آموزش الگوهای هارمونیک در معاملات
چارت ایران : هارمونیک تریدینگ یا الگوهای فیبوناچی ، الگوهایی هستند که با نسبت های معین و خاصی از درصدهای فیبوناچی شکل می گیرد. با استفاده از تمرین و تجربه زیاد، می توان به شناسایی این الگوهای کلاسیک پرداخت و به مرور زمان این الگوها با چشم نیز قابل تشخیص هستند.
معامله گران تلاش می کنند با رسم فیبوناچی های زمان و قیمت، در ناحیه ای معامله کنند که پتانسیل بازگشت قیمت بیشتر است. در این مقاله به بررسی انواع الگوهای هارمونیک مورداستفاده در معامله گری می پردازیم.
الگوهای هارمونیک و اعداد فیبوناچی
الگوهای هارمونیک ترکیبی از ریاضیات و الگوهای قیمتی است تا روش معامله ای بسازد که برمبنای فرضیات و دقیق است و الگوها در نمودار درحال تکرار هستند.
این روش ریشه در نسبت اولیه یا مشتقی از آن (0.618 یا 1.618) دارد. نسبت اولیه در تمام طبیعت، ساختار محیط و رویدادها و ساختارهای ایجاد شده توسط انسان قابل مشاهده است.
بنابراین می توان الگوهای هارمونیک را در بازارهای مالی نیز مشاهده کرد. با پیدا کردن الگوهایی که دارای طول و اندازه های متفاوت هستند، معامله گر می تواند نسبت های فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و در پیش بینی قیمتهای آینده بکار ببرد.
روش معامله در الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک انواع مختلف دارند که در اینجا قصد داریم به 3 مورد از آنها بپردازیم که عبارتند از: الگوی پروانه، الگوی گارتلی، الگوی خفاش.
الگوی پروانه (butterfly)
این الگوی هارمونیک، یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X دارد.
در الگوهای هارمونیک پروانه ای، قیمت از نقطه X تا نقطه A دچار افت می شود. موج صعودی AB از خط XA، موج اصلاحی است. معامله گران، موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ می کنند و همیشه باید نشانه هایی را درنظر بگیرند که کاهش قیمت را تایید کند. حد ضرر معمولا کمی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد. در تمام الگوها، معامله گران به دنبال نسبت هایی در بین نسبت های اشاره شده قرار دارند. اما برخی نیز فقط یکی از آنها را دنبال می کنند.
الگوی گارتلی (Gartley)
در این الگو از میان الگوهای هارمونیک، ناحیه D بعنوان منطقه برگشتی احتمالی تشخیص داده می شود. در این نقطه می توان به موقعیت های خرید وارد شد. توصیه می شود همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانه های رشد قیمت باشید. یک حد ضرر واقع در نقطه ای نه چندان پایین تر از نقطه ورود است.
الگوی خفاش ظاهری مشابه با الگوی گاتلی دارد اما اندازه آن متفاوت است.
در این الگو از میان الگوهای هارمونیک، حدضرر در نقطه D قدری بالاتر تعیین می شود. نقطه D نقطه ای است که معامله گران معمولا آن را فرصت خرید می دانند. اما معامله گران باید دقت داشته باشند که همیشه سایر نشانه های افزایش قیمت را درنظر بگیرند.
استفاده از هارمونیک تریدینگ و الگوهای هارمونیک از روش های دقیق معامله گری با استفاده از ریاضیات است اما نیازمند تمرین و مطالعه زیاد است. در این مقاله تلاش شد بطور خیلی مختصر درمورد الگوهای هارمونیک اطلاعات اندگی در اختیار شما دوستان عزیز قرار گیرد. امیدواریم بتوانیم مطالب بیشتری را در سری آموزش بورس در اختیار شما قرار دهید. سوالات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال کنید.
برای آموزش بهتر الگوهای هارمونیک مطلب فیلم آموزش الگوهای هارمونیک با پویا قنبرپور را بخوانید
پیشنهاد می شود مطلب آشنایی با منطق بازارهای مالی را نیز مطالعه کنید شاید برای شما مفید باشد .
الگوی پروانه و خفاش – الگوی گارتلی ❤️ آموزش تصویری
الگوی پروانه یکی از پرکاربردترین الگوها در تحلیل تکنیکال بازارهای سرمایه گذاری است که به نوعی، تکامل یافتهی الگوی قدیمی (دهه 1930) گارتلی است. این الگو، از مدل برگشتی بوده و از نظر طبقهبندی، در قسمت الگوهای هارمونیک قرار میگیرد. پیش از بررسی این الگو، ابتدا اجازه دهید تا تاریخچهای در خصوص آن مطرح کنیم.
این مقاله، بخشی از دورهی رایگان آموزش فارکس وبسایت معامله گر ایرانی بوده که میتوانید برای یادگیری کامل فارکس و فعالیت در این بازار پرسود، با ما و سایر دانشجویان، همراه شوید.
