۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
استراتژی کندل استیک و آموزش کندل شناسی فوق پیشرفته😃
برای تحلیل تکنیکال در دنیای ارزهای دیجیتال، حتما باید از نمودارها استفاده کنید و دادههای نمودارها را تحلیل نمایید. به همین جهت در این مقاله از کریپتو اکسیر قصد داریم به آموزش الگوی چکش معکوس چیست؟ کندل شناسی بپردازیم و شما را با این نوع نمودارها آشنا نماییم.
کندل استیک که به آن نمودار شمعی هم گفته میشود، یکی از انواع نمودارهایی است که در تحلیل تکنیکال با آن سروکار خواهید داشت. این نمودار هم مانند تمام نمودارهای دیگر تغییرات قیمتی ارز مورد نظر را به نمایش میگذارد.
آموزش کندل شناسی ارز دیجیتال چیست؟
به یادگیری نکات مربوط به خواندن نمودار شمعی، کندل شناسی گفته میشود. شما میتوانید رفتار خریداران و فروشندگان را نسبت به ارز مورد نظرتان (با استفاده از کندل استیک) بررسی و در نهایت آینده آن را پیش بینی نمایید.
قابل ذکر است که در ابتدا و برای بار نخست در تحلیل تکنیکال، این ژاپنیها بودند که از کندل استیک برای بررسی ارز مورد نظر خود بهره گرفتند.
رفته رفته سرمایه گذاران دیگر کشورها هم متوجه شدند که با استفاده از این نمودار میتوانند اطلاعات خوبی را به دست آورند. به همین دلیل بود که استفاده از نمودار شمعی جهانی شد.
الگوهای کندل استیک ها
در آموزش کندل شناسی باید با الگوهای کندل استیک به خوبی آشنا باشید. در واقع باید بدانید که بعد از نزولی یا صعودی شدن کندلهای ارز مورد نظرتان، چه واکنشی در انتظار آن ارز خواهد بود.
برخی از الگوهای کندل استیک ها:
الگوی دوجی در کندل شناسی
اگر دوجی را بعد از ماربزو قرمز مشاهده کردید باید بدانید که افراد نسبتا کمی در حال فروختن سهم خود هستند؛ در واقع سهامداران به آینده آن ارز خوشبین هستند و قصد نگهداری آن را دارند.
بهره گیری از الگوی دوجی میتواند سیگنال بسیار مناسبی را برای خرید یک ارز به شما ارائه کند.
الگوی هارامی در کندل شناسی
زمانی که دو کندل در کنار هم شکل بگیرند و کندل دوم سبز رنگ و در آخر کندل نزولی تشکیل شود این الگو به وجود میآید.
اکثر افرادی که آموزش کندل شناسی دیدند و با این نمودار آشنا میباشند، بعد از دیدن این الگو اقدام به سرمایه گذاری بر روی ارز مورد نظرشان میکنند.
البته بعد از مشاهده شدن الگوی هارامی، انتظار میرود که روند حرکتی آن با سرعت بسیار کمتری نسبت به قبل همراه گردد.
الگوی نفوذی در کندل شناسی
الگو نفوذی یک الگوی بازگشتی است که نشان از صعودی شدن روند دارد و در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و یک الگوی قیمتی 2 روزه است که نویدبخش یک روند صعودی کوتاه مدت را به تریدر میدهد.
از دو شمع تشکیل میشود: شمع اول قرمز (نزولی) است و شمع دوم سبز رنگ (صعودی)! شمع سبز رنگ پس از یک گپ قیمتی نزولی از شمع قرمز آغاز میشود. شمع سبز باید بیشتر از 50 درصد شمع قرمز را بپوشاند. در واقع هرچه قد شمع سبز بلندتر باشد، اعتبار الگو بیشتر است.
الگوی مرد آویزان
الگوی مرد آویزان یا هنگینگ من، یکی از الگوهایی است که نزولی شدن روند را اخطار میدهد. در بیشتر مواقع، زمانی که این الگو را مشاهده کردید، باید منتظر نزولی شدن روند باشید. از نشانههای این کندل، بدنه کوچک و سایه پایینی بسیار بلند است. این کندل سایه بالایی ندارد و در مواقعی، سایه کوچکی دارد. سایه پایین باید حداقل دو برابر بدنه باشد.
این نکته را مدنظر داشته باشید که این کندل، ممکن است در هر دو کندل سبز و قرمز رویت شود. الگوی مرد آویزان شباهت بسیار زیادی به الگوی چکش دارد. هر دو دارای بدنه کوچک و سایه پایین بسیار بلند هستند و هر دو، خطر نزولی شدن قیمت را نشان میدهند.
برای تشخیص این دو الگو، باید روند قبل از الگو را بررسی کنید. در الگوی مرد آویزان، زوند قبلی صعودی بوده است؛ اما در الگوی چکش، روند نزولی بوده و نمایان شدن این الگو، نشان از ادامه دار بودن روند است.
الگوی چکش و چکش معکوس در کندل شناسی
در آموزش کندل شناسی با الگوهای زیادی آشنا خواهید شد. یکی از این الگوها چکش و چکش معکوس نام دارد.
اگر کندلی به شکل چکش و یا چکش معکوس با رنگ سبز در زمانی که روند قیمتی ارز مورد نظر نزولی میباشد، دیده شود این الگو به وجود میآید.
در این زمان احتمال اینکه روند قیمتی ارز رو به بالا و در حال رشد باشد، بسیار بیشتر از نزولی شدن قیمت آن است. (در این شرایط به احتمال 80 درصد قیمت سهام بیشتر خواهد شد و میتوانید سود بسیار خوبی از آن بگیرید)
الگوی سه ستاره صعودی در کندل شناسی
الگوی سه ستاره صعودی که متشکل از 3 کندل است، یکی دیگر از الگوهایی است که در آموزش کندل شناسی با آن آشنا خواهید شد.
