خودتان را باور داشته باشید به توانایی های خود ایمان داشته باشید و سخت کار کنید آنگاه است که هیچ چیزی نیست که نتوانید به آن دست پیدا کنید.برد هنری
همه آن چیزی که از کتاب قانون 10 برابر گرنت کاردون می توان آموخت
گرنت کاردون از میلیونرهای خودساخته و مطرح جهان محسوب می شود که سخنرانی و نوشتههای او، راهنمای بسیاری از افراد بوده است. همین امر دلیل کافی خواهد بود تا کتاب قانون 10 برابر او را مطالعه کنید. وی پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه، با بیکاری مواجه شد. این مسئله با توجه به آن که از 10 سالگی پدر خود را از دست داده بود، به معنای تداوم فقر بوده است. با این حال وی در اقدامی جسورانه از حساب بانکی خود که تنها 2 دلار باقی مانده بود، عکسی تهیه کرد و تصمیم گرفت که تا سال آینده آن را به یک میلیون دلار تبدیل نماید. وی در این مسیر شغلهای متنوعی نظیر فروش اینترنتی و طراحی سایت را انجام داد تا در نهایت موفق شد تا این خواسته را عملی سازد. وی در حال حاضر چند شرکت در زمینه املاک، مشاوره و فروش در اختیار دارد. از جمله مشتریان مطرح وی برای دورههای فروش، بزرگترین موتور جست و جوگر جهان (گوگل) است با این مقدمه، خلاصهای از این کتاب را که در سال 2011 منتشر شده است را بررسی خواهیم کرد.
آقای کاردون در کتاب خود تلاش کرده است تا معیارهایی را مشخص کند که به واسطه آن میتوان نقشه راه رسیدن به موفقیت را ترسیم کرد. درواقع هدف او صحبت از مواردی است که تاکنون به آنها کمتر توجه شده ولی کاملا تاثیرگذار هستند. درواقع بدترین اقدام این است که بخواهید مشابه سایرین و جریانات رایج، خود را مطرح کنید. اگرچه این مسئله در ظاهر ساده است، با این حال اکثر افراد نمیتوانند این مورد را به سرانجام برسانند. درواقع صرفا آگاهی کافی نبوده و به صورت کلی باید این مورد را توجه داشته باشید که رسیدن به موفقیت و کسب ثروت، امری ساده محسوب نمیشود با این حال غیرممکن نیز نبوده و تنها کافی است تا در مسیر درست باشید. تحت این شرایط همواره احتمال این امر وجود خواهد داشت. درواقع به عقیده او بسیاری از ایدهها و راهکارها صرفا شعاری بوده و کاربرد لازم را در مرحله عمل ندارند. به همین خاطر شما نباید تصور کنید که فرمولی برای تحقق زندگی رویایی وجود دارد که با رعایت آن میتوانید همه چیز را دگرگون سازید. در این راستا حتی بهترین راهکارها نیز تنها درست به مانند چراغی خواهد بود که مسیر را روش میکند. در این راستا سرعت پیمودن مسیر، کاملا به خودتان بستگی دارد.
در این راستا بخشهای اولیه کتاب به چند پرسش اختصاص دارد که شامل: 1-چرا وقتی تصمیمی میگیریم، باید به مانند کودکان عمل کنیم؟ 2-چرا باید تمامی انرژی ما صرف یک هدف شود؟ 3-چرا نباید نگران رضایت مشتری باشید؟ پس از پاسخ به این سوالات، تلاش شده است تا نگاهی به نام این کتاب انداخته شود. درواقع قانون 10 برابر به این معنا است که همه چیز به اختصاص میزان زمان شما بستگی دارد. درواقع اگر در زمینه کاری خود، 10 برابر زمان بگذارید، نتایج 10 برابری را نیز به دست میآورید. با توجه به این امر که وی بدون هیچگونه آموزشی، موفق شده است تا با این قانون خود را در مسیر موفقیت قرار دهد، بدون شک نتیجهبخش بودن آن تضمینی بوده و هر ساله افراد زیادی با این روش، زندگی خود را متحول کردهاند، با این حال آیا اختصاص زمان 10 برابر، به معنای صرفا کار کردن بیشتر است؟ این مسئله شما را به سمت قانون دیگری سوق خواهد داد. درواقع اهداف شما باید 10 برابر بزرگتر از آن چیزی باشد که قادر به تصور آن هستید. در غیر این صورت رشدی بسیار محدود را تجربه خواهید کرد. درواقع اگر خواهان ثروتی میلیونی هستید، لازم است تا به میلیاردها دلار فکر کنید. تحت این شرایط رسیدن به این خواسته، کاملا امکانپذیر خواهد بود. این مسئله اگرچه در ظاهر مسخره است و احتمالا مورد تمسخر افراد مختلف نیز قرار خواهید گرفت، با این حال توجه داشته باشید که راهکار تضمین شدهای محسوب میشود. در این رابطه شما ممکن است با شکستها و روزهای بسیار سختی نیز مواجه شوید که منجر به ناامیدی شما خواهد شد. با این حال نباید فراموش کنید که شما در مسیر رسیدن به اهداف بوده و این امر، ابدا ساده نخواهد بود. به همین خاطر فردی موفق است که علی رغم تمامی مشکلات و حتی کم آوردنها، همچنان به سمت جلو گام بردارد. هنگامی که یک هدف بیش از حد بزرگ باشد، شما مجبور خواهید بود تا الزامات آن را در خود ایجاد نمایید. برای مثال اگر میخواهید که فروش تاریخی را به ثبت برسانید، لازم است تا به الزامات آن نیز توجه داشته باشید. این امر شامل مواردی نظیر یادگیری استراتژیها، تحلیل بازار، پیداکردن نیازهای جدید مشتریان و. است. درواقع هدفگذاری بزرگ، نوعی محرک برای شما خواهد بود. به بیانی دیگر، اهداف بزرگ، ضرورت خودسازی را نمایان میسازد بدون شک فردی که به صورت مداوم به دنبال بهبود سطح خود و افزایش مهارتها است، با اتفاقات بهتر و موقعیتهای شغلی سودآورتری نیز مواجه میشود. در این راستا هر فردی به یک تلنگر در زندگی خود نیاز خواهد داشت. این مسئله برای آقای کردون، با بیپولی شدید و راضی نبودن از زندگی حال حاضر، رخ داد. درواقع تا زمانی که احساس نیاز شدیدی برای پیشرفت و تغییر اوضاع نداشته باشید، خود را در مسیر قرار نخواهید داد.