الگوی گارتلی
روزی روزگاری، تریدر باهوش و مجنونی به نام هارولد مک کینلی گارتلی زندگی میکرد. او در اواسط دهه 1930 مدیر یک مجموعه خدمات مشاورهای بورس بود که طرفداران زیادی هم داشت. این مرکز خدمات مشاورهای یکی از اولین مجموعههایی بود که از روشهای علمی و آماری برای تحلیل رفتار بازار سهام استفاده میکرد. به گفته گارتلی، وی در نهایت موفق شده بود دو مورد از بزرگترین مشکلات معامله گران را حل کند: اینکه چه چیزی را بخرند و اینکه این چیز را در چه زمانی بخرند.
دیری نپایید، معامله گران دریافتند که این الگوها را میتوان در سایر بازارها نیز استفاده کرد. از آن زمان به بعد، کتاب های متنوع، نرم افزارهای معاملاتی و الگوهای مختلف (از جمله الگوی پروانه و خفاش) بر اساس گارتلیها ساخته شدهاند. بله هارولد مبدع الگوی گارتلی بود.
الگوی موسوم به 222
الگوی “222” گارتلی بر اساس شماره صفحهای که این الگو در کتاب وی، یعنی “سود در بازار سهام” آمده بود، نام گذاری شده است. گارتلیها الگوهایی هستند که شامل الگوی پایه ABCD که قبلا در مورد آنها صحبت کردیم، بوده، با این تفاوت که پیش از الگو، سقف و کفهای مهم و قابل توجهی پدیدار میشوند. این الگوها به طور معمول وقتی شکل میگیرند که تصحیح روند کلی در حال انجام بوده و ظاهر آن شبیه حرف M برای الگوهای صعودی و یا “W” برای الگوهای نزولی است. با استفاده از این الگوها معامله گران میتوانند نقاط مناسب ورود برای سوار شدن بر روی روند کلی را پیدا کنند.
تشخیص الگوی گارتلی
یک الگوی گارتلی زمانی تشکیل میشود که قیمت اخیرا در یک روند صعودی (یا نزولی) در حال پیشروی بوده، اما کم کم نشانههایی از تصحیح را نشان دهد. آنچه باعث میشود گارتلی پس از شکل گیری به چنین آرایش زیبایی بدل شود، این است که نقاط برگشتی، همان سطح فیبوناچی اصلاحی و سطح فیبوناچی گسترشی هستند. این نشانهای قوی است که این جفت ارز ممکن است برگشت کند.
شناسایی این الگو ممکن است کمی دشوار باشد و بعد از اینکه الگو را شناسایی کردید، با انداختن ابزارهای فیبوناچی روی آن، احتمالا کار دشوارتر هم میشود. نکته اصلی برای جلوگیری از این همه سردرگمی این است که کارها را مرحله به مرحله انجام دهید. در هر صورت، این الگو شامل یک الگوی ABCD صعودی یا نزولی است، اما یک نقطه (X) که فراتر از نقطه D قرار دارد نیز، پیش از آن میآید.
ترسیم الگوی گارتلی
الگوی “دقیق” گارتلی دارای ویژگی های زیر است:
- حرکت AB باید اصلاح 618. از حرکت XA باشد.
- حرکت BC باید اصلاح 382. یا 886. از حرکت AB باشد.
- اگر اصلاح حرکت BC معادل 382. از حرکت AB باشد ، در اینصورت CD باید معادل 1.272 از حرکت BC باشد. اگر حرکت BC معادل 886. از حرکت AB باشد ، در اینصورت CD باید برابر با 1.618 امتداد حرکت AB باشد.
- حرکت CD باید اصلاح 786. از حرکت XA باشد.
الگوی پروانه و خفاش: گونه های جهش یافته گارتلی
با گذشت زمان، محبوبیت الگوی گارتلی افزایش یافت و مردم در نهایت انواع گونهها را با ایجاد تغییراتی ارائه دادند. به دلایلی عجیب، کاشفان این گونهها تصمیم گرفتند آنها را به نام حیوانات نامگذاری کنند (شاید عضو انجمن مقابله با حیوان آزاری بودند!). وراجی بس است، این مجموعه حیوانات با گارتلی ادغام شدند و الگوی پروانه و خرچنگ و خفاش را ایجاد کردند.
الگوی خرچنگ
در سال 2000 میلادی، اسکات کارنی، از پیروان متعصب مکتب الگوهای هارمونیک، الگوی “خرچنگ” را کشف کرد. به گفته وی، خرچنگ صحیحترین حالت در میان همهی الگوهای هارمونیک بوده و آن به این دلیل است که در دورترین منطقه بالقوه برگشتی از حرکت XA است. (این منطقه گاهی اوقات به نام “قیمت برنگردد لباسم را می فروشم” نیز نامیده می شود!). نسبت پاداش به ریسک این الگو بالا بوده، چراکه شما میتوانید حد ضرر بسیار تنگی قرار دهید. الگوی “دقیق” خرچنگ باید جنبه های زیر را داشته باشد:
- حرکت AB باید 0.382 یا 618. اصلاح از حرکت XA باشد.
- حرکت BC می تواند 382. یا 886. اصلاح از حرکت AB باشد.
- اگر اصلاح حرکت BC برابر با 382. از حرکت AB باشد ، در اینصورت CD باید 2.24 از حرکت BC باشد. اگر حرکت BC برابر با 0.886 از حرکت AB باشد ، در اینصورت CD باید گسترش 3.618 از حرکت BC باشد.