در این الگو کندل اول در موقعیت صعودیتری نسبت به کندل دوم قرار میگیرد. در واقع بر روی نمودار، کندل دوم نسبت به کندل در قسمت پایینتری قرار میگیرد و نزولی است.
سپس باید کندل سوم در مقایسه با کندل دوم در موقعیت بالاتری قرار بگیرد و روند قیمتی را صعود کند.
در شرایطی که شمع یا همان کندل اول نسبت به شمع دوم در قسمت بالاتری قرار بگیرد و کندل سوم نیز از کندل دوم موقعیت بالاتری داشته باشد، این الگو مشاهده خواهد شد.
اگر الگوی سه ستاره صعودی را مشاهده کردید، باید بدانید که به احتمال فراوان قیمت آن ارز رشد بیشتری خواهد کرد و نمودار قیمت صعودی خواهد شد.
الگوی سه ستاره صبحگاهی در کندل شناسی
الگوی سه ستاره صبحگاهی هم دیگر الگویی است که در آموزش کندل شناسی با آن مواجه خواهید شد.
اگر الگوی سه ستاره صبحگاهی را مشاهده کردید، باید بدانید که روند نزولی قیمت آن ارز به اتمام رسیده است. بعد از دیدن این الگو به احتمال بسیار زیاد قیمت ارز مورد نظر روند صعودی خود را شروع خواهد کرد.
این الگو سیگنال خوبی برای خرید خواهد بود. اکثر تحلیلگران ارزهای دیجیتال هم از الگوی سه ستاره صبحگاهی برای سیگنال دادن بهره میگیرند.
الگوی اینگالف در کندل شناسی
یکی از بهترین الگوهایی که در کندل شناسی با آن آشنا میشوید، الگوی اینگالف است.
این الگو به تنهایی میتواند قویترین سیگنالها را برای خرید به شما بدهد. زمانی که این الگو را مشاهده کردید، باید بدانید که افراد زیادی برای خرید سهم به ورود کردهاند و قصد سرمایه گذاری بر روی آن را دارند.
پس میتوان نتیجه گرفت که ارز مورد نظر شما در روزهای آینده روند صعودی را در پیش میگیرد و سرمایه گذاری بر روی آن سود خوبی را به همراه خواهد داشت.
اگر کندل اینگالف (یک شمع بزرگ که پوشش دهنده چند کندل قبل از خود است) را در انتهای روند نزولی دیدید، باید بدانید که به احتمال زیاد روند نزولی قیمت سهام به پایان رسیده است.
اما اگر این کندل را در انتهای روند صعودی دیدید، باید بدانید که روند صعود قیمت به احتمال زیاد به پایان میرسد و با ریزش ارزش مواجه خواهید شد.
تحلیلگران قدرتمند ارزهای دیجیتال نیز از الگوی اینگالف برای ارائه سیگنالهای دقیق و کم ریسک استفاده میکنند.
آموزش کندل شناسی بازار گاوی
الگوهای شمعی گاوی در فارکس یا سایر بازارهای مالی بیانگر این موضوع هستند که روند نزولی یا خرسی به زودی به پایان میرسد . در واقع الگوهای شمعی گاوی به سرمایهگذاران این سیگنال را میدهند که قیمت روند صعودی پیدا خواهد کرد .
در کندل شناسی، الگو رفتار قیمت گاوی در برخورد با سطح حمایتی ( support ) ایجاد میشود و به نوعی سیگنال خرید است . در بازار گاوی معاملهگران با مشاهده چنین الگوهای شمعی به خرید اقدام میکنند تا از افزایش قیمت، سود بهدست آورند . در بازار گاوی افراد اصطلاحا موقعیت long باز خواهند تا از افزایش قیمت سود ببرند .
آموزش کندل شناسی بازار خرسی
در بازارهای مالی چون فارکس و ارز دیجیتال، مشاهده الگوهای شمعی خرسی به معنای پایان روند صعودی بوده و در واقع هشدار رسیدن به سطح مقاومت ( resistance ) را به معاملهگران میدهد .
در واقع با ایجاد الگوی خرسی، قیمت احتمالا روند نزولی را آغاز کرده و این موضوع برای سرمایهگذاران به عنوان سیگنال فروش خواهد بود تا موقعیتهای خرید ( ( long را بسته و وارد موقعیت ( short ) شوند تا از روند نزولی بازار منتفع شده یا از ضرر جلوگیری کنند .
الگوی ستاره عصرگاهی در کندل شناسی
الگوی ستاره عصرگاهی یا اونینگ استار ( Evening Star Pattern ) سیگنال خرسی بوده که به الگوی ستاره صبحگاهی ( سیگنال گاوی ) شباهت دارد، اما مفهوم کاملا برعکس یکدیگر دارند .
در حقیقت الگوی ستاره عصرگاهی زمانی رخ میدهد که در روند صعودی، شمعی سبز و کوچک بین شمع سبز و شمع قرمز که هر دو بدنه بسیار بزرگتری دارند، قرار بگیرد . در آموزش کندل شناسی، اونینگ استار نوعی سیگنال فروش است؛ یعنی روند صعودی دارد برعکس میشود .
این موضوع را در نظر بگیرید که چنانچه کاهش شمع قرمز سمت راست بهقدری باشد که میزان افزایش شمع سبز سمت راست را خنثی کند، احتمال تشدید روند نزولی وجود دارد .
الگوی خط قاطع در کندل شناسی
الگوی خط قاطع یا پیرسینگ لاین ( Piercing line pattern ) در واقع بدین معنا است که فشار خرید زیاد است و به نوعی سیگنال گاوی محسوب میشود . در این الگو قیمت از پایین به مقدار بسیار زیادی به بالا کشیده شده و حتی از خط دوره قبلی هم بالاتر میرود .
