MACD Line = (12-day EMA minus 26-day EMA)
گپ دلار نیمایی و آزاد عامل واگرایی بورس
قیمت دلار همچنان بالاتر از ۳۱ هزار تومان گزارش میشود و دلار نیمایی هم خود را روی عدد ۲۷ هزار تومان ثبیت کرده است. در صورتی که این دو نرخ از یکدیگر فاصله بگیرند واگرایی چه میگوید؟ بازهم شاهد نوعی واگرایی در بورس خواهیم بود.
به گزارش صدای بورس,در حالی که بیشتر اهالی بازار سرمایه انتظار بازگشت و رشد بورس را دارند، به سمت جدیترین حمایت خود در کانال ۱.۳ میلیون واحدی در حال حرکت است.افت بیش از ۱۱ هزار واحدی و خروج سرمایه حقیقی از بازار سهام طی معاملات امروز بورس نشان داد، سهامداران حقیقی هنوز با بورس آشتی نکردهاند و از هر فرصتی برای خروج استفاده میکنند.تحلیلگران هر روز در حال به روزرسانی تحلیلهای خود هستند تا بتوانند روند بازار را به درستی تشخیص دهند.
برخی تحلیلگران، اهداف یک میلیون و ۳۵۰ واحدی را روی چارتهایشان مشخص کردهاند و این محدوده را برای برگشت قیمت مناسب میدانند، اما از لحاظ زمانی ممکن است واکنش به این محدودهها کمی زمان بر باشد. نکته قابل توجه در زمینه این تحلیلها این مساله است که برگشت بازار از این محدوده با رشد سریع و تند و تیز همراه خواهد بود.شاخص کل هموزن هم که چند مدتی بود روند صعودی به خود گرفته بود، حالا در محدودههای میانگین قیمتی ۵۵ روزه خود نوسان میکند و گاهی با ایجاد ترس فاز نزولی به خود میگیرد و گاهی شوق پرواز برای اهداف بالاتر دارد.
به گزارش مشرق نیوز، علی مومنی، کارشناس بازار سرمایه در مورد شرایط بازار سرمایه در روزهای اخیر گفت: هنوز ابهامات در مورد بازار بورس تهران زیاد است و بی اعتمادیها به بازار بیشتر از قبل است.وی ادامه داد: اما قیمت دلار همچنان بالاتر از ۳۱ هزار تومان گزارش میشود و دلار نیمایی هم خود را روی عدد ۲۷ هزار تومان ثبیت کرده است. در صورتی که این دو نرخ از یکدیگر فاصله بگیرند بازهم شاهد نوعی واگرایی در بورس خواهیم بود.این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: از نظر تحلیل بنیادی، عاملی که در میان مدت میتواند بازار را برگرداند، گزارشهای ۶ ماهه شرکتها است؛ پس باید چند روزی منتظر تمام شدن فصل تابستان و آغاز انتشار گزارش شرکت ها باشیم.در پایان معاملات روز یکشنبه، شاخص کل بورس نسبت به روز کاری قبل ۱۱ هزار و ۱۸۲ واحد افت کرد و به رقم یک میلیون و ۳۷۷ هزار و ۹۱۶ واحد رسید. بازدهی این شاخص منفی ۸۱ صدم درصد بوده است.شاخص کل هموزن بورس با کاهش ۲ هزار و ۹۸۰ واحدی در سطح ۴۰۱ هزار و ۹۱۰ واحدی ایستاد. بازدهی این شاخص نیز منفی ۷۴ صدم درصد بوده است. همچنین شاخص کل فرابورس، ۱۰۲ واحد پائین آمد و در سطح ۱۸ هزار و ۶۳۰ واحد قرار گرفت. امروز ارزش معاملات کل بازار سهام با افت ۲۱ درصدی نسبت به روز چهارشنبه، به رقم ۱۹ هزار و ۴۵۹ میلیارد تومان کاهش یافت. ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه ۱۲ هزار و ۶۳۷ میلیارد تومان بود که ۶۵ درصد از واگرایی چه میگوید؟ ارزش کل معاملات بازار سرمایه را تشکیل می دهد.ارزش معاملات خرد سهام با کاهش ۴ درصدی نسبت به روز کاری قبل به رقم ۲ هزار و ۴۰۵ میلیارد تومان رسید. سهم این معاملات از کل معاملات بورس ۱۲ درصد بوده است.
دکتر سامعی: در دورهی واگرایی، زبان فارسی به شعبههای مختلفی تقسیم شد
انگلیسیها از قرن هیجدهم وارد هند میشوند درحالیکه زبان فارسی، زبان دیوانی و رسمی است. موج نوشتن دستورهای زبان فارسی ازطریق انگلیسیها متعلق به این دوره است. مدارس آموزش زبان فارسی در سراسر هند برپا میشود. در سال ۱۸۳۵ انگلیسیها تصمیم میگیرند به جای فارسی، انگلیسی را جایگزین کنند. البته زبان اردو هم تقویت میشود و جای فارسی را میگیرد. از نیمهی قرن نوزدهم که روسها وارد آسیای مرکزی میشوند و حکومت ازبکها را برمیاندازند، به واگرایی زبان فارسی کمک میکنند و نفوذ روسی بهتدریج شروع میشود.