- CD باید گسترش 1.618 از حرکت XA باشد.
الگوی خفاش
سال 2001 میلادی، اسکات کارنی الگوی قیمتی هارمونیک دیگری را با نام “خفاش” پایهگذاری کرد. الگوی خفاش با اصلاح 0.886 از حرکت XA به عنوان منطقه بالقوه برگشتی تعریف میشود. الگوی خفاش دارای مشخصههای زیر است:
- حرکت AB باید اصلاح 0.382 یا 0.500 از حرکت XA باشد.
- حرکت BC می تواند اصلاح 382. یا 886. از حرکت AB باشد.
- اگر اصلاح حرکت BC برابر با 0.382 از حرکت AB باشد، در اینصورت CD باید گسترش 1.618 از حرکت BC باشد. اگر حرکت BC برابر با 0.886 از حرکت AB باشد، در اینصورت CD باید گسترش 2.618 از حرکت BC باشد.
- CD باید اصلاح 886. از حرکت XA باشد.
الگوی پروانه
خب حالا دیگر نوبت به الگوی پروانه پروانه رسید! اگر این آرایش را شناسایی کنید، مطمئنا به خاطر پیپهای خفنی که قرار است شکار کنید، جشن میگیرید! الگوی دقیق پروانه که توسط برایس گیلمور ابداع شد، با اصلاح 0.786 از حرکت AB نسبت به حرکت XA تعریف می شود. الگوی پروانه شامل ویژگی های زیر است:
- حرکت AB باید اصلاح 0.786 از حرکت XA باشد.
- حرکت BC می تواند اصلاح 0.382 یا 886. از حرکت AB باشد.
- اگر اصلاح حرکت BC برابر با 0.382 از حرکت AB باشد، در اینصورت CD باید امتداد 1.618 از حرکت BC باشد. اگر حرکت BC برابر با 0.886 از حرکت AB باشد، در اینصورت CD باید گسترش 2.618 از حرکت BC باشد.
- CD باید برابر با گسترش 1.27 یا 1.618 از حرکت XA باشد.
درس مربوط به الگوی پروانه که خود نوعی تکامل یافته از گارتلی بود، به پایان رسید. بهتر نیست که در کنار این الگوی کاربردی، با الگوی مهم دیگر در بازار فارکس با نام الگوی سر و شانه آشنا شوید؟ اگر این دو الگو را بدانید، قطعا سود بیشتری از هر معامله نصیب شما خواهد شد.
الگوی پروانه یکی از الگوهای هارمونیک و برگشتی است که توسط برایس گیلمور ابداع شده است. این الگو در حقیقت تکامل یافتهی یک الگوی قدیمی و کاربردی با نام گارتلی است که در اواسط دهه 1930 میلادی و توسط فردی با همین نام ایجاد شده بود.
از این الگو در بازارهای رونددار استفاده شده و باید چهار خط بین نقاط A تا D ترسیم کرد. در روند صعودی، الگوی W مانند و در روند نزولی الگوی M مانند ایجاد شده که بر اساس الگوی پروانه باید اندازهی هر خط، در مقیاس مشخصی باشد تا بتوان روند آتی بازار را شناسایی کرده و سود خوبی از هر معامله کسب کرد.
الگو خفاش نیز یکی از مدلهای تکامل یافته گارتلی است که در سال 2000 میلادی توسط فردی به نام اسکات کارنی ابداع شد. در این الگو، اندازه خطوط با گارتلی معامله الگوی گارتلی متفاوت بوده و نسبت پاداش به ریسک بالاتر است.
الگو گارتلی بر اساس شماره صفحهی کتابی با عنوان "سود در بازار سهام" به نگارش گارتلی ابداع شده است. گارتلی مدیر مجموعهی مشاوره سرمایه گذاری در بورس بوده و در اواسط دهه 1930 میلادی توانست یک سری الگوی کاربردی را معرفی کند. هدف گارتلی دو چیز بود:
- چه چیزی را باید بخریم؟
- در چه زمانی باید بخریم؟
به نظر میرسد که با گذشت نزدیک به یک قرن از این الگو، هنوز هم منطق و محاسبات آماری و علمی گارتلی برای بازارها کاربردی بوده و به همین جهت، طرفداران بسیاری دارد.
مهمترین الگوهای هارمونیک و پیدا کردن آنها
اگر نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی را بررسی کرده باشید، حتی بدون آنکه چیزی از تحلیل تکنیکال بدانید احتمالا اشکالی همانند حروف انگلیسی W و M را به وفور دیدهاید. این اشکال با توجه به طول هر کدام از امواجی که درون خود دارند، میتوانند ما را در پیشبینی آینده روند و به خصوص محل تغییر روند در آینده کمک کنند. الگوهای هارمونیک بسیار کاربردی هستند اما برای استفاده از الگوهای هارمونیک و سود بردن از آنها در بازارهای مالی باید حتما از آموزش درست برخوردار باشید. البته این موضوع فقط مربوط به الگوهای هارمونیک نیست، بلکه برای استفاده از هرآنچه در بازارهای مالی به آن نیاز دارید باید آموزش اصولی ببینید، اینجا است که متوجه میشویم گذراندن یک دوره آموزش ارز دیجیتال چقدر در مسیر سودسازی شما در بازارهای مالی موثر است که مدرسان پیشتاز، بهترین انتخاب شما برای آموزش میتواند باشد که در ادامه ما سعی داریم به بررسی شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک و روش معامله با مقاله این آکادمی بپردازیم.
