آشنایی با الگوهای شمعی تک کندلی
در این مقاله، کندل یا همان الگوی چکش را به همراه چندین الگوی تک کندلی دیگر آموزش خواهیم داد. این درس، در حقیقت بخشی از آموزش فارکس بوده که میتوانید مطالعه کنید.
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
حال که با الگوهای کندل استیک پایه مانند فرفره (Spinning tops)، مارابوزو و دوجی آشنا شدید، بیایید ببینیم چگونه میتوان الگوهای شمعی ژاپنی تک کندلی را تشخیص داد. ظاهر شدن این کندلها برروی نمودار، میتواند حاکی از برگشت احتمالی بازار باشد. در اینجا، چهار الگوی شمعی ژاپنی پایه را معرفی کرده و آموزش میدهیم.
الگوی چکش و کندل مرد آویزان
Hammer and Hanging Man
کندل چکش و کندل مرد آویزان دقیقا شبیه به هم بوده، اما بسته به عملکرد حرکات قیمتی در گذشته، معانی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو دارای اندام قلمی و زیبا (سیاه یا سفید)، سایههای بلند در پایین و سایههای کوتاه در بالا هستند و گاهی حتی اصلا سایه ندارند.
بیشتر بخوانید:
نمونه کندل مرد آویزان
کندل چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول روند نزولی شکل میگیرد.
وجه تسمیه آن بدلیل آن است که بازار در حال چکش کاری کف است. هنگامیکه قیمت در حال کاهش است، شکل گیری چکشها نشان میدهند که قیمت نزدیک کف بوده و قیمت دوباره شروع به افزایش میکند.
سایه بلند در پایین حاکی از آنست که فروشندگان، قیمتها را پایین میکشند، اما خریداران توانستهاند بر این فشار فروش غلبه کرده و کلوز قیمت (قیمت بسته شدن) در نزدیکی قیمت باز شدن خورده است.
فقط به این دلیل که در روند نزولی شکل الگوی چکش را مشاهده کردید به این معنا نیست که باید درجا سفارش خرید وارد کنید! پیش از ارسال سفارش و فرمان حمله، برای اطمینان از روند صعودی نیاز به تایید بیشتری است.
یک نمونه رایج از تأیید این است که باید صبر کرد تا یک کندل سفید در بالای قیمت باز شدن کندل چکش بسته شود.
چگونه کندل چکش را تشخیص دهیم؟
- سایه بلند تقریباً باید دو یا سه برابر بدنه باشد.
- سایه بالایی کم یا عدم وجود سایه
- بدنه کندل در انتهای بالایی روند نزولی باشد.
- رنگ بدنه مهم نیست.
کندل مرد آویزان
مرد آویزان یا مرد دار آویز یا مرد به دار آویخته یک الگوی نزولی برگشتی است که میتواند نشان دهنده سطح مقاومت قوی یا سقف باشد.
هنگامیکه قیمت در حال افزایش است، شکل گیری یک کندل مرد آویزان نشان میدهد که تعداد فروشندگان در حال پیشی گرفتن از خریداران است. سایه بلند در پایین نشان میدهد که فروشندگان در طول سشن معاملاتی، قیمتها را پایین کشیده اند.
خریداران توانستند قیمت را تا حدودی بالا آورند، اما فقط تا نزدیکی قیمت آغازین. چنین چیزی باید به مثابه زنگ خطر باشد، چراکه به ما میگوید دیگر خریداری برای تامین قدرت حرکت لازم برای افزایش قیمت وجود ندارد.
نحوه تشخیص الگوی مرد آویزان
معیارهای تشخیص الگوی مرد آویزان:
- سایه بلند در پایین که تقریبا دو یا سه برابر بدنه است.
- سایه کوتاه در بالا یا عدم وجود سایه.
- بدنه در انتهای بالایی روند صعودی قرار دارد.
- رنگ بدنه مهم نبوده، گرچه بدنه سیاه بیش از بدنه سفید اشاره به روند نزولی دارد.
کندل چکش معکوس و شوتینگ استار
شکل چکش معکوس و شوتینگ استار (ستاره دنباله دار) نیز همانند هم هستند. تنها تفاوت بین آنها این است که آیا شما در یک روند نزولی هستید
یا یک روند صعودی. چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است.
شوتینگ استار یک کندل برگشتی نزولی است. هر دو کندل ریز اندام (پر یا توخالی)، دارای سایههای بلند در بالا و سایههای کوچک در پایین یا بدون سایه هستند.
نمونه کندل چکش معکوس و شوتینگ استار
کندل چکش معکوس در زمانی که قیمت کاهش یافته باشد، اشاره به احتمال تغییر جهت روند دارد.
سایهبلند در بالای آن نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمت را بالاتر ببرند.
با این حال، فروشندگان که ناظر و شاهد عملیات خریداران بودهاند، گفتهاند: (بیخود!) و سعی در پایین آوردن قیمت کردهاند.
خوشبختانه، خریداران صبحانه به میزان کافی خورده بودهاند و موفق به بستن سشن معاملاتی در نزدیکی محل باز شده میشوند.
از آنجا که فروشندگان قادر نبودند قیمت را پایینتر ببندند، این نشان میدهد که هرکسی که میخواست بفروشد، تا حالا فروخته است. و اگر دیگر فروشندهای نیست، پس چه کسی هست؟ خریداران.
شوتینگ استار یک الگوی برگشتی نزولی است که همانند چکش معکوس بوده، اما وقتی رخ میدهد که قیمت در حال افزایش است.
شکل آن نشان میدهد که قیمت در پایین ترین حد خود در این کندل باز شده، یک رالی قیمتی رفته اما مجدد به پایین کشیده شده است.