برگزاری نشست مجازی آموزش کدام فارسی: سواد در عصر واگرایی
سخنرانی مجازی «آموزش کدام زبان فارسی: سواد در عصر واگرایی» با سخنرانی دکتر حسین سامعی، استاد دانشگاه اموری امریکا، به همت انجمن زبانشناسی ایران و با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و بنیاد سعدی 26 بهمن 1399 برگزار شد.
در ابتدای نشست، دکتر شهین نعمتزاده، رئیس انجمن زبانشناسی ایران، گفت: انجمن زبانشناسی بنا دارد از فرصت برگزاری نشستهای مجازی برای دیدار منظم با زبانشناسان بهره ببرد. وی در ادامه به معرفی دکتر سامعی پرداخت و افزود: دکتر سامعی، دکتری زبانشناسی از دانشگاه تهران، متخصص حوزهی صرف و یکی از سه مؤلف فرهنگ هزاره و فرهنگ اصطلاحات دورهی قاجار است که پیشتر عضو شواری واژهگزینی فرهنگستان نیز بوده است و اینک در دانشگاه اموری به تدریس زبان فارسی و زبانشناسی مشغول هستند.
در ادامه دکتر سامعی سخنرانی خود را اینگونه آغاز کرد: موضوع سخنرانی از یک تجربهی شخصی شروع و به یک سؤال عمومی که تلاش میشود به آن پاسخ داده شود، منتهی میشود. وی افزود: بیست سال قبل برای تدریس زبان فارسی به دانشگاه اموری دعوت شد. اولین مسئلهای که بهعنوان مدرس زبان فارسی مطرح بود، این بود که کدام زبان فارسی را باید آموزش دهد. زبان فارسی ادبی، زبان فارسی روزمره، زبانی که در ایران صحبت میشود واگرایی چه میگوید؟ یا زبان فارسی که در دیگر نقاط صحبت میشود؟ دانشگاه دستورالعمل مشخصی برای تدریس ندارد و از نظر آنها یک زبان فارسی وجود دارد. در ابتدا تصورشان اولویت زبان فارسی، زبان فارسی ادبی و کلاسیک بود اما بعد متوجه شدند که چنین چیزی نیست و زبان برای ایجاد ارتباط در واگرایی چه میگوید؟ اولویت است.
دکتر سامعی گفت: «جان پری» در سال ۲۰۱۲ مقالهای منتشر کرد که در آن به شکلگیری زبان فارسی بهعنوان زبان عمومی و زبان مشترک در منطقهی وسیعی از آسیا میپردازد. از ابتدا شروع میکند و میگوید، چه عواملی در شکلگیری این زبان مشترک مؤثر بودند. از خود زبان عربی گرفته تا مسلمانشدن ایرانیها تا اختیار خط عربی و همه این مباحث. و درنهایت به یک زبان عمومی مشترک میرسد. وی از اصطلاح «هوموگلاسیا» برای زبان فارسی در دوره بعد از گسترش آن استفاده میکند، اصطلاحی که در زبانشناسی بهکار نرفته است. میشود آنرا تکزبانگونگی یا تکزبانی و همزبانی خواند. مقالهی دیگری هست که «برایان اسپونر» با عنوان «فارسی، دری و تاجیکی» مینویسد. وی در این مقاله بحث میکند که چهگونه زبان مشترک فارسی از قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی به بعد، شروع به تجزیه و تفرقه میکند و از همزبانگونگی «پری» دور میشود. در نهایت از تغییر زبان فارسی در هند به دست انگلیسیها گرفته تا وضعیت آموزش زبان فارسی در امریکا را مطرح میکند.
دکتر سامعی افزود: یک دورهی همگرایی داریم که زبان فارسی از چین مرکزی در شرق و تا اروپای شرقی در بوسنی شکل میگیرد. زبانی است بهشدت باز، شبیه انگلیسی امروز. همه چیز را جذب میکند و زبان سواد میشود. البته با آن گفتوگو میکنند اما زبان مکتوب و کاربردی است. و این زبان، زبان ادب و زبان فرهنگ والا میشود. ازاینرو، سواد و آموزش درمورد این زبان اهمیت مییابد. دورهی واگرایی زبان فارسی دورهای است که زبان فارسی بهتدریج به شعبههای مختلفی تقسیم میشود. حضور غربیها در منطقه و حوادث تاریخی به این واگرایی کمک میکند و الان در این عصر واگرایی هستیم.