فیبوناچی
برای تحلیل به وسیله الگوهای هارمونیک، استفاده از فیبوناچی کمک شایانی به شما میکند تا نقاط برگشتی قوی را پیدا کنید. در نتیجه با اینکه در این مطلب قصد بررسی الگوهای هارمونیک را داریم، اجازه دهید خیلی کوتاه فیبوناچی را بررسی کنیم.
نسبتهای فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی درواقع درصدهایی از حرکت هستند که ما انتظار داریم تغییر جهت حرکت را در الگو هارمونیک در یکی از آن درصدها مشاهده کنیم.
انواع فیبوناچی
فیبوناچی بازگشتی داخلی (Retracement)
زمانی که یک روند را مشاهده میکنید فارغ از اینکه روند صعودی یا نزولی باشد، حرکت خود را به یک باره به پایان نمیرساند به این معنی که به عنوان مثال اگر روند یک رمز ارزی صعودی باشد به این معنا نیست که روند همیشه صعودی است؛ بلکه امکان دارد در نواحی خاصی تغییر روند داده و دوباره به روند اصلی خود بازگردد.
آموزش پرایس اکشن به صورت عملی و لایو
فیبوناچی بازگشتی خارجی (Extension)
فیبوناچی اکستنشن زمانی کاربرد دارد که روند فارغ از صعودی یا نزولی بودن آن بیش از 100 درصد تغییر کند، به عبارتی تمام مسیری را که پیش رفته بود بازگشته و همچنان ادامه دهد. کار فیبوناچی اکستنشن یا بازگشتی خارجی آن است که حمایتها و یا مقاومتهای بالای 100 درصد را نشان دهد.
آموزش فارکس 0-100 به صورت جذاب
فیبوناچی پروجکشن (Projection)
ابزار فیبوناچی پروجکشن با استفاده از سه نقطه، اهداف را به ما نشان میدهد. به عبارتی این ابزار با لحاظ کردن روند، آینده و اهداف پیش رو را مشخص میکند. یکی از جملات معروف در میان تحلیلگران تکنیکال این است که بازار حرکات گذشته خود را تکرار میکند. درواقع این فیبوناچی بر اساس همین اصل کار میکند و گفته میشود که بازار از حرکات پیشین خود الگوبرداری میکند.
فیبوناچی انبساطی (Expansion)
فیبوناچی انبساطی بسیار به فیبوناچی پروجکشن شباهت دارد با این تفاوت که برای استفاده از این ابزار به دو نقطه احتیاج داریم نه سه نقطه.
3 مفهوم مهم که در این مقاله باید بدانید
همپوشانی
همپوشانی به محدودهای اطلاق میشود که چند درصد فیبوناچی در آن قرار گرفتهاند، زمانی همپوشانی اتفاق میافتد که ما برای اطمینان بیشتر از چند فیبوناچی استفاده کنیم و مشاهده کنیم که در برخی نواحی چندین فیبوناچی اهدافی خاص را به ما نشان میدهند. محدوده هم پوشانی به احتمال زیاد محل برگشت روند را به ما نشان میدهد.
PRZ یا نقاط بازگشت
هر الگو، PRZ خود را دارد که نقاط برگشت روند را به ما نشان میدهد. معمولا نقاط برگشتی از همپوشانی فیبوناچیهای مختلف به دست میآیند.
کانال سیگنال ارز دیجیتال با نقاط ورودی و خروجی مناسب
الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک بر اساس رفتار طبیعت شکل میگیرند. آنچه در بازارهای مالی اتفاق میافتد متاثر از روانشناسی و طبیعت است. حضور و استفاده از سطوح فیبوناچی مهر تاییدی بر نقش طبیعت بر روی بازارهای مالی است. ساختارهای قیمتی (الگوها) معمولا با استفاده از سطوح فیبوناچی نشان داده میشوند، به عبارت دیگر برای تشخیص الگوهای هارمونیک از سطوح فیبوناچی کمک گرفته میشود.
پرایس اکشن که به رفتار قیمت اشاره دارد از مهمترین و کاربردیترین روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میرود و تکنیکالیستهای شناخته شده در سراسر دنیا اعلام کردهاند که پرایس اکشن بخش مهمی از تحلیل آنها را در بر گرفته است.از طرفی پرایس اکشن بخشی جداناپذیر از الگوهای هارمونیک است تا جایی که میتوان به جرات گفت که اگر با استفاده از الگوهای هارمونیک و بدون پرایس اکشن معامله گری کنید نمیتوانید به صورت مستمر امیدوار به کسب سود باشید؛ زیرا الگوهای هارمونیک بر اساس پرایس اکشن در نواحی PRZ هستند.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی ایده آل AB = CD
الگویی سه موجی شامل امواج AB, BC, CD که پایه و اساس بسیاری از الگوها اعم از کلاسیک و هارمونی است. نکتهای که در رابطه با این الگو میتوان به آن اشاره کرد این است که این الگو در تمام تایم فریمها (بازههای زمانی) و در تمام بازارهای مالی به فراوانی دیده میشود.