این بدان معناست که خریداران سعی در بالا انداختن قیمت داشتند، اما فروشندگان وارد بازار شدند و قدرت نمایی کردهاند. این صراحتا یک نشانه نزولی است چراکه نشان میدهد دیگر خریداری باقی نمانده و سر همگی را بریدهاند.
جمع بندی الگوی چکش
اینها 4 الگوی بسیار پر تکرار در بازار هستند.
شناخت دقیق آنها می تواند در تحلیل ها به شما کمک زیادی کند.
اینکه اسم این الگوها چکش است یا مرد دار آویز اهمیتی ندارد. مهم این است که بدانید اینها الگوهای بازگشتی هستند و زنگ هشدار را برای یک روند بازگشتی احتمالی به صدا در می آورند.
شما می توانید این 4 الگو را در چکش و چکش معکوس خلاصه کنید.
این نکته را قبلا گفتیم و دوباره تکرار میکنیم: وقوع این الگوها در بازار تضمینی برای بازگشت نیست. حتما قبل از ورود به معامله تاییدیههای بیشتری دست و پا کنید. برای یادگیری الگوهای کندل استیک میتوانید این مقاله را مطالعه کنید.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
هر دو الگو، دارای سایههای بلند در قسمت پایینی هستند و سایهی بالای آنها بسیار کوتاه بوده و یا حتی ندارند. تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته در روند قبل از شکلگیری این تک کندل است. اگر در قیمت در روند نزولی باشد، کندل چکش ایجاد شده و اگر بازار در روند صعودی باشد، الگوی مرد به دار آویخته (یا مرد آویزان) ایجاد شده است.
خلاصه
کندل چکش چیست؟
هنگامیکه قیمت در یک روند نزولی قرار گیرد، اما در یک کندل، قیمت به شدت افت کرده و مجددا به بالا باز گردد (سایههای طولانی در پایین و سایهی کوتاه در بالا)، الگوی چکش یا کندل شکل گرفته است. در این حالت، احتمال تغییر روند (از نزولی به صعودی) وجود دارد.
الگوی مرد آویزان چیست؟
الگوی مرد آویزان یا مرد به دار آویخته به حالتی گفته میشود که بازار در حالت صعودی قرار داشته، اما در یک کندل، قیمت به شدت افت کرده و سپس به نزدیکی حالت اول باز میگردد. در الگوی مرد آویزان نیز همانند کندل چکش، سایههای پایین کندل بسیار بلندتر از سایهی بالای کندل هستند.
الگوی یا کندل چکش معکوس چیست؟
هر زمان در یک روند نزولی، قیمت در یک کندل افزایش یافته و مجدد به نزدیکی قیمت ابتدای کندل باز گردد، الگوی چکش معکوس شکل گرفته است. در این حالت، سایههای بالای کندل، بسیار بلند از الگوی مرد به دار آویخته سایههای پایین آن هستند.
کندل شوتینگ استار چیست؟
اگر در روند صعودی، قیمت در یک کندل افزایش یافته و سپس به قیمت آغازین خود نزدیک شود، الگوی شوتینگ استار شکل گرفته است. در الگوی شوتینگ استار، سایههای بالایی بسیار بلندتر از سایههای پایینی کندل هستند.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته چیست؟
هر دو کندل، در قسمت بالایی سایههای بلندتری نسبت به قسمت پایینی دارند. اما کندل چکش در روند نزولی قیمت شکل گرفته و مرد به دار آویخته در روند صعودی قیمت.
آشنایی با کندل استیک های نمودار شمعی ژاپنی در بازار فارکس
کندل استیک ها اقدامات قیمت در بازار را مشخص می کنند ممکن است همیشه این قیمت ها ارزش واقعی سهام یا جفت ارز را نشان دهند اما نمودارخوان ها و تکنیمالیست ها می گویند چه قیمتی(تحلیل تکنیکال) مهم تر است از اینکه چرا این قیمت(تحلیل فاندامنتال) به وجود آمده است.
هر چند که برای استفاده صحیح از بازار هر دوی این ها به یک اندازه مهم هستند اما نمیتوان انکار کرد این شمع های کوچک ژاپنی چه اطلاعات مهمی را در اختیار ما میگذارند و آشنایی با آن ها چقدر در موفقیت در بازار فارکس تاثیرگذار هستند.
برای مشاهده تمامی جلسات روی عبارت آموزش فارکس کلیک کنید.
تاریخچه ابداع کندل استیک ها
ژاپنی ها از تجریه و تحلیل فنی نمودارها در قرن برای تجارت برنج استفاده می کردند و نسخه های متفاوتی از تجزیه و تحلیل فنی در ایالات متحده توسط چارلز داو در 1900 ابداع شد.هر چند این دو نوع تجزیه با هم متفاوت بوده اند الگوی مرد به دار آویخته اما نقاط اشتراک بسیاری باهم داشتند.
- چه قیمتی مهم تر از آن بود که چرا این قیمت به وجود آمده است.
- تمام اطلاعات بازار در قیمت ها نهفته است.
- بازارها نوسان قیمتی دارند.
- معامله گران بر اساس احساس ترس و طمع به قیمت ها نوسان میدهند.
- و در آخر قیمتی که در بازار مشاهده میکنید. ممکن است ارزش واقعی سهام را نشان ندهد.
به گفته استیو نیسون ، نمودار کندل استیک اولین بار پس از سال 1850 ظاهر شد. بیشترین اعتبار برای توسعه کندل ها و ترسیم آن به یک تاجر افسانه ای برنج به نام Homma از شهر ساکاتا اختصاص دارد. به احتمال زیاد ایده های اصلی او در طول سالهای طولانی معاملات اصلاح و اصلاح شده است و در نهایت منجر به سیستم نمودار شمعی ژاپنی شده است که امروزه از آن استفاده می کنیم.