الگوی خط قاطع زمانی رخ میدهد که در روند نزولی، شمعی قرمز مشاهده میشود که سمت راست آن شمعی سبز رنگ قرار گرفته است و بدنه هر دو شمع تقریبا اندازه برابری دارند که معمولا نقطه باز شدن شمع سبز از نقطه بسته شدن شمع قرمز پایینتر است . بهطور کلی در آموزش کندل شناسی، مشاهد الگوی پیرسینگ لاین نوعی سیگنال روند صعودی و خرید است .
الگوی سه کلاغ سیاه در کندل شناسی
الگوی سه کلاغ سیاه یا تری بلک کروز ( Tree Black Crows ) معمولا نشاندهنده ایجاد روند نزولی خرسی است . مشاهده این الگو یعنی فروشندگان در سه نوبت متوالی از خریداران سبقت گرفتهاند .
الگوی سه کلاغ سیاه زمانی اتفاق میافتد که در روند صعودی، سه شمع قرمز متوالی مشاهده شود که فتیله بالایی ندارد یا فتیله بسیار کوتاهی دارند . در این الگو هر دوره معاملاتی در همان قیمت بسته شدن دوره قبلی آغاز خواهد شد اما به دلیل فشار زیاد قیمت، از دوره قبل پایینتر بسته میشود .
الگوی ابر سیاه در کندل شناسی
الگوی ابر سیاه یا دارک کلود کاور ( Dark Cloud Cover ) در واقع از دو شمع تشکیل میشود که شمع راست، قرمز ( نزولی ) است و با وجود اینکه از شمع قبلی بالاتر باز شده اما با افت به نقطهای پایینتر از نقطه میانی آن بسته خواهد شد .
هنگاهیکه الگوی ابر سیاه در روند صعودی تشکیل شود، به معاملهگران ( فروشندگان یا خرسها ) سینگال میدهد که بر این جریان معاملاتی مسلط شدهاند و قیمت به شدت افت میکند . در آموزش کندل شناسی، مشاهده فتیلههای کوتاه در الگوی ابر سیاه نشان از قدرتمند بودن روند نزولی است .
کندل شانسی پرایس اکشن
افرادی که تنها از پرایس اکشن در معاملات استفاده می کنند پرایس اکشن تریدر می گویند که در اصطلاح فارسی پرایس اکشن یک نوع «رفتار قیمت» است و معمولا آن را با استفاده از نمودار نمایش می دهند. همانگونه که از نامش پیداست در صورتی که قیمت یک کالای مشخص را بر اساس زمان روی نمودار نشان دهیم و روند صعودی و نزولی آن را ثبت کنیم.
در واقع می توان گفت که نمودار پرایس اکشن را رسم کرده ایم. پرایس اکشن تریدرها باعث حذف تحلیل بنیادی می شوند و همین طور اندیکاتورها را نادیده می گیرند و تنها طبق الگوهای نمودار و رفتار قیمت تصمیم نهایی را می گیرند. اغلب اوقات این اشخاص رفتار قیمت را در ۳ تا ۶ ماه اخیر مورد بررسی قرار می دهند و بر این باورند که کلیه عوامل بنیادی و روانشناختی در درون پرایس اکشن ها نمایش داده می شود.
آموزش پرایس اکشن
اولین مرحله آموزش دوره پرایس اکشن کندل شناسی است و تمامی اطلاعات مورد نیاز برای کندل ها و شرایط قرارگیری آنها موجود است. هر برخورد و نگاه معامله گر در بازار موجب تغییرات در موقعیت کندل ها می شود. در اصل می توان کندل را یک منعکس کننده در رفتار معامله گر دانست.
با یادگیری پرایس اکشن، دیگر نیازی به استفاده از ابزارهایی مانند اندیکاتورها و الگوها نخواهید داشت. این نکته را فراموش نکنید که برای یادگیری پرایس اکشن تنها به سایت های معتبر اعتماد کنید.
برای بهره گرفتن از پرایس اکشن ها در معامله اغلب اوقات از الگوهای شمعی یا کندل ها الگوی چکش معکوس چیست؟ استفاده می شود که بتوان به درستی نقاط حمایت و مقاومت را پیدا کرد و روندها را تشخیص داد. با استفاده از این الگوها می توان از روند صعودی یا نزولی و حتی خنثی شدن آن نیز آگاه شد. بنابراین با پیدا کردن این نقاط می توان مشخص کرد که قیمت در کجا صعودی و در کجا با شکست مواجه خواهد شد.
به عنوان مثال، در صورتی که پیش بینی کنید قیمت EUR/USD در یک حدی به سقف می رسد و سپس کاهش پیدا می کند، بهتر است که در زمان اوج اقدام به فروش آن کرد. یا به عنوان مثالی دیگر، اگر از آن حد به کف خود برسد و سپس بالا رود، در آن زمان باید اقدام به خرید کرد و منتظر بالا رفتن آن شد. زمانی که قیمت از نقاط حمایت و مقاومت عبور می کند و آن را می شکند، می گوییم که درون نمودار شکست ایجاد شده است.
بهترین زمان برای بررسی کندل استیک در آموزش کندل شناسی در فارکس
شما در کندل شناسی با مناسبترین زمان برای بررسی کندل استیک آشنا خواهید شد.
بیشترین معاملات در بازار ارزهای دیجیتال در یک ساعت ابتدایی و یک ساعت پایانی زمان معاملات انجام میشود.
به همین دلیل میتوان گفت که بهترین زمان برای بررسی کندل استیک در یک ساعت آغازین و یک ساعت پایانی معاملات است.
اگر شما در ساعتهای پایانی معاملات بررسی را انجام دادید و فرصت خرید در همان روز را نداشتید به هیچ عنوان نگران نباشید.