دکتر سامعی دربارهی وضعیت تاریخی آموزش زبان فارسی در دورهی ماقبل مدرن، دورهی همگرایی در منطقهی وسیعی مثل ایران هند، آناتولی و افغانستان امروز و آسیای مرکزی گفت: زبان فارسی در این دوره زبان ارتباط و فرهنگ و زبان مشترک بوده است. در کنار تمام زبانهای محلی و همراه آنها آموزش داده میشده است. خط و زبان و فرهنگ و فنون ادبی آموزش داده میشده است. عموماً مکتبخانهها و مدارس قدیمی بودهاند و معلمان هم عمدتا منشییان و اهل قلم و نویسندگان و شعرا بودند. شاگردان آنها هم طبقات بالای جامعهی شهری بودند که میتوانستند از سواد بهرهمند شوند. زبان فارسی ضرورتاً هیچگاه زبان گفتوگو در این منطقه وسیع نبوده است و درواقع زبانی فراقومی و فرامنطقهای و زبان اداری و رسمی بوده است. مثلاً علامه «اقبال لاهوری» فارسی صحبت نمیکرده اما یکی از قویترین سخنگویان فارسی بوده است. وی افزود: شروع واگرایی فارسی در چند نقطه رخ میدهد. در عثمانی زمانی آغاز میشود که فارسی را از زبان رسمی کنار میگذارند. در افغانستان از نیمهی قرن هیجدهم در زمان احمدشاه درانی شروع اعتلای پشتو است. تغییر در هند هم نمونهای دیگر از واگرایی فارسی است. انگلیسیها از قرن هیجدهم وارد هند میشوند درحالیکه زبان فارسی، زبان دیوانی و رسمی است. موج نوشتن دستورهای زبان فارسی ازطریق انگلیسیها متعلق به این دوره است. مدارس آموزش زبان فارسی در سراسر هند برپا میشود. در سال ۱۸۳۵ انگلیسیها تصمیم میگیرند به جای فارسی، انگلیسی را جایگزین کنند. البته زبان اردو هم تقویت میشود و جای فارسی را میگیرد. از نیمهی قرن نوزدهم که روسها وارد آسیای مرکزی میشوند و حکومت ازبکها را برمیاندازند، به واگرایی زبان فارسی کمک میکنند و نفوذ روسی بهتدریج شروع میشود.
دکتر سامعی در ادامه تأکید کرد: بهدنبال این واگراییها، فارسی تبدیل سه گونه زبانی میشود. در ایران زبان فارسی و ملی و زبان رسمی است و حیات جداگانهای را طی میکند. در افغانستان از ۱۹۶۴ نامش زبان دری میشود. تاجیکی هم در تاجیکستان با عناصری از زبانهای محلی مثل ازبکی و تحت تأثیر روسی حیات تازهای را شروع میکند. هرچند این سه زبان هنوز هم بهشدت وابسته هستند اما واگرا میشوند. فارسی از زمانی شروع به وامگیری واژگانی از فرانسه و بعد از انگلیسی میکند. دری افغانستان از انگلیسی و تاجیکی از روسی وامواژه میگیرند. البته از زبانهای محلی هم تأثیر میگیرند. از ۱۹۲۸ در تاجیکستان مسئله سواد متفاوت میشود و خط روسی خط کتابت میشود. بنابراین، سواد که امر مهمی است و باعث اتصال منطقه وسیعی میشده است در این منطقه مسیرهای متفاوتی را طی میکند. آموزش فارسی در اینجا بهعنوان زبان اول بحث شد. اما این وضعیت چه تأثیری بر آموزش زبان فارسی بهعنوان زبان دوم دارد؟ واگرایی چه میگوید؟ حال باید فکر کرد بهعنوان زبان دوم کدام زبان در این منطقه باید آموزش داده شود. آموزش زبان فارسی بهعنوان زبان دوم در هند برای انگلیسیها سابقه داشته است. فارسی باوجودیکه پیشروی خود را در قالب زبان اول از دست میدهد اما بهعنوان زبان دوم همچنان باقی است. در این دوره فارسی ادبی درس داده میشده است. با کاهش نفوذ فارسی در این منطقهی فرهنگی، جوامع غربی براساس نیاز خودشان شروع به آموزش زبان فارسی میکنند. مثلاً از سال ۱۹۴۹ تا دههی هفتاد میلادی دانشگاه پنسیلوانیا زبان فارسی کلاسیک آموزش میداده است. از آن پس فارسی مدرن را آموزش میدهد. چون نیازها در امریکا تغییر کرده است. بهدلایل سیاسی متعدد فارسی ایران بیشتر از فارسی افغانستان و تاجیکستان مورد توجه قرار میگیرد. رشد سواد و ادبیات باعث شد تا زبان فارسی ایران بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در این دوره زبان کلاسیک کنار گذاشته میشود و آموزش زبان زنده اولویت است اما مسئله این است کدام فارسی ایران مورد توجه است: گفتاری، نوشتاری یا کلاسیک؟ سرگردانی در این زمینه وجود دارد هرچند که تأکید بر زبان گفتاری شده است. اما این تأکید بر زبان گفتاری خود موجب واگرایی بیشتر میشود. در این دوره فارسی در مدرسهها آموزش داده نمیشود و به دانشگاهها میرود.
