تعریف لوریج (Leverage)
معامله گران زیادی در بازار فارکس (بازار ارز)، طلا، نفت خام و… در حال معامله هستند، بدون اینکه به مفاهیم اولیه بازار فارکس همانند حاشیه (Margin)، اهرم (Leverage) و… آشنایی و تسلط کافی داشته باشند. این مساله می تواند ضررهایی را برای معامله گر به دنبال داشته باشد، بدون آنکه شخص بداند ایراد کار از کجا هست.
به نظر می رسد که معامله گران بازار فارکس، اون طلا و نفت خام در درک مفاهیم لوریج (اهرم) و مارجین (حاشیه) دچار مشکل هستند و به خاطر ظاهر پیچیده این مفاهیم، قید فهمیدن آن را می زنند و سعی می کنند تا درک شهودی در این زمینه به دست آورند که با توجه به نقش مهم و حساسی که لوریج و مارجین در معاملات دارند، ممکن است درک معامله گر در بازار فارکس مطابق با واقعیت این مفاهیم نباشد و برای او مشکل ایجاد کند.
در این درس از دوره عمومی آموزش فارکس مفاهیم زیر آموزش داده می شود:
لوریج یا اهرم (Leverage)
مارجین یا حاشیه (Margin)
بالانس یا تراز حساب (Balance)
اکوئیتی (Equity)
مارجین آزاد (Free margin)
سطح مارجین (Margin Level)
کال مارجین (Margin Call)
سطح استاپ اوت (Stop Out Level)
لغو توسط معامله گر (Cancelled By the Dealer)
لوریج یا اهرم (Leverage)
اهرم یا لوریج ابزاری است که کارگزاران بازار فارکس در اختیار معامله گران قرار می دهد که معامله گران بتوانند مقادیر بزرگتری از ارز یا سهام را با مقدار کمتری وجه در حساب خود معامله کنند. با یک مثال شروع می کنیم، وقتی که حساب شما دارای لوریج ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد، شما می توانید صد دلار را با پرداخت یک دلار معامله کنید. بنابر این برای معامله یک لات (صد هزار واحد) دلار تنها نیاز است که ۱۰۰۰ دلار بپردازید. می توان گفت با لوریج ۱:۱۰۰، قدرت معامله پول شما در حساب مضربی از ۱۰۰ پیدا می کند.
در نظر بگیرید که لوریج یا همان اهرم برای شما ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد. اگر شما تصمیم داشته باشید که یک معامله صد دلاری انجام دهید تنها کافی است که در حساب خود یک دلار پول داشته باشید. به بیان دیگر شما برای انجام یک معامله ای که نیازمند صد دلار پول هست با یک دلار می توانید این معامله را انجام دهید. در واقع هر واحد از پول شما در معامله، ضریبی به اندازه مقدار لوریج پیدا می کند (که در این مثال ضریب صد می باشد). این بدان مفهوم است که شما برای انجام معامله ای با حجم یک لات دلار (صد هزار واحد) با توجه به اهرم ۱:۱۰۰، باید هزار دلار پول در حساب خود داشته باشید.
تعریف لوریج را با طرح یک مساله ادامه می دهیم. تصور کنید که شما تصمیم دارید معامله ای با حجم ۱۰ لات USD، در حسابی که لوریج آن ۱:۲۰۰ (یک به دویست) است انجام دهید. چه مقدار دلار در حسابتان برای انجام این معامله لازم دارید؟
بدون احتساب لوریج، هر لات استاندارد USD برابر صد هزار دلار می باشد. شما قصد معامله ۱۰ لات را دارید، پس حجم معامله شما ده ضربدر صد هزار می باشد. یعنی یک میلیون دلار. با لوریج ۱:۲۰۰ باید یک دویستم حجم معامله را تامین کنید. پس ۵۰۰۰ دلار لازم دارید تا ۱۰ لات در این حساب ترید کنید (یک میلیون دلار تقسیم بر ۲۰۰).
مارجین یا حاشیه (Margin)
مارجین یا حاشیه، بر اساس لوریج محاسبه می گردد؛ اما برای درک بهتر مفهوم حاشیه یا مارجین، ابتدا لوریج را فراموش کنید. اجازه دهید تصور کنیم که لوریجی در کار نیست، در حقیقت حساب شما لوریج ۱:۱ دارد. بعد از بیان مفهوم اولیه، تاثیر لوریج در مارجین را نیز بیان می کنیم.
مارجین مقداری از پول است که در یک پوزیشن یا معامله، شرکت می کند. اینگونه تصور کنید که شما یه حساب ۲۰،۰۰۰ دلاری دارید و تصمیم دارید ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا (EUR/USD) بخرید. برای خرید این ۲۰۰۰ یورو با فرض اینکه نرخ یورو به دلار آمریکا برابر ۱٫۴۳۴۵ باشد، شما چه میزان دلار آمریکا باید بپردازید؟ در واقع چه میزان مارجین نیاز دارید؟
وقتی نرخ در جفت ارز EUR/USD برابر ۱٫۴۳۴۵ است، یعنی ارزش هر یک یورو برابر ۱٫۴۳۴۵ دلار آمریکا می باشد، پس برای خرید ۲۰۰۰ یورو، شما باید ۲۸۶۹ دلار آمریکا بپردازید.
۲۰۰۰ یورو = ۲۰۰۰ × ۱۴۳۴٫۵
۲۰۰۰ یورو برابر ۲۸۶۹ دلار آمریکا است
اگر شما یک پوزیشنِ خرید ۲۰۰۰ EUR/USD بگیرید. (یعنی شما ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا خریده اید) پس مقدار ۲۸۶۹ دلار از کل ۲۰،۰۰۰ دلار موجودی حساب فرضی شما، بلافاصله در این معامله درگیر می شود. وقتی شما حجم معامله (Volume) را به طور مثال روی ۰٫۰۲ لات قرار می دهید (هر لات، یکصد هزار واحد از ارز سمت چپ می باشد، پس در اینجا ۰٫۰۲ لات یعنی ۰٫۰۲ × ۱۰۰،۰۰۰ = ۲۰۰۰ واحد از ارز سمت چپ که در مثال ما برابر ۲۰۰۰ یورو می گردد) و روی دکمه خرید کلیک می کنید. برای خریدِ این ۲۰۰۰ یورو ۲۸۶۹ دلار از حساب شما پرداخت می شود که این مبلغ مارجین نامیده می شود.
