تحلیل الگو ممکن است ساده به نظر برسد ، اما به هیچ وجه کار ساده ای نیست.
الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوهای دو گانه هم معروفاند در دستهی الگوهای کلاسیک بازگشتی قرار میگیرند. شناخت این الگوها در بازار ارز دیجیتال، بورس ایران شناخت الگوها در بازار ترید یکی از عوامل مهم در موفقیت معاملهگران است. الگوها به ما پیشبینی درستی از روند تغییر نمودار قیمت در بازارهای مالی میدهند. در سایت آموزش معامله گری اینوست یار برای این که به شما عزیزان کمک کنیم معاملات پر سودی داشته باشید، تصمیم گرفتیم الگوهای کلاسیک قیمتی را به شکل مفصل به شما آموزش دهیم، تا با شناخت و استفاده مناسب از آنها به نتیجه مطلوبتان برسید. در این پست قصد داریم الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوی سقف و کف دو گانه هم معروفاند را به شما معرفی کنیم. الگوی دوقلو یکی از الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال است و در دستهی الگوهای بازگشتی قرار میگیرد. تا انتهای آموزش همراه ما باشید تا به صورت حرفهای با این الگوی مهم آشنا شده و نحوه معامله با الگوی دو قلو را در بازارهای معاملاتی مثل ارزهای دیجیتال، بیت کوین ، بازار جهانی فارکس و بورس ایران یاد بگیرید.
الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که ذکر شد الگوی سقف دوقلو به انگلیسی Double Top یکی از الگوهای بازگشتی است. یعنی پس از تشکیل این الگو باید انتظار بازگشت قیمت یا تغییر جهت روند قیمت را داشته باشیم. تئوری ساختار این الگو به این شکل است: ابتدا روند افزایشی شکل میگیرد، سپس مقداری افت پیدا میکند، دوباره به اندازه قلهی اول افزایش مییابد و در نهایت بازگشت قیمت شکل میگیرد و یک روند نزولی ایجاد میشود. پس در این الگو دو قله به یک اندازه به وجود میآید که درست مانند حرف M در حروف انگلیسی است. خط گردن در این الگو نیز خطی افقی است که مماس با نقطه فرو رفته ایجاد میشود. تصویر زیر را مشاهده کنید.
اعتبار الگوی سقف دوقلو
برای این که از صحت شکل گیری الگو مطمئن شویم تا با خیال آسوده به معامله با آن بپردازیم، نکات و مواردی وجود دارد که با کمک آنها میتوانیم اعتبار الگوی دو گانه سقف و کف را بسنجیم. نکتهی مهم: تقارن و تناسب در الگوی دو قلو اهمیت بسیار زیادی دارد. باید دقت کنیم که این الگو زمانی تشکیل میشود که دو قلهی این الگو دقیقا به یک اندازه باشند؛ نه یک ریال بالاتر و نه یک ریال پایینتر. به عنوان مثال اگر قلهی اول به 2000 ریال باشد، قلهی دوم هم باید دقیقا به 2000 ریال رسیده باشد تا از صحت الگو مطمئن شویم.
نحوه معامله با الگوی سقف دوقلو
همانطور که گفتیم برای انجام یک معاملهی مطمئن با این الگو باید از شکلگیری الگوی سقف دوقلو مطمئن شویم. پس اگر در نمودار قیمتی شاهد ایجاد دو قله دقیقا به یک اندازه بودیم، به سراغ معامله با آن میرویم. درست مانند الگوی سر و شانه، ابتدا خط گردن را رسم میکنیم (یک خط افقی مماس با نقطهی فرو رفته یا دره). چه هنگامی وارد معامله میشویم؟ الگوی سقف دوقلو یک الگوی نزولی به حساب میآید و میدانیم که در الگوهای نزولی باید وارد پوزیشن فروش یا SELL شویم. پس مطمئنترین نقطه ورود به معامله فروش را پیدا میکنیم.
نقطهی شکست خط گردن مناسبترین نقطه برای ورود به پوزیشن فروش است. چرا؟ چون از تشکیل الگو مطمئن شده و قبل از شکلگیری روند نزولی از معامله خارج میشویم. حال به سراغ حد سود و حد ضرر برویم.
حد سود و حد ضرر در الگوی سقف دوقلو
حد ضرر در این الگو بالای قلهی دوم یا قلهی سمت راست در نظر گرفته میشود. چه مقدار بالاتر؟ در بازار بورس ایران به اندازه یک یا دو ریال و در بازار جهانی فارکس اصطلاحا به اندازه یک پپ یا دو پپ (Pep) بالاتر از قلهی سمت راست را حد ضرر خود در نظر میگیریم.
برای به دست آوردن حد سود ابتدا فاصله خط گردن (Neck Line) تا قله را اندازه میگیریم، سپس به همان اندازه از خط گردن یا همان نقطه خروج از معامله به پایین اعمال میکنیم. 70 تا 100 درصد این اندازه میتواند TP یا هدف ما باشد. اگر دید مبتنی بر امواج الیوت و تحلیل تکنیکال حرفه ای داشته باشیم، با نیم نگاهی به ابتدای روند، میتوانیم هدف دوم و سوم را هم تعیین کنیم؛ چرا که ممکن است روند بازگشتی الگو تا ابتدای روند ادامه پیدا کند.
یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
- نقطه ورود به معامله و فروش: ناحیه شکست خط گردن
- حد سود: به اندازه فاصلهی خط گردن تا قله، پایینتر از خط گردن
- حد ضرر: بالای قلهی سمت راست یا قلهی دوم
نحوه ترسیم الگوی سقف دوقلو در بازارهای معاملاتی
برای تشخیص بهتر الگوی سقف دوقلو و ترسیم آن در بازارهای معاملاتی، بهتر است در قالب مثال این الگو را در یکی از بازارها بررسی کنیم. در این مثال به سراغ بورس ایران و سهام وتوکا رفتیم. به تصویر زیر نگاه کنید. آیا میتوانید الگو را تشخیص دهید؟
اگر توانستید به شما تبریک میگویم. چرا که دید خوبی از الگوی سقف دوقلو دارید. برای پیدا کردن الگو در نمودارهای قیمتی، در صورت مشاهده دو قله نزدیک به هم نشانهگر موس را روی بیشترین قیمت هرکدام از قلههای نگه دارید. اگر بیشترین قیمت در هر دو قله به یک اندازه بود، شما الگوی سقف دو قلو را پیدا کردهاید. در مثال بالا هر دوقله در نمودار قیمتی سهام وتوکا روی عدد 626 است. پس ساختار الگو شکل گرفته.