در این الگو AB به هر اندازه که حرکت کند، CD نیز به همان میزان حرکت میکند. در واقع در این الگو علیرغم آنکه یک روند صعودی یا نزولی است ممکن است در میانه راه مسیری خلاف جهت اصلی خود را در پیش گیرد و سپس دوباره به روند اصلی خود بازگردد. در این الگو با توجه به اینکه خط BC از کدام درصد (تراز) فیبوناچی برگشته است میتوانیم انتهای مسیر یعنی نقطه D را مشخص کنیم.
در حالت بولیش، این الگو زمانی که قیمت به نقطه D میرسد (طول CD به اندازه طول AB میشود) یک حرکت صعودی را شروع میکند به همین دلیل به آن بولیش (Bullish) گفته میشود و اما در حالت نزولی (Bearish) این الگو زمانی که قیمت به نقطه D برسد یعنی یعنی طول موج CD به اندازه طول موج AB شود، یک موج نزولی را آغاز میکند. در نتیجه در هر دو حالت صعودی و نزولی میتوان گفت که نقطه D همان جایی است که روند از آنجا تغییر جهت میدهد.
شرایط ضروری برای ایجاد الگوی AB=CD و معامله در آن
اولین موردی که باید به آن توجه کرد این است که طول موج BC هرگز نباید بیشتر از AB باشدد. به زبان ساده BC باید حداکثر هماندازه و یا کوتاهتر از AB باشد. ناگفته نماند که برابری AB و BC کمتر اتفاق میافتد. برای اینکه از این الگو استفاده کنید باید مطمئن شوید که D از B فراتر رفته است و یا به عبارتی طول موج CD بلندتر از طول موج BC خواهد شد.
الگوی خفاش (Bat Pattern)
تمام الگوهای هارمونیک الگوی پیشین یعنی ABCD یا AB=CD را در خود دارند، اما یک موج دیگر به این الگو اضافه میشود و الگوهای دیگر را تشکیل میدهد. به همین دلیل است که گفته میشود الگوی AB=CD یک الگوی اساسی است که فهم آن به شما در درک الگوهای دیگر نیز کمک میکند و درواقع برای فهم دیگر الگوها ضروری است.
مواردی که باید در الگوی خفاش بررسی شوند:
- طول موج AB باید از فیبوناچی 618% موج XA کمتر باشد. (بهتر است در محدوده فیبوناچی 318 تا 0.5 باشد)
- نقطه C در محدوده بین فیبوناچی 382 الی 886% موج AB قرار بگیرد.
- مقدار BC پروجکشن باید حداقل 618% باشد. (محدوده 618 الی 2.618)
- نقطهای که AB=CD را مشخص میکند باید در محدوده PRZ قرار گیرد.
- با بررسی نکات لازم (پرایس اکشن) میتوان گفت که آیا موج CD قرار است Extended باشد یا نه که در الگوی خفاش معمولا Extended AB=CD است.
- از مهمترین نکاتی که در بررسی و تشخیص الگوی BAT (خفاش) باید به آن توجه کرد این است که نقطه D به هیچ عنوان نباید فراتر از X برود. به عبارتی نقطه D باید در محدوده فیبوناچی 886% موج XA قرار گیرد. (البته اگر کندلی و یا سایه کندل از محدوده 886% پیش برود در صورتی که از نقطه X فراتر نرود همچنان میتواند یک الگوی خفاش تلقی شود.)
نکتهای که در مورد الگوی خفاش وجود دارد این است که برگشت روند از ناحیه PRZ (نواحی که نقطه D در آن قرار گرفته است) شدید و یا به عبارتی شارپ است. همچنین سقف دوم و یا کف دوم (با توجه به روند حرکت) پایینتر از سقف اول است و کف دوم بالاتر از کف اول است.
الگوی هارمونیک گارتلی
مواردی که باید در الگوی گارتلی بررسی شوند:
- نقطهی B روی فیبوناچی Retracement 618% از موج XA قرار میگیرد.
- BC پروجکشن یا همان موج CD باید در محدوده فیبو 13% الی 618% باشد.
- نقطهی C در محدودهی 382% الی 886% موج AB قرار میگیرد.
- در این الگوی هارمونیک AB = CD معمولا کامل میشود؛ به عبارت دیگر در منطقهی PRZ تحقق این تساوی را بررسی معامله الگوی گارتلی میکنیم.
- نقطه D بر روی فیبو 786% از موج XA ظاهر میشود.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک گارتلی
ابتدا به بررسی نمودار میپردازیم، برای تشخیص اینکه یک نمودار مشکوک به گارتلی، شرایط لازم را دارد یا خیر، با استفاده از فیبوناچی Retracement به بررسی نقطهی B میپردازیم، اگر نقطهی B روی 0.618% موج XA قرار گرفته باشد، میتوان گفت که این الگو میتواند الگوی هارمونیک گارتلی باشد. اما فقط این نیست و باید به بررسی موجهای دیگر نیز بپردازیم. یک فیبو روی موج AB رسم میکنیم تا متوجه شویم که آیا نقطهی C در محدودهی فیبو 0.382 الی 0.886 موج AB واقع شده است یا خیر؟
حال فیبو BC پروجکشن که میتواند نهایتا 1.618 باشد را رسم میکنیم. این محدوده میتواند از 1.13 الی 1.618 باشد و اما مهمترین بخش، فییوناچی Retracement موج XA را روی نمودار قرار میدهیم و خطی عمودی را بر روی ناحیه 0.786 رسم میکنیم.