اکنون مفهوم لوریج را وارد بحث می کنیم، بیایید فرض کنیم که حساب شما لوریج یک به صد (۱:۱۰۰) دارد. در این حالت برای خرید همان دو هزار یورو در مقابل دلار آمریکا که در حالت قبل بررسی کردیم، شما باید یک صدم (یک از صد واحد ۱:۱۰۰) مقدار پول لازم را پرداخت کنید. در حالت قبل لوریج ۱:۱ بود که شما نسبت یک از یک واحد پول را باید پرداخت می کردید در واقع همه پول را باید پرداخت می کردید. بنابراین با لوریج ۱:۱۰۰، برای خرید ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار (۰٫۰۲ لات)، با همان نرخ ذکر شده در مثال قبل، شما باید یک صدم از ۲۸۶۹ دلار را پرداخت کنید که می شود ۲۸/۶۹ دلار.
با طرح یک سوال، مسئله را بیشتر بررسی می کنیم. اگر شما بخواهید ۱ لات یورو در مقابل دلار آمریکا را در حساب تان به لوریج یک به صد (۱:۱۰۰) با نرخ ۱٫۴۳۴۵ معامله کنید، مقدار مارجین لازم برای انجام این معامله چقدر می باشد؟
هر لات یورو در مقابل دلار آمریکا، صد هزار یورو می باشد. (صد واحد از ارز سمت چپ در EUR/USD)
نرخ EUR/USD برابر ۱٫۴۳۴۵
۱۰۰ هزار × ۱٫۴۳۴۵ برابر ۱۴۳۴۵۰ است
پس یک لات یورو برابر ۱۴۳۴۵۰ دلار است. لوریج ما ۱:۱۰۰ است پس یک صدم آن را باید تامین کنیم. یعنی
۱۴۳۴۵۰ تقسیم بر ۱۰۰ برابر ۱۴۳۴٫۵۰ دلار.
پس یک پوزیشن با حجم یک لات EUR/USD در یک حساب با لوریح ۱:۱۰۰ به ۱۴۳۴٫۵۰ دلار مارجین نیاز دارد.
بالانس یا تراز حساب (Balance)
زمانی که شما هیچ پوزیشن بازی نداشته باشید؛ بالانس حساب شما، مقدار پولی است که در حسابتان دارید. برای مثال اگر شما یک اکانت ۲۰۰۰ دلاری داشته باشید و هیچ پوزیشن بازی هم نداشته باشید، بالانس حساب شما ۲۰۰۰ دلار می باشد.
اکوئیتی (Equity)
اکوئیتی برابر بالانس حساب (موجودی حساب) به علاوه مقدار متغیر سود یا ضرر پوزیشن های باز (در هر لحظه) می باشد.
اکوئیتی = بالانس + سود یا زیان متغیر
هنگامی که شما هیچ پوزیشن بازی نداشته باشید، در نتیجه سود یا زیان متغیری هم ندارید، بنابراین بالانس و اکوئیتی حساب شما زمانی که پوزیشن بازی ندارید با هم برابر می باشد. در این حالت مقدار اکوئیتی همان مقدار بالانس است.
در حالتی که شما یک یا چند پوزیشن باز دارید و به طور مثال مجموع سود این پوزیشن ها ۲۰۰۰ دلار می باشد، اکوئیتی حساب شما، بالانس حساب به علاوه این ۲۰۰۰ دلار می باشد. حالا در نظر بگیرید که پوزیشن های شما ۱۰۰۰ دلار در ضرر قرار داشته باشد در این حالت اکوئیتی حساب شما برابر بالانس حساب منهای ۱۰۰۰ دلار است.
مارجین آزاد (Free margin)
مارجین آزاد ، تفاوت اکوئیتی حساب و مارجینِ پوزیشن های باز شما می باشد.
مارجین آزاد = اکوئیتی منهای مارجین
وقتی که شما هیچ پوزیشن بازی نداشته باشید، هیچ مقدار پولی از حسابتون در مارجین استفاده نشده است. بنابراین همه پولی که در اکانت تان دارید آزاد است. تا زمانی که شما هیچ پوزیشنی نداشته باشید. اکوئیتی حساب شما و فری مارجین با بالانس حساب شما برابر است.
فرض کنید که شما یک حساب ۲۰۰۰۰ دلاری با تعدادی پوزیشن باز در آن با مجموع مارجین ۱۰۰۰۰ دلار دارید که این معاملات ۴۰۰۰ دلار در سود می باشند بنابراین
اکوئیتی = ۲۰۰۰۰ به اضافه ۴۰۰۰ = ۲۴۰۰۰
فری مارجین = ۲۴۰۰۰ منهای ۱۰۰۰۰ =۱۴۰۰۰
سطح مارجین (Margin Level):
سطح مارجین (مارجین لِوِل) ، همان نسبت اکوئیتی به مارجین می باشد (به درصد).
سطح مارجین = (اکوئیتی تقسیم بر مارجین) × ۱۰۰
توجه داشته باشید که درک مفهوم سطح مارجین یا مارجین لول، بسیار با اهمیت هست. بروکر توسط این معیار تشخیص می دهد که معامله گر امکان ترید دارد یا نه. هر بروکری محدودیت های خاص خود را برای سطح مارجین دارد. اما می توان گفت اکثر بروکر ها سطح صد درصد را برای سطح مارحین در نظر گرفته اند. این محدودیت را سطح کال مارجین (Margin Call) نامیده می شود. سطح کال مارجین صد درصد به این معنی است که اگر مارجین لول حساب شما به صد درصد برسد، شما هنوز می توانید پوزیشن هایتان را ببندید، اما نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید. بنابراین وقتی که سطح کال مارجین صد درصد رخ دهد، اکوئیتی حساب شما با مارجین حساب تان برابر شده است و شما در حال ضرر دادن در پوزیشن هایتان هستید و روند بازار برخلاف پوزیشن های شما در حرکت است، هنگامی که اکوئیتی حساب شما برابر مارجین گردد، شما به هیچ عنوان نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید. در حقیقت کارگزاری با این کار به شما اجازه نمی دهد که بیشتر از پول موجود در حساب خود ریسک کنید و در نهایت به کارگزاری بدهکار شوید.
تصور کنید که شما یک حساب ۲۰۰۰۰ دلاری و یک پوزیشن ضررده با مارجین ۲۰۰۰ دلار دارید. اگر بازار بر خلاف پوزیشن شما در حرکت باشد و ضرر شما به ۱۸۰۰۰ دلار برسد اکوئیتی شما ۲۰۰۰ دلار خواهد بود (۲۰۰۰۰ دلار منهای ۱۸۰۰۰ دلار) که با مارجین شما برابر می باشد. بنابراین سطح مارجین شما (۲۰۰۰ تقسیم بر ۲۰۰۰) × ۱۰۰، مساوی صد درصد خواهد بود. هنگامی که سطح مارجین به صد درصد برسد، دیگر نمی توانید هیچ پوزیشن جدیدی بگیرید، مگر اینکه بازار تغییر جهت بدهد و اکوئیتی شما بیشتر از مارجینتان گردد.