اما برای ترسیم دقیق آن به ترتیب زیر عمل میکنیم:
اندیکاتور MACD را فعال کرده و در زیر چارت قیمتی قرار میدهیم. تایم فریم را روی زمانی تعیین میکنیم که پیوت های سقف و کف در الگو بهترین الگوی نموداری شکل بگیرد. در این مثال تایم فریم را روی 5m یا 5 دقیقه در نظر گرفتیم. حال به کمک اندیکاتور مکدی و تغییر فازها، پیوتهای سقف و کف را مشخص میکنیم.
در این مرحله خطی افقی از روی پیوت کف رسم میکنیم و آن را امتداد میدهیم.
در نهایت الگو را نام گذاری کرده و حد سود، حد ضرر و نقطه ورود به معامله را مشخص میکنیم.
نکتهی مهم: مشاهدهی الگوی سقف دوقلو در بازارهای معاملاتی در تایم فریمهای بالا آسانتر است. اما برای ترسیم الگو باید تایم فریمها را تا حدی پایین بیاوریم که پیوتهای سقف و کف در الگو مشخص شوند.
الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی کف دوقلو به انگالیسی Double Bottom هم نوع دیگری از الگوهای بازگشتی است. این الگو در انتهای حرکتها یا امواجهای نزولی شکل میگیرد. هنگامی که این الگو به وجود میآید به ما هشدار بازگشت یا تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی را میدهد. پس در کل میتوانیم بگوییم که الگوی کف دوقلو نشانگر یک روند صعودی و افزایشی است. این الگو دارای دو کف میباشد که دقیقا به یک اندازه هستند. نه یک واحد بیشتر و نه یک واحد کمتر؛ درست مانند حرف W در حروف انگلیسی. عضو دیگر در ساختار کف دو قلو، خط گردن (Neck Line) است. خط گردن در الگوی کف دوقلو مماس با قلهی بین دو کف رسم میشود. تصویر زیر را مشاهده کنید.
نحوه معامله با الگوی کف دوقلو
همانطور که گفتیم الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی نمایان میشود و در ادامه، روند قیمت روند صعودی را طی میکند. قبلا اشاره کردیم که الگوهای صعودی مناسب برای بهترین الگوی نموداری ورود به پوزیشن خرید (BUY) در بازارهای مالی مختلف هستند. در انتهای الگوی کف دوقلو روند صعودی ایجاد میشود. پس برای معامله با این الگو به سراغ مناسبترین ناحیه برای ورود به معامله میرویم. بهترین نقطه برای ورود به معامله در الگوی کف دوقلو، ناحیهی شکست خط گردن است. هنگامی که مشاهده کردیم کفهای دقیقا به یک اندازهی این الگو شکل گرفته، و از تقارن و تناسب آن مطمئن شدیم، شروع به معامله کرده و وارد موقعیت خرید میشویم. بنابراین ناحیه شکست خط گردن را برای ورود به معامله انتخاب میکنیم.
تعیین حد سود و حد ضرر در الگوی کف دوقلو
برای یک معاملهی حساب شده و مطمئن با الگوها، تعیین حد ضرر و حد سود الزامی است. پس از تشخیص الگو و رسم آن، تعیین این نقاط بسیار آسان میشود. حد ضرر (SL) در این الگو مقداری زیر کف یا درهی سمت راست در نظر گرفته میشود (یکی دو ریال پایینتر). برای به دست آوردن حد سود (TP) نیز اندازه خط گردن تا کف الگو را حساب کرده و به همان اندازه به بالای خط گردن اعمال میکنیم. 70 تا 100% این اندازه به عنوان هدف اول تعیین میشود.
یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
- نقطه ورود به معامله خرید (BUY): ناحیه شکست خط گردن
- حد سود (Take Profit): به اندازه فاصله کف تا خط گردن، بالاتر از خط گردن
- حد ضرر (Stop Loss): یک یا دو واحد زیر کف یا دره سمت راست
نکته: بهتر است در تعیین حد سود یک نیم نگاهی هم به ابتدای روند داشته باشیم؛ چرا که در الگوهایی بازگشتی احتمال بازگشت تا ابتدای روند وجود دارد. پس میتوانیم هدف دوم را تقریبا موازی با ابتدای روند نیز در نظر بگیریم. معاملهگرانی که دید الیوتی و تحلیل تکنیکال حرفهای دارند، انتخاب هدف دوو و سوم برایشان راحتتر است.
اگر شما هم میخواهید دید عمیقتر و حرفهایتری به بازارهای معاملاتی داشته باشید، دوره معامله گری حرفهای اینوست یار کمک زیادی در این راه به شما میکند.
الگوی کف دوقلو در ارزهای دیجیتال (بیت کوین)
یکی از بازارهایی که معاملهگران علاقهی زیادی به معامله کردن در آن دارند، بازار ارزهای دیجیتال است. به همین علت مثالی از الگوی کف دوقلو در بازار بیت کوین تتر را برای شما در نظر گرفتیم. به نمودار قیمتی بیت کوین که در نرم افزار تریدینگ ویو ( TradingView ) میباشد، دقت کنید. آیا میتوانید الگو کف دوگانه را تشخیص دهید؟
تحلیل این نمودار به چه شکل است؟ فرض کنید درحال مشاهدهی نمودار قیمتی بازار بیت کوین هستیم و ساختار الگوی دوگانه برایمان آشنا به نظر میرسد. برای این که مطمئن شویم این الگو همان الگوی کف دوقلو است، نشانهگر موس را روی هر دو کف میبریم تا ببینیم آیا قیمت در هر دو دقیقا به یک اندازه است یا خیر. اگر به یک اندازه باشد الگو را پیدا کردیم. حال برای پیدا کردن نقاط حد سود و حد ضرر و نقطه ورود به معامله، باید الگو را ترسیم کنیم. مانند الگوی سقف دوقلو، به سراغ اندیکاتور MACD رفته و پیوتها را مشخص میکنیم.
