایی کانال خارج می شود.
چنگال اندروز چیست؟
چنگال اندروز یکی از پرطرفدارترین و محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار است. سرمایه گذاران و تریدرهایی که قصد دارند به صورت حرفهای تحلیل تکنیکال را آغاز کنند باید با چنگال اندروز، نحوه استفاده از آن و کاربردهای آن در تحلیل آشنا باشند. با استفاده از این ابزار ساده میتوان با تشخیص کانالها و نقاط مهم در نمودار در مورد وضعیت فعلی و آینده یک سهم یا ارز دیجیتال تصمیم گیری کرد. برای اینکه بدانید چنگال اندروز چیست پیشنهاد میکنیم تا انتهای این مقاله همراه نوبیتکس باشید.
تعریف چنگال اندروز، استفاده از کانالها در تحلیل تکنیکال
چنگال اندروز (Andrew’s Pitchfork) یکی از بهترین روشها برای پیدا کردن فرصتهای سود آور و بهره بردن از نوسانات بازارهای مالی است. اولین بار آلن ترسیم کانال قیمت اچ اندروز از این ابزار استفاده کرد و به همین دلیل نام چنگال اندروز را برای آن انتخاب کردهاند. ساختار چنگال بسیار ساده است و از دو خط موازی به همراه یک خط میانی که در وسط این دو خط موازی قرار میگیرد تشکیل شده است. فاصله بین خطوطی که در کنار هم قرار دارند دو به دو با هم برابر است و به طور کلی سه کانال را تشکیل میدهند.
آلن اچ اندروز اعتقاد داشت خطوط روند کلاسیک نمیتوانند اطلاعات کاملی از وضعیت یک سهم ارائه کنند. بنابراین خطوطی را در نظر گرفت که از نقاط بیشتری عبور میکنند و تماس بیشتری با قیمت دارند. دو خط کناری چنگال اندروز یک کانال اصلی ایجاد میکنند که نوسانات و واکنشهای قیمتی در آن انجام میگیرد و این موضوع بررسی قیمت را سادهتر میکند. با استفاده از چنگال اندروز علاوه بر بررسی قیمت لحظه ای ارز دیجیتال میتوان اطلاعات زیادی در مورد روند حرکتی قیمت، نقاط حساس و آینده آن به دست آورد.
نحوه رسم چنگال اندروز، چگونه از چنگال اندروز استفاده کنیم؟
برای رسم چنگال اندروز باید سه مرحله مهم را دنبال کنیم. ترسیم یک چنگال اندروز دقیق و کاربردی نیاز به تجربه، تمرین و تکرار دارد. با این حال اگر با اصول اولیه ترسیم چنگال اندروز آشنا باشید به مرور میتوانید به مهارت کافی نیز دست پیدا کنید. نکته مهم این است که برای بالابردن اعتبار چنگال رسم شده باید تعداد و میزان برخوردها به سطوح آن را افزایش دهید. برای مثال زمانی که نمودار قیمت ترون را بررسی میکنید باید دقت داشته باشید که کانال چنگال اندروز در محدودهای قرار بگیرد که قیمت با برخورد به ترسیم کانال قیمت سطوح چنگال بازگشت داشته باشد. در ادامه به بررسی سه مرحله رسم چنگال اندروز میپردازیم؟
مرحله اول، پیدا کردن روند و انتخاب سه نقطه اولیه
برای ترسیم چنگال اندروز ابتدا باید روند موجود در قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال را شناسایی کنید. روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. سپس باید در روند سه نقطه مهم را مشخص کنید. این سه نقطه شامل دو نقطه کف قیمت و یک نقطه سقف در روند صعودی و یک کف و دو سقف در روند صعودی هستند. انتخاب نقاط نیز باید یکی درمیان انجام بگیرد. برای مثال در روند صعودی نقطه اول یک کف است. سپس باید یک سقف انتخاب شود و در نهایت کف دوم را پیدا کنید. این نقاط را به ترتیب با اعداد ۱، ۲ و ۳ یا حروف A، B و C نام گذاری میکنند.
مرحله دوم، ترسیم خط میانی در چنگال اندروز
بعد از پیدا کردن نقاط ۱، ۲ و ۳ نوبت به پیدا کردن محل رسم خط میانی میرسد. برای اینکار بین نقطه ۲ و ۳ خط مستقیمی رسم میشود و سپس نقطه میانی بین این دو خط را مشخص میکنند. حالا باید از نقطه ۱ یک خط مستقیم رسم کنید که از نقطه میانی که بین ۲ و ۳ تعیین کردهاید عبور کند. این خط در واقع خط میانی چنگال اندروز است.
مرحله سوم، رسم خطوط جانبی چنگال اندروز
حالا که خط میانی رسم شده است نوبت به تکمیل چنگال با استفاده از خطوط کناری میرسد. برای اینکار کافی است تا از نقاط ۲ و ۳ یک خط موازی و هم فاصله با خط میانی رسم کنید. بعد از اینکار شکلی مانند یک چنگال تشکیل میشود. در این مرحله باید اعتبار چنگال خود را بررسی کنید. برای بررسی اعتبار چنگال اندروز کافی است تا نقاط برگشت قیمت را مشخص کنید. قیمتها در پایینترین نقطه باید به خط کناری پایینی برخورد کرده و بازگردند و در بالاترین نقطه نیز در برخورد با خط بالایی باید این اتفاق رخ دهد. هرچقدر تعداد این نقاط بازگشت قیمت بیشتر باشد اعتبار چنگال اندروز رسم شده نیز بیشتر است. در این میان تعدادی نقطه نیز در خط میانی وجود دارد که باید به آنها نیز دقت داشته باشید. شما میتوانید همین حالا روی نمودار قیمت بیت کوین به تومان این چنگال را تمرین کنید.