یکی دیگر از مواردی که بررسی میکنیم این است که در الگوی هارمونیک گارتلی معمولا AB=CD محقق میشود. برای این تساوی از درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention روی ABC استفاده میکنیم. ما برای معامله کردن با استفاده از الگوی گارتلی به دنبال نقطه D هستیم تا بتوانیم ناحیه تغییر جهت روند را پیدا کنیم.
یک ناحیه PRZ درر میان پروجکشن BC که رسم کرده بودیم و همچنین فیبو 0.78 Retracemant موج XA به وجود میآید که بهترین ناحیه برای تغییر جهت حرکت روند است. درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention نیز میتواند در این محدوده PRZ لحاظ شود، اما در این میان فیبو 0.78 موج XA از همه مهمتر است.
الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)
در این الگو بر معامله الگوی گارتلی خلاف دو الگویی که پیش از این بررسی کردیم، نقطه D از نقطه X فراتر میرود. به هر حال در بررسی نمودارهای مختلف در بازارهای مالی به مواردی بر میخورید که نقطه D از نقطه X فراتر خواهد رفت، در چنین مواردی این الگو و الگویی که در آینده بررسی میکنیم برای تحلیل نمودار به کمک شما میآیند.
مواردی که باید در الگوی خرچنگ بررسی شوند:
- نقطه B باید در محدوده فیبو 382% الی 618% از موج XA قرار بگیرد.
- نقطه C باید در محدوده فیبو 382% الی 886% از موج AB قرار بگیرد.
- BC پروجکشن یا همان نقطه D در محدوده 618% الی 618% قرار میگیرد. لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند یک ناحیه PRZ قوی را تشکیل میدهند.
- باز هم نکته مهمتر در این الگو این است که نقطه D بر روی سطح 618% موج XA قرار میگیرد.
نکتهای که در اینجا باید اضافه کنیم این است که پس از مشخص کردن ناحیه PRZ معمولا برگشت روند به شدت و به صورت شارپ صورت میگیرد.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک خرچنگ
در الگوی بولیش یا صعودی خرچنگ ابتدا قیمت صعود میکند (XA) سپس دچار یک افت قیمت میشود (AB) و بعد از آن دوباره یک صعود قیمت را شاهد هستیم (BC) و در انتها افت قیمت را مشاهده میکنیم(CD).
در پایان این افت قیمت در نقطه D انتظار یک رشد قیمت را داریم، اما نکتهای که اینجا باید به آن توجه کرد این است که این الگو شباهت بسیاری به الگوهای پیشین دارد، اگر در میانه راه موج CD به اشتباه فکر کنیم که این یک الگوی هارمونیک خفاش است چطور؟
برای اینکه از این دست خطاها در امان باشیم بازهم پرایس اکشن به کمک ما میآید. زمانی که سطوح فیبوناچی در ناحیه PRZ که به اشتباه تشخیص دادیم فاصله زیادی از هم داشته باشند و یا کلا با نشانههایی که در آن ناحیه میبینیم به این نتیجه برسیم که زمان تغییر جهت روند هنوز فرا نرسیده است. برای آنکه از الگوی هارمونیک خرچنگ در معاملات خود استفاده کنیم، پیش از هر چیز باید بتوانیم این الگو را در نمودار تشخیص دهیم؛ برای تشخیص این الگو همانند الگوهای پیشین به ابزار فیبوناچی احتیاج داریم.
استفاده از ابزار فیبوناچی
ابتدا با استفاده از فیبوناچی Retracement جایگاه نقطه B را پیدا میکنیم. همانطور که پیش از این نیز بیان شد، نقطه B باید در محدوده فیبو 0.382% الی 0.618% از موج XA قرار بگیرد. با بررسی دیگر شرایط لازم برای تشکیل الگوی هارمونیک خرچنگ به دنبال نقطه D میگردیم، محدودهای که به ما تغییر جهت روند را نشان میدهد. برای این کار ابتدا مهمترین عامل یعنی فیبو سطح 1.618% موج XA را مشخص میکنیم. سپس BC پروجکشن یا همان نقطه D که در محدوده 2.618% الی 3.618% قرار میگیرد را نیز مشخص میکنیم.
لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند، یک ناحیه PRZ قوی را تشکیل میدهند. احتمال برگشت قیمت آن هم به صورت شارپ از ناحیه PRZ که تشخیص داده میشود بسیار زیاد است. در نتیجه با توجه به صعودی یا نزولی بودن الگو میتوان تصمیم درست برای باز کردن معاملات را گرفت. البته با توجه به استراتژی معاملاتی که از پیش طراحی شده است. در الگوی بولیش یا صعودی الگوی خرچنگ درواقع روند نزولی به اتمام میرسد و ما انتظار یک برگشت روند به حالت صعودی را داریم که در این صورت بهتر است در ناحیه PRZ که با توجه به شروط گفته شده مشخص کردیم میتوان اقدام به خرید و یا باز کردن موقعیت Long کرد.
