سود ویژه
صورت سود و زیان همانطور که از نامش پیدا است برای تعیین سود یا زیان ویژه واحد مالی تهیه میشود؛ و شامل خلاصهای از درآمدها و هزینهها برای یک دوره زمانی معین است .
این صورت معمولاً به دو روش تهیه میشود :
1. تکمرحلهای
2. دومرحلهای
در این روش ابتدا کلیه درآمدها یکجا و در ادامه کلیه هزینهها در زیر آنها آورده میشود و در نهایت از تفاضل آنها به سود یا زیان قبل از کسر مالیات میرسیم که با کسر مالیات (در صورتی که مؤسسه سود داشته باشد) به سود یا زیان بعد از کسر مالیات یا همان سود یا زیان ویژه خواهیم رسید .
در این روش ابتدا درآمدهای عملیاتی آورده شده در ادامه هزینههای عملیاتی ذکر میگردد که از تفاضل این دو به سود یا زیان عملیاتی میرسیم در مرحله بعد درآمدهای غیر عملیاتی و هزینههای غیر عملیاتی آورده میشود که از تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات میرسیم که با کسر مالیات به سود و زیان بعد از کسر مالیات یا همان سود و زیان ویژه خواهیم رسید. به صورت حساب سود و زیان صورت حساب درآمد یا صورت حساب عملیات نیز گفته میشود. مهمترین بخش صورت حساب سود و زیان قسمت پایانی آن یعنی سود یا زیان ویژه است که نتیجه فعالیت یک واحد تجاری را نشان میدهد که آیا واحد تجاری در طول دوره مالی فعالیتش سودآور بودهاست یا خیر .
صورت سود و زیان چیست؟
صورت سود و زیان یکی از صورتهای مالی مهم حسابداری است که میزان سودآوری و عملکرد مالی شرکت را در طول یک دوره یا سال مالی، در قالب گزارش مشخص مینماید. منظور از عملکرد مالی یک شرکت، مجموعه فعالیتهایی است که باعث ایجاد تغییرات در سرمایه، بدهی و داراییها میشود. در واقع شرکتها و مؤسسات وظیفه دارند در پایان سال مالی، خلاصه دقیقی از وضعیت مالی خود را منتشر کرده و به اطلاع سهامداران برسانند. در صورت سود و زیان تمامی موارد از جمله درآمد و هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی و سود و زیان خالص و ناخالص شرکت، کاملاً مشخص و واضح است.
تهیه گزارش سود و زیان
گزارش سود و زیان به دو شیوه تهیه میگردد:
روش اول: از تفاضل کلیه درآمدها و هزینهها به دست میآید. در این روش کلیه درآمدها را حساب کرده و تمامی هزینهها را نیز در قسمت زیر درآمدها میآوریم و از آن کم میکنیم. نتیجه حاصل شده، همان صورت سود و زیان است.
روش دوم: در مرحله اول هزینههای عملیاتی را از درآمدهای عملیاتی کسر کرده و سپس در مرحله دوم، هزینههای غیرعملیاتی را از درآمدهای غیرعملیاتی کم میکنیم و تفاضل بین این دو مرحله، سود و زیان قبل از کسر مالیات میشود.
فرمول محاسبه سود و زیان در حسابداری چیست؟
از طریق فرمولهای زیر بهآسانی میتوان صورت سود و زیان را محاسبه نمود:
چنان چه میزان درآمدهای دوره مالی نسبت به هزینههای آن، افزایش داشته باشد، شرکت سود کرده است و در صورت فزونی هزینهها نسبت به درآمدها، شرکت دچار زیان مالی گردیده است.