اما اگر بازار بازهم به روند خلاف معامله شما ادامه دهد، چه اتفاقی می افتد؟ اگر بازار به روند خلاف پوزیشن شما ادامه دهد. بروکر پوزیشن های ضررده شما را خواهد بست. البته هر بروکری، محدودیت های خاص خود را در این زمینه دارد. این محدودیت سطح استاپ اوت (Stop Out Level) نامیده می شود. به عنوان مثال؛ هنگامی که توسط بروکر، سطح استاپ آوت پنجاه درصد قرار داده می شود، متاتریدر به طور اتوماتیک معامله شما را هنگامی که سطح مارجین شما به پنجاه درصد برسد، می بندد و این کار را با بستن معامله ای که بیشترین ضرر را داشته است، شروع می کند.
معمولا، بسته شدن یک پوزیشن ضرر ده باعث می شود که سطح مارجین به بالای پنجاه درصد برسد، زیرا این کار، مارجین پوزیشن را آزاد می کند؛ به بیان دیگر، مجموع مارجین استفاده شده پایینتر می آید و بنابراین سطح مارجین بیشتر خواهد شد. می توان گفت که سیستم در ابتدا با بستن ضررده ترین پوزیشن، سطح مارجین را به بالاتر از پنجاه درصد می رساند. اما اگر پوزیشن های دیگر شما همچنان در حالت ضررده باقی بمانند و سطح مارجین به پنجاه درصد برسد، سیستم پوزیشن های دیگر شما را هم خواهد بست.
چرا بروکر زمانی که سطح مارجین به سطح استاپ آوت می رسد، پوزیشن های شما را می بندد؟ این مساله به این دلیل است که بروکر نمی تواند اجازه دهد تا شما بیشتر از پولی که در حساب دارید ضرر بدهید. زیرا ممکن است بازار همچنان مخالف با پوزیشن شما پیش برود و بروکر برای همیشه ضرر شما را متقبل نمی شود.
لغو توسط معامله گر (Cancelled By the Dealer) (کنسل شده یا تریگر نشده)
تصور کنید که شما تعدادی پوزیشن باز دارید و همزمان تعدادی هم دستور شرطی یا در حال انتظار (pending orders) دارید و بازار در حال برخورد به یکی از پندینگ اردرهای شما است، در حالی که شما فری مارجین کافی در حسابتان برای این معامله ندارید؛ اتفاقی که رخ می دهد به این صورت است که این پندینگ اردر یا اجرا نمی شود یا به طور اتوماتیک کنسل می گردد. معامله گرانی که از این مساله “لغو توسط معامله گر” اطلاعی ندارند، وقتی که می بینند پندینگ اردر کنسل شده یا عمل نکرده است، از عملکرد بروکر شاکی می شوند. آنها تصور می کنند که بروکر نتوانسته است دستور آنها را انجام دهد و آن بروکر را یک بروکر ناکارآمد و بد می دانند. در حالیکه واقعیت این است که پندینگ اردر شما به علت اینکه شما فری مارجین کافی در حساب تان ندارید، نمی تواند عمل کند و کنسل می شود.
یک سیستم کنترل مارجین وجود دارد که کنترل می کند که مارجین لِوِل اکانت متاتریدر شما بعد از بازشدن ترید چقدر می گردد. اگر این سطح یا لِوِل بالای سطح قابل قبول باشد، اجازه می دهد که ترید انجام شود. این نسبت لازم برای سنجش مارجینِ پس از ترید (Post-Trade Margin) معمولا در سطح ۱۲۰% توسط بروکر تنظیم شده است. به این معنی که سیستم محاسبه می کند که اگر این پوزیشن را باز کند، مارجین شما پس از باز شدن پوزیشن چقدر خواهد شد، اگر نسبت اکوئیتی به مارجین (پس از ترید) یا همان مارجین لول شما پس از باز شدن پوزیشن کمتر از ۱۲۰ درصد بشود، سیستم رابط اکانت شما به طور خودکار دستور شما را کنسل می کند. البته این سطح در بروکر های مختلف می تواند متفاوت باشد (معمولا ۱۲۰% است)
چگونه بالانس، اکوئیتی، مارجین و مارجین لول اکانت خود را کنترل کنیم؟
این اطلاعات را می توانید در پلتفرم معاملاتی متاتریدر ۴ خود در برگه ترید در قسمت ترمینال کنترل کنید. متاتریدر خود را باز کنید. اگر این قسمت در پایین صفحه دیده نمی شود، کلید های کنترل و T را همزمان فشار بدهید. قسمت ترمینال باز می شود و مقادیر بالانس، اکوئیتی، مارجین و مارجین لول اکانت حساب شما را نمایش می دهد.
و وقتی یک پوزیشن باز دارید به این شکل است (البته ممکن است در پلفرم های مختلف، متفاوت باشد):
بالانس فقط وقتی که پوزیشن باز خود را می بندید، تغییر می کند. در واقع پس از بستن پوزیشن، سود یا زیان در بالانس شما لحاظ می شود و با افزودن سود یا کسر زیان، بالانس جدید اکانت شما تعریف لوریج (Leverage) نمایش داده می شود.
تفاوت فیوچرز با مارجین چیست و کدام یک بهتر است؟
در این مقاله میخواهیم دو رویکرد مختلف معامله کردن در صرافی بایننس (Binance) را بررسی کنیم. این دو رویکرد شامل معاملات فیوچرز (Futures) یا قراردادهای آتی و معاملات مارجین (Margin) است. فیوچرز و مارجین در کنار تفاوتهایی که دارند از چند جنبه نیز مشابه هم هستند. در مقاله صرافی معتبر رمزینکس ابتدا هر کدام را به اختصار توضیح داده و سپس به تفاوت فیوچرز با مارجین پرداخته شده است.
معاملات فیوچرز بایننس
قبل از پرداختن به تفاوت فیوچرز با مارجین بهتر است مختصری در مورد هر یک توضیح دهیم. فیوچرز بایننس محصولات مشتقهای است که به معاملهگر در مورد قیمت آینده داراییهای باراز رمز ارزها گمانه زنی کنند. این قرارداد شامل قراردادهای سنتی و دائمی است که هر دو ماهیت قراردادی را که برای معامله کردن انتخاب کردهاید تعیین میکنند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله «بایننس فیوچرز چیست؟ معاملات آتی در بایننس چگونه است؟» مراجعه کنید.