آشنایی با کندل استیک ها
ابداع کندل استیک ها و اصلا آن کمک بزرگی به بازارهای مالی جهت مشاهده هرچه بهتر اطلاعات قیمت بود و امروزه همچنان محبوب ترین نمودار در بازار فارکس و بازارهای مالی دیگر است.برای دستیابی به نمودار شمعی ژاپنی باید تعداد زیادی از شمعدان ها کنار هم قرار بگیرند که هر شمعدان حاوی اصلاعات قیمتی است.
هر کندل در نمودار کندل استیک از دو بخش تشکیل شده است که یک قسمت تو خالی یا توپر که بدنه کندل را می سازد و خطوط باریک و بلند در طرفین بدنه که سایه کندل شناخته می شود و به نام های فیتله و دم نیز معروف است.مجموع بدنه و سایه کندل چهار اطلاعات قیمتی را در اختیار ما می گذارند.
- قیمت باز شدن کندل(بدنه)
- قیمت بسته شدن کندل(بدنه)
- بالاترین قیمت کندل(سایه)
- و پایین ترین قیمت کندل(سایه)
کندل ها را میتوان در دو نوع با بدنه خالی و بدنه توپر مشاهده کرد که پر و خالی بودن بدنه بستگی به قیمت بسته شدن کندل دازد.
- بدنه تو خالی:اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن قرارگیرد بدنه تو خالی می شود.در این حالت مرز پایین بدنه قیمت باز شدن و مرز بالا قیمت بسته شدن کندل را نشان می دهد.
- بدنه توپر:اگر قیمت بسته شدن کندل پایین تر از قیمت باز شدن قرارگیرد بدنه توپر می شود.در این حالت مرز بالای بدنه کندل قیمت باز شدن و مرز پایین قیمت بسته شدن کندل را نشان می دهد.
در مقایسه با نمودارهای میله ای و خطی و شمعدان ها از نظر بصری برای معامله گران مطلوب تر است زیرا تنها با یک نگاه میتوان به سادگی چهار اصلاعات معهم قیمت را مشاهده و بررسی کرد.رابطه بین قیمت باز شدن و بسته شدن کندل اطلاعات مهمی از برای تحلیل رفتار معامله گران را نشان میدهد.
اگر یک کندل تو خالی باشد و قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن قرار گیرد نشانه فشار خریدران در بازار است و بلعکس اگر کندل تو پر باشد و قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن قرارگیرد یعنی فشار فروشندگان در بازار بیشتر شده است.
تصویر زیر مقایسه ای از نمودار شمعدان ژاپنی و نمودار میله ای را نشان می دهد.میتوانید ببینید که شمعدان ها چگونه اطلاعات بیشتری را نسبت به میله های قیمتی نشان میدهند.
تفاوت بدنه بلند و بدنه کوتاه در نمودار کندل استیک
به طور کلی هرچه بدنه کندل بلندتر باشد یعنی فاصله قیمت بسته شدن تا باز شدن بیشتر است و نوسان قیمت بیشتر بوده است که نشانه قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان است.
کندل بلند و سفید:یک کندل با بدنه بلند و سفید(تو خالی)فشار شدید خریداران را نشان میدهد.در حالی که کندل های سفید صعودی هستند هر چه بدنه کندل بلند تر باشد یعنی پیشرفت قیمت از قیمت باز شدن تا قیمت بسته شدن بیشتر بوده است.بسته به موقعیت قرارگیری کندل ها در نمودار کندل های قوی هر کدام میتواند رفتار معامله گران را نشان دهد.پس از یک افت قیمت شدید شمعدان های بلند سفید می توانند نقطه عطف بالقوه یا سطح پشتیبانی را مشخص کنند. اگر خرید پس از مدت ها پیشروی، بیش از حد تهاجمی شود می تواند منجر به صعود بیش از حد شود.
کندل بلند سیاه:یک کندل با بدنه بلند و سایه(تو پر) فشار شدید فروشندگان را نشان می دهد.در حالی که کندل های سیاه نزولی هستند هر چه بدنه کندل بلندتر باشد یعنی افت قیمت از قیمت باز شدن تا بسته شدن بیشتر بوده است.بسته به موقعیت قرارگیری کندل ها در نمودار ،کندل های فوی هر کدام میتوانند رفتار معامله گران را نشان دهند.پس از یک پیشرفت قوی قیمت یک شمعدان سیاه بلند می تواند نقطه عطفی را نشان دهد یا سطح مقاومت آینده را مشخص کند. پس از یک افت طولانی ، یک شمعدان سیاه بلند می تواند نشان دهنده وحشت یا تسلیم شدن باشد.
تفاوت سایه بلند و کوتاه در نمودار کندل استیک
سایه ها میتوانند اطلاعات ارزشمندی در مورد معاملات در بازه زمانی کندل ها در اختیار ما قرار دهند.سایه بالایی اطلاعات معاملات خرید و سایه پایینی اطلاعات معالات فروش را نشان می دهند.یک سایه کوتاه نشان میدهد که اکثر معاملات در محدوده قیمت باز شدن و بسته شدن کندل ها بوده است در حالی که یک سایه کوتاه نشان میدهد معاملات از قیمت باز و بسته شدن فاصله گرفته اند و در قیمت های بالاتر یا پایین تر خرید و فروش شده اند.
یک شمعدان با سایه بلند بالایی و سایه کوتاه پایینی نشان میدهد در طول جلسه معاملاتی خریداران قدرت را در دست گرفته اند و قیمت را بالا برده اند اما در انتها این فشار فروشندگان بوده است که شعمدان را با قیمت پایین تر بسته است.این تحلیل برای کندل هایی با سایه پایینی بلند و سایه بالایی کوتاه برعکس است.