تا این مرحله شما خود را آماده شروع اقدامات کردهاید. در این مرحله سوال اصلی شما، نحوه شروع اقدامات است. در این راستا هیچ استراتژیای بهتر از الگو قرار دادن کودکان نخواهد بود. درواقع آنها برای انجام یک اقدام، ابدا درنگی نکرده و به ضعفهای خود نیز توجهی ندارند. آنها اقدامی را که میخواهند، سریعا انجام میدهند. در این راستا ممکن است زمین بخورند یا با تلاشهای اول، به نتیجهای نرسند. با این حال این مسئله از جسارت آنها کم نخواهد کرد. بدون شک سختترین اقدام، برداشتن قدم اول بوده و بسیاری از افراد در همین مرحله، متوقف میشوند، با این حال هنگامی که از آن عبور نمایید، متوجه این امر خواهید شد که همه چیز تا چه اندازه نسبت به تصورات شما، متفاوت بوده است. ذهنیتی که در این مرحله به شما کمک خواهد کرد این است که دست از تفکر قربانی بودن، برداشته و از مقابله با چالشها و خطرات، واهمه نداشته باشید. همواره این جمله را در ذهن خود مرور نمایید که در نهایت همه ما با مرگ مواجه خواهیم شد. تحت این شرایط ابدا منطقی نخواهد بود که برای تحقق رویاهای خود، نهایت تلاش را انجام ندهید. در مواجهه با سختیها این جمله را تکرار کنید که در فشار قرار داشتن برای چند سال، به مراتب بهتر از آن خواهد بود که تمام عمر، در دایره حسرتها باقی بمانید. در این راستا هیچ معیاری برای بد و یا عالی بودن وجود ندارد. فراموش نکنید که شخصیتهای بزرگ جهان، ابدا ایدهآلها را در اختیار نداشتهاند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که قربانیها، افرادی هستند که در سطح متوسط قرار دارند. برای مثال در سال 2008، شاهد نابودی قشر متوسط بودهایم. علت این امر نیز به این خاطر است که فقرا، به وضعیت خود عادت داشته و ثروتمندان نیز هیچ بحرانی نمیتواند نابودشان کند. تحت این شرایط متوسط بودن عامل هرگونه سختی خواهد بود. در زمینه کاری نیز اگر به دنبال سطح متوسط باشید، بدون شک نتیجهای را به دست نخواهید آورد، با این حال اگر در تلاش برای بهبود مداوم سطح و بهترین شدن باشید، هیچ اتفاقی نمیتواند شما را از بازار خارج نماید. در این راستا رسیدن به موفقیت، به معنای فدا کردن همه چیز خواهد بود. درواقع شما نمیتوانید بهترین فوتبالیست جهان باشید در حالی که به بسکتبال نیز علاقه دارید. درواقع شما باید تمام زندگی خود را صرف هدفی که دارید، نموده و در این رابطه سایر گزینهها را حذف کنید. در این راستا اگر پس از تعیین هدف، با آسایش مواجه هستید و فشاری را احساس نمیکنید، این امر نشانه آن است که ابدا در مسیر موفقیت قرار نداشته و نتیجه لازم را حتی در فعالیت چندین ساله، به دست نخواهید آورد. درواقع هدف شما باید به وسواسی در زندگی تبدیل شود که تحت هیچ شرایطی حتی حاضر به لحظه رهاکردن آن نخواهید بود. در این راستا هدف را برای خود انتخاب کنید که باعث خواهد شد تا کار برای شما معنای متفاوتی را پیدا کند. درواقع کار طلایی، موردی است که برای شما بهترین تفریح محسوب شود. در این راستا بهانهها را کنار گذاشته و نسبت به مسیر انتخابی، متعصبترین فرد محسوب شوید.
یکی دیگر از مواردی که در موفقیت شما تاثیرگذار خواهد بود این است که برخلاف جریان رایج عمل نمایید. درواقع بسیاری از افراد به دنبال حاشیههای امن هستند. با این حال شما میخواهید که به 10 برابر نتایج دست پیدا کنید. به همین خاطر باید تفکری متفاوت را داشته و راهکارهایی را امتحان نمایید که سایرین جسارت انجام آنها را ندارند. در این راستا تنها چیزی که نباید برای شما اهمیت داشته باشد، نظرات مردم است. در این رابطه حتی صحبتهای افراد خانواده نیز اهمیتی ندارد. درواقع مشورت گرفتن از افرادی که در سطح متوسط قرار دارند، هیچ نتیجهای را به همراه نخواهد داشت. در این راستا همواره به دنبال پیدا کردن افراد تواناتر از خود باشید. در کنار این مسئله شما باید مدیریت زمان حرفهای داشته باشید. با این حال در این رابطه خود را تحت فشار قرار دهید. ممکن است تصور کنید که بهتر است تا رسیدن به هدف را یک چشمانداز 10 ساله در نظر بگیرید. این مورد نیز از دیگر تلههایی است که در نهایت شما را نابود خواهد کرد. درواقع شما همواره باید به زمانی کمتر توجه داشته باشید. آیا تاکنون یک کتاب را در یک هفته مطالعه میکردید که اکنون به یک روز فکر کنید. آیا هدف شما معمولا به 10 سال زمان نیاز دارد، به 1 سال فکر کنید. این مسئله کمک خواهد کرد تا در بازار به شدت رقابتی حال حاضر، فرصتها را بتوانید زودتر از سایرین، به کار گیرید. همچنین فراموش نکنید که همواره راهکاری وجود دارد. برای مثال آقای کاردون بعد از تولید اولین فرزند خود، هر روز یک ساعت زودتر از خواب بیدار میشد تا بتواند نقش جدید خود را به خوبی ایفا کند. این مثال ساده به خوبی نشان میدهد که به جای تمرکز بر روی مشکلات و سختیها، لازم است تا به دنبال تحلیل و انتخاب بهترین راه حل باشید.
تمامی این موارد در یک قانون کلی خلاصه میشود که نویسنده آن را قانون 10 برابر گذاشته است. اکنون تنها کاری که باید انجام دهید این است که از همین امروز شروع کرده و از این قانون برای 10 برابر بهتر شدن در هر زمینهای، استفاده نمایید. بدون شک فردی که فراتر از استانداردها ظاهر شود، موفقیت طبیعیترین اتفاق خواهد بود. در این راستا فراموش نکنید که مسیر هر فردی، تفاوتهایی را با دیگران دارد. به همین خاطر یادداشت کردن و تحلیل موارد، کمک بسیار خوبی خواهد بود. این امر باعث خواهد شد تا در نهایت بدانید که کدام روشها، بالاترین نتایج را به همراه داشته است.