معاملات مارجین بایننس
معاملات مارجین بایننس روشی برای معامله داراییهای رمزنگاری شده با پول قرض گرفته شده از شخص ثالث است. معاملهگران با این امکان بهرهمند شدن از سرمایه بیشتر از موجودی اصلی خود میتوانند به عنوان اهرمی برای کسب سودهای بیشتر استفاده کنند.
معاملات مارجین تعریف لوریج (Leverage) در سیستمهای معاملاتی سنتی بسیار محبوب است زیرا به معاملهگران اجازه میدهد تا زا اهرمهای (لوریج) بیشتری استفاده کنند. این کار احتمال کسب سودهای بسیار بیشتر از بازارها را برای معاملهگران افزایش میدهد.
با این وجود، در حالی که وجوه معامله شده در بازارهای سنتی از طریق کارگزاران سرمایهگذاری تأمین میشود، وجوه مورد معامله در معاملات مارجین بایننس بیشتر از سوی معاملهگران دیگر تامین میشود. شاید با خودتان فکر کنید که «چرا باید معاملهگران دیگر سرمایه خود را در اختیار معاملهگران دیگر قرار دهند؟»
خوب، سیستم عملیات نسبتاً ساده است: آن دسته از معاملهگرانی که معاملهگران مارجین را از نظر مالی تأمین میکنند میدانند که میتوانند با این کار مقداری سود دریافت کنند، از این رو این کار به نفع هر دو طرف است.
مزایای معاملات مارجین
- استفاده از اهرم: معاملهگران بایننس میتوانند پوزیشنهای معاملاتی بزرگتری نسبت به سرمایه اصلی خودشان باز کرده و میزان سودشان را افزایش دهند.
- دستیابی سریعتر به اهداف سودآوری: معاملات مارجین به اهداف مالی در معاملات دست یابید که در حالت عادی برایتان غیرقابل باور بود. این در حالی است که رسیدن به چنین اهدافی با داشتن سرمایه ناچیز غیرممکن است.
معایب معاملات مارجین
اهرم: اگرچه اهرم میتواند به معاملهگران کمک کند تا خیلی سریعتر به اهداف معاملاتیشان نزدیک شوند، اما این ابزرا در عین حال میتواند یک شمشیر دو لبه باشد که معاملهگران را تا آنجا که ممکن است از اهدافشان دور کند.
معاملهگران لزوماً لزوماً نمیدانند از چه مقدار اهرم استفاده کنند و غالباً از این فرصت درخشان سوء استفاده میکنند. در نتیجه آنها به شدت متضرر شده و مجبور به پرداخت کارمزدها و هزینههای اضافی میشوند. بد نیست به یاد داشته باشید که هرچه میزان اهرمی که در معاملات استفاده میکنید بالاتر باشد (در صورت نامساعد بودن شرایط بازار) احتمال لیکوید شدن حسابتان بیشتر خواهد بود.
تفاوت فیوچرز و مارجین
تفاوت فیوچرز و مارجین در چند مورد خلاصه می شود. در معاملات فیوچرز امکان استفاده از اهرمهای بالا وجود دارد در حالی که در قراردادهای مارجین بایننس میزان اهرم در دسترس محدودتر است.
معاملات مارجین بایننس روشی برای معامله کردن داراییهای رمزنگاری شده از طریق قرض گرفتن سرمایه است که به معاملهگر این امکان را میدهد با دسترسی به سرمایه بیشتر به عنوان اهرم پوزیشنهای معاملاتی بزرگتری داشته باشند. اساساً، در معاملات مارجین نتایج معاملات چند برابر میشود تا بدین ترتیب معاملهگران بتوانند سود بیشتری را در معاملات موفق کسب کنند.
قرارداد فیوچرز توافقنامهای برای خرید یا فروش یک دارایی با قیمت از پیش تعیین شده در آینده است. معاملهگران در معاملات فیوچرز میتوانند با گرفتن پوزیشنهای لانگ (خرید) یا شورت (فروش) از حرکتهای سود کسب کنند. قراردادهای فیوچرز بایننس با توجه به تاریخهای مختلف تحویل به قراردادهای فیوچرز سه ماهه و دائمی تقسیم میشوند.
معاملهگران میتوانند در معاملات مارجین و فیوچرز با استفاده از اهرم (لوریج) سود معاملات را چند برابر کنند. اما تفاوت میان این دو قرارداد چیست؟ در ادامه به این موضوع میپردازیم.
بازارها و داراییهای معاملاتی
معاملهگران مارجین سفارشات خرید یا فروش رمز ارزها را در بازار اسپات (Spot Market) ثبت میکنند. این بدان معنی است که سفارشات مارجین با سفارشات ثبت شده در بازار اثبات مرتبط میشوند. همه سفارشات مربوط به مارجین در واقع سفارشات اسپات هستند. معاملهگران در هنگام معامله کردن محصولات فیوچرز سفارشات خرید یا فروش قرارداد را در بازار مشتقات انجام میدهند. به طور خلاصه، معاملات مارجین و فیوچرز در دو بازار مختلف انجام میشوند.
اهرم (Leverage)
اهرم یا لورج از موارد مهم در تفاوت فیوچرز و مارجین است. معاملهگران مارجین برای معامله کردن داراییهای موجود در پلتفرم بایننس میتوانند از اهرمهای ۳ تا ۱۰ برابر استفاده کنند. ضریب اهرم بر اساس این فاکتور تعیین میشود که از حالت مارجین کراس (Cross) استفاده کنید یا مارجین ایزوله (Isolated). در مقابل، در قراردادهای فیوچرز امکان استفاده از اهرمهای بالاتر تا ۱۲۵ برابر وجود دارد.
تخصیص وجه تضمین (Collateral)
در معاملات فیوچرز و مارجین بایننس معاملهگران میتوانند اهرم را از کراس به ایزوله و بالعکس تبدیل کنند. بنابراین آنها میتوانند سرمایه خود را به یک پوزیشن کراس پوزیشنهای ایزوله اختصاص دهند تا بدین ترتیب وجه تضمین خود را به طور منطقی بین این دو نوع اهرم تقسیم کرده و ریسک معاملاتی خود را کنترل کنند.
کارمزد معاملات
معاملات مارجین به کاربران این امکان را میدهد که از پلتفرم معاملاتی وام بگیرند و نرخ بهره وام را برای ساعت بعد محاسبه میکند. کاربران در آینده این وام را پس میدهند. معاملهگران باید برای عدم لیکوید شدن از داشتن دارایی کافی در حسابشان اطمینان حاصل کنند.
در مقابل، در قراردادهای فیوچرز از مارجین نگهداری (Maintenance Margin) به عنوان وجه تضمین استفاده میشود که بدان معناست که بازپرداختی در کار نیست اما کاربران باید از داشتن وجه تضمین کافی اطمینان حاصل کنند.