آنچه در مواجه با کندل هایی با سایه های بلند کوتاه مهم است این است که بدانیم بسته شدن کندل در سمت سایه کوتاه تر نشان دهنده قدرت نیست بلکه در واقع این کندل ها دقیقا نشان دهنده سردرگمی و بی ثباتی بازار هستند و هر لجظه ممکن است قیمت ها به سمت طرف دیگر معاملات حرکت کنند.
با کاربردهای الگوی چکش در تحلیل تکنیکال آشنا شوید
تحلیل تکنیکال یک رویکرد تحلیل قیمت سهام است که به کمک آن روند قیمت داراییها در بازههای زمانی کوتاهمدت و بلندمدت پیشبینی میشود. در همین راستا ابزارهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوی چکش یا Hammer یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود. الگوی چکش زیرمجموعه کندل استیک ها یا همان الگوهای شمعی است. موضوع اساسی در کندل چکش این است که نوسان قیمت در زمان شروع معاملات تا پایان آنها را نشان میدهد. نکات مهمی را میتوان از تحلیلگری به کمک الگوی چکش در تحلیل تکنیکال استخراج کرد. اما الگوی چکش چیست و چه مشخصات ظاهری دارد؟ شیوه کار کردن با این الگو به چه صورت است؟ چه پیامهایی از این الگو برای تحلیلگر قابل استخراج است؟ آیا نقاط ضعفی هم میتوان برای این الگوی تحلیل تکنیکال برشمرد؟ اینها سؤالات مهمی است که در ادامه مقاله به طور مفصل مورد بحث و بررسی قرار میگیرند.
فهرست عناوین مقاله
- 10.1 تحلیل تکنیکال مقدماتی
- 10.2 تحلیل تکنیکال پیشرفته
الگوی چکش چیست و چه مشخصات ظاهری دارد؟
نامگذاری الگوی Hammer یا چکش کاملاً به واسطه شکل ظاهری کندلها در این الگو است. در حالت کلی کندلهای چکش از یک بدنه چهارگوش مربعی تشکیل میشوند که به یک میله یا دم بلند در پایین متصل هستند. معمولاً طول این دم متصل حدود 2 تا 3 برابر پهنای بدنه چهارگوش است. از این جهت شکل این کندلها کاملاً مشابه چکش هستند.
به کمک این الگو تحلیلگر میتواند تشخیص دهد که یک روند نزولی تغییر جهت داده و یک روند صعودی آغاز شده است. معمولاً در نمودار این چکشها با رنگهای سبز یا قرمز دیده میشوند که در خصوص اهمیت این رنگها در ادامه بیشتر توضیح داده میشود. اما بدنه و دم هر یک نشاندهنده چه مفاهیمی هستند؟
بدنه الگوی چکش نشانه تفاوت بین قیمت باز شدن و بسته شدن یک دارایی در طول مدت معامله در بازار است. این در حالی است که اندازه دم نشاندهنده تفاوت بین بالاترین و پایینترین قیمت روز یک دارایی است. نکته مهم این است که کندلهای چکش همواره در روندهای نزولی قیمت دارایی شکل میگیرند اما ایجاد آنها همواره به منزله پایان روند نزولی نیست. بلکه باید فاکتورهای دیگری نیز در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان در خصوص پایان روند نزولی و آغاز یک روند رو به رشد تحلیل درستی ارائه کرد.
نگاهی به فلسفه روانشناسی الگوی چکش در تحلیل تکنیکال
نگاهی به فلسفه شکلگیری الگوهای مختلف در بازار میتواند در ایجاد درک و شناخت صحیح از آنچه در بازار رخ میدهد، مؤثر باشد. این نکته درباره ابزارهای تحلیل تکنیکال که بیشتر مبتنی بر آمار و احتمالات هستند، بیشتر صدق میکند. الگوی چکش در تحلیل تکنیکال نیز از این موضوع مستثنی نیست؛ بنابراین لازم است کمی درباره فلسفه و مفاهیم مرتبط با این الگو بیشتر بحث و بررسی صورت بگیرد.
هر روند نزولی قیمت در یک بازار یک روز به پایان میرسد. تلاش برای تشخیص این نقطه پایان از این جهت اهمیت دارد که میتوان موقعیت مناسبی برای ورود به بازار پیدا کرد. شکلگیری کندل چکش نیز به عنوان یک نشانه مهم از پایان روند نزولی بازار نشانه بسیار مثبتی به شمار میرود.
تشکیل الگوی چکش نشاندهنده آن است که قیمت دارایی وارد محدوده حمایتی شده و به این ترتیب خریداران ابتکار عمل را در بازار از فروشندگان گرفتهاند. شاید یک مثال بتواند تصویر بهتری از کاربرد این الگو به نمایش بگذارد. تصور کنید که بازار آغاز به کار میکند و قیمت یک دارایی روند نزولی به خود میگیرد.
اما پس از مدتی خریداران به یکباره وارد بازار شده و با خرید سنگین به یکباره روند کاهشی قیمت را به روند افزایشی تغییر میدهند. حتی گاهی اوقات قدرت خریداران به حدی زیاد است که قیمت پایانی پس از یک افت شدید مجدداً اوج گرفته و به نزدیکی قیمت بازگشایی میرسد.
چه نشانههایی اعتبار الگوی چکش را افزایش میدهد؟
در تحلیل تکنیکال باید به دنبال راههایی برای بررسی میزان اعتبار نتایج به دست آمده بود. الگوی چکش زمانی از اعتبار بالایی برخوردار است که چند نشانه به وقوع بپیوندد که عبارتاند از:
- انتهای دم الگو نشاندهنده محدوده حمایتی قیمت دارایی است. توجه به این نکته ضروری است که هرچه طول این دم بالاتر باشد، بدون شک اعتبار این الگو بیشتر خواهد بود.