رسم چنگال اندروز به کمک ابزارهای مختلف
ما سعی کردیم اصول اولیه استفاده از ابزار چنگال اندروز را آموزش دهیم تا با مفاهیم اصلی رسم آن آشنا شوید. اما در واقعیت نیاز نیست تا این کار را به صورت دستی انجام دهید. تقریباً همه صرافیهای آنلاین معتبر از جمله صرافی نوبیتکس برای تحلیل ابزارهای آمادهای را ارائه میکنند. شما میتوانید با کمک ابزار رسم چنگال اندروز در صرافیها یا سایتهای تحلیل تکنیکال مانند تریدینگ ویو به راحتی چنگال خود را بسازید. اما دقت کنید که در استفاده از این ابزارها نیز پیدا کردن نقاط اولیه اهمیت زیادی دارد و باید از همان اصول اولیه ترسیم چنگال اندروز پیروی کنید.
ویژگیهای چنگال اندروز معتبر
برای اینکه اعتبار چنگال ترسیم شده خود را تشخیص دهید باید ویژگیهای زیر را بررسی کنید:
- خط میانی آن بیشترین تعداد واکنش قیمت را در گذشته دارا باشد.
- نقطهی ۳ از لحاظ قیمتی حتماً باید بین دو نقطهی اول و دوم باشد. در غیر این صورت، شکل ترسیمی یک کانال رگرسیونی روند بوده است.
- شیب چنگال نباید بیشتر از ۶۰ درجه باشد. با استفاده از ابزار Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو و ابزارهای مشابه سنجش زاویهی روند، قادر به تأیید زاویهی چنگال (زاویهی خط میانی) خواهید بود. برای ترسیم این زاویه، نمودار قیمتی باید در حالت یکبهیک باشد. برای یکبهیک کردن در تریدینگویو میتوانید از گزینه «auto» استفاده کنید.
- چنگال تمام دادههای قیمتی بین دو بازهی شروع و پایان را شامل شود. به عبارتی دادههای پرت و خارج از محدودهی چنگال نداشته باشیم.
در تلاشهای اولیه ممکن است همه این ویژگیها را در چنگال خود مشاهده نکنید. بنابراین هیچگاه دست از تمرین و تکرار ترسیم چنگال اندروز دست برندارید. هرچقدر تعداد تمرینها و تکرارها بیشتر باشد، مهارت شما در رسم چنگال اندروز نیز بیشتر خواهد شد.
اصول معامله با چنگال اندروز
تا اینجا با رسم چنگال اندروز آشنا شدهایم، حالا نوبت به آشنایی با اصول چنگال اندروز میرسد. شما میتوانید از این اصول و قوانین در استراتژیهای معاملاتی خود کمک بگیرید. تریدرهای مختلف اصولها یا قوانین زیادی را برای چنگال اندروز بر اساس تجربه خود کشف کردهاند. با این حال مهمترین اصولها که در اکثر موارد جواب میدهند شامل موارد زیر میشوند:
- قیمت در اکثر اوقات (۸۰ درصد مواقع) به سمت ترسیم کانال قیمت خط میانی چنگال حرکت کرده و آن را لمس مینماید. (مهمترین اصل)
- قیمت در اکثر اوقات پس از رسیدن و لمس خط میانی تغییر جهت میدهد یا به عبارتی پیوت میسازد.
- گاهی اوقات قیمت تمایل به لمس چندبارهی خط میانی و نوسان در نزدیکی آن را دارد.
- هنگامی که قیمت موفق به لمس کردن خط میانی نشود (۲۰ درصد مواقع) و قبل از رسیدن به خط میانی تغییر جهت دهد، امکان حرکت سریع و پرقدرت قیمت تا نقطهی ۳ وجود خواهد داشت.
- هنگامی که قیمت خط میانی را میشکند، بهاحتمال زیاد قبل از ادامهی مسیر بار دیگر به این خط بازگشت (Pullback) خواهد کرد.
دقت کنید که این اصول همیشگی نیستند و احتمال خطا در آنها وجود دارد بنابراین باید برای تصمیم گیری بر اساس آنها دقت داشته باشید. همچنین هرچقدر اعتبار چنگال رسم شده بیشتر باشد، احتمال خطا در این اصول نیز کمتر میشود. قیمتهای ارزهای دیجیتال مختلف از جمله قیمت بیت کوین کش را بررسی کنید و سعی کنید چنگالهای متعددی را در بخشهای مختلف نمودار رسم کنید. استفاده از چنگال اندروز توانایی شما در شناسایی روند قیمتی را نیز بهبود خواهد داد.
با کمک نوبیتکس و استفاده از چنگال اندروز به یک تریدر حرفهای تبدیل شوید
در بازارهای ارزهای دیجیتال، آشنایی با ابزارهای تحلیل تکنیکال به خصوص چنگال اندروز اهمیت زیادی دارد. با تمرین و تکرار میتوانید در رسم چنگال اندروز مهارت بیشتری کسب کنید. در پنل صرافی آنلاین نوبیتکس قابلیت استفاده از این ابزار فراهم شده است و میتوانید دقت خود در رسم چنگالهای معتبر را افزایش دهید. تنها کاری که باید انجام دهید مراجعه به صفحه اصلی سایت نوبیتکس و ثبت نام در بزرگترین بازار ارز دیجیتال در ایران است.
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از ترسیم کانال قیمت خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
دیدگاه شما