دکتر سامعی در خاتمه یادآور شد: برای آموزش زبان فارسی سرگردانی در تمام شیوههای آموزش زبان فارسی در امریکا دیده میشود. مؤلف کتاب هنوز نمیداند با کدام زبان کار میکند؟ کتاب واحد نیز وجود ندارد. البته این مشکل از معلم ناشی نمیشود بلکه مسئله به گونهی زبانی باز میگردد. مربیان زبان فارسی عمدتاً افرادی خارج از حوزهی زبان هستند که وارد حوزهی زبان شدهاند. وی در پایان گفت مشکلاتی که در حوزهی زبان فارسی از بیست سال قبل بیان شده است همچنان امروزه باقی است. مطالعات نظری گسترش یافته اما روشها همان روشهای محدود و آشنای معلمان است. افزون براینکه تعداد دانشجویان فارسی کاهش یافته است و بهتدریج از ابتدا تا انتهای دوره نیز کاهش مییابد. سرنوشت آموزش زبان فارسی در غرب و مخصوصاً امریکاً نامعلوم است.
همهچیز درباره اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی (MACD) به عنوان یک نوسان ساز در روند استراتژی معاملات در بازار ارزهای دیجیتال ، مورد استفاده قرار میگیرد. در هر نمودار دو خط موجود است، که یکی مربوط به شاخص مکدی و دیگری مربوط به سیگنال است. زمانی که مکدی از خط سیگنال عبور کند، اندیکاتور در حال نمایش یک روند صعودی است.
در این مقاله بررسی اندیکاتور MACD و روش استفاده از آن میپردازیم.
آنچه در این مقاله میخوانید :
اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟
خط مکدی، توسط کاستن 26 دوره میانگین متحرک نمایی (EMA) از 12 دوره EMA محاسبه میشود. در مقابل مکدی، خط سیگنال دارای 9 دوره EMA، است.
در حالی که اکثر اندیکاتورهای تکنیکال تنها اطلاعاتی جزئی در رابطه با اطلاعات تاریخی قیمتها ارائه میدهند، شاخص مکدی در واقع فعالیتی دوگانه دارد. این اندیکاتور همزمان با سنجش جهت روند، قدرت روند در آن بازه زمانی را نیز نمایش میدهد.
اندیکاتور MACD، در سال 1979 توسط Gerald Appel ساخته شدهاست. این اندیکاتور به سرمایهگذاران در جهت محاسبه جهت، طول و قدرت قیمت یک واگرایی چه میگوید؟ دارایی دیجیتال کمک میکند.
جزئیات اندیکاتور مکدی (MACD)
مکدی یک اندیکاتور متحرک ترند است، که در واقع عضو خانواده اندیکاتورهای نوسان ساز تکنیکی است. این اندیکاتور قابلیتهای زیر را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد:
1-مکدی بر اساس ارتباط بین دو میانگین متحرک، امکان دسترسی به جهت صعودی و یا نزولی بودن روند را به سرمایهگذاران میدهد.
2-این اندیکاتور، به کاربران امکان اندازهگیری تغییرات قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال را میدهد. در واقع این امر همان سرعت روند در بازار است. زمانی که خردهفروشان برای مثال، درخواست دسترسی به قدرت و یا ضعف یک روند دارند، این گزینه کاربردی خواهد بود.
بررسی نمودار توسط مکدی
در یک نمودار قیمتی، اندیکاتور MACD مانند یک نوسان ساز به همراه دو میانگین متحرک دیده میشود. البته، این اندیکاتور برخلاف اکثر نوسان سازها، فاقد مرزهای مشخص است. به علاوه، یک هیستوگرام مکدی دو ماینگین متحرک را در جهت تکمیل نوسان ساز، پوشش میدهد.
هنگامی که از میانگین حرکتی در مبحث ارزهای دیجیتال حرف میزنیم، منظورمان خطی از نمودار برای نمایش ارزش اطلاعات جمعآوری شده در یک بازه زمانی مشخص، است.
سرمایهگذاران ماینگین حرکتی را به دو بخش عمده تقسیم میکنند: میانگینهای متحرک ساده و میانگینهای متحرک نمایی. مورد اول برای پردازش تمام اطلاعات ورودی به صورت یکسان و مورد دوم در جهت پردازش اطلاعات جدیدتر، کاربرد دارند.
اندیکاتور مکدی، به مورد دوم وابستگی بیشتری دارد. زیرا برای تصمیمات خرید و فروش دارایی دیجیتال باید اطلاعات جدیدتر باشند.
احتمالا، بهترین نکته در رابطه با اندیکاتور مکدی، سادگی استفاده از آن حتی برای سرمایهگذاران جدید، در بازار رمزارزها است.
اگرچه، لازم به ذکر است که، برای خرید و فروش یک دارایی دیجیتال نباید تنها به یک اندیکانور تکیه کرد. مکدی به همراه سیگنالهای دیگر نظیر شاخص RSI و شاخص ترس و طمع ، برای انجام معاملات کاربرد دارد.
روش کار اندیکاتور MACD
برای درک بهتر عملکرد مکدی، باید اجزایی که در نمودار در کنار این اندیکاتور قرار دارند را به خوبی درک کنید. اندیکاتور مکدی از 3 جزء اصلی در نمودار تشکیل شدهاست:
1-خط MACD، سریعترین میانگین متحرک:
فرمول اندیکاتور، مکدی توسط کم کردن دوره طولانی 26 روزه میانگین حرکتی از دوره کوتاه 12 روزه به دست میآید. معمولا واگرایی چه میگوید؟ این خط به رنگ آبی است.