در هر دو نوع معاملات مارجین و فیوچرز کاربران باید مبلغی را به عنوان کارمزد معاملات پرداخت کنند؛ و هزینه معاملات مارجین مشابه کارمزد معاملات اسپات است.
به دلیل تفاوت قیمت داراییها در قراردادهای فیوچرز دائمی و فیوچرز سه ماهه، از فاندینگ ریت (Funding Rate) برای تعدیل قیمتها بین بازار معاملات فیوچرز دائمی و دارایی مورد معامله استفاده میشود. لطفاً توجه داشته باشید که فقط در قراردادهای فیوچرز دائمی از معاملهگران فاندینگ ریت گرفته میشود.
فیوچرز یا مارجین؛ کدام یک بهتر است؟
معاملات مارجین بایننس برای معاملهگرانی که سرمایه کافی برای شروع معامله ندارند بسیار مناسب است. از طرف دیگر، به نظر میرسد فیوچرز بایننس گزینه مناسبتری برای معاملهگرانی است که موجودی حساب قابل قبولی دارند.
در جریان پی بردن به اینکه کدام رویکرد معاملاتی برایتان مناسبتر است باید به این درک برسید که انتخاب بازارتان باید بر اساس اندازه سهام، تجربهتان از سایر پلتفرمهای معاملات سنتی و نوع معاملهگر که میخواهید به آن تبدیل شوید باشد.
راهنمای ابزار رایگان تریدینگ ویو (TradingView) به زبان ساده برای تحلیل تکنیکال
اهرم فارکس چیست؟ – نحوه استفاده از لوریج در فارکس
اهرم فارکس یا همان لوریج (Leverage) در واقع به معامله گران این امکان را می دهد تا بتوانند با چند برابر سرمایه خود معامله کنند. ارائه اهرم توسط بروکر ها به معامله گران ، باعث افزایش جذابیت این بازار شده است. لوریج در فارکس این امکان را به معامله گران می دهد تا افراد با سرمایه کم و یا متوسط نیز بتوانند در این بازار سرمایه گذاری کرده و به معامله بپردازند. مثلاً اگر بروکری برای معامله گرانش لوریج ۱:۵۰ فراهم می کند در این صورت معامله گر می تواند مثلاً با سرمایه ۱۰۰ دلاری معامله ۵۰۰۰ دلاری انجام دهد.
ویدئو آموزش لوریج و استفاده از آن
نحوه استفاده از لوریج در فارکس
برای استفاده از لوریج در فارکس هنگام باز کردن یک حساب معاملاتی می توانید میزان اهرم آن را مشخص کنید. به عنوان ما یک حساب جدید با موجودی اولیه ۵۰۰ دلار و با اهرم 1:10 ایجاد تعریف لوریج (Leverage) می کنیم.
باز کردن حساب با اهرم
تحلیل گران اعتقاد دارند به دلیل ریسک بسیار بالای اهرم هیچگاه با موجودی اولیه و سرمایه ای که وارد فارکس شده اید ، از اهرم استفاده نکنید. زیرا احتمال کال مارجین شدن و از دست رفتن سرمایه بسیار بالاست. بهتر است مدتی در حساب دمو معامله کنید. بعد از چند ماه که اکانت شما به سود رسید یک حساب واقعی باز کرده و بدون اهرم در این حساب معامله کنید. زمانی که حساب شما رشد کرد ، بهتر است سود خود را از این اکانت برداشت کرده و یک حساب جدید با کمترین اهرم در بروکر خود ایجاد کنید و در حساب جدید با سود حاصد از تریدتان از لوریج استفاده کنید.
لوریج در فارکس
برای تغییر اهرم در فارکس نیز از قسمت مشخص شده در شکل بالا اقدام کنید. اهرم در واقع وامی است که تریدر از بروکر دریافت می کند و در ازای آن تریدر معامله انجام می دهد. دقت کنید زمانی که شما سود می کنید ، هم بروکر و هم شما سود می کنید حال فرض کنید پیش بینی شما از بازار اشتباه بوده و متحمل ضرر شدید ، در این صورت بروکر پوزیشن را تا جایی ادامه می دهد که پول بروکر حفظ شود. زمانی که ضرر به سرمایه بروکر می رسد ، بروکر پوزیشن را خواهد بست. به این حالت در اصطلاح کال مارجین گفته می شود. یعنی کل سرمایه و یا بخش بزرگی از سرمایه تریدر از دست رفته است.
محاسبه سود و زیان با لوریج
هنگام انجام معاملات استفاده از لوریج در فارکس ممکن است برای فرد، به دلیل کسب سود بیشتر بسیار جذاب باشد. ولی باید در نظر گرفت استفاده از لوریج در صورت زیان نیز زیان بیشتری نصیبتان خواهد کرد. مثلاً فرض کنید حسابتان را با ۲۰۰ دلار شارژ کرده اید. و میزان لوریج را روی ۱:۱۰۰ قرار می دهید. ۲۰۰ دلار سرمایه با اهرم ۱:۱۰۰ می شود ۲۰۰۰۰ دلار سرمایه و اگر آن را به لات تقسیم کنیم می شود ۰.۲ لات که می توانیم با آن معامله کنیم. لات در واقع حجم معاملات می باشد و مقدار آن برای جفت ارز یورو/دلار آمریکا برابر با ۱۰۰۰۰۰ دلار می باشد.
با این میزان اهرم ، با هر پیپ حرکت قیمت ، ۲ دلار سود یا زیان می کنید. حال فرض کنید لوریج را روی ۱:۱۰۰۰ قرار دهیم. در این صورت در واقع شما با سرمایه ۲۰۰ دلاری توانایی معامله با ۲۰۰۰۰۰ دلار دارید و می توانید با ۲ لات معامله کرده و در هر پیپ ۲۰ دلار سود کنید با سرمایه اصلی ۲۰۰ دلاری. ولی در نظر بگیرید استفاده از اهرم در صورت تشخیص اشتباه روند بازار می تواند در عرض ۱۰ ثانیه کل حساب شما را صفر کرده و کال مارجین کند. در این قسمت محاسبات بالا را به صورت ریاضی بیان کردیم تا مفاهیم بالا و میزان اهرم کاملاً برایتان واضح و روشن باشد.