همانطور که گفتیم انتخاب درست تایم فریم (Time Frame) اهمیت زیادی در پیدا کردن پیوتها (Pivot) دارد. پس از پیدا کردن پیوتهای کف و سقف، مماس با پیوت سقف، خط گردن را رسم میکنیم. هنگامی که خط گردن ترسیم شود، به راحتی میتوانیم نقطه ورود به معامله (BUY) را تعیین کرده و حد سود و ضرر را که در قسمت بالا توضیح دادیم، مشخص کنیم. پس تحلیل و رسم نمودار قیمتی بیت کوین به شکل زیر خواهد بود.
برای آشنایی بیشتر با ساختار این الگو در بازارهای مختلف مثل بیت کوین، فارکس (Forex) و بورس ایران بهتر است حتما تمرین داشته باشید و سعی کنید الگوها را روی نمودار قیمتی پیدا و رسم کنید. به این شکل چشم شما عادت میکند و هنگام معاملات خود با تجربهی بیشتری وارد میشوید. مطالب این مقاله برگرفته از دورهی آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی است.
مرسی که تا آخر آموزش همراه ما بودید. هر سوالی دارید در قسمت نظرات همین آموزش با ما درمیان بگذارید تا راهنماییتون کنیم. موفق و پر سود باشید 💙
الگوی قلاب(Hook pattern)؛ تعیین مقدار ادامه روند با 1 الگو
الگوی قلاب، یکی از الگوهای گمنام، اما در عین حال مهم و پرتکرار در نمودار قیمتی است.
در بازارهای مالی برخوردار بودن از علم تحلیل نمودارها به کمک ابزار تکنیکال یکی از مباحث مهم میباشد؛ که هر فرد معاملهگر باید آن را آموخته باشد. البته نباید از اهمیت تحلیل بنیادی غافل شد.
باید بدانید که علم تکنیکال توسط نمودارهای قیمت به معاملهگر میگوید چه زمانی موقعیتی مناسب، برای ورود با بازار میباشد. البته موضوع اصلی بحث ما در این مقاله تحلیل تکنیکال نیست؛ بلکه قصد داریم یکی از شاخههای مبحث تکنیکال، که الگوی قلاب میباشد را بررسی کنیم.
شاید اکثر تکنیکالیستهای بازار، با نام الگوی قلاب غریبه باشند. به همین خاطر ما در این مقاله قصد داریم به معرفی الگوی قلاب و ویژگیها و به طور کلی چیستی آن بپردازیم.
با آموزش تحلیل تکنیکال همراه آکادمی آینده باشید.
الگوی قلاب (Hook pattern) چیست؟
الگوی قلاب یکی از الگویهای شاید کم طرفدار بازار است که ظاهری مشابه با الگوی پرچم و همچنین مشابه با الگوی مثلث متقارن صعودی یا نزولی دارد.
در الگوی قلاب، نمودار مرتباً سقف و کفهای کوچکتر از سقف و کف قبلی خود میسازد و به یک نقطه همگرا میشود؛ این روند تا زمانی که سقف و کف به یکدیگر نزدیک شوند ادامه دارد. در نهایت خط مقاومت یا خط حمایت تشکیل شده در جهت ادامه روند شکسته میشود.
الگوی قلاب یک الگوی ادامه دهنده میباشد. و همانطور که میدانید الگوی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال به معنای این است که، وقتی الگوی ادامهدهندهای تشکیل میشود؛ پس از تشکیل الگو، به طور مثال اگر روند صعودی باشد، این روند صعودی ادامه خواهد داشت.
الگوی قلاب از دیدگاه کندلاستیک
از دیدگاه کندلاستیک، الگوی قلاب به صورت صعودی و نزولی وجود دارد.
ویژگیهای الگوی قلاب صعودی
الگو قلاب صعودی | آکادمی آینده
- معمولاً به عنوان سیگنالی از ادامه روند فعلی است.
- در طول یک روند صعودی رخ میدهد. (کندلهای قبل از شکلگیری الگو، باید حالت صعودی داشته باشند.)
- الگو با افزایش سریع قیمت ها شروع میشود.
- سپس معامله گران شروع به فروش میکنند و کندلهای نزولی ایجاد میشود.
- پس از کاهش قیمتها، بازار حالت بلاتکلیفی پیدا میکند و رنج میشود. در پایان این مرحله از عدم تصمیم گیری، باید یک سیگنال صعودی وجود داشته باشد.
- در مرحله بعد قیمتها رشد میکنند و مقاومتی که در مرحله 4 باعث کاهش قیمت شده بود را به طرف بالا میشکند.
ویژگیهای الگوی قلاب نزولی
- معمولاً به عنوان سیگنالی از ادامه بهترین الگوی نموداری روند فعلی است.
- در طول یک روند نزولی رخ میدهد. (کندلهای قبل از شکلگیری الگو، باید حالت نزولی داشته باشند.)
- الگو با کاهش سریع قیمت ها شروع میشود.
- سپس معامله گران شروع به خرید میکنند و کندلهای صعودی ایجاد میشود.
- پس از افزایش قیمتها، بازار حالت بلاتکلیفی پیدا میکند و رنج میشود. در پایان این مرحله از عدم تصمیم گیری، باید یک سیگنال نزولی وجود داشته باشد.
- در مرحله بعد قیمتها ریزش پیدا میکنند و حمایتی که در مرحله 4 باعث افزایش قیمت شده بود را به طرف پایین میشکند.
الگو قلاب نزولی | آکادمی آینده
خطوط حمایت و مقاومت چه زمانی شکسته میشود؟
خطوط حمایت و مقاومت زمانی شکسته میشوند که سقف و کفها بسیار به سمت یکدیگر همگرا شوند. باید بدانید که تشکیل این سقف و کفها به این دلیل است که هیچکدام از طرفین معامله چه خریدار و چه فروشنده قادر نیستند قیمت را به سمت جهت دلخواه خود هدایت کنند. اما زمانی که به اندازه کافی خط حمایت و مقاومت به سمت یکدیگر نزدیک یا همگرا شدند، این خطوط حمایت و مقاومت توسط یک کندل شکسته میشود.
حجم معاملات در الگوی قلاب و شکست خطوط حمایت و مقاومت یکی از شاخصههای مهم این الگو بهترین الگوی نموداری میباشد. یعنی هرچه این خطوط به سمت یکدیگر همگرا شوند باید حجم معاملات کاهش بیابد. و زمانی که خطوط حمایت و مقاومت الگوی قلاب، عزم شکسته شدن داشته باشند، حجم معاملات در کندل شکست، باید افزایش چشمگیری داشته باشد.