۱۰ راهکار تضمینی برای تقویت عزت نفس
این یک واقعیت کاملاً مشهود است که هر فردی برای رسیدن به موفقیت باید عزت نفس بالایی داشته باشد. ما باید به خود و توانایی های خود ایمان داشته باشیم زیرا ایمان درونی ما عملکرد بیرونی ما را ایجاد خواهد کرد به همین خاطر تقویت عزت نفس دارای اهمیت بالایی است.
افراد در مواجهه با شکست و ترس به راحتی عزت نفس خود را از دست می دهند و این باعث میشود تا دیگران آنها را جدی نگیرند.
بسیاری از مردم هیچگاه نمیتوانند به رویاها و آرزوهایشان دست پیدا کنند زیرا به محض آنکه با اولین شکست خود مواجه میشوند عقب نشینی میکنند و از دستیابی به خواسته هایشان منصرف میشوند یکی از دلایل اصلی این اتفاقات این است که آنها عزت نفس ندارند.
خودتان را باور داشته باشید به توانایی های خود ایمان داشته باشید و سخت کار کنید آنگاه است که هیچ چیزی نیست که نتوانید به آن دست پیدا کنید.
برد هنری
در این بخش از سایت جادوی باور قصد داریم ۱۰ راهکار تضمینی برای تقویت عزت نفس را برای شما شرح دهیم:
۱۰ راهکار تضمینی برای تقویت عزت نفس
۱. در برابر تشویق ها شنوا و در برابر تخریب ها ناشنوا باشید!
این نکته بدان معنا نیست که از انتقاد ها فراری باشید و هیچگاه دست به نغییر خود و یا شیوه های رفتاری یا عملکردیتان نزنید. بلکه یعنی از انتقادها استفاده کنید و از افرادی که مشوق شما هستند و دائماً در حال تشویق و انرژی دادن به تنها فرمول تضمینی موفقیت شما هستند سپاس گذار باشید و هیچگاه به خاطر اینکه دیگران شما را تمسخر میکنند یا تخریب میکنند از راهتان عقب نکشید.
با رسیدن به موفقیت و هدفتان میتوانید خود و توانایی هایتان را به رخ آن دسته از افرادی که شما را هیچگاه باور نکردند و شما رو مسخره میکردند بکشید.
۲. نقاط قوت تان را پیدا کنید و آنها را توسعه دهید.
عزت نفس با نشان دادن توانایی هایمان برای دستیابی به موفقیت های واقعی در برهه هایی از زندگی افزایش پیدا میکند:
- اگر یک آشپز خوب و ماهر هستید در هنگام مهمانی ها غذاها را خودتان بپزید و در بهترین رستوران ها برای تبدیل شدن به سر آشپز، بجنگید.
- اگر دونده خوبی هستید در مسابقات دو ماراتون ثبت نام کنید و برای کسب مقال اول تلاش کنید.
به طور تنها فرمول تضمینی موفقیت خلاصه، شایستگی های اصلی خود را رقم بزنید و فرصت ها و مشاغلی را پیدا کنید که در آنها دارای نقاط قوت هستید در این صورت شاهد تقویت عزت نفس تان هستید.
۳. همیشه یک دانشجو باشید.
خود را یک یادگیرنده مادام العمر بدانید. همیشه مانند یک دانشجو یادداشت برداری کنید و ذهن خود را آماده یادگیری نگه دارید این دقیقا همان چیزی است که بوداییان آن را شوشین یا “ذهن مبتدی” می نامند.
کتاب خواندن، شرکت در سمینار ها و دوره های اثر بخش، هم صحبت بودن با افراد موفق و… میتواند برای شما مانند یک کلاس درس عمل کند و باعث شود شما با موفقیت امتحان های مختلف زندگیتان را پشت سر بگذارید.
۴- از خودتان انتقاد نکنید
وقتی عزت نفس ما پایین است نباید از خودمان انتقاد کنیم چراکه با انتقاد از خود باعث پایین تر آمدن عزت نفس مان میشویم و آسیب بیشتری میبینیم. از آنجا که هدف ما ارتقا عزت نفس است ،باید انتقاد از خود را (که تقریباً همیشه کاملاً بی فایده است) جایگزین دلسوزی برای خود کنیم.
از خود بپرسید اگر دوست عزیزی در وضعیت شما باشد به دوستتان چه می گویید؟ (ما نسبت به دوستان خود بسیار دلسوز تر از خودمان هستیم).
سعی کنید موقعیت خود را از دور ببینید و آن را بررسی کنید چراکه وقتی به مشکلاتتان به چشم یک غریبه نگاه میکنید احساسات دیگر مانع شما نمیشود و میتوانید تصمیمات کاملا منتقی بگیرید.
۵. گذشته ناموفق خود را فراموش کنید.
مسائل حل نشده و شکست های گذشته شما باعث میشود تا عزت نفس تان پایین نگه داشته شود. از یک مشاور آموزش دیده برای فراموش کردن گذشته تان کمک بگیرید. تجربه ها و خاطرات تلخ شکست هایتان میتوند ترسی بزرگ درون شما ایجاد کند به صورتی که درون شما یک ترس بزرگ ایجاد کند.
۶. با ترس خود روبرو شوید.
از ترس های خود فرار نکنید ترس خطی است میان شکست و پیروزی، اگر نتوانید با ترس هایتان روبرو شوید و از آنها عبور کنید شکست میخورید و اگر بتوانید بر ترس های خود غلبه کنید به پیروزی خواهید رسید؛ این یک فرمول ساده برای دست یابی به موفقیت است.
۷- انتقاد پذیر باشید.
یکی از مهمترین جنبه های کمبود عزت نفس این است که وقتی احساس بدی نسبت به توانایی هایتان دارید تمایل دارید در برابر انتقاد ها مقاومت بیشتری داشته باشید حتی اگر خودتان هم بدانید آن انتقاد درست و سازنده است.
بنابراین برای خود هدف تعیین کنید که هنگامی که با انتقاد مواجه شدید بتوانید آن را تحمل کنید و بپذیرید حتی اگر باعث ناراحتی شما شود.
۸. افراد منفی را رها کنید.
اگر افرادی در اطراف شما زندگی میکنند که باعث ایجاد انرژی منفی در شما میشوند و هیچ حرف مثبتی برای گفتن ندارند یا شما را زمین می زنند و یا از شما سو استفاده می کنند آنها را کنار بگذارید مهم نیست آنها چه کسانی هستند. تنها راه برای یافتن عزت نفس خود این است که خود را با افراد مثبت احاطه کنید که شما را تحسین می کنند و برای شما ارزش قائل هستند.
