درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوی ۵ موج صحیح الگوی ۵ موج صحیح الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه با امواج الیوت کوچکتر باشند. در صورت وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی الگوی ۵ موج صحیح پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان الگوی ۵ موج صحیح نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف الگوی ۵ موج صحیح قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
آموزش امواج الیوت:بخش چهارم قوانین شمارش امواج الیوت
قوانین شمارش امواج الیوت بسیار ساده و مختصر است بخاطر سپردن آن ها کمک شایانی در شمارش صحیح این امواج میکند.
قانون اول
موج سوم نباید کوتاه ترین موج باشد
موج سوم همیشه از یکی از دو موج دیگر (۱ یا ۲) بلندتر است و معمولا بلند تر از هر دو موج است.
برای این قانون هیچ استثنایی وجود ندارد.یعنی هیچگاه نباید موجی که از هر دو موج اول کوتاه تر است را موج سوم در نظر بگیرید.
ممکن است پایان دو موج در یک محدوده باشد اما باز هم موج سوم از دو موج دیگر طول بیشتری دارد.
قانون دوم
موج چهارم نباید با موج اول همپوشانی داشته باشد.
قانون بالا به این معنی است که پایان موج چهارم نباید زیر سقف قیمت موج اول باشد.
در بازارهایی که نقدشوندگی بالایی دارند این قانون هیچگاه نقض نمی شود.
البته در بازار کالا این همپوشانی به میزان ۱۰تا ۱۵% قابل قبول است.
در بازار سهام همپوشانی موج چهار و یک پایان کار است.
الگوهای اصلاح امواج الیوت
غلبه بر الگوهای اصلاح امواج الیوت کار مشکلی است.
اکثر معامله گران الیوت در الگوهای حرکتی که شامل ۵ موج است کسب سود میکنند و پول خوبی بدست می آورند.
اما این سود را در الگوهای اصلاح که شامل ۳ موج است به راحتی از دست میدهند.
معمولا در ادامه یک الگوی حرکت یک الگوی اصلاح ایجاد می شود.
الگوهای اصلاح به دو دسته متفاوت تقسیم میشوند:
- الگوی اصلاح ساده
- الگوی اصلاح ترکیبی
الگوی اصلاح ساده
در اصلاح ساده فقط یک الگو وجود دارد.این الگوی اصلاح زیگزاگ نامیده می شود.
یک الگوی اصلاح زیگزاگ شامل الگوی سه موجی می باشد.
- که موج B نمی تواند بیش از ۷۵% از موج A را اصلاح نماید.
- موج C یک Low جدید را زیر موج A ایجاد می کند.
معمولاً موج A از یک اصلاح زیگزاگ، الگوی ۵ موجی دارد.
در ۲ مورد دیگر اصلاح (مسطح و نامنظم) موج A الگوی ۳ موجی دارد.
بنابراین اگر شما بتوانید در موج A پنج موج را شناسایی کنید شما می توانید انتظار داشته باشید
که اصلاح، با الگوی زیگزاگ پایان یابد.
نسبت هاب فیبونانچی در داخل اصلاح زیگزاگ
الگوی اصلاح ترکیبی
الگوهای اصلاح ترکیبی سه نوع را شامل می شود:
الگوی اصلاح ترکیبی مسطح
در یک الگوی اصلاح مسطح موج ها یکسان هستند.
پس از یک الگوی حرکت ۵ موجی موج A اصلاح تشکیل می شود.
پس از موج A موج B به سقف قیمت موج A می رسد.
و پس از موج B موج C تشکیل می شود که نهایتا به کف قیمت موج B می رسد.
الگوی اصلاح ترکیبی نامنظم
در این نوع الگو پس از یک الگوی حرکت پنج موجی الگوی A اصلاح شکل میگیرد.
پس از موج A موج B میتواند یک سقف قیمت جدید بسازد.
و موج C پس از موج B میتواند در نهایت به کف قیمت موج A یا حتی قیمتی پایین تر برسد.