MACD Line = (12-day EMA minus 26-day EMA)
2-خط سیگنال، کندترین میانگین متحرک:
این خط 9 روزه، برای نمایش پرایس اکشن در رنگ قرمز طراحی شدهاست.
Signal Line = 9-day EMA of MACD Line
3-هیستوگرام مکدی، نوسان گیر بالا و پایین خط صفر برای کمک به خوانش تکانه نزولی و صعودی:
هیستوگرام در واقع تفاوت بین دو جزئ بالایی است. زمانی که مکدی بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام مثبت است و برعکس.
در نتیجه برای خوانش صحیح سیگنال باید موارد زیر را چک کرد:
زمانی که مکدی مثبت باشد، هیستوگرام نیز در حال افزایش است. در واقع قیمت در حال رشد و سیگنالی برای خرید است.
زمانی که مکدی و هیستوگرام هر دو در حال کاهش باشند، احتمالا قیمت دارایی دیجیتال در حال افت و در شرایط فروش است.
تفسیر سیگنال MACD
اندیکاتور مکدی (MACD) به سرمایهگذاران در جهت درک 3 سیگنال مهم کمک میکند:
1-کراس اوورهای خط سیگنال
2-کراس اوورهای خط 0
در این بخش به بررسی هر کرام از این 3 مورد میپردازیم.
کراساوورهای خط سیگنال:
این مورد یکی از ابتداییترین سیگنالهایی است که میتوانید از آن بهره ببرید. همانطور که اشاره شد، این خط سیگنال میانگین متحرک مربوط به خط مکدی را نمایش میدهد. کراس اوور این دو خط به وضوح حرکات محکمی را نشان میدهد. موقعیت این دو خط، صعودی و یا نزولی بودن کراس اوور را نشان میدهد.
کراس اوور صعودی در زمان عبور میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت، از بالای میانگین متحرک نمایی بلند مدت، و کراس اوور نزولی نیز، در زمان عبور EMA کوتاه مدت از پایین EMA بلند مدت، اتفاق میافتد.
کراس اوور خط 0:
این سیگنال مشابه مورد قبل است. تفاوت آنها در عبور خط مکدی از خط 0 به جای خط سیگنال است. زمانی که این سیگنال مثبت باشد، یک روند صعودی را نمایش میدهد. همچنین، در زمان حرکت واگرایی چه میگوید؟ منفی، مکدی نمایانگر یک روند نزولی است.
هرچه این سیگنال از خط صفر دورتر شود، روند قویتر خواهد بود.
واگرایی اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی سیگنال زمانی اتفاق میافتد که، قیمت ارزهای دیجیتال در یک جهت و اندیکاتور مکدی در جهت مخالف در حرکت باشند. به علاوه، از یک روند ناگهانی معکوس، صعود و یا نزول ناگهانی در قیمت ارزهای دیجیتال اخطار میدهد.
در زمان انجام معاملات ارزهای دیجیتال، دو واگرایی قابل تشخیص است:
واگرایی صعودی MACD:
این واگرایی مربوط به زمانی است که قیمت ارز دیجیتال به کف پایین میرسد، ولی اندیکاتور مکدی توانایی تایید قیمت را ندارد. در نتیجه، یک سقف پایین را نمایش میدهد. این امر نمایانگر صعود قیمت، به صورت ناگهانی است. زمانی که واگرایی صعودی مکدی در انتهای یک روند در حال توسعه باشد، یک سیگنال معکوس خرید را شکل میدهد.
واگرایی نزولی MACD:
این واگرایی در زمانی که قیمت رمزارز در سقف بالا و اندیکاتور مکدی در کف بالا است، اتفاق میافتد. در این واگرایی، امکان یک افت قیمت به صورت ناگهانی ناگهانی، وجود دارد.
اگر روند بلند مدت صعودی باشد، واگرایی صعودی مکدی نشانه خوبی برای ترند معکوس است. اما در این شرایط، سیگنال به قدر کافی قوی نیست، در نتیجه، همواره باید ترکیب سیگنالهای دیگر را نیز در نظر گرفت.
مقایسه اندیکاتور RSI و مکدی
اندیکاتور دیگری که سرمایهگذاران ار آن برای افزایش سود معاملات استفاده میکنند، RSI است. هر دو اندیکاتور مکدی (MACD) و قدرت نسبی (RSI)، به اندازهگیری مومنتوم و جهت حرکت مارکت، کمک میکنند. اما این دو شاخص با جنبههای بسیار متفاوتی با هم کار میکنند.
برای خوانش صحیح شاخص RSI، سرمایهگذاران به ارزش آن که بین 0 تا 100 است، دقت میکنند.
زمانی که شاخص قدرت نسبی زیر 30 باشد، مارکت در حالت فروش بیش از حد قرار دارد. هنگامی که، شاخص بالای 70 باشد نیز مارکت در حالت خرید بیش از حد است.