۹. قلمرو خودتان را مشخص کنید.
بهترین راه برای یافتن عزت نفس ایجاد مرزهای شخصی است. بدانید مرزهای شما چیست؟ و وقتی مردم از آنها عبور می کنند چگونه میخواهد به آنها برخورد کنید. اجازه ندهید دیگران شما را کنترل کنند ، از شما سو استفاده کنند، اعتماد به نفس و عزت نفس یعنی حفظ و ایجاد مرزهای مستحکم.
۱۰. عزت نفس تان را احیا کنید.
تمرین زیر به شما کمک میکند که پس از یک شکست و یا خوردن یک ضربه روحی، عزت نفس خود را احیا کنید:
به عنوان مثال، اگر در روابطه خود شکست خوردید، ویژگی هایی را لیست کنید که شما را به یک فرد مناسب در روابط تبدیل می کند آن را در جایی بگذارید که همیشه در معرض دیدتان باشد.
اگر نتوانستید ارتقا شغلی بگیرید ، ویژگی هایی را که شما را به عنوان یک کارمند با ارزش تبدیل می کند ، ذکر کنید ( به طور مثال شما دارای اخلاق کاری قوی هستید یا مسئولیت پذیر هستید).
تنها فرمول تضمینی موفقیت
من (زیگ زیگلار) در طول این سالها، فرمولی به دست آوردهام که به من کمک میکند به هر آنچه که از نظر من موفقیت است، برسم. در این سری از مقالات، به بخشهای مختلف این فرمول اشاره میکنم که با نگرش ذهنیِ صحیح شروع میشود و افزودن مهارتهای مناسب، اندیشه صحیح، یافتن مسیر و ساختن پایههای شخصیت را در بر میگیرد.
۱- توسعه نگرش فکریِ مناسب
اگر در طول مسیر خود به سوی نقطه اوج، نگرش «مناسب» به همراه داشته باشید، سفر شما به سوی موفقیت، جریانی توأم با آرامش خواهد داشت، عبارت «فکر میکنم که میتوانم»، در هر زمانی عبارت «نمیتوانم» را سرکوب میکند نگرش «میتوانم انجام دهم» در زندگی، به شما کمک میکند در زمان مورد نظرتان، به اهداف خود دست یابید، روابط دوستانه ایجاد کنید و کاری دائم در این مسیر داشته باشید. از این رو همه از بودن در اطراف شخصی که یابنده راه حلهاست و به جای نگاه منفی به هر موردی، نگاهی مثبت دارد، لذت می برند.
۲- افزودن مهارت های مناسب
نگرش شما نقشی بسیار مهم و تعیین کننده در میزان موفقیت تان دارد، زیرا میتواند به شما کمک کند کارهایی شگفتانگیز انجام دهید؛ اما بدون وجود مهارتهای مناسب، شما فقط به آنچه که میتوانید انجام دهید، محدود میشوید؛ آن هم بدون توجه به نگرش خود یک کارمند فروش با علاقه و مشتاق، با بهرهگیری از یک نگارش صحیح میتواند در فروش محصولی خوب، به درجاتی از موفقیت برسد و حتی ممکن است به موفقیت چشمگیری نیز دست یابد اما این فرد بدون آموزش کامل در مورد محصول و شناخت افرادی که با آنها معامله میکند، نمیتواند نیروهای بالقوه خود را تشخیص دهد.
۳- فلسفه صحیح
بخش سوم فرمول موفقیت، داشتن فلسفه «قانون طلایی» من است. من این قانون را به این صورت بیان میکنم: «شما میتوانید در زندگی، هر آنچه را که میخواهید به دست آورید، اما برای موفقیت، باید به اندازه کافی به دیگران هم کمک کنید تا آنچه را که میخواهند به دست آورند.»
زندگی مجموعهای از فضاهای مجزا نیست؛ تمام جوانب زندگی از جمله جوانب شخصی، کاری و غیره، به طور مستقیم یا غیرمستقیم درهم بافته شدهاند. زندگی جسمی، فکری و روحی شما به هم متصل است و تمام این جوانب میتواند بر جنبههای مالی زندگی شما نیز تاثیر بگذارد. هر کس صرفنظر از جایی که در آن زندگی میکند و کاری که انجام میدهد، میخواهد این هشت ویژگی را در زندگی خود داشته باشد:
– خوشحالی
– سلامت
– برخورداری از حداقل رفاه
– امنیت
– دوست خوب
– آرامش فکری
– روابط خانوادگی خوب
– و بالاخره، امید به زندگی.
در یکی از روزنامهها موضوع جالبی درباره کارکنان یک شرکت منتشر شد. از کارفرمایان پرسیده بودند: «به نظر شما مهمترین درخواست کارکنان چیست؟» کارفرمایان پاسخ دادند: به ترتیب؛
– اول حقوق خوب،
– دوم، امنیت شغلی
– سوم، فرصت دریافت ترفیع
اما در همین شرکت، کارکنان حقوق را در اولویت هفتم، ترفیع را در اولویت دوازدهم و امنیت شغلی را در اولویت سیزدهم قرار داده بودند!
کارکنان در صحبتهای خود گفتند که از نظر آنها کار جالب، در رتبه اول، ارزش قائل شدن برای کار آنها، در رتبه دوم و احساس سهیم بودن در کارها، در رتبه سوم قرار دارد. شما میتوانید پاسخ کارکنان را با جمله «کارکنان میخواهند در شأن آنها یا دستِ کم، به عنوان یک همنوع با آنها برخورد شود»، ارزیابی کنید.
نتایج جدیدترین تحقیقات نیز نشان میدهد که ۴۶ درصد از کارکنانی که داوطلبانه کار خود را رها میکنند، احساس میکنند کسی برای آنها ارزش قائل نیست. به علاوه، تحقیق مشاوری را خواندم که نشان میداد ۹۳ درصد از کارکنان گفتهاند وقتی آنها کار سختی را برای یک کارفرما به اتمام میرسانند، کارفرما هرگز درباره نحوه انجام کار آنها نظری نمیدهد؛ برای مثال نمیگوید: «کارتان خوب بود» یا «از تلاش شما متشکرم».