- یکی دیگر از نشانههایی که موجب الگوی مرد به دار آویخته افزایش اعتبار الگوی چکش است، شکلگیری 3 کندل نزولی پیش از چکش است. منظور از کندل نزولی، آن است که سطح قیمتی کندل پایینتر از کندل قبلی خود باشد.
- مهر تأیید بر کندل چکش زمانی میخورد که کندلهای بعد از آن کاملاً حالت صعودی به خود بگیرند.
با وجود سه نکتهای که در بالا اشاره شد، نمیتوان با الگوی چکش به تنهایی برای خرید و فروش سهام استفاده کرد و باید به کمک سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نسبت به صحت و اعتبار نتایج اعتماد بیشتری حاصل نمود.
انواع کندل چکش به چند دسته تقسیم میشود؟
تا اینجا بررسی شد که الگوی چکش چیست. در ادامه لازم است تا نسبت به بررسی انواع کندل چکش در تحلیل تکنیکال بحث و بررسی صورت بگیرد. همانطور که اشاره شد این کندها به دو صورت سبزرنگ و قرمزرنگ در نمودارها ظاهر میشوند. دستهبندی کندلهای چکش نیز بر همین مبنی به دو دسته صعودی و نزولی انجام میشود که عبارتاند از:
1- کندل چکش صعودی
کندل صعودی نشاندهنده آن است که قیمت یک سهم در پایان معاملات بالاتر از قیمت آن در هنگام بازگشایی در همان روز بوده است. کندلهای صعودی در نمودار به رنگ سبز مشخص میشوند. از نظر مفهومی، کندل چکش در روند صعودی نشاندهنده آن است که خریداران به حدی قدرتمند بودند که نهتنها ابتکار عمل را از دست فروشندگان خارج کردهاند، بلکه با خرید بسیار سنگین قیمت سهام را بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدایی روز رساندهاند.
2- کندل چکش نزولی
کندل چکش قرمز رنگ در نمودار به نام کندل چکش نزولی شناخته میشود که نشاندهنده آن است که با وجود تضعیف فروشندگان، باز هم قیمت سهام پایینتر از قیمت آن در زمان بازگشایی بسته شده است. در عمل وقتی الگوی چکش نزولی رخ میدهد، نشاندهنده آن است که با وجود آنکه خریداران موفق شدهاند روند نزولی را به صعودی تغییر دهند، اما هنوز آنقدر خرید صورت نگرفته است که قیمت پایانی سهام به بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدای روز برسد.
ایجاد الگوی چکش نزولی در یک روند صعودی در بازار نشانه چیست؟
گاهی اوقات ممکن است در جریان یک روند صعودی قیمت در بازار، به یکباره کندل چکش نزولی شکل بگیرد. این کندل نشاندهنده قدرت فروشندگان در مسیر صعودی است. در واقع فروشندگان موفق شدهاند فشار عرضه را افزایش داده و در نتیجه قیمت سهام را به پایینتر از قیمت بازگشایی آن برسانند. اما مجدداً خریداران با خریدهای خود مانع از افت قیمت شدید سهام شدهاند.
به هر ترتیب هر زمان کندل چکش در انتهای روند صعودی شکل گرفت، میتواند به عنوان نشانهای برای قدرتمند بودن فروشندگان تلقی شود. به این ترتیب ممکن است در آینده نزدیک روند صعودی متوقف شود و فروشندگان ابتکار عمل را در بازار به دست بگیرند.
آموزش استفاده از الگوی چکش در تحلیل تکنیکال
آنچه تا اینجا در مطالعه این مقاله روشن شد، این است که الگوی چکش در تحلیل تکنیکال، یک الگوی امیدوارکننده و به نوعی نشانه رشد بازار است که در انتهای یک روند نزولی به وجود میآید. البته یک معاملهگر حرفهای با مشاهده این الگو در نمودار قیمت دارایی بلافاصله اقدام به خرید نمیکند؛ بلکه آن را به عنوان نشانهای برای بررسی سایر عوامل مؤثر قلمداد میکند.
به عنوان مثال میتوان با بررسی اندیکاتور rsi مشخص نمود که آیا سهم در منطقه اشباع فروش قرار دارد یا خیر. اگر این اندیکاتور عدد کمتر از 30 را به نمایش گذاشت، اعتبار کندل چکش افزایش پیدا میکند.
نکته مهم دیگر آن است که شاید الگوی چکش نشانه آغاز یک روند صعودی باشد، اما به هیچ عنوان مشخص نمیکند که این افزایش قیمت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؛ بنابراین اینجا اهمیت استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای رسیدن به یک دید جامع در خرید سهام بسیار مؤثر و مهم است.
آیا استفاده از الگوی چکش محدودیت دارد؟
الگوی چکش در تحلیل به روش پرایس اکشن بسیار کاربردی هستند و نقش مهمی در رسیدن به نتایج مثبت از این شیوه تحلیل تکنیکال دارند. اما دو نکته مهم در خصوص این الگو وجود دارد که میتوان به عنوان محدودیتهای پیرامون کندل چکش مطرح نمود. این محدودیتها عبارتاند از:
- شاید تصمیمگیری مبتنی بر کندل چکش کار چندان منطقی نباشد؛ چرا که به تنهایی نشاندهنده تغییر روند قیمت سهام از نزولی به صعودی نیست و باید فاکتورهای متعدد دیگری نیز در کنار آن مورد ارزیابی قرار بگیرد.
- به هیچ عنوان هدف قیمتی توسط کندلهای چکش تعیین نمیشود. در واقع معاملهگر نمیتواند به کمک این کندلها متوجه شود که روند صعودی تا چه زمانی ادامه پیدا میکند و برای تعیین حد ضرر یا سود باید از ابزارهای دیگر استفاده کند.