شما میتوانید از اطلاعات به دست آمده توسط آن بررسی در روز بعدی معاملات استفاده کنید. زیرا هیچ شاخصی در ساعتهای خارج معاملات تغییر نخواهد کرد و در نتیجه تاثیری بر روی تحلیل شما نخواهد داشت.
البته شایان ذکر است که منظور ما در اینجا از استفاده در روز بعد، یک ساعت ابتدایی و گشایش بازار میباشد. در واقع نباید اجازه دهید که زمان زیادی از تحلیل شما بگذرد.
لازم به ذکر است که سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال به هیچ عنوان بدون ریسک نخواهد بود.
حتی اگر آموزشهای زیادی درباره تحلیل تکنیکال (مانند آموزش کندال شناسی و …) دیده باشید، باز هم نباید تصور کنید که تحلیل شما حتماً صحیح خواهد بود و همواره سود زیادی کسب خواهید کرد.
الگو کندل چکش چیست؟ انواع کندل چکش نزولی و صعودی
کندل ها، ابزارهای مفید برای نمایش نوسانات یک سرمایه و دارایی هستند. داده هایی که از هریک کندل قابل دریافت و تحلیل هستند، آنقدر مفید و قابل اعتنا می باشند که معمولا اغلب تحلیل های تکنیکال را بر مبنای آن انجام می دهند. الگوهایی که از توالی این کندل ها بر روی نمودار و خصوصا نمودار قیمت و ارزش شکل می گیرد، معانی مختلفی را به ذهن متبادر می سازد. یکی از رایج ترین این الگوها، الگوی کندل چکش است. یک الگوی تک کندلی که علی رغم سایر الگوهای تشکیل شده، مبتنی بر یک کندل بوده و نشان دهنده بروز رویدادی مهم در جریان خرید و فروش دارایی است. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد این کندل و الگوی موردنظر آن بحث خواهیم کرد و نتیجه گیری های عمومی تحلیل تکنیکال شامل مناطق مقاومت و حمایت و البته نقاط ورود و خروج را برای شما موشکافی می کنیم.
کندل چکش چیست؟
الگوی کندل چکشی یکی از رایج ترین الگوهای تشکیل شده بر روی نمودارهای قیمت است. الگویی تک کندلی که تمامی مفهوم بدست آمده از آن را از یک کندل بدست می آوریم و این کاملا برخلاف مفهوم روند در سایر الگوها می باشد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دارایی در روند فروش خود با جانب ضعف مواجه شده و این چربش به سمت خریداران سنگینی می کند و این موضوع خبر خوبی برای سهامداران و دارندگان سرمایه مورد نظر می باشد. اولین نشانه در این الگو، بازگشت روند نزولی است. به این معنا که پس از یک دوره نزولی در سهم، عرضه به کف رسیده است و تقاضا در حال حرکت به سمت رشد است. برای نمایش ظاهر این کندل می توانید به شکل زیر توجه کنید :
بدنه کوتاهی در قسمت بالایی این کندل وجود دارد و البته یک دم بلند در قسمت پایینی که نشان دهنده رشد تقاضا می باشد. طول سایه پایینی باید حداقل به اندازه دو برابر بدنه اصلی کندل باشد تا از آن به عنوان یک کندل چکش یاد کنیم. رنگ سفید یا مشکی آنها نیز نشان دهنده روند های صعودی و نزولی هستند که البته به دلیل تغییر روند به صعودی در هر حالت اهمیت چندانی ندارد و آنچه مورد نظر است، طول سایه پایینی می باشد. این طول سایه نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی است و هر چه طول آن بلندتر باشد، حجم معاملات صورت گرفته در آن بازه زمانی نیز بیشتر است. در واقع این گونه تصور کنید که فروشندگان در طی یک ماراتن سخت به دنبال کاهش قیمت بازشدن دارایی هستند و در قسمت مقابل نیز خریداران این تلاش را برای نزدیک کردن قیمت بسته شدن سهم به قیمت باز شدن می کنند. بنابراین تشکیل چنین الگویی بر روی کندل با شکلی که به شما نشان داده شد، حکایت از اتمام روند عرضه از سوی فروشندگان و کاهش قدرت آنهاست و نوید آغاز روند صعودی برای اصلاح یک سقوط بلند مدت است.
در این میان استثنائات را باید مورد توجه قرار داد. کندل چکشی در یک وارسی انحصاری می تواند گمراه کننده باشد و باید در موقعیت خود تحلیل شود. مثالی که می توان در این مورد به آن اشاره کرد، بازار در حالت رنج است که نمی توان کندل با سایه بلند پایینی را به عنوان کندل چکشی تلقی کرد و بر اساس آن رای به تغییر روند بازار داد. هر اقدامی با اجرای این تحلیل غلط می تواند برای معامله گر یک فاجعه تلقی شود و او را وارد چالش اساسی کند. مثال دیگر برای تحلیل غلط کندل چکش، روند نزولی است که علیرغم تشکیل یک کندل چکشی، به ناحیه حمایتی قدرتمندی نرسیده باشد. بنابراین، تلاش کنید، الگوی کندل چکش تشکیل شده را با سایر عوامل دخیل در آن تحلیل کرده و معتبرتر به نتیجه برسید.
انواع کندل های چکشی
دسته بندی کندل های چکشی بر مبنای روند انجام می شود. یعنی روند نزولی و صعودی می تواند کندل های چکش متفاوتی را به ما نشان دهد :
1- کندل چکش نزولی
کندل چکش نزولی نشان دهنده این موضوع است که فروشندگان در موقعیت ضعف هستند اما قیمت نهایی را به پایین تر از قیمت بازشدن رسانده اند.