آموزش لوریج در فارکس
استفاده مفید از اهرم (Leverage) فارکس
اکثر بروکرها امکان استفاده از اهرم را با مقادیر متفاوت برای معامله گران فراهم می کنند. وجود لوریج باعث وسوسه تریدرها می شود تا از آن جهت کسب سود بیشتر ، استفاده کنند. ولی دقت کنید استفاده از آن در زمان های پر ریسک بازار صحیح نبوده و احتمال کال مارجین شدن حساب و از دست رفتن کل موجودی ، وجود دارد. باید زمانی از اهرم استفاده کنیم که روند بازار صعودی بوده و بازار تثبیت شده است. در این بازار صعودی استفاده از لوریج به احتمال زیاد سود خوبی با سرمایه کم نصیب معامله گر می کند. در فارکس بازار را نمی توان با قطعیت پیش بینی کرد. از این رو باید بر وسوسه استفاده از اهرم فارکس غلبه کرده و در زمان های مشخص و کم ریسک بازار از آن به صورت مفید استفاده کرد.
انتخاب لوریج در فارکس مناسب (بهترین اهرم در فارکس)
بروکرها میزان اهرم های متفاوتی برای معامله گران در بازار فارکس ارائه می کنند. ولی این میزان لوریج معمولاً حداقل از ۱:۵ شروع شده و حداکثر ۱:۵۰۰ می باشد. افراد تازه کار و کسانی که معاملات خود را به صورت محافظه کارانه انجام می دهند، بهتر است برای شروع از اهرم بسیار پایین مانند ۱:۵ و یا ۱:۱۰ استفاده کنند و بعد از مدتی که به کسب سود در این بازار رسیدند ، کم کم از اهرم های بالاتر استفاده کنند. بهتر است برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای این مطلب را از دست ندهید.
برای انتخاب و تغییر دادن میزان لوریج حساب معاملاتی خود ، باید وارد سایت بروکری که در آن ثبت نام کرده و حساب دارید شوید، و در قسمت مشخصات حساب تجاری میزان اهرم را تغییر دهید. برای استفاده صحیح و مناسب از اهرم ، در یک پوزیشن فقط از یک یا دو درصد از موجودی حساب خود را مورد استفاده قرار دهید. با این که بروکر ها امکان استفاده از اهرم بالا را برای مشتریانشان فراهم می سازند ، سعی کنید از میزان اهرم پایین استفاده کنید. برای حفظ سرمایه خود و جلوگیری ضرر های مالی زیاد ، از حد ضرر متحرک (trailing stop) استفاده کنید.
جهت استفاده از نقطه توقف متحرک ، باید به حد کافی دقت کنید زیرا اگر به جهت احتیاط بیشتر، و یا ترس از ضرر این نقطه را نزدیک قیمت خود قرار دهید ، ممکن است اگر قیمت در حال افزایش و یا کاهش باشد، سریعتر به این نقطه برخورد کرده و استاپ کند. پس هنگام استفاده از توقف متحرک ابتدا دانش لازم را کسب کرده و سپس از آن به عنوان پشتوانه اهرم در سیستم معاملاتی خود استفاده کنید.
فاندینگ ریت چیست | فاندینگ ریت در بایننس چیست | funding rate
معاملات قراردادهای آتی در طی سال گذشته رشد بی نظیری داشته است و اثبات این امر از افزایش کل سود آزاد ناشی میشود.
سود آزاد مجموع قراردادهای معوقه است و این رقم در مدت 6 ماه از 3.9 میلیارد دلار به 21.5 میلیارد دلار، یعنی افزایش 450 درصدی رسیده است.
برخی تریدرها فرض میکنند که بالا یا پایین بودن شاخص نرخ بودجه فاندینگ ریت و افزایش سود آزاد، نشانگر بازارگاوی است. اما این گونه نیست. در این مقاله نگاهی گذرا به نرخ بودجه و نحوه تفسیر معامله گران هنگام معامله قراردادهای آتی دائمیخواهیم کرد.
شاخص نرخ بودجه فاندینگ ریت | funding rate چیست ؟
funding rate در معنای لغوی یعنی شاخص نرخبودجه. اما در این شرایط خاص و برای ارزهای دیجیتال استفاده از عبارت funding rate به تنهایی کارساز نخواهد بود. زیرا معنی و مفهوم اصلی را نمی رساند. در واقع فاندینگ ریت یعنی میزان خریداران و فروشندگان در یک بازار معاملاتی.
وقتی گفته می شود بازار بیت کوین funding rate منفی دارد یعنی یک بازاری است که تعداد فروشندگان آن از تعداد خریداران آن بیشتر است. در دنیای ارزهای دیجیتال به آن بازار فاندینگ منفی می گوییم. یعنی ترس به بازار برگشته است.
اما بالعکس؛ اگر تعداد خریداران از تعداد فروشندگان بیشتر باشد؛ گفته می شود فاندینگ مثبت ایجاد شده است. یعنی طمع به بازار برگشته است.
اما نکته خیلی مهمتر در تعریف فادینگریت؛ زمانیست که با شاخص گاوی یا خرسی برخورد می کند. به نظرم بهتر است معنی و مفهوم فاندینگریت را در اینجا بررسی کنیم.
شاخص نرخ بودجه به عنوان یک شاخص گاوی یا خرسی
قبل ازاینکه فاندینگ ریت گاوی و خرسی و بررسی کنیم؛ بهتره بدونین برای درک این مقاله بهتره با یک سری از تعاریف آشنا باشین. ما برای طولانی نشدن محتوا؛ از گفتن این تعارفی خوددداری کردیم. اما اگر هر جایی متوجه مفهوم اصلی مقاله نشدین برامون کامنت بزارین تا در کمتر از 24 ساعت به کامنتتون پاسخ بدیم. حالا بریم سراغ بحث اصلی.
قراردادهای دائمی نرخ مشخص شده ای دارند که معمولا هر هشت ساعت یک بار، برای اطمینان از ریسک عدم تعادل مبادلاتی اعمال میشود. با این که سود آزاد خریدار و فروشنده همواره برابر است، اهرم یا لوریج leverage آن ها میتواند متفاوت باشد.
وقتی خریداران میخواهند از لوریج بیشتر استفاده کنند، یعنی کارمزد را نیز پرداخت میکنند؛ بنابراین این وضعیت به عنوان گاوی bullish شناخته میشود. عکس این قضیه زمانی است که فروشندگان استقراضی از لوریج بیشتری استفاده میکنند و در نتیجه، نرخ سرمایه گذاری منفی ایجاد میشود.
هر زمانی تریدرها از سطح بالایی از لوریج استفاده کنند، تحلیل گران به خطر لیکویید شدنهای (صفر شدن پول) پی در پی اشاره میکنند. اگر چه این درست است، اما رسیدن به چنین وضعیتی میتواند هفته ها زمان ببرد و گاهی اوقات حذف leverage به خودی خود اتفاق میافتد. بنابراین؛ نباید از این شاخص برای پیش بینی توسط داده ها صورت شود.