نسبت های فیبونانچی در موج نامنظم
الگوی اصلاح ترکیبی مثلث
نوع دیگری از الگوی اصلاح ترکیبی مثلث است که با دیگر مثلث ها بسیار متفوت است.
این مثلث اصلاحی شامل پنج موح است که توسط دیگر امواج در برگرفته می شوند
امواج این مثلث با نام های A,B,C,D,و E نام گذاری می شوند.
به تصویر زیر دقت کنید.
بر خلاف الگوهای اصلاح دیگر الگوی مثلث معمولا بعنوان موج چهرم ظهور پیدا میکنند.
گاهی نیز یک مثلث در موج B یک الگوی اصلاح ۳ موجی شکل میگیرند.
مثلث ها بسیار بزرگ و گیج کننده هستند باید از قبل انواع آن ها را مطالعه کنید
و با شکل گیری آن ها آشنایی کامل داشته باشید تا بتوانید مثلث را در چارت تشخیص دهید.
قیمت تمایل دارد به سرعت شکل مثلث خود را از دست بدهد که به آن Thrust می گویند.
زمانی که مثلث ها در موج چهارم رخ دادند بازار به سمت مسیر موج ۳ به خارج از مثلث پرتاب می شوند.
زمانی که مثلث ها در موج B رخ می دهند. بازار به سمت مسیر موج A از مثلث به خارج پرتاب می شوند.
آشنایی با الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
در ادامهی مباحث مربوط به الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به «الگوی کنج» میرسیم. این الگو را میتوان هم در دستهی الگوهای بازگشتی جای داد و هم در دستهی الگوهای ادامهدهنده. بنابراین قاعدهی کلی دربارهی آن وجود ندارد و برای تشخیص این مورد نیاز است که با مبحث امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آشنا باشید. اما اکثر اوقات تشکیل این الگو به ما هشدار ادامهی روند را صادر میکند. الگوی کنج همانند سایر الگوهای قیمتی که قبلا راجع به آنها صحبت کردیم، دارای روند صعودی و نزولی میباشد. این الگو از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما تفاوتهای اساسی نیز میان آن دو وجود دارد که علاقهمندان به تحلیل تکنیکال باید آنها را بدانند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با الگوی مثلث خواهیم پرداخت.
الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی کنج در تحلیل تکنیکال به چه شکل می باشد
الگوی کنج از جمله الگوهای قیمتی پرکاربرد در بحث تحلیل تکنیکال میباشد و معمولاً در میانهی روندها اتفاق میافتد. یعنی تشکیل این الگو به ما هشدار ادامهی روند را صادر میکند و معمولاً نقش یک الگوی ادامهدهنده را ایفا میکند. الگوی کنج در تحلیل تکنیکال از جمله الگوهای کوتاهمدت و کوچک بوده و تشکیل آن بین ۱ تا ۲ هفته به طول میانجامد. الگوهای کنج، هنگام نوسان قیمت سهم بین دو خط همگرا (حمایت و مقاومت) که مرزی هستند، شکل میگیرند. جهت حرکت این خطوط، خلاف جهت خط روند اولیه میباشد. در این دسته از الگوها، معمولاً مکانی که در آن گریز یا شکست قیمت رخ میدهد، در ۳/۲ طول کنج تا محل تقاطع دو خط همگرا میباشد. برای رسم الگوی کنج حداقل به دو سقف و کف نیاز داریم که هر چقدر تعداد آنها بیشتر باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.
نکته: الگوی کنج در تحلیل تکنیکال معمولاً زمانی شکل میگیرد که پس از یک حرکت شدید، ورود سریع قیمتی رخ دهد. بنابراین در مورد حجم معاملات نیز میتوان گفت که کاهش آن هنگام نزدیک شدن به محل تقاطع خطوط همگرا رخ داده و هنگام نزدیک شدن به شکست قیمت نیز، شاهد افزایش حجم معاملات هستیم.
انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم الگوهای کنج از دو خط همگرا تشکیل شده است که یا صعودی هستند و یا نزولی. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.
الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)
یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج صعودی است
این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال همانطور که از اسمش پیداست از دو خط روند صعودی همگرا تشکیل شده است. چنانچه روند اولیه در نمودار قیمتی نزولی باشد، بعد از آن یک الگوی کنج صعودی ظاهر خواهد شد و پس از شکست خط حمایت، روند نزولی ادامه خواهد یافت. بنابراین زمانیکه شیب کنج رو به بالا باشد، انتظار کاهش قیمت را باید داشت. از مزایای این الگو در فاز اصلاحی میتوان به بحث جمعآوری سفارشات سد راه قیمت اشاره کرد که توضیح آن در این مطلب نمیگنجد. اندازهی حرکت قیمت در الگوی کنج صعودی به اندازهی قاعدهی الگو میباشد. (البته در برخی مواقع دیده میشود که میگویند اندازهی حرکت قیمت در این الگو به اندازهی حرکت نزولی قبلی میباشد).
حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین میشود؟
برای حد زیان این نوع از الگوی کنج صعودی باید از آخرین سقفی که منجر به شکست ضلع پایینی الگو شده است استفاده کنیم و حد زیان را کمی بالاتر از آن قرار دهیم. برای تعیین حد سود هم از دو حالت میتوان استفاده کرد.
۱- حالتی که الگوی کنج صعودی در فاز اصلاحی تشکیل شده باشد؛ در این حالت میتوان حرکت نزولی قبل از آن را اندازهگیری کرده و پس از شکست ضلع پایینی، از نقطهی شکست به سمت پایین به همان اندازه هدفگذاری نماییم.
۲- در حالت دوم می توان از قاعدهی این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال برای هدفگذاری استفاده کرد.
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج نزولی است
این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال درست برعکس الگوی صعودی است؛ یعنی در آن شیب کنج رو به پایین است. چنامچه روند اولیه در نمودار قیمتی دارای شیب مثبت (صعودی) باشد، بعد از آن یک الگوی کنج نزولی ظاهر خواهد شد پس از شکست خط مقاومت، روند صعودی ادامه خواهد یافت. البته ممکن است برعکس این موضوع هم اتفاق بیافتد. اما نباید عجله کرد و صبر میکنیم تا بازار شکست خود را به صورت درست و معتبر انجام دهد. اندازهی حرکت قیمت در الگوی کنج نزولی همانند الگوی قبلی به اندازهی قاعدهی الگو و یا حرکت صعودی قبل از تشکیل الگو خواهد بود.
حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین میشود؟
برای تعیین حد زیان در این نوع از الگوی کنج نزولی میتوان از آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالایی شده است، استفاده کرد و حد ضرر را کمی پایینتر از آن قرار داد. برای تعیین حد سود در الگوی کنج نزولی باز هم دو روش وجود دارد.
۱- چنانچه الگو در فاز اصلاحی شکل بگیرد، باید حرکت صعودی قبلی را اندازهگیری کرده و از نقطهی شکست ضلع بالایی الگو، به سمت بالا هدفگذاری کرد.
۲- در حالت دوم میبایست ابتدا قاعدهی الگو را اندازه گرفت و سپس به همان میزان از نقطهی شکست ضلع بالایی به سمت بالا اعمال کرد.
نکتهی مهم: در رابطه با الگوی ۵ موج صحیح انواع الگوهای کنج در تحلیل تکنیکال همواره این نکته را به یاد داشته باشید که در الگوی کنج نزولی شاهد افزایش قیمت و در کنج صعودی شاهد نزول قیمت خواهیم بود.
تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث
بین الگوی کنج و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چه تفاوت هایی هست
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، دو الگوی کنج و الگوی مثلث از لحاظ ظاهری شباهتهای بسیاری با هم دارند. هر دوی این الگوها جزء الگوهای اصلاحی هستند و دارای ۵ موج میباشند که پس از اتمام موج پنجم و پایان اصلاح، روند سهم در آنها ادامه مییابد. اما میان این دو الگو یک سری تفاوتهای اساسی وجود دارد که در این بخش آوردهایم:
- طول ظلعهای الگوی کنج معمولاً بیشتر از الگوی مثلث است.