منظور از الگوی چکش وارونه چیست؟
از نظر مفهوم و عملکرد تفاوتی بین کندل چکش و چکش وارونه وجود ندارد و هر دو آنها نشاندهنده یک الگوی بازگشت صعودی هستند که در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد.
اما از نظر شکل ظاهری الگوی چکش وارونه یا الگوی چکش تفاوت دارد. در کندل چکش، بدنه در بالا تشکیل شده و یک دم در پایین آن شکل میگیرد. در حالی که در کندل چکش وارونه، بدنه در پایین تشکیل میشود و به جای دم یک شاخ در بالای آن وجود دارد که طول آن 2 تا 3 برابر بدنه است. البته گاهی اوقات ممکن است یک دم خیلی کوچک نیز وجود داشته باشد که کاملاً قابل اغماض است و میتوان آن را نادیده گرفت. تقریباً تمام آنچه در خصوص کندل چکش اشاره شد، درباره کندل چکش وارونه نیز عیناً صادق است.
سؤالات متداول
آیا کندل چکش وارونه در روندهای صعودی نیز ایجاد میشود؟
خیر؛ الگوی چکش وارونه برخلاف کندل چکش صرفاً در روندهای نزولی ایجاد میشود.
آیا میتوان کندل چکش را به عنوان مبنای تصمیمگیری برای خرید سهام قرار داد؟
خیر؛ این الگو به هیچ عنوان به تنهایی نشانه تغییر روند در قیمت سهام نیست و باید سایر ابزارهای تحلیلی را نیز در کنار آن مورد استفاده قرار داد.
کلام پایانی
در این مقاله بررسی شد که الگوی چکش چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد. در مجموع تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد تا به کمک آن بتوانند سود خود در معاملهها را افزایش داده و زیاد خود را به حداقل برسانند. دو دوره آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته در کلینیک سرمایه در اختیار شما قرار دارد که به کمک آن میتوانید از صفر تا صد هر آنچه برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارید را بیاموزید.
کماندوهای منفرد – الگوهای شمعی
چکش و مرد به دار آویخته Hammer and Hanging Man
چکش و مرد به دارآویخته دقیقا شبیه هم هستند، امـــا بسته به کنش های قبلی قیمت معانی کاملا متفاوتی دارند. هر دو بدنه های کوچک و (سیـــاه یا سفید)، سایه های پایینی بلند و سایه های بالایی کوتاه دارند، یا هیچ سایه بالایی ندارند.
چکش الگوی شمعی معکوس صعودی است که در طی روند رو به پایین شکل می گیرد. علت اینکه به این نام خوانده می شود این است که بازار در حال هموار کردن سطح قیمتی به کمک چکش است.
هنگامی که قیمتها در حال پایین آمدن و افت هستند، ظهور یک یا چند چکش نشان می دهد که نزدیک به پایان راه هستیم و قیمت دوباره شروع به افزایش خواهد کرد.
سایه های پایینی بلندی که در کندلهای چکش مشاهده می شود نشاندهنده این است که فروشندگان قیمت ها را پایین تر برده اند، اما خریداران توانستند بر این فشار خرید فائق آمده و با قیمتی نزدیک به قیمت آغـــاز معامله را پایان دهند.
باید توجه داشته باشید که تنها با مشاهده یک الگوی چکش در یک روند نزولی فورا وارد معامله خرید نشوید! پیش از آنکه دکمه خرید را فشار دهید باید به دنبال تاییدیه های بیشتری برای شروع یک روند و یا تغییر یک روند باشید. مثالی که می توان برای تاییدیه گرفتن آورد این است که یک شمع سفید یا صعودی بعد از کندل چکش تشکیل گردد، که قیمت پایانی اون بالای قیمت آغازین کندل چکش باشد.
چگونه کندل چکش را تشخیص دهیم؟
- سایه بلند حدودا دو یا سه برابر بدنه حقیقی است.
- سایه بالایی کوچک یا صفر.
- بدنه حقیقی باید در بالاترین قسمت روند قبل از خود باشد.
- رنگ بدنه حقیقی مهم نیست.
مرد به دار آویخته یا Hanging Man، الگوی معکوس نزولی است که می تواند سطح مقاومت بالا یا قوی را نیز نشان دهد. هنگامی که قیمت در حال افزایش است، شکل گیری مرد به دار آویخته مشخص میکند که تعداد فروشندگان نسبت به خریداران شروع به افزایش کرده است.
سایه پایینی بلند نشان می دهد که فروشندگان در این جلسه کاری قیمت را پایین کشانده اند و از آن طرف خریداران توانسته اند اندکی قیمت را به صورت قبل به بالا برگردانند، اما این قیمت تنها نزدیک به قیمت آغــــــــــاز است.
وقوع این اتفاق در واقع به صدا درآوردن زنگهای خطر است، در واقع هشدار داده می شود که دیگر خریداران در بازار باقی نمانده اند تا قدرت کافی را برای نگهداری روند صعودی قیمت داشته باشند.
چگونه کندل مرد به دار آویخته را تشخیص دهیم؟
- سایه پایینی بلند حدودا دو یا سه برابر بدنه حقیقی است.
- سایه بالایی کوچک یا صفر.
- بدنه حقیقی این کندل در بالاترین قسمت روند قبل از خود باید باشد.
- در این نوع رنگ بدنه زیاد مهم نیست. اما بدنه توپر یا نزولی قدرتمند تر است.
چکش معکوس و ستاره ثاقب (تیر انداز)
الگوی چکش معکوس و ستاره ثاقب نیز مانند نمونه بالا همانند هم به نظر می رسند. تنها تفاوت میان آنها این است که در روند رو به پایین و یا در روند رو به بالا باشید. هر دو شمع بدنه های ریز و کوچک (توپر یا توخالی)، سایه های بالایی بلند و سایه های پایینی کوچک یا صفر دارند.