هزینههای دوره مالی – درآمدهای دوره مالی = سود دوره مالی
درآمدهای دوره مالی – هزینههای دوره مالی = زیان دوره مالی
معرفی انواع سود فرمول سود خالص چیست؟ حسابداری و شیوه محاسبه آن
صورتحساب سود و زیان دارای سه نوع سود است:
سود ناخالص
سود ناخالص سودی است که شرکت، پس از کم کردن هزینههای مربوط به فروش کالا یا خدماتش به دست میآورد و با کسر درآمد از هزینههای تمامشده کالا یا خدمات فروش رفته حساب میشود.
میزان فروش خالص – بهای تمامشده کالا یا خدمات فروش رفته = سود ناخالص
سود عملیاتی
سود عملیاتی، باقیمانده سود پس از محاسبه هزینههای عملیاتی مرتبط با شرکت است که تمام هزینههای ضروری برای حفظ فعالیت شرکت در آن لحاظ میگردد و فاکتورهای اضافی از آن حذف میشود و به شکل زیر محاسبه میگردد.
هزینه استهلاک هزینه کالای فروخته شده – هزینه عملیاتی – درآمد عملیاتی = سود عملیاتی
سود خالص
به میزان درآمدی که بعد از کسر هزینههای عملیاتی، مالی و مالیات به دست میآید، سود خالص گفته میشود. شرکتها سود خالص خود را از دو طریق افزایش میدهند.
1- افزایش بهرهوری یا کاهش هزینهها
2- افزایش درآمدها یا ایجاد رشد بالا
هزینههای عملیاتی – سود و زیان ناخالص = سود خالص
اقلام صورت سود و زیان چیست؟
درآمد یا میزان فروش صورت سود و زیان
درآمد فروش، مبلغی ست که از فروش محصولات یا خدمات حاصل میگردد که در قسمت بالای صورت نوشته میشود. این مقدار ناخالص است و هزینههای تولید فرمول سود خالص چیست؟ محصول و مواد اولیه در آن آورده نشده است.
هزینههای توزیع و فروش صورت سود و زیان
این بخش از هزینهها، هزینههایی از قبیل تبلیغات، حملونقل، بازاریابی و هزینههای جانبی اما مهمی ست که در تمامی کسبوکارها و شرکتها، جهت فروش بیشتر کالاها و خدمات به مشتریان باید وجود داشته باشد.
هزینههای مالی صورت سود و زیان
هزینههای مالی صورت سود و زیان از بهره وامهای دریافتی و بهره اوراق قرضه به دست میآید.
سایر درآمدها در جدول سود و زیان
منظور از سایر درآمدها، درآمدهای غیر فرعی مازاد بر درآمد اصلی شرکت است که از محل فعالیتهای اصلی حاصل نمیشود.
هزینههای اداری صورت سود و زیان
هزینههایی که ارتباط مستقیم به تولید و عرضه کالا ندارد. مانند حقوق و دستمزدهای مدیریت و کارکنان، هزینه بخشهای مالی، منابع انسانی و …
مالیات بر درآمد صورت سود و زیان
مالیات بر درآمد صورت سود و زیان از سه بخش تشکیل میشود.
- مالیات برآوردی دوره فعلی
- مالیات دوره قبل
- هزینه مالیات معوق
سایر هزینههای صورت سود و زیان
شرکتها معمولاً علاوه بر هزینههای اصلی خود، هزینههایی دارند که زیرمجموعه هزینهها به حساب نمیآید. هزینههایی همچون تحقیق و توسعه، اختلال در ارزش سود و زیان ناشی از فروش سرمایهگذاریها و … جزء سایر هزینهها و در صورت هزینهها، آورده میشوند.
هزینه استهلاک صورت سود و زیان
هزینه استهلاک صورت سود و زیان، بیانگر هزینههای غیر نقدی ست که بر اساس مقررات مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم و مطابق با استانداردهای موجود، توسط حسابداران تعیین میشوند.
مواردی همچون وسایل نقلیه، ساختمان، و سایر تجهیزاتی که بهعنوان داراییهای غیر نقدی و بلندمدت یک شرکت محسوب میشوند و در طول مدتزمان ممکن است فرسوده شوند یا ارزششان کم گردد، شامل هزینههای استهلاک میگردند.