فرآیند شکلگیری الگوی قلاب در حالت استاندارد بین یک الی 3 هفته زمان میبرد.
حتما به این نکته توجه داشته باشید که، یکی از نشانههای تأیید این شکست، افزایش چند برابری حجم در کندلی است که، خطوط حمایت و مقاومت را میشکند.
نمونه الگوی قلاب در نمودار قیمت
نمونه الگو قلاب | آکادمی آینده
الگوی قلاب زمانی تشکیل میشود که یک روند به انتها رسیده باشد. به طور مثال در روند نزولی که در عکس مشاهده میکنید پس از اینکه روند به انتهای خود رسید و سپس چند کندل صعودی را ثبت نمود؛ برای تثبیت روند صعودی یک الگوی قلاب تشکیل میشود که همانطور که مشاهده میکنید بسیار شبیه به یک پرچم یا مثلث متقارن میباشد.
الگوی قلاب که در عکس بالا مثال زده شده است در دل یک روند صعودی تشکیل شده و همانطور که در عکس میبینید روند ادامهدار بوده است. و پس از تشکیل الگو مجدد روند صعودی از سر گرفته شده است.
چگونه برپایه الگوی قلاب معاملات خود را انجام دهیم؟
زمانی که روند قیمتی در حال رشد یا نزولی بود و به ترتیب سقفها و کفهای بالاتر یا سقفها و کفهای پایینتر تشکیل داد، باید منتظر اصلاح قیمتی باشد. اگر در این اصلاح قیمتی به تدریج حجم معاملات کاهش یافت و ناگهان هنگام شکست مقاومت در روند صعودی، یا شکست حمایت در روند نزولی، شاهد افزایش چند برابری حجم معاملات بودید؛ پس از تأیید گرفتن از شکست مقاومت یت حمایت میتوانید پوزیشن خرید یا فروش باز کنید ادامه روند سود کسب کنید.
دقت داشته باشید حتما باید حجم افزایش چشمگیری داشته باشد. (چرا؟) زیرا در غیر این صورت ممکن است شکست خطوط حمایت یا مقاومت در الگوی قلاب، تنها یک سایه یا شدو به سمت بالا باشد. و بعد از آن مجدد کندل در زیر این خطوط بسته شود.
از الگوی قلاب در انتهای روند صعودی به عنوان سیگنال ورود به معامله استفاده نکنید، زیرا همانطور که گفته شد الگوی قلاب از خانواده الگوهای ادامهدهنده است. و برای استفاده از سیگنالدهی تغییر روند فعلی قیمت، ریسک بالایی دارد.
ویژگی های الگوی قلاب
به صورت کلی الگوی قلاب دارای ویژگیها زیر میباشد که در متن مقاله در خصوص هر کدام از ویژگیهای زیر سخن گفته شد. همچنین این ویژگیها را میتوان در الگوهای مثلث نیز مشاهده کرد.
- الگویی ادامه دهنده.
- نوعی زیرمجموعه از الگوهای مثلث.
- حجم پایین معاملات در زمان ادغام الگو.
- افزایش حجم معاملات چشمگیر در زمان شکست خطوط حمایت و مقاومت.
- زمان تشکیل الگوی قلاب از یک هفته تا 3 هفته.
- یکی از الگوهای میان مدتی میباشد.
کلام پایانی
در این مقاله درباره نحوه شکلگیری و ویژگیهای این الگو سخن گفتیم. و دانستیم که چگونه میتوان به واسطه این الگو از ادامه روند قیمت سود کسب کنیم.
استفاده از الگوی قلاب به تنهایی، برای مبنای معاملات به نظر مطمئن نمیرسد. به همین دلیل برای استفاده از الگوی قلاب، اکثریت معاملهگران این الگو را به همراه الگوهای دیگر یا با ابزار تکنیکال دیگر مانند اندیکاتورها ترکیب مینمایند. اگر از الگوی قلاب به عنوان مبنا، برای خرید یا فروش استفاده کردید تعیین حدضرر بسیار مهم میباشد. زیرا در بازارهای مالی به خصوص تحلیل تکنیکال هیچ چیز صددرصدی نمیباشد. و تحلیل بهترین تکنیکالیستها نیز ممکن است با شکست مواجه شود. و بهترین راهحلی که میتوان در چنین مواقعی از آن استفاده کرد تعیین حد ضرر قبل از انجام معامله است.
اگر قصد دارید به عنوان یک سرمایهگذار یا تریدر حرفهای در بازارهای مالی جهانی فعالیت کنید. باید با اصول آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال آشنایی کافی را داشته باشید. با شرکت در دوره صفر تا صد آموزش ارز دیجیتال در مشهد و آموزش فارکس در مشهد آکادمی آینده، میتوانید اولین گام را محکم، در مسیر تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای بردارید.
امیدواریم این مقاله برای شما عزیزان فعال در بازارهای مالی مفید واقع شده باشد.
الگوی پرچم در پرایس اکشن
الگوی نمودار پرچم زمانی شکل می گیرد که بازار پس از یک حرکت تند در یک محدوده باریک تثبیت شوند. الگوی پرچم یکی از محبوب ترین الگوهای نمودار است که با عمل قیمت شکل میگیرد و در یک مستطیل کوچک یا کانالی به شکل پرچم قرار دارد. پرچمها الگوهای ادامه کوتاه مدتی هستند که قبل از، از سرگیری حرکت قبلی، یکپارچگی کوچک را نشان میدهند.
برای پیش بینی درست قیمت دارایی از روی نمودار نیاز به ابزارهای مختلفی از جمله اندیکاتورها است. دستهای دیگر از الگوها وجود دارند که از دو ویژگی عالی برخوردار هستند. اولین ویژگی تکرارشونده بودن و دومی روند مشخص در قیمت داراییها است.
الگوی پرچم از زیر دسته های الگوهای ادامه دهنده است و زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف روند طولانی مدت آن شود. برای مثال نمودار در بازه طولانی صعودی باشد اما در میانه راه تبدیل به نزولی شده و در یک بازه کوتاه مدت مجدداً حرکت صعودی خود ادامه دهد. در واقع مشاهده این روند یک مزیت عالی برای معامله گران است.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی نمودار پرچم زمانی شکل می گیرد که بازار پس از یک حرکت تند در یک محدوده باریک تثبیت شود. معمولاً خروج از پرچم به صورت ادامه روند قبلی است. پرچمها نسبت پاداش ریسک بسیار بالایی دارند که به معنای ریسک نسبتاً کم و سود بالا و سریع است.