این مساله بسیار جای تاسف دارد، زیرا ارزانترین و اثربخشترین انگیزه در محل کار، تشویق ساده اما صمیمانه، برای موفقیت و تلاش بیشتر است. اگر کارفرما فضای جالبی به وجود آورد، تشکر خود را برای کارهای انجام شده بیان کند و کارکنان احساس کنند که در کارها سهیم اند، به طور حتم کارکنانی شادتر، سالم تر و امین تر از قبل خواهد داشت.
این فضا بر روابط کارکنان در محل کار و حتی در خانه تاثیر میگذارد و به آنها امید میدهد که آینده به مراتب بهتر از گذشته خواهد بود. اگر این موارد را در کنار هم قرار دهید، کارکنانی با بهرهوری بیشتر خواهید داشت. از طرفی وقتی کارفرمایان به کارکنانی که بهرهوری بیشتری دارند، پول بیشتری پرداخت کنند، کارکنان در رفاه بیشتری قرار خواهند گرفت.
۴- یافتن مسیر
ممکن است که شما نگرش صحیح، مهارتهای مناسب و فلسفه «قانون طلایی» را داشته باشید؛ اما بدون داشتن برنامهریزی در زندگی، در نهایت، یک «کُلیّت سرگردان» خواهید بود اگر میخواهید از نگرش، توانایی، آموزش و فلسفه خود به طور تمام و کمال استفاده کنید، باید مسیر برنامهریزی شدهای داشته باشید.
هیچ کس بدون برنامهریزی حتی غذا هم نمیپزد و یا به تعطیلات نمیرود؛ با وجود این، بیشتر افراد هرگز یاد نمیگیرند که چگونه برای کارهای زندگی خود برنامهریزی کنند. در نتیجه، سالها وقت خود را در کار یا حرفههایی میگذرانند که با پیشنهاد شخص دیگری انتخاب کردهاند. شاید هم به این دلیل که دیگران آن را انجام میدادند، یا شاید کاری ساده و یا تنها کار موجود بوده و در واقع آنها «کار دیگری برای انجام دادن» نداشتهاند آن را پذیرفته اند.
۵- سهم شخصیت در موفقیت
شما میتوانید یک میلیاردر باشید و افرادی که شما را میشناسند، از هر لحاظ شما را فرد موفقی بدانند دلیل آن ساده است؛ میتوانید میلیاردر باشید، بدون اینکه شخصیتی داشته باشید. شخصیت، آخرین و پنجمین عامل فرمول موفقیت است و بدون شخصیت، بهترین نگرشها، قویترین مهارتها، دقیقترین فلسفهها و ارزشمندترین اهداف، هیچ معنایی ندارند. هیچ یک از چهار عامل قبلی فرمول موفقیت، به این اندازه مهم نیست. شیادان هم شاید بتوانند ثروت بسیاری جمع کنند و اموال فراوانی داشته باشند؛ اما هرگز به معنای واقعی، موفق نیستند.
روش تضمینی برای دختر دار شدن وراه های دخترشدن جنین کدام است؟
آیا هروقت دختر بچه بانمکی را با لباس صورتی میبینید، قند توی دلتان آب میشود؟ حتما همینطور است، چون هماکنون در حال خواندن این مقاله هستید و با خود فکر میکنید چطور میتوانید صاحب فرزند دختر شوید و راه های دختر شدن جنین کدام است؟ ابتدا برای روراست بودن، باید بگوییم که هیچ روش تضمینی برای دختر دار شدن وجود ندارد. ولی اگر مشتاق هستید، امتحانش ضرری ندارد. به هر حال شما ۵۰ درصد شانس موفقیت دارید!
هرچند ما درک میکنیم که برخی زوجها در دنیای خود بنا بر دلایل شخصی، به دنبال داشتن نوزاد دختر هستند، اگر نظر ما را بخواهید، بهترین نتیجه این است که نوزاد سالم باشد. پس در حالیکه این مقاله درباره روش های دختر شدن جنین را مطالعه میکنید این موضوع را نیز در ذهن داشته باشید.
روش صد در صد تضمینی برای دختر دار شدن
آمادهاید ببینیم چگونه میتوانید صاحب فرزند دختر شوید و یا به عبارتی شانس خود را برای داشتن دختر افزایش دهید؟ برای شروع ۹ نکته مهم را مطالعه کنید:
روش تضمینی برای دختر دار شدن، روش شتلز
از دهه ۶۰ تاکنون از روش شتلز برای دختردار شدن استفاده شده است و ادعا میشود در حدود ۷۵ درصد از زوجهایی که قصد دختردار شدن داشتهاند، با این روش موفق بودهاند.
دکتر شتلز معتقد است اولین شرط برای موفقیت، زمانبندی است. جنسیت جنین را کروموزومهای حامل اسپرم تعیین میکند. اسپرم مذکر (حاوی Y) سریعتر حرکت میکند ولی نسبت به اسپرم ماده (حاوی X)عمر کوتاهتری دارد. اسپرمهای ماده قویتر و سرسختتر هستند و نسبت به اسپرمهای مذکر آهستهتر حرکت میکنند. طبق روش شتلز، باید ۲ تا ۴ روز قبل از تخمکگذاری مقاربت کرد تا در زمان تخمکگذاری فقط اسپرمهای ماده باقی مانده باشند. در نتیجه در زمان تخمکگذاری، برای باروری تخمک تنها اسپرمهای ماده زنده ماندهاند. دکتر شتلز توصیه میکند هنگامیکه ترشحاتی شفاف و مانند زرده تخممرغ دارید از مقاربت پرهیز کنید زیرا این علامت تخمکگذاری است. البته باید در نظر بگیرید که مقاربت نکردن دراین دوران میتواند کلا مانع باردار شدن شما شود.
روش تضمینی برای دختر دار شدن، روش ولان
روش دیگری که توسط دکتر الیزابت ولان پیشنهاد شده است، ادعا دارد ۵۷ درصد از زوجهایی که قصد دختردار شدن داشتهاند با این روش موفق بودهاند.
زمانبندی تئوری ولان اندکی متفاوت است:
اگر میخواهید صاحب فرزند دختر شوید باید ۲ تا ۳ روز قبل از تخمکگذاری مقاربت داشته باشید. روش ولان و شتلز کاملا با هم متفاوت است. ولی همچنان هر دو طرفداران زیادی دارند. ولی پی بردن به این موضوع که آیا این موفقیتها، درنتیجه دنبال کردن این روشها بوده یا خیر چندان آسان نیست.
تحقیقات اندکی در مورد بررسی موفقیت این روش برای دختردار شدن انجام گرفته است.