اندیکاتور MACD، تفاوت میان دو EMA را اندازهگیری میکند، در حالی که شاخص قدرت نسبی تغییرات قیمت را با بالاترین و پایینترین حالات مارکت مقایسه میکند. با توجه به اینکه، این دو شاخص در فاکتورهای متفاوت خرید و فروش تمرکز دارند، احتمال تفاوت در سیگنالهای آنها همواره وجود دارد.
کلام آخر
اندیکاتور مکدی (MACD)، برای سرمایهگذاران ابزار بسیار مناسبی است. مکدی به دلیل سادگی و ترکیب، مومنتوم مارکت و روند آن در یک شاخص، برای استفاده سرمایهگذاران توصیه میشود. مکدی برای پرایس اکشن، یک نمودار بسیار سادهتر و مرتبتر ارائه میدهد.
لازم به ذکر است که، همواره باید به سیگنالهای دیگر نیز برای تصمیمگیری در رابطه با معاملات خود مراجعه کنید.
معمای واگرایی دلار و بورس/ اثرگذاری آینده سیاسی آمریکا بر بازار سهام؟
افزایش اخیر نرخ دلار در کشور نیز اینبار منجر به افزایش قیمتها در بازارهای دیگر شده اما بازار سهام از این رشد نهتنها جاماند بلکه پس از رشد بیش از ۳۰۰ درصدی در چهارماه نخست سال، با عقبگرد قیمت سهام مواجه شد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیایاقتصاد، قیمت ارز و تغییرات آن همیشه یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر اقتصاد کشور بوده است. بررسی روند تغییرات قیمت در بازارهای مسکن، طلا، ارز و سهام حاکی از آن است که در طول دهههای اخیر هربار که پول ملی تضعیف شده، داراییهای سرمایهای نیز یکی پس از دیگری جا پای ارز گذاشته و مردم با افزایش تقاضا در آنها روند صعودی قیمت در داراییهای یادشده را قدرت بخشیدهاند. افزایش اخیر نرخ دلار در کشور نیز اینبار منجر به افزایش قیمتها در بازارهای دیگر شده اما بازار سهام از این رشد نهتنها جاماند بلکه پس از رشد بیش از ۳۰۰ درصدی در چهارماه نخست سال، با عقبگرد قیمت سهام مواجه شد.
کارشناسان عدمتثبیت نرخ ارز، رشدهای افسارگسیخته قیمت سهام در ماههای نخست سال، نگاه سرمایهگذاران به چشمانداز سیاسی کشور و البته انتظار برای تعیین سرنوشت رئیسجمهور بعدی آمریکا را از عوامل عدمتاثیر افزایش نرخ دلار بر بازار سرمایه میدانند.
«دلیل اینکه قبلا بازار سرمایه به افزایش قیمت دلار واکنش نشان میداد، تثبیت قیمت دلار بود»؛ این تحلیل محمد مومنزاده، کارشناس بازار سرمایه از وضعیت فعلی بازار است. او این تحلیل را که بازار سرمایه به دلار با قیمت خیلی بالا واکنش منفی نشان میدهد، قبول ندارد و میگوید: «طبیعتا بازار باید با رشد دلار رشد کند چون یکی از روشهایی که شرکتها را ارزشیابی میکنیم، ارزش دارایی شرکت است. داراییهای بسیاری واگرایی چه میگوید؟ از شرکتها وقتی دلار بالا میرود رشد پیدا میکند. در حالی اکنون بازار به افزایش قیمت دلار واکنش نشان نمیدهد که همین سهمهایی که الان صف فروش هستند، قبلا در قیمتهایی بالاتر از این قیمتها با قیمت دلاری بسیار پایینتر صف خرید بودند! این مساله چند عامل دارد که یکی از آنها آینده سیاسی در آمریکا است.» مومنزاده توضیح میدهد: «بسیاری از سرمایهگذاران منتظرند انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برگزار شود و بعد از آن برای سرمایهگذاری تصمیم بگیرند. دلیل دیگری که بازار را منفی کرده، عدماعتماد به بازار سرمایه است. در شرایط فعلی دلار نیست که بازار را مثبت و منفی میکند بلکه این عدم اعتماد به بازار و سیاستگذار بورس است که سببشده بازار منفی شود و عملا بازار به قیمت دلار واکنش نشان دهد.» این کارشناس بازار سرمایه دلیل دیگر عدمواکنش بازار به افزیش قیمت دلار را ثابت نبودن نرخ ارز میداند و میگوید: «در حالحاضر دلار در وضعیت ناپایداری بهسر میبرد. همانطور که دیدیم هفته گذشته قیمت دلار چند روزی مقداری پایین رفت اما دوباره افزایش یافت، بنابراین قیمت دلار هنوز تثبیت نشده و به همین دلیل وضعیت ناپایداری در بازار بهوجود آورده است. قبلا که بازار به افزایش قیمت دلار واکنش نشان میداد به این دلیل بود که دلار در عددهایی تثبیت شده بود و بازار خودش را با آن ارزشگذاری میکرد اما الان قیمت دلار تثبیت نشده است و بازار بهراحتی نمیتواند ارزشگذاری کند.» او بر این باور است اگر همین الان دلار بر قیمت ۳۰ هزار تومان به ثبات برسد، بازار خودش را با دلار ۳۰ هزار تومانی به تعادل میرساند.