الگوی پرچم می تواند الگوی صعودی یا نزولی باشد. پرچمها را میتوان در هر بازه زمانی مشاهده کرد، اما معمولاً از 5 تا 15 نوار قیمتی تشکیل شده اند.
الگوهای پرچم بخشی جدایی ناپذیر از تحلیل تکنیکال هستند، اما معامله گران موفق آن را با سایر اشکال تحلیل تکنیکال ترکیب می کنند تا شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانند.
اجزای الگوی پرچم
1) میله پرچم
روند طولانی صعودی یا نزولی بودن این الگو در نمودار به شکل یک میله که طول نسبتا زیادی ظاهر میشود.
2) بدنه پرچم
از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار بدنه پرچم شکل میگیرد.
دو نوع الگوی پرچم داریم صعودی و نزولی
شاید تصور کنید تشخیص این دو نوع از هم در نگاه اول آسان است اما این موضوع چندان ساده نیست هر دو شبیه مستطیل شیبدار هستند که به وسیله دو خط محدود شدهاند.
به دلیل ضعف خریدارانی که قیمتها را بالا میبرند پرچم صعودی ایجاد میشود. این ضعف نوعی اصلاح را تشکیل میدهد و چون روند صعودی بعد از این اصلاح از سر گرفته میشود میتوان آن را یک نوع تثبیت درنظر گرفت.
نحوه شکل گیری الگوی پرچم
در نمودار سهام نواحی فشاری وجود دارد که ممکن است حمایت یا مقاومت جزئی باشد یا حتی ممکن است یک نقطه هدف جزئی باشد. در این منطقه برخی از معامله گران سود ثبت می کنند. با این حال روند بدون تغییر باقی می ماند. این ممکن است منجر به یک نوسان کوچک شود یا قیمت ممکن است ثابت بماند.
هر دو خط حمایت و مقاومت یا افقی هستند یا در یک روند صعودی به سمت پایین متمایل هستند یا در یک روند نزولی به سمت بالا شیب دارند و پرچم را تشکیل می دهند. این الگوها معمولاً با یک پیشروی یا کاهش شدید همراه با حجم زیاد جلو می آیند و نقطه وسط حرکت را مشخص می کنند.
این الگو ظاهر "پرچم" دارد زیرا مستطیل کوچک به قطب متصل است (حرکت بزرگ و سریع). حرکتی که قبل از قسمت پرچم الگو (قطب) قرار می گیرد باید حرکتی تند و تقریباً عمودی باشد. پرچم ها اغلب به عنوان الگوهای ادامه در نظر گرفته می شوند، به این معنی که شکست از نظر تئوری در جهت حرکت قبلی رخ می دهد.
شکل گیری معمولاً پس از یک حرکت روند قوی که می تواند حاوی شکاف باشد، رخ می دهد. این الگو معمولاً در نقطه وسط یک نوسان کامل شکل می گیرد و حرکت قبلی را تثبیت می کند.
شکل گیری الگوی پرچم
الگوی پرچم در روند صعودی پرایس اکشن
سیگنال خرید پرچم - در روند صعودی پرایس اکشن، هنگامی که قیمت بالاتر رفته و قیمت ها تثبیت شده اند، کانالی از حمایت و مقاومت ایجاد می شود، هنگامی که قیمت ها به بالای خط مقاومت صعودی نفوذ کرده و بسته می شوند، سیگنال خرید بالقوه داده می شود. این الگو زمانی تکمیل شده است که قیمت از خطوط روند حاوی در جهت روند غالب خارج شود، در این مرحله احتمالاً به مسیر خود ادامه خواهد داد.
اهداف : طول میله پرچم را می توان به خط مقاومت پرچم برای تخمین پیشروی یا منطقه هدف اعمال کرد.
الگوی پرچم در روند نزولی پرایس اکشن
سیگنال فروش پرچم - با فرض اینکه قیمت ها قبلاً به سمت پایین حرکت کرده اند، پس از یک دوره تثبیت قیمت، هنگامی که قیمت به زیر خط حمایت نفوذ کرده و بسته می شود، سیگنال فروش بالقوه داده می شود.
اگر یک معامله کوتاه در مسیر نزولی انجام شد، یک توقف ضرر بالاتر از اوج پرچم قرار دهید.
اهداف : طول میله پرچم را می توان در زیر خط پشتیبانی پرچم اعمال کرد تا کاهش یا ناحیه هدف را تخمین بزند.
حجم و الگوی پرچم
حجم همچنین می تواند بینش بیشتری را در حین معامله به این الگوها اضافه کند. هنگام تأیید هر یک از دو الگوی پرچم به سمت بالا یا پایین، حجم بسیار ارزشمند است. اگر حجم در کنار شکست الگوها وجود نداشته باشد، سیگنال معاملاتی حاصله چندان قابل اعتماد نیست. در حین مشاهده حجم با الگوی پرچم، در هنگام تشکیل قطب، حجم بالایی وجود دارد، سپس هنگام تشکیل دکل، حجم آن کاهش می یابد.
خرید سیگنال ارز دیجیتال با تکیه بر الگوی پرچم
خرید سیگنال ارز دیجیتال با تکیه بر الگوی پرچم
الگوی پرچم کاربرد زیادی در بازارهای مالی از جمله بازار ارز دیجیتال دارد.حتما با نمونه هایی از این نمودار ها در این بازار برخورد کرده اید. اما گاهی سیگنال های موجود در این الگو کاذب است و باعث می شود معامله گر به اشتباه بیافتد. برای رفع این مشکل از سایت پرشین الیت اقدام به خرید سیگنال ارز دیجیتال کنید این سایت بستر مطمئنی برای خرید می باشد و مسلما بهتر از آن است که خود دست به تحلیلی چارت ها بزنید.
کلام پایانی
در آخر باید اضافه کنیم که الگو پرچم از الگوهای قدیمی اما کاربردی پرایس اکشن در نمودارهای مالی است اما تحلیل و عملکرد بهتری برای بازه های طولانی و بازارهای ثابت دارد و در کوتاه مدت به خصوص در بازارهای نوسانی مانند فارکس و کریپتو می تواند با سیگنالهای کاذب خود معاملات را درگیر خطا کند.