بدیهی است که در حالتی که الگوی بیریش یا نزولی خرچنگ را داشته باشیم به این معنا است که روند صعودی به پایان رسیده و ما میتوانیم در صورتی که بخواهیم موقعیت Short یا فروش را باز کنیم و یا در صورتی که موقعیت باز خرید داشته باشیم آن را ببندیم.
الگوی گارتلی چیست؟
الگوی گارتلی یک الگوی نمودار هارمونیک براساس اعداد و نسبتهای فیبوناچی است که به معاملهگران کمک میکند نفاط برگشتی را شناسایی کنند. H.M. Gartley در کتاب خود در بازار بورس، پایه الگوی هارمونیک در سال ۱۹۳۲ را پیریزی کرد. الگوی گارتلی رایجترین الگوی هارمونیک است.
توضیح الگوهای گارتلی
الگوی گارتلی رایجترین الگوی نمودار هارمونیک است. الگوهای هارمونیک بر این فرض عمل میکنند که دنبالههای فیبوناچی میتوانند برای ساختن سازههای هندسی مانند retracements، در قیمتها به کار روند. نسبتهای فیبوناچی در طبیعت مشترک است و به یک ابزار محبوب در میان تحلیلگران تکنیکال تبدیل شده است.
مزیت اصلی این نوع الگوهای چارت این است که آنها نگرشهای خاصی را نسبت به زمانبندی و اندازه حرکات قیمت پیدا میکنند.
الگوی گارتلی بالا نشاندهنده یک روند صعودی از نقطه x تا نقطه A با برگشت قیمت در نقطه A است. با استفاده از نسبتهای فیبوناچی، retracement بین نقطه X و نقطه B باید ۶۱.۸ % باشد. در نقطه B ، قیمت دوباره به سمت نقطه C تغییر میکند، که باید به ۶۱٫۸ درصد retracement از نقطه A باشد. در نقطه C، قیمت به نقطه D باز میگردد. در نقطه D، الگوی کامل شده و سیگنالها با هدف معکوس تولید میشوند که نقطه مقابل نقطه C، نقطه A و یک افزایش تا حداکثر ۱۶۱.۸ % از نقطه A به عنوان هدف نهایی قیمت است. در الوی گارتلی نقطه D در ۷۸٫۶ درصد موج XA قرار خواهد گرفت.اغلب اوقات، نقطه صفر به عنوان نقطه کاهش توقف برای کل تجارت استفاده میشود. این سطوح فیبوناتچی نیازی به دقیق بودن ندارند، اما هرچه بیشتر باشند، این الگو بیشتر قابلاعتماد خواهد بود.
الگوی نزولی:
استراتژی معاملاتی گارتلی Gartley
حالا که با قوانین شناسایی الگوی Gartley آشنا شدید، من یک روش ساده برای معامله با این الگو به شما نشان خواهم داد.
روش معامله با الگوی گارتلی به طور عینی مکان مناسب نقطه ورود، توقف توقف، و نقطه خروج را معین میکند.
نقطه ورود به کمک الگوی گارتلی
برای ورود به باید ابتدا این الگو را شناسایی کرده و سپس اعتبار آن را تایید کنید. برای ترسیم الگوی Gartley در نمودار خود، باید چهار نوسان قیمت را در نمودار نشان داده و دقت کنید تا مطمئن شوید که آنها به سطوح فیبوناچی مربوطه خود واکنش نشان میدهند. دقت کنید که هر حرکت قیمت با حرف مربوطه X، A، B، C و D را علامتگذاری کنید. بدین ترتیب میتوانید اندازه کلی الگو را اندازهگیری کنید و یک ایده روشن در مورد پارامترها داشته باشید. اگر در نمودار الگوی گارتلی صعودی داشته باشید، میتوانید یک معامله طولانی را وقتی که این دو شرط را شناسایی میکنید، باز کنید:
CD از ۱۲۷.۲ % یا ۱۶۱.۸ درصد از حرکت قبلی خود را داشته باشد.
عملکرد قیمت در یک جهت صعودی از سطح فیبوناچی مربوطه بالا رود.
وقتی الگوی گارتلی صعودی است، شما از همان دو قاعده مذکور برای باز کردن یک معامله استفاده میکنید.
حد ضرر در الگوی گارتلی
صرفنظر از سیگنال ورودی شما، همیشه توصیه میشود که از دستور توقف حد ضرر استفاده کنید. این روش شما را از هرگونه ضرر های هنگفت ناگهانی محافظت خواهد کرد. اگر مامله بر اساس یک الگوی گارتلی صعودی را باز میکنید، فرمان توقف ضرر شما باید درست زیر نقطه D الگو واقع شود. اگر یک معامله بر اساس یگ الگوی گارتلی نزولی را باز میکنید، فرمان توقف ضرر شما باید درست بالای نقطه D الگو واقع شود.