بازارهای گاوی معمولا هنگامیکه خریداران بیش از حد هیجان زده میشوند، نرخ بودجه مثبت را ایجاد میکنند. البته این وضعیت طوفانی مناسب برای فروشندگان کوتاه مدت ایجاد میکند و اصلاح 5 درصدی قیمت ، میتواند پوزیشنهای خرید با لوریج 20 را لیکویید یا نقد کند.
این سفارشات میتواند قیمت را تحت فشار قرار دهد و باعث کاهش 10 درصدی قیمت شود و در نتیجه لیکویید شدن ها به صورت متوالی اتفاق میافتند. به همین دلیل صاحب نظران و تحلیل گران اغلب شاخص نرخ بودجه بیش از حد را به عنوان اصلی ترین دلیل نقد شدنهای پشت سر هم با قرمز شدن بازار در نظر میگیرند. حتی اگر نرخ بودجه در طی دوره گاوی به طور غیرمعمولی بالا باشد.
شاخص نرخ بودجه میتواند کفهای بومی را تشخیص دهد
نرخ بودجه هر ماه فوریه که قله بومیهنوز ساخته نشده بود، در هر دوره 8 ساعته، 0.015 و بالاتر بود.
این نرخ معادل 3.2% در هفته است. و برای معامله گرانی که موقعیتهای خرید بلند مدت داشتند، تا حدودی سنگین بود. بنابراین؛ تلاش برای زمانبندی قلههای بازار با استفاده از این معیار، به مدرت باعث سوددهی خواهد بود.
از طرف دیگر، پایین ترین قیمت بیت کوین در 27 ژانویه و 28 فوریه ، در دورههایی رخ داد که نرخ بودجه پایین بود. این نشان میدهد که این تریدرها تمایلی به لوریج کردن پوزیشنهای خرید خود ندارند و این تعریف لوریج (Leverage) نشان از عدم اعتماد آن ها دارد.
دیجی کوین بر خلاف تمام رقبا با ارائه 290 ارز دیجیتال، کیف پول اختصاصی برای هر ارز و از همه مهمتر کارمزد 0.001 سعی کرده خریدی راحت و امن را در اختیارتان قرار دهد.
نرخ بودجه پایین را باید نسبت به موقعیت خود بررسی کرد.
اگرچه این شاخص میتواند به تعیین شکل گیری یک کف بومیکمک کند، اما مطمئنا نباید به تنهایی استفاده شود.
زیرا شاخص نرخ بودجه معمولا پس از هر گونه اصلاح قیمت قوی ، از بین میرود. علاوه بر این؛ دورههای بلند مدت سرمایه گذاری ؛ معامله گران آربیتراژی را جذب میکند که ضمن خرید همزمان قراردادهای ماهانه، معاملات آتی دائمی را به فروش میرساند. بنابرین باید از این معیار با دقت استفاده شود.
برای تایید بی اعتمادی سرمایه گذاران به باز کردن پوزیشنهای خرید، باید حق بیمه قراردادهای ماهانه را که تحت عنوان «مبنا basisi» شناخته میشود، مد نظر داشت. برخلاف قراردادهای دائمی، آن دسته از معاملات آتی با تقویم ثابت، شاخص نرخبودجه ندارند. بنابراین؛ قیمت آن ها بسیار متفاوت از مبادلات منظم لحظه ای خواهد بود.
با اندازه گیری منظم فاصله نرخ معاملات آتی و بازار لحظه ای، یک تریدر میتواند میزان صعودی بودن یک بازار را ارزیابی کند، هر زمان که خوش بینی خریداران بیش از حد باشد، قراردادهای آتی سه ماهه با تفاوت قیمت سالانه 20% یا بالاتر معامله میشود.
با ترکیب این شاخص ها میتوان کف قیمت بومی را پیداکرد.
هنگامیکه شاخص کف بومیرا نشان میدهد، معمولا به این معنی است که اعتماد معامله گران در حال افزایش است. بنابراین در سناریویی که نرخ بودجه قراردادهای دائمیپایین است. برای خریدارانی که از لوریج پایین استفاده میکنند بهتر است.
با ترکیب نرخ سرمایه گذاری قراردادهای دائمیبا مبنای قرارداد ماهانه ، یک معامله گر درک بهتری از احساسات بازار خواهد داشت. مشابه شاخص محبوب ترس و طمع، معامله گران باید در هنگام خرید دیگران، خرید کنند.
این سناریو معمولا زمانی اتفاق میافتد که شاخص نرخبودجه زیر 0.015% در هشت ساعت باشد و کفهای مبنای آتی سه ماهه باشد. آیا شاخص هایی مانند فاندینگ ریت را برای خرید یونی سواپ و خرید پنکیک سواپ استفاده می کنند؟ برای پاسخ به این سوال؛ به لینکی که روی هر عبارت درج شده است کلیک کنید.
فاندینگ ریت در بایننس چیست؟
فاندینگ ریت در هر صرافی متفاوت است. مثلا در صرافی بایننس میزان فاندینگ ریت به میزان خریدار و فروشنده بستگی دارد. یعنی اگر در بازار صرافی بایننس ارز دیجیتال بیت کوین را خریداری کردید؛ در صورتی که هیچ خرید و فروشی صورت نگیرد و سپس بازار به سمت فروش برود در واقعا سرمایه شما لیکویید شده است.
فاندینگ ریت صفر چیست ؟
funding rate صفر یعنی پس از خرید ارز دیجیتال هیچ خرید و فروشی صورت نگیرد و در این صورت میزان فاندینگ ریت نه مثبت است و نه منفی.
فاندینگ ریت منفی چیست؟
funding rate منفی یعنی میزان فروشندگان از میزان خریداران در بازارهای معاملاتی بیشتر شود.
نتجه گیری
funding rate تاثیر مستقیمی با بازارهای شاخصی دارد. شاخص هایی مانند ترس و طمع می تواند تاثیر مستقیمی بر شاخص بودجه فاندینگ ریت داشته باشد.
تیم دیجی کوین متشکل از متخصصین حوزه ارزهای دیجیتال و مهندسان خبره ITبا ایجاد بستری امن و حرفه ای برای مبادلات انواع ارزهای دیجیتال آماده خدمت رسانی به هموطنان عزیز می باشد.
لوریج توکن چیست ؟
در صرافی بایننس قسمتی به نام مشتقات Derivatives وجود داره.که از این قسمت با انتخاب Binance leverage Tokens میتونیم وارد لیست توکن های لورج شده ی آپ و دان صرافی بایننس بشیم.