روش تضمینی برای دختر دار شدن، وضعیت مقاربت
برای پسردار شدن دخول کامل باید انجام شود. در حالیکه برای دختردار شدن برعکس این قضیه صادق است.برای دختردار شدن میتوانید مقاربت رو در رو انجام دهید که عمق دخول را محدود میکند. در این روش انزال در فاصله دورتری از دهانه رحم اتفاق میافتد.
اسپرم مذکر پیش از آنکه از بین برود با سرعت بیشتر و در مدت زمان کوتاهتری حرکت میکند. بنابراین هنگامیکه از دخول عمیق جلوگیری میکنید میتوانید از رسیدن اسپرم مذکر به تخمک و بارور کردن آن جلوگیری کنید.
روش تضمینی برای دختر دار شدن، نرسیدن به ارگاسم
طبق نظریه متخصصان تعیین جنسیت، به ارگاسم نرسیدن ممکن است به دختردار شدن کمک کند. محیط واژن در هنگام ارگاسم قلیایی میشود و بستر مناسبی برای زنده ماندن اسپرمها ایجاد میشود. هنگامیکه این ترشحات قلیایی وجود نداشته باشند اسپرم مذکر به سختی زنده میماند و شانس کمتری برای رسیدن به تخمک خواهد داشت.
روش تضمینی برای دختر دار شدن، مقاربت بیشتر
به جای اینکه زندگی زناشویی خود را به مواقع خاص محدود کنید، وقتی قصد دختردار شدن دارید، بهتر است تناوب مقاربتهای خود را بیشتر کنید.
در روزهایی که زمان طلایی بارداری نزدیک میشوید تا میتوانید دفعات مراقبت را بیشتر کنید. این کار باعث میشود تعداد اسپرمهای همسر شما کاهش پیدا کند، به این ترتیب تعداد اسپرمهای مذکر تندرو در رقابت برای رسیدن به تخمک کاهش پیدا میکند.
روش تضمینی برای دختر دار شدن، سبزیجات مصرف کنید
طبق یک تحقیق با خوردن میوه و سبزیجات شانس دختردار شدن بالا میرود. برخی افراد بر این باور هستند که رژیم غذایی گیاهی شانس دختردار شدن را بالا میبرد، مخصوصا اگر اسفناج، آجیل و بروکلی مصرف کنید. غذاهایی مصرف کنید که سرشار از کلسیم و منیزیم باشد. مانند برگهای سبز، میوهها و برنج که گفته میشود برای دختردار شدن مفید است.
روش تضمینی برای دختر دار شدن، محیط واژن را اسیدی کنید
خوردن غذاهای اسیدی در روزهایی که نزدیک به تخمکگذاری شانس دختردار شدن را بالا میبرد.اسپرمهای نر نمیتوانند در محیط اسیدی زنده بمانند و خوردن غذاهای اسیدی باعث اسیدی شدن محیط واژن شما خواهد شد. هرچند به خاطر داشته باشید که اسیدی بودن بدن برای سلامتی مضر است. اگر هنوز تمایل دارید که این روش را امتحان کنید، میتوانید از سرکه استفاده کنید.
برخی بر این باور هستند که باید از خوردن غذاهی قلیایی مانند سیب، بادام، خیار و آووکادو (که همه از غذاهای مغذی هستند) در زمان تخمکگذاری پرهیز کنید.
توجه کنید؛ داشتن یک نوزاد سالم و خوردن اسید فولیک کافی برای جلوگیری از نقص عصبی جنین باید خیلی مهمتر از جنسیت جنین باشد.
چگونه احتمال دختر دار شدن افزایش می یابد؟ نمک کمتری مصرف کنید
اگر میخواهید صاحب دختر شوید، نمک را از برنامه خود حذف کنید. گفته میشود رژیم غذایی کمنمک، شانس دختردار شدن را بالا میبرد.
تحقیقات اخیر نشان داده است رژیم غذایی غنی از سدیم و پتاسیم، مناسب اسپرمهای مذکر است. بنابراین باید از گوشتهای نمکی، زیتون، پنیر آبی و غذاهای آماده پرهیز کنید. همچنین باید مصرف نمک را در هنگام پخت غذا محدود کنید.
چگونه میتوانم صاحب فرزند دختر شوم : حمام کردن
برخی از مردم بر این باورند که اسپرمهای مذکر از گرما گریزان هستند و نمیتوانند در دمای بالا طاقت بیاورند. بنابراین حمام کردن و نشستن در وان آب گرم قبل از مقاربت میتواند در ضعیف کردن اسپرمهای مذکر مفید باشد.
برای اغلب زوجها، مهم داشتن یک فرزند سالم است. اما اگر مدتهاست در انتظار دختر هستید، میتوانید روشهای بالا را امتحان کنید ولی به خاطر داشته باشید که برای اغلب این موارد، مدرک علمی وجود ندارد. هرچند افراد زیادی ممکن است با این روشها به نتیجه دلخواه خود رسیده باشند ولی به این معنا نیست که در مورد شما هم اتفاق بیفتد. برخی از این روشها، مخصوصا روش زمانبندی ممکن است شانس باروری شما را کاهش دهند.
روش تضمینی برای دختر دار شدن: روش Babydust
کتاب روش Babydust تازهترین کتابی است که به بازار آمده و زوجهایی که میخواهند صاحب نوزاد دختر شوند، باید این کتاب را بخوانند! کتاب روش Babydust نوشته کاترین تیلور بر اساس تازهترین تحقیقات پزشکی است و طرفداران زیادی دارد.
کاترین دارای کارشناسی میکروبیولوژی، ایمنولوژی و ژنتیک مولکولی است. او در کتابش از قطبیت تخمک، PH، رژیمهای غذایی اسیدی، قلیایی و یون صحبت میکند. ترکیبی از زمانبندی دقیق و تناوب که موفقیت آن در مطالعات بالینی منتشر شده مورد اثبات قرار گرفته است.
چگونه مخاطب هدف خود را پیدا کنیم؟
یک ضربالمثل معروف در دنیای دیجیتال مارکتینگ وجود دارد که میگوید: «اگر سعی کنید به همه بفروشید، در نهایت به هیچکس نمیفروشید.» اما از سوی دیگر، موفقیت آنلاین به معنای داشتن هر چه بیشتر مشتریان جدید است. به همین خاطر، جای تعجب نیست که بسیاری از سازمانها تصور میکنند باید پیام خود را تا حد امکان با افراد مختلف به اشتراک بگذارند. به نظر شما آیا این رویکرد درست است؟ خب…شاید نه.