حد سود در الگوی گارتلی
روش ارجح من برای ورود به معامله بر اساس الگوی گارتلی، ورود یک موقعیت کامل بعد از بازتاب D و بعد از آن در سطوح مختلف است. همانطور که قبلا ذکر شد، اهدافی که بعد از تکمیل الگوی گارتلی می توان انتظار داشت عبارتند از:
هدف ۴: فیبوی ۱٫۶۱۸ اکستنشن XA
سپس اگر حرکت قیمت با قدرت بعد از سطح ۱٫۶۱۸ اکستنشن XA ادامه پیدا کرد، میتوانید بخش کوچکی از دارایی را در تلاش برای رسیدن به اهداف بالاتر نگهداری کنید.
نتیجهگیری
تشکیل الگوی گارتلی بخشی از خانواده الگوهای هارمونیک میباشد.
این الگو شبیه یک M / W است و نوسانات آن با نقاط X، A، B، C و D تعیین میشوند.
به عنوان یک الگوی هارمونیک، نوسانات گارتلی باید متناظر با سطح دنباله فیبوناچی باشند:
XA میتواند هر حرکتی در نمودار باشد.
AB باید ۶۱.۸ % از XA باشد.
نقطه C نیز باید ۳۸.۲ درصد یا ۸۸٫۶ درصد از AB باشد.
اگر نقطه C ۳۸.۲ درصد از AB، CD باید ۱٫۲۷درصدXA باشد.و اگر نقطه C 88.6 درصد از AB، CD باید ۱٫۶۱۸درصدXA باشد.
فیلم آموزش الگوهای هارمونیک با وحید درزی
معاملات هارمونیک در واقع برعکس دیگر روش های رایج در معامله گری سعی در پیش بینی حرکات بعدی قیمت دارد. معاملات هارمونیک از طریق ادغام الگوهای قیمتی و ریاضیات روش معاملاتی جدیدی ساخته که از دقت بالایی برخوردار بوده و بر پایه فرضیه تکرار الگوها در نمودار استوار است.
با توجه به تکرار الگو و نسبت در جامعه و طبیعت، این نسبت ها در بازارهای مالی نیز قابل مشاهده بوده و در واقع تحت تاثیر محیط و جامعه ایی که معامله در آن صورت گرفته می باشد. معامله گر پس از پیدا نمودن الگوهایی با طول و اندازه های متفاوت قادر به اعمال نسبت های فیبوناچی به الگوها بوده و تلاش خود را برای پیش بینی قیمت های آینده به کار بگیرد. اگر چه بخش قابل توجهی از این شیوه معامله گری متعلق به اسکات کارنی بوده اما افراد دیگری نیز در این شیوه همکاری داشته و در واقع با یافتن الگوها و سطوحی به هر چه بهتر شدن این عملکرد کمک شایانی نموده اند.
اگر چه دسته های الگوهای هارمونیک بسیار زیاد بوده اما در ادامه ما سعی نموده شما را با 4 نمونه از پرطرفدارترین الگوها آشنا سازیم.
- الگوی گارتلی
- الگوی پروانه
- الگوی خفاش
- الگوی خرچنگ
این روش ها به طور معمول توسط اکثر معامله گران هارمونیکی مورد استفاده قرار گرفته و می توان گفت که در بین تریدرها شناخته ترین می باشند و همواره افراد در نمودارها به دنبال این 4 الگو می باشند.
روش معاملاتی هارمونیک در واقع روشی بر پایه ریاضیات بوده و بسیار دقیق می باشد اما لازمه موفقیت در رابطه با کار با الگوها صبر، تمرین و مطالعه زیاد خواهد بود. در این روش تنها به صرف انجام محاسبات اولیه نمی توان معاملات را انجام داد. گاهی ممکن است به دلیل همتراز و ردیف نبودن حرکات قیمت با محاسبات متناسب با الگو، الگوها نامعتبر شده و معامله گر را به اشتباه بیندازند.
در نقاط بازگشتی احتمالی نقاط ورود و خروج به معامله شکل گرفته و البته نیاز بوده که در رابطه با نقاط بازگشت قیمت به نشانه های دیگری نیز توجه شود. در معاملات خرید نیز به طور معمول حدضررها از نقطه ورود پایین تر در نظر گرفته شده و تعیین آن ها در معاملات فروش اندکی بالاتر از نقطه معامله خواهد بود.
هارمونیک ها یا الگوهای فیبوناچی در واقع الگوهای ایجاد شده با اشکال خاص و با نسبت های معینی از درصدهای فیبوناچی می باشند.
به منظور شناخت این الگوها برعکس الگوهای کلاسیک که در واقع همان الگوهای سروشانه، کف و سقف های دوقلو، مثلث ها و… بوده نیاز است که معامله گر تجربه و تمرین بیشتری داشته و به تدریج قادر به تشخیص این الگوها با چشم گردد. الگوهای هارمونیک را می توان یکی از جالب ترین و کاربردی ترین مباحث تحلیل تکنیکال به شمار آورد که تدریس آن در دوره های پیشرفته تحلیل تکنیکال انجام می شود.
ویدئوهای آموزشی زیر از آقای وحید درزی بوده که در آن ها به خوبی الگوهای هارمونیک آموزش داده شده است. اگر قصد یادگیری کامل الگوهای هارمونیک را داشته و می خواهید به اصطلاح یک هارمونیک تریدر گردید توصیه می کنیم این ویدئوها را تماشا نمایید.
دیدگاه شما