چکش معکوس زمانی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال کاهش است که نشان دهنده معکوس سازی احتمالی است. سایه بالایی بلند نشان می دهد که خریداران سعی کرده اند قیمت بالاتری را تقاضا کنند.
از آنجا که فروشندگان نتوانستند قیمت را به هیچ مقدار کم تری در پایان برسانند، این اتفاق شاخص خوبی از آن است که هرکسی می خواسته بفروشد، تاکنون فروخته است، و اگر دیگر فروشنده ای نمانده باشد، چه چیز باقی می ماند؟ خریداران.
ستاره تیرانداز، الگوی معکوس صعودی است که همانند چکش معکوس به نظر می رسد اما هنگامی که قیمت ها افزایش می یابد، افتاق می افتد. شکل آن نشان می دهد که قیمت در پایین ترین مقدار آن آغـــاز شده است، بالار فته، اما دوباره به حدود مقدار قبلی خود برگردانده شده است.
این یعنی خریداران سعی کرده اند قیمت را به بالا بکشانند، اما فروشندگان وارد شده و بر آن ها غلبه کرده اند. این اتفاق علامت قطعی صعود است زیرا هیچ خریدار دیگری باقی نمانده است چون همه آنها قتل عام شده اندو
آموزش کندل شناسی در تحلیل تکنیکال
کندل شناسی به علم بررسی رفتاری کندلها گفته میشود. هر کندل دارای چهار مشخصه میباشد (قمیت آغازین، قیمت پایانی، بدنه کندل سایه). علاوه برموارد ذکر شده در هر کندل اطلاعاتی به صورت نهان موجود میباشد که در این مقاله به آنها میپردازیم.
کندل شناسی
هر کندل نماینده یک دوره معاملاتی (مثلا یک روز) میباشد در واقع در آن اطلاعاتی بسیار مهمی نهفته میباشد. این اطلاعات شامل رفتار معامله گران و خواستههای آنها از آینده سهم می باشد به مثالهایی زیر توجه نمایید. سهم x در طول معاملات روز، هر بار به صف فروش میرسد قدرت خریدارن بیشتر میشود و باعث خروج سهم از آن ناحیه میشود. این رفتار معامله گران به این معنی است سهم مورد نظر توانایی رشد قابل قبولی دارد و خریداران علاقه دارند این سهم را در قیمتهای ازرانتر بخرند.
به کندل زیر توجه نمایید:
همانگونه که در شکل بالا مشاهده میکنیم در کندل مورد نظر با کم شدن قیمت در روز معاملاتی, خریدارن اقدام به خرید در این سطح قمیت داشتهاند. در واقع توقع معامله گران رشد سهم مورد نظر است که باعث ایجاد کندل فوق شده است. بطورکلی هرگاه سایه کندل ما بسیار بیشتر از بدنه کندل باشد جهت حرکت آینده سهم مخالف جهت سایه میباشد در واقع اگر سایه بلند پایین, ادامه حرکت مثبت و اگر سایه بلند بالا, ادامه حرکت منفی را نشان میدهد.
در شکل فوق همانگونه که مشخص شده هر چقدر سطح قیمتی بالاتر میرود معامله گران تمایل به فروش بیشتری دارند که این تمایل خود را در شکل کندل به نمایش گذاشته است. همانگونه که قبلا گفته شد جهت ادامه روند در جهت عکس سایه کندل میباشد. حال به بررسی کلی الگوهای کندلی میپردازیم. مهمترین ویژگیهای سیستم کندلی تشکیل الگوهای کندلی است که در زیر به بررسی آنها میپردازیم:
نمودارهای شمعی در دسته بهترین نمودارهای مورد علاقه تحلیلگران علم تکنیکال قرار میگیرند. برجستهترین ویژگی شمعها طول بدنهشان است که وضعیت بازار را در آن بازه زمانی به خوبی به تصویر میکشد. از این رو، این نمودارها از زمان پیدایش تاکنون، بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. هر شمع، چهار نقطه از قیمت را نشان میدهد که این نقاط شامل نقطه آغازین قیمت در آن بازه زمانی، نقطه بسته شدن سهم، حداکثر و حداقل قیمت میباشد. هرچقدر فاصله میان نقطه باز شدن و بسته شدن بیشتر باشد، خرید و فروش در آن محدوده زمانی هیجانیتر است چرا که سهم، قیمتها متفاوتی را تجربه کرده است.
دقیقا بر عکس این حالت، یعنی نزدیک بودن قیمت ابتدایی با قیمت پایانی بیانگر این است که خریداران و فروشندگان بر ارزش دارایی توافق دارند و درگیری کمتری با یکدیگر دارند خواهد بود. حداکثر و حداقل قیمت سهم که ممکن است بصورت میلههای باریکی در خارج از بدنه نمایش داده شوند که این میلهها سایه نامیده میشوند. از نظر تحلیلگران ژاپنی، بدنه اهمیت بیشتری نسبت به سایهها دارد. بسته به اندازه بدنه، وجود یا عدم وجود سایه، طول بدنه نسبت به سایه و مثبت (شمع سفید) یا منفی (شمع سیاه) بودن شمعها طی یک الی چند واحد زمانی، نامها و الگوهای متفاوتی برای آنها در نظر گرفته شده است. برخی از این الگوها ماهیتی بازگشتی و برخی دیگر ماهیتی تحکیمی (یا تداوم روند) دارند. الگوهای بازگشتی (الگوهای تغییر روند)، روند سهم را پس از ایجاد الگو تغییر میدهند اما الگوهای تحکیمی، روند پیشین سهم را ادامه خواهند داد.
انواع شمع ها
- Long Days: شمعهایی به بدنههای بلند و سایههای کوتاه.
- فرفره: شمعهایی به بدنههای کوچک و سایههای بلند.
- دوجی: شمعهایی بدون بدنه اما سایههایی بلند.