بهای تمامشده کالای فروش رفته یا هزینههای فروش صورت سود و زیان
هزینههای فروش صورت سود و زیان نشاندهنده هزینه کالاهای فروخته شده یا خدمات ارائه داده در طول دوره مالی ست که شامل نیروی انسانی، هزینه استهلاک، مواد اولیه و در شرکتهای تولیدی شامل هزینههای تولید مانند دستمزد مستقیم، سربار ساخت و … میگردد.
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان
ترازنامه، وضعیت مالی شرکت را در یک تاریخ و زمان معین بیان میکند اما صورت سود و زیان، تمام عملکرد مالی را در یک بازه و دوره زمانی مشخص میکند. ترازنامه، اطلاعات مرتبط با دارایی، بدهی و حقوق سهامداران شرکت است اما صورت سود و زیان با درآمدها و هزینهها سروکار دارد.
جمعبندی
صورت سود و زیان یکی از سه اصل اساسی صورتهای مالی حسابداری است که بیانگر راندمان مالی شرکت در طول یک دوره است. تهیه گزارش صورت سود و زیان از اهمیت و ضرورت فوقالعادهای برخوردار است. شرکتها و صاحبان مشاغل باید بهصورت مرتب، وضعیت مالی خود را مورد ارزیابی قرار دهند تا بدانند کجا و چه میزان به اهداف مالی موردنظرشان دست یافتهاند و چه مقدار ضرر و زیان متوجه شرکت گردیده است.
اگر برای محاسبه سود و زیان شرکت خود به مشاوره نیاز دارید میتوانید به صفحه خدمات مالی نامی حساب ناربن مراجعه نمایید.
فرمول سود حسابداری چیست؟
به عبارت دیگر، سود حسابداری شبیه فرمول سود خالص چیست؟ سود خالص است که تفاوت بین درآمد و کلیه هزینه های دیگر که مطابق با اصول حسابداری پذیرفته شده کلی شناخته شده اند (GAAP) است. فرمول سود حسابداری می تواند با کم کردن هزینه های صریح انجام شده در تجارت، از کل درآمد حاصل از تجارت حاصل شود. از نظر ریاضی، به صورت زیر نمایش داده می شود،
نمونه هایی از فرمول سود حسابداری (با مثال اکسل)
بیایید مثالی بزنیم تا محاسبه فرمول سود حسابداری را به شیوه ای بهتر درک کنیم.
فرمول سود حسابداری – مثال شماره 1
اجازه دهید نمونه ای از شرکتی را تهیه کنیم که درآمد کل 500000 دلار و هزینه های آشکار 350،000 دلار را در طی سال مالی 18 گزارش کرده است. سود حسابداری شرکت را محاسبه کنید.
راه حل:
سود حسابداری با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
سود حسابداری = کل درآمد – هزینه های صریح
- سود حسابداری = 500،000 دلار – 350،000 دلار
- سود حسابداری = 150،000 دلار
بنابراین، این شرکت در طول سال مالی FY18 سود حسابداری 150،000 دلار ایجاد کرد.
فرمول سود حسابداری – مثال شماره 2
اجازه دهید نمونه ای از یک شرکت Foodland Stores Ltd. را که یک شرکت زنجیره فروشی مواد غذایی است و در استان آلبرتا، کانادا فعالیت می کند، مثال بزنیم. در طی سال مالی FY18، درآمد کل شرکت 40.00 میلیون دلار، با هزینه کالاهای فروخته شده 28.00 میلیون دلار، هزینه کارمندان 6.00 میلیون دلار، هزینه استهلاک 0.80 میلیون دلار، فروش و هزینه اداری 1.60 میلیون دلار، هزینه بهره 0.50 میلیون دلار و مالیات از 0.25 میلیون دلار سود حسابداری شرکت را برای سال 2018 بر اساس اطلاعات داده شده محاسبه کنید.
