فرمول محاسبه نقاط پیوت


فرمول محاسبه نقاط پیوت

نقطه پیوت کاماریلا یک شاخص همه کاره است که به معامله گران اجازه می دهد تا سطوح کلیدی قیمت، نقاط ورود به معامله، نقاط خروج از معامله و مدیریت ریسک مناسب را تشخیص دهند. بهترین استراتژی معاملاتی پیوت کاماریلا به شرایط بازار در یک زمان معین بستگی دارد. شرایط بازار فرمول محاسبه نقاط پیوت مناسب ترین استراتژی کاماریلا را برای به کارگیری دیکته می کند. استراتژی‌ های مختلف نقطه پیوت کاماریلا برای معامله در هر بازار مالی وجود دارد. این مقاله مفاهیم اساسی زیر را پوشش می دهد:

• تعریف نقطه پیوت کاماریلا

• استراتژی های معاملاتی کاماریلا

• مزایا و محدودیت های معامله با نقاط پیوت کاماریلا

نقطه پیوت کاماریلا چیست؟

نقطه پیوت کاماریلا، ادامه نقطه پیوت معامله گر کلاسیک است که سطوح حمایت و مقاومت کلیدی را برای معامله گران فراهم می کند. چهار سطح پشتیبانی و چهار سطح مقاومت و همچنین سطوح بسیار نزدیک‌ تر از سایر تغییرات پیوت در پیوت کاماریلا گنجانده شده است (تصویر زیر را ببینید). این نزدیکی کاماریلا را برای معامله گران کوتاه مدت ایده آل می کند.

نزدیکی نقاط محوری کاماریلا در مقابل نقاط محوری کلاسیک

علاوه بر این، یک صفحه اختصاصی برای نقاط پیوت کلاسیک، وودی، کاماریلا و سطوح معاملاتی موجود است:

فرمول معادله کاماریلا

محاسبه نقاط محوری کاماریلا به همراه سطوح حمایت و مقاومت آن:

چهارمین مقاومت (R4) = بسته شدن + ((سقف-کف) x فرمول محاسبه نقاط پیوت 1.5000)

سومین مقاومت (R3) = بسته شدن + ((سقف -کف) x 1.2500)

دومین مقاومت (R2) = بسته شدن + ((سقف -کف) x 1.1666)

اولین مقاومت (R1) = بسته شدن + ((سقف -کف x 1.0833)

نقطه پیوت (PP) = (سقف + کف + بسته شدن) / 3

اولین حمایت (S1) = بسته شدن – ((سقف -کف) x 1.0833)

دومین حمایت (S2) = بسته شدن – ((سقف -کف) x 1.1666)

سومین حمایت (S3) = بسته شدن – ((سقف -کف) x 1.2500)

چهارمین حمایت (S4) = بسته شدن – ((سقف-کف) x 1.5000)

استراتژی های معاملاتی پیوت کاماریلا

چندین تکنیک استراتژی نقطه پیوت کاماریلا وجود دارد. سه رویکرد مطلوب مورد استفاده معامله گران با استفاده از این اندیکاتور کارامد به شرح زیر آورده شده است.

1) استراتژی محدوده پیوت کاماریلا

محدوده نوسان(رنج)، یک بازار جانبی با معاملات قیمت بین خطوط ثابت حمایت و مقاومت است. معامله گران محدوده نوسان (رنج) می توانند از پیوت های کاماریلا بهره زیادی ببرند، زیرا این فرمول محاسبه نقاط پیوت اندیکاتور هر روز محدوده جدیدی را برای معاملات ارائه می دهد. همانطور که در زیر مشاهده می شود، معامله گرانی که در زمان رسیدن قیمت به کف و سقف در جهت عکس معامله می کنند، باید در درجه اول بر حرکت قیمت بین پیوت های S3 و R3 تمرکز کنند. این منطقه به عنوان محدوده معاملات روزانه شناخته می شود و می تواند به معامله گران محدوده نوسان اجازه دهد مناطق واضحی را برای ورود به بازار برنامه ریزی کنند.