2- کندل چکش صعودی
قدرت خرید خریداران در این کندل چکشی نسبت به کندل فوق، بیشتر است و سایه زیرین کندل نیز در این حالت بلندتر است. این بدین معناست که آنها پس از یک جدال نفس گیر در عرضه و تقاضا، قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن رسانده اند. ظهور این کندل در روندهای نزولی بهترین اتفاق ممکن است که نشان می دهد به پایان این روند نزدیک می شویم. اگر در آن ناحیه قادر به شناسایی یک حمایت قوی نیز باشیم، سیگنال بسیار ارزشمندی برای ورود و خرید محسوب می شود.
ظهور کندل چکش نزولی در یک روند صعودی
پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
در فرایند کندل شناسی، پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
ظهور کندل چکش صعودی در یک روند نزولی
بهترین حالت همین است که به تعریف اولیه کندل چکشی بر می گردد. در یک روند نزولی که غلبه عرضه بر تقاضا وجود دارد، فروشندگان به موضع ضعف می روند و توانایی مقابله با خریداران را از دست می دهند. اگر این اتفاق در یک ناحیه حمایتی قوی رخ داده باشد، می توان به صراحت از تغییر روند و اتمام روند نزولی خبر داد.
اگر این روند نزولی تشکیل شده از سه کندل نزولی قرمز باشد الگوی چکش معکوس چیست؟ و سپس یک کندل چکشی ظاهر شود، گزینه و سیگنال محتمل، سیگنال خرید و ورود است اما این موارد زیر را نیز در نظر بگیرید :
- پس از کندل چکش، کندل بعدی صعودی باشد.
- چندین کندل بعدی کندل چکشی، صعودی بوده و قیمت نهایی هر کدام بالاتر از قیمت نهایی کندل قبلی بوده باشد.
- اگر قیمت نهایی کندل بعدی، پایین تر از قیمت نهایی کندل چکش بوده باشد، کندل چکش از اعتبار ساقط می شود و تغییر روند منتفی است.
- در روند صعودی، با تشکیل یک چکش نزولی، اگر کندل بعدی نیز نزولی باشد، قطعا روند صعودی به نزولی تغییر کرده است.
- تشکیل یک کندل چکش نزولی در یک روند صعودی، و سپس ایجاد چند کندل نزولی نشان از استمرار روند نزولی است و باید انتظار بکشید تا پس از اتمام این روند وارد سهم شوید.
- و اگر چکش نزولی تشکیل شده در یک روند صعودی را در نظر بگیرید و کندل بعدی آن یک کندل صعودی با قیمت نهایی بالاتر از چکش باشد، دیگر چکش را فراموش کنید و بدانید که اعتبار آن ساقط است.
علل شکل گیری چکش در روند
تحلیل های تکنیکال از بهترین ابزارهای پیش بینی روند بازار هستند که مبتنی بر اعداد و ارقام و ریاضیات اند اما نباید هر نتیجه گیری از آنها را به صورت قطعی فرض کرد و رخداد آن را انتظار کشید. این ها تماما به صورت تطبیق الگوهای قبلی با داده های فعلی هستند و هیچ الزامی برای وقوع آنها نیست. کندل چکش و الگوی تشکیل شده در آن، نشان دهنده تغییر روند است. یک روند نزولی که به انتها رسیده و حال باید به سمت صعود پیش برود. اعتبار این الگو به سایه ای است که در کندل چکش تشکیل شده است. بلندی بیشتر سایه نشانه اعتبار بیشتر و قدرت بالای خریداران خواهد بود. برای اطلاق چکش به یک کندل، باید چندین کندل قبلی آن نزولی بوده باشد تا با یک روند نزولی هم خوانی داشته باشد. یک موضوع دیگر در این کندل، عدم وجود شاخ بر روی بدنه است.
این نشان می دهد که این جدال یک رقابت سخت برای حفظ قیمت در منطقه حمایتی خریداران است. حمایتی که تا آخرین لحظات معاملات وجود دارد و اجازه نزولی شدن را نمی دهد و اگر زمان بیشتری به آنها تعلق گیرد، می توانند به طور کامل آن را به روند صعودی تبدیل کنند. این زمان بیشتر همان کندل روز بعد است که باید قیمت نهایی بالاتر از چکش را به ثبت برساند. در واقع باید این رویه صعودی در چند کندل بعدی تداوم داشته باشد. این محدوده حمایتی نباید نقض شود و به همین دلیل است که توصیه جدی تحلیلگران به معامله گران این است که کندل های قبل و بعد از چکش، نباید به هیچ عنوان وارد منطقه حمایتی شوند. این یک نکته بسیار مهم برای معامله است.
حد ضرر در الگوی چکش
به صورت عام، حد ضرر الگوی چکش را انتهای دم کندل در نظر می گیرند. یعنی اگر قیمت کندل بعدی، از انتهای دم پایین تر باشد، قطعا این کندل نقض شده است. همچنین بسیار دقیق باشید که اگر کندل چکش، روند صعودی را تایید نکرده و وارد یک روند نزولی شود، احتمالا قدرت زیادی در سقوط سهم خواهد داشت و سیگنال فروش در زیر دم کندل چکش صادر می شود. بنابراین در هر روند نزولی باید تعداد زیادی از چکش هایی را شاهد باشید که نقض شده و روند نزولی قدرتمندتر از قبل به حرکت خود ادامه داده باشد.
در انتها ذکر این نکته ضروری است که تجربیات معامله گران در بستر واقعی معاملات، نشان می دهد که الگوی چکش معکوس چیست؟ علم بررسی کندل ها، می تواند کمک بسیاری در پیش بینی روند و جلوگیری از زیان نماید. بنابراین هیچ گاه آموزش و یادگیری الگوها و تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید و به جد آن را دنبال نمایید. همچنین شما می توانید در مورد کندل دوجی یا کندل مرد به دار آویخته به شکل کامل نیز مطالعه نمایید.