- Marubozu: شمعهایی که در ابتدا یا انتهای آغاز آن، سایهای وجود ندارد.
انواع آرایش شمعها منجر شد تا در دسته بندیهای مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.
الگوهای تک شمعی
الگوی چکش، چکش برعکس و مرد به دار آویخته
الف) الگوی چکش و چکش برعکس در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشوند و فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، نوید آغاز یک روند صعود را به سهم میدهند. البته در صورتی که رنگ شمع سفید باشد، احتمال صعود بیشتر خواهد بود.
ب) الگوی مرد به دار آویخته در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشوند و همانند دو الگوی قبلی، فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، شروعکننده یک روند نزولی در سهم خواهد بود. در صورتی که رنگ شمع سیاه باشد، احتمال نزول بیشتر میشود.
چکشها و مرد به دار آویخته باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- طول سایه پایینی باید دست کم دو برابر طول بدنه اصلی باشد.
- سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.
لازم به ذکر است که هر سه الگو، بازگشتیاند.
الگوهای دو شمعی
الگوی پوشای صعودی و نزولی
این الگو از دو شمع با رنگهای متضاد به وجود می آید و جزو الگوهای بازگشتی میباشند.
الف) الگوی پوشای صعودی در حالی به وجود میآید که بازار روندی نزولی را طی میکند تا این که بدنه اصلی یک شمع سفید، کل بدنه اصلی شمع سیاه قبل از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که فشار خرید بر فروش غالب شده است.
ب) الگوی پوشای نزولی نیز در شرایطی به وجود میآید که بازار در یک روندی صعودی را قرار دارد اما بدنه اصلی یک شمع سیاه، کل بدنه اصلی شمع سفید پیش از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که فشار عرضه بر تقاضا غالب شده است.
لازم به ذکر است که وجود دو فاکتور همراه با الگوی پوشا، اهمیت و احتمال وقوع بازگشت را افزایش میدهد:
- شمع اول در الگوی پوشا بدنه اصلی کوچک و شمع دوم، بدنه اصلی خیلی لندی داشته باشد.
- حجم معاملات روی شمع دوم الگوی پوشا به شدت زیاد باشد.
ابر سیاه و الگوی نفوذی
الگوی ابر سیاه و نفوذی همانند الگوی قبل از دو شمع با رنگهای متفاوت تشکیل میشوند. الگوی ابر سیاه زمانی که در سقف به نوعی تراکم ایجاد میشود، قابل شناسایی است. اولین شمع از این الگو، شمع سفیدی با الگوی مرد به دار آویخته بدنه بلند است. در بازه زمانی بعد، قیمت بالاتر از بالاترین قیمت روز قبل باز میشود اما پایین تر از ابتدای روز قبل بسته میشود. هرچقدر نفوذ شمع سیاه در شمع سفید بیشتر باشد، استحکام الگو بیشتر است. برخی تحلیلگران نفوذ ۵۰ درصدی شمع سیاه در شمع سفید را، شرط اعتبار این الگو میدانند.
الگوی نفوذی از طرف دیگر، معکوس الگوی ابر سیاه و یک الگوی بازگشتی کف است. قسمت حساس این الگو آن است که انعطاف پذیری در رابطه با نفوذ ۵۰ درصدی شمع سفید درون شمع سیاه اندکی کمتر است. به عبارت دیگر، شمع سفید حتما میبایست حداقل نیمی از ابر سیاه را بپوشاند در غیر این صورت، الگو میتواند حتی در دسته الگوهای ادامه دهنده یا تحکیمی به شمار رود.
الگوهای سه شمعی
ستاره صبحگاهی و عصرگاهی
ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی کف است یعنی در یک بازار نزولی رخ میدهد. به این دلیل نام آن ستاره صبحگاهی نامیده شده که نشانه صعود قیمت است. این الگو با شمع بلند سیاه شروع شده و شمع بعدی آن بدنه کوچکی دارد که با فاصله از بدنه شمع قبلی تشکیل میشود. شمع سوم یک شمع سفید است با بدنهای در حدود بدنه شمع اول. در حقیقت این الگو به معنای برتری یافتن فشار خرید در بازار است.
ستاره عصرگاهی دقیقا عکس ستاره صبحگاهی، نشانه نزول بازار است. در شکل مطلوب الگوی ستاره عصرگاهی، لازم است بین بدنه شمع اول و بدنه شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم، شکاف وجود داشته باشد.
این دو الگو همانند الگوهای قبل هستند با این تفاوت که اگر شمع دوم دوجی باشد، این دو الگو اخطار قویتری برای تغییر روند میباشد.
در انتهای یک روند نزولی اگر بعد از یک شمع سیاه قوی، ستاره دوجی با فاصله زیاد از شمع قبل تشکیل میشود.، زمانی اخطار برگشت تایید میشود که بعد از ستاره دوجی، یک شمع بزرگ سفید که بدنه آن نتواند در شمع سیاه پیشروی کند، ایجاد شود. دراین حالت، اخطار پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی به وجود میآید. این الگو، کودک رها شده صعودی یا سقف نام دارد اما احتمال رخداد آن در بازار معاملات بسیار کم است. عکس این حالت نیز، الگوی کودک رها شده نزولی یا کف نامیده میشود.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگرچه مطالعه تمامی حالات محتمل برای شمعها لازم است اما تحلیل دانش کندلها به تنهایی کافی نیست و استفاده از خطوط روند، حمایت و مقاومت، کانالها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال در اولویت اول قرار دارند. از شمعها در قسمتهای حساس سهم به عنوان مهر تاییدی بر پیشبینی آن هم نه در بلند مدت میتوان استفاده نمود.
The post آموزش کندل شناسی در تحلیل تکنیکال appeared first on خانه سرمایه.
دیدگاه شما