در دنیای مدرن و دیجیتال امروز، همه ما دائماً با حجم عظیمی از اطلاعات در حال بمباران هستیم. فقط در وردپرس حدود 82.6 میلیون پست جدید در ماه تولید میشود. در این میان اگر شما با گروه خاصی از مردم صحبت نمیکنید، این احتمال وجود دارد که پیام شما در دریای از سروصدای دیگران غرق شود. اینجاست که اهمیت پیدا کردن مخاطب هدف مشخص میشود؛ اما مخاطب هدف کیست؟ و چگونه مخاطب هدف خود را پیدا کنیم؟ در این مقاله از بلاگ آپارات با ما همراه باشید تا به این سؤالات پاسخ دهیم.
تعریف مخاطب هدف چیست؟
مخاطب هدف به گروه خاصی از مصرفکنندگان اشاره دارد که احتمالاً محصول یا خدمات شما را میخواهند؛ بهعبارتدیگر گروهی از افراد هستند که هدف کمپینهای تبلیغاتی شما قرار میگیرند. مخاطب هدف ممکن است بر اساس سن، جنسیت، درآمد، مکان، علایق یا تعداد بیشماری از عوامل دیگر مشخص شود. با انجام این اقدامات و پیدا کردن مخاطب هدف میتوانید با پیامهای خلاقانهای توجهشان را به خود جلب و آنها را به مشتری واقعی خود تبدیل کنید.
بسته به محصول یا خدمتی که ارائه میدهید، مخاطبان هدف شما ممکن است خاص یا گسترده باشند. به عنوان مثال، اگر یک فروشنده کفش هستید، مخاطبان هدف شما گسترده است، زیرا مردان، زنان و کودکان همگی کفش میپوشند. از سوی دیگر، شاید شما به طور خاص کفشهای دو بفروشید. در این صورت، مخاطب هدف شما، ورزشکاران حرفهای بین سنین 20 تا 40 سال خواهند بود که به دویدن علاقه دارند و میخواهند در ماراتن شرکت کنند.
چرا پیدا کردن مخاطب هدف اهمیت دارد؟
ما در مقاله بازار هدف کجاست؟ مشتری هدف کیست؟ به طور مفصل به اهمیت شناسایی بازار هدف، مشتری هدف و تفاوت آنها پرداختیم. هدف قراردادن یک بازار خاص به این معنی نیست که باید افرادی را که با معیارهای خاص شما مطابقت ندارند، کنار بگذارید. بازاریابی هدفمند به شما این امکان را میدهد تا پیام خود را بر روی بازار مناسب و افرادی که بهاحتمال زیاد از شما خرید میکنند، متمرکز کنید. با پیدا کردن مخاطب هدف، میتوانید با هزینه کمتر، به باارزشترین سرنخها برای جذب مشتری دست یابید.
در واقع پیدا کردن مخاطب هدف اولین و ضروریترین قدم برای موفقیت هر شرکت یا کسبوکار است، بهخصوص اگر تازه شروع به کار کردهاید. یادگیری نحوه شناسایی شخصیت مخاطب هدف تضمین میکند که میتوانید برند خود را به مقرونبهصرفهترین و کارآمدترین راه به بازار عرضه کنید. از سوی دیگر با پیدا کردن مخاطب هدف میتوانید تحقیق کلمات کلیدی را بهدرستی انجام دهید و فرصتهایی را بیابید که نهتنها باعث افزایش ترافیک، بلکه مهمتر از آن، افزایش درآمد شما میشوند.
چگونه مخاطب هدف خود را پیدا کنید: 6 سؤالی که برای پیدا کردن مخاطب هدف باید بپرسید.
پیدا کردن مخاطب هدف کار پیچیدهای نیست و فقط به چند سؤال تنها فرمول تضمینی موفقیت تنها فرمول تضمینی موفقیت ساده ختم میشود. شما میتوانید با بررسی هر یک از سؤالات زیر بهراحتی مشتریان موردنظر خود را شناسایی کنید.
آنها چه کسانی هستند؟
وقتی به پیدا کردن target audience خود فکر میکنید، باید این موضوع را بررسی کنید که چه کسانی با برند شما سروکار دارند. یکی از راههای پیبردن به این موضوع، نظارت بر افرادی است که پستهای شما را در شبکههای اجتماعی مانند لینکدین، آپارات و اینستاگرام دنبال میکنند، لایک میکنند، به اشتراک میگذارند و نظر میدهند. اگر کسی مایل به تعامل با شما باشد، بهاحتمال زیاد او مخاطب هدف شماست.
از سوی دیگر اگر شخصی یکبار از شما خرید کرده است باید بخشی از مخاطب هدف شما در نظر گرفته شود، زیرا ممکن است او بازهم مایل به خریدِ دوباره از شما باشد. اگر تلاشی برای حفظ مشتریانی که قبلاً به دست آوردهاید، انجام ندهید و تنها بر روی فروش بیشتر تمرکز کنید، هیچ فایدهای ندارد. مشتریان دوست دارند احساس خاص بودن کنند؛ به همین دلیل فرایند پس از فروش بسیار مهم است. رابطه شما با مشتری حتی پس از تکمیل خرید نیز باید ادامه داشته باشد.
بزرگترین مشکل، مسئله یا خواسته آنها چیست؟
این مرحله احتمالاً مهمترین جایی است که میتوانید مخاطب هدف خود را شناسایی کنید. آگاهی از نقاط درد مخاطب و توانایی شما در معرفی محصول خود، بهعنوان راهحل آن مشکل، تضمین میکند که مردم بدون توجه به هزینهای که انجام میدهند، از اینکه شما را انتخاب کردهاند خوشحال باشند. بنابراین بزرگترین مشکلی که مخاطبان شما با آن مواجه است شناسایی کنید و سعی کنید به بهترین شکل ممکن به حل آن کمک کنید.
نکته حائز اهمیت در اینجا این است که در هنگام شناسایی مشکلات مخاطب، به مشکلات خودتان فکر نکنید؛ بلکه خودتان را جای مخاطب بگذارید. با درنظرگرفتن مخاطب هدف و درک کامل نیازها و خواستههای او، میتوانید تشخیص دهید چگونه محصول/خدمت شما میتواند به رفع مشکلات او کمک کند تا زندگی آسانتری را برای مخاطب هدف شما فراهم کند.