راه حل:
هزینه های صریح با استفاده از فرمول مندرج فرمول سود خالص چیست؟ در زیر محاسبه می شود
هزینه های صریح = هزینه کالاهای فروخته شده + هزینه کارمندان + فروش و هزینه های اداری + استهلاک + بهره + مالیات
- هزینه های آشکار = 28.00 میلیون دلار + 6.00 میلیون دلار + 1.60 میلیون دلار + 0.80 میلیون دلار + 0.50 میلیون دلار + 0.25 میلیون دلار
- هزینه های آشکار = 37.15 میلیون دلار
سود حسابداری با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
سود حسابداری = کل درآمد – هزینه های صریح
- سود حسابداری = 40.00 میلیون دلار – 37.15 میلیون دلار
- سود حسابداری = 2.85 میلیون دلار
بنابراین، Foodland Stores Ltd. سود حسابداری 2.85 میلیون دلار در طول سال 2018 به دست آورد.
فرمول سود حسابداری – مثال شماره 3
بگذارید نمونه ای از شرکت والمارت را برای نشان دادن مفهوم سود حسابداری برای زنجیره سوپر مارکت های واقعی مثال بزنیم. طبق آخرین گزارش سالانه، والمارت درآمد کل 500.34 میلیارد دلار در سال مالی 18 را گزارش کرده است. در این دوره، این شرکت هزینه فروش 373.40 میلیارد دلار، هزینه عملیاتی و SG&A 106.51 میلیارد دلار، سود 2.18 میلیارد دلار، ضرر فوق العاده غیر معمولی 3.14 میلیارد دلار و مالیات 4.60 میلیارد دلار را متحمل شده است. سود حسابداری حاصل از شرکت والمارت را در طی سال مالی FY18 محاسبه کنید.
راه حل:
هزینه های صریح با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
هزینه های آشکار = هزینه فروش + هزینه عملیاتی و SG&A + بهره + سود + ضرر فوق العاده معمولی + مالیات
- هزینه های آشکار = 373.40 میلیارد دلار + 106.51 میلیارد دلار + 2.18 میلیارد دلار + 3.14 میلیارد دلار + 4.60 میلیارد دلار
- هزینه های آشکار = 489.83 میلیارد دلار
سود حسابداری با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
سود حسابداری = کل درآمد – هزینه های صریح
- سود حسابداری = 500.34 میلیارد دلار – 489.83 میلیارد دلار
- سود حسابداری = 10.51 میلیارد دلار
بنابراین، شرکت Walmart Inc. Stores Ltd. سود حسابداری 10.51 میلیارد دلار در طول سال 2018 کسب کرده است.
لینک منابع: ورق متعادل شرکت والمارت
توضیح
فرمول سود حسابداری را می توان با استفاده از مراحل زیر تهیه کرد:
مرحله 1: در مرحله اول، تعیین درآمد کل شرکت که معمولاً به راحتی به عنوان اولین آیتم صورت سود در دسترس است. از طرف دیگر، کل درآمد نیز می تواند به عنوان محصول میانگین قیمت هر واحد و تعداد واحدهای فروخته شده در طول یک سال محاسبه شود.
درآمد کل = میانگین قیمت هر واحد * تعداد واحدهای فروخته شده
مرحله دوم: در مرحله بعد، تمام هزینه های صریح و مشخصی که در طول مشاغل متحمل شده است را تعیین کنید و شامل هزینه مواد اولیه، دستمزد و حقوق، هزینه اجاره، قبض برق، قبض تلفن، فروش و هزینه های اداری، استهلاک، بهره، مالیات و غیره
هزینه های صریح = هزینه مواد اولیه + دستمزد و حقوق + هزینه اجاره + قبض برق + قبض تلفن + هزینه های فروش و تبلیغات + استهلاک + بهره + مالیات
مرحله 3: سرانجام، با کم کردن هزینه های صریح (مرحله 2) انجام کار از کل درآمد (مرحله 1) حاصل از تجارت، همانطور که در شکل زیر مشاهده می شود، فرمول سود حسابداری می تواند حاصل شود.