۵ الگوی برتر کندل استیک در تحلیل تکنیکال
الگویهای کندل استیک یا شمعی از مهمترین مباحث تحلیل تکنیکال هستند، این الگوها دادههایی مانند نواسانات قیمت، مکان باز و بسته شدن قیمت و همچنین در دل خود دادههایی جزئیتر از روانشناسی بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نهفته است. تحلیلگری که به این الگوها آشنا باشد، به نوعی قدرت صحبت کردن با بازار را بدست خواهد آورد.
در این مقاله قصد آموزش ابتدایی و خوانش الگوهای شمعی را نداریم، اگر در مورد این الگوها هیچ اطلاعی ندارید بهتر است اول مقاله کندل استیک چیست؟ مبانی شناخت الگوهای شمعی را مطالعه کنید.
پینبار (PinBar)
پین بار بهنوعی محبوبترین و معروفترین الگوی کندلی در تحلیل تکنیکال است. این الگو که بهصورت تک کندلی پدید میاید بسیار معتبر بوده و در صورتی که کندل تاییدی بعد از آن شکل بگیرد به اعتبار آن میافزاید. الگوی پینبار در کفها و سقفهای قیمتی پدید میاید و نشان از برگشت قیمت دارد. معمولا انواع کف و سقف آن با نامهای مختلفی مانند مرد بهدار آویخته یا چکش معکوس نیز نامیده میشود.
تمامی الگوهای کندلی از جمله پینبار زمانی که در نزدیکی سطوح حمایت یا مقاومت پدید میایند، به اعتبار آنها افزوده میشود. هرچه سطح کلیدی معتبرتر باشد الگو کندلی نیز معتبرتر خواهد شد.
پوشا (Engulf)
الگوی پوشا یکی دیگر از مهمترین الگوهای تک کندلی است. الگوی پوشا به شکل یک کندل تقریبا تمام بدنه که تمامی بدنه کندل قبلی را در خود جای داده اشت تشکیل میشود. این الگو علاوه بر تمایل بازار به نزول یا صعود یک الگو تاییدگر نیز است. معمولا از الگوی پوشا برای گرفتن تاییدی مضاعف بر الگویهای دیگر نیز استفاده میشود. از همین رو شناخت الگوی پوشا بسیار حائز اهمیت است.
بهعنوان مثال زمانی که دو الگوی پینبار در کنار هم تشکیل شده و سپس یک الگوی پوشا پس از آنها به وجود بیاید به اعتبار الگو بسیار افزوده خواهد شد.
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی ۳ کندلی است که نشان از برگشت بازار میدهد. این الگو از دو کندل تقریبا فول بادی و یک کندل دوجی میان آنها تشکیل میشود. به الگویی که در کف قیمت تشکیل شود و هشدار صعود دهد ستاره صبحگاهی و به الگویی که به همان شکل در سقف قیمت تشکیل شود و هشدار نزول دهد ستاره عصرگاهی میگویند.
این الگو از جمله معتبرترین الگوهای قیمتی است از سه کندل تشکیل شده، نیازی به تایید بیشتر ندارد و هشدار چرخش حرکت بازار را میدهد. ستاره صبحگاهی یا عصرگاهی نیز، مانند دیگر الگوها زمانی که در نزدیکی سطوح عرضه و تقاضا تشکیل میشود به اعتبار آنها افزوده میشود.
الگوهای سه سرباز سفید و سه کلاغ سیاه
این الگوها نیز از جمله معتبرترینها هستند. سه سرباز سفید و سه کلاغ سیاه هر دو از جنس یک الگو اما به صورت نزولی و صعودی هستند. سه سرباز شکل صعودی و سه کلاغ نزولی آن است.
این الگو یک الگوی قدرتمند است که هشدار شروع یک روند جدید را میدهد. این الگوها از سه کندل همرنگ (سه سرباز، سبز رنگ و سه کلاغ، قرمز رنگ) تشکیل شده در انتهای یک کف یا سقف بازار به وجود میایند. همانند دیگر الگوها این الگو نیز اگر نزدیک به سطوح عرضه و تقاضا تشکیل شود بسیار معتبر است.
این دو الگو به زیبای پیدا شدن سروکله خریداران یا فروشندگان را به تصویر میکشد و نشان از تحرکات بلند مدتی تر دارد.
الگوی فرفره
فرفره یکی دیگر از الگوهای تک کندلی است که اعتبار خوبی برخوردار است. اگر نگاهی به نمودار کندل استیکها کرده باشید متوجه خواهید شد که اغلب موجهای بازار کف و سقفهای خود را با کندلهای فرفر یا پینبار و یا هر دو درکنار هم به پایان میرسانند. پس شناخت این الگو بسیار مهم است و حائز اهمیت است.
فرفره یک الگو برگشتی که هشدار پایان یک موج و تغییر جهت بازار میدهد. این کندل میتواند به شکل قرمز و سبز تشکیل شود، رنگ الگوی فرفره نسبت به جایگاه قرار گیری آن اهمیت کمتری دارد. همانطور که پیشتر هم گفتیم این الگو اگر نزدیک به سطوح عرضه و تقاضا تشکیل شود اعتبار بیشتر بدست آورده و درصورتی که کندل تاییدی مانند پوشا در کنار به وجود آیده بسیار معتبر خواهد شد.
کلام آخر
در این مقاله تلاش کردیم کمی کار را برای علاقهمندان به یادگیری تحلیل تکنیکال در بازار مالی راحتتر کنیم و مجموعهای الگوهای شمعی که از قدرت و اعتبار کافی برخوردار هستند را به آموزندگان معرفی کنیم. هرچند در این مقاله مفاهیم به صورت کلی بیان شد، اما تک به تک الگوهای کندلی با کاملترین جزئیات در سایت ارزیدو موجود هستند، حتما برای کسب اطلاع بیشتر آنها را نیز مطالعه کنید.