به طور سنتی، معامله گرانی که در زمان رسیدن قیمت به کف و سقف در جهت عکس معامله می کنند به دنبال حرکت قیمت به سمت نقطه حمایت یا مقاومت هستند. اگر مقاومت محدوده را حفظ کند، معامله گران به دنبال ایجاد موقعیت های فروش در نزدیکی پیوت R3، با هدف حرکت قیمت به سمت حمایت خواهند بود. برعکس، اگر قیمت بالاتر از پیوت کاماریلای S3 باقی بماند، معامله‌گران محدوده نوسان به دنبال ایجاد موقعیت‌های مبتنی بر خرید در نزدیکی پیوت S3 با هدف فرمول محاسبه نقاط پیوت بازگشت قیمت به سمت پیوت مقاومت R3 هستند. با این حال، باید توجه داشت که قیمت می تواند در طول روز در بازه محدودی بماند.

این استراتژی در دوره های با نوسان کم مانند جلسه معاملاتی در آسیا بهترین کارایی را دارد. در زمان های پر نوسان تر، معامله گران به دنبال دور شدن از این استراتژی به سمت چیزی هستند که شامل حرکات نامنظم قیمت می شود (استراتژی 2 را در زیر ببینید).

راه اندازی پیوت کاماریلای معمولی

2) استراتژی روند پیوت کاماریلا

روند یک حرکت جهت دار قوی است که قیمت را در یک بازه زمانی مشخص بالا یا پایین می آورد. پیوت کاماریلا می تواند در طول بازارهای پرطرفدار بسیار مفید باشد و سطوح کلیدی ورود به معامله، توقف معامله و محدودیت را برای معامله گران فراهم کند. معامله گران به دنبال فیلتر کردن معاملات در جهت روند هستند. اگر بازار روند صعودی دارد، به دنبال فرصت های خرید در S3 باشید و در S4 توقف کنید. اگر بازار روند نزولی دارد، R3 را بفروشید و روی R4 متوقف شوید.

نمودار زیر نمودار دلار استرالیا/ین ژاپن را در یک روند صعودی نشان می دهد. با در نظر گرفتن این موضوع، معامله گران به دنبال معاملات خرید در S3 با توقف در S4 هستند. روش‌های مختلفی (مانند سطوح گسترش فیبوناچی و فیبوناچی اصلاحی، اقدام قیمت یا سایر شاخص‌های فنی) برای شناسایی سطوح سود وجود دارد. این تصمیم به صلاحدید شخص معامله گر است.

مزایا و محدودیت های معامله با نقاط پیوت کاماریلا

مزایای نقاط پیوت کاماریلا

محدودیت های نقاط پیوت کاماریلا

برای معامله گران کوتاه مدت مفید است

ممکن است برای معامله گران بلند مدت ایده آل نباشد

مدیریت ریسک معامله گران را بهبود می بخشد

اجرای آن می تواند برای معامله گران تازه کار دشوار باشد

در تمام بازارهای مالی به خوبی کار می کند

استفاده از استراتژی اشتباه در شرایط نامناسب بازار می تواند منجر به زیان های بیشتر شود

خواندن بیشتر در مورد نقاط محوری

  • درک خود را از نقطه پیوت معامله گر کلاسیک برای یک پایه محکم گسترش دهید، یا راهنمای ما برای تجارت فارکس با نقاط پیوت را به منظور یک مرور کلی بخوانید.
  • ما همچنین توصیه می کنیم در مورد یکی دیگر از تغییرات پیوت بیاموزید: نقطه پیوت وودی (Woodie)

به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقه‌مندان و سرمایه‌گذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور می‌کنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت می‌کنند، منجر می‌شود. در این میان جای خالی آموزش و دانش‌اندوزی به وضوح احساس می‌شود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاس‌های خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاس‌های مالتی مدیا گرفته، تا دوره‌های عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیل‌های روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

یکی از اصلی‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معامله‌گری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهش‌های انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمان‌بندی بازار، تاکنون بی‌فایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت می‌باشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می‌شود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند.

انواع پیوت ها

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می‌گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی‌شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته‌بندی‌های فوق جای می‌گیرند.

۱- پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوت‌ها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

۲- پیوت محاسباتی

این نوع از پیوت‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن‌ها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می‌باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می‌شوند. این پیوت‌ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌شوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران میان‌مدتی کاربرد ندارند. پیوت‌های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت.

بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می‌نماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می‌باشند.

  • Camarilla Lines
    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
    • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
    • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
    • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

    در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می‌توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق‌تری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان‌دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه‌گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می‌توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگین‌های متحرک و… به کار برده می‌شوند.

    ۳- پیوت ماژور

    حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف فرمول محاسبه نقاط پیوت شده‌اند، کاملاً محسوس می‌باشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می‌شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت‌ها استفاده کنند.

    ۴- پیوت مینور

    در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی می‌شوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده‌اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند. به دلیل این‌که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله‌گران باید به دوره‌های زمانی مناسب رجوع کنند.

    نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور

    حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به این‌که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت می‌باشند، تشخیص آن‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله‌گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو‌به‌رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

    • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
    • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

    جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.

    پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. هم‌چنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص می‌شود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر می‌رسد، گواه‌های معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

    کلام پایانی

    به طور کلی، پیوت‌ها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معامله‌گری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.

    پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال چیست؟

    یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.

    انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)

    نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.

    منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.

    این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.

    انواع پیوت پوینت

    Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3

    در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.

    انواع خطوط کاماریلا

    در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.فرمول محاسبه نقاط پیوت فرمول محاسبه نقاط پیوت

    توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخص‌های پیش‌فرض در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، می‌توانید آن‌ها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.

    پیوت ماژور

    حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.

    پیوت مینور

    همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.

    روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور

    حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکت‌های بعدی قیمت امکان‌پذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:

    تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت

    اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی

    بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی

    اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور

    اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.

    مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت

    خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید

    حد ضررهای درست را تعیین کنید

    احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید

    فرار از سردرگمی

    پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قله‌ها و دره‌های نمودار که در آن‌ها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده می‌شوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.

    شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:

    اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.

    پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.

    پیوت در بورس به چه معناست؟ معرفی انواع پیوت در بورس به زبان ساده

    یکی از مباحث مهم که به شما کمک می‌کند در ترسیم الگوهای تحلیلی دچار ضعف و اشتباه نشوید، پیوت است. باید گفت که این مبحث دارای چنان اهمیت بالایی است که در واقع اگر به درستی آن را درک نکنیم تقریبا قادر به ترسیم هیچ الگویی نخواهیم بود. که خب این مسئله می‌تواند باعث شود که تحلیل اکثر معاملات شما در بورس اشتباه از آب در بیاید. پس برای آشنایی با پیوت و کاربرد پیوت در بورس و درک بهتر آن، توصیه می‌کنیم که این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.

    پیوت به چه معناست؟

    یکی از اصلی‌ترین ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند اندیکاتورها هستند. یکی از پرکاربردی‌ترین این اندکاتورها که نقاط بازگشت قیمت فرمول محاسبه نقاط پیوت را در نمودار مشخص می‌کند، پیوت نامیده می‌شود. یا بهتر است بگوییم که پیوت در تحلیل تکنیکال برای ارزیابی روند بازار در زمان‌های مختلف کاربرد دارد. نقاط پیوت سطوح قیمتی هستند که معامله‌گران برای یافتن حرکات احتمالی بازار از آنها استفاده می‌کنند. پیوت در واقع، میانگین بالاترین نرخ قیمت، پایین‌ترین نرخ قیمت و قیمت نهایی در یک روز پیشین معاملاتی است که معامله‌گران با توجه به پیوت یک روز، قیمت را در روز بعدی معاملاتی ارزیابی می‌کنند و با توجه به این ارزیابی اقدام به خرید و یا فروش می‌کنند. پس ‌می‌توان گفت که، اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، روند صعودی خود را طی می‌کنند و اگر فرمول محاسبه نقاط پیوت پایین‌تر از پیوت قرار بگیرند روند نزولی خواهند داشت. درست است که داده‌های پیوت برای بازه زمانی یک روزه مناسب است اما گاها می‌توان از داده‌های هفته گذشته نیز برای محاسبات هفته آینده نیز استفاده کرد. لازم به ذکر است که، با استفاده از نقاط پیوت، تریدرها می‌توانند زمان ورود و خروج به بازار را به درستی تشخیص دهند. پس، استفاده از نقاط پیوت و همچنین استفاده از دیگر اندیکاتورها می‌تواند تمرین خوبی باشد که معامله‌گران را به موفقیت در زمینه بورس نزدیک‌تر کند.