سود حسابداری = کل درآمد – هزینه های صریح
ارتباط و استفاده از فرمول سود حسابداری
درک مفهوم سود حسابداری بسیار مهم است زیرا در حالی فرمول سود خالص چیست؟ که مدیران یا صاحبان مشاغل صورتهای مالی را به صورت ماهانه یا سه ماهه کنترل می کنند، بیشتر اوقات آنها به خط پایین صورت سود یعنی سود حسابداری توجه می کنند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید اینست که سود حسابداری کاملاً متفاوت از سود اقتصادی است و به همین دلیل هرگز نباید از آن به عنوان جایگزین دیگری استفاده شود. سود حسابداری بیانگر اختلاف پولی بین درآمد حاصل از تولید و هزینه ای است که پرداخت می شود. از طرف دیگر، سود اقتصادی پس از تعدیل هزینه فرصت از سود حسابداری حاصل می شود.
حاشیه سود خالص چیست؟
حاشیه سود خالص یا صرفاً حاشیه خالص، میزان درآمد یا سود خالص را به عنوان درصدی از درآمد نشان میدهد. نسبت سود خالص به درآمد یک شرکت یا بخش تجاری است. حاشیه سود خالص معمولاً به صورت درصد بیان میشود اما میتواند به صورت اعشاری نیز نمایش داده شود. حاشیه سود خالص نشان میدهد که هر دلار درآمد جمع آوری شده توسط یک شرکت چقدر به سود تبدیل میشود.
ویژگیهای کلیدی
- حاشیه سود خالص نشان می دهد که چه مقدار درآمد خالص به عنوان درصدی از درآمدهای دریافتی ایجاد میشود.
- حاشیه سود خالص به سرمایه گذاران کمک میکند تا ارزیابی کنند فرمول سود خالص چیست؟ که آیا مدیریت یک شرکت سود کافی از فروش آن ایجاد میکند و آیا هزینههای عملیاتی و هزینههای سربار مهار شده است یا خیر.
- حاشیه سود خالص یکی از مهمترین شاخصهای سلامت مالی کلی یک شرکت است.
حاشیه سود خالص یکی از مهمترین شاخص های سلامت مالی یک شرکت است. با ردیابی افزایش و کاهش در حاشیه سود خالص، یک شرکت میتواند ارزیابی کند که آیا شیوه های فعلی کارآمد هستند یا خیر و سود را بر اساس درآمد پیش بینی کند. از آنجایی که شرکتها حاشیه سود خالص را بهجای یک دلار بیان میکنند، میتوان سودآوری دو یا چند کسبوکار را بدون در نظر گرفتن اندازه مقایسه کرد.
این معیار شامل تمام عوامل در عملیات یک شرکت می شود، از جمله:
- کل درآمد
- جریان های درآمد اضافی
- COGS و سایر هزینه های عملیاتی
- هزینه بهره در تعهدات بدهی
- درآمد سرمایه گذاری و درآمد حاصل از عملیات ثانویه
- پرداخت یکباره برای رویدادهای غیرمعمول مانند دعاوی حقوقی و مالیات
سرمایهگذاران میتوانند ارزیابی کنند که آیا مدیریت یک شرکت سود کافی از فروش آن ایجاد میکند و آیا هزینههای عملیاتی و هزینههای سربار کنترل میشود یا خیر. به عنوان مثال، یک شرکت می تواند درآمد رو به رشدی داشته باشد، اما اگر هزینه های عملیاتی آن با سرعت بیشتری نسبت به درآمد افزایش یابد، حاشیه سود خالص آن کاهش مییابد. در حالت ایدهآل، سرمایهگذاران میخواهند سابقه افزایش حاشیه را ببینند، به این معنی که حاشیه سود خالص در طول زمان در حال افزایش است.