الگو های بازگشتی کندل استیک
همانطور که در مطالب قبل گفتیم الگوهای شمعی از کنار هم قرار گرفتن کندل استیک ها با شرایط ویژه تعریف می شوند،تعداد کندل استیک ها در الگو ها معمولا بین ۱ تا ۵ کندل است.الگوهای شمعی به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند که هرکدام از این دسته ها نیز دو نوع صعودی و نزولی را دارا می باشند.
تشخیص الگو ها و استفاده از آنها بسیار وابسته به روندقبل از خود است برای مثال الگوی بازگشتی صعودی قطعا باید پس از یک روند نزولی باشد یا الگوی ادامه دهنده ی نزولی بعد از روند نزولی ظاهر می شود پس باید برای بهره بردن از این الگوها باید به مباحث روند و تشخیص آن مسلط باشید.
الگوی چکش یا همر:
الگوی چکش یک الگوی تک کندلی قدرتمند است که در انتهای روند نزولی سیگنال بازگشت قیمت را می دهد.کندل این الگو از یک بدنه بسیار کوچک در بالاترین قسمت شمع و یک سایه پایینی بلند تشکیل شده.صعودی یا نزولی بودن این کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشانه قدرتمند بودن الگو می باشد. این الگو دارای سایه بالایی نمی باشد اما اگر این سایه وجود داشته باشد بسیار کوچک است.
الگوی چکش معکوس:
این الگو هم مانندالگوی چکش باید در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود و یک الگوی بازگشتی است امابرخلاف الگوی چکش دارای سایه بالایی بسیار بلند و فاقد سایه پایینی (یا سایه کوچگ)است،بدنه اصلی این الگو هم در قسمت پایینی کندل قرار میگیرد و طول کمی دارد.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشان از قدرت بیشتر آن دارد همچنین اگر قیمت پایانی کندل بعدی بالا تر از قیمت پایانی کندل چکش معکوس قرار گیرد تاییدی بر تشخیص درست این الگو است و قدرت بازگشتی آن را نشان می دهد.
الگوی مرد دار آویخته:
الگوی مرد دار آویخته یک الگوی ۱ کندلی بازگشتی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود وسیگنال بازگشت قیمت را می دهد. شکل ظاهری این کندل کاملا مشابه الگوی چکشی است با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد یعنی کندل الگوی مرد دار آویخته تشکیل شده از سایه پایینی بسیار بلند و بدنه اصلی که در بالای شمع قرار گرفته و فاقد سایه بالایی (یا سایه بسیار کوچک)است.صعودی یا نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت الگو است.
مرد به دار آویخته
الگوی ستاره ثاقب (شوتینگ استار):
این الگو هم یک الگوی ۱ کندلی است و در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. شکل ظاهری آن کاملا مشابه چکش معکوس است تنها با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد.
پس ستاره ثاقب دارای سایه بالایی بسیار بلند و بدنه نسبتا کوتاهی است که در قسمت پایینی شمع قرار می گیرد همچنین فاقد سایه پایینی است.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت آن است.پایین تر بودن قیمت نهایی کندل بعدی تایید کننده ی این الگو است.
۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
الگوی کمربند نزولی:
این الگوی کمیاب در انتهای روند های صعودی پدیدار می شود و یک الگوی بازگشتی کندل استیک است.
الگوی کمربند تک کندلی است و در انتهای روند صعودی با گپ رو به بالا باز می شود اما قیمت آن در ادامه کاهش یافته و بدون اینکه سایه بالایی داشته باشد با کاهش قیمت بدنه ای بزرگ را شکل می دهد،اگراین بدنه گپ و شکاف را پر نماید سیگنالی برای آغاز روند نزولی است.
الگوی کمربند نزولی
الگوی کمربند صعودی:
الگوی کمربند صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و تک کندلی است که در انتهای روند نزولی ظاهر می شود.
الگوی کمربند صعودی به این صورت است که در روند نزولی قیمت اولیه کندل با گپ رو به پایین باز می شود اما در ادامه با رشد قیمت سایه بلند پایینی نداریم و با تشکیل یک بدنه بزرگ و بسته شدن قیمت در نزدیکی حداکثر قیمت کندل می توانیم این کندل را به عنوان الگوی کمربند صعودی بررسی کنیم.
اگر سایه و بدنه این کندل گپ رو به پایین را پوشش دهد می تواند سیگنالی برای شروع روند صعودی باشد.
الگوی کمربند صعودی
الگوی کمربند صعودی و نزولی
الگوی شکست نزولی:
الگوی شکست نزولی الگویی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. در این الگو کندل اول صعودی و بلند است. کندل دوم با شکافی بالاتر از کندل اول شکل می گیرد و صعودی است اما کوتاه است، کندل ۳ (گاهی اوقات نزولی) و ۴ نیز کوتاه و صعودی هستند و به ترتیب بالاتر از یک دیگر قرار می گیرند و اما کندل ۵ نزولی و بلند است و قیمت پایانی آن در محدوده بین شکاف کندل اول و دو بسته می شود.
در واقع کندل اول که صعودی و بلند است و گپ رو به بالای بعد از آن نشان از روند صعودی است اما کوتاه بودن کندل های ۲ و ۳ و ۴ نشانه ی قدرتمند نبودن روند صعودی و احتمال کاهش قیمت را نشان می دهند که با پدیدار شدن یک کندل نزولی بلند این فرضیه قدرت بیشتری پیدا می کند و سیگنالی برای شروع یک روند نزولی را به ما می دهند.
الگوی شکست نزولی
الگوی شکست صعودی:
الگوی شکست صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند نزولی مشاهده می شود.