- در الگوی کنج وجود دو نقطه برای رسم هر ضلع الزامی است. اما در تشکیل الگوی مثلت نیازی به سقف و کف های واضح نیست.
- شیب خطوط در الگوی کنج همگرا می باشد؛ یعنی جهت شکلگیری مثلث دقیقا هم جهت با روند قبلی میباشد. اما در الگوی مثلث شیب خطوط بر عکس روند قبلی آنها میباشد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم. این الگو نیز مانند دیگر الگوهای قیمتی برای تحلیل و پیشبینی قیمت سهم در آینده بسیار کاربردی است. اما الگوها به تنهایی برای تحلیل قیمت کافی نیستند و در کنار آنها باید از ابزارهای تکنیکی دیگری هم استفاده کرد تا بتوان مطمئنتر در رابطه با خرید و فروش سهم تصمیمگیری کرد. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک نماید.
امواج الیوت جلسه سوم
یک نکته مهم در مورد موج های اصلاحی وجود دارند که فیلتر بسیار خوبی است:
موج اصلاحی به تنهایی از پنج موج تشکیل نمی شود اگر چنین حالتی مشاهده شود این موج ادامه خواهد داشت.
معمولاً موج های اصلاحی یا به صورت سریع و در جهت خلاف روند اصلی هستند یااصلاحی های کند هستند که برای آن که
در نهایت به هدف خود برسند مدت زمانی را بازی می کنند.
به طور کلی ازدید دسته بندی و تنوع ریز موج ها چهار دسته موج اصلاحی داریم:
1-زیگزاگ ها:
دارای ساختار 5-3-5 بوده و خود سه دسته هستند
2-پهنه ها :
دارای ساختار5-3-3 هستند و سه دسته می باشند
3- مثلث ها :
دارای ساختار 3-3-3-3-3هستند که آنها نیز به چهار گروه تقسیم می شوند
د- یک نوع توسعه یافته با نام متقارن معکوس
۴- دوگانه و سه گانه سه تایی( ساختارهای ترکیبی )
در ادامه به توصیف هر بخش می پردازیم
۱- زیگزاگ ها:
زیگزاگ ها اصولاً ساختار5-3-5 دارند و با حروفA,B,C نمایش داده می شوند. به خاطر داشته باشیم انتهای موج B
باید در حد قابل قبولی از نقطه شروع موج A فاصله داشته باشد.
گاهی دو یا نهایتاً سه زیگزاگ پشت سر هم قرار می گیرند تا به هدف مورد نظر برسیم. که به آن زیگزاگ های دوتایی یا زیگزاگ های
سه تایی می گویند.
الیوت موج میان این دو زیگزاگ را X می گذاشت که البته روش صحیح برای نام گذاری نیست. از این رو از ساختارW-X-Y برای
نامگذاری کل دو زیگزاگ بهره میبریم. از این رو هر A-B-C دو درجه از موج بزرگ اصلی کوچک تر هستند (موج اصلی خود ۵
زیرموج دارد که موج اصلاحی نیز به زیرموج های خود تقسیم میشود پس از دودرجه کمتر میشود)
۲-آموزش تحلیل الیوت ویو و پهنه ها:
پهنه ها نوع خاصی از اصلاح ها هستند که اصولاً ساختار5-3-3 دارند و از نظر زمانی طولانی هستند. این اصلاح ها بعد از یک
موج قوی ظاهر میشوند که بیشتر موج3 است . پهنه ها در موج ۴ ظاهر میشوند که البته پهنههایی را در موج ۲ نیزداریم .
و به طور کلی قانونی در این مورد نداریم.
اصولا بعد از حرکتی قوی هنگامی که اصلاح شروع میشود ، اصلاح قدرت کافی ندارد و به همین جهت موج A موجی سه تایی می شود.
با توجه به اینکه موج بعدی یعنی B در جهت موج قوی است گاهی تا شروع موجA میرود. به همین صورت موج C نیز مقدار
بسیار ناچیزی از موجA پایین تر می رود.