اکثر شرکتهای سهامی عام حاشیه سود خالص خود را هم به صورت فصلی در طول انتشار سود و هم در گزارش های سالانه خود گزارش می کنند. شرکتهایی که میتوانند حاشیه خالص خود را در طول زمان افزایش دهند، عموماً با رشد قیمت سهام پاداش میگیرند، زیرا رشد قیمت سهام معمولاً با رشد سود مرتبط است.
نحوه محاسبه حاشیه سود خالص
بخش فروش خالص معادله، فروش ناخالص منهای همه کسرهای فروش، مانند کمک هزینه فروش است. فرمول این است:
(سود خالص ÷ فروش خالص) x 100 = حاشیه سود خالص
مثالی از حاشیه سود خالص
ABC International در آخرین ماه فعالیت خود 20000 دلار سود خالص داشته است. در این مدت فروش 160000 دلاری داشت. بنابراین، حاشیه سود خالص آن عبارت است از:
(20000 دلار سود خالص ÷ 160000 دلار فروش خالص) × 100 = 12.5% حاشیه سود خالص
حاشیه خالص در مقابل حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص نسبت پولی است که پس از محاسبه بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS) از درآمدها باقی می ماند. COGS هزینه مواد خام و هزینه های مرتبط با ایجاد محصول اولیه شرکت را اندازه گیری می کند، بدون اینکه هزینه های سربار مانند اجاره، آب و برق، حمل و نقل یا حقوق و دستمزد را شامل شود.
حاشیه سود ناخالص عبارت است از تقسیم سود ناخالص بر درآمد کل و درصدی از درآمد است که به عنوان سود پس از حسابداری بهای تمام شده کالا حفظ می شود. حاشیه ناخالص برای تعیین میزان سود حاصل از تولید کالاهای یک شرکت مفید است زیرا موارد دیگری مانند سربار دفتر شرکت، مالیات و بهره بدهی را حذف نمی کند. 2
از سوی دیگر، حاشیه سود خالص معیاری برای اندازه گیری سود خالص نسبت به درآمد است.
محدودیت های حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص می تواند تحت تأثیر موارد یکباره مانند فروش یک دارایی قرار گیرد که به طور موقت سود را افزایش میدهد. حاشیه سود خالص بر فروش یا رشد درآمد تأثیری نمیگذارد، و همچنین بینشی در مورد اینکه آیا مدیریت هزینههای تولید خود را مدیریت میکند یا خیر، ارائه نمیدهد .
هنگام تجزیه و تحلیل یک شرکت، بهتر است از چندین نسبت و معیار مالی استفاده کنید. حاشیه سود خالص معمولاً در تحلیل مالی همراه با حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود عملیاتی استفاده می شود.
اهمیت حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص تمام هزینهها و درآمدهای شرکت را در نظر میگیرد و به چند دلیل آن را به یک معیار سودآوری مهم تبدیل میکند:
- به ارزیابی هزینه ها و قیمت گذاری کمک می کند . حاشیه سود خالص بالاتر نشان دهنده این است که یک شرکت استراتژی قیمت گذاری موثری دارد، هزینه ها را پایین نگه می دارد یا ترکیبی از هر دو. حاشیه سود کمتر به مدیریت شرکت سیگنال می دهد که باید هزینه ها و استراتژی قیمت گذاری خود را برای افزایش سودآوری ارزیابی کنند.
- وام دهندگان از آن برای ارزیابی ریسک استفاده می کنند . بانک ها و وام دهندگان به حاشیه سود خالص شرکت نگاه می کنند تا ارزیابی کنند که آیا باید به شرکت وام بدهند یا نه. بانک ها تمایل بیشتری به دادن وام به شرکتی با حاشیه سود بالا دارند، زیرا به این معنی است که شرکت احتمالاً دارای جریان نقدی قوی و احتمال فرمول سود خالص چیست؟ بیشتری برای بازپرداخت وام است.