نگاه سرمایهگذاران به آینده سیاسی آمریکاست، نه نرخ دلار
علی تیموری، یکی دیگر از تحلیلگران بازار سرمایه ساختار اقتصادی کشور را به گونهای میداند که فروش و تولید محصولات مختلف متاثر از نرخ ارز است. او اما دلایلی را که باعث میشود افزایش نرخ ارز منجر به افزایش ارزش بازاری شرکتها نشود، برمیشمرد و میگوید: «قاعدتا وقتی ریال تضعیف میشود بهصورت حسابداری سودآوری شرکتها هم بهبود پیدا میکند. هرچند این اتفاق عموما با یک فاصله زمانی بوده است چراکه سیاستگذاران و متولیان اقتصادی تلاش میکنند از سرایت افزایش نرخ ارز بر محصولات و خدمات تاحدی جلوگیری کنند ولی در عمل برای اینکه تولید متوقف نشود، متناسب با افزایش نرخ ارز قیمت محصولات و خدمات هم رشد میکند. اما اینکه چرا در برهههایی شاهد موارد نقض بودهایم چند دلیل دارد که یکی از آنها عدمتثبیت نرخ ارز است.» او توضیح میدهد: «اکنون نگاه بازار و سرمایهگذاران به افزایش نرخ ارز این است که این افزایشها تحتتاثیر هیجانات و موقتی است و در بلندمدت استمرار ندارد. همین نگاه باعث میشود با یک فاصله زمانی شاهد تاثیر افزایش نرخ ارز در روند حرکتی سهام باشیم.» تیموری با بیان اینکه «رشد بازار از ابتدای سال تا مقاطع تیر نسبت به رشد دلار خیلی بیشتر بود و تحلیلها نشان میداد اگر نرخ ارز ۳۰ هزار تومان شود، آن قمیتها پذیرفتنی باشد. در همین حال پیشیگرفتن بازار سرمایه از نرخ رشد ارز باعث شد که درست یا غلط این تحلیل شکل گیرد که روند بازار حبابی است. بنابراین عرضهها بیشتر شد و خریداران با احتیاط بیشتری خرید کردند اما اینکه چرا در این مقطع بهرغم اینکه دلار به تارگتهای قبلی خود رسیده ولی بازار در برخی سهمها حتی تا ۵۰ درصد اصلاح کرده، عوامل متعددی دارد که یکی از آنها ترس سرمایهگذاران از قیمتگذاریهای دستوری است.» این کارشناس بازار سرمایه میافزاید: «این ترس ذاتی در بین سرمایهگذاران وجود دارد که شاید دلار گران شود ولی اثر این گرانی به واسطه قیمتگذاریهای دستوری در نرخ کالا و خدمات دیده نشود که این مساله باعث میشود لزوما افزایش نرخ ارز به معنای افزایش بازاری شرکتها نشود.» او همچنین با بیان اینکه «در خرداد و تیر ماه و حتی اواخر اردیبهشت شاهد کمترین سطوح نرخ بهره در چند سال اخیر بودیم» میگوید: «این اتفاق باعث شده بود که خیلی از منابع در آن مقطع بهجای اینکه در بانک باشد به واسطه تورم انتظاری به سمت بازار سرمایه سرازیر شود و این گاهی باعث میشود سطوح قیمت به درآمد (P/ E) در بازار نسبت به سطوح قبلی خود چند واحد رشد کند. در این مقطع از آنجا که سطوح نرخ بهره آرامآرام رشد میکند، ارزش بازار و شاخص نیز متناسب با افزایش نرخ ارز افزایش مییابد.» تیموری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را دلیل دیگر میداند و میگوید: «اثر انتخاب هرکدام از کاندیداهای فعلی و اثر آن بر چشمانداز سیاسی کشور و نهایتا گشایشهای اقتصادی که به دنبال خواهد داشت نیز باعثشده که سرمایهگذاران در این مقطع تصمیمات جدی برای سرمایهگذاری نداشته باشند.»
«سیمیا»، همگرایی در واگرایی
سیروس همتی معتقد است که در کتاب «سیمیا» چهار قصه بصورت موازی پیش میروند؛ و در اوج همگرایی واگرایی نیز دارد. او در این باره یاداشتی نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)_ سیروس همتی: «سیمیا» در لغت به معنای طلسم و جادوست و جالبتر این که نام رمان از آخرین سطر کتاب وام گرفته شده است. بی ادعا باید گفت که تعریف خلاصه این رمان از انتها به ابتدا جالبتر و سر راست است.
خلاصه رمان چنین است: «اشناس» والی مصر به دلیل دست داشتن در کشتن «محمد بن علی» توسط هاتف مسموم و کشته میشود. هاتف زندانی بغداد است که به همراه نعمان از زندان آزاد میشوند. نعمان راه قم -خانه و کاشانه- خود را میگیرد. ولی هاتف راه مصر را.