نکته: هنگامی که ساختار5-3-3 اصلاحی دیده میشود اصولاً پهنه در پیش داریم.
پهنه توضیح داده شده در بالا را پهنه معمولی می گویند دو نوع پهنه دیگر نیز داریم:
پهنه توسعه یافته: بر طبق آموزش تحلیل الیوت ویو در این الگو موج B فراتر از شروع موج A می رود و موجه Cنیز از انتهای
موج A رد میشود. این الگو به الگوی ۵ موج صحیح وفور در بازار دیده میشود.
نوع پهنه بعدی، پهنه دونده است که البته بسیار نادر است و در شناسایی آن دقت زیادی باید نمود. در این الگو انتهای موج B
از ابتدای موج A رد می شود ولی انتهای موج c قبل از انتهای موج A پایان می یابد.
مثلث ها:
مثلث ها دسته خاصی از امواج اصلاحی هستند که معمولاً تعادلی را به بازار می دهند. از این رو حجم و نوسانات بازار با پیش آمدن
آنها کاهش می یابد. ساختار آنها معمولاً3-3-3-3-3 است که برای نامگذاری از a-b-c-d-e استفاده می شود. این موج ها همگی با
هم همپوشانی دارند.
مثلث ها به دو دسته تقسیم می شود
۱- مثلث های همگرا
2- مثلث های واگرا
مثلث های همگرا: در این نوع از مثلث ها انرژی بازار به نحوی در حال ذخیره شدن است تا در زمان مناسب با حرکت انفجاری آزاد شود.
این نوع مثلث ها به سه دسته تقسیم می شوند:
آموزش تحلیل الیوت ویو و مثلث های واگرا: این مثلث فقط یک نمونه دارد و الیوت آنرا مثلث متقارن معکوس نامید.
نکته :گاهی در الگوهای مثلث یکی از موج های فرعی( معمولاًC) دارای ساختار پیچیده تری است ، مانند پهنه ادامه دار یا معمولی
یا زیگ زاگ دوگانه.
مثلث ها معمولاً در موج دوم ایجاد نمی شوند و معمولاً در موج ۴ یا موجBازA-B-C یا موج X از زیگ زاگ ها شکل می گیرند.
بطور کلی مثلث ها پیش از آخرین موج پیشرو از یک روند شکل میگیرند.
اگر در موج 4 مثلث پیش آید معمولا موج ۵ حرکت انفجاری ، حداقل به اندازه عرض مثلث خواهند داشت.
اصلاحی های ترکیبی:
در آموزش تحلیل الیوت ویو ،اصلاحی ها صرف نظر از انواع گفته شده ، می تواند ترکیبی از انواع گوناگون الگوها نیز باشند .
الیوت ترکیب الگوهای اصلاحی را سه تا یی های دوگانه و سه تایی های سه گانه نامید ، که این ها می توانند ترکیبی از زیگزاگ ها ،
پهنه ها و مثلث ها باشند.
درشکل های زیر نمونههایی از ساختارهای مختلف مشاهده میشود
مثلث پس از پهنه (سه گانه دوتایی)
زیگزاگ پس از پهنه
نکته: در یک ترکیب هرگزبیش از یک زیگزاگ به وجود نمیآید
نکته:در یک ترکیب هرگزبیش از یک مثلث به وجود نمیآید و معمولاً در آخرین موج از سه تایی های دوگانه و سه گانه ظاهر می شود
نکته: اگر انتهای الگو به سقف یا کف قیمت نرسد به انتهای الگو ارتودوکس سقف یا کف می گویند. برای مثال ۵ موجی که موج۵ به
شناخت ۵ تا از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهمترین بخشهای این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی ۵ مدل از مهمترین و کاربردیترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال میپردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفهای هم آموزشهای خود را از آن آغاز کردهاند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف آماده هستید و میخواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش بهسزایی دارند، چراکه این الگوها بهصورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار میشوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشتهی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار میشوند؟ از این قضیه چه نتیجهای میتوان گرفت؟!
بهصورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار میشود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمتها شکل میگیرند و تحلیلگران از روی این الگوها به تحلیلهای موردنظر خود دست مییابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل میگیرند و مسیر روند، مقاومتها، حمایتها و …. را برای ما مشخص میکنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، ۵ مورد از مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی چگونه شکل میگیرند؟
اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، میبینیم که در آنها منحنیها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفتهاند. الگوها زمانی شکل میگیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل میکنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد میشود. در واقع، خط روند از اتصال سقفهای قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها مقاومت هم میگویند) یا کفهای قیمتی (پایینترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها حمایت هم گفته میشود) ایجاد میشوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل میگیرند که سقفها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار میگیرند و با اتصال آنها یک شیب صعودی ایجاد میشود.
حالا اگر قیمتها هر بار کف پایینتری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته میشود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته میشوند، حالا به سراغ انواع الگوها میرویم.
چند نوع الگوی قیمتی داریم؟
بهصورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعههای این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را میتوان به صورت زیر بررسی کرد:
وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته میشوند. این الگوها نشان میدهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل میگیرد که در آن برخیها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف میشود که نشان دهندهی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول میشود و الگوهای بازگشتی ایجاد میشوند. این الگوهای وقتی ایجاد میشوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت مخالف شدت میگیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی میتوان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سهقلو» را نام برد.
الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته میشود که یک وقفهی موقت در روند کلی قیمت ایجاد میکنند. بهصورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد میکنند که در آنها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند میشود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکلگیری این الگوها نمیتوان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده میتوان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.
نکته:
در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه میشود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، الگوی ۵ موج صحیح مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!
۵ مورد از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهمترین و قویترین الگوهای قیمتی را بررسی میکنیم که تحلیلگران در تحلیلهای خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. ۵ مورد از قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:
الگوی سر و شانه را میتوان محبوبترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل میشود که دومین قلهی آن به نسبت قلههای کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قلههای کوتاهتر کناریاش، شانه میگویند و در نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل میگیرد. حالا اگر همین شکل به واسطهی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته میشود. از روی شکل این نمودار میتوان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازهی زمانی شکلگیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قلهی اول شانه شکل میگیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمیگردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قلهی سر را در الگو شکل میدهند.
این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا میکند تا این که قله شانه دوم هم شکل میگیرد و الگو تکمیل میشود. حالا تحلیلگران تکنیکال از روی این اتفاقات میتوانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!
الگوی کف یا سقف دوقلو، همانطور که از نام آن هم پیداست، به دو قله یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفتهاند. این الگو در اغلب اوقات در سقفهای دوقلو به شکل حرف «M» و در کفهای دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده میشود و یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب میآید. این الگو نشان دهندهی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط الگوی ۵ موج صحیح مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهندهی تلاش برای عبور از حمایتها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکلگیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت، بهصورت نزولی یا صعودی تغییر جهت میدهد.
الگوی کف و سقف سهقلو زمانی ایجاد میشود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، بهجای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانهی بالقوهای برای تغییر روند به حساب میآید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار میگیرد. این الگو همچنین نشان میدهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کردهاند و موفق نبودهاند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقفهای دوقلو به کف و سقفهای سهقلو تبدیل میشوند که مدت زمان بیشتری طول میکشد و میتواند برای تحلیلگران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهندهی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده میشود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته میشود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آنگاه میتواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچمها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل میگیرند. از این الگو زمانی استفاده میشود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبهرو باشیم، در غیر اینصورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمیشود.
این الگو نشان دهندهی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفهی کوچک به وسیلهی کانالهای مورب یا افقی دچار اصلاح میشود و سپس به روند قبلی خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سهقلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت میتوان آنها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب میآید که میتواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهد. این الگو همانطور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم میشود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمتها بهصورت مکرر تکرار شدهاند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی میتوان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدودهی نوسانی این الگو نشان دهندهی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجهی آن میتوان روند آیندهی بازار را پیشبینی کرد!
سخن نهایی
گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفهای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژیها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آنها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجهگیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه میکنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» شرکت نمایید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
دیدگاه شما