    انواع پیوت ها

    یکی از شاخص‌های پیش‌بینی روند بازار که توسط معامله‌گران و تحلیلگران به کار گرفته می‌شود، پیوت ها هستند. پیوت زمانی شکل می‌گیرد که بین عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند. با یک نگاه به نمودار قیمت یک سهام، با تعداد زیادی پیوت مواجه می‌شوید. شما برای استفاده از پیوت ابتدا باید آن را به درستی تشخیص دهید و مهارت تمیز دادن آنها از یکدیگر را دارا باشید. در واقع، پیوت از لحاظ ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی نمودار به دو نوع مینور و ماژور تقسیم‌بندی می‌شوند.

    پیوت قیمتی

    پیوت قیمتی را اینگونه می‌توان تعریف کرد که، نقاط برگشت قیمت که موجب تغییر روند قیمت سهام در بازار می‌شود را پیوت قیمتی می‌گویند. زمانی که بازار در مدت زمان مشخصی در یک جهت حرکت کند و پس از به وجود آمدن سقف و کف، تغییر جهت داده و با روندی قوی به جهت مخالف حرکت کند، در واقع پیوت قیمتی شکل گرفته است. برای تشخیص پیوت قیمتی شما نیاز به ابزار خاصی ندارید و تنها با تکیه بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف و با مشاهدات عینی می‌توانید پیوت قیمتی را تشخیص دهید. در حال حاضر، جامع‌ترین تعریف برای پیوت قیمتی این است که چنانچه قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند، یک نقطه بازگشت مطمئن یا پیوت قیمتی خواهیم داشت.

    پیوت محاسباتی

    پیوت محاسباتی، نوع دیگر از پیوت بر اساس ماهیت است که در تحلیل تکنیکال وجود دارد. در تشخیص این نوع از پیوت شما نیازی به جزئیات تحرکات قیمت در بازار ندارید. در واقع، این پیوت با استفاده از فرمول‌های ریاضی و محاسبه داده‌های قیمتی به دست می‌آید. از اصلی‌ترین نکات این پیوت بازه زمانی می‌باشد. چرا که، داده‌های قیمتی در فرمول‌هایی قرار داده می‌شوند که گزینه زمان نیز در آنها موجود است. پیوت محاسباتی خود به انواع گوناگون دیگری تقسیم می‌شوند که دو نمونه از مهمترین آنها را ما برایتان ذکر می‌کنیم.

    پیوت پوینت (Pivot Point)

    چنانچه قیمت بالاتر از نقطه PP قرار بگیرد روند صعودی بوده و باید با توجه به واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی اقدام به خرید کنید و چنانچه قیمت کمتر از PP باشد روند نزولی بوده و باید اقدام به فروش نمایید. برای محاسبه پیوت پوینت باید مطابق فرمول پایین عمل کنید و قیمت سقف، قیمت کف و قیمت پایانی در روز گذشته را در فرمول جای‌گذاری کنید.

    نقطه پیوت (PP) = (قیمت فرمول محاسبه نقاط پیوت سقف + قیمت کف + قیمت پایانی) / 3

    سپس، سطح حمایتی و مقاومتی نسبت به نقطه پیوت را اینگونه محاسبه کنید:

    مقاومت اول (R1)= (2 x PP) – قیمت کف

    حمایت اول (S1)= (2 x PP) – قیمت سقف

    مقاومت دوم (R2)= PP + (قیمت سقف – قیمت کف)

    حمایت دوم (S2)= PP – (قیمت سقف – قیمت کف)

    مقاومت سوم (R3)= قیمت سقف + 2 (PP – قیمت کف)

    حمایت سوم (S3)= قیمت کف – 2 (قیمت سقف – PP)

    باید توجه داشته باشید که، دو حرف اختصاری دیگر به جز PP در فرمول محاسباتی وجود که شما باید مفاهیم آنها را بدانید تا چنانچه با آنها برخورد کردید با مشکل مواجه نشوید. 《R》مخفف واژه Resistance بوده که به معنای سطوح مقاومتی بوده و《S》مخفف واژه support بوده که معنای نواحی حمایتی نمودار می‌باشد.

    خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)

    در محاسبه خطوط کاماریلا نقاط دقیق و کلیدی همچون PP وجود ندارد. اما می‌توان با توجه به تعداد نواحی مقاومت و حمایت، به تشخیص درست و قدرتمند روند دست پیدا کرد و معاملات دقیق‌تری را انجام داد. پس می‌توان گفت که، زمانی که قیمت به سطح ۳ و یا ۴ از نظر مقاومتی (R) و حمایتی (S) برسد این معنی را می‌دهد که قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد.

    لازم به ذکر است که، محاسبه‌گر نقاط پیوت در بیشتر پلتفرم‌های تحلیلی به شکل اندیکاتورهای پیش‌فرض وجود دارد. حتی اگر وجود نداشت می‌توان آن را به صورت رایگان دانلود و نصب کرد. هم اکنون در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی پیوت ها و ابزارهای دیگر مانند میانگین‌های متحرک و خطوط روند تحت عنوان ابزارهای اصلی به کار گرفته می‌شوند.

    H4 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/2)) ➕ Close

    H3 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/4)) ➕ Close

    H2 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/6)) ➕ Close

    H1 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/12)) ➕ Close

    (L1 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/12

    (L2 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/6

    (L3 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/4

    (L4 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/2

    پیوت ماژور

    در تعریف پیوت ماژور باید گفت که، ماژور همان نقاطی است در نمودار که تغییر روندهای نزولی به صعودی یا بالعکس به صورت عظیم و چشمگیر رخ می‌دهند. این تحرکات قیمتی که در اصطلاح به آنها پیوت ماژور گفته می‌شود از اعتبار مخصوصی بین تحلیلگران برخوردار هستند. این نقاط بسیار با اهمیت هستند. زیرا، نقاط ماژور روندهای جدید و رسم الگوهای قیمتی و ابزارها با توجه به این نقاط ترسیم می‌شوند. شناسایی نقاط ماژور امر مهمی است که، توسط تکنیکالیست‌ها انجام می‌شود. باید دقت داشته باشید که، در این نقاط روندها تغییر جهت می‌دهند و این تغییر جهت هدف ما به عنوان یک معامله‌گر است.

    پیوت مینور

    پیوت های مینور در واقع نقطه عکس پیوت های ماژور هستند. پیوت مینور نقاط برگشت ضعیفی هستند که به آن نوسانات کوچک نیز گفته می‌شود. در واقع مینورها در تحلیل تکنیکال از ارزش خاصی برخوردار نیستند و نمی‌توان با تکیه بر پیوت مینور روند و الگوی جدیدی ترسیم کرد. مینور، بیشتر مورد توجه نوسان‌گیران قرار می‌گیرد و در نمودارهایی با دوره‌های زمانی کوتاه مشاهده می‌شود. به همین دلیل است که، توانایی زیادی در ایجاد تغییرات در روند و ایجاد تحرکات قیمتی فرمول محاسبه نقاط پیوت را ندارد. پیوت های مینور بیشتر به صورت تصادفی به وجود می‌آیند و از قانون خاصی نیز پیروی نمی‌کنند.

    تشخیص پیوت ماژور و مینور

    یکی از پرکاربردترین روش‌های تشخیص دادن پیوت ماژور و مینور، استفاده از روش‌های بصری و مشاهده است. این روش مهارتی است که نیاز به هیچ‌گونه ابزاری ندارد و تنها با کسب تجربه و آزمون و خطا به دست می‌آید. اما، این روش بیشتر مورد استفاده افراد حرفه‌ای است که به اندازه کافی تجربه کسب کرده‌اند. اما روش‌های دیگری نیز برای تمیز دادن و تشخیص این دو پیوت وجود دارد که افراد مبتدی‌تر به راحتی می‌توانند با به کارگیری آنها پیوت مینور و ماژور را از یکدیگر تشخیص دهند. ما در ادامه دو نمونه از پرکاربردترین آنها را به شما معرفی می‌کنیم.

    اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38% موج پیشین

    برای استفاده از این روش نیاز به ابزارهای اصلاحی همچون فیبوناچی دارید. چنانچه اصلاح انجام شده شما کمتر از تراز ۳۸.۲ فیبوناچی باشد، پیوتی که تشکیل شده است، پیوت مینور خواهد بود و چنانچه اصلاح انجام شده بیشتر باشد، پیوت تشکیل شده ماژور است.

    تغییر فاز MACD در هنگام تشکیل پیوت در بورس

    در استفاده از این روش شما باید یک فاز مکدی (مثبت یا منفی) را در نظر بگیرید، تا زمانی که فاز از واگرا به همگرا تغییر کند و شما آن نقطه را شناسایی کنید. لازم فرمول محاسبه نقاط پیوت به ذکر است که، چنانچه هیستوگرام مکدی بالای خط صفر باشد فاز مثبت است و چنانچه هیستوگرام مکدی در زیر خط صفر باشد را فاز منفی می‌گویند.

    * جهت کسب دانش بیشتر در زمینه MACD کلیک کنید.

    نتیجه‌گیری

    سرمایه‌گذاری‌های موفق در بازار بورس حاصل تشخیص درست روند بازار بوده است. همین جمله می‌تواند اهمیت پیوت را به صورت آشکارا نشان دهد. پیوت ها ابزار بسیار ارزشمندی هستند که مسیر درست را به شما نشان می‌دهند. پیوت در کنار دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ابزارهای جادویی هستند که شما باید به عنوان یک تریدر در بورس به درستی با مفاهیم آنها آشنا باشید تا به موفقیت در این زمینه دست پیدا کنید. لازم به ذکر است که، پیوت نیز مانند دیگر ابزار معامله‌گری در بورس خالی از خطا نیست و ممکن ااست گاهی اشتباه کند. در واقع این شما هستید که، با انتخاب استراتژی‌های معاملاتی درست و دقیق و روش‌های نوین تحلیل درصد خطا را تا حد زیادی کاهش می‌دهید. پس با افزایش دانش خود و با به کارگیری ابزارهای موجود مسیر موفقیت را به درستی و ایمن طی کنید.

    یکی از پرکاربردترین اندکاتورها که نقاط بازگشت قیمت را در نمودار مشخص می‌کنند، پیوت نامیده می‌شود. یا بهتر است بگوییم که پیوت در تحلیل تکنیکال برای ارزیابی روند بازار در زمان های مختلف کاربرد دارد.

    پیوت از لحاظ ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و براساس قدرت بازگشتی نمودار به دو نوع مینور و ماژور تقسیم بندی می‌شوند.

    دانلود ابزارهای ترسیم سطوح پیوت Pivot

    ترسیم سطوح پیوت

    ترسیم سطوح پیوت Pivot به خوبی سطوح مناسبی از معاملات را به ما می دهند. این پیوت ها، سطوحی هستند که توسط فرمولهای خاص و بر اساس کندل روز قبل یا هفته قبل یا ماه قبل و حتی سال قبل محاسبه می شوند. عموما معامله گران از خطوط حاصل از ترسیم سطوح پیوت به عنوان خطوط حمایت و مقاومت استفاده می کنند و استراتژی های معاملاتی خاص به خود را دارند. البته توجه داشته باشید که ترازهای پیوت با نقاط پیوت که در اصل نقاط گردش قیمت هستند متفاوت هستند.

    به طور کلی از سطوح پیوت برای معاملات روزانه استفاده می کنند و با انجام محاسبه بر روی قیمت های روز گذشته ساپورت و رزیستنس های روز آتی را به دست می آورند. ولی افرادی نیز هستند که این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مانند هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه استفاده می کنند. برای محاسبه خطوط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی قبلی) نیاز است. این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند. البته در مورد بازارهای 24 ساعته مانند مبادلات ارز که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد. نحوه محاسبه آن به شکل زیر است:

    PP=Pivot Point=High+Low+Close/3
    R1=(2*PP)-Low
    R2=PP+(High-Low)
    S1=(2*PP)-High
    S2=PP-(High-Low)

    ترازهای پیوت بر اساس نوع فرمول داخلی آنها به موارد زیر دسته بندی می شوند:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.