از سویی «سیاح»، برادر نعمان، عاشق فاطمه بود، او برای گرفتن رضایت پدر معشوقهاش -هاتف- به بغداد آمده است. او با هاتف همسفر راه پر پیچ و خم مصر شد. سیاح؛ در راه دریایی مصر، با «اشور» معمار آشنا میشود. از آنجا که سیاح معمار، دستی در معماری دارد، به خواست آشور، دستیار او میشود، در ساخت قصری با عزمت و بیبدیل برای اشناس؛ راه ورود هاتف و سیاح به منزل آشور و به قصر اشناس باز میشود.
سیاح؛ عاشق دختر آشور -ماریا- میشود. او از هاتف میخواهد که پا پیش گذارد. هاتف به عنوان بزرگتر به خواستگاری ماریا میرود. روز ازدواج سیاح و ماریا سر میرسد، اشناس نیز با معشوقهاش «سمیره» میآیند. این بهترین فرصت برای هاتف است تا در جام هاتف و سمیره، دو استاد سم ساز، سم بریزد. و.
هاتف موفق به مسموم کردن اشناس و به تبع آن سمیره، میشود و بطور پنهانی به قم برمیگردد و از آن طرف دخترش فاطمه، به کابین «موسی مبرقع» از یاران امام رضا(ع) در میآید.
ابتدا باید گفت که طرح روی جلد کتاب ستودنی است. طرحی از گرگ بزرگ، سمیره، و گرگهای دست پروردهاش؛ گرچه این سوال است که جای اشناس و هاتف و سیاح در طرح روی جلد خالی است. ولی با کمی دقت میتوان دریافت که طرح بهترین طرحی است که به ذهن طراح ورود کرده است؛ چرا که همه چیز زیر سر این کنیز گرگ صفتِ «سم ساز» است. «ام فضل» زن محمد بن علی، همسرش را با سمهای همین سمیره کشت. در نهایت خودش و اشناس با همین سم کشته شدند.
نوشته در اوج همگرایی. واگرایی دارد. وقتی اثر «سیمیا» را میخوانی میپنداری که قصه «سیمیا» خود را به داستان و یا نمایشنامه «مجلس قربانی سنمار» نزدیک میکند؛ ولی رکب میخوری و میپنداری که رفتار و سکنات و شخصیت «اشناس» بی شباهت به قهرمان فیلم «عطر»- perfume-نیست. ولی رکب میخوری. رکبی شیرین و لذت بخش و میپنداری نعمان بشود داماد هاتف، ولی رکب میخوری و رکبهای دیگر.
در «سیمیا» چهار قصه بصورت موازی پیش میروند؛ و هر داستان کنش و کشمکش خودش را داراست.
-قصه هاتف و نقشه کشتن اشناس
-قصه خانوادهاش «لیلا و فاطمه»
-قصه سیاح
-قصه اشناس
گرچه این چهار خط قصه، در نهایت به یک شاه خط منتهی میشوند اما چگونگی جمع کردن این خطوط و ربط و ضبط آنها جای تامل دارد. که الحق و الانصاف «سیمیا» خوب جمع و به پایان پیش بینی نشده میرسد.
«سیمیا» دار مکافات آدمهاست. این رمان به خوبی موید این مطلب است که با هردستی بدهی با همان دست میگیری. بادستی که سم دادی، با همان دست، جام شراب -مسموم-گرفتی.
«سیمیا» رمان واگرایی چه میگوید؟ پخته و داستان پختگی سیاح معمار در مهد اهرام و معماری است؛ رمان عشق و وصل است و صبر بر آن «دختر هاتف» و.
نکته حائز اهمیت «سیمیا»، بندهای آن است. «سیمیا» رمانی است با 82بند که حتی تعداد بندهای رمان بی دلیل با موضوع اثر نیست که هر بند به اندازه و به جاست. زیاده گویی ندارد و کمینه گراست. در یک بند، تعداد کل سطور به هفت و نیم سطر هم نمیرسد. [بند 43]
به گمانم اگر کس دیگری جز سعید تشکری نویسنده «سیمیا» بود، با خود میگفت: حیف است سطور صفحات کتاب سفید و خالی باشد. بگذار واگرایی چه میگوید؟ پر کنم و مینوشت و مینوشت و با هر پر کردن و اضافه نوشتن، محتوای اثر کم و کمتر میشد.
نکته اخر:
رمانهای مدرن دیگر به یک قهرمان آن هم در طول کل اثر بسنده نمیکنند. «سیمیا» نیز از این امر مستثنی نیست. در بندهای اول رمان، قهرمان یکی است و دربندهای میانی، قهرمان کس دیگری میشود و.
[گر چه قهرمان فصل دوم از دل فصل اول بر آمده است] در «سیمیا» این قهرمان پروری وصله محکم است و در دل اثر جای گرفته است.
قصه با سیاح معمار شروع میشود. با عشق او به دختر هاتف (فاطمه) ولی قاماس قاماس قهرمان، زیر لوای سیاح، میشود. هاتف نقشه و توطئه میچیند برای کشتن اشناس.
«سیمیا»، به دو امدادی میماند که هر دونده باید چوب خود را به دونده تازه نفس که منتظر اوست برساند .
دیگر زیاده سخن نیست جز تشکر و ارزوی مانایی و سبزایی قلم برای سعید تشکری.
دیدگاه شما