مقدمه ای بر الگوهای نمودار بازار فارکس
الگوهای نمودار فارکس یک ثبت تصویری از میزان عرضه و تقاضا در بازار فارکس هستند.این الگوها در تحلیل تکنیکال بازار فارکس برای یافتن نقطه ورود به معامله استفاده می شوند.
تحلیل براساس الگوهای نمودار فارکس به مراتب سخت تر از تحلیل براساس خط روند و سطوح حمایت و مقاومت است اما ترکیب استفاده از تحلیل الگوها و تحلیل خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت به مراتب دقیق تر است و پاسخگویی بهتری دارد.
این آموزش از سلسله جلسات دوره رایگان آموزش فارکس است. برای مشاهده تمامی جلسات روی عبارت آموزش فارکس کلیک کنید.
الگوهای نمودار در بازار فارکس چیست؟
صدها هزار نفر از فعالان بازار به دلایل بسیار مختلفی اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار می کنند:
امید به سود ، ترس از ضرر ، عواقب مالیاتی ، پوشش کوتاه ، پوشش اقتصادی ، تحلیل بنیادی ، تجزیه و تحلیل فنی ، توصیه های کارگزار و چند ده مورد دیگر. تلاش برای فهمیدن دلیل خرید و فروش شرکت کنندگان می تواند روندی دلهره آور باشد.
از آن جایی که همه این دلایل باعث ایجاد عرضه و تقاضا در بازار فارکس می شود و جهت بازار را تعیین میکند ، استفاده از روشی که به سادگی میزان عرضه و تقاضا و روند آتی بازار را نشان دهد بسیار مهم است.
الگوهای نمودار با تلفیق نیروهای عرضه و تقاضا در یک تصویر مختصر ، خرید و فروش را در نظر می گیرند و به عنوان یک ثبت تصویری کامل از تمام معاملات ، چارچوبی را برای تجزیه و تحلیل نبرد بین خریداران و فروشندگان فراهم می کنند.
از همه مهمتر ، الگوهای نمودار و تجزیه و تحلیل فنی می تواند به تعیین پیروزی در این نبرد کمک کند ، به معامله گران و سرمایه گذاران اجازه می دهد تا بر اساس آن موقعیت خود را تعیین کنند.
از الگوها در هر تایم فریم معاملاتی چه داده های داخل روز(دقیقه،ساعت) چه داده های روزانه و ماهانه در جهت معامله کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کرد.
برخی از این الگوها مانند الگوی ستاره صبح گاهی یا الگوی انگلفینگ در داده های داخل روز دیده می شوند و برخی دیگر مانند الگوی سر و شانه ممکن است در یک بازه چند ماهه خود را نشان دهند.
تصویر بالا تشکیل یک الگوی انگلفینگ را در انتهای یک روند صعودی و در تایم فریم روزانه نشان می دهد.
یک کندل که شامل داده های یک روز است این الگو را تشکیل داده است.
تصویر بالا تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند بلند مدت در تایم فریم روزانه نشان می دهد.
داده های روزانه 7 ماه در کنار یکدیگر این الگو را تشکیل داده است.
الگوهای نمودار در نمودار قیمتی شمع های ژاپنی به صورت تک کندل استیک یا چند کندلی شکل می گیرند و انواع مختلف و تفاسیر متفاوتی دارند.
موقعیت تشکیل الگوی نمودار بسیار مهم است زیرا ممکن است الگویی که در پایان یک روند نزولی شکل میگیرند و نشانه بازگشت روند هستند در پایان یک روند صعودی کاملا بی معنی باشند.
برخی از این الگوها تنها در زمان برخورد با خطوط روند یا روی سطح حمایت و مقاومت دارای تفسیر و معنا می باشد.
به همین دلیل بهتر است قبل از مطالعه الگوهای نمودار در بازار فارکس تحلیل خطوط روند و تحلیل سطوح حمایت و مقامت را مطالعه کنید و با رسم آن ها آشنا شوید.
(برای مطالعه این مباحث میتوانید وارد صفحه آموزش متوسطه فارکس در همین سایت شوید یا از بخش جست و جو استفاده کنید.)
تاریخچه الگوهای نمودار فارکس
بیشتر درک ما از الگوهای نمودار را می توان به کار ریچارد شابکر نسبت داد. تجزیه و تحلیل فنی و سود بازار سهام او در سال 1932 ، پایه های تجزیه و تحلیل الگوی مدرن را بنا نهاد.
ما همچنین می خواهیم آقایان Shahabacker ، Edwards و Magee و John Murphy را به عنوان نیروهای محرک این مقالات و درک ما از الگوهای نمودار تأیید کنیم.
شباکر اظهار داشت:
تحلیل الگو ممکن است ساده به نظر برسد ، اما به هیچ وجه کار ساده ای نیست.
علم خواندن نمودار به آسانی حفظ شکل ظاهری برخی الگوها و تصاویر و یادآوری آنچه که آنها به طور کلی پیش بینی می کنند ، نیست.
هر نمودار سهام عمومی ترکیبی از الگوهای مختلف بی شماری است و تجزیه و تحلیل دقیق آن بستگی به مطالعه مداوم ، تجربه طولانی و دانش همه جانبه از تحلیل فنی و بنیادی دارد.
همچنین مهم از جزئی ترین جزئیات یک نمودار قیمتی را ببینید و الگوهای مختلف و واکنش آن ها را در مقابل هم بشناسید و فرمول های خاص و حفظی تفسیر نمودار را بخاطر داشته باشید.
استفاده از الگوهای نمودار برای دو دسته از افراد اصلا توصیه نمی شود؛
دسته اول افرادی هستند که در شناسایی و تفسیر الگوها کاملا متعصبانه عمل می کنند اینگونه افراد ممکن است الگوهایی را بنابر تعصب خود شناسایی کنند که از نظر افراد دیگر اصلا این الگو شکل نگرفته است و به واقع نیز همین گونه است.
یا تفسیر متفاوتی از الگویی داشته باشند که نتیجه نیز اشتباه در تفسیر را نشان میدهد اما همچنان با تعصب خود برخورد می کنند و منتظر نتیجه درست از شناسایی و تفسیر اشتباه خود از الگوها هستند.