لوریج توکن ها یا توکن های اهرمی ، توکن هایی هستن که امکان سوددهی بیشتر به نسبت تغییرات بازار رو به ما میدن اما فقط در بخش اسپات صرافی بایننس قابل معامله هستند و ما در کیف پول بایننس تعریف لوریج (Leverage) میبینیم که بخش Withtdraw برای این ارز ها وجود نداره و این یعنی این توکن ها قابلیت انتقال از بایننس به کیف پول دیگه یا صرافی دیگه رو ندارند به همین علت اصلا برای سرمایه گزاری بلند مدت پیشنهاد نمیشن ، چون قابل نگه داری در Wallet ها یا کیف پول ها نیستن .
به لوریج توکن ها به صورت اختصاری (BLVT) میگن .
علت ایجاد توکن های لوریج شده بایننس چیه ؟
این BLVT ها با این ایده ایجاد شدند که بتونیم در مواقعی که رشد قیمت داریم درصد سود در معاملاتمون رو افزایش بدیم و وقتی با کاهش قیمت مواجه میشیم بتونیم از خطر لیکوئید شدن جلوگیری کنیم .
حالا این مسئله چه جوری امکان پذیره ؟
اینجوری که در لوریج توکن ها میزان اهرم یا لوریج رو ثابت نگه نمیدارن و یه محدوده ای براش در نظر میگیرن ، که این محدوده یه عددی تو رنج صفر تا 4 هست و متناسب با شرایط عرضه و تقاضا و حجم خرید و فروش اون ارز بخصوص ، این اهرم کم و زیاد میشه .
FTX اولین صرافی مشتقاتی بود که لوریج توکن ها رو برای اولین بار در حوزه کریپتوکارنسی معرفی و عرضه کرد .
بیشتر توکن های لووریج شده ی بایننس ، توکن های ERC-20 هستند و بر روی بلاک چین اتریوم منتشر می شوند.
همونجوری که در ابتدای مقاله گفتیم توکن های لوریج دار در بازار بایننس معامله میشن و علاوه بر این آنها میتونن با ارزشی که نشون میدن بازخرید بشن. در این صورت باید کارمزد بازخرید رو پرداخت کنیم . اگرچه در بیشتر موارد بهتره به جای فرآیند بازخرید از پوزیشن خودمون در بازار spot خارج بشیم. خروج از طریق بازخرید معمولاً گرون تر از خروج از بازارهای داخلی هست .
یه اصطلاحی تو بخش لووریج اعتبار با عنوان Net Asset Value (NAV) داریم که به معنی ارزش خالص دارایی هست و منظور قیمت لوریج توکن های ما به دلار یا (USDT) هست .
ارز های لوریج شده UP و DOWN بایننس:
در یک تعریف خیلی ساده هر ارزی که در بخش لوریج توکن های بایننس لیست میشه دو حالت داره up و Down که برای مثال BTCUP به معنای این هست که ما میخوایم با روند صعودی بازار همراه باشیم و در واقع پوزیشن long بگیریم و BTCDOWN به این معنی هست که میخوام پوزیشن فروش یا Short بگیریم و در روند نزولی بازار ، سود بگیریم .
البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که BLVT ها در صورتی که بازار رنج باشد یا یک ریزش شدید اتفاق بیوفته مقدار زیادی از ارزش خودشون رو از دست خواهند داد.
اگه بخوایم با یه مثال واضح تر مطلب رو بیان کنیم میتونیم اینجوری بگیم که مثلا ما با 100 تا توکن لوریج شده که خریداری کردیم در واقع یه پوزیشن لانگ با اهرم (مثلا 3) تو فیوچرز (FUTURES) باز کردیم و این به این معنی هست که هرسودی بخواد محاسبه بشه انگار پولی که ما تو معامله بردیم 300 توکن بوده نه 100 تا .
نحوه ی تعیین اهرم ها در لورج توکن ها
توکنهای لووریج دار بایننس اگه ترند شدید بازار باشند ، عملکرد قابل پیش بینی دارند ، با این حال این امر در بازار های فرعی صدق نمیکنه درنتیجه
میشه گفت BLVTها فقط در مواقعی که در بازار ناپایداری شدید داریم و نیاز داریم که بازار بالانس بشه کاربرد دارند .
و اهرم این توکن های لورج شده متناسب با کوین مرجع خودشون تعیین میشن و برای حفظ این تناسب بین اهرم و کوین اصلی هر روز در ساعت 2 بامداد به وقت جهانی این نسبت دوباره محاسبه و تعیین میشه .و مسئله بعدی اینه که اگه نوسانات ارزی که ما توکن لوریج شده ی اون رو خریدیم در طی روز زیاد باشه ممکنه چندین بار این متناسب سازی اهرم انجام بشه
پس میتونیم بگیم یکی دیگه از تفاوت های اصلی فیوچرز (futures) با همین لوریج توکن ها میتونه همین تغییر درصد اهرم باشه که چنین چیزی در FUTURES نداریم که وسط معامله و پوزیشنمون بخوایم تغییر اهرم داشته باشیم .
پیش تر درباره ی این موضوع صحبت کردیم که توکن های لوریج شده ی بایینانس ما رو از خطر لیکوئید شدن دور نگه میداره
اما الان میخوایم به این موضوع بپردازیم که باید به این نکته هم توجه داشت که خود توکن ها ممکنه که لیکوئید بشن . حالا این به چه معنی هست ؟
به این معنیه که اگه قیمت توکنی که ما خریدیم ناگهانی و خیلی سریع یک ریزش زیاد داشته باشه ، فرصتی برای متوازن سازی مجدد توکن و اهرمی که باید متناسب با تغییر قیمت ، تغییر کنه نمیمونه و در نتیجه باید همیشه این احتمال که توکن ما با ریزش شارپ همراه بشه رو در نظر بگیریم و با مقدار سرمایه ای وارد این مارکت بشیم که ریسک معامله ی ما به حداقل ترین حالت ممکن برسه .
کارمزد معامله :
باید توجه داشته باشیم که زمانی که توکن اهرم دار میخریم ، درواقع ما در حال خرید نسخه توکنیزه شده ی این پوزیشن ها هستیم. بنابراین ، برای باز نگه داشتن این پوزیشن ها ، باید کارمزد مدیریت 0.01٪ را روزانه پرداخت کنید.که معادل سالانه 3.5٪ هست .
نحوه خریداری این بایننس توکن ها به چه صورت هست؟
برای عضویت یا استفاده از آنها، به سادگی به صفحه Binance Leveraged Tokens میریم و روی “اشتراک” یا “Redeem” کلیک می کنیم . 0.1٪ از هزینه اشتراك یا بازپرداخت شارژ میشه .و دارایی ما هم به USDT در کیف پولمون wallet) ) قرار میگیرد .
دیدگاه شما