- امکان مقایسه بین شرکت ها را فراهم می کند. از آنجایی که حاشیه سود خالص درصدی از درآمد یک شرکت است، میتوانید هنگام مقایسه شرکتهایی با اندازههای مختلف، از کسبوکارهای کوچک گرفته تا شرکتهای بزرگ، در همان صنعت، از این معیار استفاده کنید.
حاشیه خالص چه تفاوتی با سایر معیارهای حاشیه سود دارد؟
حاشیه سود خالص تمام هزینههای مربوط به فروش را در نظر میگیرد و آن را به جامع ترین و محافظه کارانهترین معیار سودآوری تبدیل میکند. از سوی دیگر، حاشیه ناخالص به سادگی به هزینه های کالاهای فروخته شده (COGS) نگاه می کند و مواردی مانند سربار، هزینه های ثابت، هزینه های بهره و مالیات را نادیده می گیرد. حاشیه عملیاتی بیشتر تمام هزینههای عملیاتی را در نظر میگیرد، اما همچنان هرگونه هزینههای غیرعملیاتی را حذف نمیکند.
حاشیه سود چیست و چه انواعی دارد
احتمالا واژه حاشیه سود به گوشتان آشنا باشد. برای همه کسب و کارها محاسبه این مورد از ارکان اساسی محسوب می شود و بر اساس نتیجه به دست آمده در مورد روند کسب و کارشان تصمیم می گیرند. حاشیه سود نسبت سود شرکت (فروش منهای کلیه هزینه ها) تقسیم بر درآمد آن است. نسبت حاشیه سود، در واقع میزان سود را با فروش مقایسه می کند و در نهایت این نتیجه را به شما می دهد که چطور کسب و کار و شرکت شما در کل امور مالی خود را به خوبی مدیریت می کند. با همین موضوع می توانید سود آوری کسب و کارتان را تحلیل کنید. نتیجه فرمولها همیشه به صورت درصد بیان می شود.
سه نوع متفاوت از حاشیه سود یا به عبارتی Profit Margin وجود دارد که هنگام ارزیابی یک کسب و کار مفید هستند و به کارتان می آید. حاشیه سود ناخالص ، سود خالص و حاشیه سود عملیاتی.
حاشیه سود خالص به شما سود حاصل از کل فروش را گزارش می دهد ، حاشیه سود عملیاتی سود حاصل از فعالیتهای عملیاتی را نشان می دهد و حاشیه سود ناخالص سود باقیمانده پس از محاسبه هزینه های خدمات یا کالاهای فروخته شده است.
نحوه محاسبه حاشیه سود خالص چیست
فرمول حاشیه سود خیلی ساده است. فقط باید در این فرمول، سود را حساب کنید و آن را بر درآمد تقسیم می کند. در واقع نسبت سود خالص به فروش است و برای اندازه گیری سلامت یک کسب و کار مهم است.
فرمول حاشیه سود ناخالص:
این حاشیه شود ناخالص، درآمد را با هزینه های متغیر مقایسه می کند. حاشیه سود ناخالص به شما می گوید که هر محصول بدون هزینه ثابت چه میزان سود برای شما به دست می آورد. هزینه های متغیر شامل هر هزینه ای است که طی یک فرآیند متحمل می شود و می تواند با نرخ تولید (خروجی) متفاوت باشد. یعنی در واقع هزینه های سربار را برای حاشیه سود ناخلص در نظر می گیرند. کسب و کا ها از محاسبه این مورد برای مقایسه خطوط تولید مانند مدل های خودکار یا اتوماسیان شده استفاده می کنند.