دسته دوم افرادی هستند که بیش از حد به الگوها اطمینان می کنند زیرا هیچ دو الگویی کاملا مشابه هم نیست و مکان شکل گیری الگو،گپ قیمتی در الگوها و مواردی دیگر در دو الگوی مشابه متفاوت است.
این تفاوت در الگوها باعث تفسیر و نتیجه متفاوت می شود به همین دلیل است که می گویند الگوها صد در صد قابل اعتماد نیستند و بهتر است در کنار روش های تحلیلی مانند خط روند و سطوح حمایت ومقاومت یا حتی استفاده از اندیکاتور ها استفاده شوند.
در نمودار AMZN در تصویر بالا یک الگوی سر و شانه در بلند مدت تشکیل شده است که بنابر تفسیر این نمودار روند قیمت پس از تشکیل الگو و رسیدن به سطح حمایت باید حداقل به اندازه فاصله سر تا شانه ریزش داشته باشد.
اما از طرفی با مراجعه به گذشته بازار میبینید که سطح حمایتی که این الگو تشکیل شده است یک سطح حمایت بسیار قوی است.
روند قیمت با هر بار رسیدن به این سطح به بالای حمایت بازگشت پیدا کرده است.
در نمودار اینچنینی نمیتوان تنها به تفسیر الگو اعتماد کرد زیرا تحلیل سطح حمایت قوی تر عمل می کند.
الگوهای ادامه دهنده روند و الگوهای بازگشت روند
دو اصل مهم در تحلیل تکنیکال فارکس می گوید؛
- قیمت ها ادامه پیدا میکند.
- تاریخچه قیمت ها تکرار می شود.
روند صعودی نشان می دهد قدرت در دست خریداران است و روند نزولی نشان میدهد قدرت در دست فروشندگان است.
روندها همیشه صعودی یا نزولی باقی نمی ماند و تغییر جهت می دهند و این همان جاست که باید منتظر ظهور الگوهای نمودار باشیم.
هر چند الگوهای خاصی مانند کانال موازی نشانه ادامه روند قدرتمند در بلند مدت است اما به طور کلی الگوها به دو دسته تقسیم می شوند؛
الگوهای بازگشت روند نشانه تغییر جهت روند بازار هستند و خود به دو دوسته الگوهای بازگشتی در روند نزولی و الگوهای بازگشتی در روند صعودی تقسیم می شوند.
الگوهای ادامه روند نشانه ادامه دار بودن روند هستند و تنها به منزله یک مکث در روند نمودار ظاهر می شوند سپس ادامه روند دوباره از سرگرفته می شود.
اما به این دلیل که یک الگو در انتهای یک روند قوی یا یک روند بلند مدت ظاهر شده است نشانه تغییر روند نیست بلکه ممکن است به منزله یک مکث و سپس ادامه روند باشد.
ما میخواهیم هر کدام از الگوهای نمودار فارکس را به تفسیر و با جزئیات به شما آموزش دهیم به همین دلیل برای هر الگو آموزش جداگانه ای در نظر گرفته ایم که میتوانید در بخش های بعدی آموزش مطالعه کنید.
راهنمای تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تحلیل تکنیکال یک اصطلاح کلی برای انواع استراتژی هایی است که بستگی به تفسیر پرایس اکشن (price action) در سهام دارد. بیشتر تحلیل های تکنیکال بر تعیین اینکه آیا یک روند ادامه خواهد داشت یا نه و اگر ادامه ندارد، چه زمانی معکوس خواهد شد، متمرکز شده است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به مطالعه تاریخچه بازار از جمله قیمت و حجم بازار می پردازد. در این تحلیل از شناخت روانشناسی بازار، اقتصاد رفتاری و تحلیل کمی استفاده می شود. هدف تحلیلگران تکنیکال استفاده از عملکرد گذشته برای پیش بینی رفتار بازار در آینده است. دو شکل رایج تحلیل تکنیکال، الگو های نمودار و اندیکاتورها یا شاخص های فنی (آماری) هستند.
نکات مهم
- هدف تحلیل های تکنیکال، پیش بینی حرکات قیمت آتی است، تا اطلاعات مورد نیاز برای کسب سود را در اختیار معامله گران قرار دهد.
- معامله گران از ابزارهای تحلیل تکنیکال در نمودارها استفاده می کنند تا نقاط ورود و خروج را برای معاملات احتمالی شناسایی کنند.
- فرضیه اصلی تحلیل تکنیکال این است که بازار تمام اطلاعات موجود را پردازش کرده و در نمودار قیمت منعکس می کند.
از تحلیل تکنیکال چه اطلاعاتی می توان بدست آورد ؟
تحلیل تکنیکال یک اصطلاح کلی برای انواع استراتژی هایی است که بستگی به تفسیر پرایس اکشن (price action) در سهام دارد. بیشتر تحلیل های تکنیکال بر تعیین اینکه آیا یک روند ادامه خواهد داشت یا نه و اگر ادامه ندارد، چه زمانی معکوس خواهد شد، متمرکز شده است. برخی از تحلیلگران تکنیکال بر سر خطوط روند قسم می خورند، برخی دیگر از الگوهای شمعی استفاده می کنند و عده ای دیگر از نوارها و جعبه های ایجاد شده از طریق محاسبات و تجسم ریاضی استفاده می کنند. اکثر تحلیلگران تکنیکال از ترکیب ابزارها برای تشخیص نقاط ورود و خروج احتمالی معاملات استفاده می کنند. به عنوان مثال، شکل نمودار به فروشنده کوتاه مدت یک نقطه ورود نشان می دهد، اما معامله گر برای تایید درستی آن، باید میانگین های متحرک قیمتی را در بازه های زمانی مختلف بررسی کند.
خلاصه ای از تاریخچه تحلیل تکنیکال
بیش از صد سال است که از تحلیل تکنیکال سهام و خطوط روند استفاده می شود. جوزف دلا وگا (Joseph de la vega)، در اروپا از تکنیک های ابتدایی تحلیل تکنیکال برای پیش بینی بازارهای هلند در قرن ۱۷ استفاده کرد. اما تحلیل تکنیکال، شکل امروزی خود را به شدت مدیون چارلز داو (Charles Dow)، ویلیام پی همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گولد (Edson Gould) و بسیاری دیگر از جمله یک رقصنده سالن رقص به نام نیکولا داروس (Nicolas Darvas) است. این افراد چشم انداز جدیدی را در بازار به عنوان جزر و مد ارائه کردند که به جای مشخصات شرکت های بنیادی، بالا و پایین رفتن های نمودار را به بهترین شکل اندازه گیری کردند. مجموعه متنوعی از تئوری های تحلیلگران تکنیکال اولیه، جمع آوری شد و در سال ۱۹۴۸ با عنوان تحلیل تکنیکال روندهای سهام (Technical Analysis of Stock Trends) توسط رابرت دی ادواردز و جان ماگی (Robert D. Edwards and John Magee) منتشر و رسمی شد.