الگوی شکست صعودی به این صورت است که کندل اول یک کندل نزولی و بلند است و کندل دوم با شکافی پایین تر از کندل اول شکل می گیرد که نزولی و کوتاه است،کندل های ۳(گاهی اوقات صعودی) و ۴ نیز کندل هایی نزولی و کوتاه هستند که قیمت های پایانی آنها به ترتیب پایین تر از یکدیگر قرار می گیرند اما کندل ۵ یک کندل صعودی بلند است که شکاف اولیه را پوشش می دهد و قیمت نهایی آن در حدود شکاف بین کندل ۱ و ۲ است.
در واقع کندل ۱ که نزولی و بلند است . شکاف بعد از آن نشانه ی یک روند نزولی است اما کندل های ۲ و ۳ و ۴ که کوتاه هستند حاکی از ضعف روند هستند و ظهور یک کندل صعودی بلند تاییدیه ای بر این امر است که روند صعودی شکل خواهد گرفت.
الگوهای تک کندلی
حالا که الگوهای اصلی کندل مانند فرفره، ماروبوزو و دوجی را یاد گرفتید، بیایید ببینیم که چطور میتوانیم الگوهای تک کندلی را تشخیص دهیم.
وقتی این الگوها روی نمودار ظاهر میشوند، نشاندهندهی برگشت احتمالی بازار هستند.
در ادامه 4 الگوی کندل ژاپنی اصلی را میبینید:
چکش (Hammer) و مرد دارآویز (Hanging Man)
الگوهای چکش و مرد دارآویز کاملاً شبیه هم هستند، اما با توجه به حرکت قیمت گذشته معنای متفاوتی دارند.
هر دو الگو، بدنهی کوچک (مشکی یا سفید)، سایهی پایینی بلند و سایهی بالایی کوتاه دارند. سایهی بالایی ممکن است وجود نداشته باشد.
الگوهای چکش و مرد دارآویز چکش، مرد دارآویز
چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول یک روند نزولی شکل میگیرد. دلیل نام گذاری آن این است که بازار دارد کف بازار را میکوبد و میسازد.
وقتی قیمت در حال کاهش است، چکشها میگویند که کف نزدیک است و به زودی قیمت دوباره افزایش مییابد.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمت را پایین کشیدند، اما خریداران توانستند بر این فشار فروش غلبه کنند و قیمت را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
اما تنها به این دلیل که یک چکش را در یک روند نزولی دیدهاید، نباید به صورت خودکار یک سفارش خرید قرار دهید! پیش از تصمیمگیری، به تأییدیههای صعودی بودن بیشتری نیاز دارید.
یکی از این تأییدیهها میتواند یک کندل سفید باشد که در سمت راست چکش، قیمت بسته شدن بالاتری از قیمت باز شدن داشته باشد.
معیارهای تشخیص یک چکش:
- سایهی بلند پایینی تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست.
مرد دارآویز یک الگوی برگشتی نزولی است که میتواند نشاندهندهی یک سطح مقاومت قوی یا سقف باشد.
وقتی قیمت در حال افزایش است، اگر یک مرد دارآویز تشکیل شود، یعنی تعداد فروشندگان کمکم از تعداد خریداران بیشتر میشود.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در طول دورهی معاملاتی بازار، قیمت را پایین کشیدهاند.
خریداران نیز توانستند کمی قیمت را بالا بکشند، اما تنها موفق شدند آن را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
این به ما هشدار میدهد، چون نشان میدهد که دیگر خریداری باقی نمانده که تحرک لازم را ایجاد کند و قیمت را بالا بکشد.
معیارهای تشخیص مرد دارآویز
- سایهی پایینی بلند تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست، اگرچه بدنهی مشکی سیر نزولی بیشتری نسبت به بدنهی سفید دارد.
چکش معکوس (Inverted Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Star)
الگوی چکش معکوس و ستارهی ثاقب نیز دقیقاً شبیه هم هستند. تنها تفاوت بین آنها صعودی یا نزولی بودن روند است.
یک چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است.
یک ستارهی ثاقب، یک کندل برگشتی نزولی است.
هر دو کندل، بدنهی اصلی کوچک (توپر یا توخالی)، سایهی بالایی بلند و سایهی پایینی کوچک دارند. سایهی پایینی میتواند وجود نداشته باشد.
چکش معکوس و ستارهی ثاقب چکش معکوس، ستارهی ثاقب
اگر چکش معکوس در زمان افت قیمت شکل گیرد، احتمالاً یک برگشت رخ میدهد. سایهی بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمتهای بالاتری را پیشنهاد دهند.
با این وجود، فروشندگان متوجه قصد خریداران شدند و با گفتن “فکر کردی!”، دوباره تلاش الگوی چکش معکوس چیست؟ کردند قیمت را پایین بکشند.
خوشبختانه، خریداران صبحانهی مفصلی خورده بودند و توانستند دورهی معاملاتی بازار را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
از آنجایی که فروشندگان نتوانستند قیمت را پایینتر بکشند، یعنی هر کسی که قصد فروش داشته، توانسته بفروشد.
و اگر دیگر فروشنده نداشته باشیم، پس چه کسی باقی مانده؟ خریداران.
ستارهی ثاقب یک الگوی برگشتی نزولی است که دقیقاً شبیه چکش معکوس است، اما زمانی که قیمت در حال افزایش باشد، شکل میگیرد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت باز شدن بسیار پایین بوده، افزایش یافته اما دوباره به کف برگشته است.
این یعنی خریداران سعی کردند قیمت را بالا بکشند، اما فروشندگان وارد میدان شده و آنها را شکست دادند. این یک علامت قطعی نزولی است، چون همهی خریداران کشته شده و دیگر خریداری باقی نمانده است.
دیدگاه شما