آنها کجا به دنبال اطلاعات آنلاین هستند؟
با رشد روزافزون تکنولوژی و ارتباطات، همه ما به اطلاعات به روز شده نیاز داریم. ما هر روز غرق اطلاعات زیادی میشویم؛ اما زمانی که بیشتر به آن نیاز داریم، برای یافتن پاسخ به کجا میرویم؟ برای پیدا کردن مشتری، باید بهترین و مهمترین کانالهای ارتباطی آنها را شناسایی کنید و سعی کنید در آنجا با استفاده از زبانی خاص از دنیای خود با آنها صحبت کنید.
به عنوان مثال، اگر مخاطبان شما نوجوانانی هستند که به دنیای بازیهای آنلاین کامپیوتری علاقه دارند، احتمالاً آپارات گیم جایی است که آنها در آن حضور دارند؛ بنابراین شما هم باید در این رسانه حضور داشته باشید و مخاطب هدف خود را در آنجا پیدا کنید.
چه سود واقعی به مخاطب هدف خود ارائه میدهید؟
همانطور که در بالا اشاره کردیم، همه خواهان راه حلی سریع و مؤثر برای مشکلاتشان و آسانتر کردن زندگی خود هستند. این یک خواسته جمعی است و مخاطب هدف شما هم یکی از این افراد است. کمی در مورد محصول خود و مشکلی که آن را حل میکند فکر کنید. محصول یا خدمات شما چه مزایایی دارد؟ برای حل مشکلات موجود چه کاری میتواند انجام دهد؟ ارزشافزوده شما برای مخاطبان چیست؟
برای پیروزی در رقابت نفس گیری که در دنیای کسبوکار وجود دارد، باید مزیت رقابتی خاص خود را ایجاد کنید. همیشه سعی کنید محصول یا خدمت خود را بهبود ببخشید. چیزی اضافی ارائه دهید که رقبای شما آن را ندارند. به عنوان مثال، خدمات بهتر به مشتریان، یک ابزار رایگان یا یک دوره آزمایشی رایگان. فراموش نکنید اگر ارزشی ارائه نکنید، برای پیدا کردن مخاطب هدف خود دچار چالش خواهید شد.
چه چیزی توجه آنها را به طور منفی جلب میکند؟
در دنیای کسبوکار خوشبین بودن کمک زیادی برای رسیدن به اهداف میکند؛ اما فکرکردن به نکات منفی هم میتواند کمککننده باشد، بهخصوص وقتی در مورد مخاطبان هدف صحبت میکنیم. در کنار درنظرگرفتن خواستههای مخاطبان و رفع مشکلات و نیازهای آنها، به این فکر کنید که مخاطب هدف شما چه چیزی نمیخواهد و از چه چیزی اجتناب میکند؟
با دردستداشتن این اطلاعات قدرتمند، احتمالاً شانس بیشتری برای پیدا کردن مخاطب هدف خود خواهید داشت. اجتناب از آنچه مخاطبان دوست ندارند و در آنها احساس منفی ایجاد میکند، اولین قدم برای جلب رضایت آنهاست. پس از شناسایی نقاط مثبت و منفی موردتوجه مخاطبتان، تنها باید استراتژیهای لازم را برای انجام بازاریابی کارآمد اعمال کنید تا به موفقیت یک گام نزدیکتر شوید.
به چه کسی اعتماد دارند؟
در دنیای کسبوکار اعتماد حرف اول را میزند. هیچکس تنها فرمول تضمینی موفقیت محصول یا خدماتی را از شرکتی که نمیشناسد یا به آن اعتماد ندارد خریداری نمیکند. به همین دلیل است که نظرات در دیجیکالا خوانده شده و برای فروشندگان بسیار مهم است. آنها میدانند که نظرات مثبت خریداران باعث ایجاد اعتماد بیشتر و فروش بیشتر میشود. همچنین به دیجیکالا کمک میکند تا به یک شرکت میلیاردی تبدیل شود.
یک فرمول جادویی برای موفقیت در هر بیزینسی وجود دارد: “بیشتر از تلاش برای فروش، روابط صادقانه ایجاد کنید.” شهرت کسبوکار شما در پیدا کردن مخاطب هدف بسیار مهم است. مراقبت از رابطه شما با مشتریان ضروری است؛ زیرا آنها اطلاعات مربوط به برند شما را در اینترنت با دوستان و خانواده خود به اشتراک میگذارند. اگر نقدهای خوبی دریافت کنید، نظرات مثبتی داشته باشید و شهرت زیادی کسب کنید، مشتریان انگیزه بیشتری برای خرید از شما خواهند داشت.
سخن پایانی
در این مقاله در مورد یکی از پیشنیازهای مهم شروع هر کسبوکار یعنی پیدا کردن مخاطب هدف و روشهای شناسایی آنها صحبت کردیم. فراموش نکنید فرایند خرید در دستان مشتری است. اگر میخواهید در میان دریایی از برندها و تبلیغکنندگان توجه آنها را جلب کنید، باید تجربیات هدفمند و شخصیسازی شده را برای آنها ایجاد کنید. برای این منظور باید درک جامعی از مخاطب هدف خود داشته باشید تا تصمیمات آگاهانهتری در مورد رسانه، پیامرسانی و سایر عوامل بگیرید.
با پاسخدادن و بررسی سؤالات مطرح شده در این مقاله، پیدا کردن مخاطب هدف برای شما آسانتر خواهد شد و یک گام به هدف نهایی خود یعنی افزایش فروش و داشتن درآمد بیشتر نزدیکتر خواهید شد. آیا شما مخاطب هدف خود را شناسایی کردهاید؟ برای پیدا کردن مخاطب هدف چه اقداماتی انجام دادهاید؟ لطفاً تجربیات و نظرات خود را با ما و دوستان خود به اشتراک بگذارید.
همهی ما نوشتن رو یاد میگیریم ولی فقط بعضی از ما عاشقش میشیم و من عاشق نوشتن شدم. من عاشق سفرم و با خوندن و نوشتن هر کلمه میتونم تو خیالم به هر جایی که میخوام سفر کنم حتی به تمام ناشناختهها.
همیشه کشف دنیاهای جدید برام جذاب بوده، میگن هر زبان یک دنیای جدیده و به همین خاطر تصمیم گرفتم تو دانشگاه علامه زبان اسپانیایی بخونم، زبان مردمان شاد و آهنگهای عاشقانه و . علاقم به سفر من رو در مقطع کارشناسی ارشد به سمت گرایش گردشگری رشتهی کسب و کار کشوند.
من معتقدم همهی ما مسافرانی هستیم که این مدت کوتاهی که در اختیارمون گذاشته شده باید تا جای ممکن یاد بگیریم، یاد بدیم و لدت ببریم.
دیدگاه شما