قدمت الگوهای کندل به تاجران ژاپنی برمی گردد که زمان برداشت برنج خود را با الگوهای معامله ای تشخیص می دادند. مطالعه این الگوهای باستانی در دهه ۱۹۹۰ آمریکا، با پیدایش معاملات روز اینترنتی محبوب شد. سرمایه گذاران، نمودارهای تاریخی سهام را به شوق کشف الگوهای جدید و برای استفاده در معاملات آتی، بررسی می کردند. الگوهای شمعی معکوس، به خصوص برای سرمایه گذاران، حیاتی و مهم هستند زیرا از آن ها برای شناسایی تغییر مسیر حرکت قیمت استفاده می شوند. چندین الگوی نموداری دیگر، که به طور معمول مورد استفاده قرار می گیرند: شمع دوجی (doji) و الگوهای شمعی پوششی (the engulfing pattern) هستند، همگی این الگوها برای پیش بینی تغییر مسیر نمودار و پیش بینی یک حرکت ناگهانی و حتمی استفاده می شوند.
روش استفاده از تحلیل های تکنیکال
اصل بنیادی تحلیل تکنیکال این است که، قیمت بازار، تمام اطلاعات موجود که بر بازار تاثیر می گذارد را بازتاب می دهد. بنابراین، نیازی به بررسی تحولات اقتصادی، اساسی یا توجه به رویدادهای جدید نیست زیرا که آنها در حال حاضر، در یک سیستم مطمئن، قیمت گذاری شده اند. تحلیلگران تکنیکال به طور کلی بر این باورند که قیمت ها در روندها حرکت می کنند و وقتی صحبت از روانشناسی کلی بازار می شود، تاریخ تمایل به تکرار دارد.
الگوهای نموداری و اندیکاتورها (شاخص های آماری)، دو نوع عمده تحلیل تکنیکال هستند.
الگوهای نموداری، یک شکل ذهنی از تحلیل تکنیکال هستند که متخصصان تلاش می کنند با مشاهده الگوهای خاص، سطوح و مناطق حمایتی و مقاومتی را روی نمودار شناسایی کنند. این الگوها که توسط عوامل روانشناختی پایه ریزی شده اند، برای پیش بینی مسیر قیمت ها بعد از عبور از یک مجدوده قیمتی در بازه های زمانی خاص را دنبال می کنند. برای مثال، الگوی نمودار مثلث صعودی، یک الگوی نمودار صعودی است که منطقه کلیدی مقاومت را نشان می دهد. عبور از این مقاومت، می تواند منجر به حرکت افزایشی چشمگیری شود.
اندیکاتورها، یک شکل آماری از تحلیل تکنیکال هستند که متخصصان بوسیله فرمول های مختلف ریاضی که براساس قیمت ها و حجم ها تعریف شده اند، عمل می کنند. رایج ترین اندیکاتورها، میانگین های متحرک هستند که داده های قیمت را برای آسان تر کردن تشخیص روند، یکدست می کنند. از اندیکاتورهای پیچیده تر،می توان “واگرایی/همگرایی میانگین متحرک” (MACD) را نام برد که تداخل بین چندین میانگین متحرک را بررسی می کند. بسیاری از سیستم های معاملاتی بر پایه انذیکاتورها هستند، زیرا می توان آنها را به صورت کمی محاسبه کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادین
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دو دسته بندی عمده در امور مالی هستند. در حالی که تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که بهترین رویکرد، پیروی از روند است زیرا که آنها از طریق فعالیت بازار شکل می گیرند و تحلیلگران بنیادی بر این باورند که روند بازار یک دارایی، اغلب به سمت دستیابی به ارزش ذاتی حرکت می کند. تحلیلگران بنیادی توجهی به روندهای نمودار ندارند. و با بررسی صورت وضعیت مالی و مشخصات بازار یک شرکت، در جستجوی محاسبه ارزش ذاتی آن دارایی هستند که هنوز در قیمت منعکس نشده است. نمونه های زیادی از سرمایه گذاران موفقی وجود دارد که از تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال برای معاملات خود استفاه می کنند. حتی برخی از سرمایه گذاران از هر دو تحلیل استفاده می کنند. در کل، تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری سریع تر و کوتاه مدت مناسب است، اما تحلیل های بنیادی به دلیل زمان مورد نیاز برای ارزیابی بیشتر، دارای جدول زمانی تصمیم گیری و دوره نگهداری طولاتری هستند .
محدودیت ها
تحلیل تکنیکال، براساس شاخص های معاملاتی، دارای محدودیت های مشابهی برای هر استراتژی است. احتمال تفسیر اشتباه نمودار وجود دارد. الگوهای نموداری می توانند با حجم کم تشکیل شوند. دوره های زمانی که برای میانگین متحرک تعیین می کنید، ممکن است برای نوع معامله ای که می خواهید انجام دهید، مناسب نباشد. اگر از این موارد بگذریم، تحلیل تکنیکال سهام و روندها، هر کدام دارای محدودیت های منحصر به فرد و جذابی هستند.
از آنجا که استراتژی ها، ابزارها و تکنیک های تحلیل تکنیکال به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند، تاثیر مهمی بر روی قیمت دارند. برای مثال، آیا الگوی سه کلاغ سیاه، به دلیل اطلاعات قیمت گذاری شده و معکوس شدن روند حرکت قیمت تشکیل می شود و یا چون معامله گران به طور جهانی از این شکل برای تایید حرکت نزولی استفاده می کنند و با معاملات کوتاه باعث این امر می شوند؟ اگرچه که این یک سوال جذاب است، اما یرای یک تحلیلگر تکنیکال واقعی تا زمانی که مدل معامله ای کار کند، تفاوت این موضوع اهمیتی ندارد.
دیدگاه شما