شرکت های خدماتی مانند شرکت های حقوقی می توانند از هزینه درآمد (کل هزینه برای دستیابی به فروش) به جای هزینه کالاهای فروخته شده استفاده کنند.
سود ناخالص را با استفاده از این فرمول محاسبه می کنند:
درآمد – (مواد مستقیم + کار مستقیم + سربار کارخانه)
و فروش خالص با استفاده از:
درآمد – هزینه بازده فروش ، کمک هزینه و تخفیف
حاشیه سود عملیاتی
این حاشیه هم هزینه های کالاهای فروخته شده ، هم هزینه های مربوط به فروش و اداره و هم سربار را شامل می شود. فرمول حاشیه سود عملیاتی در اکثر صنایع یکسان است ، اما نتیجه ای که در هر یک از عناصر موجود است می تواند برای هر موردی از محاسبه متفاوت باشد. فرمول حاشیه عملیتانی به شکل زیر است:
موجودی اولیه + خریدها – پایان موجودی
بعد تمام هزینه های فروش و اداری خود را با هم جمع کرده و از آن با پول و درآمد موجود در فرمول زیر استفاده می کنید:
حاشیه سود خالص
نسبت حاشیه سود خالص ، درصدی از درآمد یک کسب و کار پس از کسر کلیه هزینه ها از کل فروش ، تقسیم بر درآمد خالص است. سود خالص کل درآمد منهای کلیه هزینه ها است:
درآمد کل – (+ استهلاک + هزینه های بهره + مالیات + سایر هزینه ها)
سپس در معادله از سود خالص استفاده می کنید:
سود خالص ÷ کل درآمد x 100
این درصد به شما سود خالص شرکت را نشان می دهد.
این نسبت به دلیل ساختارهای فرمول سود خالص چیست؟ مالی و هزینه های مختلفی که صنایع مختلف از آن استفاده می کنند ، در مقایسه با صنایع مختلف ابزار مناسبی برای مقایسه نیست.
محاسبه این موارد چگونه بر اقتصاد تأثیر می گذارد
حاشیه سود برای اقتصاد بازار آزاد که توسط سرمایه داری هدایت می شود حیاتی است. این موارد باید در مقایسه با کسب و کارهای مشابه برای جذب سرمایه گذار به اندازه کافی بالا باشد. حاشیه سود، به نوعی به تعیین میزان عرضه برای اقتصاد بازار کمک می کند. اگر کالایی یا خدماتی سود ایجاد نکند ، کسب و کارها به دنبال تولید این محصول و خدمات نمی روند.
اکثر کشورهای توسعه یافته برای بالا بردن سود خود از نیروهای جهان سوم استفاده می کنند که نیروی به نسبت ارزان تری هستند. به این وسیله چون قصد دارند محصولات خود را با قیمت های رقابتی بفروشند و شود حاشیه ی معقولی هم حفظ کنند. برای مثال در آمریکا برای پایین نگه داشتن قیمت های فروش ، کسب و کارشان را به سمت کارمندان کم هزینه در مکزیک، چین یا سایر کشورهای خارجی سوق می دهند.
محاسبه این موارد ممکن است به شرکت ها در ایجاد استراتژی های قیمت گذاری برای محصولات یا خدمات کمک کند. شرکت ها قیمت های خود را بر اساس هزینه های تولید محصولاتشان و میزان سودی که می خواهند بدست آورند تنظیم می کنند.
به عنوان مثال ، فروشگاه هایی عموما می خواهند ۵۰ درصد حاشیه ناخالص داشته باشند تا هزینه های توزیع به علاوه بازده سرمایه را پوشش دهند. به این حاشیه قیمت کلیدی می گویند هر نهادی که درگیر فرآیند رساندن کالایی به قفسه ها است ، قیمت را دو برابر می کند و خرده فروشان را برای پوشش هزینه ها به حاشیه ناخالص ۵۰٪ می رساند.
دیدگاه شما